بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17634
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد وقتی می گوییم بنده در سلوک شکست سنگین خورده ام و از این رو ناامید از رسیدن به قرب الی الله هستم، در پاسخ می گویند: ناامید نباش و باز توبه کن و تلاش کن. اما این پاسخ ها تحریک کننده نیست و انفعال پدید آمده را رفع نمی کند. لطفا راهنمایی دیگر بفرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر قرآن نفرمود: «لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ (87)/یوسف) از مددهای الهی هرگز مأیوس نباشید و تنها کافران‌اند که از کمک‌ها و نسیم‌های پروردگارشان مأیوس‌اند. پس «بیا ای دل که امشب در بکوبیم / بیا این‌بار محکم‌تر بکوبیم». خود را جمع و جور کنید و با جدّیت تمام سیر مطالعاتیِ روی سایت همچون یک طلبه دنبال کنید، بدون آن‌که گرفتار آرزوهای بلند باشید. موفق باشید

16501
متن پرسش
سلام: آیا این برداشت درست است؟ معرفت نفس؛ معرفتیست که با یک برنامه عملی و نه علمی بدست می آید. هرچقدر که انسان بتواند با عمل و مجاهده زنگارهای نفس را بزداید و موجب تجرد بیشتر نفس شود، در نهایت به شهود بلاواسطه نفس نایل می شود و از این طریق می تواند حق را هم بشناسد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در صورتی که با معارف لازم نظر و توجه به حق را مدیریت کنند تزکیه با رویکرد قرب به حق کارساز است. موفق باشید

15892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ۱. برنامه اسلام برای شادی و مجالس عروسی بدون گناه و معصیت چیست؟ چون بالاخره باید مجلس عروسی همراه با شادی باشد ولی باید چگونه شادی و به چه نحوی باشد؟ ۲. اصلا نیاز به گرفتن عروسی می باشد؟ (راهکار جنابعالی برای نحوه عروسی گرفتن چیست؟) لطفا کمی توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای شروع یک زندگی چنان‌چه با شادی اطرافیان همراه باشد، سیره و سنت پسندیده‌ای است به طوری‌که استفاده از وسایل شادی را نیز بسیاری اجازه داده‌اند. حتی بعضاً رقص مرد برای مرد و یا زن برای زن را جایز می‌دانند. البته هرکس در این مورد باید با نظر مرجع تقلید خود عمل کند. موفق باشید

15430
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: بحثی داشتیم با بعضی از دوستان در باب حقیقت ایمان. بنده آنجا استدلال کردم که ایمان حقیقی ذات بینی است چه این ذات بینی خودآگاهانه باشد و صورت علم حصولی داشته باشد چه به علم حضوری و بدون آگاهی تفصیلی به علم حصولی. می خواستم آنچه می دانم و نوشتم را به نظر حضرت عالی برسانم تا مطمئن شوم در فهم بنده از حقیقت ایمان خللی وارد نیست! تمام اون چه ما نشانه های ایمان می دانیم مثل عقیده، نماز، روزه و ... علت حقیقی ایمان (به معنای حقیقی اش) نیستند! بلکه علل معد هستند! معنای این حرف این است که کسی می تواند نماز و روزه بگیرد اما به ایمان حقیقی نرسد. برای همین هم در اسلام می خواهیم که عبادات ما مقبول درگاه حق شود. لذا است که در قیامت بسیاری از کسانی که در عمرشان عبادت کرده اند و به زعم خودشان به خدا اعتقاد داشته اند کر و کور و کافر محشور می شوند و ... البته آنچه که از معنای حقیقی ایمان گفتم اخص از سعادت است! چون انسان می تواند ایمان حقیقی نیز داشته باشد اما به خاطر گناه های بزرگ ایمانش حبط شود و در نهایت به شقاوت دچار شود. یعنی غیر از ایمان قلبی اعمال و اخلاق نیز مهم است. یعنی حکم ایمان باید به اخلاق و اعمال سرایت کند. اما بر عکس، اگر کسی اخلاق و اعمال خوبی داشته باشد ضرورتا مؤمن نیست و ضرورتا به حقیقت ایمان نمی رسد. این فرد در قیامت از مواهب اخلاق و اعمال خوب خود برخودار می شود اما چون حقیقت ایمان را درک نکرده به بهشت ایمان که بالاترین بهشت است وارد نمی شود. بهشت ایمان نیز بسته به مقداری از حقیقت که فرد از ذات پدیده ها ادراک کرده مراتب مختلف دارد. عرفا می گویند که مثلا ادراک عقلی و قلبی حقیقت توحید و معاد چه از طریق برهان و چه از طریق عرفان خود درهای خاصی از بهشت را به روی انسان باز می کند. لذا کسانی که حقیقت و ذات بعضی از اشیاء را نشناخته اند به همان میزان از نعمات خاص آن حقیقت محروم می شوند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه‌اید ایمان حقیقی یعنی آن‌که قلب، متوجه‌ی حقیقت یعنی ذاتِ اسماء الهی شود، به همان معنایی که قرآن به اعراب به جهت آن‌که فقط تسلیم احکام الهی شده‌اند، می‌فرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في‏ قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (14)/ حجرات) ملاحظه می‌کنید که بحث ایمان را به قلبْ مرتبط می‌کند، یعنی به محلی که انسان با حقیقت اُنس وجودی می‌گیرد. آری! آخر آیه می‌فرماید که اگر از خدا و رسول تبعیت کنید، اعمال‌تان بی‌جواب نمی‌ماند ولی موضوعِ ایمان که با اُنسِ قلبی پیش می‌آید، چیز دیگری است. موفق باشید

14375
متن پرسش
سلام بر استاد: با توجه به سوال شماره 14355 که دوستی بیان کرده بودند که: (اخیرا متوجه شدم که من جایی نیستم، بلکه من فضایی هستم که کل این دنیا و اتفاقات درش رخ میده، به تعبیر دیگه من کل این فضای آگاهی هستم و همه ی اتفاقات در درون من رخ می دهد: 1. آیا درک من درست است؟ 2. اگر اینطور است چرا توجه من به بدنم بیشتره و مثلا من وزش باد بر روی گیاه را احساس نمی کنم ولی بر روی پوست خودم را احساس می کنم. 3. چکار کنم توجهم نسبت به بدن کم شود؟ و شما در جواب فرموده بودید: 1. به نظر بنده درک جنابعالی در این مورد خوب است 2- چون نفس متوجه است با ابزاری مثل بدن به کمالات خود می‌رسد، نسبت به آن حساس است 3- با رعایت حرام و حلال الهی امیال سرکش نفس کنترل می‌شود.) سوال اینجانب: آیا این طرز تفکری که برای این دوست عزیز ایجاد شده همانند تفکر سوفسطائیان که همه چیز را در درون خود می دانستند و عالم خارج را قبول نداشتند نیست؟ آیا اینکه دوست عزیز که فکر می کند «همه ی اتفاقات در درون من رخ می دهد» نوعی توهم همانند توهم سوفسطائیان و انکار عالم خارج و به عبارتی انکار بدیهیات نیست؟ آیا این تایید شما بر این طرز تفکر، به اشتباه تایید سوفسطاگری و توهمزدگی نیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر این‌طور فرض کنیم که انسان تماماً آگاهی است و هر آن‌چه از بیرون می‌شناسد معلوم بالعرضِ اوست و معلومِ بالذات او همان آگاهی نسبت به حقیقت است، این خوب است. ولی اگر این‌طور فرض شود که واقعیتی در بیرون نیست و آگاهی ما ساخته‌ی ذهن ما است همان سوفسطایی‌گری است که جنابعالی متذکر آن هستید. موفق باشید

13746
متن پرسش
سلام خدمت استادگرامی: من تازه وارد این مسیر شدم، خیلی عالیه، ولی مدام دلسرد می شوم، مثل این میمونه که شیطان سنگ میندازه، با۴ نفر از دوستان خویشتن پنهان رو مباحثه می کنیم، استاد نداریم و واقعا سخته. دوستان هم مثل من سرد و گرم میشن، لطفا کمک کنید که انگیزه و ارادمون بیشتر بشه. اجرتون با صاحب الزمان. یکی از دوستان در جلسات حضوری شما بودن و خیلی کمک میکنن. سپاس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید بعد از شرح صوتی «ده نکته» و «برهان صدیقین» کتاب «معاد» را  با شرح صوتی آن دنبال فرمایید و بعد به کتاب «خویشتن پنهان» بپردازید و درکتاب «خویشتن پنهان» صفحات 41 تا 59  را پس از مطالعه‌ی کامل کتاب مطالعه فرمایید زیرا بنا بود نظر علامه طباطبایی در پاورقی بیاید که اشتباهاً در متن آمده. موفق باشید

13715
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: استاد محترم چند وقتی است که با توجه به مطالبی که در معرفت نفس مطالعه کردم و آنچه از اطراف می بینم دچار احساس بدی به خود شده ام هر چه نگاه می کنم می بینم هیچ توشه ای در اعمالم برای مرگم ندارم نه در اخلاق نه عبادات و نه سیر معنوی. به زندگی اولیا و شهدا نگاه می کنم می بینم من چه کردم؟ هیچ. هرچه فکر می کنم می بینم چه فاصلۀ عمیقی وجود دارد میان امروز من و آن مکان متعالی. آنقدر فاصله با امام زمان علیه السلام حس می کنم که خودم را لایق نمی دانم با ایشان صحبت کنم. این حال برایم سودی ندارد و حرکتی ایجاد نمی کند فقط به هر بهانه ای بر حال خودم اشک می ریزم و افسوس می خورم. اما نمی توانم از آن رها شوم چون هر چه نگاه می کنم می بینم این همه فاصله حقیقت است و با توجه نکردن به وضعیتم خودم را فریب می دهم. چطور از این فضا عبور کنم؟ محتاج دعایتان
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. گفت «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست» ما به حکم وظیفه باید عمل کنیم و به امید رحمت الهی کار را ادامه دهیم؛ عمده صبر و استقامت در رعایت واجب و حرام و تکالیف الهی است که مس وجود انسان را پس از مدتی به کیمیا تبدیل می‌کند. موفق باشید

13125
متن پرسش
سلام: شما در پاسخ به سوال 13109 فرموده ايد كه مسئله عمیق‌تر از آن است که با تصور نفی نظام اسلامی مشکل حلّ شود. چه چيزي بدتر از اينكه با شكل گيري نظام به اصطلاح اسلامي، از دين استفاده ابزاري شد و وجهه ي روحانيت و دين تخريب گشت و دين گريزي تا اين سطح افزايش پيدا كرد. چه دليلي بهتر از اينها براي نفي نظام به اصطلاح اسلامي شما؟ اين نظام آمده كه احكام اسلام از جمله قسط و عدالت را پياده كند؟ يا با ضربه وارد كردن به اسلام و دامن زدن به دين ستيزي در جهان، آبروي دين را ببرد و آن را حداقل از قلوب عده اي از مردم ريشه كن كند؟ اهداف انقلاب موارد بالا بوده يا اين انقلاب و نظام اهدافش مقدس بوده ولي نتيجه ي عكس داده،‌ چيزي كه الان در جامعه فعلي اثراتش را مشاهده مي نمائيم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً دشمنان اسلام با مشکلاتی که برای نظام اسلامی ایجاد کردند همین را می‌خواستند که جنابعالی و امثال جنابعالی بدان رسیدید و از حقیقت بزرگی که در تاریخ شما در حال وقوع است با یک ظاهربینی، غافل شدید. در حالی‌که انقلاب اسلامی عزیز در این تاریخ چهره‌ی زیبای خود را در 8 سال دفاع مقدس از یک‌طرف، و در شخصیت‌های بزرگواری همچون شهید رجایی و باهنر از طرف دیگر، نشان داد. گویا فراموش کرده‌اید که یک تمدن به صورت یک فرایند و در طول زمانی طولانی آرام‌آرام خود را جایگزین تمدن ظلمانی قبلی می‌کند. موفق باشید

9163

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد من طلبه حوزه خواهران هستم و خیلی علاقه مند به بحثهای شما، به نظر شما اگه من توی بانک استخدام بشم و کنارش دروس حوزوی (پاره وقت) و مباحث شما را دنبال کنم برام خوبه یا نه؟ دلم میخواد توی هزینه های زندگی کمک خانوادم باشم، وضع مالی ما در حد متوسطه. فکر کنید دخترتون ازتون این سوال را میپرسه، خواهشا صراحتا بهم جواب بدین. ممنونم، التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هیچ اشکالی در این کار نمی‌بینم و فکر می‌کنم بتوانید در این مسیر حیات فعّالی به‌دست آورید. موفق باشید
8340
متن پرسش
سلام علیکم حرف زیر از اشو هست نظرتان راجب اشو و عقایدش چیست و ایا حرف زیر درست است؟ رفتن به مکان های مقدس بخاطر نبود عشق است و اینکه تو در جستجوی خدا هستی .خدا چیزی نیست جز یک جایگزین برای عشق گمشدگان و وقتی دل سرشار از خداست نیازی به جستجو دیگر نیست . و در جاهای دیگه میگه عیسی مسیح به صدای درون خود گوش کرد و پیروانش به تقلید از کتابش و چه بهتر که پیروانش به صدای درون خودشان گوش میدادند.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این حرف‌ها ریشه در نگاه سوبژکتیویته دارد که همه‌چیز را می‌خواهند در خیال و ذهن خود بیابند و بشر را از اُنس با خدایی که حقیقتاً حیّ و قیوم و علیم است محروم می‌کنند. موفق باشید
8133
متن پرسش
سلام و عرض ادب. دلیل گرایش خانواده ها به ماهواره چیست؟ چگونه از رشد آن باید جلوگیری کرد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر انسان از یک طرف دغدغه پاک نگه داشتن روح خود را نداشته باشد و از طرف دیگرلذت انس با خدا را نشناسد گرفتار مزخرفاتی می شود که از طریق ماهواره ها اظهار می گردد. موفق باشید
8028
متن پرسش
سلام علیکم . استاد در صفحه 45 کتاب انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی فرموده بودید که نفس نباتی و نفس حیوانی پس از مرگ از بین میرود و تنها چیزی که می ماند نفس انسانی است . ولی استاد عده ای از افراد که از این دنیا رحلت میکنند نفس حیوانی آنها یعنی همان غضب و شهوت هم با آنهاست و نتوانستند از این نفوس حیوانی فارغ شوند . پس چگونه با توجه به گفته ی شما پس از مرگ اشان نفس حیوانی اشان از بین میرود .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: انسان‌ها در هر شرایطی که در دنیا باشند – اعم از آن‌که نفس آن‌ها در نباتی‌بودن متوقف شده باشد یا در حیوانیت و یا انسانیت – چون این نوع شخصیت حاصل اراده‌های آن‌ها است، در قیامت باقی هستند. ولی گیاهان و حیوانات چون اراده‌های خاصی ندارند به صورت خاص در قیامت باقی نیستند، بلکه به صورت کلّی باقی‌اند. موفق باشید
6139
متن پرسش
باعرض سلام وخسته نباشیدخدمت استادمعظم درادامه سیرودربخش تاثیرروح برحرکات ورزشی ا زکتاب جوان وانتخاب بزرگ عبارت"اگرروح بربدنش حکومت نکندروح اواسیربدن است ومیلهای بدن تکلیف روح را تعیین می کنند"سوالی که برای بنده پیش امداین است که اگرمابه ابزاربودن جسم قائل هستیم وازطرفی امیال انسان را دونوع می دانیم یکی امیال غریزی ودیگری امیال فطری که منشاءهردورا من واقعی وروح میدانیم ومثلا دربحث شهوت جنسی بدن ابزاربروز این میل را که الات واحوالات جنسی است داردواصل میل ازروح است لذابرای شناخت بهترموضوع ومعرفت النفس این ابهام راکه فرمودیدمیلهای بدن تکلیف ...توضیح فرماییدودرادامه با عرض پوزش سوال دیگری دارم که ازناحیه دوستی مطرح شدبرای رفع شبه جواب فرماییدوان اینکه مطالعه مبحث وجودوفصولی از اسفاراربعه حکیم متالهه ملاصدرابرای ما مبتدیان چهل ساله بقول دوستم مثل خواندن تانژانت وکتانژانت مثلثات است برای بچه ابتدایی ومطلب ثقیل است بایستی ازاول پله پله شروع کردیاسیردیگری را پیمودایا این ایرادرا قبول داریدتوضیح بفرمایید(حساسیت بنده راببخشیدچون می خواهم سیری را شروع کنم که به نتیجه اش امیدوارباشم دست کوتاه است وخرما برنخیل)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بدن ابزار است تا ما در آن تصرف کنیم و به کمال برسیم حال اگر تصرف لازم را در بدن خود نکنیم به این معنا است که عملاً بدن و امیال آن بر ما حکومت می‌کند 2- به نظرم اگر با معرفت نفس شروع کنید خوب است و به مرور معنای وجود را از طریق درک حضوری خود احساس می‌کنید. موفق باشید
5256

سوره انعامبازدید:

متن پرسش
سلام هنوز سوره انعام فیلتره . لطفا رسیدگی کنند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلا نیز خدمت کاربر گرامی عرض کردیم که فایلهای این سوره روی سایت است ودانلود جلسات آن مشکلی ندارد.لطفا سیستم خود را بررسی کنید.
2260

غیر مربوطبازدید:

متن پرسش
باسلام وعرض خداقوت من وهمسرم دریک مجتمع باخانوادشان زندگی میکنیم مدتی است که بین من ومادرهمسرم مشکلاتی ایجادشده من آدم آرام وکم حرفی هستم والبته کم رو هم هستم ونمیتوانم حرف دلم رابزنم باوجوداین مادرشوهرم درموردمن بدبین شده ورفتارخوبی ندارد ونیزبه خوانواده من هم توهین میکند سوال من این است که ایابایدگذشت کنم ومثل همیشه صبرکنم یا رفتارم راعوض کنم؟ درضمن شوهرمن دراختلافاتی که پیش بیایدبه صورت بدترین شکل مدیریت میکندوازخانواده اش طرفداری میکند. لطفامن راراهنمایی کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این موارد را باید با کسی که دو طرف را می شناسد در میان بگذارید تا او پا در میانی کند و به دو طرف تذکرات لازم را بدهد. موفق باشید
1558

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در وبلاگ نیست انگاری اقای دهقانی که معرف حضورتان می باشد مطلبی دارد با عنوان سخنی با استاد طاهرزاده که احتمالا مطالعه فرموده اید با توجه به اینکه این مطلب که حاوی انتقاداتی از شما میباشد توسط خیلی از دوستداران شما مطالعه میگردد و ممکن باعث دلسردیهای شود خوب است جوابی در جهت روشن شدن مسائل مطرح شده بنویسید و در ان وبلاگ قرار گیرد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده با اعتقادی که به آزاداندیشی دارم بهتر می‌دانم خود رفقا با همدیگر بحث کنند. موفق باشید
1555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم یادم هست که در یکی از جلسات داستان مسافرت خود به مشهد را گفتید و از پذیرایی و مهمانوازی امام رضا فرمودید . در مورد توکل و خوشبینی به خداوند داستان های زیادی شنیده ایم در بعضی فرد توکل کننده از این که به خدا توکل کرده و رزقش به راحتی به دستش رسیده می گوید در بعضی از این که توکل باعث شده که مال از دست رفته دوباره به صاحبش بازگردد در بعضی دیگر توکل موجب نجات جان فرد شده و داستان هایی از این دست . سوال بنده این است که آیا در توکل انتظاراتی از این دست داشتن درست است و اگر کسی توکل کند جانش نجات یابد و مصلحت خداوند در زنده ماندن او نباشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: توکل به این معنا است که انسان در عین انجام وظیفه، کار را و نتیجه را به عهده‌ی خدا بگذارد و به آن‌چه از طرف خدا می‌رسد راضی باشد، حتی اگر مرگ او از طرف خدا تقدیر شد. موفق باشید
1483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام. برادری داریم که تقوای کلام ندارد و ما را خیلی ناراحت می کند و به سکوت کشانده. تکلیف انقلابی ما در قبال این بی اخلاقی چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: - وظیفه‌ی شما است که به او تذکر دهید و اگر رعایت نکرد – بدون آن‌که با او قهر کنید – رابطه‌تان را کم کنید و به او بفهمانید چرا رابطه را کم کرده‌اید. موفق باشید
22514
متن پرسش
سلام: خدا قوت. در رابطه با نفی تسلسل در بحث اثبات وجود خدا، بنده دلایل فارابی و ملاصدرا رو خوندم ولی چیزی دستگیرم نشد. مثلا اگه یکی بگه الف از ب بوجود اومده و ب از پ و پ از ت و... واین تسلسل هیچ وقت به پایان نرسه و طرف، ابتدایی برای عالم و انسان قائل نباشه، و بگه همیشه عالم و انسان وجود داشته، میگن این تسلسل ادامه داره تا بی نهایت ... این چطوری رد میشه؟ چون بنده جلسه قرآنی برای دانش آموزان دبیرستانی دارم، خواستم اگه میشه مانند گذشته جوابی کامل و قانع کننده بهم بدید. با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنای آن براهین بر این است که ابتدا متوجه می‌شویم که کلیه‌ی موجودات عالم ممکن‌الوجوداند و «علت» می‌خواهند، پس معنا نمی‌دهد همچنان ادامه داشته باشند مگر آن‌که واجب‌الوجودی در صحنه باشد که «معلول» نباشد بلکه عینِ وجود باشد. موفق باشید

20859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
درود خدا بر استاد طاهرزاده: آیا نمی توان به نحوی قائل به عصمت ولی فقیه و مجلس خبرگان در کنار هم شد با این توضیح که قاعده لطف در وهله نخست اقتضا می کند فقیه مصون از خطای استراتژیک و مهم به حدی که کیان اسلام را به خطر بیندازد باشد و اگر فقیه به این خطا دچار شد طبق قاعده لطف خداوند قلوب خبرگان را به عزل وی رهنمون می کند و محالست که فقیه از ولایت ساقط شده باشد و خبرگان او را عزل نکرده باشند این را در قبل از انتخاب رهبری نیز شاهد بودیم که اگرچه آن فرد در طول چهار سال قائم مقامیش دچار اشتباهات فراوانی می شد ولی زمانی که از شایستگی ولایت ساقط شد خدا قلب امام و خبرگان را به عزلش رهنمون نمود و الا اگر بپذیریم که متصور است که فقیهی از ولایت ساقط شود و دچار انحراف استراتژیک شود و خبرگان هم متوجه نشوند یا بشوند و به خاطر وابستگی و انحرافات دیگر سکوت کنند واقعا انسان با چه اطمینانی می تواند همچنان به تبعیت از او ادامه دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقیه از یک طرف در بستر قوانین شرع عمل می‌کند و از طرف دیگر به جهت توفیقات خاصی که به او به‌عنوان زعیم جامعه می‌شود؛ بهترین برداشتی که نیاز جامعه است از قرآن و روایات می‌کند و بدین لحاظ بدون آن‌که نیاز به معصوم‌بودن باشد، قابل اعتماد خواهد بود. موفق باشید

19559
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: دو سئوال 1. به لطف الهی بنده عمده آثار شما را مطالعه کردم، می خواهم بدانم که بعد از مطالعه آثار شما، مباحث کدام از بزرگان را مورد مطالعه و مداقه قرار دهم؟ 2. منظور از آزاد اندیشی که جنابعالی می فرمایید، آیا ناظر یر سخنرانی های افرادی که تصریحا و تلویحا با رهبری و نظام زاویه دارند می شود یا خیر؟ چون گاها شنیده می شود این محافل توسط دوستان مذهبی با رایزنی ها و اغتشاشات لغو یا به هم ریخته می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر بتوانید آرام‌ارام در ادامه، با تفسیر المیزان رفیق شوید، خیلی خوب است. روش کار با تفسیر المیزان را در جزوه‌ای با همین عنوان عرض شده است. جزوه بر روی سایت هست 2- اولاً: ما هرگز حق نداریم محافل رفقای خود را به‌هم بریزیم. ثانیاً: منظور از آزاداندیشی، تلاش برای فهم نظرات رقباست و ایجاد دیالوگی جهت این امر. موفق باشید

19107
متن پرسش
با سلام محضر استاد گرانقدر: مدتی در روزه و به خصوص در این ماه مبارک اصرار کردم ولی متاسفانه جواب عکس گرفتم و به شدت از روزه و مستحبات زده شده ام با اینکه میل باطنی زیادی به روزه این سه ماه دارم ولی حس می کنم بدنم دیگر جوابگو نیست و به شدت در روزه تند خو و پرخاشگر می شوم و از کار های روزمره هم عقب می مانم چه رسد به مستحبات در اینگونه حالات چه راهنمایی برای بنده دارید؟ مدتی است تلاوت قرآن ندارم و هر چه تلاش می کنم تا مستمر شود باز هم وقفه می افتد و دلسرد می شوم و این در حالیست که تا چندی پیش چنان شوق تلاوت قرآن داشتم که اصلا نمی توانستم از قرآن جدا شوم و انگار قرآن مرا صدا می زد تا به سمتش بروم ولی حالا خیلی از این دوری خیلی ناراحتم، لطفا مرا راهنمایی کنید. اصلا نمی دانم چرا مرتبا این گونه حالات برایم پیش می آید و دوباره از بین می رود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا سر به‌ سرِ بدنتان می‌گذارید تا این روحِ بیچاره را به زحمت بیندازید؟!! مگر واجب است که این روزه‌های مستحب را رها نمی‌کنید؟ این‌همه کار مستحب دیگر هست که می‌توانید انجام دهید، حالا چسبیده‌اید فقط به روزه‌ی ماه رجب؟!!! که در جای خود و برای کسی که تحمل آن را دارد، بسیار ارزشمند است. موفق باشید

18670
متن پرسش
سلام: چند سوال پیرامون فصل اول کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره)» ۱. در تعریف فکر از منظر ارسطویی و فلسفه می فرمایید «الفکر حرکه الی المبادی و ...» حرکت از کجا به سمت مبادی؟ بالاخره باید برای حرکت ابتدا و انتهایی متصور بود؟ در پاورقی فرمودید که «از مطلب به مبادی و از مبادی به مطلب» تعریف «مطلب» اولی چیست؟ ۲. آیا بدون مبادی می توان فکر کرد؟ پس چگونه حرکت اول که به سمت مبادی است را فکر می نامیم در صورتی که هنوز به مبادی نرسیده ایم؟ ۳. اگر فکر انسان را به مبادی می رساند و بعد از مبادی به مراد و مطلوب، آیا آن چیزی که غرب داشته را می توان مبادی نامید؟ اگر مبادیست پس غرب فکر را به صحنه آورده که به مبادی رسیده پس چرا به بی فکری متهم می کنیم؟ آیا نمی شود گفت اصلا غرب فکر نکرد و آن چیزی که داشت مبادی نبود بلکه وهم بود؟ ۴. اگر این درست باشد که مبادی غرب وهم است چگونه وهم می تواند عامل هماهنگی در یک تمدن و عالم شود؟ ۵. حضرتعالی که فکر را از منظر فلسفه و عرفان بررسی کردید چرا فکر را از منظر قرآن بررسی نکردید؟ و تفاوت ها و شباهت های «فکر» و «عقل» از نگاه قرآن چیست؟ ۶. مدتیست به شدت درگیر تفاوت دقیق بین واژه ها و مشتقات «فکر» و «عقل» و «علم» از منظر قرآن هستم اگر لطف کنید و جهت بررسی بیشتر منابعی رو با این رویکرد معرفی فرمایید. بسیار متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن‌چه را در ابتدا داریم. مثل آن‌که می‌دانیم حسن مسلمان است و می‌دانیم مسلمان نماز می‌خواند، پس نتیجه می‌گیریم حسن نماز می‌خواند 2- نه! در علم حصولی هر فکری مبتنی بر مبادی است. در کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» این موضوع بیشتر شرح داده شده است. 3- مبادی غلط، ایشان را به نتیجه‌ی غلط می‌رساند. 4- هماهنگی‌اش مشکل ندارد، هدفی که دنبال می‌کنند توهمی است 5- قرآن بیشتر از منظر فهم حضوری با ما سخن می‌گوید و از این جهت نگاه عرفا به قرآن نزدیک‌تر است 6- تفسیر شریف المیزان هر وقت به هر کدام از این واژه‌ها می‌رسد آن واژه را شرح می‌دهد لذا با نظر به آیاتی که این واژه‌ها را دارد می‌توانید از المیزان استفاده کنید، در ضمن در حین مطالعه‌ی متون، خود به خود این واژه‌ها معنای خود را نشان می‌دهد. موفق باشید

16303

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده کتابهای شهید مطهری رو خوانده ام و برخی را تدریس کرده ام. خواستم کتابهای کلیدی استاد طاهرزاده را بخوانم. اگر بخواهم حدود 20 کتاب را بخوانم از استاد سوال فرمایید کدام کتابها و طبق کدام سیر بخوانم؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همان سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست، همراه با دنبال‌کردن شرح سوره‌ی احزاب، إن‌شاءاللّه مفید واقع شود به شرطی که کار تا رسیدن به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» ادامه یابد. موفق باشید

15940
متن پرسش
با سلام و تبریک اعیاد شعبانیه: تصویری که از دراویش در جامعه وجود دارد تصویری منفی است؛ آنها به «انزوا»، «ژولیدگی» و «عدم پایبندی به دستورات دین» چون نماز و روزه شناخته می شوند. بنده مدتی قبل با گروهی از دراویش اصفهان آشنا شدم و در طی ماهها رفت و آمد اتفاقی متوجه شدم دیده های من با شنیده ها تفاوت داشت. آنها از فرقه های مختلف قادریه و ... بودند. مثل دیگر مردم کارمند، مغازه دار، استاد دانشگاه، ورزشکار و ... بودند. تلاش می کردند نماز را به جماعت برگزار کنند. حضور در انتخابات را واجب شرعی دانسته در دوره دفاع مقدس بعضا در جبهه شرکت کرده بودند. به بزرگانی چون آیت ا... ناصری و مقام معظم رهبری ارادت خاص دارند. بسیار ساده زیست بودند. کمک به مردم را بر خود واجب می دانند، به گفته خود ریاضت های شرعی می کشند و.... بنده بدون آنکه جذب ایشان بشوم این سوال برایم مطرح شد که در مورد دراویش چرا تاکنون به ما خلاف گفته می شد و همه آنها با یک چوب رانده می شدند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا قرن دهم هجری، سلسله‌ی دراویش از بزرگان جامعه‌ی دینی بودند و همه بین ظاهر شریعت و باطن آن را در خود به طور جمع داشتند. از آن به بعد بود که استعمار در آن‌ها نفوذ کرد و یک‌نوع إباحه‌گری و بی‌قیدی را در بین آن‌ها رواج داد. امید است که با یک بازخوانیِ تاریخی بتوانیم سلسله‌ی دراویش اصیل را که نه‌تنها نسبتی با استعمار نداشته باشند، بلکه در اوج معنویت باطنی، در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، توحیدی به صحنه آید که مقابل با استکبار از طریق کسانی که جمعِ باطن و ظاهر می‌کنند، شکل بگیرد. تا قبل از سال 1332 حضرت امام خمینی به آقا روح اللّه صوفی مشهور بودند. یعنی تا این حدّ در متون عرفانی، خود را ممحّض کرده بودند و چنین انسانی توانست با چنین فکر و فرهنگی مقابل استکبار بایستد. موفق باشید 

نمایش چاپی