بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7316
متن پرسش
سلام علیکم. باید ببخشید مزاحم میشومسوال دارم.درجواب حدیث پیغمبر در نهج الفصاحه که میفرمایند:دلی که از چرک پرشود بهتر ازاین است که از شعر پرشود چه میفرمایید؟درحالی که بزرگان مانندمحمد بلخی و حافظ وسعدی وحتی آیت الله حسن زاده آملی و...زیر سوال میروند. سوال دوم:فردی به بنده فرمودند:دعا کنید خداوند دست ما را در دست اولیاءاش قرار دهد.طبق فرمایش شما در فرمایشات آیت الله بهجت گفتم یعنی شما اعتقاد دارید که خداوند به اولیاء چیزی را داده است که به ایمه نداده است.فرمودند:سخن ما به خدا و امامانش کذب است زیرا ایمه منتظر اند تا ما یک بهانه ای به دست آنها بدهیم تا به ما بدهند.حدیث علی ع را بیان نمودند:خدایا گناهانی را از من ببخش که فرشتگان هم نمی فهمند.آیت الله جوادی آملی و یک فرد آمریکایی را مثال زدند کاز امام رضا ع کرامت گرفته بودند.اولیاءرا بصورت یک واسطه میدیدند.عرض کردم پس سخن آیت الله بهجت که میفرمایند علم تو استاد توست چه میشود ؟ایشان گفتند مقام علم است .به نظر بنده هم راست می گفتند زیرا خیلی ها علم حصولی دارند اما...به نظر شما غلط است یا صحیح؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مستحضر هستید که دین اسلام از یک طرف شعر و شاعری را که انسان را گرفتار توهّمات و عیاشی کند ردّ می‌کند و از طرفی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «إِنَّ مِنَ الشِّعْرِ لَحِکْمَة» یعنی بعضی از اشعار حکمت است تا حدّی که اشعاری از امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» داریم 2- از قسمت دوم سؤال‌تان چیزی نفهمیدم. موفق باشید
6903

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی خدا توفیق داد امسال جهت زیارت اربعین بریم کربلا منتهی ما روز دوشنبه که در ایران اربعین بود زیارت را خواندیم و به ایران برگشتیم البته با دو سه روحانی هم مشورت کردیم دو نفر از انها گفتند اربعین همین امروز است و زیارت شما درست هست نفر سوم هم گفت امروز هم نباشد -چون در عراق روز سه شنبه اعلام شده بود - ان شا ء الله برگشت شما اشکالی ندارد در مجموع نمیدانم زیارت ما درست است یا نه ؟ ایا باید روزسه شنبه میماندیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما امیدوار باشید با آن نیت خوبی که داشته‌اید و خدای ارحم الرّاحمینی که دارید زیارت اربعینتان کاملاً قبول است و إن‌شاءاللّه با جابربن‌عبداللّه صحابی نورانی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» که اولین زائر اربعین حسینی است، محشور خواهید شد. موفق باشید
6395
متن پرسش
سلام.حضرت استاد در باب دیدن خواب برای افراد نابینای مادرزاد سوال داشتم که آیا آنها هم خواب می بینند ویا خیر ؟واگرمی بینند محدوده ی خواب آنها چه مقداراست وآیا رویای صادقه هم می بینند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواب هرکس با صورت‌هایی که در خیال خود دارد مرتبط می‌شود و شخص نابینا نیز با سایر حواس خود صورت‌هایی را در خیال ایجاد کرده و در رؤیای صادقانه نفس انسان با عالم بالا مرتبط می‌شود و مطابق صُور مأنوسی که دارد آنچه از عالم بالا به‌دست آورده است را صورت می‌دهد. موفق باشید
872

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم من نمی دونم چرا نمی تونم برای امام حسین و خصوصا سایر ائمه علیهم السلام گریه کنم به خاطر همین وقتی داخل جلسه هستم اعصابم خرد می شه و گاهی اوقات دوست ندارم برم جلسه امام حسین ؟ اصلا من اشک چشم ندارم گاهی اوقات اینقدر دلم میخواد گریه کنم (مثلا تو حرم امام رضا) ولی نمی تونم .خیلی هم از خدا خواستم اگه به خاطر گناهانم هست مرا ببخشد ولی فایده نداره تنها چیزی که به ذهنم میخوره اینه که خدا من را به خاطر گناهانم نمی بخشد! التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: شما در مسیر بندگی خدا وظایف خود را انجام دهید، سعی کنید نسبت به خلق خدا خوشبین باشید و غم مردم را بخورید تا خداوند زمینه‌ی قرب به خود را برای شما فراهم کند ،‌ حال یا با اشک و گریه همچون حضرت زکریا«علیه‌السلام» و یا با شوق و خنده همچون حضرت عیسی«علیه‌السلام». در هر حال بی‌خودی خود را نخورید. موفق باشید
20303

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و ادب: فرق آل محمد و اهل بیت چیست؟ با توجه به حدیث زیر: در ثواب الأعمال روایت نموده از عمار بن موسی که: بودم نزد حضرت ابی عبدالله (علیه السلام)، پس مردی گفت: اللّهمّ صلّ محمّد و أهل بیت محمّد پس حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: تنگ کردی بر ما، آیا نمی دانی أهل بیت پنج نفر آل عبا است؟ آن شخص عرض کرد، پس چه نحو بگوییم؟ فرمود: بگو اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد، تا آن که ما و شیعیان ما داخل شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از خود روایت برمی‌آید که در آن زمان اهل‌البیت«علیهم‌السلام» تنها به پنج تن آل عبا گفته می‌شده. ولی در حال حاضر با حاکمیت فرهنگ شیعه موضوع، فرق کرده. موفق باشید

19551
متن پرسش
دیر رسیدم به انقلاب. شاید هم انقلاب به ما دیر رسید. نسبت ما با انقلاب چه بود؟ ما بدهکار انقلابیم یا طلبکار آن؟ امام ِ دهه ی پنجاه و شصت پاسخ دهه ی نود هم هست؟ جوان دهه ی شصت با امام جای خود را در جبهه پیدا کرد. من با امام جای خودم را کجا پیدا کنم؟ تو به من بگو جای امام کجای جان ماست؟ آیا کسی برای فطرت و حریت و صدق ، اعتباری قائل است؟ دیروز فطرتم مرا به انقلاب آورد و همان فطرتم امروز در انقلاب حالش خراب است ... فطرت دیروز ِمن در تحلیل و برانداز کردن ها معتبر بود اما وقتی که گفتم حالم در انقلاب خوب نیست از اعتبار ساقط شد؟! آدمهای الکی خوش! آنها که با چهار تا تحلیل حالشان خوب است و به انقلاب امیدوار می شوند و با چهار تا تحلیل و اتفاق کار انقلاب را تمام شده می بینند! من دیر رسیدم. انقلاب حالا دیدنی نیست. امروز ِ انقلاب گیچ و سرگردان تر از همیشه است. توقع ما از انقلاب زیاد بود؟! اینکه ما دلمان به چهار تا روضه و کتاب و سخنرانی خوش نباشد انتظار زیادی از انقلاب است؟! امروز کدام جوان شبیه ما خودش را با امام پیدا کرد و با امام حرکت کرد؟! ما چوب چه را می خوریم؟ اینکه امروز می گوییم انقلاب جواب ِ ما نیست؟! انقلابی که سر ِ حرکتم را به سمت دروغ ببرد، اسمش چیست؟ انقلاب همراه دروغین می خواهد؟ انقلاب تایید دروغین می خواهد؟! انقلابی که فطرت مرا ، ساده ترین را ، سر راست ترین را نبیند ، انقلاب است؟ انقلابی که صدق را نفهمد انقلاب است؟ انقلابی که در آن نفسهای صادقان تنگ شود انقلاب است؟! این انقلاب راستگوهاست یا دروغگوها؟! پس چرا ما امروز با راست ترینِ انقلاب ، با امام مان ارتباط نگرفتیم؟! چون صحیفه را از اول تا آخر ده بار نخوانده ایم؟! انقلاب دستش آنقدر خالی شده که همه چیز را می خواهد بگذارد پای گناه ِ ما؟! چطور گذشته ها وقتی گناهکارتر از حالا بودیم فطرت مان حالی اش می شد که این راه غلط است و حالا که آمدیم سمت نور ِ انقلاب باز هم همان فطرت می گوید من حالم خوب نیست ، نه عین قبل ولی حالم از جنس دیگری بد است. آنوقت این جور موقع ها آقایان جوابشان این است که تو گناه کردی و بصیر نیستی که نمی فهمی انقلاب جواب توست! کدام جواب؟! سوال ما چه بود که این شد جواب مان!؟ انقلاب عزیزتر از جان ماست حالا از من می خواهند به عزیزترینم دروغ بگویم؟ اینها دلشان به چه خوش است؟! چرا آنقدر حالشان الکی خوب است؟ چرا آویزان تر از همیشه ی تاریخ هستند؟! یکی آویزان رهبری ، آن یکی آویزان امام. یکی داوری اردکانی را برند کرد ، بغل دستی اش محمد مهدی میر باقری را چسبید. یک سری هم این وسط سنتی تر هنوز دروبرو مراجع می پلکند. نکند انقلاب قرار بود یک مشت آدم آویزان تربیت کند؟! آدمهایی که با هر کدام حرف زدی به جای جواب برایت کتاب خواندند. آنها که کوک شده بودند برای پاسخ و بی آنکه بدانند با آویزان شدن به اندیشه ی دیگران راهی برای فرار از رو برو شدن با خود برای خودشان دست و پا کرده بودند. این همان انقلاب بود؟! ته جواب هم محض خالی نماندن عریضه ، آرمان ، تمدن اسلامی و مدرنیته گذاشتند بغل دستش تا چیزی از قلم نیفتاده باشد اما آن کسی که از قلم افتاد ما بد قواره ها بودیم ، فطرت مان بود ، حریت و صدق هم. برنامه های آقایان انگار این ریختی ست که کتاب و تحلیل می خوانند در همین حین به انتظار یک اتفاق ِخاصی می نشینند مثلا انتخابات ، برجام و ... بعد باران ِ تحلیل است که از آسمان می بارد. آنوقت کم کم سرد می شوند و جَوَش می خوابد دوباره می روند کتاب می خوانند تا حادثه و رویداد بعد. من ِتازه به دوران رسیده از این مرزهای قاتی پاتی ِ انقلاب خسته َم. من ِتازه به دوران رسیده از این سرگشتگی ، حیرانی و بی همزبانی و تنهایی خسته َم. واقعیت این است که ما نسل سوخته ایم. نسل ِدر حسرت سوخته. حسرت فهم و لمس ِتجلی آن نور در حق ترین ِ جبهه ها و ایکاش سهمی از جبهه ها برای ما غایبان ِسوخته ی آینده کنار می گذاشتند تا در کنار امام می چشیدیم آن اصالت را و مجبور نبودیم در این بُهت ِزمان توهم ِمتشخص به خورد دلمان بدهیم. انگار برای ما زودتر از هر روز دیر شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این سخنان را سخنانِ هوشیارانه‌ی کسی می‌بینم که می‌خواهد یک قدم از همه‌ی آن‌چه در اطراف او ست، جلوتر بگذارد تا شاید گشایشی زنده او را در برگیرد. سخنان کسی که نمی‌خواهد خود را با مفاهیم بلند قانع کند، ولی از حضوری متعالی جا بماند. مانده‌ام که چگونه با شما در این واژه‌های بس طوفانی قدم بزنم و از کجا شروع کنم؟!

می‌گویی من با امام، خودم را در کجا پیدا کنم؟ می‌دانم که می‌دانی خواهم گفت: در حضور در مقابل استکبار، با روحی جستجوگر که می‌خواهد در این تقابل، خدا را ملاقات کند به همان معنایی که شهداء شروع کردند.

می‌گویی ما چوبِ چه می‌خوریم که این‌همه تاریکی؟! و باز خواهم گفت چوبِ غفلت از حضور تاریخی انقلاب اسلامی. اما نه به آن معنا که در فکر خود مطلب را دنبال کنی، بلکه این یک احساس عارفانه است که در لحظه‌لحظه‌های انقلاب اسلامی می‌توان با آن زندگی کرد.

نه! نه! هرگز انقلاب همراهِ دروغ و تأییدهای دروغین و اندیشه‌های سطحی نمی‌خواهد. این‌ها قاتل انقلاب‌اند. انقلاب اسلامی حقیقتی است که بر جانِ هوشیارانِ این تاریخ مستقر شده است و تمام آن چیزی است که فطرت ما به دنبال آن است.

می‌گویی انقلاب اسلامی، فطرت‌ها و صدق‌ها را نمی‌فهمد! در حالی‌که خدا می‌داند تنها در بستر نور انقلاب اسلامی است که درستی‌ها و صدق‌ها و کذب‌ها و دورویی‌ها و ریاها، هرکدام نمایان می‌شوند.

من از تو نمی‌پذیرم که رجوع به افرادی که نام بردی آویزان‌شدن به آن‌ها است. نه! انقلاب اسلامی مظاهری دارد که رجوع به آن‌ها، رجوع به زاویه‌های مختلف منشوری است که هر صفحه‌ی آن وجهی از خود را نشان می‌دهد.

خوب متوجه‌ای که نه با مطالعه‌ی کتاب و نه با مباحث تمدن اسلامی و نقد مدرنیته، به آن افقی که در عهد با انقلاب اسلامی به دنبال آن هستیم نخواهیم رسید. و باید آن افق را در همان کند و کاوِ فطرت و حریّت و صدق جستجو کرد.

اگر به کتاب رجوع می‌شود قصّه‌ی ما قصّه‌ی آن است که گفت:

  ما جامه نمازی به سر خم کردیم

 از خاک خرابات تیمم کردیم

  شاید که در این میکده ما دریابیم

 آن عمر که در مدرسه ها گم کردیم

پس قضیه، کتاب‌خوانی و یافتنِ تحلیلی برای دل‌خوش‌کردن نیست؛ قضیه، دربه‌در به دنبال تذکری است که راهِ گشوده‌شده را فراموش نکنیم.

فرق نمی‌کند، هم شمایِ تازه به دوران‌رسیده از سرگشتگی و تنهایی و بی‌هم‌زبانیِ در زمانه‌ی فترت خسته شده‌اید، و هم این پیرمردی که دوران‌های گذشته را دیده است. و اگر جوان بودم به جای قدم‌قدم‌زدن‌های امروزی، به سوی آینده‌ای که روشنی‌گاهِ این تاریخ است مثل شما گریبان پاره می‌کردم و کفش از پا در می‌آوردم و می‌دویدم.

شما نسل سوخته‌ای نیستید، نسلی هستید که بویِ میّ تاریخیِ انقلاب اسلامی به مشام‌تان خورده است و طالب مستیِ دوران نسلی هستید که شهیدان آن را نشان داده‌اند و شما مانده‌اید که مستی شما چگونه باید باشد. و ماندن در دورانِ فترت، از همین جنس است. چه سخت است اسیر قبض و بسطی باشیم که نه می‌توانیم به وضع موجود که باز، سیاهیِ دورانِ غرب‌زدگی است راضی باشیم و نه راه آزادشدن از ریسمان غرب‌زدگی به راحتی به عنوان یک سبک، نمایان شده است.

تنها و تنها وقتی در باور رهبری انقلاب جستجو می‌کنیم و با او به تاریخ خود می‌نگریم می‌بینیم شرری از دور و قاصدکی پیام‌آور، از پشت ابرها و در پشت کوه‌ها – کوه‌های تاریک بی‌روح سرد دنیای مدرن – بسی نمایان است.  مائیم و همچنان پایداری و پایداری، زیرا آن شرر خبر از آینده‌ای می‌دهد که رهبری انقلاب، گزارش‌گر آن است وقتی که گفت: قطعاً آینده‌ی شما بهتر از امروز است؛ دروغ نمی‌گوید. باید در باور او نشست تا آن آینده را احساس کرد و با گرمی تمام، زندگی را معنا بخشید. موفق باشید

17716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و احترام: دو سوال از محضر استاد طاهرزاده داشتم. 1. آیا این صحت دارد که تفسیر قرآن کریم از جناب ملاصدرا، اثر ایشان نیست و مربوط به جناب قاشانی است؟ 2. با توجه به «النفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» که مربوط به حدوث جسمانی نفس است، چگونه می توان عالم ذر و نیز آیه «الست بربکم، قالوا بلی» (که وجود نفس همه انسانها، قبل از خلقت جسمانی) را که توجیه نمود؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن‌چه هست تفسیری است که مشهور است به تفسیر محی‌الدین، که از جناب عبدالرزاق کاشانی است. ولی اساساً سیاق تفاسیر جناب ملاصدرا هیچ‌گونه ترکیبی با سخنان کاشانی ندارد 2- در مورد قسمت دوم سؤال به جواب سؤال شماره‌ی 17708 رجوع فرمایید. موفق باشید

17625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: بنده طلبه هستم. سوالم از محضرتان این است که برای اینکه مطالعاتمان در حافطه مان بماند چه باید بکنیم؟ چرا که بعضا مطالعاتی که داریم در زهنمان نمی مانند و فراموش می شوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دو چیز در امر فوق کمک می‌کند؛ یکی یادداشت و خلاصه‌نویسی موضوع، و دیگر تکرارِ آن خلاصه. در آخر کتاب «امامت و رهبری» مرحوم شهید مطهری در این مورد نکاتی دارد. موفق باشید

17111

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد عزیز من در جمع گروهی قرار گرفتم که پس از اینکه مدتی در این جمع بودم احساس می کنم که از دیگران عقب ماندم ( افراد گروه حداقل 5 سال از من بزرگتر هستند) ایده ها و نظرات و برداشت هایی می کنند که من غبطه می خورم که چرا این سوالات به ذهن من نرسید و احساس می کنم که در کارهای فرهنگی فوق العاده عقبم. با توجه به این که من از مهر ماه در شهر دیگری دانشگاه می روم و می دانم که با برنامه ریزی می شود در آن زمان هم مطالعه کرد ولی خب زمان کمتری نسبت به تابستان دارم. به نظر شما با مطالعه مشکلم حل می شود؟ اگر حل می شود چه کتابی مناسب است؟ آیا راه حل دیگری به جز مطالعه هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً سیر مطالعاتی روی سایت پیشنهاد می‌شود. إن‌شاءاللّه راه‌هایی گشوده می‌شود که جبران مافات خواهد بود. موفق باشید

16832
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: ببخشید 1. در جایی خواندم که شیخ صدرالدین قونوی ادعا کرده که به تجلی ذاتی رسیده. خواستم از شما بپرسم از بین نام های زیر کدام یک را، اطلاع دارید به کمال رسیده یا خودش مانند قونوی تصریح کرده. صائن الدین ترکه. ابو حامد محمد ترکه. داوود قیصری. عبدالرزاق کاشانی. بابا رکن الدین شیرازی. سعد الدین فرغانی. عفیف الدین تلمسانی. موید الدین جندی. محمد بن حمزه فناری. سید حیدر املی. اگر هم کسی را به جز این نام ها، از بزرگان عرفان نظری می شناسید که قطعا کامل هستند، لطفا چند تا رو نام ببرید. 2. آیا پیروان امت های قبلی و پیامبرشان، اسفار اربعه را طی می کردند یا نه بلکه نهایتا یک یا دو سفر را طی کردند؟ مثلا نهایتا تا فنا و بقاء بعدالفنا رسیدند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم 2- نمی‌دانم. درد ما چیز دیگری است باید به رفع حجاب بین خود و حضرت حق فکر کرد. موفق باشید

15432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: ببخشید اگر نیروی انقلاب اسلامی، تولیدات فکری اش را در فضای مجازی قرار دهد؛ این مسئله باعث نمی شود، دشمنان ما که پدید آورنده کل این تکنولوژی هستند، از اطلاعات ما سوء استفاده کنند و علیه ما برنامه ریزی کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه‌ی این دقت‌ها که باید داشته باشیم، وظیفه‌ی حضور در فضای مجازی از دوش ما برداشته نمی‌شود. موفق باشید

14488
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده بزگوار: درخواست دارم شعر بنده را مطالعه فرموده و این حقیر را از نظرات خود بهره ور نمایید. با تشکر «حق حق» در من دلی است عاشق و جانی است مبتلا اینسان سرشته در گل انسان غمی خدا سر می کشم یکی یکی از جامهای شوق سر می کشد به خانه من گهگهی بلا در دار بی قرار قراری گرفته ام اینجا شکسته است تمام نمازها پای پیاده همسفر جاده، بی هدف، از ابتدا به فکر رسیدن به انتها با غربت آشنا شده از خویش خود غریب، هم آشیانه ات شدم ای درد آشنا! دنیای من به وسعت آغوش خستگی است حس می کنم صدای نفس های مرگ را ای من! به نیستی نکشانم، بیا و در خود انقلاب کن نفسی تازه کن هوا با رعشۀ سکوت خودت را بزن نهیب بیدار شو بدین همه فریاد بی صدا هق هق کنان رسول حقائق نیامده است الّا مُبَشِّراً وَ نَذیرا... اَلا! دلا! آیینه شو برای خودت در خودت نگر بیرون بیا از آینه، باری به خود بیا
متن پاسخ

.باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده متخصص شعر نیستم. ولی شعر شما را که خواندم آن را پسندیدم و تذکرات خوبی در آن بود. موفق باشید

14060
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خدا قوت 1. ان شاءالله کی شرح کتاب معرفت النفس و الحشر را شروع می فرمایید؟ به امید خدا. 2. در این بیت (هر که را جامه ز عشقی چاک شد / او ز حرص و عیب کلی پاک شد) منظور این است: هر کس که عشقی را تجربه کرده باشد ولو عشق وهمی این دنیایی، کم شدن حرص به دنیا را می چشد و عیب های کلی او از بین می رود. (عیب کلی هم مقابل عیب جزئی است؟) درست معنی کردم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- إن‌شاءاللّه به توفیق الهی و در صورت وجود عمر 2- حرف خوبی است ولی متوجه باشید که مقصد اصلی مولوی و حافظ، عشق الهی است و تمام فلسفه‌ی حیات را آن عشق می‌دانند. موفق باشید

13620
متن پرسش
با عرض سلام و عرض تسلیت این ایام: اینجانب اعتقاد و نگاهی به امام حسین و عاشورا دارم که می خواهم خدمت شما عرضه کنم تا درستی یا نادرستی آن را بفرمایید: باور من این است که امام حسین علیه السلام برای خدا و به خاطر عشق به خدا از همه چیزش گذشت و برای امام حسین اینگونه به شهادت رسیدن یک افتخار است و دیگر یاران امام حسین علیه السلام هم خودشان را فدای امام خویش کردند و به خاطر عشق به امامشان اینگونه شهادت را پذیرفتند و برای آنها هم یک افتخار است و گریه های حضرت زینب (س) را گریه خواهر برای برادر نمی دانم بلکه گریه در فراق ولی و رهبر خویش است. و معتقدم اگر به ما دستور دادند که هر ساله به یاد این مصیبت عظمی باشیم برای این است که ما هم این چنین درس عشق را یاد بگیریم و در حقیقت چگونه زیستن را یاد بگیریم که هر لحضه باید فدایی امام خویش باشیم اما گریه برای آن حضرت گریه برای عقب ماندگی خودمان است گریه ای است که چرا نبودیم و در رکاب او شهید شویم نه گریه برای اینکه چرا امام را شهید کردند یا برای اینکه آبش ندادند. و اگر می گویند مصیبت عظما به خاطر این است که عده ای که تعدادشان هم کم نیست با کمال بی شرمی در مقابل امام خود ایستادند و حرمتش را شکستند و نفهمیدند که این امام از جان خودشان هم عزیز تر است و این هم جای گریه دارد. به خاطر این اعتقادم نمی توانم پای هر روضه ای بنشینم و هر نوحه ای را گوش دهم از نوحه های صرفا عاطفی و اینکه فقط به زخم های حضرت اشاره می کند بدم می آید یعنی اینقدر حالم بد می شود که تا چند روز نمی خواهم پای مجلس امام حسین علیه السلام بروم. سوال دیگری از محضر شما دارم من قلبا خدا و پیامبر، ائمه و امام خمینی و حضرت آقا را دوست دارم هنگام پخش صوت قرآن، دعا، و مجلس امام حسین احساس کنده شدن از جایی را دارم که به شدت بی تابم می کند و دوست دارم به آنجا بروم و آرزویم هم رسیدن به آنجاست. حتی گاهی به خدا می گویم من دنیا را نمی خواستم و تو برای آمدن من به دنیا عشق امام حسین را در دلم نهادی تا بیایم و اینجا انتقام آن عزیز را بگیرم قلبم می گوید تو باید جوری بمیری که این هزار و چند صد سال عقب ماندگی را جبران کنی. اما در مقام فکر و تفکر نمی دانم چرا به همه چیز شک می کنم و وقتی هم به سراغ استدلال می روم آن اطمینان قلبی که خودم دارم را به من نمی دهند و خلاصه دچار تعارض شدم. راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نگاه خوبی است. سعی کنید خودتان با شنیدن آن نوحه‌ها، نظرتان را به وَجه قدسیِ آن حادثه معطوف دارید 2- این شک خوب است از آن جهت که وجه متعالی موضوعات مدّ نظرتان قرار گیرد. پیشنهاد می‌کنم «مقالات» آیت اللّه شجاعی را برای خود به‌عنوان یک مبنای فکری مدّ نظر قرار دهید. بنده نیز مختصراً آن را شرح داده‌ام. موفق باشید

13171
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز 1. آیا گناه مرد در دوران بارداری همسرش روی جنین تاثیر می گذارد؟ و یا ممکن هست که تبعات گناه پدر گریبان جنین را بگیرد؟ مثلا باعث ایجاد ایراد در سلامت جنین در دوران بارداری و یا مستعد بودن بیشتر فرزند بعد تولد برای انحراف مخصوصا در آن زمینه ای که پدر در دوران بارداری مادر به آن مبتلا بوده؟ آیا فقط اخلاق و اعمال و رفتار مادر روی جنین تاثیر می گذارد؟ 2. آیا می توان در دوران بارداری دعا کرد و نماز مستحبی خواند و در کل اعمال مستحبی انجام داد و ثوابش را هدیه کرد به فرزند و یا از خدا خواست که قسمتی از ثواب را برای فرزند ذخیره کند و یا از طرف فرزند (جنین) نماز بخوانیم و اعمال مستحبی انجام دهیم و ثوابش را از طرف فرزند (جنین) هدیه کنیم به امام زمان (عج)؟ 3. برای اینکه فرزندمان بعد از تولد متمایل شود به سمت دین و علوم دینی و در نهایت حوزه چه باید کرد؟ 4. آیا گذاشتن اسم های ایرانی مانند پارسا و سپهر برای پسر شایسته است؟ آیا شایسته است اسم ترکیبی مانند محمد پارسا و.... برای فرزند انتخاب کرد؟ چگونه اسمی برای فرزند شیعه مناسب و شایسته است؟ با سپاس فراوان التماس دعا صلوات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تمام موارد نقش پدر و مادر زمینه است که در اصطلاح به آن «علت معدّه» می‌گویند و به تعبیر حضرت آیت اللّه حائری شیرازی در کتاب ارزشمند «تعلیم و تربیت اسلامی» همه‌ی این‌ها مافِی‌الشَّرایط است و اگر آن فرد بخواهد خوبی‌ها را انتخاب کند، مقدماتی که والدین از نظر اخلاقی و روحی فراهم می‌کنند، کمک او می‌کند. 2- شاید بتوان در اعمال مستحبی از خدا خواست ثواب آن را برای فرزند ذخیره کند 3- با رعایت دستورات دین توسط والدین، چون انسان‌ها فطرت متمایل به توحید دارند رویهم‌رفته فرزند را متمایل به دین می‌کند. 4- به نظر بنده بهترین اسامی برای فرزندان اسامی اهل‌البیت می‌باشد. موفق باشید

12162
متن پرسش
سلام بنده مطالبی که در سایت شما هست را طبق یک برنامه ریزی مشخصی دنبال می کنم و بعضی مطالب را در سایتی درس می دهم یعنی با توجه به صوت سخنرانی شما مطالبی که به ذهنم می رسه را در آن سایت شرح می دم. الان مدتی هست که دیگه خانواده اجازه نمی دهن کلاس هایی که در خانه انقلاب توسط بعضی شاگردان شما اداره می شه را شرکت کنم و کلا از فضای کلاس دور شدم و کسی کنارم نیست که مدام سوالاتم را بپرسم و مطالب مطمئنی را در سایت به عنوان درس بنویسم. شما می فرمایید چه کار کنم؟ از طرفی این درس دادن ها در روحیه و فکر خودم خیلی موثر بوده و واقعا منو به فکر وامیداره از طرفی نمی خوام مطالب مشکوک و تصحیح نشده بنویسم و راه پرسش هم بر من بسته شده دوست داشتم ارتباطم مثل قبل با اساتید آزاد بود که کوچکترین تردیدی در مطالبی که می نویسم وجود نداشته باشه. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید اگر مباحث روز دوشنبه را که شرح دعای مکارم الاخلاق است دنبال کنید و توصیه‌های حضرت سجاد«علیه‌السلام» را به جامعه برسانید، زمینه‌ی تحقق تمدن اسلامی را فراهم کرده باشید، تمدنی که رابطه‌ی انسان‌ها با همدیگر در آن باید به صورتی باشد که حضرت سجاد«علیه‌السلام» مدّ نظر قرار می‌دهند. موفق باشید

11950

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و احترام محضر جناب استاد: پیرو سوال و جواب شماره : 11926 آنچانکه شما فرموده اید نظام اسلامی که فاسد شده باشد تنها با شورش و هرج و مرج بایستی ساقط شود. چرا نباید یک سیستم دموکراتیک وجود داشته باشد تا یک نظام اسلامی بداند اگر فاسد شود بصورت قانونی و دموکراتیک کنار گذاشته می شود. اگر نظام اسلامی بداند اگر فاسد شود به زور می تواند بماند آیا استبداد دینی به وجود نمی آید؟ و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن سؤال بحث بر سر فساد نظام اسلامی نبود زیرا هر نظامی مطابق اهدافی که دارد راه‌های شناخت فساد و برگرداندن نظام از فساد به صلاح را در خود دارد. موفق باشید

9310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام: یکی از زمینه ها و مبانی مدیریت، تولید انبوه است که نیاز به کارخانه و در نتیجه مدیریت آن را الزامی می کند. بیان کلاسیک این بحث توسط آدام اسمیت در سال 1776 با مشاهدات او در کارگاه تولید سنجاق ارائه شده که منجر به تقسیم کار تخصصی شده است. لذا خواهشمندم در خصوص ارتباط تولید انبوه و مدیریت غربی که در بستر مدرنیته شکل گرفته توضیحاتی ارائه بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در حال حاضر که در دنیایی زندگی می‌کنیم که فرهنگ غرب بر آن غالب است نمی‌توانیم نسبت به مدیریتی که با تولید انبوه می‌خواهد این تمدن را اداره کند بی‌تفاوت باشیم ولی یقیناً یکی از علت‌های بحران جوامع مدرن و مدرن‌زده نیز همین است. شوماخر در کتاب «کوچک، زیباست» ضعف‌های این نوع مدیریت را مطرح کرده است و مرحوم شهید آوینی در نگاه اقتصادی خود این موضوع را به تبعیت از شوماخر تجزیه و تحلیل نموده است. موفق باشید
9304

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به پاسخی که به سوال 9183 داده اید، آیا حتی کتک خوردن زیاد هم در سن کودکی یا زنی که از شوهرش کتک میخورد هم به مصلحت آن شخص بوده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجه کلی موضوع از همین قرار است و این بدین‌معنی نیست که انسان به بهانه‌ی مصلحت از حقوق خود دفاع نکند و یا کسی که ظلم کرده است را نیز تبرئه نماید زیرا به ما دستور داده‌اند از قضای الهی راضی باشیم و نه از مقضی. موفق باشید
9253

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
در اوایل کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» شما در یک پاورقی مفصل، اسامی تعداد زیادی از دانشمندان اهل سنت را میبرید که معتقدند امام زمان (عج) زنده است. من آن قسمت را که میخواندم، فکر کردم شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که امام زمان (عج) زنده است. ولی در ادامة کتاب با کمال تعجب دیدم که گفته اید: «اهل سنت می‌گویند مهدی یا مسیحِ موعود، در آینده متولد می‌شود.»، من متوجه نشدم؛ بالاخره عقیدة اهل سنت در این باره چیست؟! آیا آن اسامی که در پاورقی آورده اید، نظرات مخالف مشهورشان است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموم اهل سنت معتقدند حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» بعداً متولد می‌شوند. موفق باشید
7685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عکسی از رهبری در شبکه های غربی پخش شده که آقا در حال کشیدن سیگار است.این عکس فتوشاپ است؟چیه؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید
6712
متن پرسش
سلام.حضرت استاد در مبحث حرکت جوهری شما فرمودید که تازمانی که عالم ماده قوه دارد ماده است وحرکت جوهر آن واین نیست که هرچه جلوتر می رود وقوه هایش تبدیل به فعلیت می شود به جنبه ی تجرد ش اضافه می شود و تدریجی به قیانتی شدن می رود بلکه فرمودید که این تبدیل دفعتا می باشد با همان تعابیر قرآنی که در بحث یک دفعه بودن قیامت است.ولی در کتاب آخرالزمان شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی این گونه فرمودید که شرایط طوری می شود که زمان رقیق می شود وعالم به نحوی به بقاء می رسد وحتی شرایط طوری می شود که از برزخ کسانی میآیند یا بالعکس آیا این گفتار با مبنای حرکت جوهری تضاد تدارد . ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با عالم ماده و حرکت جوهری حرف همان است که عرض شد ولی اگر در هر زمانی ولیّ اللّه اعظم«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ظهور کنند وجهی از عالم غیب بر عالم ماده غلبه می‌کند که منجر به آن می‌شود که می‌فرمایید و این به جهت حضور عالم در ساحت دیگری است. مثل این‌که همین امروز کسی طی‌الأرض می‌کند با این‌که عالم ماده در مقام و مرتبه‌ی خودش محدود به زمان و مکان خاص خودش است. موفق باشید
4663
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده درست است که عالم حضور فوق زمان و مکان است ولی چون با گذشت زمان ما به ظهور امام زمان نزدیک می شویم می توان نتیجه گرفت که با با گذشت زمان عالم دارد به ساحت حضوری برتری می رود؟ مثلا ایا رجب و شعبان و رمضان امسال نسبت به رجب و شعبان و رمضان پارسال نورانیت بیشتری دارد؟ و زمینه ساز صعود معنوی بیشتری است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت انسان با امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به عنوان واسطه‌ی فیض، مثل نسبت ما با خداوند است که ربطی به گذشت زمان ندارد، هراندازه جامعه آماده‌تر باشد بیشتر با نور امام زمان مرتبط می‌شود و لذا گاهی از زمان‌ها نور حضرت در خفا می‌رود و باز ظهور می‌کند و باز ممکن است در خفا رود تا آن‌که با آمادگی جامعه به ظهور نهایی برسد. موفق باشید
3215
متن پرسش
شما در صفحة 62 و 63 می‌فرمایید که اگر فلسفه و عرفان و تفکر اجتماعی خود را از امام نگیریم، در تمام این عرصه‌ها به باطل می‌افتیم! ما اشکال کردیم که: یعنی باید فلسفة ملاصدرا را هم از امام بگیریم؟! شما پاسخ فرمودید: «در مبادی عملی باید به شخصیت خاص امام رجوع کرد و مواظب باشیم تقسیم‌بندی‌های مربوط به مبادی نظری ذهن ما را به خود مشغول ننماید.». من نفهمیدم؛ بالاخره در مبادی نظری باید به امام نظرکنیم یا در مبادی عملی؟ الف) منظورتان از «مبادی نظری» چیست؟ آیا منظورتان همین علوم نظری مثل فلسفه و عرفان نظری است؟ ب) منظورتان از «مبادی عملی» چیست؟ آیا منظورتان همین دستورات شریعت در امور فردی و اجتماعی است؟ ج) این که «در مبادی عملی (مثل ترک معصیت) به حضرت امام نظرکنیم» یعنی چه؟ د) اگر در مبادی عملی باید به امام نظرکنیم، پس چرا در کتاب فرموده‌اید: «باید فلسفه و عرفان‌مان را هم از امام بگیریم»؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب عرض شد حتی انگیزه‌ی استدلال ما در موضوعی مبتنی بر مبادی پذیرفته‌ی ما است و آن مبادی حضوری است و گزاره‌های حصولی در آن‌جا جا ندارند. باید سعی بفرمایید در جایی که بنا است مبادی خود را پیدا کنید با پای حصولی وارد نشوید. مبادی عملی، شخصیت ‌پذیرفته‌شده ای است که در ذیل آن شخصیت طوری می توان به فلسفه و عرفان رجوع کرد که فلسفه و عرفان از حالت حصولی صرف در ایند. موفق باشید
21505
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید: استاد اینکه کسی مرگ رو دوس داشته باشه بده؟ من قبلا از مرگ می ترسیدم اما آلان بعضی وقتا که بهش فکر می کنم دوسش دارم و فکر می کنم به آرامش می رسم و هم اینکه احساس می کنم خیلی هیجان داره و به خیلی از حقایق می رسم و خیلی از معماها روشن میشن برام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان همیشه باید آماده‌ی مرگ باشد و سعی کند طوری خود را در دنیا به کمالات لازمه برساند که در ابدیتِ خود با خدا و زیر سایه‌ی رحمت او باشد. زیرا بالاخره ماییم و یک ابدیت، اگر آن‌جا نتوانیم از رحمت پروردگار بهره‌مند شویم، سرنوشت سختی را برای خود رقم زده‌ایم. موفق باشید

نمایش چاپی