بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15344

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خسته نباشید خدمت استاد: پس از آن که بنی قریظه در جنگ احزاب که پیمان شکسته بودند؛ شکست خوردند؛ سعد پیشنهاد کرد که همه مردان این قبیله دم تیغ گذاشته شوند و زنان آنها اسیر و اموالشان نیز میان سلمانان تقسیم شود.» جالب این که پیشنهاد سعد مورد تأیید حضرت رسول صلی الله علیه و آله نیز قرار گرفت. سؤال بنده این است که آیا از پیامبر که اسوه اخلاق بود و قرآن ایشان را صاحب خلق عظیم می داند؛ چنین اقدامی ممکن است؟ در صحیفه امام برای قضایای خلخالی به این موضوع استدلال شده «صحيفه امام/ ج‏13 / 49 / وظائف مجلس در رأى اعتماد به دولت. ..... ص : 48 ما نمى ‏توانيم تحمل كنيم اين مطلبى را كه آقايان مى‏ خواهند با آن مغزهايى كه در اروپا تربيت شده است درست بكنند. ما مى‏ خواهيم اسلام را [پياده‏] بكنيم. يكى از اينها آمده بود گريه مى‏ كرد كه چرا بعضى از اينها را مى ‏كشند! نه اين آخري ها را، آنهايى كه آقاى خلخالى (1) مثلًا مى‏ كشتند. اينها باز توجه ندارند كه اسلام در عين حالى كه تربيت است، يك مكتب تربيت است، لكن آن روزى كه فهميد قابل تربيت نيست، هفتصد نفرشان را در يك جا، يهودى بنى قريضه را در حضور رسول اللَّه مى‏ كشند، گردن مى ‏زنند به امر رسول اللَّه. اينها همين حرفهاى غربى را مى‏ زنند كه ما بايد اصلاح كنيم. اول همه را اصلاح كنيد بعد حد بزنيد. اين عجيب است كه اول ما بايد اين مملكت را، همه را هدايت كنيم كه همه تربيت بشوند، بعد حد بزنيم. اگر يك كسى حالا شرب خمر كرد، حالا حدش نزنيم، حالا اول چيزش بكنيم تا مغزش اصلاح بشود. اينها يك حرفهاى غلطى است. بايد حدود جارى بشود. بايد وزارتخانه‏ ها اصلاح بشود..»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دو موضوع را نباید با همدیگر خلط کرد. در موضوع برخورد با بنی قریضه، جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر مصطفی صادقی کتابی تحت عنوان «پیامبر» نوشته‌اند و دلایل خوبی آورده‌اند که قضیه ابداً در این حدّ و اندازه‌ها نبوده‌است بلکه یهود برای مظلوم نمایی خود به این شکل موضوع را مطرح می‌کند. آری این طبیعی است که اگر خیانتی صورت بگیرد که منجر به تحدید کلّ نظام باشد حکم خیانت قتل است ولی نه به آن صورت که هفتصد نفر ازیهود در آن صحنه به قتل رسیده‌باشند ولی در مورد قتل منافقین در زندان بعد از عملیات عنایت داشته باشید که در حمله‌ی منافقین بعد از قبول قطع‌نامه اسنادی به‌دست آمد که معلوم شد بنا بوده میلیون‌ها از مردم توسط همان اعضاء‌شان که در زندان بوده‌اند و به عنوان اعضاء دولت منافقین مسئولیت می‌پذیرفتند، قتل عام شوند. در این صورت اعضاء منافقین در زندان حکم محارب را پیدا می‌کردند و لذا اگر کسی از اعضاء منافقین چه در زندان و چه بیرون زندان مدافع کار منافقین می‌بود، محارب است و حکم محارب اعدام است. موفق باشید

13834
متن پرسش
سلام علیکم: جنابعالی در صحبت ها و کتاب های مربوط به غرب شناسی مرتب مسیله ی نابودی و هلاکت تمدن غرب را گوشزد می کنید و این تمدن را بی دوام و از بین رفتنی می دانید. ۱. آیا منظورتان از هلاکت بی ثمر و پوچ بودن این تمدن است یا هلاکتی از جنس قوم ثمود و عاد؟ بالاخره این تمدن مدت طولانی دوام آورده و در طول آن یک عده آمدند و خوردند و بردند... و هیچ اتفاقی هم برایشان نیفتاد نه به هلاکت افتادند و عشق و حالشون رو هم کردند (از منظر خودشان). 2. آیا این مهلت دادن سنت خداست و اگر هست که هست می شود برایش زمان و یا قاعده و قانونی فهمید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بین انحطاط یک تمدن و سقوط آن باید تفکیک کرد. همه‌چیز حکایت از آن دارد که تمدن غربی گرفتار انحطاط است، حال آیا چگونه این انحطاط به سقوط می‌انجامد، موضوعی است که حضرت حق روشن می‌کند. خداوند می‌فرماید: «وَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ × وَ أُمْلي‏ لَهُمْ إِنَّ كَيْدي مَتينٌ» (183 و 182 اعراف) آن‌هایی که آیات ما را تکذیب می‌کنند به تدریج به سوی سرنوشت هلاکت‌باری می‌کشانیمشان که خودشان هم متوجه نمی‌شوند. به آن‌ها فرصت می‌دهیم و نقشه‌های ما بسیار متین و بی‌سر و صدا است. موفق باشید

13057
متن پرسش
سلام خدمت استاد: در بند 3 یاداشت «زیست عالمانه» متذکر فهم فقها و غفلت روشنفکر دینی شدید. سوال: ما از شما و دکتر داوری یاد گرفتیم الان زمان، زمان فراگیر غرب است و در حال چاره ای جز تجدد برای عبور از تجدد نیست و اگر غرب را نبینم دچار طالبانیسم می شویم یا اگر تسلیم آن شویم دچار روشن فکری، اما پرسش بنده این است که آیا بعضا مخالفت عالمان ما با غرب و پدیده هایش موجب تحجر و طالبانیسم نشده؟ دکتر داوری جایی فر مودند: اگر کسی راهی جز تجدد سراغ دارد نشان دهد (کتاب ما و راه دشوار تجدد و گزینش تکنولوژی شما اشاره به همین دارد)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالمان بزرگ غرب را می‌شناختند و با توجه به آن، آن را نقد می‌کردند. منظور آقای دکتر داوری این است که برگشت به تاریخ گذشته به بهانه‌ی نقد غرب یک نوع سلفی‌گری را به دنبال دارد. باید از غرب عبور کرد، نه آن‌که به گذشته برگشت که بحث آن بسیار حساس و مفصل است. موفق باشید

12527

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: می خواستم نظر شما را نسبت به تفسیر نسیم حیات بدانم ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شروع می‌تواند مفید باشد ولی مسلّما جواب‌گوی بسیاری از سوالات دقیق جوانان این نسل پرسشگر نمی‌باشد مگر این‌که مطالعه‌ی آن تفسیر مقدمه‌ای باشد برای اطلاعات کلی که در ادامه به تفسیر المیزان رجوع شود. موفق باشید

11333
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: استاد چرا بعد این همه سال خشکسالی کسی از علما بفکر نماز بارون خوندن نیست؟ این همه تو این کتا بهاشون از عرفان و این چیزا مینویسن پس در عمل کو؟ چرا نماز بارون نمیخونن مگه نمیگن همه چیز از خداست پس کو در عمل؟ چرا رهبری هیچ اشاره ای تو این چند سال به نماز بارون نمیکنن؟ مگه رهبر جامعه شیعی نباید امت رو متوجه معنویات کنه ؟ پس چیشد اون همه شعار تمدن اسلامی و مکتب فلسفیش که حکمت متعالیه باشه و اینکه همه چیز عین ربط به خداست و باید درهمه چیز به اون رجوع کرد؟ پس کو این همه دلیل و استدلال برای اینکه ولی خدا باید حاکم باشه تا جامعه به اسمون وصل بشه ؟ پس چرا ولایت فقیه اونطور که باید عمل نمیکنه؟ من واقعا موندم بین این همه تئوری سازی تو کتابها و پیاده نشدنش!!! دیگه از این جوابها خسته شدم که مصلحت نیست یا نمیدونم تقدیر و از این حرفا پس در عمل کو؟ موفق باشد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم مانده‌ام که خداوند با این‌همه اسرافی که ما در مصرف آب داریم چگونه دعای ما را در نزول باران مستجاب کند!! امیدوارم مردم از طریق این کم‌بارانی کمی به سر عقل بیایند و فکری برای این اسراف‌ها بکنند. موفق باشید

10300

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: نظرتان در مورد کتاب «صهبای حج» آیت الله جوادی چیست؟ می تواند قبل از سفر حج به درکمان کمک کند؟ موسسه نور القران کلاسهایی برگزار می کند مانند شیعه شناسی و شرح «جامعه السعادات» شرکت در این کلاسها را به شاگردانتان توصیه می فرمایید؟ با تشکر، محتاج دعای خیر شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «صهبای حج» کتاب بسیار ارزشمندی است و خیلی خوب است قبل از رفتن به حج خوانده شود. در جریان کلاس‌هایی که می‌فرمایید نیستم ولی شیعه‌شناسی و آشنایی با کتاب ارزشمند «جامع‌السعادات» بسیار خوب است. موفق باشید
9491
متن پرسش
با سلام: من هر گاه در امری از خداوند میخواهم که هر چه برایم صلاح است در مسیرم قرار دهد، اگر در آن راه شکست بخورم و یا امکانات لازم فراهم نباشد خیلی سریع ناامید میشوم و دیگر آن راه را ادامه نمیدهم و یا انگیزه ام بسیار کم میشود و دلسرد میشوم و دیگر تلاش نمیکنم و با خود میگویم شاید صلاح نیست، این موضوع باعث شده که حتی دیگر انگیزه ی دعا کردن را هم نداشته باشم چون دائم فکر میکنم که شاید صلاح نباشد و یا از ته قلبم دعا نمیکنم و فقط درخواستم را به خدا میگویم ولی امیدی به اجابتش ندارم. این موضوع بسیاری از فعالیتهای مرا مختل کرده است. حتما شنیده اید که گفته میشود ادیسون هزار بار آزمایش هایش را انجام داد تا توانست برق را اختراع کند، اگر من ادیسون بودم و در همان ابتدای کار به خدا توکل میکردم و صلاح و مصلحتم را از خدا میخواستم با یکی دو بار آزمایش وقتی به شکست میرسیدم دیگر آزمایش را ادامه نمیدادم چون فکر میکردم که لابد صلاح نیست در نتیجه برق اختراع نمیشد. حال سوالی که دارم اینست که چگونه بر خدا توکل کنیم و یا بهتر بگویم چگونه صلاح و مصلحت خود را از خدا بخواهیم و در عین حال با تلاش و پشتکار امورمان را انجام داده و پیگیری کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید مکتب اسلام مکتب عقلانیت و معنویت است و لذا ما بر اساس عقل خود برنامه‌ریزی می‌کنیم و تا زمانی که عقل ما آن کار را تصدیق می‌کند نباید به عقل خود که حجت خدا در نزد ما است پشت کنیم. آری در دل کاری که داریم جلو می‌بریم از خدا میخواهیم عقل ما را منوّر گرداند تا به زیباترین شکل و عقلانی‌ترین نوع کار را ادامه دهیم. موفق باشید
9389
متن پرسش
سلام علیکم: شما در آثارتان وقتی که نحوه سلوک در عصر حاضر را تبیین می کنید به عنوان مصداق کامل به دفاع مقدس و شهدا توجه می کنید. ولی من هنوز متوجه نشدم که در زمان حاضر و الآن وظیفه ما چیست که به اون سلوک شهدا برسیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را بحمداللّه در جلسه‌ی پنجم جزوات «امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و تقدیر تاریخی زمانه» تا حدّی شرح داده‌ام مبنی بر این‌که اگر امروز با نظر به حقیقت انقلاب اسلامی و نظر به نور اشراقی آن از مقام معظم رهبری و نگاه او استفاده کنیم، حجاب‌هایی که بین ما و حضرت حق هست برطرف می‌شود زیرا صورت مشیت اراده‌ی الهی جهت هدایت بشر در این زمان در راستای شریعت اسلام، بر قلب حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» اشراق شد و آن روحی گشت در کالبد انقلاب اسلامی، مثل حضور نفس در بدن، و لذا در صورت اتحادی خاص با انقلاب اسلامی از طریق سلوک ذیل شخصیت امام خمینی، می‌توانیم با خداوند به صورتی حضوری مرتبط شویم و راه رجوع به خدا را در مقابل خود بگشاییم. این است آن سلوک إلی اللّه که امروز خداوند در مقابل شما گشوده است. تا ما با مشیت الهی در این دوران مرتبط نگردیم نمی‌توانیم از انس با خدا به معنای واقعی آن سخن بگوییم. راه‌های رسیدن به خدا به عدد انفاس خلایق است ولی همه‌ی این راه‌ها امروز از مسیر انقلاب اسلامی می‌گذرد که می‌خواهد دوران نسیان بشر از خدا را پشت سر گذارد. از این جهت تأکید می‌شود امروز رجوعِ به حق با انقلاب اسلامی ممکن است. وقتی انقلاب اسلامی را آینه‌ی گفتگوی خدا با بشرِ امروز دیدید - مشروط بر این‌که انقلاب را در نظام اجرایی محصور ندانید- به مشیت و اراده‌ای نظر کرده‌اید که در کالبد انقلاب اسلامی ظهور کرده و در معادلات جهانی در حال تعیّن بخشیدن خویش است، مثل نفخه‌ی روح در جسم و تعیّن آن روح در حرکات و سکنات انسان که در عین ظهوری محدود در حرکات بدن، نامحدودبودن خود را حفظ می‌کند و در عضوی محصور نمی‌شود، انقلاب اسلامی نیز در دولتی محصور نمی‌گردد بلکه زاینده‌ی همه‌ی آن‌ چیزی خواهد بود که بشر امروز به آن نیاز دارد. موفق باشید
8944
متن پرسش
سلام: میخواستم بپرسم ریشه روحی روانی تمایل به خودنمایی چیه؟ ازتون راهکار نمیخوام چون تو جزوه مرز های ارتباط گفتید ولی متاسفانه حل نمیشه. میخواستم بدونم چرا بعضیها اینقدر میل خودنماییشون قویه بعضی هام عین خیالشون نیست؟ باز هم تاکید میکنم راهکار نمیخوام. میخوام بدونم ریشه اون چیه؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان دوست دارد شکوفا شود و وسعت پیدا کند حال اگر این شکوفایی و وسعت را در محضر خدا انجام دهد، از خودنمایی در مقابل مردم مصون می‌ماند و نوع شکوفایی‌اش، شکوفایی مادی نخواهد بود. ولی اگر این شکوفایی و وسعت را در محضر مردم انجام دهد، گرفتار خودنمایی مذموم خواهد شد و نوع شکوفایی‌اش مادی خواهد شد. موفق باشید
1336

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام..با خواندن پرسش و پاسخ های سایت خیلی تعجب کردم..چگونه شما این همه کتاب و مطالب و موضوعات مختلف را مطالعه کردید و آنها را فراموش نکردید؟قضیه ای که بنده و خیلی دیگر از دانشجویان را آزار میدهد این است که سرعت مطالعه و یادگیری مان پایین است و هرچقدر هم از تفریحات و اتلاف وقت ها کم میکنیم باز هم انگار مطالعه های ما برکت ندارد و وقت میگزرد و یادگیری کمی حاصل میشود..و بدتر اینکه مطالبی که یادگرفته ایم به سرعت فراموش میشود. و تقریبا در حال حرکت درجا یا با سرعت بسیار کم هستیم..اما شما اینطور نیستید بسیاری از کتب را خوانده اید و با گذشت زمان زیاد فراموش نکرده اید و حتی با سطح مشغله ی زیادی که دارید مسائل سیاسی رو هم دقیقا دنبال میکنید و جالب اینجاست باز هم وقت اضافه میآورید و به سوالات ما پاسخ جامع میدهید..میشود ما را هم راهنمایی کنید؟؟؟چون واقعا مشکل و معضل بزرگی هست
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده از نظر حافظه در بعضی موارد کمی از عادی هم کمتر هستم ولی طبیعی است وقتی با موضوعاتی که مهم می‌دانید، درگیر شوید در ذهن شما می‌داند. سعی بفرمایید مسائل مهم شما موضوعات ارزشمندی شود که مربوط به اسلام و انقلاب اسلامی باشد تا پس از چند سال ذهن شما در آن مسائل پرورش یابد. موفق باشید
1185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد با توجه به کتاب اسما حسنا که همه عالم تجلی ذات خداوند است ودر دعا این اسما را از خدا درخواست میکنیم میتوان گفت که ما برای رفع رزیلتهایمان فقط باید از خداوند مدد گرفت ومافقط باید موانع رسیدن اسما را به قلبمان برطرف کنیم وهیچ کاری از ما برای بر طرف کردن مثلا کبر غضب وغیره بر نمی اید واگر قرار است برطرف شود او باید نظر کند وفکر هم نکنم این جبر شود ؟ اگر اینچنین نیست بنده را راهنمایی کنید واین موضوع نتیجه این مبنا استدچون ما در عالم هستی عبدیم وعبد از خودش چیزی ندارد چه برسد که بخواهد رفع رزالت بکند
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی بنده هم به همین نتیجه‌ای که شما گرفته‌اید معتقدم. موفق باشید
845

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی در جلسه تفسیر فرمودید سیر افرادی مانند مولوی و محی الدین علیهم رحمه بر اساس توحید ابراهیمی نیست چون از (حجاب ظلمانی )خلفا عبور نکرده اند . با عنایت به اینکه ظاهرا مولوی و محی الدین وارد در عالم توحید الهی بوده اند و خداوند سیر در اسماء خود را نصیب انها فرموده است و از جمله افرادی بوده اند که عالم را به شواهد مطالبی که بیان کرده اند در قبضه حق می دیده اند و برای غیر خدا اثری استقلالی قائل نبوده اند و از دریچه حضرت حق به عالم نگاه می کرده اند چطور می توان انگونه بیان نمود؟ اگر چنین است پس سیر خیلی از عرفای شیعه هم مانند مرحوم میرزا جواد اقا و علامه طباطبایی و اقای قاضی می تواند توحیدی نباشد چون انها هم بر علیه کفر زمان خود اقدام عملی انجام نداده اند.؟ از طرفی می بینیم مرحوم قاضی علیه رحمه به فرزند خود می گوید به مصر نرو چون ولایت دارند و لی تبری ندارند و لی ایشان به بعضی از شاگردان خود می گوید مثنوی بخوانید اگر واقعا بویی از محبت به خلفا در ان استشمام می کرد چگونه امر می فرمود.؟ وقتی ما مثنوی می خوانیم حقیقتا روحیه حماسی را در ان بالا می بینیم فردی مانند اقبال لاهوری که یک مصلح اجتماعی است و گرایش عرفانی دارد به افرادی مانند حافظ خرده ها می گیرد و انها را دور از مسائل اجتماعی می پندارد و لی با مثنوی مانوس است و امام علیه رحمه در یکی از سخنرانیهای خود اول انقللاب این بیت مولوی را با حالات حماسی بیان نمود انکه مرگ پیش چشمش تهلکه است نهی لاتلقوا بگیرد او بدست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: حتماً مستحضر هستید که بنده عرض کردم جناب مولوی و محی‌الدین حاکمیت غیر معصوم را پذیرفته‌اند و گله‌ای در این مورد از آن نوع حاکمیت ندارند. در حالی‌که توحید ابراهیمی هیچ‌گونه استقلالی را در هیچ مرتبه‌ای، اعم از عالم تشریع و تکوین نمی‌پذیرد و بر اساس آن نگاه نمی‌توان پذیرفت غیر از معصوم حاکمیت تشریعی جامعه را به عهده بگیرد وگرنه نه‌تنها منکر مقامات توحیدی آن بزرگان نیستم، احیاء فرهنگ عرفانی آن‌ها را جهت تحقق تمدن اسلامی و برگشت به عهد قلبی با خدا لازم می‌دانم. موفق باشید
24815
متن پرسش
سلام علیکم: بنده طلبه هستم و برادری دارم که حدود دوازده سال از خودم کوچکتر است. ایشان به موسیقی علاقمند شده و به کلاس گیتار می رود. بنده به شدت با او مخالفت می نمایم و اگر جایی ساز بزند آن محل را ترک می کنم یا در را می بندم و... دیگر این که او را به وصف «مطرب» خطاب می کنم و... استاد بزرگوار بفرمایید که چگونه می توانم او را قانع کنم که دست از این راه بردارد؟ لطفا پاسخ سوال را فقط به ایمیل بنده ارسال فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون ذات موسیقی حرام نیست، نباید با برادرتان آن‌طور برخورد می‌کردید. عملاً به ایشان تهمت زده‌اید. نهایتاً می‌توانید متذکر شوید که کار او بعضاً لغو است و در سلوک إلی اللّه چندان به کار نمی‌آید. اخیراً کتابی تحت عنوان «غنا» از مجموعه‌ی سخنان مقام معظم رهبری در این مورد تهیه شده است خوب است که آن کتاب را به برادرتان معرفی کنید تا در کار خود جهت‌گیری مناسبی را شکل دهد. موفق باشید

24216
متن پرسش
سلام استاد شب‌های قدرتان ذوالقدر حیرت شکوه شعرش قاسم است گویی جبرائیل بر لسانش ناطق است برقعی ناز بر رخش آویخته است بازگیرد گوشه‌اش نور صاعق است نمی‌دانم در این اشعار شکوه علی را می‌بینم یا شکوه این علی‌گو را! آخر چه طور ممکن است؟ http://magifa.com/video/52085989
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: من که از کار آقای برقعی در حیرتم. به قول خودش گویا تا اذنی برای گفتن نباشد چنین شعرگفتن به ظهور نمی آید. آیا قصه ی حسان ابن ثابت نیست که پیامبر به او فرمودند جناب جبرائیل در این اشعار به تو می کند. در راستای ارات به مولایمان علی(ع) چگونه ارادتم را به این شاعری که گویا آن حضرت را با زلالی قابل احساس در مقابلمان می گشاید تقدیم نکنم؟ موفق باشید

23510
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: رهبر فرزانه انقلاب در بیاناتی می فرمایند: «روضه‏ خوانى و سینه‏ زنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا بخصوص، در شب و روز بیست ‏و یکم ماه رمضان، سینه‏ زنى و عزادارى و برپایى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسى‏ بن جعفر (علیه ‏السّلام) - با این‏که وفات آن بزرگوار از وفاتهاى داراى روضه‏ خوانى است - من لزومى نمى ‏بینم که سینه ‏زنى بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلام‏ اللَّه‏ علیها) مناسبتى ندارد که ما بیاییم نوحه‏ خوانى و سینه‏ زنى کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصایبشان گفته بشود. شرح مصایب، گریه‏ آور است» استاد جان چرا باید اینگونه باشد و ما برای همه ائمه نوحه خوانی و سینه زنی نکنیم؟ خود رهبری که برای حضرت زهرا جلسه نوحه و سینه زنی راه می اندازند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکات حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» وجه حماسیِ خاصی دارد که باید با دسته و سینه‌زنی، برجسته بماند. ولی حرکات سایر ائمه «علیهم‌السلام» بیشتر باید با نظر به شرایط تاریخی و معرفی معارف لازم مدّ نظر قرار گیرد وگرنه با دسته و سینه‌زنی برای آن عزیزان، از روحِ حرکات خاصّ آن‌ها غفلت می‌شود و به ظاهر متوقف می‌شویم. در حالی‌که ظاهر حرکات سیدالشهداء«علیه‌السلام» به خودی خود، هزاران پیام را به بشریت منتقل می‌کند. موفق باشید   

22831
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: چند سوال مهم و اساسی که شاید سوال خیلی از افراد باشد از شما دارم؛ ممنون می شوم که ما را راهنمایی بفرمایید. ۱. مگر ما ادعا نمی کنیم که دین اسلام کامل ترین دینی است که می تواند جامعه را به بهترین شکل اداره کند و نیاز های جامعه را برآورده سازد آیا طب و اقتصاد و فرهنگ و سیاست و رسانه و سینما و شهرسازی و خانه سازی و هنر و هزاران نوع مسائل مستحدثه، جزء نیاز های امروزه نیست؟پس چرا درس خارج علما هنوز حول محور احکام فردی می چرخد؟ چرا آیت الله مکارم می گوید که ما طب اسلامی نداریم. آیا این جمله معنایش این نمی شود که اسلام برای مداوای مریض ها هیچ راهکاری ندارد؟ چرا آیت الله علوی بروجردی می گوید ما اقتصاد اسلامی نداریم، روان شناسی اسلامی نداریم و...؟ اگر این طور باشد که حرف خیلی از به ظاهر روشنفکران، تایید می شود! زیرا آنها هم می گویند که دین اسلام فقط به درد قبر و قیامت می خورد و به درد اداره ی جامعه نمی خورد! و اسلام حرفی برای دنیای امروز ندارد! آیا این بزرگان نتوانسته اند احکام سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و هنری و... را از قرآن و روایات برداشت کنند و یا ما واقعا آیه و روایت اقتصاد و سیاست کاربردی نداریم. اگر این طور باشد که حرف خیلی از روشنفکر نما ها تایید می شود که می گویند دین اسلام مواد خام و محتوای عملی و کاربردی برای مسائل جدید و مستحدثه ندارد! چرا مراجع عظام در فقه فردی مانده اند و راجع به فقه فرهنگ، فقه هنر، فقه رسانه و سینما، فقه سیاست و اقتصاد، فقه شهرسازی و... حرفی برای گفتن ندارند؟ آیا این همان سکوت مرگباری نیست که امام راحل به علمای نجف گفت و حالا باید به مراجع خودمان بگوییم؟ ۲. این حقیر به عنوان یک طلبه چه کار کنم که در مسائل مستحدثه، حرف برای گفتن داشته باشم؟ آن هم حرف به درد بخور و راهگشا و قابل عملیاتی شدن و چه کار کنم که برای پاسداری از دین اسلام، مثل خیلی ها درجا نزنم؟ ۳. این سوالم کمی بی ربط به دو سوال قبلی است. مرا ببخشید. و این مهمترین سوال من است که بسیار آزارم می دهد. از کجا به حق بودن راهمان یقین داشته باشیم و اگر هم به یقین رسیدیم، چه ضمانتی است که یقینمان، دروغی و اوهامی و کاذب نباشد؟ امیدوارم منظورم را متوجه شده باشید. از کجا بفهمیم که رضایت خداوند و اولیائش در چیست؟ تا مثل داعشی ها نشویم که برای رضای خدا آدم می کشتند و یا مثل کسانی نشویم که برای رضای خداوند به کربلا آمدند و سید الشهدا را به شهادت رسانیدند. از کجا بفهمیم که در جهل مرکب نیستیم و رضای خدا را درست تشخیص داده ایم. یکی از شهدا می فرماید: «کارتان را برای خدا نکنید! [بلکه] برای خدا کار کنید؛ تفاوتش فقط همین قدر است که ممکن است حسین علیه السلام در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا» استاد به دادم برس که این سوالی است که دیوانه و پریشانم کرده به حدی که قابل توصیف نیست. از کجا بفهمم که تصدیق قلبی راجع به یک امری، کاذب و اوهامی نیست؟ و از کجا بفهمم که در تشخیص مصداق وظیفه ام، دچار اشتباه نشده ام؟ استاد! این سوالی است که همیشه مرا در انجام وظایفم دچار تردید می کند که نکند داری راه را اشتباه می روی و رضای خدا و امام زمان در چیز دیگری باشد؟ لکن این مسئله ناشی از وسواس فکری نیست بلکه ریشه هایی دارد از جمله: الف) پس از معصومین علیهم السلام یعنی پس از غیبت کبرای حضرت حجت ارواحنا فداه تا به الآن، همیشه میان علمای دین، اختلاف بوده؛ آن هم نه فقط اختلاف در احکام فقهی_فردی بلکه در مسائل اعتقادی_سیاسی_اجتماعی؛ با خودم می گویم آنها که عالم دین بوده اند، اینقدر در تشخیص مسیر با یکدیگر اختلاف دارند، دیگر وای به حال ما در تشخیص مسیرمان! از نمونه های اختلاف در احکام سیاسی_اجتماعی که خودتان هم بهتر اطلاع دارید: _ مخالفت خیلی از علما با تدریس فلسفه توسط علامه طباطبایی و حرمت خواندن فلسفه _ مخالفت بسیاری از علما با قیام امام خمینی _ اختلاف در نظام آموزشی حوزه؛ عده ای می گویند که حوزه باید با همان دروس سنتی خودش پیش برود و عده ای هم قائل به تحول هستند و... بسیاری از این اختلاف ها. آیا این نوع اختلاف های علمای دین، چهره ی اسلام را کریه نمی کند و مسلمانان و مشتاقان گرایش به اسلام را متحیر نمی کند؟! ب) در اولویت هایی که همه در اولویتند، واقعا انسان در انتخاب دچار مشکل می شود مثلا حقیر در حیطه ی کاری خودم که طلبگی است، چندین اولویت و کار زمین مانده می بینم که نمی توانم تشخیص دهم کدام یک را انجام دهم: _ روستا های دور افتاده ای که بدون مبلغ مانده اند و کسی نیست که معارف الهی را در قلب های پاک آن کپر نشینان، باز بتاباند. _ کرسی های قضاوت که از افراد لایق و مسلط، کمی خالیست! _ آموزش و پرورش و یا دانشگاه، برای مقابله با تهاجم فرهنگی به جوانان و نوجوانان. _ درس خارج و نویسندگی و تحقیق و پژوهش راجع به مسائل مستحدثه و هزاران اولویت دیگر که آدم حیران می ماند که سراغ کدام یک برود. جواب سوالات عمومی و یا خصوصی ام به ایمیلم ارسال نمی شود. لطفا مسئول سایت پیگیری کنید. یا مولا علی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. واقعاً اسلام می‌تواند بستری را فراهم کند تا تمام نیازهای منطقی جامعه‌ی بشری مرتفع گردد. شاید منظور آیت اللّه مکارم آن باشد که آن‌چه فعلاً تحت عنوان طبّ اسلامی مطرح است، نمی‌تواند طبّ اسلامی قلمداد شود. زیرا آن‌طور که باید و شاید مطالب ائمه «علیهم‌السلام» در مورد طبّ به ما نرسیده است وگرنه حتماً اسلام بهترین راه‌کارها را جهت درمان بیماری‌ها دارد به همان معنایی که رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرمایند: «المِعدَة بیت کلِّ داءٍ، وَ الحَمِئَة رَاس کلِّ دَواءٍ» معده مرکز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیاد خوری) اساس و راس هر داروى شفابخش است.

۲. وقتی در تفکر و تفقه اسلامی ممحّض شوید به‌راحتی متوجه خواهید شد چه نسبتی باید با امور مستحدثه برقرار کنید.

۳. خداوند به ما قدرت تشخیص حق از باطل را به کمک عقل و فطرت داده است کافی است ما از این دو عطیه‌ی الهی استفاده کنیم. معلوم است که خداوند نمی‌خواهد ما گمراه باشیم پس اگر ما مطابق عقل بر موضوعات وارد شدیم و فطرت خود را نیز به صحنه آوردیم، دیگر جایی برای شک و تردید نمی‌ماند که نکند گرفتار وَهم باشیم. عقل و فطرت که ما را گرفتار وَهم نمی کند.

۴. اختلاف علماء ریشه در تفاوت در تشخیص اولویت‌ها دارد و این چیزی نیست که مشکلی ایجاد کند. نهایتش آن است که مثلاً آیت اللّه گلپایگانی نمی‌توانند مثل آیت اللّه نوری همدانی با امام همراهی کنند، ولی مقابله که نخواهند کرد.

۵. باید با جدیّت تمام مطالعه‌ی دروس خود را دنبال کنید تا ببینید کدام امر برایتان پیش می‌آید همان برای شما اولویت محسوب می‌شود. موفق باشید

15912
متن پرسش
با سلامی دوباره خدمت استاد عزیز و گرانقدر: استاد در کتاب معاد بازگشت به جدی ترین زندگی فرمودید که کتاب بیان شده در قرآن و منظور از کتاب، عوالم وجود است، حال آیا می توان گفت که این عالم ماده هم کتاب خداست؟ و من در مورد کلمه ی «کتاب مبین» بیان شده در قرآن جدای از اینکه فرمودید یعنی کتابی که حقایق را آشکارا بیان می کند آیا می توانیم بگوییم که این صحنه ی عالم ماده با تمام زیبایی ها و حقایقش کتاب مبین است؟ و دوم اینکه استاد در مورد لوح محو و اثبات فرمودید که صحنه ی ظهور حقایق لوح محفوظ است که حقایق ظهور کرده و محو می شود و... در اینجا منظور شما را از محو شدن نفهمیدم؟ و اثبات در این لوح به چه معناست؟ در ذهن من اینگونه بود که در لوح محو و اثبات اگر بنده ای مسیر زندگی خود را اصلاح کند خداوند سرنوشت قبلی او را محو و سرنوشت جدیدی برای او می نویسد. آیا این چیز در ذهن ناقص بنده است غلط است؟ لطفا کمی توضیح بفرمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از این جهت حرف خوبی است. آری! عالم وجود در تمام مراتبش، کتاب خدا و به تعبیر علامه‌ی طباطبایی، کلام الهی است و محل ظهور زیبایی‌های عالم ملکوت است 2- از آن جهت که تجلیات، پی‌درپی می‌آیند و می‌روند، بحث «لوح محو و اثبات» در میان است. ولی «ثبات» مربوط به لوح محفوظ است که مقامِ حقایق می‌باشد 3- بحث «لوح محفوظ» و «لوح محو و اثبات» مربوط به جنبه‌ی تکوینی عالم است. شاید تطبیق آن نسبت به شخص انسان، به راحتی ممکن نباشد. موفق باشید

15274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد و عرض تسلیت: دیدید خود حضرت آقا هم فرمودند ممکنه رهبر جدید تعیین کنند بعد شما می فرمایید این افراد رودروی رهبر نیستند و..... ببخشید ها حالم خیلی بده که این حرفا رو می زنم یا شما علم غیب دارید که اینقدر خونسردید و با خونسردی این طوری صحبت می کنید یا که از خیلی اتفاقات بی خبرید. بازم ببخشید داغونم داغون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به صحبت اخیر مقام معظم رهبری دقت بفرمایید فرمودند اگر شرایط طوری پیش آمد که باید رهبر نظام اسلامی را انتخاب کنید، تنها ملاک‌تان رضایت الهی باشد. معنای این سخن آن است که اگر خدای ناکرده حضرت آقا رحلت کنند، آن‌ها مواظب انتخاب خود باشند، نه آن‌که این مجلس برنامه داشته باشد که رهبر انتخاب کند. موفق باشید

14531
متن پرسش
سلام: اینکه نظر انسان باید در سیر و سلوک با ائمه (انسان کامل) باشد یعنی چه؟ مگر نباید نظر به ذات اقدس احدیت باشد؟ پس تناقض ایجاد نمی شود؟ یا اینکه نظر به معنای الگو است؟ راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه«علیهم‌السلام» مظهر تامّ و تمام انس با حق‌اند و لذا دوگانگی در میان نیست که گمان کنیم یا خدا و یا ائمه. در همين رابطه حضرت باقر«علیه‌السلام»        مى‏ فرمايند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّى يَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ وَ يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَلْيَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ يَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ يَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ نَظَرَ إِلَى اللَّه»[1] هركس مايل است ‏بين او و خدا حجابى نباشد تا خدا را ببيند و خداوند نيز او را مشاهده كند بايد آل محمّد را دوست بدارد و از دشمنانشان بيزار باشد و پيرو امامى از اين خانواده گردد. اگر چنين بود خدا را مى بيند و خدا نيز او را مى‏ بيند. براى هرچه بيشتر كاربردى‏ شدنِ رجوع به حق بايد پس از نظر به وجود، به مظهر كمالى وجود يعنى اسماء الهى نظر كرد و اسماء الهى را در مظاهر كاملى كه همان سيره‏ ى اهل البيت (عليهم السلام) باشد به تماشا نشست. موفق باشید  

 


[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 23، ص 81.

13947
متن پرسش
باسمه تعالی: به اطلاع کاربران محترم رسانده می‌شود که به مدت دو هفته به جهت زیارت کربلای معلّی امکان پاسخ‌گویی به سؤالات عزیزان فراهم نیست. إن‌شاءالله دعاگو خواهم بود. با آرزوی توفیق برای شما: طاهرزاده
متن پاسخ

باسمه تعالی: به اطلاع کاربران محترم رسانده می‌شود که به مدت دو هفته به جهت زیارت کربلای معلّی امکان پاسخ‌گویی به سؤالات عزیزان فراهم نیست. إن‌شاءالله دعاگو  خواهم بود. با آرزوی توفیق برای شما: طاهرزاده

13749

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز آیا آن یار امام حسین (ع) که به امام زمان نماز ظهر را تذکر داد، نوعی بی ادبی کرد. چون که حضرت ابالفضل و علی اکبر علیه السلام هم آنجا بودند. و همچنین مگر می شود که امام نماز یادشون برود؟ پس شاید امام قصدش چیز دیگری در آن موقع بوده باشه؟ ایا نوعی سبقت گرفتن از امام می شود؟ و در حالی که امام به ایشان فرمود برات دعا می کنم با نماز گزاران محشور بشی این مثل نفرین نیست؟ چون نماز گزاری یکی از صفات امام حسین (ع) است و این محشوریت خیلی کم است. البته عزیزی هم این رو این گونه تعریف می کرد که این شخص می خواست برود برای جنگ و امام بهش گفتند که آخرین خواسته ات چه هست و گفت که الان زمان نماز ظهر است و پشت سر شما نمازی بخوانم. کدام تعریف صحیح است؟ لطفا راهنمایی بفرمایید مثلا امکان داشت اتفاقی مانند رد الشمس در کربلا رخ دهد و یا چیزی بالاتر که این درخواست از امام اجازه رخ دادن این اتفاق را نداد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکالمه‌ی بین آن یار امام با حضرت در حینی است که هنوز وقت اذان نرسیده است و در حین مکالمه وقت اذان وارد می‌شود و او نه به عنوان آن‌که حضرت از وقت اذان غفلت دارند، بلکه به عنوان آن‌که می‌خواهد نماز را با امام بگذارد مسئله را با امام در میان می‌گذارد و امام نیز به جهت ادب او برای او دعا کردند. موفق باشید

12931
متن پرسش
آيا از ديدگاه دين اسلام، داشتن اتومبيل گران قيمت و داشتن منزل وسيع و داشتن ثروت و مال به خودي خود ناپسند و زشت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تشبه به مترفین همیشه زشت و ناپسند است و این غیر از آن است که انسان بر اساس نوع فعالیتی که دارد وسیله‌ی مناسب فعالیش را به‌کار گیرد. موفق باشید

10432
متن پرسش
با سلام: به لطف خدا عاشق و مطیع امر ولایت فقیه هستم اما گاهی اطرافیان شبهاتی در رابطه با ولایت فقیه مطرح می کنند که نمی توانم جواب بدهم از جمله که چرا ولایت فقیه وظیفه اجرایی ندارد یا چرا در برابر این همه بی قانونی و.... سکوت می کنند لطف بفرمایید چگونه می توانیم به طور کامل مباحث ولایت فقیه را کار کنیم؟ با تشکر. التماس دعا استاد عزیز
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایطی که امور اجتماعی با گستردگی خاصی وارد تاریخ ما شده و مردم از طریق دولت‌ها کارهای خود را انجام می‌دهند و مثل قبل نیست که عموم کارها توسط مردم انجام شود و امام فقط رهنمود بدهند، در این شرایط عاقلانه آن است که ولیّ فقیه در عین نظارت کلّی خود را درگیر امور اجرائی با این گستردگی که دارد نکند. موفق باشید
9434
متن پرسش
به علت شکستگی بینی می خواهم عمل زیبایی بینی انجام بدهم آیا این عمل دخالت در کار خدا ست و من در قیامت مواخذه میشوم؟ لطفا کمکم کنید من چند ساله که دارم تحقیق میکنم اما هنوز قانع نشدم که این عمل را انجام بدهم. این مطلب را هم بگم که من آدم مذهبی هستم سر جلسات شما هم گاهی حاضر میشم اما چهره من در روابط من و همسرم خیلی اثر گذاشته، چون برای اون زیبایی خیلی مهمه لطف میکنید مرا راهنمایی کنید چون من از افرادی که پرسیدم به من خوب جواب ندادند. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتی اگر شکستگی بینی هم نداشتید و می‌خواستید عمل زیبایی انجام دهید دخالت در کار خدا نبود. خداوند در این حدّ برای بشر انتخاب قائل است همان‌طور که مردان صورت خود را اصلاح می‌کنند و شریعت نه‌تنها آن را دخالت در کار خدا نمی‌داند، بلکه بر آن تأکید دارد به‌خصوص وقتی زیبایی برای همسر پیش می‌آید مستحب هم هست. موفق باشید
7354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم احادیث طینت در چه مورد است؟در مورد عالم ذر است؟کدام کتاب روایی به این گونه احادیث اشاره دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث طینت غیر از موضوعی است که تحت عنوان عالم ذر از آن بحث می‌شود. در اصول کافی جلد دوم . باب طینت روایات آن هست. موفق باشید
نمایش چاپی