باسمه تعالی: سلام علیکم: ما فعلاً با همین نهادهای آموزشی روبهروئیم. لذا باید با خودآگاهی نسبت به این نقصها سعی کنیم در همین بسترها بشری تربیت شود تا به مرور هدف اصلی آموزش در نظام اسلامی شکل گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجهاید، آنچه به عنوان مخلوق در صحنه است، تجلیات وجودی حضرت حق است و حضرت حق علت وجود آن مخلوق میباشد و متکلّمین از این جهت متشکل دارند که نسبت وجودی بین خالق و مخلوق که همان تجلی وجودی است را درست تصور نمینمایند و معنای خلق از عدم به این معنایی که پدیده از نظر وجود به خدا متصل است چیزی نیست که فلسفه و عرفان متوجه نباشند. خلق از عدم به معنایی که رابطهی وجودی بین خالق و مخلوق نیست چیز غیر قابل قبولی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال عنایت داشته باشید که بحث در رابطه با احساس وظیفهای است که خانمها نیز در این شرایط باید بدان نظر کنند وگرنه اگر بدون رضایت آنها در این موارد اقدام کنید، ابداً آن نتیجهای که به دنبال آن هستید، را به دست نخواهید آورد. البته خوب است که خانمها متوجه باشند که نیاز روحی آنها نیز در داشتن کودکی است که به عنوان نمک زندگی همواره در مقابل ما نشو و نمو داشته باشد. بسیاری از افسردگی خانمها به جهت غفلت از این مسئله است. در حالیکه هر کودکی رزق خود را به همراه میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما وظیفهی چندانی نسبت به او به عهده ندارید. نهایتاً چون این نوجوانان در حال حاضر گرفتار تبلیغات دشمناند، در حدّ تذکر و دلسوزی و بدون دعوا و قهر، با آنها برخورد کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روايت قدسى كه حضرت حق مى فرمايد:«كُنْتُ كَنْزاً مَخْفيّاً؛ فَاحبّبْتُ انْ اعْرَفَ، فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِكَىْ اعْرَف»؛[1] من گنجى مخفى بودم، دوست داشتم كه شناخته شوم، پس خلق كردم تا شناخته شوم. این روایت روشن میکند حضرت حق از طریق مخلوقاتش شناخته میشود. زیرا خود او در مقام ذات، کنزِ مخفی است. با توجه به این امر میتوان گفت مخلوقات، مظاهرِ اسماء حسنای او هستند به همان معنایی که در سورهی اعراف میفرماید: «و لله الاسماء الحسنی فدعوه بها» خدای را اسماء حسنایی است پس او را بدان اسماء حسنا بخوانید. فلسفهی صدرایی کمک میکند که از طریق اصالت وجود و تشکیکیبودنِ آن متوجهی چنین حضوری برای حضرت حق در عالم باشیم. موفق باشید
[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 84، ص 199- شرح مقدمهى قيصرى، آشتيانى، ص 1225.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت قلب، تبدیل و تحول و تقلیب است و در این رابطه گاهی در «ادبار» قرار میگیرد و نسبت به رجوعِ به حقیقت جلو نمیرود که در این حالت، انسان باید با صبرِ بر فرائض، بندگی خود را به نمایش بگذارد. و لازم نیست که تصور کنیم حتماً به جهت گناهان ما، قلبْ در ادبار قرار گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث مهمی است که محیالدین در فصّ یوسفی به میان آورده است و شاهد خود را روایت مشهور پیامبر خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» قرار میدهد که حضرت میفرمایند: «النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا» مردم در حال حاضر در خواباند وقتى مردند، تازه بيدار مى شوند. بيدار مى شوند و مى بينند عالم اطرافشان طورى شده كه نسبت به دنيا برايشان يك نحوه بيدارى است. به همين جهت قرآن در رابطه با قيامت به شخص گناهكار مى فرمايد: «لَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ» حقيقتا تو از اين عالم در غفلت بودى ما پرده را از مقابل تو عقب زديم و حالا چون چشمت تيزبين شده اينها را در اطراف خود مى بينى ولى در دنيا نديدى در حالىكه در دنيا هم اينها اطراف تو بود. محیالدین دنیا را نسبت به عالم بالا دارای وجود اصیل نمیداند، ولی نه اینکه آن را غیر واقعی بداند. سعی بفرمایید مطلب را در فصّ یوسفی دنبال فرمایید. موفق باشید
[1] ( 2)- بحار الأنوار، ج 50، ص 134.
[2] ( 3)- سورهى ق، آيهى 22.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیهالسلام» جهت توجه به موضوع فوق و اينكه اولًا: قلب انسان كاملًا با خدا آشنا است و خداوند در نزديكترين شرايط به انسان است. ثانياً: مىتواند با خدا روبهرو شود، ما را متوجه نكتهاى مىكنند كه خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده است كه: «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ»،[1] و هنگامى كه بر كشتى سوار مىشوند خدا را با تمام خلوص مىخوانند و چون آنها را به سوى خشكى رساند و نجاتشان داد، در همان حال شرك مىورزند. بعد از طرح اين آيه حضرت فرمودند: آنوقت كه فرد در دريا اميد به هيچچيز ندارد و به قدرتى لايزال متوسل مىشود «فَذَلِكَ الشَّيْءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيْثُ لَا مُنْجِيَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَيْثُ لَا مُغِيثَ»،[2] آن قدرت لايزال كه در آن حالت، آن فرد بدان متوسل مىشود همان خدايى است كه قادر بر نجات است، در آن موقعى كه هيچ نجات دهندهاى براى او نيست، و او فريادرس است، در شرايطى كه هيچ فريادرسى را در منظر خود نمىيابد. حديث مذكور؛ از بهترين نكتهها براى خدا يابى است. چون اولًا: ما را متوجه خدايى مىكند كه مافوق خداى مفهومى است و در آن شرايط خاص او را روبهروى خود مىيابيم، يعنى همان خدايى كه از طريق قلب بايد با آن مرتبط شد. ثانياً: اين خدا را انسان در وجود خود مىشناسد و احتياج نيست با كتاب و درس و مدرسه وجود او را براى خود اثبات كند. ثالثاً: و از همه مهمتر اينكه كافى است حجابهايى كه خود را براى ما نجاتدهنده و فريادرس مىنمايانند كنار رود، يكمرتبه قلب ما خود را با آن خدا روبهرو مىبيند. به همين جهت حضرت مىفرمايند: او خداى قادر بر نجات است آن موقعى كه هيچ نجاتدهندهاى نيست، «حَيثُ لا منجى». وقتى در منظر جان انسان مشخص شود كه هيچ نجاتدهندهاى نيست و همه آنچه ما به عنوان نجاتدهنده به صورت وَهمى و دروغين به آنها دل بسته بوديم، از منظر قلب كنار رفتهاند، و وقتى روشن شود همه آنچه ما به عنوان فريادرسِ خود به آنها دل بسته بوديم، از صحنه جان رخت بربستهاند، خداوند در عمق جان ما به عنوان فريادرس ظاهر مىگردد و ما با او روبهرو مىشويم. موفق باشید
[1] ( 1)- سوره عنكبوت، آيه 65.
[2] ( 1)- قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ( ع) يا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ دُلَّنِى عَلَى اللَّهِ مَا هُوَ فَقَدْ أَكْثَرَ عَلَى الْمُجَادِلُونَ وَ حَيرُونِى فَقَالَ لَهُ يا عَبْدَ اللَّهِ هَلْ رَكِبْتَ سَفِينَة قَطُّ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: فَهَلْ كُسِرَ بِكَ حَيثُ لَا سَفِينَة تُنْجِيكَ وَ لَا سِبَاحَة تُغْنِيكَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ فَهَلْ تَعَلَّقَ قَلْبُكَ هُنَالِكَ أَنَّ شَيئاً مِنَ الْأَشْياءِ قَادِرٌ عَلَى يخَلِّصَكَ مِنْ وَرْطَتِكَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: الصَّادِقُ( ع) فَذَلِكَ الشَّىءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيثُ لَا مُنْجِى وَ عَلَى الْإِغَاثَة حَيثُ لَا مُغِيثَ.« معانيالأخبار»، ص 4-« توحيد صدوق»، ص 231.« بحارالانوار»، ج 3، ص 41.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک برای رهبری کشور ایران، مطابق قانون اساسی، فقاهت است که عموماً فقیهان مجتهد در آن حدّ که عالِم به ابعاد فقه حکومتی نیز باشند، در کسوت روحانیت ظهور دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید با خواندن کتاب و تدبّر در متون مقدس علمی پیدا کنیم که اگر مطابق آن عمل نماییم با نور علمی برتر زندگی را مدیریت مینماییم. موفق باشید