بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15304

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: استاد طاهرزاده من همون پرسشگری هستم از فکر اینکه گناهانم قابل بخشش نیست رنج می بردم و شما گفتین که اگر سالها پیش توبه کردم و استغفار، دیگه این نگرانی وسوسه شیطان هست. دیروز کتاب مناجات تائبین نوشته شما رو از وب سایتتون گرفتم و خوندم. دوای تمام نگرانی ها و شفای اونها هست، در لابلای نوشته هاتون کلمه به کلمه و خط به خط امید و شوق خداوند ان شاءلله طول عمر با کرامت و سلامتی و موفقیت نصیب شما و عزیزانتون کند. هرکس گره ی از کار مؤمنی بگشاید خداوند در آخرت گره از کار او می گشاید. لااقل تا بحال چندین گره از کار من باز کرده اید. خداوند اجر جزیل شامل حال شما کند. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز دعاگوی عزیزان هستم. امید است که خداوند توفیقِ بهره‌برداری ادعیه‌ای که ازاولیاء معصوم در مدّ نظر ما قرار دارد، به ما عنایت فرماید. موفق باشید

15238
متن پرسش
با سلام خدمت جناب استاد عزیزم: استاد عزیزم بنده از فرمایشات حضرتتان اینطور برداشتم بوده تا الان: حضرت حق در مقام ذات که با نام احدیت خونده میشه یک تجلی اسمائی میکنه که اسم جامع الله هست و این مقام رو واحدیت گفتن و اعیان ثابته به تبع اسماء موجود هستن به وجود علمی، تا اینجا تجلی درون صقعی هست. حالا در مقام ایجاد و ظهور خلق، هر کدام از اعیان ثابته بنا به طلب و اقتضائی که دارن به صحنه میان و در تمام این اعیان خارجه ی بوجود اومده اسم جامع الله به جامعیت در هر عینی تجلی کرده، در واقع مراتب مربوط به ظرفیت اعیان هست که هر کدام به قدر طلب و اقتضاء اول خودش به محدوده ای اسم جامع الله رو نمایش میده وگرنه در ظهور و وجود، فقط اسم الله در صحنه حاضره نه این که همه الله هستن بلکه اصلا جز الله در صحنه نیست چون ماهیات به معنای اعیان خارجه ای که ظهور اعیان ثابته خودشون هستن اصلا چیزی نیستن بلکه امکان هست و امکان که به ظهور و وجود بیاد در واقع دیگری هست که به صحنه اومده که همون اسم جامع الله هست. حالا وقتی میگیم اسم الله تجلی میکنه و خلائق به صحنه میان یعنی چی؟ در واقع چه نسبتی بین اسم الله و تجلی اون هست؟ من اینطور جواب میدم که هیچ فرقی نیست همون اسم الله به جامعیت هست که چون دارای وحدت سعی هست به صحنه اومده و نمایان شده. اصولا ظهور هر چیزی یعنی یک چیز از باطن به ظاهر بیاد، همون هست که به ظاهر اومده! حالا چرا ما مراتب می بینیم در کمالات و ظهورات؟ اولا چون ماهیات هر کدوم به قدر خودشون نمایش اسم الله هستن و دوما ما متفاوت می بینیم یعنی منشاء تفاوت حجاب های درونی ماست. مثال نور خورشید وقتی در آینه های متعدد بتابه هر کدام از آینه ها نور رو به قدر محدوده خود نمایش می دهند یعنی آینه ها صرف نمایش هستن صرفا نمایش دیگری هستن، حالا نور در همه جا همون نور هست اما مراتب بازگشت به مرائی داره در نمایاندن ها مراتب هست. نور به کمال شدت در همه تابیده ولی هر کدام از آینه ها به قدری نشونش میدن، اما باز مرائی هم یک حقیقت اند با ظرفیت های متفاوت، حالا ما اگه ازین سو نگاه کنیم میگیم اسم در مسمی فانی هست چون مرائی و محدوده نمایش رو می بینیم ولی اگه از آن سو نگاه کنیم یعنی از نور به مرائی سفر کنیم دیگر فقط خودشه حتی فنای اسم در مسمی هم مطرح نیست بلکه فقط نور موجود هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه بسیار خوبی به موضوع انداخته‌اید. به امید حضوری بیشتر بعد از حضوری که خداوند به جنابعالی مرحمت فرموده است. آری! معنی وحدت وجود، جز این نیست. موفق باشید

15062

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده در مورد نیّت دچار مشکلی شدم‌. مثلا قبلا که می خواستم کتاب ده نکته را بخوانم به طور مثال. نیت می کردم که بخوانم که بتوانم خود را اصلاح کنم و خود را به او نزدیک کنم. بعد می خواندم و نتیجه هم می گرفتم (دو، سه سال پیش). الان با توجه به وظیفه سنگین طلبگی که وارد تبلیغ هم شدیم و یواش یواش پا به عرصع تبلیغ گذاشتیم. الان کمی فرق کرده نیتم. و همین باعث شده اعصابم بهم بریزد و ناراحت بشوم. الان اینگونه شده که وقتی مثلا ده نکته را می خواهم بخوانم می گویم: بخوانم ان شاءالله جوری هم بخوانم که بتوانم تبیین کنم برای مردم... بعضا این نیت را اختیارا نمی کنم ولی وسط کارم دوباره به ذهنم می آید و اذیتم می کند. و این قضیه باعث شده وسواس پیدا کنم در این مورد. کمی کمک کنید. «استاد خیلی سخت است که هم مبلغ باشی و هم خودت را از گناه و رذیله نگه داری و هم نیتت را در همه موارد رو به سوی او نگاه داری» التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این خیلی خوب است که بخواهید مردم را به وظایف دینی‌شان آگاه کنید و دین حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را به گوش آن‌ها برسانید و از این طریق خود را به محمد و آل محمد«صلوات‌اللّه‌علیهم» بدون هیچ دغدغه‌ای نزدیک فرمایید. موفق باشید

10235
متن پرسش
با سلام: این حدیث یعنی چه؟ «آیات القران و خزائن فکلما فتحت خزانه ینبغى لک ان تنظر ما فیها.»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت سجاد«علیه‌السلام» می‌فرمایند: آیه‌های قرآن گنجینه‌هایی هستند که هر وقت در یکی از آن گنجینه‌ها را گشودی شایسته است که به آن نظر کنی و در آن تفکر نمایی. البته مشروط به آن است که هر آیه را در کلّ سوره مورد توجه قرار دهید زیرا در آن صورت است که آیات حرف‌های اصلی خود را روشن می‌کند. موفق باشید
9274
متن پرسش
سلام استاد: طاعات قبول. استاد شما فرمودید که انسان با نظر به گذشته و آینده به چیست ها نظر میکند و از هست خودش و هستی مطلق که عین اتصال و ربط به اوست باز میماند. حال سوال اینجاست که: وقتی انسان دارد لذت حرام یا حلال میبرد و به چیستی خودش نظر دارد، در حال به سر میبرد نه گذشته و آینده، در حالیکه شما میگویید با رهایی از گذشته و آینده به حضور میرسیم؟ گویا این فرمول شما فقط معطوف به توجه خیالی و اعتبار به دنیاست و توجه و حب دنیا حین عمل را در بر نمیگیرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث این بود که انسان اگر با رویکرد وجودی ،خود را از گذشته و آینده آزاد کند با هستی مطلق روبه‌رو می‌شود، ولی اگر به واهمه میدان بدهد در عین آن‌که از گذشته و آینده آزاد می‌شود به عنوان انسانی که اَلکی‌خوش است به ناکجاآباد نظر دارد و قضیه‌ی لذّات حرام از این مقوله است. موفق باشید
8158
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار، نظر حضرتعالی در رابطه با مشاهده برنامه دکتر سلام که تولید خبرگزاری دانشجوست، چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده آن را طنزی دقیق و حساب‌شده می‌دانم. موفق باشید
7193

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام در جواب سوالی فرموده اید:"اگر انسان موحدی که رویکردش به سوی حق است – و نه به خیالات خود – انتظار خیر داشته باشد، خداوند مطابق رویکرد او جوابش را می‌دهد و اگر بر زبان خود چیزی را جاری کرد که در آن طلب خیر از خدا نبود طبیعی است که باید منتظر همان باشد." آیا منی که انسان موحدی هستم که مرتکب گناهانی هم میشوم هم شامل این فرمایش شما هم میشوم؟منظور شما از رویکرد انسان به حق و نه به خیالات خود چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راه‌گشا باشد. موفق باشید
7165
متن پرسش
با سلام نظرشما در مورد کتاب راز چیست؟این کتاب بدون اشاره به خداوند میگوید هرچه فکر کنید به سرتان می آید.اگر نتوان همه مطالب این کتاب را تایید کرد پس منظور از احادیثی که میفرماید تفالوا بالخیر تجدوه و البلاء موکل بالنطق چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک نوع تخلیه‌ی روانی است. آری اگر انسان موحدی که رویکردش به سوی حق است – و نه به خیالات خود – انتظار خیر داشته باشد، خداوند مطابق رویکرد او جوابش را می‌دهد و اگر بر زبان خود چیزی را جاری کرد که در آن طلب خیر از خدا نبود طبیعی است که باید منتظر همان باشد ولی داستان کتاب «راز» رجوع به ناکجاآباد است. موفق باشید
7071
متن پرسش
سلام علیکم: آیا اراده انسان در طول اراده خداوند است یا در اراده خداوند(هو معکم اینما کنتم) ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اراده ی انسان به همان معنایی که در جواب سؤال 7069 و 7070 عرض شد در طول اراده ی خداوند است و این ربطی به آن ندارد که حضرت حق همواره و در همه حال با ما است، زیرا چون با ما است اراده ی ما هم در طول اراده ی او است. موفق باشید
6437
متن پرسش
با سلام الف)با توجه به اینکه حکمت متعالیه قدرت فهم عمیقی از قرآن کریم میدهد آیا صحت دارد که در اواخر عمر اظهار کرده که ای کاش به جای پرداختن به علوم عقلی زودتر وارد قرآن شده بودم؟اگر صحت دارد،چرا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا به کمک همین تعقل ناب بیشتر و بیشتر به قرآن و روایات نزدیک شده. مگر می‌شود از وسیله‌ی نزدیکی به مطالب قرآن و فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» دست بردارد. آری پشیمان است از این‌همه إن قلت و قلتُ که وقت خود را در جواب‌گویی به نظرات مختلف صرف کرد. موفق باشید
6096
متن پرسش
سلام خدمت استاد ارجمند. بنده دانشجوی ارشد فلسفه اسلامی هستم. میخواهم پایان نامه ام را در راستای مدرنیته بردارم. پیشنهاد شد از دکارت که پدر علم جدید غرب است شروع کنم و آن را به صورت تطبیقی با ملاصدرا ( که هم عصر اوست و او هم سلسفه جنبان یک عصر جدید است ) کار کنم. موضوعاتی در دکارت نظرم را جلب کرده (مانند رویکرد تفکیکی او به نفس و بدن، بحث سوژه و ابژه ، رویکرد او به خدا ، علم و ...) اما نمیتوانم درست تشخیص دهم کدامیک بیشتر به پیشبرد هدفم یعنی ریشه یابی فکری-فلسفی مدرنیته کمک خواهد کرد. لطفا در انتخاب جزئی تر موضوع مرا یاری دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد که به موضوعات پایان نامه ها فکر کنم وارد نیستم. خودم در مورد این‌که کانت ادامه‌ی سوبژکتیویته می باشد در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرایضی داشته‌ام و جناب آقای دکتر داوری بهتر از امثال بنده کانت را تحلیل کرده‌اند، بنده هم از ایشان استفاده کرده‌ام. موفق باشید
4579

برکات توبهبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم اگر یک شخص عالم یا کسی که به حد نسبتا بالایی در معارف دین برسد اما به دلایلی دچار یک گناه کبیره شود ، آیا باز هم میتواند به تمام حقیقت و کمال انسانی برسد و هم سنخ معصومین شود با اینکه دانسته گناه کرده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «إِنَّ التَّائِبَ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَه»‏ اگر کسی از گناهی توبه کند مثل آن است که گناه نکرده و وقتی قرآن می‌فرماید: «والله یحبّ التّوابین» چرا باید مأیوس باشید. موفق باشید
3684

رمال‌هابازدید:

متن پرسش
به عرض سلام برادرم از همسرشان جداشدندبه خاطراینکه ایشان سروکارشان وبهتر بگویم فکر و ذهشان ارتباط با رمالهابود حال با گذشت 3سال بازهم شاهد کار ناشایست ایشان هستیم زندگیمان طی این چند سال فوق العاده دگرگون شده ایا صرف اینکه سحر وجادو اثر نمی کند مگر به اذن خدا میتوانیم فقط به خدا توکل کنیم یااینکه وظیفه ای دیگر داریم؟ طی این چند سال من خاستگارهای زیادی داشتم همه در همان مرحل اولیه به هم میخورد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره تنها راه همان توکل به خدا است زیرا کَیْد شیطان که رمال‌ها به آن‌ها متوسل می‌شوند ضعیف است و نتیجه نمی‌دهد. موفق باشید
2510

وهابیتبازدید:

متن پرسش
با سلام به نظر حضرت استاد وهابیت در اسلام چه جایگاهی دارد و چه هدفی را دنبال می کند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر در مورد تاریخچه‌ی وهابیت مطالعه فرمایید به این نتیجه می‌رسید که این اندیشه یک جریان شیطانی است که شیطان در درون جهان اسلام – اعم از شیعه و سنی – قرار داده و إن‌شاءالله با خودآگاهی جهان اسلام، مسلمانان از این تفکر به ظاهر اسلامی و در باطن شیطانی عبور می‌کند. موفق باشید
875

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی بعداز اینکه به سوال 768پاسخ دادید مجددا سوالی از محضرتان پرسیدم اما حدود یک ماه است منتظرم پاسخی دریافت نکرده ام اگر ممکن است پاسخ سوالم رابدهید
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم:چیزی در سایت یافت نشد لطفا ایمیل خود را بنویسید
23674
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: طلبه پایه ۶ هستم، سوالی که من رو به خودش مشغول کرده اینه که یک طلبه عصر انقلاب با توجه به جایگاهش در عالم، برای ادامه تحصیلات باید چگونه برخورد کنه، از طرفی فقه و اصول هست و از طرفی فلسفه و عرفان. که پرداختن به یکی از این ها به نظرم میاد نمی تواند طلبه عصر انقلاب را کامل کند، چه فقه خوان تنها و چه فلسفه خوان تنها، یعنی باید هم فقیه بود و هم فیلسوف. و با توجه به شرایط موجود اگر بخواهیم فقیه شویم از فلسفه باز می مانیم و اگر بخواهیم فیلسوف شویم از فقه. در این زمانه باید کدام را مقدم داشت؟ و یا اینکه اصلا مقدم داشتن کار درستی است؟ با توجه به اینکه برای فقیه شدن باید به موسسات تخصصی فقه رفت که آنقدر برنامه سنگین دارند که اجازه نمیده به چیز دیگر برسیم! آیا در این مقطع زمانی طلبه مشغول به فقه شود تا درایت لازم را بدست آورد و بعد به فلسفه مشغول شود؟ و یا شما راه دیگری پیشنهاد دارید؟ البته با توجه به اینکه در زمانه یک انقلاب هستیم و طلبه عصر انقلاب باید چه کند. ببخشید که پر چانگی کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال یک طلبه باید «فقه» را خوب بخواند البته بدون آن‌که مشغول فرعیاتِ وقت‌گیر شود. و پس از چندسال گذراندنِ درس خارج، به حکمت متعالیه ورود کند و در آن‌جا هم خیلی معطل نشود. باید اصلِ مطالبی را که به کار این زمان می‌آید در آن دنبال نماید و بعد بدون معطلی به «فصوص الحکم» رجوع کند. موفق باشید

22815
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی: همیشه برایم سوال است که چرا ابدال اولیا خدا و عرفا همه مرد هستند و اگر هم در بین ایشان زن باشد خیلی موارد کم و انگشت شماری هستند. آیا زنان ذاتا استعداد کمتری برای پیشرفت معنوی دارند؟ اگر جواب مثبت است علت آن چیست و اگر جواب منفی است و به نظر شما زنان و مردان امکان رشد یکسانی از نظر ایمانی و پیشرفت معنوی دارند پس چرا در عمل و آن چه ما در طول تاریخ دیده ایم به گونه دیگری است و علت را در کجا باید جستجو کرد؟ از لطف شما و پاسخگویی شما بسیار ممنونم.
متن پاسخ

جناب ابن‌عربی می‌فرماید: استاد اصلی‌اش خانم بوده با فوق‌العادگیِ خاص. ظاهراً خانم‌ها با تلاش‌های فرهنگی نرم و چراغ خاموش، مردانی را تربیت می‌کردند که آن‌ها بیشتر در صحنه ظاهر شوند ولی به گفته‌ی ابن‌عربی، استعداد عرفانی زنان بیشتر از مردان است. امروز زنان واقعیِ سلوک، مادران و همسران شهداء هستند که به خوبی تاریخ خود را که تاریخ ظهور خدا در صحنه است درک می‌کنند و در عین عاطفه و اشک، هوشیارانه و قهرمانانه مقاومت می‌نمایند. ملاحظه کنید که جناب سردار سلیمانی عزیز به مناسبت رحلت مادر شهید عماد مغنیه می‌گوید: «آن مادر بزرگوار که باید از ایشان به عنوان «مادر حزب‌الله» یاد کرد، منبع فیض و رحمت الهی بود». در این مورد خوب است سری به کتاب «زن در آینه‌ی جلال و جمال» از استاد آیت اللّه جوادی بزنید تا معلوم شود زن بنا است در عین جمال، در جلالِ خود و در مقامی که بیشتر مقام پنهانی است؛ آشکار باشد. موفق باشید  

22752

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ضمن عرض سلام محضر استاد گرامی: بنده چند روزی است که تصمیم گرفته ام برای اربعین ثبت نام کنم. در حالیکه دلم برای حضور در آن مراسم آسمانی پر می زند اما از طرفی هم مردد هستم. به هر حال امسال با این گرانی ها و افزایش هزینه سفر و اینکه در یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم و تا کنون چند باری هم به زیارت عتبات در اربعین و غیر آن رفته ام، گفتم شاید در اولویت باشد که هزینه این سفر را برای ترمیم بخشی از زخمهای این جنگ به قول مقام معظم رهبری تمام عیار اقتصادی مصرف کنم. از طرفی در جایی دیدم که وقتی از مقام رهبری سوال پرسیدند در مورد مصرف پول در مخارج عمره مفرده یا دادن به فقرا ایشان فرمودند فقرا در اولویت اند و امثال این دو گانگی ها در فکر ما زیاد رد و بدل می شود و آن ثوابهای عظیم در زیارت امام حسین آن هم اربعین را که نگاه می کنم مردد می شوم. لطفا راهنمایی بفرمایید. آیا تصمیم گیری در این موضوع ربطی به این دارد که وضع مالی خوب باشد یا خیر که هر دو کار را انجام باید داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که موضوع اربعین در این سال‌ها نحوه‌ای از حماسه را با خود به همراه دارد، اگر به صورت مشخص چیزی لازم‌تر و یا فقیری که حقیقتاً مشکل فقر دارد در میان نباشد، نباید اربعین را از دست داد. موفق باشید

22634
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد عزیز کمی می خواهم با شما درد دل بکنم. استاد عزیز برنامه کودتا علیه انقلاب مقدس اسلامی در این یک سال اخیر، با موضوع فشار اقتصادی و حربه ی بسیار سنگینی که توسط خارجی و داخلی ها در حال انجام هست؟ میخاهم صریح حرف بزنم، بعضی از این مسئولان که وظیفه اجرایی دارند و باید کنترل بکنند دارند آب در آسیاب دشمن می ریزند، و این مسئولان دنیا زده هم کم نیستند و خواسته یا نمی دانم بگویم ناخواسته، که چون هر بچه ای می داند چه خبر هست، بنده یقین دارم از این مرحله هم عبور خواهیم کرد و روسیاهی برای زغال خواهد ماند. ولی الان واقعا نمی دانم چه باید بکنم چون در دور و اطرافم خانواده های بی بضاعت که هر روز هم بیشتر می شوند، بسیار زیاد هست و تا جایی که خداوند به بنده توان داده به همه کمک می کنم تا از پیچ عبور بکنیم. نمی دانم کی زمانش خواهد رسید که از اصلاح طلبی به این معنای که در جامعه هست و نظام سرمایه داری خلاص می شویم. نور خداوند با انقلاب به صحنه آمده ولی هر چه می کشیم از این داخلی ها داریم می کشیم. استاد عزیز این دولت تا کی می خواهد لج بازی بکند و آیا باید باز سه سال هم این دولت را تحمل بکنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این فکر باشید که ممکن است بحث لجبازی دولت در میان نباشد. بحث بر سر آن است که ملت ما به این نوع خودآگاهی دست یابند که این فکر نمی‌تواند انقلاب را در حقیقتش بشناسد و مطابق اهداف آن عمل کند. لذا ملت ما در این صحنه نیز به تجربه‌ی خوبی می‌رسند و آن، عبور از اصلاح‌طلبی است و این امر مهمی است به شرطی که اصول‌گراها نیز تندی و تنگ‌نظری نکنند. موفق باشید

21912
متن پرسش
سلام استاد گرامی: موضوع من این هست که: در این مورد که اعتقادی به نفرین «زبانی» داشته باشم اصلا چنین نیست. من اما باور دارم اگر خدای ناکرده از کسی ناراحت باشم این خود چیزی هست که نام دیگرش نفرین است. جناب استاد، هم اکنون بشدت دچار عذاب وجدانم که از کسی دلگیرم و به یاد پول یا وسیله ای می افتم که نیاز دارم و کسی از من ضایع کرده و در ردّ امانت کوتاهی کرده و عمدا منو اذیت می کند و هر بار دلگیری ام تازه میشه و دلم میخواد نفسم را حبس کنم تا مبادا یک نفسی از روی رنجوری کشیده باشم. ولی چه کنم، دلم با این برخوردها می شکند! در یک جایی می خواندم که مولانا می گویند: اگر در پی انتقام از دیگران باشیم دچار مکافات خواهیم شد. می بینم که در این حد نیستم که کسی عمدا آزارم بدهد، کسی که به قول خودش شعور اجتماعی دارد و دانشگاه تدریس می کند و من به زحت بیفتم و بتوانم ناراحت نشوم. آیا اینکه از دانستن عدل خدای دو عالم دلم آرام می گیره و یا اینکه با یاد طرف مقابل نفس در سینه سرد بشود، یا بغضم بشکند، این همان چیزی است که مولانا می گوید انتقام؟ چون باور دارم که اخلاقا هیچ راهی برای انتقام ظاهری نیست و بدترین انتقام این هست که در درگاه حضور الهی از کسی غصه ای در دل بیاوریم. آیا این نوع دلگیری قابل کنترل هست؟ آیا شکستن دل، همان محدود بودن ظرف من است که با صبر و گسترش بزرگواری میشه بجای آن راه حل بهتری برای اصلاح بین طرفین رسید؟ امیدوارم بتوانم از این موضوع برای رشد روحی ام بهره مند گردم و در این جایگاه که هستم توقف نکنم. با عرض پوزش از این همه صحبت مکتوب.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت آن نحوه انتقام‌گیری که حضرت مولا «علیه‌السلام» به این نحوه باشد که انسان کوچک‌ترین ملکه‌ی گذشت را در خود رشد نداده باشد. ولی این‌که انسان به جهت ظلمی که به او شده است، ناراحت باشد؛ مشکلی پیش نمی‌آورد، می‌ماند تا آن‌جا که ممکن است باید با روحیه‌ی گذشت، خود را از این افکار راحت کنیم زیرا «در سینه‌ی پر کینه اسرار نمی‌گنجد». موفق باشید

20702
متن پرسش
با سلام: بنده چند ماه پیش از طرف سپاه پیشنهاد کار داشتم، با شما مشورت کردم فرمودید خیلی خوب است که زن در این عرصه های فرهنگی وارد شود. هدف بنده هم خدمت به انقلاب و سپاه است بنده کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود» را خوانده ام و هدفم ایجاد فضای فرهنگی صحیح و متناسب روح زمانه است. اما الان با وجود اینکه همه ی مراحل استخدام بنده طی شده است و سازمان سه میلیون تومان تا زمان حاضر برای پرونده من هزینه کرده است، من در درستی کارم شک کرده ام. با این توضیح که: اولا می خواهم بدانم با توجه به اینکه من یک زن هستم، حضور زن در چنین مکانی و تحت الشعاع قرار گرفتن خانواده اصلا صحیح هست؟ دوم اینکه ارتباطی که در محل کار با نامحرم وجود دارد حتی به میزان کم و با رعایت تمام نکات شرع، آیا بر کمال و نور وجودی زن تاثیر می گذارد و از آن می کاهد؟ سوم اینکه برای ما زنان بهترین راه برای خدمت به انقلاب اسلامی و زمینه سازی برای تمدن اسلامی چه راهی است؟ استاد بنده هم خودم طلبه هستم و هم همسرم، مباحث شما رو هم دنبال می کنیم، درعین حال در حال تحصیل رشته فلسفه اسلامی نیز هستم. الان واقعا می خواهم تکلیفم را بدانم و به تکلیفم عمل کنم. به نظر شما اگر من در منزل بمانم و تمام وقتم را به فرزندانم اختصاص بدهم و در کنار آن در خانه خودم جلسات فرهنگی برگزار کنم و.... بهتر است و به کمال نزدیکترم یا اینکه این شغل را قبول کنم و به یاری خدا موجب تحولاتی در عرصه ی فرهنگی شوم؟ این را هم بگویم پیشنهاد همسرم این است که اگر این شغل را قبول کردم ایشان بچه ها را در زمان نبود من در خانه نگهداری کند و به خاطر همین دیگر شهریه نمی گیرد و در این صورت زندگیمان با حقوق من سپری شود، آیا این کار وارونگی نظام خانواده نیست با توجه به بیاناتی که در کتاب زن آنگونه که باید باشد دارید؟ سوال اساسی من این است: افق ایده آل برای زن چیست؟ واقعا آن افق ایده آل برای زن چیست؟ و در پایان اینکه عارف مشهدی جناب عبد حکیم می گویند که هر گاه زن را نامحرمی ببیند خواه ناخواه از نور وجودی زن کاسته می شود واقعا درست است؟ تا چه اندازه مباحث ایشان را تایید می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا فراموش کرده‌اید در چه تاریخی زندگی می‌کنید؟! امروز اگر زنانِ متعهد در صحنه‌های فرهنگی به میدان نیایند، بعضی از کارهای فرهنگی که باید با روح عاطفیِ زنانه مطرح شود، عقیم می‌ماند. چرا متوجه‌ی وسعتی نیستید که امروز برای زنان و مردان جهت فعالیت‌های فرهنگی و انقلابی فراهم شده؟ باید در امور فرهنگی حضور فعّال داشته باشید و همسر محترم‌تان هم درسش را ادامه دهد و در غیاب شما هم در خانه کسی را جهت نگه‌داری فرزندانتان به‌کار گیرید. امروز باید زندگی را در وسعتی دیگر مطابق این تاریخ تعریف کرد. موفق باشید

20614

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در یکی از جلسات اخیر مطلب بسیار عجیبی فرمودید و آن آموزش مکاسب توسط بانوان در سالها پیش بود. 1. سند این مطلب را خواستارم. 2. به نظر می رسد آن یک مورد خاص بوده و اصلا عمومیت نداشته و مقصود از مکاسب هم لابد مطالب باب معاملات رساله بوده نه اینکه کتاب مکاسب انصاری را تدریس می کرده است. 3. این مطلب از واضحات است که سواد آموزی را رضاشاه و محمدرضا در کشور ترویج دادند و اگر آن مطلب شما صحت دارد چرا بعد از انقلاب شاهد آموزش مکاسب توسط مادران نیستیم چه مانعی وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. آیت اللّه جوادی در یکی از جلسات تفسیر خود از قول مرحوم فاضل تونی که در مدرسه‌ی صدر درس می‌خواندند، این را فرمودند 2- طوری آن سخن را می‌گفتند که گویا از مورد خاص بیشتر بوده است 3- وقتی نحوه‌ی آموزشی مدرسه‌ای به شکل مدرن آن به میان آمد، آن نحوه‌ی آموزش که در مکتب و مکتب‌خانه بود و در آن فضا به کتاب‌هایی مثل رسائل و مکاسب توجه می‌شد، به حاشیه رفت. به همین جهت هست که شما می‌بینید در اصفهان به راحتی نه‌تنها امثال حاجیه خانم امین تربیت می‌شوند، بلکه ایشان در هفته چندین جلسه‌ی درس داشتند. موفق باشید       

18371

آقای هاشمیبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از روشنگری های حضرتعالی. راجع به پاسخ به سوال 18360 و اینکه فرمودید: «در مورد آقای هاشمی بیشتر بر آن قسمت تأکید شود که ایشان مقابله‌ی مستقیم با رهبری نکرد. با این‌که به قول رهبری خنّاس‌هایی بودند که در این امر تلاش می‌کردند.» همه می دانیم که آقای هاشمی فرصت این کار را پیدا نکرد، نه اینکه نمی خواست. ایشون اگر می توانست در تقابل با رهبری نتیجه ای بگیرد خوب حتما این کار را می کرد، و تلاش ایشان در فتنه 88 بیشتر از هر مقطع دیگری از تاریخ انقلاب این مطلب را آشکار ساخت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از تعارف، حقیقتاً این‌طور نبود. خود آقای هاشمی از جاهایی دیگر خودش حاضر نبود جلو بیاید. درست است که در آن‌جایی که نباید سکوت می‌کرد، سکوت کرد؛ ولی به فتنه دامن نزد. روی این سخن مقام معظم رهبری که فرمودند خنّاس‌ها تلاش کردند آقای هاشمی را در مقابل نظام قرار دهند؛ فکر کنید. آقای هاشمی ابداً قبول نداشت فرزندش مهدی مجرم است و باید به زندان رود و دیدید که در هنگام خداحافظی مهدی چه گفت؟! با این‌همه تسلیم نظام شد. موفق باشید

18280

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طلبه هستم، وضعیت حجاب در اصفهان دیگر دارد اسلام را از بین می برد و این درد نمی گذارد درس بخوانم بعضی شب ها تا ساعت 2 نصف شب برای این مردم گریه می کنم استاد چه کتاب هایی بخوانم و اگر کسی در این راستا کار کرده است بگوئید و راه کار هایی بگویید تا بتوانم این جامعه را از جهل بزرگ در بیاورم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه بدانید در زمان شاه از این هم بدتر بود و به تعبیر حضرت امام واقعاً مشروب‌فروشی‌ها از کتاب‌فروشی‌ها بیشتر بود. این افراد هنوز عواطفِ 400 ساله‌ی غرب‌زدگی را پشت سر نگذاشته‌اند بدون آن‌که ذات‌شان مناسب روح غربی باشد. وقتی راهی گشوده شد اکثر همین‌ها از وضع خود ناراضی خواهند بود و به انقلاب می‌پیوندند. شما به عنوان یک طلبه تلاش کنید با تعمق‌بخشیدن به معارف خود تا در وقت مشخص‌اش بتوانید جوابگوی نیاز جامعه باشید. موفق باشید

16229

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام: از شما بسیار متشکرم که سعی بر انس هرچه بیشتر ما با قرآن این کتاب عظیم و پر برکت آسمانی دارید. به اذن خدا در مورد آیه مبارکه ۲۴ سوره نسا من تفسیر المیزان را مطالعه کرده ام. در آنجا و آیه قبل ازدواج با اشخاصی مثل مادر و عمه و خاله و... را منع می کند لطفا در مورد تفسیر آیه 24 و ابتدای آیه که می فرماید و زنان شوهردار مگر کنیزانی از شما که شوهر دارند، ازدواج با آنان حرام است. لطفا کمی توضیحی بفرمایید. منظور از کنیزان شوهردار چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مباحث «آیات الاحکام» که مربوط به فقها است، بنده تخصص ندارم و علامه‌ی طباطبایی نیز در همان ابتدای المیزان می‌فرمایند که در این آیات، ورود نمی‌کنند زیرا این آیات باید ذیل روایات فقهی معنای خود را ظهور دهد و نه در یک بحثِ تفسیری صِرف. موفق باشید

نمایش چاپی