بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15362

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد گرامی: چگونه است حال کسی که تعقیبات نمازش معصیت خداوند است؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در حدّ ممکن، این خطورات را دنبال نکرد تا شیطان مأیوس گردد. موفق باشید

15115
متن پرسش
سلام علیکم: ان شاء الله سلامت باشید و توفیقات شما در نشر معارف الهی افزون تر گردد. 1. صورت عملیه و صورت علمیه به لحاظ وجود شناختی و معرفت شناختی چه تفاوتی با یکدیگر دارد؟ 2. آیا دیدن یک درخت به تشکیل صورت علمیه منجر می گردد، و نگاه به نامحرم، یک صورت عملیه را در نفس به وجود می آورد؟ اگر چنین است منشا تفاوت ماهوی این دو در چیست؟ 3. ملکات اخلاقی (خوب یا بد) چه ارتباطی با صورت عملیه دارند؟ 4. ملکات اخلاقی (خوب یا بد) چه ارتباطی با صورت علمیه دارند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه‌ی انسان توانایی آن را دارد که صورت‌هایی را در درون خود بسازد، چه آن صورت‌ها ریشه در محسوسات او داشته باشد و چه در عقاید او. و لذا به اقتضای معاد جسمانی، در برزخ و قیامت انسان با صورت‌های عقاید و اعمالش روبه‌روست در آن حدّ که وقتی از یکی از آن صورت‌ها می‌پرسد «مَن اَنتِ»؟ جواب می‌دهد: «اَنا رأیکَ الحسن الذی کُنت علیه». یعنی من عقیده‌ی نیکوی تو هستم که در دنیا بر آن بودی. موفق باشید

14167
متن پرسش
سلام: 1. منظور خواجه از این بیت چیست؟ بتی دارم که گرد گل / ز سنبل سایه بان دارد بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد 2. کتاب جمال آفتاب برای شرح دیوان حافظ خوب است؟ استاد شنیدم این کتاب همان جلسات خصوصی شرح دیوان حافظ علامه طباطبای (ره) بوده که مرحوم استاد سعادت پرور آن را نوشته و جمع آوری و کمی هم اضافات دارند. نظر شما چیست؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حافظ در سیر و سلوک خود به مقام اُنس با حق می‌رسد که اِنس در زیر سایه‌ی انوار الهی و محلّ آرامش خواجه است و تجلیّات مقام اُنس او به زیباترین شکل که در گل ارغوان ظهور کرده، او را آرامش می‌دهد 2- کتاب «جمال آفتاب» یکی از شروح دیوان حافظ است ولی حافظ گسترده‌تر از آن است که در یک شرح متوقف گردد. موفق باشید

14061
متن پرسش
سلام: استاد چگونه مثنوی و دیوان شمس را مطالعه کنم تا خوب جانم آن را حس کند؟ بخوانم و جلو بروم؟ حفظ کنم؟ نمی دانم چگونه مطالعه کنم. چون حجمش هم زیاد است. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شرح مثنوی لااقل شرح آقای کریم زمانی هست. دیوان شمس را نمی‌دانم چگونه باید به معنای واقعی‌اش پیدا کرد. در دستیابی به این پرنده‌ی گریزپا که به صورت عشق، همواره در پرواز است، خودم هم مانده‌ام. اگر راهی و یا چاهی سراغ دارید به من نیز خبر دهید. موفق باشید

11308
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی استاد آیا کسی که حق الناس به گردنش است این حق الناس مانع از رسیدن شخص به مقامات عالیه می شود یا خیر؟(اکثر آن هم برای دوران شیطنت پیش از بلاغت است و جزئی)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری حق‌النّاس مانع سیر به سوی نور الهی است و در حدّ توان باید آن را جبران نمود و اگر صاحبان حق در دسترس نیستند در حدّ توان از طرف آن‌ها صدقه بدهید یا برایشان استغفار کنید تا از شما راضی شوند. موفق باشید
10516
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: در فلسفه بیان می شود فصل اخیر همان نوع است و تحصل دهنده نوع، از طرفی بیان می شود فعلیت مربوط به صورت است. در مورد بدن انسان که فعلیت دارد اگر ما بخواهیم فصل اخیر آن را مشخص کنیم یا به عبارت دیگر صورت آن را ،دو حالت دارد یا باید معتقد باشیم بدن به عنوان یک شی که فعلیت دارد فصلی غیر از نفس ناطقه دارد که در آن صورت باید گفت فصل اخیر آن چیست؟ یا باید قبول کنیم فصل اخیر یا صورت آن همان نفس ناطقه است اگر این را قبول کنیم باید معتقد شویم بدن همان تحصل و تعین نفس ناطقه در دنیاست یعنی نفس ناطقه که یک حقیقت مجرد است تعینش در عالم دنیا می شود بدن انسان؟ آیا این نتیجه گیری درست است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچیزی فصل اخیر و صورت خود را دارد. نفس ناطقه به عنوان موجودی مجرد فصل اخیرش، آخرین کمالاتی است که در خود شکل داده و صورت آن همان فصل اخیرش است که در بدن برزخی‌اش هم اکنون ظهور دارد و در مورد بدن مادی به عنوان یک پدیده دارای حرکت فصل اخیرش همان فعلیت‌هایی است که با تبدیل قوه به فعل محقق شده که همان آخرین صورت آن است. موفق باشید
10447
متن پرسش
با عرض سلام و تسلیت به مناسبت ایام عاشورای حسینی: شما در موارد زیادی به آیه « تطلع علی الافیده» استناد کرده اید، و آن را آتشی که از قلب ها سرمی زند تعبیر فرموده اید، اما من چند ترجمه را که بررسی کرده ام اینطور معنی نشده، زیرا لغت «علی» به معنی بر است و اگر منظور از این آیه نظر شما بود می شد «تطلع من الافیده». با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد اگر به تفاسیری که آیت‌اللّه جوادی دارند رجوع فرمایید روشن می‌شود که وقتی طلوع آتش بر قلب کافران محقق ‌شود و از آن‌جایی که تمام شخصیت انسان در قیامت همان قلب اوست، پس آن آتش همه‌ی اطراف او را فرا می‌گیرد که در آیه‌ی بعد به آن اشاره دارد که می‌فرماید: «فی‏ عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ» پس عملاً آن آتش از قلب او طلوع کرده. موفق باشید
8431
متن پرسش
سلام و عرض ارادات سلام مومن باید در حالت خوف ورجا باشد خواستم بپرسم این موردی که عرض می کنم مصداق حالت خوف و رجا هست؟ همانطور که در روایات داریم هر کس یک روز ماه رجب را روزه بگیرد گناهانش آمرزیده می شود و یا داریم که در پایان ماه رمضان رهایی از اتش است و روایات دیگر که صراحتا از آمرزش گناهان بحاطر عملی اشاره شده است حال اگر شخصی به ان روایات تکیه اعتماد کند و گناهان خود را بخشیده بداند از حالت خوف و رجا خارج شده است؟ 2- همانطور که این هفته فرمودید در روابات داریم که هرکس 100 مرتبه لا اله الا الله در ماه رجب بگوید خداوند 100 شهر در بهشت برایش ایجاد می کند به نظر می رسد که این شامل کسی است که لا اله الا الله واقعی بگوید مثل اهل البیت ولی برای دیگران چه؟ آیا 100 شهر با درجه کمالی پایین تری هست یا که نه مثلا 10 شهر؟ . البته این سوال به عنوان نمونه بود سوال کلی این است که در روایات داریم که اگر کسی فلان عمل را انجام دهد اجرش این گونه است . این اجر در مورد همه صادق است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- به فرمایش آیت‌اللّه ملکی تبریزی : درست است که این اعمال ظاهراً ساده است ولی چون همه توفیق آن را پیدا نمی‌کنند پس حقیقتاً باید امیدوار بود در ازاء همین اعمال کم، آن پاداش را بدهند. ولی هرگز این‌طور نیست که مؤمن بصیر به این نتیجه برسد که حق آن عمل را اداء کرده است و لذا نه ناامید است و نه مغرور 2- فکر می‌کنم نظر به جنبه‌ی نهایی آن اعمال و اذکار دارند ولی اگر رویکرد ها درست باشد بالاخره پاداش آن اعمال را به صورت نازله به انسان می‌دهند. موفق باشید
7307
متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید چناب آقای طاهر زاده در جواب یکی از پرسش ها فرموده بودید "اگر دستگاه فکری داشته باشید نه نگران فراموشی مطالب هستید و نه اضطراب خواهید داشت." اگه امکانش هست میشه یکم دراین مورد توضیح بدید. (دستگاه فکری) با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دستگاه فکری اصلی همان است که قرآن برای ما آورده یعنی مجموعه‌ای از عقاید صحیح و اخلاق فاضله و عمل مطابق حکم شرع ولی باید از طریق آثار عالمان عالَم‌دار این سه وجه را تقویت کرد که در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی در این مورد داشته‌ام. موفق باشید
6922
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر با توجه به اینکه ملایکه مجردند و همه جا هستند معنای اینکه هر قطره بارانی را یک ملک می آورد چیست؟گویا ادامه روایت هم اینست که هر قطره را یک فرشته می آورد که دیگر هیچ قطره بارانی را نمی آورد اگر درست است ادامه روایت به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام عالم با حضور اسماء الهی مدیریت می‌شوند، همان‌طور که حیات دست شما با حضور اسم حیّ ظهور می‌یابد و فرشتگان مظهر آن اسماء هستند. حال اسم رحمان و اسم ساقی و اسم لطیف که توسط فرشتگان به صحنه می‌آیند موجب ریزش قطرات باران هستند و هر قطره‌ای مظهر تجلی اسمی است از اسماء الهی و مسلّم اگر قطره‌ای دیگر در صحنه آید تجلی دیگری در میان است مثل آن‌که لامپ اطاق پشت سر هم نور تشعشع می‌کند که نور بعدی غیر از نور قبلی است. موفق باشید
6147
متن پرسش
سلام علیکم-قبلا از شما در مورد آیاتی سوال کردم که مانند دقت در نحوه خلقت شتر یا نحوه هدایت آبهای زیر زمینی و مانند آن که در قرآن کم نیستند و معلوم است که اهمیت زیادی دارد و نمیتوان به سادگی از آن رد شد وقتی جای جای قرآن عزیز ما را به دقت در نحوه خلقت میخواند یک مطلب بزرگی در آن نهفته است که شما فرمودید این آیات برای اثبات نبوت است در صورتیکه شما اگر به حدیث شریف مفضل دقت کنید مساله مشابهی را پیدا میکنید یعنی امام معصوم در این حدیث شریف بصورت تفصیلی عجایب خلقت را آنهم به جزییات بیان فرموده که شباهت زیادی به ایات قرآن در نحوه و جزییات خلقت دارد ولی هدف امام ع اثبات نبوت نبوده بلکه هدف ریشه دار کردن توحید است به نظر بنده در این آیات و همچنین حدیث شریف مفضل خواسته اند بگویند یک شعور خاص و ماورا قوانین فیزیکی در عالم جاریست و میخواهند انسانها از طریق پی بردن به این شعور کم کم خود را از یک ذهن مادی نگر و فیزیکی آزاد کنند و بفهمند حتی در ظاهر قوانین عالم و ظاهر این حرکت مادی نیز آیات خداوند متعال پیداست واین ارتباط مستقیم و جدی با نبوت ندارد هرچند نبوت را هم میتوان با کمک این موضوع بهتر اثبات کرد .چرا امام معصوم اینهمه وقت گذاشته اند و توحید مفضل را عنایت فرموده اند یا خداوند متعال اینهمه در قران دعوت جدی به دقت در آفرینش کرده مثلا دقت در غذا دقت در خلقت شتر و..... برای این است که همین چیزها دور وبر انسان را گرفته نمیشود چشمها را بست و ارتباط گرفت اتفاقا باید چشم ها باز باشند و لابلای همین ظاهر دنیا خدا را ناظر و حاضر دید به نظر من این آیات ارتباط جدی با بحث نبوت ندارد لطفا راهنمایی بفرمایید اثبات نبوت که اینهمه تکرار نمیخواهد ولی بیرون کشیدن انسانها از نگاه صرفا فیزیکی بدلیل تماس طولانی با موجودات عالم و زندگی در دنیای مادی نیاز به تکرار و تمرین دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید فضایی که قرآن به صحنه آمده با چه‌چیزی روبه‌روست و فضایی که حضرت صادق«علیه‌السلام» آن حدیث را به مفضل می‌فرمایند چه فضایی است. مشرکین حجاز مشکلی به نام خالقیت خدا نداشتند، حتی علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» در تفسیر شریف خود تا آن‌جا پیش می‌روند که هیچ آیه‌ای را دلیل بر وجود خدا تفسیر نمی‌کنند چون مشکل مشرکین حجاز نبوت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بوده و اگر این موضوع که حکایت از ربوبیت حضرت حق دارد برای آن‌ها و برای بشریت حل می‌شد صراط مستقیم الهی که همان شریعت است را می‌پذیرفتند ولی در زمان امام صادق«علیه‌السلام» با منکرینی مثل ابن ابی‌العوجاع‌ها و ابن مقفع‌ها روبه‌روئیم در حدّی که جناب مفضل با ابن‌ابی‌العوجاع درگیر می‌شود، حالا حضرت صادق«علیه‌السلام» باید شبهه‌ی این‌ها را برطرف کنند. بنده فکر می‌کنم عزیزان باید متوجه تفاوت نظر بین ربوبیت حضرت حق و خالقیت او بشوند. چیزی که امروز نیز ما نیاز داریم. موفق باشید
2610
متن پرسش
باسلام در خصوص شناخت خود و استعدادهای خود و توانایی های خود راهکار بدهید لطفا. بنده متاسفانه دچار خود کم بینی مفرط و عدم اعتماد به نفس هستم و همین خود کم بینی باعث عقب ماندگی در زندگی ، حتی ضعف های اخلاقی و معنوی بسیاری شده است. خواهشمند است با توضیح کامل راه خودیابی حقیقی و شناخت استعدادها را به من نشان دهید. تا دیگر خودم را دست کم نگیرم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: پیشنهاد می‌کنم دو جلد کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» را مطالعه فرمایید. موفق باشید
2255

جامعه سازیبازدید:

متن پرسش
سلام جامعه سازی، در نگاه استاد چیست؟ شکل دادن گروه ها و جامع تخصصی در نگاه استاد، چه اصول و راهبردهایی را می طلبد؟ برای پاسخ گرفتن در مورد سوالهای فوق چه منابع دیگری برای مطالعه وجود دارد؟ معرفی نمایید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شاید جواب سوال خود را در کتاب «تمدن زایی شیعه» پیدا کنید. موفق باشید.
1335

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام وعرض ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده و تشکر فراوان از اینکه برای پاسخگویی به این پرسش ها وقت می گذارید. من دانشجوی سال آخریکی از رشته های مهندسی هستم.(که البته نمی دانم چرا در این رشته ام؟!شاید همرنگ جماعت شدن وشایدهم....)از ترم 3 این پرسش که یک دختر به چه انگیزه ای در یک رشته فنی-مهندسی تحصیل می کند دغدغه ذهنی ام شده بود. اما شاید اشتغال بیش از حد به درسها مرا از یافتن یک جواب اساسی برای این سوال بازداشت(چون همیشه میگم یک مسلمان باید کارش را به بهترین نحو انجام بدهدوهمین اعتقاد باعث شده تا همه انرژی و وقتم را برای درسم بگذارم) تا اینکه حالا در ترم 7 که فرصت تصمیم گیری برای ارشد هم هست این دغدغه مرا رها نمی کند(الان دارم به این فکر می کنم که یک مسلمان اول باید نقشش را پیدا کندوبعد همه هم و غم خود را برای آن بگذارد). جایگاه تحصیل در یک رشته مهندسی در پازل یک انسان موفق کجاست؟ بعضی ها معتقدند مذهبی ها نباید فضارا به این راحتی خالی کنند اما آیا واقعا نقش یک خانم مذهبی در جامعه اسلامی این است؟! آیا تحصیل در یک رشته مهندسی و رسیدن به جایگاهی در این زمینه باید هدف غایی باشد؟( در دعای مکارم الاخلاق خواندم که:"واستعملنی بما تسیلنی غدا عنه "و بارها از خودم پرسیدم آن نقش واقعی من چیست؟) از طرف دیگر احساس می کنم حضور یک خانم در فضاهای مختلط دانشگاهها آن صفای روحی و باطنی را که در تربیت وتعالی کانون یک خانواده می تواند موثر باشد از او می گیرد.جمله ای به این مضمون ازحضرت زهرا در جایی شنیده ام :"بهترین چیز برای زنان آن است که هیچ مردی اورانشناسد(یانبیند)". با توجه به این تفاسیر از شما راهنمایی می خواهم تا کمکم کنید آن نقش واقعی ام را در زندگی پیدا کنم و در مسیری حرکت کنم که صراط مستقیم الهی باشد . التماس دعا.....
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: وقتی بتوانیم خود را طوری رشد دهیم که در معرفت خدا و معاد و معرفت نبی و امام به فهمی روشن رسیده‌باشیم و واجبات الهی را به خوبی رعایت کنیم و محرمات راترک کنیم، در هر جایی از نظام اسلامی به عنوان یک نوع سلوک معنوی خدمت کنیم، ابدیّت خود را رونق بخشیده‌ایم. فکر می‌کنم می‌توانید در کنار ادامه‌ی رشته‌ی خود به معارف الهی نیز بپردازید تا در عین آن‌که به آن‌چه فردای قیامت از شما می‌پرسند بتوانید جواب دهید . فعلا در جاده‌ای که قرارگرفته‌اید متوقف نشوید تا آن‌چه خدا می‌خواهد پیش آید. روایتی که آورده‌اید در امور فردی است در امور اجتماعی سیره‌ی فاطمه زهرا«سلام‌الله‌علیها» حضور در صحنه بود و به این لحاظ فکر می‌کنیم می‌توانید به فعالیت‌هایی که درحال حاضر و بعد در رشته‌ی مهندسی دارید، سلوک خود را نیز داشته‌باشید. موفق باشید
1033

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی من دانشجوی یکی از رشته های فنی هستم با وجود شرایطی که در دانشگاهها هست اعم از بی حجابی -بی اخلاقی و...از شما می خواستم برنامه ای جهت سیر و سلوک عرفانی و همچنین عقب نماندن از درس هایم به من معرفی کنید؟با اساتیدی که ظاهرا عقایدشان تحت تاثیر غرب قرار گرفته چه کنم؟برای همه ی ما دانشجویان دعا کنیدو...هر نکته ای که فکر می کنید برای مادانشجویان لازم است که بدنیم لطفا بفرمایید. اللهم عجل لولیک الفرج
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی با آرزوی توفیق برای جنابعالی و همه‌ی دانشجویان عزیز که سعی دارند با سربازی در ذیل پرچم حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» زندگی خود را معنا ببخشند. بنده همان سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید
683

جایگاه رزقبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید من دانشجوی جوان 23ساله هستم والان درمسئله مهمی گیرکردم که اگرلطف بفرمایید باپاسخ به آن وبیان سندقرآنی وحدیث آن مرااز این مسئله رهایی دهید ممنون میشوم .اینجانب مباحث معرفت النفس وازبرهان تا عرفان و مباحث مدرنیته وتوهم وتمدن زایی شیعه و... راکارنمودم ولی به یک سوال اساسی خوردم .یکی ازمباحثی که در کشور ما درمقابله با جنگ نرم و عبور از فرهنگ مدرنیته به فرهنگ مهدویت وبسترمناسب برای ظهور ولی عصر(عج) باید اعمال شودمباحث فرهنگی است.اما متاسفانه با توجه به این مباحث بنده مانده ام شخص من که اتفقا پیشنهادهای خوب وسازنده ای در این مباحث دارم چگونه می توانم مشکلات شخصی خودم ازقبیل مشکلات مادی وروزی زندگیم راحل نمایم . چون همانطور میدانید مباحث فرهنگی در کشور ما اهمیت مالی به آن نمی دهند.البته بنده این سوالها را به علت فشارهای جامعه وخانواده از شما میپرسم .آیا ایمان به غیب مشکل ماراحل مینماید؟ البته ما به رزاق بودن خداوند متعال ومسبب الاسباب بودن اوشک نداریم.اگرچه واضح است ایمانمان کم است وفعالیت وکار بیشتری را دراین زمینه میطلبداما سوال بنده وشک بنده برای این است بتوانم برای خودم ودیگران توجیه وجواب روایی وقرآنی داشته باشیم تا قلبا به کاری که میکنیم ایمان داشته باشیم ودچار لغزش در بین راه نشویم.ضمن تشکرفراوان ازشماومباحث سازنده تان امیدواریم بتوانیم در آینده ازکسانی باشیم که زمینه ساز ظهور حضرت ولی عصر(عج) هستند وشهدای راه ایشان باشیم .انشاالله
متن پاسخ
بسمه تعالی: علیک السلام: بحمدالله همان دینی که وظایف فکری و فرهنگی را به عهده‌ی ما گذاشته است از زبان قرآن و روایات مسئله‌ی چگونگی برخورد با رزق را روشن فرموده تا انسان با آگاهی تمام و تحلیل درست موضوع را دنبال کند، که سعی شده در کتاب «جایگاه رزق در هستی» مسئله روشن شود. موفق باشید
21128
متن پرسش
سلام علیکم: احتراما همانطور كه مستحضر هستيد حضرت رضا (ع) در جريان هجرت تاريخ ساز خود از مرز شلمچه و خوزستان (كه تعبير رهبر معظم انقلاب اسلامي دروازه ورود تشيع به ايران هست) وارد ايران شده اند و از شهرهاي مختلفي نیز عبور كرده اند. گرچه در گذشته بدليل عدم تحقيق جامع و ميداني اين مسير مورد اختلاف (نظري) بوده است، ولي خوشبختانه اخيرا با ورود بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي این موضوع تقریبا به یک نتیجه نهایی و قطعی رسیده است. يعني مسير خوزستان، بخشی از فارس، يزد، خراسان و ... تا مرو. نكته قابل تأمل اين است كه در اين مسير قدمگاه‌هايي وجود دارد كه در برخی شهرها (مثل خرمشهر – آبادان، بهبهان، ابرکوه و نیشابور)، مردم هر ساله در سه مناسبت (ميلاد، شهادت و سالروز ورود امام هشتم به هر شهر) مراسمات رضوي باشکوهی دارند؛ نوع نگاه مردم مسير به مقوله قدمگاه و ورود حضرت يك نگاه اسلامی و نگاهي مقدس است نه يك رويداد تاريخي و باستاني. حال سوال این است که آیا برپایی و تقویت این مراسمات، (با رعایت صحت تاریخی، حفظ شئونات اسلامی و مدیریت درست فرهنگی توسط علماء) مصداق تعظیم شئائر اسلامی می‌شود یا خیر؟ توصیه حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است. اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» با سعه‌ای که دارند از هر طریقی که بتوان به آن‌ها نظر کرد، آن‌ها نور خود را می‌نمایانند. موفق باشید

21024
متن پرسش
استاد گرامی سلام: اخیرا در قسمت پرسش و پاسخ پرسش های زیادی در خصوص رهبری می شود و این بخاطر افزایش فشار و مشکلات فرهنگی و اقتصادی است که برای مردم پیش آمده است. درست است که رهبری قصد دخالت مستقیم در امور قوا را ندارند و سیاست های کلی را گوشزد می کنند ولی مردم به این مقدار قانع نیستند و از ایشان به عنوان نایب ولی عصر (عج) و رهبر نظام اسلامی که این نظام می بایست در همه زمینه ها الگوی جهانیان باشد انتظار بیشتری دارند. وقتی به کسانی که به روحانی رای داده اند و مشکلات اقتصادی آنها بیشتر شده می گویم شما دیگر نباید منتقد دولتی که به آن رای دادید باشید می گویند همه کسانی که در راس هستند مثل هم هستند. به هر کس دیگر هم رای می دادیم همین وضعیت بود. بدترین چیز برای یک نظام بی اعتمادی مردم به مسئولین است و حفظ یک انقلاب هزاران بار سخت تر از وقوع انقلاب است. شایسته است رهبری خود را از شمول این بی اعتمادی عمومی و اجتماعی خارج نمایند و عملا وارد صحنه شوند. بنظر می رسد دشمنان از طریق عوامل داخلی قصد دارند با فشار اقتصادی بر مردم چهره اسلام و رهبری را مخدوش نمایند. یکی از مواردی که مورد انتقاد بنده است عملکرد صدا و سیما در الگوسازی است. در برنامه های زیادی از به اصطلاح هنرمندان تئاتر و تلویزیون به عنوان مهمان برنامه دعوت و از آن ها تجلیل می شود. متاسفانه در تصاویری که از این هنرمندان در فضای مجازی مشاهده می شود بنظر می رسد بویی از مسلمانی نبرده اند چه از نظر حجاب، سگ بازی و ... و نوعی نفاق در رفتار آنها مشاهده می شود. همه می دانیم که سگ نجس است. اخیرا کلیپی از یکی از این هنرمندان که برادر شهید نیز می باشد و در فیلم های دفاع مقدس هم بازی می کند پخش شده که در حال گفتگو با یک سگ خانگی است و سگ در حال لیس زدن صورت وی. متاسفانه این مشاهیر هنری یا به قول خودشان سلبریتی مواظب اعمال و رفتارشان نیستند و به راحتی خون شهدا را پایمال می کنند و بدتر از آنها کسانی که اینگونه افراد را برجسته می نمایند. در روایات آمده که در زمان ظهور مردم تصور می نمایند که حضرت (عج) دین جدیدی آورده اند. بنده با این روند فرهنگی که مشاهده می نمایم در خصوص این روایت به یقین رسیده ام و مشاهده می نمایم که قبح بسیاری از محرمات و مکروهات از بین رفته و یا در حال از بین رفتن است. استاد گرامی چه باید کرد؟ نظر جنابعالی؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌دانید چنین موضوعی نیاز به بحث مفصل دارد. در صدر اسلام هم عده‌ای منکر نبوت نبیّ و وَحیِ الهی نبودند ولی مدیریت پیامبر را نمی‌پذیرفتند و قرآن متذکر چنین امری است. آن‌جا که می‌فرماید: « رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً» (61)/نساء) پیامبر ملاحظه می‌کنی که جریان نفاق تلاش دارد نگاه‌ها را از تو برگرداند. یعنی حال که نمی‌توانند اصل وحی را یا اصل انقلاب را منکر شوند، رهبری را نشانه می‌گیرند. آن‌چه مهم است تذکر به این امر می‌باشد که باید آرام‌آرام با تغییر ساختارهای غربی مشکل را حل کرد و رهبری نظام در صدد عبور از ساختارهای غربی است که نمونه‌اش طرح اقتصاد مقاومتی می‌باشد. و البته هنوز متأسفانه مردم و دولتمردان آماده‌ی چنین رویکردی نیستند. موفق باشید

18373
متن پرسش
سلام علیکم استاد: با توجه به اینکه دلایل فراوان و مستدلی در رابطه با وحدت شخصی وجود در آثار بزرگان بیان شده (از جمله آن براهین: الف. وجود مساوق وجوب بالذات است. ب. وجوب بالذات مساوق وحدت است. وجود مساوق وحدت است) چطور بزرگانی مانند آیت الله مصباح و علامه جعفری آن را قبول ندارند و پذیرش آن را مستلزم نادیده گرفتن و انکار بدیهیات می دانند؟ آیا آنان نسبت به این براهین اطلاعی نداشتند یا اشکالات منطقی به براهین دارند؟ اشکالات چیست؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید تصور آن‌هایی که وحدت شخصی وجود را نپذیرفتند آن باشد که پذیرفتن آن نفیِ مخلوقیتِ مخلوق است. در حالی‌که این با بحث ایجاد اعیان ثابته و تشکیکی‌بودنِ ظهور وجود حل می‌شود. موفق باشید

17600
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: لازم به ذکر است که بنده از شاگردانتان نیستم و با میاحث شما آشناییتی ندارم و لطف می کنید اگر پاسخ مرا به صورت عمومی دهید: مهمترین سوال بنده اینست که رهبری در یک سری مسائل چرا قاطعانه و محکم وارد نمی شود زیاد شنیدم که می گویند باید مردم بخواهند و تا مردم به آن بصیرت نرسند رهبری نمی تواند کار کند یا جلوتر از مردم حرکت کند. ولی اصلا نمی توانم این پاسخ را هضم کنم و اصلا من مطمئنم اگر رهبری در یک سری مسائل وارد شوند مردم واقعا خوشحال می شوند که حداقل یک نفر در این جامعه به فکر مردم است و پشتشان است. مثلا در همین حقوق های نجومی درست است که صحبت کردند به مسئولین گفتند پیگیری کنید اینها را و... ولی وقتی مسئولین کوتاهی کردند رهبری آیا نباید کاری کند؟ مگر اینها پول بیت المالی نیست که امام علی (ع) اینقدر رویش حساس بود که به ایشان می گفتند حکومتت پایدار نمی ماند و جنگ و اینها می شود اگر بخواهی بیت المال را مساوی تقسیم کنی می فرمودند بشود. یا اینکه حضرت علی (ع) وقتی می فمند یکی از کارگزاران اقتصادی ایشان اختلاس و خیانتی کرده می گویند که سریع عزلش کنید، حبسش کنید و در نماز جمعه 35 ضربه شلاق بزنید. خب چرا رهبری اینقدر قاطع و محکم و سریع عمل نمی کنند و رهبری در سخنرانی اخیرشان با دانشجویان گفتند که البته اگر یک جایی حس شود که اصل نظام در خطر است رهبری مستقیما وارد می شود. سوال من این است مگر آرمان های نظام جزء اصل نطام نیست؟ مگر عدالت جزء آرمان های نظام نیست؟ چرا پس مستقیما وارد نمی شوند؟ من با سیاست های خارجی رهبری بسیار موافقم ولی آن قاطعیت در سیاست های خارجی ایشان را در سیاست داخلی شان نمی بینم. مگر در قانون اساسی نیامده که رهبری وظیفه نظارت بر سه قوه را دارند خب این چه نظارتی می شود که این همه مشکل در قوه ها وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم مقام معظم رهبری موضوعات را پیگیری نکنند، می‌ماند که ایشان در این شرایط متوجه‌ی مشکلاتِ زیرساختی و تاریخی ما هستند و برای برگرداندن امور، به مسیر اصلی، حکمت و حوصله‌ی لازم به به‌کار می‌برند تا تشنجی ایجاد نشود و برای آبادکردن دهی، شهری خراب نگردد. موفق باشید

17410
متن پرسش
با عرض سلام: با تشکر فراوان از استاد عزیز، در مورد موضوع «نماد» در فرهنگ اسلامی به کدام مطالبتان (کتاب یا جزوه) مراجعه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم به طور خاص در این مورد صحبتی کرده باشم. می‌ماند که در روایات ما بحث «اشارات» را ماوراء «عبارات» به میان می‌آورد تا متذکر شوند چگونه می‌شود از متون دینی به عنوان یک نماد استفاده کرد. از حضرت صادق داريم که مي‌فرمايند: «كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ- عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ- فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ- وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاء»[1] كتاب خدا به چهار صورت است. «عبارت» و «اشاره» و «لطايف» و «حقايق»، عبارت مخصوص عوام است و اشاره مربوط به خواص است و لطائف مخصوص اولياء است و حقايق مخصوص انبياء. و يا از بزرگان اهل عرفان هست: «العاقل یکفيه الاشاره» براي عاقل يک اشاره کافي است تا متوجه موضوع شود. موفق باشید

 


[1] - بحار الانوار، ج75، ص278.

17338

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام زیبای مطلق با سلام و احترام: ببخشید استاد لطفا در مورد «کفلین من رحمة» در آخر سوره حدید به چه معنی است؟ با تشکر از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی در المیزان نکات خوبی را در این مورد فرموده‌اند. خوب است به آن‌جا رجوع کنید. موفق باشید

17061
متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار چند تا سوال از محضرتان داشتم: 1. موضع شاه در مقابل مسئله نقد غرب چه بود؟ اینکه گفته می شود شاه با این مسئله مشکلی نداشت درست است؟ اگر درست است علت آن چه بود؟ 2. چرا عمده کسانی که در مسیر غرب شناسی فردیدی قرار می گیرند از انقلاب و فضای حماسی آن دور می شوند و به نوعی روشنفکری منفعل و البته منتقد تبدیل می شوند؟ آیا این دستگاه غرب شناسی مشکل دارد یا مشکل از جای دیگری است؟ 3. چه خصوصیتی در غرب شناسی فلسفی نهفته است که هر کس که به آن دل می دهد از درون دچار یک حرارت و شوریدگی عجیبی شده و وجودش دچار تلاطم و بی قراری می شود؟ 4. آیا امکان دارد به لحاظ ثبوتی حرف های اندیشمندان غربی مطابق با حقیقت باشد؟ آیا در عالم اثبات واقع هم شده است؟ با توجه به اینکه برخی قائلند کفار و غیر شیعه هیچ گاه حرف حقی ندارند و اگر هم حرف حقی بر زبانشان جاری می شود از شیعه به عاریت رفته است. ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «تو پای به راه در نِهْ و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت چون باید کرد». از نوع سؤالاتتان برمی‌آید که چندان در جریان غرب‌شناسی آن‌طور که باید و شاید نیستید. پیشنهاد اولیه‌ی بنده آن است که از طریق کتاب‌های مرحوم شهید آوینی، معنای درست و رویکردِ صحیحی که ما در نسبت انقلاب اسلامی باید در غرب‌شناسی داشته باشیم، به‌دست آورید و سپس باز به سؤالات خود بنگرید، در آن صورت موضوع فرق خواهد کرد. آن‌هایی که می‌گویند نیاز نیست به غیرِ شیعه رجوع کرد؛ باید متذکر این سخن علی«علیه‌السلام» باشند که حضرت می‌فرمایند: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّینِ وَ هُوَ عِلْمُ مَعْرِفَةِ النَّفْسِ وَ فِیهِ مَعْرِفَةُ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَل» در این حدیث حضرت می فرمایند مراد از علمی که باید در چین به دنبال آن بود علم معرفت النفس است که سبب معرفت خداوند عزوجل می شود. "من عرف نفسه عرف ربه". مراد از چین احتمالا کنایه از دوری باشد. موفق باشید

16400
متن پرسش
سلام: مگر نمی گویند سیر کمالی انسان حد یقف ندارد، پس مرحله ی توحید که خواجه عبدالله انصاری آن را آخرین مرحله کمال می داند یا تقسیم بندی دیگر عرفا چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید، مرز نیست. توحید یعنی فنایِ عبد در ربّ. و این حدّ یقف ندارد. موفق باشید

15936
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به حدیث جنود عقل و جهل امام خمینی (ره)، فرق بین کبر و عجب در چیست؟ چون بعضی مواقع خود شخص هم متوجه نیست که دچار عجب شده است. برای رفع آنها چه باید کرد؟ لطفا به اختصار بیان بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «عجب» زیرمجموعه‌ی کبر است. اگر انسان متوجه نور توحید افعالی بشود، و همه‌چیز را از خدا بداند کمالی برای خودش به صورت استقلالی قائل نمی‌باشد و در همین رابطه، توفیقاتی را هم که به‌دست می‌آورد از خدا می‌‌داند و برای رهایی از «عجب» به خود می‌گوید: «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه‌ی حق بدان، نه کرده‌ی خویش». موفق باشید

نمایش چاپی