بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27384
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در روایات ما آمده ما روزی طالبان علم را ضمانت کرده ایم پس چه می شود که اکثر طالبان علم در فقر و نداری زندگی میکنن یا داستان های فراوانی که شدت فقر عالمان ما را می رساند به نحوی که مجبور می شوند درس را رها کنن و ده سال از بهترین سالهای خودشون رو کشاورزی کنند و علمایی که مجبور شدن لباس روحانیت رو رها کنند و... بسیار متشکر از شما اگر بهترین و جامع ترین کتاب رو در این زمینه معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم ضمانت روزیِ طالبان علم در راستای باقی‌ماندن آن‌ها در سلوک علمی‌شان محقق می‌شود که آن زندگی ساده و بدون آرزوهای دنیایی است مثل زندگی امام خمینی و آیت اللّه بهجت «رحمت‌اللّه‌علیهما». موفق باشید

27381
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد محترم: ببخشید اگر کسی از دین اسلام به مسیحیت گرویده باشد و آموزه های اخلاقی مسیحیت را برتر بداند، و دلبسته آن دین شده باشد و دلیلش هم این است که مسیحیت باعث رشد اخلاقی وی شده است و به طور کلی تعبد به آن دین پیدا کرده است، چگونه می توان با وی رفتار نمود تا به اسلام برگردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین انسان نادانی که نتوانسته است عظمت‌های همه‌جانبه‌ی اسلام را بفهمد، مسلّم خود را فریب می‌دهد که می‌گوید مسیحیت متوجه‌ی رشد اخلاقی می‌گردد. مسلّم مسیحیت را هم نخواهد فهمید. می‌خواهد هوس خود را دنبال کند. شدیداً باید نادانیِ این‌چنین افراد را به رخ‌شان کشید. البته یک مسیحی که نمی‌داند عظمت اسلام تا چه اندازه است، حکمش فرق می‌کند. موفق باشید

27380
متن پرسش
سلام علیکم: استاد دارم کتاب ادب خیال و عقل و قلب تون رو میخونم چن تا سوال برام پیش اومد: ۱. تفاوت خیال با وهم چیه؟! ۲. چجوری میشه خیال رو تحت کنترل عقل آورد تا متوجه معبود باشه؟! میشه مثالی بزنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سؤال اول را در پاورقی یکی از صفحات می‌توانید به‌دست آورید. ۲. تا آخر کتاب که بخوانید إن‌شاءاللّه مطلب روشن می‌شود. موفق باشید

27379
متن پرسش
سلام استاد عزیز: فرق بین بینونیت صفتی و عزلی چیه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

27378
متن پرسش
با عرض سلام و ادب دو سوال از محضرتان داشتم: ۱. اینکه به عدد نفوس راه برای رسیدن به خدا هست و از طرفی یک دین و یک شریعت، این طور می شود نتیجه گرفت که تفاوت در نسبت برقرار کردن با شریعت است که راه ها مختلف است؟ ۲. در رابطه با بحث تبلیغ بحث روش های سنتی و نوین همچنان مطرح است. سوالم این است در رابطه با استفاده با ابزارهای نوین سنخیت روح حاکم بر دین با این ابزارها چگونه در نظر گرفته می شود؟ چگونه مبلغ سوژه ی تکنیک نشود؟ اگر مباحثی در این زمینه موجود است ارجاع دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حرف خوبی است. ۲. باید بتوانیم در ابزارهای نوین به حکم ولایت اسلامی تصرف کنیم و آن‌ها را تسخیر خود نماییم. شهید آوینی در مقاله «چگونه هنرها را به خدمت اسلام درآوریم» نکاتی در این رابطه دارند خوب است به آن مقاله که در اینترنت هست، رجوع شود. موفق باشید

27377
متن پرسش
سلام استاد: در کتاب شریف مبانی نظری و عملی حب اهل بیت فرمودید که این مودت اهل بیت در آیه قرآن مفهومش اینه که باید مسأله دینداری را به محبت اهل بیت کشید! ولی من سخت گرفتار یه مسأله ای هستم. من خودم اصلا نمیتونم شروع به نماز خواندن کنم و خیلی از گناهان را نمیتونم ترک کنم. ولی شدیداً معتقد و متعصب بروی اهل بیت هستم خصوصا در این تاریخ تعصب عجیب و غریبی بر روی حضرت آقا دارم. تا جایی که وقتی بحث های سیاسی تو خانواده میشه و همه کنایه و طعنه به حضرت آقا میزنن من از شدت اعصاب خوردی نفس تنگی می گیرم و اشکم در میاد و گاهی هم بحث می کنم و ناراحتی خودم را نشون میدم و حتی گاهی اوقات با خانواده قهر می کنم و از غذای خانه هم به نشانه اعتراض نمی خورم. استاد من عجیب داغون شدم! آخه می بینم که اهل خانه نماز میخونن، مسجد میرن، ولی اون محبت و اعتقاده به اهل بیت و در این تاریخ به مظهر انوار اهل بیت که حضرت آقا هست ندارن. بارها شاهد بودم بعضی مسائل که مربوط به حقیقت نوری اهل بیت هست را باور نمیکنن و درست و حسابی براشون ملموس نیست. جریان چیه؟! چرا من که نماز نمیتونم بخونم اما علاقه دارم به اهل بیت و آقا و اونا را تاج سر می‌دونم ولی اونا که به ظاهر دینی هستند به این باور من نرسیدن؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این باید فکر کرد که شیطان، راه‌های مختلفی برای اغوای مردم دارد. عده‌ای را به عبادات ظاهری مشغول می‌کند و از جهت‌دادنِ محبّت‌شان به کسانی که باید محبت بورزند، محروم می‌کند و شما را از حضور در محضر حضرت معبود، محروم می‌نماید. انسان‌های متعادل در ورود به وادیِ عبادت و محبت، موفق هستند. موفق باشید

27376
متن پرسش
سلام: چرا جواب سوالات ما داده نمیشه. حداقل بفرستید به جی میل.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کمی به سؤال‌تان و به جواب ما نظری بیندازید. ببینید چگونه فرصت ما را نسبت به جواب‌دادن به سایر سؤال‌ها محدود می‌فرمایید. مطالب پایین‌ چه چیز بوده است که در سؤال‌تان مرقوم نفرموده‌اید؟! موفق باشید

سلام استاد: نظرتان در مورد مطلب پایین چیست؟ نگاهی عوامانه و ایستا!

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام مطالب؟!! موفق باشید

27375
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد محترم: اینکه در پاسخ به سوال حقیر در مورد وسواس فرمودید، خود آن فرد باید به این مطلب برسد که یک فرد متدین را ملاک اعمال خود قرار دهد و در اموراتش مانند او عمل کند و نه طبق توهماتش؛ واقعا چطور می شود که فرد به این دست یابد، که یک فرد متدین را ملاک اعمال خود قرار دهد؟ چطور او را باید به این باور رسانید؟ وظیفه خانواده اش در این رابطه چیست؟ آیا صلاح است آن شخص چون به علت بروز نوعی اختلالات رفتاری یا بهتر بگویم بروز و ظهور نوعی رفتارهای غیر طبیعی، برای مدتی خانه نشین شود؟ اگر بله به چه نحو که آسیب هم نبیند و گستاخی هم نکند؟ اگر نه، پس چه باید کرد؟ با توجه به اینکه با رفتن به بیرون از منزل، نوعی تصویر بد از وی در ذهن دیگران نقش می بندد، به دلیل کارهای غلط و غیر معمول. ممنون می شوم جزئی تر پاسخ دهید، با تشکر فراوان. ارادتمند
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این امور هم روان‌پزشکی و هم عزیزانی که در روش‌های سنتی کار کرده‌اند، ورود کرده‌اند. یا باید به روان‌پزشک رجوع کنند و یا با مؤسسه‌ی «إنشاء» تماس بگیرند. شماره‌ی تماس 09135553661 می‌باشد. موفق باشید

27374
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: لطفا پاسخ بنده رو بفرمایید برام حیاتی هست. آیا علامه حسن زاده رساله دارن و میشه از ایشون تقلید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که حضرت استاد در امور فقهی نیز مجتهدند، ولی رساله ندارند و واردِ فتوا نشده‌اند. موفق باشید

27373
متن پرسش
سلام: پیرو پاسخی که به یکی از خوانندگان سایت دادید که در مورد کتاب «تفکر زائد» پرسیده بودن من حدود چهارده سال پیش با این کتاب آشنا شدم و همون موقع که خوندم متوجه شدم که این کتاب کتابی در کنار بقیه کتاب ها نیست بقیه کتاب های دکتر مصفا رو هم خوندم هرچند می دونستم این خوندن ها الکیه حرف همونیه که در کتاب «تفکر زائد» گفته شد تقریبا بعد از اون کتاب هیچ کتابی نخوندم. حتی کتاب های شما رو هم می خونم دقیقا می بینم وقتی در خودشناسی مقداری بحث مسئله اوج می گیره بحث همون تفکر زائده اینکه انسان باید برای برطرف شدن این گرفتاری هزینه بده رو در این مورد بنظرم چندان کوتاهی نکردم هزینه مالی، جانی، ابرویی،... انگار هیچ چیز دیگه ای مهم نبود، به جد می گویم حتی اگر هزینه رفع این مشکل صد بار کشته شدن هم بود حاضر بودم آن را بپردازم ولی این مشکل و این جهنم رفع نشد. چند اشاره به این موضوع بعد خوندن این کتاب هرکتابی می خوندم آخرش دقیقا به همین نکته می رسیدم. نمونه بارز و کامل: ادیپ شهریار که با فهمیدن واقعیت چشمان خود را کور کرد و از شهر گریخت ... نمونه: زشترین انسان (در کتاب چنین گفت زرتشت آن نویسنده ملعون) که به زرتشت گفت من زشترین انسان هستم من قاتل خدایم و هیچ چشمی یارای دیدن مرا ندارد و زرتشت پس از دیدن او سه روز بیهوش شد. نمونه: دیوی که در مثنوی بدنبال آینه بود و ... نمونه: احادیث درباره حضور قلب در نماز و اینکه از نماز اون مقدار قبوله که حضور قلب داشته باشی نمونه: کتاب چهل حدیث و ... مواردی که درباره ضبط خیال ذکر کرده اند. در کتاب های شما هم دیدم در کتاب شرح جنود عقل امام بعد از چند جلسه به همین موضوع اشاره کردید که بدون این موضوع بقیه یافته ها دردی دوا نمی کند (تقریبا به این مضمون در ذهنم مونده) شاید آن حدیث اگر بنی فاطمه او را بشناسند بحرص او را تکه تکه خواهند کرد. نیز از همین جنس باشد دوبار به وضوح و حضور با این زشت ترین انسان روبرو شده ام. لحظه ای که حس می کنی کاش در بدترین جای جهنم نقطه ای باشد و بتوانی از زشتی آنچه که هستی به آنجا پناه ببری در ابتدا بسیار متعجب بودم که چرا چنین حقیقتی را در کتب های اسلامی نیاورده اند (دکتر مصفا چندان رنگ مذهبی ندارند فقط با مسائل مذهبی به هر دلیل به تقابل بر نمی کنند) تا اینکه بعضی اشاره ها رو در جاهای مختلف دیدم. آنجایی که حداد به شهید مطهری در مورد حضور در نماز تذکر می دهند و... البته پس از آشنایی با آثار شما (ادب خیال و ..) دیدم شما به این مورد توجه دارید و البته آثار مصفا و کریشنا مورتی رو هم معرفی کرده و روی آنها تاکید هم دارید با توجه به اینکه جوابی برای این موضوع نداشتم هیچگاه مطرحش نمی کردم و اولین باره که به این صورت مطرحش کردم مشکل من اینه که به اون نتیجه ای که باید نرسیدم و در این مورد از شما کمک می خوام. چکار باید کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی مهم کتاب «تفکر زائد» آقای مصفّا در این است که به خواننده‌ی خود تذکر دهد چگونه با آنچه اندیشه‌ی صحیح را به حاشیه می‌برد و انسان را با آن حاشیه ها درگیر می‌کند و از هدف اصلی و اندیشه‌ی جهت‌دار بازش می‌دارد و فکر می‌کنم با توجه به این امر، انسان سعی می‌کند از هر کتابی و از هر گفتگویی و حتی در ارتباط با خود، راه را گم نکند. این چیزی است شبیه سخن مولانا که می‌گوید: «رهروِ پیغمبرانی رَه سپر / طعنه‌ی خلقان همه، بادی شمر». آقای مصفّا در کتاب «همراه با پیر بلخ» بحث تفکر زائد را بیشتر تفصیل می‌دهند. ایشان نخواسته‌اند در جای یک انسان راهنما به امور قدسی بنشینند، بلکه تحت تأثیر کریشنامورتی، روشِ برخورد با موضوعات را آزاد از تفکر زائد با خواننده در میان می‌گذارند. موفق باشید

27371
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به این که امروز در مساجد نماز های ظهر و عصر را پشت سر هم می‌خوانند ولی پیامبر عموما هر نمازی را در وقت خود می‌خواند حالا اگر کسی بخواهد به سنت پیامبر عمل کند از نماز جماعت محروم می‌شود حال فضیلت جماعت بیشتر است یا به وقت خود نماز را خواندن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید از مرجع تقلید خود سؤال بفرمایید. موفق باشید

27370
متن پرسش
سلام: اینجور که من متوجه شدم، علامه جوادی آملی برای دینی شدن علوم شرایط و لوازمی را مد نظر دارد، پس چه طور شما به این نتیجه رسیده اید که ایشون علوم غربی را پذیرفته اند! واسه من این بحث یه کم مبهم هست، لطفا کامل توضیح دهید. مثلا آیا امکان داره تمام دستاوردهای علمی غرب به خاطر نوع نگاهش به واقعیت های عالم همگی پوچ و بی فایده باشد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود علامه جوادی آملی جملاتی دارند حاکی از آن‌که این علوم نظر به آثار خداوند است. شاید آن‌که می‌فرمایید، مربوط به علوم انسانی باشد که فرموده‌اند باید دینی شود. موفق باشید

27369
متن پرسش
سلام علیکم: من چند شب پیش خواب دیدم که به کرونا مبتلا شده و مرده ام، با توجه به اینکه همیشه خواب های من به حقیقت می پیوسته است، آیا می توان گفت که این خواب هم حقیقت دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. چون از علم تعبیر خواب بهره‌ای ندارم. موفق باشید

27367
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: آیا شما اگر بخواهید کتابی هدیه بدهید کتاب سه دقیقه در قیامت رو هدیه می دهید؟ واقعا نظرتون رو راجع به هدیه دادن این کتاب فقط میخوام بدونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته کتاب خوب و متوسطی است. برای هدیه‌دادن کتاب «نخل و نارنج» از آقای یامین‌پور و کتاب «روزهای بی‌آینه» خاطرات همسر شهید لشگری برای خواهران را ترجیح می‌دهم. موفق باشید.

27366
متن پرسش
سلام و عرض ادب: در آیه ۷۰ سوره هود در ملاقات فرستادگان خدا با جناب ابراهیم، اشاره به «نکرهم» یعنی ناشناس دارد. تلویحا به این معنا که جناب ابراهیم، متوجه نبود که آنها فرستادگان خدا هستند و البته قرائن دیگری نیز در خود همین آیه مبنی بر عدم تشخیص جناب ابراهیم بر اینکه آنها فرستادگان خدا هستند وجود دارد. از طرفی در آیه ۷۷ همین سوره و هنگامی که فرستادگان خدا به جناب لوط وارد شدند، اولا از «نکرهم» و یا لفظی که حکایت از ناشناس بودن فرستادگان خدا از نظر حضرت لوط بکند وجود ندارد و ثانیا از اندوهگین شدن زاید الوصف جناب لوط (بخاطر احتمال بد رفتاری قومش با مهمانان بسیار شریفش) بر میاید که کانه می دانست که آنان فرستادگان خدا هستند! اینکه جناب لوط مثلا می دانست که فرستادگان هستند و جناب ابراهیم نمی دانستند و بحث مقایسه ای دو پیامبر (ص) از سویی که با توجه به اینکه مقام پیامبری جناب لوط در ذیل مقام حضرت ابراهیم بوده است! از سویی دیگر جدای از مقایسه این دو پیامبر عزیز خدا، آیا در ساحت مقام حضرت ابراهیم و نشناختن فرستادگان خدا، اصولا جایگاهی دارد یا خیر! و با این نشناختن اصلا موضوعیتی ندارد!؟ البته در مقایسه بین این دو پیامبر در آیه ۸۱ همین سوره، فرستادگان خدا در ملاقات با جناب لوط اشاره به اینکه رسولان از سوی خدا هستند می‌شود؛ البته با نگاه به تقدمی و تاخری آیه، شاید بتوان این نتیجه را گرفت که ابتدا به ساکن، فرستادگان به جناب لوط خود را معرفی نکردند که چه کسانی هستند ولی بعد گفتند؛ ولی مطابق سیر منطقی آیه علیرغم بازگو نشدن مقام فرستادگان خدا از سوی ایشان، لکن گویی جناب لوط، آن مقامات را شناخته هست؛ ولی همانطور که عرض شد اصلا بدون مقایسه این دو پیامبر، با توجه به مقام عظیم جناب ابراهیم (شیخ الانبیا)، چرا حضرت ابراهیم ( ص) متوجه نشد که آنها فرستادگان خدا هستند؟ به المیزان مراجعه کردم. آنقدری که به ترسیدن و یا نترسید جناب ابراهیم در این آیه، پرداخت، کمترین اشاره ای به موضوع عدم شناخت حضرت ابراهیم نسبت به فرستادگان خدا، بحثی به میان نیامد. خواهشمند است با مقایسه و یا بی مقایسه (بین دو پیامبر خدا) نسبت به این بحث که چرا جناب ابراهیم فرستادگان خدا را نشناخت، توضیح دهید؛ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که آن دو فرشته بنا به مصلحتی خود را به حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» معرفی نکردند؛ بحثی نیست تا «اوّاه» بودن و دلسوزبودنِ آن حضرت به ظهور آید. ولی همان‌طور که متوجه شده‌اید نگرانی حضرت لوط «علیه‌السلام» به جهت فرشته‌بودنِ آن فرشتگان نبود، بلکه به جهتِ مردبودن و زیبابودن‌شان بود و به همین جهت وقتی حضرت لوط «علیه‌السلام» در آخر نگران شدند، آن‌ها خود را به عنوان فرشته معرفی کردند. موفق باشید

27365
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه شخصیتهایی مثل امام، آقا، شیخ زکزاکی و شهید سلیمانی بعنوان انسان های نمونه مکتب اسلام و اهل بیت توانستند در مدیریت اجتماع مومنین و جامعه خود به توفیق برسند و صرفا به آنها به چشم یک رییس و فرمانده نگاه شود و زیر مجموعه ها و ملتهای آنها آن نوع رابطه رئیس و مرئوس را با ایشان نداشتند و حس نمی کردند مثل رابطه زیر مجموعه ای با مدیر خویش هست بلکه ارتباط قلبی داشته و خود را در تاریخی حاضر دیده و می بینند که این بزرگواران به آن بشارت می دهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است حتی از امام صادق «علیه‌السلام» داریم: «و اذا قامَ القائِمُ بَعَثَ في اقاليم الارض، في كلّي اقاليم رَجُلًا، ثم يَقُولُ لَهُ، عهدُكَ في‏ كفّك‏، فأذا وَرَدَ عَلَيكَ ما لاتفهمَه و لاتعرفُ الْقَضاء فيه، فَانظُر الي كفّك وَ اعمَل بِما فيها»[1] وقتى قائم قيام كند به هر ناحيه از نواحى زمين كسى را مى ‏فرستد و مى ‏گويد تعهّد و پيمانت - دستورالعمل تو- در كف دست تو است، چون امر مهمّى به تو روى آورد كه تو آن را ندانى و در انجام آن سرگردان شوى به كف دستت بنگر و تصميم خود را بگير و عمل كن‏. این یعنی یاران امام همچون بزرگانی که نام بردید خود را در تاریخ حضور امام حاضر می‌یابند و مطابق روح آن تاریخ عمل می‌کنند. موفق باشید

 


[1] - بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵- محمدبن ابراهيم نعمانى، الغيبه، ص ۳۱۹ ..

 


27364
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت آقا در بیانات روز نیمه شعبان فرمودند و نقل قول از یک سناتور غربی کردند که غرب وحشی زنده است و باطن توحش در حال طلوع در غرب هست. واقعا آیا این زنده شدن غرب وحشی را می توان گفت ریشه در همان نگاه عالم مدرنیته به انسان دارد که معتقدست انسانها را باید از توحش به تاهل و سپس به تمدن رساند؟ یعنی ابتدای امر هم انسان را در توحش می بیند که باید با علوم تربیتی او را به اهلیت رساند و سپس با علوم اجتماعی، او را به تمدن و جامعه آورد؟ این نوع نگاه هر چند بخواهد انسان را متمدن کند ولی نهایتا انسان آن خلیفه الله و محل ظهور جامع اسماء الله و آیینه تمام قد خلقت خالق حکیم نیست، بلکه در مرحله توحشی است که باید اهلی و متمدن شود تازه در مرحله تمدن بکوشد که ارضای امیال و آرزوها کند و صورت ساخته خود را مبنی بر ارضاء امیال و طلب ها بر نظام عالم حاکم کند چنانکه حضرتعالی به ظرافت با اشاره و بیان تفسیری آیه قرآن در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم اشاره فرمودید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است برای درک روح غربی برخورد غربِ مهاجم را به سرزمین سرخپوستان مطالعه کنید. شهید آوینی در مقاله‌ی «چگونه هنرها را در خدمت اسلام درآوریم» اشاره‌ای گذرا ولی حکیمانه به این امر دارد. موفق باشید

27363
متن پرسش
سلام علیکم: آیا این سخن درست است که بگوییم: (دل هم برای خود منطقی دارد که عقل از آن بی خبر است) یا این سخن صرفا یک شعار و یک سخن ذوقی است؟ اساسا دوگانه عقل و قلب و یا عقل و دل درست هست با وجود اینکه در معارف اسلامی داریم قلوب یعقلون بها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قلبی که تعقل کند و به معرفت خاصِ آن‌چنانی برسد، غیر از آن نحوه تعقلی است که انسان با مفاهیمِ حقایق ارتباط دارد، هرکدام در جای خود لازم است. ولی واقعاً در ادامه، راه‌هایی هست که معرفتش خاص می‌باشد. عرایضی گذرا در جلسه‌ی ۶ شرحِ «مناجات التائبین» شده است. موفق باشید

27361
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. میشه شاگرد خصوصی تون بشم؟ !شرایط این که کسی بخواد شاگرد خصوصی تون بشه چیه؟! من ساکن مشهد هستم و بعضی از کتابهای شما را که به آن دسترسی دارم را مطالعه کرده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آن بود که با اُنس با معارف الهیه هرکس خودش خود را می‌یابد و در این رابطه حضرت آیت اللّه بهجت «رحمت‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند: علمِ تو استاد توست. پیشنهاد ما دنبال‌کردنِ سیر مطالعاتی بر روی سایت است. موفق باشید

27360
متن پرسش
سلام علیکم: گناهان گذشتم خیلی اذیتم میکنن تاجایی که وقتی می بینم رشدی نمی کنم بنا را براین می گذارم که شاید بخاطر آن گناهان باشد تا جایی که وقتی دارم با خدا صحبت می کنم یا عبادتی انحام میدم آن گناهان جلوی چشمم می آیند و حالم را بدتر می کند، در حالی که در صوت شرح مناجات شعبانیه شما شنیدم که گفتین وقتی توبه کردین یعنی بخشیده شدین. چیکار کنم؟!چجوری میتونم دیگه به گذشتم فکر نکنم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بدانید یاد گناهانی که توبه کرده‌اید را، در محضر خدا باز به یاد آورید، جفا به حضرتِ توّاب رحیم است؛ آرام‌آرام از این حالت عبور می‌کنید. موفق باشید

27359
متن پرسش
سلام استاد: چرا در مناجات شعبانیه از خدا می‌خواهیم شنوای دعایمان باشه در حالی که میدونیم داره میشنوه؟ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَاسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح آن دعای جلیل‌القدر عرض شد واژه‌ی «استماع» به معنای توجه است و نه گوش‌دادن، لذا در قرآن داریم: «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (اعراف/۲۰۴) یعنی وقتی قرآن خوانده می‌شود به آن توجه کنید. و در همین رابطه در دعای مذکور از خدا می‌خواهیم با عنایت خود به شما توجه کند و نظر مبارکش را به شما مبذول دارد. موفق باشید  

27358
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله خدا قوت و عمرتون با برکت. استاد، من یه سوال دارم این که آیا برنامه ریزی کردن به خصوص در زمینه مطالعه کتاب با اینکه آدم باید حس و حال مطالعه داشته باشه منافاتی داره. حقیقتش من چند سالی هست که خیلی کتاب میخونم مذهبی، اجتماعی، شعر و....اما هیچ وقت نمیتونم برنامه ریزی کنم براش. مثلا شما به دوستان می فرمایبد که سیر مطالعاتی شما را دنبال کنن من هم چندین بار خواستم این کار را انجام بدم و برنامه ریزی کردم منتها اصلا نمیتونم مطابق برنامه پیش برم مثلا یه مدت فقط دلم میخاد شعر بخونم و حس و حال شعر دارم، یه روز حالم فقط با مطالعه ی کتابای شما خوب میشه، یه دفعه حس و حال خوندن کتابای مثلا دکتر شریعتی را دارم. خلاصه که در یک هفته ممکنه من چند کتاب را نبمه خوانده داشته باشم. آیا این روش من بی نظمی فکری یا توجه زیاد به حس و حال دلم آیا درسته که حسم من را به یه سمت بکشونه یا باید دلم را مدیریت کنم و برنامه منظم داشته باشم؟ ممنون از راهنمایی تون. عاقبتتون به خیر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر می‌خواهید مسیرتان بالاخره به سوی تفسیر «المیزان» و قرآن و به روایات بیفتد؛ آن مقدمات و سیر مطالعاتی را با یک برنامه‌ی جدّی دنبال بفرمایید. موفق باشید

27357
متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقتی روزه می گیرم کلا یا بیحالم یا خوابم و از برنامه هام عقب میمونم. آیا این چند روز باقی مانده از ماه مبارک شعبان رو روزه بگیرم یا به برنامه هایم برسم؟! بعدم سوال دیگه این که چگونه نفس خود را تسلیم روزه کنیم تا بتونه حقیقت روزه رو بشناسه و از روزه فقط گرسنگی و تشنگی رو متوجه نشه؟! خداوند خیر دنیا و آخرت به شما عنایت کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهتر است به کارهایتان برسید. ۲. در ماه رمضان نیز به خودتان سخت‌گیری نکنید که روح‌تان از نشاط و اُنس با خانواده فرو افتد. موفق باشید

27356
متن پرسش
سلام علیکم: و... آتشی بر جان است که شعله های آن از سرزمین آشنایی با حق تا صحرای ظلمت گونه دنیا وسعت یافته و سراپای هستی را در عمق وجود صدا می زند. از پیله های خواسته های خود خسته و بسوی ساحل انس با حق موج سوار امیدوارانه به افق می نگرد. دستی به عقل (فلسفه، کلام و...) و دلی به قرآن عشق، نهج البلاغه و زبانی در پی گفت عاشقانه (ادعیه اهل البیت (ع)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها برای تو این غزل را دارم که مولوی برای شمس از عمق جانش به ظهور آورده است. موفق باشید

خوش خرامان مي روي اي جان جان بي من مرو

اي حيات دوستان در بوستان بي من مرو

اي فلک بي من مگرد و اي قمر بي من متاب

اي زمين بي من مروي و اي زمان بي من مرو

اين جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است

اين جهان بي من مباش و آن جهان بي من مرو

اي عيان بي من مدان و اي زبان بي من مخوان

اي نظر بي من مبين و اي روان بي من مرو

شب ز نور ماه روي خويش را بيند سپيد

من شبم تو ماه من بر آسمان بي من مرو

خار ايمن گشت ز آتش در پناه لطف گل

تو گلي من خار تو در گلستان بي من مرو

در خم چوگانت مي تازم چو چشمت با من است

همچنين در من نگر بي من مران بي من مرو

چون حريف شاه باشي اي طرب بي من منوش

چون به بام شه روي اي پاسبان بي من مرو

واي آن کس کو در اين ره بي نشان تو رود

چو نشان من تويي اي بي نشان بي من مرو

واي آن کو اندر اين ره مي رود بي دانشي

دانش راهم تويي اي راه دان بي من مرو

ديگرانت عشق مي خوانند و من سلطان عشق

اي تو بالاتر ز وهم اين و آن بي من مرو

27354
متن پرسش
سلام. ببخشید من چند بار این رو فرستادم جوابش نیومد ۲۷۳۲۵ علتش چیه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این سایت، تنها به سؤالاتی می‌تواند جواب دهند که کاربران محترم نسبت به مباحث مربوط به موضوعات کتاب‌هایی که بر روی سایت هست، برایشان سؤال پیش آمده باشد. موفق باشید

نمایش چاپی