بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5626
متن پرسش
سلام. خسته نباشید. استاد بعضی فایلهای صوتی کیفیتش آنقدر پایین است که تن صدای فایل مثل صدای مدرسه موشها می شود(البته من باب مزاح از این لفظ استفاده شد)؛ لطف کنید به دوستان بفرمائید حیف است؛ چون نمی شود گوش داد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این به جهت آن است که قبلاً وضعیت ضبط صدا خوب نبوده، نمی‌توان کار کرد. موفق باشید
5282
متن پرسش
سلام.جناب استاد در رابطه با جریان خلقت آدم وادامه جریانات چند سوال مطرح است: 1.برای شیطان جسم وروح مانند انسان قائل شده اید.در زمان خلقت آدم و امر به سجده ابلیس یا همان شیطان جسمش در کجا بوده ؟آیا در زمین زندگی می کرده است وبر اثر عبادات زیاد مانند عرفا که جسمشان در زمین است و روح شان در عوالم غیب شیطان هم اینگونه بوده که روحش درعوالم غیب بوده وتمرد کرده است ؟ 2.اگر در آیات خلقت آدم منظور خلقت آدمیت بوده است پس چرا در آیاتی که مطرح می شود خطاب به دونفر یعنی آدم وحوا گفته می شود داخل بهشت شویدو بخورید ومگر حقیقت آدمیت نبوده است که وارد بهشت نزولی شده وبعد توجه به شجره که کثرت می باشد او را به زمین هبوط داده است ودر حین هبوط آن حقیقت آدمیت اولین تجلی خود را در دونفر به عنوان اولین نوع آدم یعنی آدم وحوا نکرده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مقامی که آدم به عنوان خلیفه‌ی الهی مطرح است و مقام ظهور اسماء الهی است بحث از جسم بی‌معنا است، هرچند ممکن است در مقام و موطنی دیگر دارای جسم باشد مثل همین‌که برای عرفا فرموده‌اید 2- باز در همان جایی هم که خطاب به آدم و حوا می‌کند موضوع آدمیت مطرح است چون می‌گوید: «یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ» مضافاً این‌که در این مقام جنبه‌ی مثالی همه‌ی آدم‌ها در میدان هستند چه مرد و چه زن. موفق باشید
4194
متن پرسش
با سلام خدمت حضرتعالی ضمن آرزوی تاییدات ربانی در مباحث مربوط به "ذکر" فرموده اید که" قلب" همان "خود"انسان است در حالیکه "خود" طبق تعالیم قرآنی از تغییر و تبدیل مبراست و دچار دگرگونی نمی شوددر حالیکه از خصوصیات قلب انقلاب و دگرگونی است. ایا این مطلب را اشتباه فهمیده ام یا منظور شما چیز دیگری است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در عمق وجود خود همان قلب است و دائماً در معرض تجلیات از عالم بالا است، حال یا درست می‌گیرد و به عالم بالا نزدیک می‌شود و یا چون شوره‌زار آب باران را تبدیل به خس و خاشاک می‌کند. موفق باشید
3170
متن پرسش
با سلام استاد در سئوالی در مورد مجسمه ها فرمودید برای مسیر سلوکی باید از این موارد و تصاویر دور باشیم.منظورتان از تصاویر عکس هم است؟آن هم در این زمانه!و استفاده های بسیاری که دارند مانند تصاویر شهدا ومقام معظم رهبری و حتی خود شما که وقتی عکستان را در اینترنت پیدا کردیم مهرتان سخت در دلمان افتاد...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بالاخره باید با روح‌ها مرتبط شویم. در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» این موضوع بحث شده که انسان می‌تواند با روح انسان‌هایی که در مقامات عالی هستند نیز مرتبط شود و از پرتو وجود آن‌ها مدد بگیرد. موفق باشید
2527
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار در جلسات 27 و 28 تفسیر سوره اعراف فرمودید قطع دابر یک قوم به معنای بی تاریخ شدن و اضمحلال تدریجی آن است آیا می توان وضعیت فعلی گروهک منافقین را تفسیر و مصداقی روشن از این آیه دانست کسانی که بدست خود و به رغم اندیشه باطلشان با اتخاذ روش هایی نظیر ممنوعیت ازدواج سازمانی در حقیقت بدست خود ریشه نسل و آینده خود را قطع وهدم کردند . و به نظر میرسد آینده دوری نخواهد بود که به جز نام وننگی از انان در تاریخ چیزی باقی نخواهد ماند هب مانند اسلاف خود مانند اقوام هود لوط و...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نمونه‌ی خوبی را مورد توجه قرار داده اید. موفق باشید
2190

تشکیک وجودبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام وارزوی قبولی طاعات وعبادات استاد بنده برای شما این پرسش را ارسال کرده بودم:وجود عالم های دیگرغیراز عالم ماده در برهان صدیقین چگونه اثبات میشود وشما لطف کرده وپاسخ رابرای بنده فرستادیداما بنده هنوز سوالم کامل حل نشده اسناد اگربخواهیم ببینیم در فلسفه چگونه اثبات میشود که وجود دارای شدت وضعف است چه کتابی را باید مطالعه کنیم؟(استاد شما در پاورقی کتاب ازبرهان تا عرفان ص 27 نوشته اید درفلسفه ثابت میشود که ماهیات تشکیکی نیستند ولی هرچیزی که از مقوله وجود است تشکیکی است.)حالا ایا ما لازم نداریم که در بحث برهان صدیقین دلیل فلسفی تشکیکی بودن وجود را بدانیم و یا مثلا شما در سیدی فرمودید خدا وجود مطلق است ملائکه هم وجود دارند منم هستم این سنگ هم هست همه هم وجود داریم تفاوتش در چیه؟در اینکه وجود شدت و ضعف دارد خب دوباره این جا منطقا بخواهیم بحث کنیم میشه سوال کرد چرا ملائکه هستند بعد جواب میدهیم چون وجود شدت وضعف دارد بعد دوباره میپرسیم چرا وجودشدت و ضعف پذیراست بعد بگیم چون ملائکه وجود دارند این نمیشه. استاد بنده ازاینکه وقت شما را میگیرم و اینکه سوالم طولانی شد عذر خواهی میکنم.حلال بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بحث را می‌توانید در کتاب «بدایةالحکمه» دنبال کنید. ولی آیا تفاوت بین تن و نفس را به چیزی غیر از شدت و ضعف داشتن وجود می‌توانیم تفسیر کنیم؟ موفق باشید
1200

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد ؛من در جزوه ی شما دیدم که شما خواندن را تحف العقول پیشنهاد کرده بودید خواستم توضیح دهید که کدام شرح یا ترجمه اش برای ما ساده وروان است ضمن آنکه از چه مباحثی از این کتاب شریف شروع وبه کجا ختم کنیم که روال ساده به سخت داشته باشد .متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مهم اصل کتاب است که مدّ نظرتان باشد، بهتر است از ابتدا تا انتهای آن را جزء موضوعات مطالعاتی خود قرار دهید. موفق باشید
24592
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با عرض تسلیت به خاطر ازدست دادن فرزند عزیزتان آرزوی صبر برای شما و خانواده گرامی دارم. استاد درک مباحث معرفت نفس در زندگی روزمره بسیار دشوار می آید. من خودم معمولا پس از فضای کار و غوغای بیرون و انواع استرسها و در شب به تفکر و مطالعه این بحثها می پردازم که خوب است و آرامش بخش. دوباره فردا صبح با اضطراب ها صبح را آغاز می کنم. گویا بین آن مباحث و زندگی معمولی برای من فاصله هست یا نمی توانم از آنها همه جانبه بهره بگیرم. چگونه در این غوغا و هیاهوی دنیا آن مباحث همیشگی با ما می توانند باشند تا در مواجه با مسایل سخت دنیا دچار شوک نشویم. ممنون از راهنمایی شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگیِ انسان در جمع این دو نوع حضور متفاوت است. زیرا «ز آبِ خُرد ماهی خرد خیزد/ نهنگ آن بِه که در دریا ستیزد». در مواجهه با دریای طوفانی دنیای مدرن باید خود را از طریق معارف الهیه به ظهور آورید. مثل نقش انقلاب اسلامی در این تاریخ که نه فرار از دنیای مدرن است و نه اسیر دنیای مدرن شده است. موفق باشید

23518
متن پرسش
با سلام: نظر جنابعالی در رابطه با این موضوع مهم یعنی رخدادهای ۲۲ بهمن‌ این سال‌ها که هر سال به شکلی خاص و با پیامی جدید به صحنه می‌آید، چیست؟ گویا انقلاب چیزهایی در درون دارد که هرسال، شمّه‌ای از آن را در ۲۲ بهمن‌ها رو می‌کند. بنده حیرانم که از یک طرف، همه‌چیز به ظاهر حکایت از آن می‌کند که مردم از دست انقلاب عصبانی‌اند و از طرف دیگر می‌بینیم ماورای سختی‌ها و حتی خیانت‌ها، نگاه دیگری به انقلاب دارند و به قول خودشان انقلاب‌شان را دوست دارند و برای حفظ آن حاضرند جان بدهند. استاد: قضیه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که میشل‌فوکو آن فیلسوفِ پست‌مدرن گفته بود انقلاب اسلامی بزرگ‌ترین نقدِ ایده‌ی جامعه‌شناسی کلاسیک است که معتقد است فرهنگ‌ها در حالِ سکولارشدن هستند و «دین» در حالِ خارج‌شدن از تاریخ است.

به این فکر کنید که انقلاب اسلامی به مثابه‌ی رویدادی تاریخی از مسیر تاریخی و تقدیری دیگر روایت می‌کند که در کشاکش با مدرنیته، نگاهی دیگر را در تاریخ ما وارد کرد. ماهیت انقلاب اسلامی موجب رویداد نظریه‌ای شد که هنوز که هنوز است متفکران دنیای مدرن نسبت به آن سرگردانند.

انقلاب اسلامی نشان داد ما در عین آن‌که از جهتی ذیل تاریخ غربی هستیم، تاریخ متفاوتی را مدّ نظر داریم. ما با انقلاب اسلامی، خود را پیدا کردیم و از آن به بعد مسیری را ادامه می‌دهیم که بر خلاف مسیر تفکر کلیشه‌ای روشنفکران تحت تأثیر فرهنگ مدرنیته است.

انقلاب اسلامی به تفکر ما سر و سامان داد در حدّی که از معضله‌ی بی‌هویتی و بحران هویت، بیرون آمدیم. راهپیمایی‌های مکرر ۲۲ بهمن را شما در کدام انقلاب‌ها به این صورت دیده‌اید تا بنده از سخن خود منصرف شوم که می‌گویم انقلاب اسلامی، قدرت هویت‌بخشی دارد؟!

انقلاب اسلامی به اعتبار گشتِ تمدنی و نجات از انحطاط تاریخی که ما را گرفتار کرده بود، انقلاب کبیر این دوران است و بیشترین تراکم اجتماعی را دارا می‌باشد. رستاخیزی است جمعی، در پاسخِ به مسائل جامعه‌ی ایران به لحاظ این‌که مردم وضع جدیدی را فهم کرده‌اند. چرا روشنفکرانِ کلیشه‌ای هنوز متوجه‌ی نظریه‌ی شکست‌خورده‌ی خود نیستند و معتقدند ما داریم سکولار می‌شویم؟! نمی‌بینند اگر هنوز ظاهر بعضی افراد سکولار است، قلب‌ها چگونه به سوی ایمان رجوع نموده است.

مردم ما در انقلاب اسلامی، امکان غرب‌شناسی برایشان فراهم شد و فهمیدیم که غرب، چیزی است که در هر حال با ما فاصله دارد. انقلاب اسلامی با داد و ستد با غرب شکل گرفت، ولی از درونِ نحوه‌ای از تفکر پست‌مدرنیسم امکان اثبات حرکتی به ظهور آمد که باید برای زندگی، خدا را به مناسبات برگرداند و در بستر فرهنگ بومی خود با دنیای جدید و امکانات آن به داد و ستد نشست. موفق باشید 

21321
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا در مورد موارد زیر توضیح بفرمایید: 1. در خصوص داستان قابیل در آیات قرآن کریم بعد از فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ و فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ هیچ اشاره ای به امکان توبه برای وی نشده است و در طول تاریخ انسان های زیادی بعد از گمراهی دچار عذاب وجدان شدید شده اند و از درد ناچاری خودکشی نموده اند. آیا فقط گناهانی در حد خوردن میوه درخت ممنوعه آن هم بعد از 40 سال گریه و زاری در ظاهر بخشیده می شود؟ می گویم در ظاهر چون به رغم اینکه گفته می شود بخشیده شدند به جایگاه قبلی برنگشتند. دیگر اینکه انسان هرقدر تلاش کند خداشناس تر و عابدتر از شیطان نمی تواند بشود که آن هم مطرود شد. با این اوصاف چرا نباید مایوس بود؟ 2. در خصوص موضوع جبر و انتخاب بعنوان مثال وقتی برای خرید جنسی به مغازه می رویم چند مدل نشان می دهد و ما مجبوریم از مدل های موجود یکی را انتخاب کنیم در ظاهر حق انتخاب داریم ولی در باطن مجبوریم. در خصوص انتخاب حق و باطل توسط انسان نیز وضع به همین گونه است انسان هنگامی می توانست انتخاب گر محض باشد که در خصوص بودن یا نبودنش در هستی هم امکان انتخاب داشت. اینکه می گویند انسان خودش خواسته که باشد را اصلا درک نمی کنم حتی شعر معروف - ما نبودیم و تقاضامان نبود .... لطف تو ناگفته ما می شنود – را طوری معنی می کنند که انسان خود خواسته که باشد در صورتیکه در مصرع اول می گوید ما تقاضامان نبود. وقتی تقاضایی نبوده چرا می گویند بوده. با این حال فرض می کنیم که خود انسان خواسته که باشد اگر چنین است باید حالا نیز در خصوص بودن یا نبودنش (منظورم جسم نیست) هم مختار باشد ولی می بینیم که اینطور نیست و خودکشی فقط جسم را از بین می برد و هیچ کاری در خصوص روحش نمی تواند انجام دهد و محکوم است که باشد. خلاصه اینکه از مجموع شواهد و قرائن مشخص می شود که فقط جبر محض بطور پنهان حکمفرماست. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از خود مأیوس بود وقتی هنوز با عبادات‌مان، روحِ استکباری به روح تواضع و بندگی تبدیل نشود و در مقابل فرمان خدا که فرمود به آدم سجده کنیم، بگوییم ما بهتر از آنیم وگرنه اگر خودِ بندگی در محضر پروردگار برایمان زیبا باشد، چرا نباید به رحمت پروردگار امیدوار بود؟ 2- خداوند نظامی را ایجاد کرده است که انسان‌ها در بستر آن نظام می‌توانند خود را معنا ببخشند و یا گرفتار پوچی و بی‌معنایی شوند و اساساً اختیار به معنای آن‌که ما نظام عالَم را به‌وجود آوریم، مطرح نیست، ما در نظام الهی هستیم و نه بر نظام عالم. موفق باشید

21070
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: ببخشید من چنتا سوال داشتم در خصوص کتاب آشتی با خدا که به صورت مختصر سعی می کنم بنویسم: 1. اینکه جایگاه فکر در خداشناسی کجاست (فکر فقط پله ی اول است برای پذیرفتن خدا و بعد ارتباط با خدا و گذر از فکر یا نیاز به فکر در ابتدای کار هم نیست)؟ 2. فرمودین که من انسان محدودیت ندارد خب این من تا کجا محدودیت ندارد و تا کجا می تواند سیر کند؟ آیا در عالم برزخ و بهشت هم انسان سیر و حرکت دارد اگر دارد تا کجا و این حد داشتن محدودیت نیس؟ آیا انسان می تواند هنوز هم به مقام پیامبری برسد که اگر خیر آیا این محدودیت نیست؟ 3. فرمودین که مخلوقات جلوه ی تنزل یافته ی خداوندند اما خب برای اشیا چیستی تعریف می شود و برای انسان فقط هستی مگر هر دو از یک جنس نیستند پس چرا انسان چیستی ندارد و آن شی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور است که می‌فرمایید 2- ذیل ولایت الهی قرارگرفتن، محدود نیست و تا آخر می‌توان جلو رفت. آری! نبوت و امامت که دو مأموریت خاص‌ برای بشریت‌اند، چیزی نیست که هرکس بتواند به‌دست آورد و اساساً به‌دست‌آوردنی نیست 3- هرموجودی غیر از خدا، از آن جهت که عین هستی نیست، چیستی دارد و در نسبت با حضرت حق، وجودشان نازله است که آن را می‌توانید در بحث «برهان صدیقین» پس از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» دنبال فرمایید. موفق باشید

20938
متن پرسش
سلام استاد: چرا شخصی در آمریکا در بدترین شرایط به وجود می آید و شرایط بر روی او موثر می شود و خودش با دست خودش، خودش را به گنداب گناه می اندازد در حالی که اگر در ایران می بود این گونه نمی شد واقعا چرا؟ لطفا به کتابی ارجاع ندهید و نفرمایید خدا به اندازه توان می خواهد. تشکر از استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک بحث دقیق و عمیق عرفانی است که هرکس قبل از تولدش، خودش زندگیِ زمینی خود را و نحوه‌ی آن را انتخاب می‌کند و خداوند سمیع و علیم جواب طلب او را می‌دهد به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» ‏(50/طه) پروردگار ما کسی است که به هر موجودی خلقتِ مخصوص آن موجود را می‌دهد و پس از آن هدایتش می‌کند. حال اگر کسی طلب خلقت در آمریکا را داشت، خداوند همان را به او می‌دهد، منتها از هدایت او باز نمی‌ماند تا در همان شرایط نیز بتواند حق را از باطل تشخیص دهد. موفق باشید  

20544
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: چند سوال داشتم.: آیا رسیدن به اولین مشاهده قلبی همان لقاء الله است؟ 2. آیا اگر انسان تمام تلاش خود را کند در یک چله می تواند به اولین شهود دست یابد؟ 3. آیا اگر در حین چله خطایی از او سر بزند با جبران آن تمام آثار گناه از بین می رود و چله سالم می ماند؟ ۴. در اولین چله به غیر از انجام واجبات آیا برنامه خاصی برای مستحبات پیشنهاد می کنید؟ 5. آیا انسان در ابتدا فقط باید سعی در عمیق کردن واجبات کند تا با ایجاد عطش کم کم مستحبات به برنامه خود اضافه کند یا در ابتدا باید حداقلی از مستحبات داشته باشد مانند 3 رکعت نماز شفع و وتر؟ از استاد عزیز خواهش می کنم سوالی بدون جواب باقی نگذارند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیر إلی اللّه خداوند با انوار اسماء الهی نظر به انسان می‌کند و این به یک معنا، لقاء الهی است و هراندازه سیر خود را ادامه دهد، آن اسماء با وسعت و شدت بیشتری متجلی می‌شوند. در هر حال، در هر چلّه‌ای انسان باید سعی کند فقط در محضر حق و با در نظرگرفتن رضایت او عمل کند و اگر خطایی غفلتاً سر زد، سریعاً توبه و جبران کند و به چلّه‌ی خود ادامه دهد. در ضمن بزرگان، در چله‌های خود روزه‌داری و قرائت قرآن و کتب عرفانی و نمازهای مستحب را انجام می‌دهند. موفق باشید  

18649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اینکه در روایت آمده است که خدا رزق اهل علم را تضمین کرده است منظور از علم کدام است؟ آیا منظور علوم حوزوی است یا علوم دانشگاهی هم منظور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت هر علمی که نظر به حقایق و سنت‌های الهی در عالم داشته باشد، شامل روایت مذکور خواهد بود اعم از علوم حوزوی و دانشگاهی. موفق باشید

18555
متن پرسش
سلام علیکم: بی شک انقلاب اسلامی به جهت موقعیت توحیدی اش از لحاظ تئوریک با غرب (بیش از پیش) مواجه خواهد شد، حال در این مواجهه به نظر حضرت عالی ما تا چه حد بر دانش های غربی مسلط و آشنایی داشته باشیم؟ به طور مثال آیا صرف ممحض شدن در علوم و معارف اسلامی همچون حکمت متعالیه و فقه اسلامی و نیز تسلط نسبی بر اصطلاحات دانش های غربی می تواند پاسخگوی این نبرد نظری باشد یا اینکه باید تسلط همه جانبه بر تمام اجزاء آن دانش ها اعم از مبانی، مکانیسم و غایات شان پیدا کرد و در تمام جهاتِ دانش هایی مانند علوم پایه، انسانی، تجربی و ... اطلاع کسب کرد؟ اگر پاسخ شما مورد دوم است لطفا در صورت امکان راه حلی ارائه فرمائید. با تشکر فراوان، و من الله التوفیق الطاعة
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده مورد دوم است و اگر مبانی توحیدی خود را بشناسیم و مثل شهید شهریاری‌ها اساس علم تکنیکی را بفهمیم، مرحله‌ی عبور از غرب را به‌خوبی انجام خواهیم داد. به نظر بنده جناب آقای دکتر رضا داوری در کتاب «خردسیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی» متذکر این موضوع است که باید عقل تکنیکی غرب را در این زمانه درست بشناسیم تا گرفتار افراط و تفریط نگردیم. موفق باشید

16384
متن پرسش
با سلام: آیا در عرفان اسلامی رابطه اسماء الهی با ذات حق که عینیت است به این معناست که صفات و ذات عین هم و هر دو اصیل هستند؟ یا ذات حق بذات اصیل و صفات الهی بالتبع ذات متحقق هستند؟ به نظرم این طور میاد که باید صفات الهی «بالتبع» تحقق داشته باشند گرچه صفات و ذات اتحاد دارند، که مقام برزخیت کبری رو بشه برای پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) در نظر گرفت این طور نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غفلت نفرمایید که اسماء الهی همان ذات است به صفت خاص. بنابراین چنین مشکلی در میان نیست. موفق باشید

16314

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: مسیر نظریه پرداز شدن از ابتدا تا انتها چیست؟ و اینکه چارچوب و بنای نظریه پردازی را چگونه می توان پدید آورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این رابطه داشته‌ام، شاید مفید افتد. موفق باشید

15719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
برای مطالعه ی کتاب مبانی عرفان نظری جناب یزدان پناه چه مقدماتی لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین». موفق باشید

14839
متن پرسش
سلام علیکم: مسئله ای است که مدتها ذهنم را درگیر کرده و تقریبا در هر جایی این حرف ها گفته می شود. ما همیشه وقتی از تاریخ قبل از انقلاب صحبت می کنیم (بخصوص زمان پهلوی پدر و پسر)، از نقطه های تاریک آن دوران مانند خیانت ها، مفاسد اقتصادی، زورگویی و دیکتاتوری، سرکوب مذهب، شکنجه و کشتار ظالمانه و هزاران موارد دیگر یاد می کنیم تا 1. مروری باشد بر تاریخ معاصر و 2. عبرتی باشد برای آیندگان. اما وقتی به شرایط کنونی جامعه می نگریم، احساس می کنیم که بعضی از آن نقطه های تاریک، در زمان ما هم دیده می شود، با این تفاوت که در آن زمان دیکتاتوری محض و در این زمان مردم سالاری - در آن زمان لا مذهبی و سکولاریسم و در این زمان حکومت اسلامی بر قرار است. اگر بخواهیم همه این مسائل را در نشست های تخصصی، از روی دلیل و منطق پاسخ دهیم، جواب های زیادی وجود دارد. ولی طیف دیگری که در کف جامعه، مثلا در تاکسی یا نانوایی یا مغاره و جاهای دیگر، نسبت به وضعیت موجود معترضند، نمی شود فلسفه بافی کرد. طبیعتا شما هم با این موارد روبرو شده اید که مثلا می گویند: «خوردند و بردند - در این زمانه فقط پارتی و مسائلی از این دست ...» حال سوال بنده اینست که اگر قرار باشد اختلاس باشد، بیت المال هدر برود، ضعیف کشی باشد، پارتی بازی و تبعیض باشد، منافق و مقدس مآب ها باشند، بی عدالتی باشد، و .... ، پس هدف از تشکیل حکومت اسلامی چه بود؟ مگر غیر از این بود که در مقابل موارد ذکر شده بایستد؟ و سوال دوم اینکه چگونه باید پاسخ مردم را که انصافا در بعضی موارد حق با آنهاست، را داد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت این دو نظام در آن است که نظام شاهنشاهی، خودش عین چپاول و اختلاس و هدردادنِ اموال ملّی بود. ولی نظام اسلامی در صدد اصلاح آن امور است و به همین جهت به جای پنهان‌کردنِ اختلاس‌ها، آن‌ها را علنی می‌‌کند و مجرمان را به مردم معرفی می‌نماید. لذا در عین این‌که ما هیچ دفاعی از بودنِ چنین ضعف‌هایی نداریم، ابداً کلّیّت این نظام را با نظام شاهنشاهی قابل مقایسه نمی‌دانیم و به مردم عادی هم که با همین ادبیات و بدون تعصب سخن بگوییم، با ما همراهی می‌کنند. موفق باشید

13342
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: جایگاه کتاب «مصباح الهدایه» و «رساله الولایه» در سیر مطالعاتی کجاست؟ کی می توان از آن ها بهره برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی مباحث معاد و خویشتن پنهان، از شرح تفسیر حمد امام شروع بفرمایید و پس از شرح «رسالة‌الولایه» به «مصباح الهدایه» رجوع فرمایید. موفق باشید

13063

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر فراوان بابت زحمات شما استاد بزرگوار: سوالی داشتم، ممنون میشم پاسخی مرحمت بفرمایید. می خواهم بدانم چه شرایط و وظایفی در لحظه برایمان نسبت به نماز اول وقت اولویت دارد؟ گاهی پیش می آید که دستوری از جانب مادرم می رسد و نمي دانم نماز را اول بجا بياورم یا دستور مادرم را و یا مواقعی که میهمان می رسد. یا زمانی که با جمعی (که علی رغم تذکر فراوان، میل به نماز خواندن ندارند) بیرون از خانه ام و موقع اذان می شود و اگر بخواهم نمازم را گوشه ای بجا بياورم درگیری یا دلخوری بوجود می آید. پیشاپیش از راهنماییتون ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساس را بر این بگذارید که در اول وقت نماز خود را به‌جا آورید ولی تعصب نداشته باشید. زیرا خداوند در این موارد رخصت داده است که اگر کاری پیش آمد که لازم است نماز را از اول وقت به تأخیر بیندازید، سخت‌گیری نکنید. موفق باشید

12527

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: می خواستم نظر شما را نسبت به تفسیر نسیم حیات بدانم ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شروع می‌تواند مفید باشد ولی مسلّما جواب‌گوی بسیاری از سوالات دقیق جوانان این نسل پرسشگر نمی‌باشد مگر این‌که مطالعه‌ی آن تفسیر مقدمه‌ای باشد برای اطلاعات کلی که در ادامه به تفسیر المیزان رجوع شود. موفق باشید

9491
متن پرسش
با سلام: من هر گاه در امری از خداوند میخواهم که هر چه برایم صلاح است در مسیرم قرار دهد، اگر در آن راه شکست بخورم و یا امکانات لازم فراهم نباشد خیلی سریع ناامید میشوم و دیگر آن راه را ادامه نمیدهم و یا انگیزه ام بسیار کم میشود و دلسرد میشوم و دیگر تلاش نمیکنم و با خود میگویم شاید صلاح نیست، این موضوع باعث شده که حتی دیگر انگیزه ی دعا کردن را هم نداشته باشم چون دائم فکر میکنم که شاید صلاح نباشد و یا از ته قلبم دعا نمیکنم و فقط درخواستم را به خدا میگویم ولی امیدی به اجابتش ندارم. این موضوع بسیاری از فعالیتهای مرا مختل کرده است. حتما شنیده اید که گفته میشود ادیسون هزار بار آزمایش هایش را انجام داد تا توانست برق را اختراع کند، اگر من ادیسون بودم و در همان ابتدای کار به خدا توکل میکردم و صلاح و مصلحتم را از خدا میخواستم با یکی دو بار آزمایش وقتی به شکست میرسیدم دیگر آزمایش را ادامه نمیدادم چون فکر میکردم که لابد صلاح نیست در نتیجه برق اختراع نمیشد. حال سوالی که دارم اینست که چگونه بر خدا توکل کنیم و یا بهتر بگویم چگونه صلاح و مصلحت خود را از خدا بخواهیم و در عین حال با تلاش و پشتکار امورمان را انجام داده و پیگیری کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید مکتب اسلام مکتب عقلانیت و معنویت است و لذا ما بر اساس عقل خود برنامه‌ریزی می‌کنیم و تا زمانی که عقل ما آن کار را تصدیق می‌کند نباید به عقل خود که حجت خدا در نزد ما است پشت کنیم. آری در دل کاری که داریم جلو می‌بریم از خدا میخواهیم عقل ما را منوّر گرداند تا به زیباترین شکل و عقلانی‌ترین نوع کار را ادامه دهیم. موفق باشید
9452

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: جناب استاد، در بسیاری موارد تصمیمات خیلی جدی برای آدم شدن و شروع سلوک میگیرم، بخصوص وقتی بسیاری از مباحث شما بویژه مباحث معصومین و سلوکی را پیگیری میکنم، ولی همسرم با رفتاهایش به راحتی تمامی رشته هایم را پنبه می کن. اخیرا تصمیم گرفته ام برای این کار به مساله طلاق فکر کنم. لطفا کمکم کنید. چون آدم شدن و قیامت و برزخ برایم مهم است به راحتی طلاق خواهم داد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر همسر شما مزاحم فعالیت‌های دینی شما نشود کافی است و لازم نیست با شما همراهی کند او رعایت حرام و حلال خدا را بکند، مستحبات به عهده خودش. موفق باشید
7354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم احادیث طینت در چه مورد است؟در مورد عالم ذر است؟کدام کتاب روایی به این گونه احادیث اشاره دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث طینت غیر از موضوعی است که تحت عنوان عالم ذر از آن بحث می‌شود. در اصول کافی جلد دوم . باب طینت روایات آن هست. موفق باشید
نمایش چاپی