بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19641

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت: استاد سوالاتی راجع به مرحوم آیت الله خوئی دارم. رابطه ایشون با حضرت امام (ره) چطور بود؟ ماجرای هدیه انگشتر به فرح و این دیدار صحیح هست؟ یه سوالم راجع به آیت الله العظمی سیستانی، رابطه ایشون با امام و آیت الله خامنه ای چطور هست؟ آخر خیلی ها برای تضعیف انقلاب دست به دامن رابطه بد آیات سیستانی و خوئی و بهجت با انقلاب و دو رهبر کبیر آن می شوند! تشکر بزرگوار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام خمینی نسبت به آن ملاقات گله‌مند بودند ولی مشیِ آیت اللّه خوئی این اواخر تغییر کرد به طوری که آیت اللّه جوادی در جلسه‌ی ترحیم آیت اللّه خوئی فرمودند: آن‌چه حضرت امام در ابتدا به آن رسیدند، آیت اللّه خوئی در آخر متوجه‌ی آن شدند» 2- عالمانی همچون آیت اللّه سیستانی و بهجت، شدیداً نسبت به موفقیت حضرت امام و رهبری و انقلاب اسلامی تلاش مخصوص خود را داشته‌اند. موفق باشید

19541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات. التماس دعا. استاد گرامی نظر شریف شما راجع به این عقیده که آنچه در این دنیا به ما می رسد نتیجه کارهایی است که در عالم ذر کرده ایم چیست؟ مثلا می گویند باید ببینیم چه خطا و کوتاهی ای کرده ایم که از قافله کربلا و امام حسین سلام الله جامانده ایم. استاد مگر در عالم ذر انتخاب و اختیار و عرضه دین بوده است؟ یک سخن دیگر نیز در این باب شنیده ام که برخی بزرگان اشاره کرده اند به اینکه گاهی انسان با برخی افرادی که آنها را نمی شناخته و تازه مواجه می شود ولی احساس نزدیکی و خوشایندی با آنها دارد و این حالت به عالم ذر برمی گردد یعنی مثلا من و آن شخص در آن عالم از لحاظ فکری و عقیدتی به هم نزدیک بوده ایم. احساس قرابتی که انسان ناخوداگاه با برخی افراد دارد به عالم ذر برمی گردد؟ بنده با مطالعاتی که داشتم عالم ذر را عالم فطرت می دانم لطفا راهنماییم بفرمایید. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خداوند طبق آیه‌ای که می‌فرماید: «ربّنا الذی اعطاء کلّ شیئ خلقه ثم هدی» خلقت ما را به ما داده و آن‌چه از او طلب کرده‌ایم را به ما داده است، ولی این غیر از آن است که شما می‌فرمایید. ما در همه‌وقت دارای اختیار هستیم و این انتخاب‌های ما است که شخصیت ما را شکل می‌دهد تا به لشکر حسین«علیه‌السلام» بپیوندیم یا نپیوندیم 2- در مورد قسمت دوم سؤال، این احساس‌ها ربطی به عالم ذر ندارد بلکه چون نفس انسان مجرد است، می‌تواند آن‌چه هنوز برایش پیش نیامده است را تا حدّی بیابد. در این مورد می‌توانید به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» با شرح صوتی آن که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

18616
متن پرسش
با سلام: انحرافات قانون جذب یا راز را در کدام مباحث شما می توان پیگیری کرد؟ نظر جنابعالی در مورد صحت و سقم این قانون بر اساس قرآن چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. رازِ اصلی ما جانِ ما است که از طریق معرفت نفس ظهور می‌کند و در عین حال، همچون «راز» می‌ماند. اگر انسان به خود بازگردد می‌یابد چه چیزی می‌خواهد و چه چیزی نمی‌خواهد. سعه‌ی وجودی انسان بیشتر از این چیزی است که اکنون دنیای مدرن در مقابل او قرار داده است. به قول شعر منسوب به حضرت امیر (ع): «أتزعم أنک جرمٌ صغیر/ و فیِکَ انطَوَی الْعَالم الأَکبر» تو پنداری همین جرم صغیری / جهانی در نهاد تو نهان است. موفق باشید

18433
متن پرسش
با سلام خدمت مبارک استاد عزیز: دو سوال از محضر منور دارم. این که حضرتعالی در پاسخ این حقیر فرمودید که زیرساخت های معرفتی برای انسان تراز انقلاب اسلامی در راستای دولت اسلامی فراهم نیست. آیا مقصود حضرتعالی انسان های که برخوردار از یک مبانی علمی (معرفتی) و عملی عمیق باشند و در راستای تحقق دولت اسلامی تلاش کنند را نداریم یا این که مردم آمادگی پذیرش دولت اسلامی را ندارند؟ سوال دوم این که بنده پرسیدم که آیا دولت اسلامی باید ملهم و منطبق بر سیره حکومتداری نبوی و علوی باشد که جنابتان فرمودید: حتما باید این گونه باشد اما کارهای زمین مانده زیادی داریم. سوال این حقیر این است که مقصود از این کارهای زمین مانده چیست؟ مصادیق آن را نام ببرید؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ به صورت نظام مند هنوز معارف به روز تنظیم نشده‌است و استادان و طلابی هم که بتوانند آن معارف را ارائه دهند به انداز‌ه‌ی کافی نیستند. هنوز ما در حدّ معارفی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود و عملا بسیار از نظر محتوا و موضوع ضعیف است، متوقف هستیم. 2ـ کارهای زمین مانده ارائه‌ی معارف قرآنی است با همان منطق وجودی و حضوری قرآن. موفق باشید

17658
متن پرسش
سلام استاد: برداشت شما از جمله «توقف در افراد حتی اگر معصوم باشند عین تحجر و عقب ماندگی است.» در متن زیر چیست؟ بر ما واضح است و باید خط را روشن کرد که توقف در افراد حتی اگر معصوم باشند عین تحجر و عقب ماندگی است. امروز باید روشن شود که آنانی که معتقد به کنشِ مسئولانه هستند، تسلیم شرایط و شرایط سازی نخواهند شد و مطالبات عدالت طلبان را رها نمی کنند، این کنش نه به انفعالی است که ماحصل ترس، عافیت طلبی است که نکند با عدم اقبال مواجه شوند و قدرتی که برای خود در ذهن منصورند را شکننده بیابند، از همین رو این افراد شخص پرستی و کاریزما یک نفر را تبدیل به پرچم و به جای گفتمان محوری به شخص محوری رو کرده اند. در کنش مسئولانه تصاحب قدرت هدف نیست، بلکه کنش مبتنی بر مسئولیت پذیری نسبت به گفتمان و قرار دادن آن به عنوان دال مرکزی مطرح است که در ادبیات بزرگانی همچو امام با عنوان مامور به انجام تکلیف یاد شده است. (هر چند که معنی آن عدم توجه به نتیجه نیست!) در کنشِ مسئولانه افرادند که باید به پای آرمان ها هزینه دهند نه آنکه آرمان ها را معطل شخص پرستی کرد! کنشِ مسئولانه برای قدرت و خدمت به مردم بر اساس آرمان ها برنامه دارد، نیرو تربیت می کند و معطل نمی ماند و قهر با قدرت نمی کند، بلکه کوشش می کند تا قدرت را همچو ابزار به کار گیرد. ولی برای کسب قدرت هرگز ارزش های خود را قربانی نمی کند، مردم را دلسرد و نا امید نمی کند و بنایش قدرت گرفتن شخص نیست. در کنشِ مسئولانه نمی توان نسبت به آینده مردم و توده ها بی اهمیت بود به بهانه منع یک شخص، کرکره توجه به اصلاح و تغییر را پایین کشید. کنشگران اگر احساس مسئولیت داشته باشند تا نفس می کشند تحت هیچ شرایطی وا نمی دهند و شرایط را به نفع خود تغییر می دهند! در کنشِ مسئولانه ما به خمینیسم ، خامنه ایسم (برای درک بهتر رجوع شود به صحیفه نور، کتاب ولایت فقیه و سخنان رهبری که اقبال مردم به خود را ناشی از گفتمان می دانند و در این باب مطالب متنوعی را بیان کردند) و احمدی نژادیسم که شخص پرستی تهی از درک معنا و تنها کاریزما محور است، نه قاطع می گویم و ارزش هایی همچو عدالت، عقلانیت، آزادی، معنویت، اخلاق، پیشرفت،انسانیت و … را ملاک قرار می دهیم. اگر بزرگ فرمانده مان را در جنگ به شهادت رساندند، عزاداری نمی کنیم و سپرمان را وارونه دست نمی گریم و سر تسلیم فرو نمی آوریم، بلکه سر و صورت را از خون فرمانده خضاب می کنیم و حتی با فرض شکست، بزرگ فرماندهی را جانشین و نبردمان را ادامه می دهیم! از جمله سر سلسله داران کنش مسئولانه مولایمان حسین (ع) است که برای احیا ارزش ها فارغ از اقبال یا عدم اقبال مردم، کنش داشته و نه تنها منتظر سپاه مردم کوفه نماندند بلکه مردم بصره را خود دعوت کرده، حال آنکه شرایط تقسیم قدرت برای هر کنش فعالانه ای از نگاه نتیجه گرایان سود محور مطلوب نبود! در آینده از کنشِ مسئولانه بیشتر می شنوید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه به این سخنان دقت کردم در آن یک‌نوع آلودگی نهفته است که آن را زیر سایه‌ی حرکت سیدالشهداء«علیه‌السلام» پنهان نموده است. می‌خواهد تحت عنوان کنش مسئولانه که به خودی خود سخن مبهمی است، نظرها را به نمونه‌های متعالی حرکت بشریت یعنی امامان معصوم«علیهم‌السلام» که ماوراء زمان و مکان راه را نشان می‌دهند، نادیده بگیرد تا بتواند با عبور از امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مقام معظم رهبری تحت عنوان کنش مسئولانه جوانان ما را گرفتار مشهوراتی کند که مدرنیته در این تاریخ حاکم کرده است وگرنه باید در کنش مسئولانه، ما را به رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» دعوت می‌کرد که مسئولانه‌ترین کنش در این تاریخ است. امید است که متوجه ضعف خود باشد. موفق باشید

16750
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید: امیدوارم حالتون خوب باشه و از خدا سلامتی و طول عمر براتون مسالت دارم. استاد چه راهکاری وجود داره برای دائم الحضور بودن؟ چیکار کنیم که مراقبه همیشگی داشته باشیم و دچار غفلت نشیم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به مرور، غیرِ حق را به چیزی نگیریم. از آن طرف، حضرت حق، ماوراء حجاب‌ها بر قلب انسان تجلی خواهد کرد و به مرور این حضور برای انسان بیشتر می‌شود و این، رازِ شدت‌بخشیدن به حضور قلب است. موفق باشید   

15970
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و تبریک اعیاد شعبانیه: استاد بزرگوار بنده حدود 5 سال است خدا توفیق نماز شب را بهم داده در این مدت شاید چند باری نتوانستم آن هم به دلایلی که در خانه نبودم و مسافر بودم و یا موارد این چنینی. اما چند وقتی است با وجود خواندن آن شوقی در من نیست، گریه ای، انسی. گاهی فکر می کنم این عادت شده باشد. از طرفی نسبت به دنیا هم بی علاقه شده ام انگار اصلا در دنیا نیستم. آیا این نحوه ای تجرد است و برای استمرار ایمان باید چکاری انجام داد؟ بنده هم چنینین نافله صبح و نافله مغرب و عشا را هم بجا می آورم. خواهش می کنم به عنوان پدری رئوف و مهربان بنده را رهنمایی کنید و برایم دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به ما می‌فرماید: «تتقوا و تصبروا» یعنی اگر در مسیر رعایت تقوا همچنان پایداری کنید، چه در موقعی که حال، حالِ خوشی است و چه در موقعی که آن‌چنان نیست، در نهایت به نتایجی خواهید رسید که تصور آن را هم نمی‌کردید. خداوند در همه‌ی این احوالات می‌خواهد صبر و پایداری ما را امتحان کند. موفق باشید

15918

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: من چندی از کتابهای شما و بخشی از تفسیر المیزان را مطالعه کرده ام. آیا منظور از اینکه ملائکه اعمال ما را می نویسند، ملکه شدن اعمال برای ماست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی است. با این تأکید که ملکات به شکل حضوری، شخصیت انسان را در بر می‌گیرد. موفق باشید

15433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: روش استخراج حقایق از نظر جنابعالی اگر رجوع به قرآن و احادیث باشد، چه روشی برای فقاهت در نظر شماست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیه‌ی اجتهادی که سرمایه‌ی هزارساله‌ی ما است باید در قرآن و احادیث نیز رعایت شود تا از سطحی‌نگری نجات یابیم. موفق باشید

15185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا و با سلام: امروز به لطف خداوند بزرگ کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» جلد دوم را به اتمام رساندم و افقی جدید در وجودم به لطف خدا احساس کردم و دعا گوی شما همیشه عمر خواهم بود. استاد قصد دارم تفسیر المیزان قرآن مجید را شروع کنم به چه صورت و چگونه آغاز نمایم. آیا از همان جلد یک و سوره حمد تا به آخر یا نظر دیگری در مورد شروع دارید؟ سوال دوم: استاد بسیاری از ما جزو افراد طلبه نیستیم بلکه کارمندیم با شرایط دولتی که به نظر می رسد برای تهجد و استاد دیدن باید برنامه دیگری داشته باشیم خواهشمند با توجه به اینکه خودتان هم شغل دولتی داشته اید چه برنامه ای را پیشنهاد می کنید؟ در پناه خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» را در ابتدای امر مطالعه فرمایید و سپس المیزان را شروع کنید 2- وقتی به لطف الهی خداوند معارفی مثل تدبّر در قرآن را در مقابل شما قرار داد، در متن چنین وظیفه‌ای برنامه‌ی شما را نیز مشخص می‌کند. موفق باشید

14683
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده سلام علیکم: احترامآ در کتاب ده نکته برداشت من این بود که هرکس یک من دارد که نه زن است نه مرد نه پیر است نه جوان نه گذشته دارد نه آینده ولی در مقدمه شرح غزلیات حافظ با توجه به شعر مولانا برای هر کس چندین من بیان شده. لطفآ بفرمایید این اشکال چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حال، آن «من» که نه زن است و نه مرد، در حقیقت خود دارای مراتب است و هراندازه انسان با رفع تعلقات دنیایی، مجردتر شود در ابعاد باطنی‌ترِ خود مستقر می‌گردد. موفق باشید

14241

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: اگر کسی مقداری پول نذر کند که در راه خدا صرف کند کدامیک از این موارد این پول صرف شود بهتر و مهمتر و باقیات صالحات ابدی بهتری است، به عبارتی می خواهم اهم و مهم کنم و بهترین گزینه را انتخاب کنم. 1. کمک به فقیر و تهیدست 2. کمک برای ساخت مسجد 3. کمک برای نشر فرهنگ اهل بیت (کمک به موسسه ای که فرهنگ اهل بیت (ع) را نشر می دهد) لطفا اگر گزینه دیگر و بهتری سراغ دارید پیشنهاد دهید با تشکر بر محمد و آل محمد صلوات
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به طور مشخص فقیر تهی‌دستی در مقابل شما نباشد، راه سوم بهتر است. موفق باشید

13493
متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب سوال 13477 فرمودید: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید بنده کتاب مورد نظر را خوانده ام چیزی که در کتاب و جان کلام کتاب از نظر بنده بود داشتن برنامه مخصوصا برنامه مطالعاتی و سیر مطالعاتی معرفتی دینی به خصوص در زمینه معرفت النفس است که با این کار به قوای نفس مخصوصا وهم جهت می دهیم و قوای نفس را در جهت معرفت الهی به کار می گیریم یا به قولی به جای اینکه وهم ما را به خود مشغول کند ما وهم را در سمت و سوی کسب معرفت النفس مشغول می کنیم و خود برنامه شویم. به نظر بنده این راه پیشنهادی در کتاب وقتی موثر است که فرد دارای ذهنی آرام باشد در این صورت این فرد که تشنه معارف هم هست با یک برنامه منظم و پیوسته با سیر مطالعاتی جنابعالی به جاهای خوبی خواهد رسید، اما وقتی فردی دچار افکار مزاحم و سمج و آزار دهنده باشد پس ذهنی نا آرام و نامنظم دارد که همان مشکل ذهنی به او اجازه برنامه ریزی و حرکت مستمر بر طبق برنامه را نمی دهد. لطفا ابتدا روش جدا شدن ذهن از این افکار مزاحم و حذف این افکار را که اجازه نمی دهد برنامه داشته باشیم و بر طبق برنامه پیش برویم بفرمایید تا ذهن آرام شود و بتوانیم در مرحله بعد برویم به سراغ برنامه ریزی و سیر مطالعاتی منظم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب کتاب را به‌خوبی متوجه‌اید. با اصرار بر این‌که نگذاریم خطورات ذهنی به ما برنامه دهند، کار آرام‌آرام درست می‌شود و افکار ما هراندازه هم سمج باشد از فعالیت می‌افتد. این تنها راه عبور از افکار مزاحم است. به یک پشتکار و حوصله نیاز دارد. موفق باشید

12839
متن پرسش
با سلام: با توجه به این که قران معجزه زنده هر عصری است و با توجه به این که هر معجزه ای از پیامبران متناسب با عالی ترین فن آن زمان است. ایا در حال حاضر قرآن متناسب با عالی ترین فنون این عصر می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز‌های کلی بشر همیشگی است و متناسب آن نیاز‌ها، قرآن جواب های قدسیِ هر زمان را ارائه می‌دهد بخصوص در این دوران که بیشتر دوران فکر و فرهنگ است و لذا قرآن در این دوران بیشتر معجزه بودن خود را ارائه می‌دهد. موفق باشید

12712
متن پرسش
ضمن عرض سلام و تبریک عید خدمت استاد: آیا انسان عادی خود توان رسیدن به تکامل و ظرف استعداد های خداوندی شدن را ندارد؟ آیا حتماً باید یک انسان کامل بیاید و او را نجات دهد؟ و اینکه انسان کامل پس از آمدن، انسان های عادی را به سطح خود می رساند یا پایین تر؟ یعنی عصمت اکتسابی از عصمت ذاتی پایین تر است؟ اگر پایین تر از خود، پس با این مطلب که انسان می تواند به درجه ای برسد که تنها تفاوتش با خداوند خالق نبودنش باشد، در تناقض نیست؟ با تشکر!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی از جهت ذات خود در فقر ذاتی است حتی انسان کامل. و از جهت رجوع به حضرت حق تکویناً نیاز به واسطه‌ی فیض دارد لذا چه بداند و چه نداند در افق کمال انسانیِ انسان کامل می‌تواند به کمال انسانی خود برسد. البته باید بین مقام تکوینی انسان کامل که موهبی و غیر اکتسابی است با مقام تشریعی امام فرق گذاشت. امام نیز در مقام تشریعی تلاش می‌کنند تا مقام تکوینی خود را حفظ نمایند. در این رابطه می‌توانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع فرمایید. موفق باشید

11966
متن پرسش
سلام علیکم: شما در جواب سوال 11934 فرمودید که: بدیهیات جزء مبنای وجودی انسان است از آن جهت که دارای حیات و علم است و لذا چیزی عارض بر انسان نیست که لازم باشد از جایی بیاید آیا منظورتان از جواب این بوده که از ابتدای خلقت و وجود هر انسانی بدیهیات در وجود او هست؟ یعنی حصولی نیست و حضوری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. وجود ما به عنوان موجود مدرِک، عین علم به خودمان است و بدیهیات عین علم به خودمان می‌باشد مثل وجود اختیار که به صورت حضوری، آن را داریم. موفق باشید

10818
متن پرسش
با سلام و احترام: در پرسش و پاسخ مطلبی دیدم تحت عنوان زبان مقدر است. آیا فکر هم مقدر است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن روایت قدسی که حضرت حق می‌فرماید: «أَنَا عِنْدَ ظَنِ‏ عَبْدِیَ‏ الْمُؤْمِن‏» من در گمان بنده‌ی مؤمن‌ام هستم. پس هرطور که انسان مؤمن از حضرت حق انتظار دارد حضرت حق بر او وارد می‌شود و امورات او را در دست می‌گیرد. موفق باشید
10158
متن پرسش
سلام علیکم: استاد از وقت و حوصله ای که برای جواب دادن به سوالات ما می گذارید خیلی سپاسگزارم. در سوال قبل از صفت رضا سوالی پرسیدم، در توضیح سوالم باید بگم که: در حدیث جنود عقل و جهل آمده یکی از سپاهیان عقل، رضا است که ضد آن سخط است. اما نگفته این رضای بنده از خدا است یا رضای خدا از بنده. من برای پایان نامه ام 10 صفت از این حدیث را انتخاب کردم که تجلی آن را در واقعه عاشورا بررسی کنم، یکی از این صفات که جزء لشکر عقل است رضا است اما من نمی دانم این لشکر عقل، رضای بنده است یا رضای خدا یا هر دو؟ و آیا رضای خدا از بنده جزء صفات انسان می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که مستحضرید، سوره‌ی فجر، سوره‌ی حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) است به اعتبار این که خداوند خطاب می‌کند «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّهً» و این نشان می‌دهد بنده خدا تا جایی می‌تواند جلو برود که نه تنها او راضی است چنین خدایی دارد و این افتخار را هم دارد که خدا نیز از او راضی است. موفق باشید
9287
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب حضور محترم استاد گرامی: سوال بنده در رابطه با جزوه اخیر حضرتعالی با عنوان روحیه ی تمدن سازی و عرفان اسلامی است. سوال اول: معنی و تفسیر درست حیات اجتماعی چیست؟ سوال دوم: جمع بین سلوک فردی و اجتماعی چگونه ممکن است؟ سوال سوم: رابطه بین عرفان نحله نجف با تمدن اسلامی چگونه قابل تفسیر می باشد و اگر نحله نجفی وجود نداشت آیا این انقلاب اسلامی را داشتیم یا خیر؟ نکته آخر این که بروزاتی که از امام می بینیم در عرصه اجتماعی در نحله نجف دیده نمی شود، چرا؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حیات اجتماعی یعنی حضوری که دینداری در اجتماع برای ما در نظر گرفته و بی‌تفاوت‌نبودن به نظامی که اسلام مدّ نظر دارد و کارهای اجتماع را به شاه و قیصر واگذار نکردن 2- سلوک دینی وجوهی فردی دارد مثل نماز و روزه، و وجوهی اجتماعی دارد مثل امر به معروف و لوازم آن 3- نحله‌ی نجف در شرایط تاریخی خود آن کار کاری را که باید می‌کرد انجام داد و مقدمه‌ای شد برای ظهور انقلاب اسلامی. به نظر بنده خداوند با مدیریت خود عرفان نجف را مدیریت فرمود تا دست ما در انقلاب اسلامی خالی نباشد 4- بنا نیست در آن زمان بروزاتی که مربوط به این تاریخ است را در ان تاریخ داشته باشیم. بر روی این موضوع فکر کنید که هر تاریخی تقدیر خاص خود را دارد و عالمان واقعی متوجه آن تقدیرات هستند و مطابق آن عمل می‌کنند. در 6 جزوه‌ی امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و «سلوک در تقدیر تاریخی زمانه» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
8456

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام آیه ای که در آن می فرماید : فلا (انساب) بینهم یومیذ . و آیه ای که در آن می فرماید : والذین آمنوا واتبعتهم ذریتهم بایمان الحقنا بهم (ذریتهم ) چگونه قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ذرّیه در آیه‌ی مذکور معلوم نیست به معنای همسر و فرزند باشد بعضاً می‌فرمایند منظور نتایج اعمال باشد. از طرفی درست است که در قیامت این نوع نسبت‌ها از میان می‌رود ولی مؤمن هرچه را که خواست دارد. حال اگر به دلائل اُنس ایمانی طالب همسر و فرزندان خود بود آن‌ها را در کنار خود دارد. موفق باشید
7453
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی، آیا طبق قاعده بدیهی (( کل ما بالعرض لا بد ان ینتهی الی ما بالذات )) ، صفات رذیله به وجود آمده در انسانها که آنها را حیوانیت می نامیم از ذاتی ناشی شده است که عین حیوانیت است؟ ( آیا صفات سلبیه خداوند از نوع وجودی است؟)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: صفات رذیله برای انسان و صفات سلبیه برای خداوند ریشه در عدم دارند. از نبودن صفت راستگویی دروغ پیش می‌آید، پس به ذاتی برنمی‌گردد، آن قاعده در موضوعات وجودی معنا دارد. موفق باشید
6920
متن پرسش
باسلام با توجه به اینکه در قیامت به انسان گفته میشود که نامه عملت را بخوان که خودت کافی هستی چرا اعمال انسان را ملایکه هم می نویسند؟چه لزومی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملائکه مظهر انوار و اسماء الهی هستند تا سنت الهی عالم مادون محقق شود و بدین لحاظ نور اسم حفیظ به صورت فرشتگان آنچه را انسان انجام داده در صحیفه‌ی نفس‌اش ثبت می‌کنند و حال وقتی انسان به‌خود آید و صحیفه‌ی نفس خود را بنگرد آثار حفیظ را می‌یابد. موفق باشید
4413
متن پرسش
با سلام خسته نباشید در سؤالات گذشته از شما پرسیدیم که: ملاک علم حضوری چیست؟ الف) خود معلوم نزد عالم حاضر باشد، نه صورتش. ب) بدون مقدمات عقلی و استدلالی حاصل شده باشد. و شما فرمودید که هر دو ملاک هست. این درست است که هر جا معلوم نزد ما حاضر بود، بدون مقدمات عقلی و استدلالی حاصل شده است. ولی این درست نیست که وقتی بدون مقدمات عقلی و استدلالی به معلومی رسیدیم، حتماً خودش نزد ما حاضر باشد نه صورتش. یک مثال نقضش معلومات حسّی است؛ مثلاً ما از دیدن خورشید علم به وجود آن پیدامیکنیم در حالی که صورت خورشید نزد ما حاضراست نه خودش. مثال نقض دیگرش حدس در مسائل علمی است؛ وقتی کسی حدس میزند که مثلاً مولکول بنزن دایره ای است، یا با دیدن دودکش کشتی حدس میزند که زمین کروی است، در هیچ یک از این دو مثال، خود معلوم نزد عالم حاضر نیست؛ نه دایره ای بودن مولکول بنزن نزدش حاضر است، و نه کروی بودن زمین. پس اینطور نیست که هر جا ملاک دوم باشد، پس حتماً باید ملاک اول هم باشد. حال به نظر شما، آن جاهایی که تنها ملاک دوم موجود است و بدون مقدمات استدلالی است، آیا علم هم حضوری است اگر چه فقط صورتش نزد عالم حاضر باشد نه خود معلوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری معلوم به صورت وجودی نزد عالم است و نه به صورت مفهومی و نه صورت معلوم نزد عالم است بلکه وجود معلوم نزد عالم می‌باشد. همین طور که می‌فرمایید در معلومات حسی درست است که مقدمات عقلی و استدلالی در میان نیست ولی مقدماتی در میان است که صورت معلوم را نزد عالم می‌آورد و نه این‌که وجود معلوم نزد عالم باشد. ولی در مورد حدس ظاهراً موضوع فرق می‌کند زیرا در آن حال نفس مستعد می‌شود تا یک نحوه اشراق برایش پیش آید و علمی که برای نفس حاصل می‌شود مستقیماً به آنچه دیده مربوط نیست. موفق باشید
3791
متن پرسش
سلام.برنامه ریزی در زندگی خیلی مهم هست اما من جه برای دنیا جه اخرتم برنامه ریزی میکنم مشکلات و مسائل اطرافم همیشه مانع عمل به برنامه زندگانیم میشه حالا ارادم کمه تلاشم کمه قبول میکنم اما به گونه ای حس ناامیدی از خودم دارم 1ماه ادم خوبیم 2 هفته بد 2هفته درس میخونم 1 ماه ول میکنم الان که 26 سالمه میتونم بگم 11سال اوضاع همینه در دینم نه در دنیام ثبات رفتاری ندارم نمیتونم کاری رو درست انجام بدم واقعا روحمو اذیت میکنه اکثرا کسل و دلتنگ هستم واقها برنامه ای هست که بشه از طریق اون ارادرو یا نمیدونم اگاهی رو نمیدونم ایمان رو افزایش بده یا واقعا باید چه کار کرد میشه تو سایتتون برنامه برای دنیا و اخرت داشته باشد و علتهای عدم عمل به برنامه ریزی زندگیرو بگید.لطفا چون ذهنم خیلی درگیره اما در عمل هیچ.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاله مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک می‌کند. موفق باشید
2201

اخلاقیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله. {آیت الله جوادی(حفظه الله) در یکی از دروس اخلاقشان فرمودند: ...حالا بعدها سراینده های ما گفتند: اگر بار خوار است خود کشته ای/ وگر پرنیان است تو خود رشته ای... حرف این سراینده این است اگر بار خار است محصول کار شماست>> تیغ محصول کار شماست} سؤالم از محضرتان این بود که تیغ به چه معناست و باطن کدام عمل است؟ التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گناهان تماماً خار جان انسان می‌شود شاید منظور عمل خاصی نباشد. موفق باشید
نمایش چاپی