بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13724
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: اینکه شما می فرمایید بنده فکر می کنم اگر باز هم حادثه عاشورایی تکرار شود بیش از آن عده قلیل به صحنه بیایند، آیا نوعی اغراق است؟ آیت الله خاتمی چند شب پیش در محضر حضرت آقا با قسم جلاله یاد کردند که اگر شما ها آن زمان بودید حتما در خیمه سید الشهدا علیه السلام باقی می ماندید البته درست هم به نظر می رسد چون در این عصر جوانان و مردمی که با همه ظلمات در پای ولایت مانده اند و حاضرند همه چیزشان را فدای رهبر و انقلاب اسلامی کنند هم مثل همان کار شهدا را انجام می دهند. یا آن عده ای که از همه چیزشان می گذرند و برای دفاع از حرم های اهل بیت علیهم السلام به جهاد می روند که تعدادشان کم هم نیست و منهم من ینتظر هم که الی ما شاالله که برای آنها هم دعا کنید شاید توفیق پیدا کنند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از آن جهت که کربلا خاص بود و همه در آن صحنه به شهادتی که برای آن‌ها مسلّم بود، آن سخن را عرض کردم که عده‌ای صرفاً مبارزه می کنند تا در همان مبارزه به شهادت خود برسند و با این‌همه اصراری بر عرض خود ندارم، متذکر اهمیت آن صحنه می‌باشم. موفق باشید

13594
متن پرسش
آقای دکتر داوری در کتاب «درباره غرب» گفتگوی تمدن ها را به چالش می کشند و نقد می کنند ولی در کتاب «عقل و زمانه» در صفحه 209 می گویند: گفتگوی تمدن ها نقطه پایان بر دویست سال داعیه غرب است. این را شما چگونه تحلیل می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفتگوی تمدنی به یک معنا وقتی تمدنی مثل غرب، امکان تفکر را از بین برده است، معنا نمی‌دهد و به قول دکتر داوری روح تمدن غربی، جدال و مراء است. ولی گفتگوی تمدن به یک معنا که بتوانیم تفکر تمدنی اسلامی را در عرصه‌ی جهان ارائه دهیم، کار لازمی است. موفق باشید

12640

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليکم: استاد عزيز آن خطبه اى که حضرت امير (ع) بر خوارج خواند و چند هزار نفر از آنها جدا شدند آيا موجود است وکدام خطبه است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در یاد ندارم. فکر می‌کنم اگر در کتاب‌های تاریخ وقایع سال‌های 40 هجری را دنبال کنید، جواب خود را پیدا می‌کنید. موفق باشید

12085

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا محيا يكي از صفات خداوند است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مُحیی به معنای حیات‌بخش، یکی از از اسماء الهی است. موفق باشید

8532
متن پرسش
سلام خسته نباشید. من دختری بیست و نه ساله هستم صاحب یک فرزند. به دلیل تبعیضات خانواده همسر شدید دچار حسادت و افسردگی شده ام نسبت به جاری و برادر شوهر و تنفر عجیبی وجودم رو گرفته انگار خدا رو هم گم کردم عجیب حالم بده کمکم کنید. راهنماییم کنید سخت محتاجم/ التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در این موارد جز همان توصیه‌هایی که مرحوم نراقی در کتاب «معراج‌السعاده» در رابطه با حسادت فرموده‌اند، ندارم. توصیه می‌شود این کتاب را داشته باشید که حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در اُنس با آن کتاب شریف توصیه‌های اکید داشتند. موفق باشید
7057

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خداوند به آدم امر میکند که به آن شجره نزدیک نشو وحال آنکه میخواهد که آدم از آن بخورد،به شیطان امر میکند که سجده کن اما نمیخواهد که سجده کند،چرا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «هدف حیات زمینی آدم» در این مورد کمک کند. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
6461
متن پرسش
باسلام پیروی سوال 6382 علاوه بر کتب معرفی شده آیا در صورت اطلاع، کتابِ قطور "یررسی و تحلیل نهضت امام خمینی ره " از سیدحمید روحانی مفید می باشد؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور جهت آگاهی از جریان‌های 41 تا 43 بسیار مفید است. موفق باشید
5904
متن پرسش
سلام علیک ورضوانه حضرت استاد میخواستم نظر تان را راجع به هفته نامه نه دی،بدانم چرا که امروز هجمه ها بر این هفته نامه زیاد شده و عده ای شدیدا با سر دبیر آن اقای رسایی و همچنین اقای روانبخش به شدت مخالفند و انان را انقلابیون افراطی خطاب میکنند.و اشتباهات این هفته نامه و این اقایان را به پای حضرت علامه مصباح(حفظه الله )مینویسند.التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: عمده‌ جهت‌گیری خوب هفته‌نامه‌ی 9 دی می‌باشد و تعهد و دلسوزی آقایان. باید از ضعف‌های جزئی انسان‌های متعهد چشم‌پوشی کرد. موفق باشید
2050
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید آیا نفس مولود را نفس ابوین ایجاد میکند ؟چرا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خیر. ابوین زمینه‌ی جسمانی را ایجاد می‌کنند تا نفس جنین در دوره‌ی جنینی بر جسم او دمیده شود. قرآن می‌فرماید: « فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی‏ » چون جسم او را آماده کردیم و از روح خود بر او دمیدیم. موفق باشید
2003
متن پرسش
با سلام خدمت استاد.استاد من دختری هستم که خواستگار طلبه دارم با توجه به این که تقریبا همه ی جوانب را بررسی کردم ولی پدرم مخالفت میکنند به نظرتون چطور پدرم را راضی کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این یک مسئله‌ی خصوصی است که باید خودتان نسبت به آن فکر کنید. شاید اگر به نحوی از طرف مادرتان یا کسی که به پدرتان نزدیک است مثل عموتان، به پدرتان بفهمانید وقتی من احساس می‌کنم با یک طلبه خوشبخت می‌شوم و شما هم که خوشبختی مرا می‌خواهید چرا مخالفت می‌کنید، مشکل حل ‌شود. موفق باشید
1601

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام از طرح سوالات سخیف در این مکان مقدس عذرخواهی می کنم. به لطف خداوند و توجه معصومین مدتی است که راه را پیدا کرده و کم و بیش مراقب خود و اعمالم هستم. تنها مساله آزار دهنده این است که هر زمان با همسرم تماسی!! داشته باشم، شبانه روز بعد از آن در آشفتگی روحی به سر می برم و آن حالت مراقبه تضعیف می شود. منشا این درد از کجاست و راه حلش چیست؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: با وسعت عالَم دینی سعی کنید لذات حلال را وسیله‌ی شوقِ بیشتر در عبادات و خدمت به مردم کنید. در روایت امام صادق داریم: «إِنَّ فِی حِکْمَةِ آلِ دَاوُدَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ لَا یُرَى ظَاعِناً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ؛ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ تَزَوُّدٍ لِمَعَادٍ، أَوْ لَذَّةٍ فِی غَیْرِ ذَاتِ مُحَرَّمٍ، وَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ لَهُ سَاعَةٌ یُفْضِی بِهَا إِلَى عَمَلِهِ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَاعَةٌ یُلَاقِی إِخْوَانَهُ الَّذِینَ یُفَاوِضُهُمْ وَ یُفَاوِضُونَهُ فِی أَمْرِ آخِرَتِهِ، وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ، فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْکَ السَّاعَتَیْنِ». در حکمت آل داود چنین است که شایسته است مسلمانِ عاقل، زمانى از روزِ خود را براى کارهائى که بین او و خداوند انجام می‌گیرد، اختصاص دهد، و زمانى دیگر برادران ایمانى خود را که با همدیگر در امر آخرت مشارکت دارند ملاقات کند، و زمانى نفس خود را با لذائذ و مشتهیاتش که گناه نباشد آزاد بگذارد. زیرا این زمان؛ آدمى را در انجام وظائف دو امر دیگرش کمک می‌کند. حرف بنده توجه به نکته‌ی آخر است که می‌فرمایند؛ لذت با محرم خود روحیه‌ی عبادت و ارتباط با مؤمنین را رشد می‌دهد و از انحراف سایر ابعاد انسان جلوگیری می‌کند.
922

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.یکی از دوستان سابقم به من خیانت کرده.اکنون با یادآوری خاطره او و اسم او بی اختیار آتش می گیرم و لعنت بر زبانم جاری می شود.من این غضب را توجیه میکنم که غضب و لعنت بر مطلق شر و خیانت است...با این حال احساس تیرگی میکنم...آیا این در برزخ من تاثیر سویی دارد؟ چه کار کنم از شر او و خاطره اش رها شوم؟ نمی خواهم او را ببخشم... آیا راهی جز بخشش وجود دارد که من از شر خاطره او در دنیا و آخرت رها شوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: حتماً این کینه در برزخ مزاحم شماست، مدتی دعای مکارم‌الأخلاق را که در آخر مفاتیح‌الجنان هست با تأمل در معانی آن بخوانید. موفق باشید
19662

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: روایتی در المیزان هست مبنی بر اینکه تمامی هفتاد و یک فرقه یهود و هفتاد و دو فرقه نصارا و هفتاد و سه فرقه مسلمانان در هلاکتند مگر یکی. و هلاکت هم که یعنی بی نتیجه شدن همه اعمال و در نتیجه بی نتیجه شدن زندگی و این روایت با آن حدیث که می فرماید «لا تاکل النار محل الایمان» همخوانی ندارد چرا که در این حدیث خیلی از افراد این فرقه ها در نهایت بهشتی می شوند. لطفا توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً روایت اول، نظر به مکاتب مطرح در دنیا دارد که تنها یک فرقه از آن مکاتب، فرقه‌ی ناجیه هستند و در دنیا به نتایج لازم می‌رسند. ولی روایت بعدی، نظر به قیامت و نهایت سرنوشت کسانی دارد که به نحوی از نور توحید حتی توحید حدّاقلی برخوردار باشند. موفق باشید

18178
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار خسته نباشید. بنده یه نوجون هستم و یه سری مشکلاتی دارم و واقعا نمیدونم چطوری باید حلشون کنم! اگر لطف کنید یه پاسخ جامع و ساده و با توضیحات کامل بهم بدید ممنون میشم! خانواده من افرادی هستن که نماز میخونن روزه میگیرن و عزاداری های ماه محرم هم میرن و در همین حد هستن! هر جه قدر من راجع ب خمس و زکات احادیث و امر به معروف و نهی از منکر و ... میگم اصلا اینا رو قبول ندارن. با ولایت فقیه مشکل دارن و از این جور ادمان. خودم دیگه کلافه شدم. منو مسخره میکنن چون به یه اصولی پایبندم و پافشاری دارم بر اونا. اصرار دارن ته من از بعضی عاقایدم دست بردارم و مثل خودشون دین رو خیلی ساده و سطحی بگیرم و کاری به کار کسی نداشته باشم و تمایلم به غرب باشه و در مجالس اهل بیت شرکت نکنم. هر بار که من بخوام برم هیات روضه و... والدینم ناراحت و عصبانی میشن و من مجبورم از تمام مومن ها عقب باشم و خودمو توی خونه خودمون و خونه مادربزرگ و پدر بزرگ زندانی کنم، نمیزاره با دوستام به هیات برم. اما میزاره باهاشون اخر هفته برم کافی شاپ و بازار و... میگه مجالس اهل بیت همش من در اورده و برای تقویت انقلاب و همش به نفع اونایی که از دین نون میخورن و تو بچه ای حالیت نیس! اما نمیدونه اون مجلس غیبت و چرت و پرت و لغو خودشون هست که گمراه کننده است و مجلس اهل بیت محل ارامشه! پدرم میگه فقط درس! در کنارش نماز هم بخون! امسال سال خوبیه بنده سال سوم تجربی هستم و امسال امتحانات نهایی کشوری با ماه رمضان مقارن شده! و جلوجلو مادرم میگه نمیخواد روزه بری! حاضرن امر خدا رو به خاطر یه چیز مسخره ای به اسم کنکور و نمره و... تعطیل کنن! اغلب اوقات میریم خونه پدر بزرگم و اونجا با من بحث (خصوصا سیاسی و راجب علما و احکام) میکنن و من مجبورم سکوت کنم و تا حالا فکر نکنم بیش از 30% متوجه انقلابی بودن من شده باشن و می ترسم که اینو اعلام کنم! و می ترسم حرفی بهشون بزنم! مثلا یه بار بحث کردیم اون هی تعریف کار های رضا شاه داد و گفت راه اهن آورد امنیت آورد و کشف حجاب کرد کار خوبی کرد! منم جواب داشتم اما حرف نزدم البته اولش یه جیزهایی گفتم ولی بعدش نه! و همون شب نماز شبم قضا شد! بعد از بحث ها روحیه معنویمو از دست میدم نمیدونم چرا و اینم یکی از دلیل هایی هست که سکوت می کنم و می ترسم اینجوری از اهل قعود بشم. دوست ندارن با پسر های مذهبی دوست باشم اما مشکلی با یه پسر مشروب خوری که دنبال دختر ها و پسر(!) های مردم هست دوست باشم. طرف دار علما و روحانی ها هستم اما هر وقت ابراز می کنم یا مثلا جملاتی رو ازشون میگم خیلی خوردم میکنن و میگم به قول معروف جمع کن بساطتو! واقعا نمیدونم دیگه باید چیکار کنم! بار ها به خودشون از سر شوخی یا طعنه گفتم لحظه شماری می کنم برای رفتن به دانشگاه تا که ازتون دور بشم و بتونم به همه چیزم برسم! نمیزاره نماز جمعه هم برم! میگم بابا واحبه میگه نه! خب خودشون اینا رو قبول ندارن من چی کنم! اگر سر خود رفتم نماز جمعه و برگشتم باهام بد اخلاق میشن و هزار تا حرف بارم میکنن. استاد یه راهنمایی بکنید لطفا و لطفا نگید باهاشون بساز و تحمل کن و مهربانی و.... اینا رو هم انجام بدم روی اونا اثر نداره و توجه کنید منم یه آدمم و دل دارم! جطوری میتونم ببینم تمام دوستام میرم با هم هیات و... و من باید شب جمعه تو گوشه اتاقم باشم و برای وضعیت خودم گریه کنم! واقعا خستم.... امیدوارم اول درکم کنید استاد بعد پاسخ بدید! شدیدا به کمکتون نیاز دارم. ممنون واقعا یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جناب مولوی نفرمود: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب». فعلاً جان تشنه‌ی خود را سیراب کن و ابداً مشغول اشکال و جواب با چنین افرادی نباش که موجب کدورت روح و قلب می‌شود. و مگر خداوند نفرمود: «ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون»  ایشان را واگذار تا در خوض و تفکرات بیهوده‌ی خود مشغول بازی باشند. خداوند از طریق دیگر برکاتی که به رفقایتان می‌رسد را به شما می‌رساند و نتیجه‌ی این نوع درگیرنشدن را با انسان‌های جاهل بعداً خواهید دید. موفق باشید

17288

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: از طلبه ای شنیدم که می گفت همسرش اهل دین و دیانت نبود، موسیقی حرام گوش می داد و در فاز دیگری بود... آن طلبه می گفت: من برای او موسیقی حرام می گذاشتم، با او همراهی می کردم. به نظر حضرتعالی این شیوه تربیتی درست است؟ و کلاً با اینطور افراد چگونه باید برخورد کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم با جواب‌دادن به نفس امّاره، نفس امّاره با شدت و حدّتِ بیشتر، میلِ خود را طلب می‌کند و لذا چنین روشی که می‌فرمایید هرگز نتیجه نخواهد داد. موفق باشید

17252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید و سلامت در پناه خدا باشید: ببخشید استاد نظرتون در مورد آیت الله تحریری در زمینه عرفان چی هست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعات خاص تخصصی در این مورد ندارم، فقط ذکر خیر ایشان را شنیدم. موفق باشید

16737
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: الحمدلله رب العالمین بنده چندین ماه است که خداوند مهربان بر این حقیر منت نهاد و رذایل اخلاقی و آلودگی هایم را برخویش نمایان ساخت، اما استاد واقع امر از یک چیز به شدت می سوزم و رنج می برم این که چرا «دیر» خدای بزرگ این بنده را «متنبه» و «هدایت»کرد. و از چیز دیگری که این حقیر را رنج می دهد این است که چقدر قلبم آلوده به رذایل اخلاقی متعدد و متنوع هست! واقعا گاهی اوقات غبطه می خورم به حال کسانی همچون علما و عارفان بزرگ که در نونهالی و نوجوانی نماز شب خوان بودند مثل حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه لذا استاد چند سوال از محضر جنابعالی دارم. 1. استاد واقعاچه جوری می شود کسانی همچون علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در سن 20 سالگی چشم برزخی پیدا می کنند؟ 2. استاد واقعا عارفان بزرگ تاریخ قلب مبارکشان از این رذایل مبرا بوده یا احتمالا داشتند و در سنین نونهالی و نوجوانی ظرفیت نشان دادند و خداوند قلبشان را سریعا پالایش کرده!؟ 3. طینت یا گل انسان چقدر دخیل هست در سیر و سلوک؟ 4. استاد لطف کنید که از آثار وضعی گناه که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در شرح جنود عقل و جهل فرمودند توضیح دهید؟ این که مکررا در پاسخ کاربران فرمودید که کسی که گناه کند و بعد توبه نماید مانندآن است که گناه نکرده پس چه می شود. 5. و چه گناهانی هستند که ما را از سیر و سلوک عقب می اندازند؟ استاد واقعا ببخشید که اینقدر سوال می پرسم بنده متاسفانه اصلا بلد نیستم حقوق عالمان دین را رعایت کنم! حلالم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که شاکر لطف خدا باشید که شما را در «یقظه» وارد کرده است و سعی کنید با امید به رحمت الهی، راهِ گشوده را ادامه دهید. آن‌جایی که حضرت امام ما را متذکر آثار وضعی گناه می‌نمایند، نسبت به آن است که مواظب باشیم گناه نکنیم. و آن‌جایی که روایات ما را امیدوار می‌کند که با توبه، اثر آن گناه مرتفع می‌شود و راهِ سیر و سلوک گشوده می‌گردد. موفق باشید

15969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: استاد وقتی سوالاتی که بدون موضوع است را مطالعه می کنم می بینم برای آنها هم می توان موضوع مرتبط نوشت آیا بهتر نیست این کار انجام شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که به عقل بنده می‌رسد عنوان‌گذاری می‌کنم. موفق باشید

14605
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد ارزشمند شنیده ام کتاب «معراج السعاده» چون بر اساس اصول ارسطو نوشته شده کارآیی ندارد. این مطلب صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضاً مرحوم ملا احمد نراقی در موضوع «عدل» به تقسیم‌بندی ارسطویی استناد می‌کنند که ما نباید به این قسمت‌های کتاب کاری داشته باشیم ولی وجوه دیگر آن که به کمک روایات مباحث خود را مطرح می‌کنند، نکات ارزشمندی دارد. موفق باشید

14514

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: اگر می شود جواب سوال 14476 و سوال 14503 را کمی تفصیلی جواب دهید خیلی کوتاه و اجمالی بود. هر دو سوال به یک چیز اشاره می کرد ولی جواب حضرتعالی دو جور بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرقی نمی‌کند. همین نکته باز در جواب سؤال 14507 مدّ نظر کاربران عزیز قرار گرفته است که معبود ما غیر از مظاهرِ حضرت حق است. این خطری است که ممکن است برای بعضی پیش بیاید به بهانه‌ی حضور حق در مظاهر، معبود خود را که حضرت حق است گم کنند. موفق باشید

13971
متن پرسش
سلام: حضرت آقا در مورد راهپیمایی کربلا صحبت فرمودند. بعد این شعر را خواندند: گرچه دوریم، به یاد تو سخن می گوییم / بعد منزل نبود در سفر روحانی معنی این چیست؟ احساس می کنم آقا یک حرف بزرگی می خواهند بگویند، ولی نمی دانم چه... راهنمایی ام کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دل کسی در صحنه‌ای از صحنه‌های عالَم وجود حاضر باشد همه‌ی حقیقت او در آن صحنه حاضر است و از بهره‌های معنوی خاص آن صحنه برخوردار می‌شود به همان معنایی که گفته شده: «گردر یمنی چو با منی پیش منی/ گرپیش منی چو بی منی در یمنی». موفق باشید

12767
متن پرسش
سلام: با توجه به جمله ي: خلق یعنی آن چه استحقاق وجود داشت را حق بهشون داد حال استحقاق از کجا آمد؟ خدا طلب ما را جواب می دهد یا خودش طلب در ما قرار می دهد و معنای آیه ای که خداوند می فرماید اگر نافرمانی کنید شما را می برم گروهی دیگر می آورم که... مگر می شود جواب طلب کسی را خدا ندهد؟ با تشکر
متن پاسخ

12767- باسمه تعالی: سلام علیکم: «امکان» برای هر موجودی، ذاتیِ آن موجود است به همین جهت در فلسفه گفته می‌شود ممکن‌الوجودبودنِ موجودات ذاتیِ آن‌ها است و خطاب حضرت حق که به موجودی میفرماید بشو و می‌شود؛ خطاب به جنبه‌ی امکانی موجود است که در علم خدا هست و لذا «طلب» ذاتیِ ما است، نه آن‌که حضرت حق آن را ایجاد کند، بلکه او طلب را جواب می‌دهد و این‌که می‌فرماید اگر نافرمانی کنید شما را می‌برم، نظر به جنبه‌ی اختیار انسان دارد که اگر مطابق نظام اَحسن عمل نکند، نظام احسن ظرفیت کارهایی که ندارد را برنمی‌تابد. موفق باشید

11231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده طلبه ای هستم که مدتی است ملبس به لباس روحانیت شدم اما واقعا برام سنگینه و فکر می کنم شاید زود اقدام به این کار کردم، حالا در دو راهی بسیار حیران کننده ادامه پوشیدن و در آوردن ماندم. لطفا راهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر از جهت علمی با رجوع به متون فقهی توان جواب‌گویی مسائل را دارید، ادامه دهید و چنین مواردی را با رفقایی که موضوع را می‌شناسند و با روحیه‌ی شما نیز آشنا هستند، در میان بگذارید. موفق باشید
9980

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: از استاد تقاضا دارم در پاسخ سوالات دو قسمتی که با 1 و 2 نوشته نشده دقت فرمایند که کامل جواب داده بشه چون بعضا قسمت دوم سوال بی جواب می ماند. نظیر سوال 9950 و ...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر عنایت بفرمایید هر دو سؤال جواب داده شده است منتها «آری‌آری‌های» قسمت اول جواب قسمت دوم است که می‌پرسد؛ آیا امیدواری هست که چون رزمندگان در شب عملیات عبادت کنیم؟ موفق باشید
9583
متن پرسش
با سلام: شما در سوره حدید فرمودید که خداوند آینده من را می داند، این را قبول داریم و قبول که خدا اراده و اختیار را جبری من کرده است اما سوال: این حادثه ای که رخ می دهد مثلا طلاق پدر و مادر و یا اعتیاد و یا دعوای اعصاب خرد کن آنها و اذیت و آزار فرزندان یا هر مسئله ای که در زندگی رخ می دهد در دست خدا هست یا نه؟ همانطور که خودتان فرمودید خدا فقط می داند و خدا فقط اختیار داده است، خب ناخودآگاه چون در همین حد است باز دست خدا بسته است و مرا نگران می کند و نمی گذارد توکل کنم، چون می گویم که خدا اختیار داده است و هر کس هم در این دنیا می تواند هر کار که خواست بکند خب آنها اختیار می کنند که مرا بکشند و یا ضربه به من بزنند خب خدا هم که همه را آزاد گذاشته و کاری هم نمی کند چون امتحان می خواهد بکند، پس من نمی توانم باز به این خدا توکل کنم چون من باز هم دائم نگرانم که نکند که دوستم به من ضربه بزند و حق مرا بخورد خب خدا او را در ظلم کردن و نکردن آزاد گذاشته پس اگر ظلم کردن را انتخاب کرد خدا هم می گذارد که هر کاری خواست بکند خب با این وجود توکل چه معنایی می تواند داشته باشد او که ضرر خودش را آخرش به من می زند؟ و سوال دوم: 2. اینکه همه شرایط دست خداست و خدا به وجود آورده است این هم بی معنا می شود، بله از آن جهت که اختیار داده، باعث به وجود آمدن این شرایط هم می تواند غیر مستقیم باشد، اما از آن جهت که من دارم این کار را می کنم و شرایط را به وجود آوردم خب این دیگر کار خدا نیست، پس به چه معنا است که شرایط در قبضه خداست؟ آیا فقط به معنای علم داشتن به آن است که علم داشتن تنها، دست خدا را می بندد و این خیلی کم است که فقط بداند و نتواند هیچ کار دیگری بکند، خب با اعتقاد یهودیان باز خیلی فرقی نکرد؟ (البته اگر فقط بخواهیم دنیایی نگاه کنیم و قائل هم به ثواب و عقاب آخرتی نباشیم) با تشکر از جواب شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در عین آن‌که اختیار به انسان‌ها داد، به اختیار انسان‌ها علم دارد و ربوبیت خود را در دل علم به اختیار انسان‌ها انجام می‌دهد و لذا اگر فرمود: «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا» پس اگر انسان‌ها با اختیار خود بخواهند آبروی مؤمنی را ببرند او با ربوبیت خود مدافع آبروی آن مؤمن می‌شود. و اساساً اختیار انسان‌ها در آن حدّی است که خداوند در نظام اَحسن‌اش به آن‌ها اجازه می‌دهد و وقتی مخلوق در تمام ابعاد وجودی در قبضه‌ی خداوند است آن استقلالی که منجر به دست‌بسته‌شدن خدا باشد، پیش نمی‌آید. موفق باشید
نمایش چاپی