بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21975
متن پرسش
با سلام: با توجه به این‌که با خروج آمریکا از تعهداتش نسبت به برجام تحلیل‌های متفاوتی هست و نیاز است که جنابعالی با نظر به معنای حضور تاریخی انقلاب اسلامی موضوع را روشن کنید، نظرتان در این رابطه چه می‌باشد؟ آیا این را یکی از امتیازات نظام اسلامی می‌دانید که دشمن استکباری نمی‌تواند نسبت به تعهداتش نسبت به این نظام پایبند باشد؟ یا این به جهت ضعف نظام است که دشمن، تعهدات خود را نسبت به نظام، به چیزی نمی‌گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با دقت به موضوع بنگریم، این حرکت خبر از آن می‌دهد که حقیقتاً آن‌ها متوجه‌ی حضور تاریخی انقلاب اسلامی شده‌اند و معنای این حضور را که عبارت است از تقابل جدّی نظام اسلامی با استکبار، خوب درک می‌کنند. و لذا می‌بینند که در هر صورت این انقلاب اسلامی که دارد خود را در این تاریخ روز به روز معنا می‌کند و آن نحوه محدودیت‌ها، مانعِ حضور آن نشده است. می‌ماند که ما این موضوع را یعنی تقابل هرچه شدیدتر نظام استکبار با خود را چگونه تحلیل کنیم. ابتدا نظر جنابعالی را به آیه‌ی 22 سوره‌ی احزاب معطوف می‌کنم که می‌فرماید: «وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» مؤمنان وقتى احزاب را یعنی اتحاد جبهه‌ی کفر را در مقابل خود ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‏ اند!» و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود. زیرا متوجه شدند حضرت حق می‌خواهد این تقابل به اوج خود برسد.
 باز در این رابطه به آیه‌ی 173 سوره‌ی آل‌عمران نظر کنید که می‌فرماید: «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ» اين مؤمنین كسانى بودند که وقتی در جنگ احد مسلمانان به ظاهر شکست خوردند و تعداد زیادی از آن‌ها مجروح گشتند، با این‌که دشمن جبهه را رها کرده و رفته بود به آن‌ها خبر رسید که بناست دشمن دوباره حمله کند؛ پس خوب است که بترسید و کمی کوتاه بیایید - و آن‌ها برعکس، بنا به آیات قرآن: - اين سخن، بر ايمانشان افزود؛ و گفتند: خدا ما را كافى است؛ و او بهترين حامى ماست. و لذا با همان بدن‌های مجروح دشمن را تعقیب کردند و دشمن که با چنین صحنه‌ای روبه‌رو شد، از ادامه‌ی جنگ منصرف گشت. و قرآن در ادامه می‌فرماید: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» پس آن‌ها به نعمت الهی از صحنه برگشتند و فضل الهی آن هم فضلی که بر آن هیچ‌گونه بدی و سختی نبود، به آن‌ها رسید.
همه‌ی این‌ها حکایت از آن دارد که اگر جبهه‌ی توحیدی در تاریخ به میان آید، خداوند شرایط هرچه تقابل و جداشدن آن جبهه را در مقابل نظام استکباری می‌گشاید و جریان اخیر یعنی کار ترامپ، حکایت جاری‌شدن آن سنت است تا انقلاب اسلامی معنای حضور تاریخی خود را هرچه بیشتر در عالم تثبیت کند. می‌ماند که ما این حرکت را وعده‌ی الهی برای پیروزی جبهه‌ی حق بدانیم.
راستی! اگر مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» از قبل مشخص نکرده بودند که ما به آمریکا اعتماد نداریم، حال که این قضیه روشن شد، ما احساس شکست نمی‌کردیم؟! به آن معنا که به آمریکا اعتماد کرده باشیم و حال ایشان به اعتماد ما خیانت کرده باشد؟ و به همین جهت ما امروز در واقع با کاری که ترامپ کرد، احساس پیروزی می‌کنیم. پیروزی از آن جهت که مشخص شد ما از ابتدا این مسئله را پیش‌بینی می‌کردیم و در دامی که آن‌ها برای ما پهن کرده بودند تا با صد امید با آن‌ها به مذاکره بنشینیم و سپس آن‌ها زیر میز بزنند؛ نیفتادیم. و آیا این همان معنای سخن حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که روح این تاریخ را به خود برگرداند، نیست که فرمود: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به شما آسیبی نرسد» آسیبی بزرگ‌تر از آن می‌توان تصور کنیم که ملتی به آمریکا امید ببندد و آن به اعتماد آن‌ها خیانت کند؟! ولایت فقیه ما را از چنان عرصه‌ی شکستی نجات داد. موفق باشید
 

 

19854

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: 1. آقای هاشم حداد می گوید که به بزرگی آقای قاضی نه در گذشته بوده نه در آینده. خب پس ما نمی توانیم مثل آیت الله قاضی شویم او افضل منه طبق کشف ایشون. من هم دوست دارم بشوم خیلی! ۲. کشف طلب کردن خوب است یا نه؟ علامه حسن زاده طلب کرده اند بنا بر صحبت خودشان در انسان در عرف عرفان. ۳. چگونه انسان روش خودش را احراقی کند؟ ۴. چگونه و با چه روشی انسان شوق عرفانی را در افراد زنده کند؟ (مثلا یکی از آنها نقل داستانهای عرفا)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هرکدام از اولیاء از جهتی کمالات خاص خود را دارند. هرکس باید در مسیری که خداوند برای او قرار داده است، حرکت کند و به نتایج خاص خود برسد 2- طلب بندگی و اطاعت باید داشته باشیم خداوند خودش آن‌چه برای شوق عبادت نیاز است، مرحمت می‌کند 3- باید سعی کرد جز خدا در میان نباشد 4- انسان‌ها به خودی خود در جان خود شوق عرفانی دارند، باید غیر خدا را مهم نکرد تا آن شوق ظهور کند. موفق باشید

18527

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: 1. نظر جنابتان راجع به مباحث آقای صمدی آملی چیست؟ 2. برای تهذیب نفس سالهاست به این در و آن در میزنم ولی همیشه مدتی داغ و دوباره سرد می شوم و در خواب غفلت بسر می برم، راه و روش سلوک، ترک گناه و یا سیر دقیقی که بتواند روح را اغنا کند که دوباره به سراغ گناه و یا حتی فکر گناه نرود، سیر مطالعاتی یا صوتی وجود دارد؟ اصلا آیا می توان نکته ای را به عنوان شاه کلید تهذیب معرفی کرد که انسان را از مهلکه نجات دهد و یا خیر؟ 3. راه خرید اینترنتی سی دی ها و یا مراجعه حضوری برای خرید سی دی ها ی جلسات شما در تهران به چه صورت است؟ مراکز خریدی که در تهران معرفی شده عموما کتب شما را دارند. دانشجوی فلسفه دانشگاه تهران با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحمداللّه مباحث جناب استاد آقای صمدی آملی نکات ارزشمندی را در مقابل شما می‌گشاید 2- شاه کلید تهذیب، معرفت نفس است که عرایضی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن بر روی سایت هست. در مورد نحوه‌ی ارسال کتاب‌ها و مباحث‌ صوتی و این‌که در تهران چه مراکزی در این مورد هستند با جناب آقای مهندس نظری به شماره‌ی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

17613
متن پرسش
با سلام لطفا بیت زیر از شعر خبر دادن خروس از مرگ خواجه، دفتر سوم مثنوی را معنی بفرمایید. وین سلام باقیان بر بوی آن / من همی نوشم به دل خوش تر ز جان (بر بوی آن)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به قسمت‌های قبلی سخن باید متوجه‌ی این بیت بشوید که می‌گوید عموم سلام‌ها با طمعی همراه است مگر سلام خدا و سلام اولیاء الهی یعنی سلامِ باقیان که بویِ سلام خدا را می‌دهد. و از این جهت در ادامه می‌فرماید سلام اولیاء الهی را خوش‌تر از جانم می‌نوشم و از آن استقبال می‌کنم. البته بنا را بر این بگذارید که خودتان به کمک شرح‌های مثنوی، جواب این نوع سؤالاتتان را به‌دست آورید. موفق باشید

16324

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت خدا بر شما: استاد من تا اكنون در مسائل شرعي مقلد آقاي مكارم بوده ام، براي تغيير مرجع و تقليد از مقام معظم رهبري بايد اعلميت ايشان نسبت به مرجع قبلي براي من اثبات شود، ممكن است بنده را راهنمايي بفرماييد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون یکی از شرایط اعلمیت، اعلم‌بودن به زمانه است، شاید بتوان گفت حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» در جمع، شرایط اعلمیت را بهتر دارا می‌باشند. البته این بدان معنا نیست که بقیه‌ی مراجع تقلید محترم مدّ نظر نباشند. موفق باشید

14702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: پیرو سوال شماره 14609 که برای شما ارسال کرده بودم، فرمودید شماره صفحه ی مطلب رو ارسال کنم. مطلبی که درباره ی طهارت عایشه سوال کردم مربوط می شود به کتاب ممدالهمم فی فصوص الحکم، نوشته علامه حسن زاده. فص حكمت فرديه به كلمه محمديه (ص)، صفحه619 ترجمه ی آن. با تشکر.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد حضرت استاد با نظر به واقعه‌ی افک که در مسیر جنگ تبوک، جناب عایشه مدتی گم شد و منافقان تهمت خلاف به او زدند؛ نظر دارند و این غیر از حرکاتی است که او بعداً در جنگ جمل در مقابل امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» انجام داد و یا مانع دفن بدن مبارک حضرت امام حسن«علیه‌السلام» در کنار جدّشان شد. موفق باشید

13428
متن پرسش
سلام استاد: این جمله که می گویند: سلامتی امام زمان (عج) صلوات. این جمله ایراد ندارد؟ مگر امام ما جسم است؟! یا بعضی می گویند امام زمان (عج) مریض می شوند؟!!؛ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جسم مبارک آن حضرت هم مثل جسم سایر امامان مریض می‌شود ولی دعا برای سلامتی آن حضرت بیشتر در رابطه با دعا برای تأثیر و حضور و ظهور بیشتر آن حضرت است. موفق باشید

12472

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: همانطور که می دانیم سرچشمه همه خوبیها خداست، حال اگر ما خوبی افراد را از طرفی خوبی خودشان و جز ذاتشان بدانیم و از طرفی سرچشمه این خوبیها را خدا بدانیم دیدگاه توحیدی صحیحی داشته ایم؟ با تشکر فراوان التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می‌فرمایید و در جواب 12471 عرض شد.

6828
متن پرسش
با سلام منظور از نامه عمل و داده شدن آن به دست راست و چپ چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمل در قیامت صورت پیدا می‌کند و اگر آن عمل دارای میمنت باشد به وَجه یمین انسان می‌رسد – مطالب را در کتاب معاد دنبال بفرمایید- موفق باشید
6280

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام باحضور اشخاصی مثل حبیب ابن مظاهر و سلیمان ابن صرد خزایی و ... مسلم ابن عقیل در کوفه تنها وغریب بود و آنها مسلم را در خانه راه ندادند و از او حمایت نکردند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نقشه‌ی عبیداللّه همه‌چیز از هم پاشید و همه‌ی نیروهای انقلابی غافلگیر شدند. موفق باشید
4151
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت ، استاد گرامی چند وقت است که دچار یک حالت روحی خاصی شده ام که علت ان را نمی دانم بیشتر اوقات در یک حالت گریه و بغض الودگی هستم بدون اینکه مشکل خاصی داشته باشم ، مدام احساس خسران می کنم و این باعث می شود دچار گرفتگی شوم ، وقتی در تلویزیون یا حتی در جای دیگری از ائمه سخنی می شنوم اشکم سرازیر می شود با این که سخن کاملا امید بخش است گاهی به خودم طعنه می زنم که ذکر خدا در قلبم جاری نیست که ارام نیستم ، دنبال چیزی می گردم ، دنبال گمشده ای ، به کاری که میکنم مطمئن نیستم و فکر می کنم کار بهتری را باید انجام دهم »، علت چیست ؟ لطفا کوتاه جواب ندهید سپاس گرارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب بلند بنده یک کلمه است؛ دلت هوای نور حضرت حق از طریق صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» کرده است با معارف حضرت روح‌الله خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» دلت را آشنا کن تا به طریق صحیح آن را تغذیه کنی. کتاب «اسماء حسنی، دریچه‌های نظر به حق» به عنوان پلی که بتوانیم با آثار حضرت امام آشنا شویم نوشته شده. موفق باشید
3516
متن پرسش
با سلام عرض ادب. استادعزیز، اگر انسان اعمال مستحبش را به امام زمان هدیه دهد، تاثیری در افزایش معنویت دارد؟آیا می شود مثلا صلوات تقدیم به روح رسول الله بفرستیم از جانب امام زمان؟آیا می شود انسان اعمال واجبش مثل نماز و روزه اش را به امام زمان هدیه دهد؟این کار برکاتی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اعمال واجب بر عهده‌ی خود ما است و ظاهراً نمی‌شود به وجود مقدس حضرت هدیه کرد، ولی اعمال مستحب وقتی به حضرت هدیه شود با نور حضرت بالا می‌رود و بر آن مبنا به حساب ما نوشته می‌شود و آن اعمال با آن نورانیت به قلب ما برمی‌گردد. در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» بحث آن شده است. موفق باشید
1749

روح توحیدیبازدید:

متن پرسش
سلام وخدا قوت .ببخشید استاد سوالی داشتم بعدازدواج از لحاظ معنوی خیلی افت کردم آیا طبیعیه؟ واینکه چقدر طول میکشه؟ چی کار کنم که دوباره از این افت معنوی بیرون بیا م؟ التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام توحید به معنی جمع‌کردن اضداد است، باید در شرایط جدید سعی کنید موضوعات پیش‌آمده در این شرایط را در روح توحیدی خود جای دهید و مثل دریایی که با ورود چند رودخانه‌ی گل‌آلود تغییری در رنگ آن داده نمی‌شود، موحدِ دریادل حادثه‌های جدید را در نور توحید خود مستغرق می‌کند و ثبات توحیدی خود را محفوظ می‌دارد، بر عکس عده‌ای که می‌خواهند در همان توحید محدود اولیه‌ی خود بمانند و لذا گوشه‌نشینی را پیشه می‌کنند. موفق باشید
1430

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی همانطور که جنابعالی معتقدید نظام اموزشی ما بدرد این انقلاب نمی خورد و قادر نیست نیروهای مفید برای این انقلاب تربیت نماید از طرفی اگر نیروهای دلسوز مانند جنابعالی منتظر باشند مسئولین کاری بکنند ممکن است خیلی دیر شود و فرصتها بیش ار پیش از دست رود پیشنهاد بنده این است که بیایید کاری را که مرحوم مغفور حاج شیخ عباسعلی اسلامی در زمان شاه انجام داد و اقدام به راه اندازی مدارس اسلامی نمود را انجام دهید البته با محتوایی دیگر. طرحی را که بنده به نظرم می رسد طرح تربیت انسان جامع است با چهار محور تقویت روحیه علمی تقویت روحیه جهادی حماسی تقویت روحیه معنوی عبادی و تقویت روحیه اجتماعی سیاسی منظور این است که مدارسی دائر شود با چنین طرحی یا انچه جنابعالی مصلحت میدانید که ما این قلیل را از شما یاد گرفته ایم و مدارسی دائر کنید که حداقل نیروهای مذهبی از سرگردانی نجات پیدا کنند و فرزندان خود را راهی این مدارس نمایند و همانطور که مقام معظم رهبری ارزو دارند خروجی غالب انها افرادی با منش شهید چمران باشد. امیدوارم ان پیشنهاد مورد قبول واقع شود و در این زمینه اقدامی نمایید خداوند به شما طول عمر عطا فرماید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: پیشنهاد خوبی است ولی بنده با تجربه‌هایی که نسبت به نظام آموزشی کشور دارم – اعم از دبیرستان و دانشگاه- به این نتیجه رسیدم فعلاً ما مشکل نرم‌افزاری را باید رفع کنیم و بر این اساس کتاب‌ها را می‌نویسم و در جزوه‌ی سلوک در ذیل اندیشه حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه». جایگاه موضوعات مختلف را جهت هندسه‌ی فکری نظام اسلام تبیین کرده، إن‌شاءالله مرحله‌ی بعدی کار امثال شما است که بتوانید در ذیل اندیشه‌ی حضرت امام پیشنهاد خود را عملی کنید. موفق باشید
1202

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام ووقت به خیر به استاد گرامی ؛استاد بنده یک مربی قرآنی دارم که سیر مطالعاتی شما را به من اینگونه پیشنهاد کرده است که ابتدا انسان شناسی بعد سلوک دینی وبعد از آن مهدویت می خواستم نظر شما را در باره ی این ترتیب بدانم که آیا صحیح است برای شروع به این صورت عمل کنم یا سیر شما را ادامه دهم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به همان نکته‌ای که فرموده‌اند عمل کنید. موفق باشید
767

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام. یک دانشجو در شرایط کنونی چگونه می تواند آنچه وظیفه ی اوست را عمل کند،به عبارت دیگر:لطفا به طور کاملا مشخص اصول مراقبه -با حفظ حضور در اجتماع-را بیان بفرمایید و اگر نیاز است یک منبع کامل ارائه فرمایید.در پناه امام عصر باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: علاوه بر این‌که رهنمودهای رهبری که می‌تواند بسیار کارساز باشد، کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌الهر‌علیه» کارساز است. موفق باشید
21303
متن پرسش
با سلام: ببخشید سوالم اینه، روایاتی داریم مبنی بر توجه بیشتر انسان هنگام غم یا سختی به خداوند و...، برای مثال اینا رو ببینید: امام سجاد (ع) می‌فرماید: «خدا هر دل غمگینى را دوست دارد». پیامبر اکرم (ص) فرمود: «خداى تعالى در نزد دل‌شکستگان جاى دارد». نیز داریم: «هر گاه خداوند خیرى به بنده اراده نماید، در دلش پرده‏ اندوهى ایجاد می‌کند؛ زیرا دل‏ شکسته‏ و غمگین را دوست دارد». این امور اعتباری است یا حقيقيه؟ مثلا اگه کسی به خاطر غمی که داره، از خدا ببره و از خدا دورتر بشه يا مثلا کافر بشه، بازم خدا اون رو بیشتر دوست داره؟ مگه اعتباريه که کم شدن محبت بنده به خدا با افزایش محبت خدا به بنده اش، قابل جمع باشه؟ یا شاید بشه روایات رو حمل به موارد خاصی کرد که غم باعث نزدیکی بنده به خدا بشه؟ نه مطلق غم و اندوه؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه که روایات مذکور بدان اشاره دارند همانی است که امروز تحت عنوان «غم غربت» نام می‌برند و مربوط به کسی است که متوجه شده نسبتش با حقایق گسترده‌ی عالم آن‌طور که شایسته است، نیست. لذا از یک طرف نظر به عالمِ گشوده و روشنی‌گاهِ هستی دارد و از طرف دیگر خود را محروم احساس می‌کند. این است آن غمی که حضرت حق دوست دارد و انسان را در این حالت تنها نمی‌گذارد.

درك غم غربت‏: انسان به صورتى شگفت‏ انگيز در طلب بازگشت به آن عالم مقدسى است كه خود را در آنجا آرام مى ‏بيند، ولى راه بازگشت را نمى ‏شناسد، وقتى خود را به عنوان پنجره ‏اى مقدس شناخت، اين بازگشت را شروع مى ‏كند و در فرهنگ مؤمنين به عالم معنا قدم مى‏ گذارد و ديگر مسئوليتى خاص نسبت به بودن خود احساس مى‏ كند، كه اين مسئوليت، غير از آن چيزى است كه انسان متجدّد نسبت به بودن خود دارد. او ديگر غم‏ غربت‏ از عدم ارتباط با حق را مى‏ فهمد و آرزوى زندگى كردن در قرب خدا در جان او سر برمى ‏آورد و معنا پيدا مى ‏كند و به نمونه‏ هايى از انسان‏ها دل مى ‏بندد كه فوق زمين و زمان، زندگى را طى كردند و مى‏ كنند، از روزمرّگى‏ ها آزاد است و در عالم معنوى خود رمز و رازهايى را اندوخته دارد. از دنياى تاريكِ ابهامات به آسمان شفاف معنويت نظر دارد، حتى چنين انسانى طبيعت را به مانند مادر و پرستارى مى‏ شناسد كه پروردگار انسان‏ها براى پروريدنِ او آن را آفريده و لذا با طبيعت به صورتى شفاف برخورد مى‏ كند و از آن پيام پروردگارش را مى‏ شنود و جلوه روحانى او را مى‏ بيند. ديگر براى او طبيعت و فوق طبيعت به دوگانگى مطرح نيست، چرا كه وقتى متوجه شد خودش پنجره ارتباط با حق است، راه پنجره ديدن همه چيز را تمرين كرده است، و در اين حال در همه چيز و در همه جا يك نحوه تقدس مى‏ يابد، وقتى حيات انسانى رشد كرد و از حيات بدنى بالاتر آمد همه چيز را در حيات مى ‏يابد. عرایضی در این رابطه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» به صورت زیر شده است:

غم غربت؛ اولين قدم‏: اين مقدمات را به اين دليل عرض كردم تا إن‏شاءالله عزيزان به اين نتيجه برسند كه به قول ابن‏ سينا عزم و تصميم ما آن شود كه براى خود شخصيت جامعى را برنامه‏ ريزى كنيم، هم بتوانيم كار فكرى بكنيم، هم كارهاى علوم تجربى‏ مان را بتوانيم خوب دنبال‏ كنيم، هم مديريت خيال خود را دنبال نماييم، هم كار عقلى كنيم و هم از تربيت قلب خود غافل نمانيم، راه پرورش و مديريت هر كدام هم مشخص است و مى ‏توانيد با برنامه‏ ريزى درست به همه ابعاد خود برسيد. تا اين‏كه آرام‏ آرام به احساسى منتقل شويد كه به آن «احساسِ غم غربت» مى‏ گويند. اين اولين قدمى است كه در فضاى آن مى ‏توانيد زندگى صحيح را شروع كنيد؛ غم غربت داشتن سيرمى‏ آورد. چطور مى‏ شود كه اويس قرنى از يمن بلند مى‏ شود و به مدينه مى‏ آيد؟ چون احساس غم غربت مى‏ كند. همان است كه به اصطلاح عرفا مى‏ گويند: «درد پيدا مى‏ شود» و به واقع مشكل روزمرّگى را با همين «درد پيداكردن» مى‏ توان از بين برد. كسى كه در اين دنيا با غم غربتِ خود آشنا شد ديگر گرفتار كارهاى ياوه نمى‏ شود.

اين داستان را از مولوى حتماً داريد كه يك نفر سيلى محكمى به پشت گردن رفيقش زد. او عصبانى شد و يقه طرف را گرفت كه فلان‏ فلان‏ شده! چرا زدى؟! مى‏ خواست تلافى كند كه رفيقش گفت: صبركن، من از تو يك سؤالى مى‏ كنم، اول آن سؤال را جواب بده، بعداً تلافى كن. از او پرسيد: دقت كردى وقتى من پشت گردن تو زدم، «طراقّى» صدا كرد؟ گفت: بله. گفت: بگو ببينيم اين صداى طراق از گردن تو بود يا از دست من؟ بيچاره طرفى كه پشت گردنى خورده بود، گفت: من آنچنان پشت گردنم مى‏ سوزد كه فكر اين چيزها را نمى‏ توانم بكنم، «تو كه بى ‏دردى همى انديش اين» تو كه بى‏ دردى اين سئوال‏ها برايت پيدا مى‏ شود. من درد دارم تو بى‏ دردى، اين دو تا خيلى فرق مى ‏كند. مولوى اين طور مى‏ گويد:

آن يكى زد سيلى‏ اى مر زيد را

 

حمله كرد او هم براى كيد را

گفت سيلى‏ زن، سؤالت مى ‏كنم‏

 

پس جوابم گوى و آنگه مى‏ زنم‏

بر قفاى تو زدم، آمد طراق‏

 

يك سؤالى دارم اينجا در وفاق‏

اين طراق ازدستِ من بوده‏ است يا

 

از قفاگاه تو اى فخر كيا

گفت: از درد اين فراغت نيستم‏

 

كه در اين فكر و تأمل بيستم‏

تو كه بى‏ دردى همى انديش اين‏

 

نيست صاحب درد را اين فكر هين‏

     

از اينجا مولوى نتيجه خوبى مى‏ گيرد كه انسانِ بى‏ درد گرفتار روزمرّگى است، چون غربت خود را در اين دنيا فراموش كرده است.

دردمندان را نباشد فكر غير

 

خواه در مسجد برو خواهى به دير

غفلت و بى‏ دردى‏ ات فكر آورد

 

در خيالت نكته‏ ى بكر آورد

     

تازه فكر مى‏ كنى خيلى مهم هستى كه اين نكات به ذهنت آمده، نمى‏ فهمى كه اين حرف‏ها، حرف‏هاى آدم‏هاى راه گم كرده است.

جز غم دين نيست صاحب درد را

 

مى‏ شناسد مرد را و گرد را

     

 

چون به غربتِ خود در اين دنيا آشنا شد و فهميد فقط راه نجات، انس با خدا است، با تمام وجود دامن دين را مى‏ گيرد و همه‏ ى دغدغه‏ اش اين است كه از مسير ناب ديندارى فاصله نگيرد.

براى آدم‏هايى بى‏ درد بحث‏هاى بى ‏خود و پوچ پيش‏ مى‏ آيد كه آقا به نظر تو اين دكور بهتر است يا آن دكور؟ آدم‏هاى بى‏ درد مى‏ خواهند خالى‏ هاى زندگى‏ شان را با فشارهاى بیجا پركنند. آدمى كه غم غربت‏ دارد، مى‏ داند كه غم غربت‏ او در ارتباط با عالَم قدس پُر مى ‏شود، اين آدم مى‏ فهمد ركوع يعنى چه، سجده يعنى چه، سكوت يعنى چه. اين كه مى‏ گويند خواب مؤمنِ عالِم عبادت است، نه يعنى عالِم به علم رياضيات و فيزيك، منظور عالم بالله است. عالَم قُدس تنها عالَمى است كه غم غربت‏ انسان را جواب مى‏ دهد.

آنچه بايد در اين رابطه مورد توجه باشد اين كه، اولًا: فرهنگ انسان‏هاى قدسى بيش از آن‏كه نمود ظاهرى داشته باشد جنبه‏ ى باطنى‏ اش شديد است، برعكس ظاهرگرايان كه سيرى درونى ندارند، حتى جنبه‏ هاى سير درونى را هم به بيرون سرايت مى‏دهند. ثانياً: انسانى كه در اين دنيا غم غربت پيدا كرده، از دست روزمرّگى آزاد است، در نتيجه عالَم و آدم و طبيعت را پرستار خود مى‏ بيند، همه‏ ى عالم آيات و پنجره‏ هايى هستند براى از بين بردن غربت او، و همه چيز وسيله‏ ى اتصال اوست به عالم قدس. چنين انسانى با چهره‏ ى نورانى عالم ارتباط دارد نه با چهره‏ ى ظلمانى عالم، و به راحتى اميد دست يافتن به مطلوبش در او ايجاد مى ‏شود، و اين را بدانيد كه اين‏طور نيست كه شما سى سال يا چهل سال در غربت به سر ببريد و نقطه‏ ى ارتباط با عالم قدس براى شما به وجود نيايد، بلكه نااميدى از ارتباط با عالم قدس است كه شما را از بين مى‏ برد. در همين رابطه از حضرت صادق «علیه‌السلام» داريم‏: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الصَّبْرُ وَ الصَّمْتُ وَ انْتِظَارُ الْفَرَج»[1] بهترين عبادت‏ها: بردبارى و خموشى و چشم به‏راه فرج‏ بودن است. و بر اساس همين فرهنگ در دعا از خدا تقاضا مى‏ كنيد كه بعد از شدت و سختى، رخاء و آسانى مرحمت فرما.[2] به گفته‏ ى حافظ:

رسيد مژده كه ايامِ غم نخواهد ماند

 

چنان نماند و چنين نيز نخواهد ماند

     

 موفق باشید  

 


[1] ( 1)- الإرشاد فى معرفة حجج الله على العباد، ج 1، ص، 302

[2] - ُ« اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْيُسْرَ بَعْدَ الْعُسْرِ وَ الْفَرَجَ بَعْدَ الْكَرْبِ وَ الرَّخَاءَ بَعْدَ الشِّدَّة» خداوندا آسانى را پس از سختى، و گشايش را پس از گرفتارى، و آسايش را پس از شدت و رنج از تو خواهانم.( مفتاح الفلاح فى عمل اليوم و الليلة، ص: 199)

19794
متن پرسش
سلام علیکم: پیش از این فرموده بودید عالم ذر همان فطرت است. در پاسخ به سوال یکی از کاربران فرمودید داشتن اختیار در عهد الست از آیه شریفه بر می آید. اگر عهد الست فطرت است چطور در فطرت داشتن اختیار معنا دارد؟ ظاهرا فطرت همه یکسان است. مهم عمل کردن بر اساس فطرت است. من داشتن اختیار در عالم ذر را متوجه نمی شوم. به خصوص که انسان پیش از به دنیا آمدن به صورت جزئی تعین ندارد. داشتن اختیار در مورد عهد الست با وجودی که فرمودید عهد الست همان فطرت است چه معنایی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها فطرتاً با خدا روبه‌رو شده‌اند و بر اساس همان فطرتی که توحیدی است، ربوبیت حق را تصدیق کرده‌اند. لذا انسان طبق آیه‌ی فطرت اولاً: نشان داده در ذات و فطرت خود توحیدی است و ثانیاً: آن توحید را با ختیار خود اقرار کرده است، هرچند ممکن است بر اساس همان اختیار در زندگانی دنیایی از آن فاصله بگیرد. موفق باشید

19780
متن پرسش
سلام: آیا شاهد قرآنی داریم مبنی بر این که غیر از ائمه ولی فقیه کاشف حکم خدا و رسول است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه جوادی در کتاب «ولایت الهی» روشن می‌کنند که به حکم «اللّه هو الولیّ» همیشه باید مظهری برای ولایت الهی باشد. و در زمان غیبت ولیّ فقیه چنین مظهریتی را برای کشف حکم خدا به عهده دارد. موفق باشید

19716
متن پرسش
«سلام علیکم، ببخشید استاد یکی از اعضای این کلاس های شما هستم و شوهرم هم میاید کلاس ولی از دو ماه قبل از ماه رمضان و الان بعد ماه رمضان تا صبح میشینه پای نماز خوندن و روز ها روزه میگیره. به من میگه شما کاری به کاره من نداشته باش مگه میشه ایجوری زندگی کرد؟ شغلش کابینت سازی است. فقط میگه باید نماز بخونی و قرآن و شب زنده داری کنی؟ وقتی که باهاش صحبت می کنی میگه امامان ما هم همین طور بودن. من را خسته کرده لطفا راهنمای کنید. جلسه تفسر قرآن یعنی میاد کلاسهای شما رو که خوب بشه یا که اگه روزه نگیره نهار نمیخوره و میگه شما بخور و کاری به من نداشته باش این را میگن زندگی؟ خسته شدم! خسته شدم! لطفا تو این جلسات یه گوش زدی بهش بکن، با تشکر فراران»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود / رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. به همسر محترم‌تان بفرمایید ره چنان رو که رهروان رفتند، مثل امثال امام رعایت خانواده را بکنند و به جای روزه‌های ان‌چنانی با کنترل غذا و با نشاط همراه با خوردن غذای مناسب چون شمعی به خانه و خانواده روشنی ببخشند. موفق باشید

17329
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: در رابطه با مباحث مطرح در موضوع معرفت النفس. فرمودید من انسان در خواب بعضا سیر کرده و حوادث آتی را دیده که در بیداری بعدا برایش اتفاق می افتد سوال من در این زمینه است مگر انسان موجود مختار نیست پس انتخاب و اختیار او در اتفاقات چگونه است آیا این نوعی جبرنیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان چیزی که انسان در بیداری با اختیار خود انجام می‌دهد، می‌تواند در خواب با آن روبه‌رو شود، نه آن‌که چون در خواب دیده است حتماً آن را انجام می‌دهد. بلکه چون با شخصیت خود آن کار را در آینده انجام می‌دهد، با همان شخصیت، قبل از انجام آن در خواب با آن عمل روبه‌رو می‌شود. موفق باشید

17212
متن پرسش
سلام استاد: همانطور که فرمودید منظور اساتید از خواندن علم ابدان مدیریت بهتر آن بوده است برای بندگی. با این تعریف ما هم می توانیم در ماه پنج ساعت به این موضوع اختصاص بدهیم، یعنی پنج ساعت بنده در یک ماه خالی است و به امور طلبگی ام رسیده ام. راه ارتباطی با آقای دکتر روازاده و شاگردانشان پیدا کرده ام که کلاسهای آموزشی مفیدی دارند، به نظرتان با آن رویکرد و این استادی که عرض کردم، مفید است یا موکول به آینده شود؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است و به‌خصوص آقای دکتر روازاده پیشنهادهای مهمی دارند. منتها فراموش نکنید که شرایط جدید بعضا در گذشته نبوده است تا بخواهیم تنها با طب سنتی همه‌ی مشکلات ایجادشده برای سلامتی را رفع کنیم. به صرف وجود سرعت بیش از حدّ در این دوران، بیماری‌های جسمی و روانی خاصی پیش آمده که باید با عقلی که این نوع بحران‌ها را می‌شناسد، درمان کرد. موفق باشید

16890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد سلام: چرا با توجه به اینکه حکومت ما حکومت اسلام ناب محمدی هست و قوانین و موازین وضع شده مطابق با شرع و احکام شیعه هست، این همه فساد اقتصادی ایجاد شده که هر روز شاهد اختلاس و فساد مانند حقوق های چند صد میلیونی و .... هستیم؟ ریشه این فسادها از کجاست؟ آیا از ربا خواری و عدم امر به معروف و نهی از منکر در این زمینه هاست؟ با تشکر فراوان التماس دعا صلوات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره خداوند می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ . لذا اگر مردم نخواهند که اصلاح شوند، اگر علی مرتضی علیه‌السلام هم بر آن‌ها حکومت کنند، استفاده‌ی لازم را نخواهند برد و شیطان بهانه‌هایی جهت کارهای خلاف برای آن‌ها می‌سازد. موفق باشید

16466
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. آیا در عصر حاضر نیز شعرای عرفانی و روحانی چون (مولوی، حافظ، عطار، جامی و.....) هستند؟ شاعرانی که به مقام فنای ذاتی رسیده باشند و گزارش رویت بدهند؟ 2. آیا این زمانه، زمانه شعرای عرفانی و روحانی هست یا زمانه عوض شده و شاعران با رویکرد و نظر دیگر در صحنه هستند؟ (شعرای این تاریخ در عسرت هستند یا نه؟)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به یک معنا عموماً شاعران در عسرت‌اند زیرا بیشتر زمانه‌ها ظرفیت درک اشارات آن‌ها را ندارند. لذا شاعر به زبان شعر که دارای جامعیت لازم است سخن می‌گوید و تنها شاعرانی می‌توانند چنین کار مهمی را انجام دهند که با خلوص لازم، نیوشایِ اشارات روح زمانه‌ی خود شده باشند که مرحوم سبزواری با خلوصی که در عهد خود نسبت به انقلاب اسلامی ایجاد کرد، فضای عطرآگین اشارات روحِ تاریخ انقلاب اسلامی را به مشام مستمعین خود رساند. موفق باشید

15539
متن پرسش
استاد در این نوشتاری که خدمتتان دادم قسمتی از بحث های آقای ابوالقاسم فنایی در باب اخلاق، استاد می خواستم ببینم این صحبت های ایشان به چه معناست؟ ایشان در این صحبت ها گویی دم از جدایی اخلاق و دین دارند و بر تقدم اخلاق بر دین اصرار دارد. در اخلاق دینداری، کتاب بعدی شما قرار است از چه موضوعاتی بحث کنید؟ ـ در آن‌جا بحث در مورد ربط و نسبت رفتار دینی و رفتار اخلاقی است، و هر دو این‌ها عرض عریضی دارند. انسانی که هم تعهد دینی دارد و هم تعهد اخلاقی وقتی تصمیم می‌گیرد کاری را انجام دهد یا انجام ندهد،‌ این دو سؤال را باید از خود بپرسد و در صدد یافتن پاسخی برای آن‌ها برآید: یکی این‌که «این رفتاری که می‌خواهم انجام دهم از نظر دینی چه حکمی دارد؟»، و دیگری این‌که «این رفتار از نظر اخلاقی چه حکمی دارد؟». شما می‌بینید که بسیاری از متدیان و متشرعان وقتی با موضوع تازه‌ای روبرو می‌شوند تنها پرسشی که در ذهنشان جوانه می‌زند این است که «این موضوع از نظر شرعی چه حکمی دارد؟». کمتر کسی را پیدا می‌کنید که این پرسش هم به ذهنش خطور کند که «این موضوع از نظر اخلاقی چه حکمی دارد؟». به گمانم این ناشی از تربیت دینی خاصی است که یکی از مفروضات آن این است که دین جایگزین اخلاق است، یا هرچه در اخلاق هست در دین هم هست، و لذا اگر کسی حکم شرعی موضوعات مورد ابتلای خود را بداند و به وظایف شرعی خود عمل کند، به وظایف اخلاقی خود هم عمل کرده است. اخلاق دینداری، چنان‌که از نام آن پیداست، می‌کوشد نشان دهد که اولاً دینداری و دین ورزی، فعلی ارادی و اختیاری است که از آدمیان سر می‌زند و لذا مانند سایر افعال ارادی و اختیاری در معرض ارزیابی و ارزش‌داوری اخلاقی است و از منظر اخلاقی به خوب و بد، درست و نادرست، موجه و ناموجه و روا یا ناورا قابل تقسیم است. و ثانیاً، سه نظریه‌ی وابستگی اخلاق به دین، استقلال اخلاق از دین و تقدم اخلاق بر دین در مقام رفتارهای فردی و جمعی چه اقتضایی دارند، بدین معنا که «در صورت تعارض رفتار دینی با رفتار اخلاقی چه باید کرد؟». این پرسش محوری کتاب اخلاق دینداری است. در این کتاب من می‌کوشم لوازم و پیامدهای منطقی نظریه‌ی تقدم اخلاق بر دین را در قلمرو رفتار فردی و جمعی شرح و بسط دهم. به عنوان مثال، یکی از نتایجی که از این بحث گرفته می‌‌‌شود این است که حکومت دینی نمی‌تواند جایگزین و بدیل حکومت اخلاقی باشد، و آدمیان را از حکومت اخلاقی بی‌نیاز کند. اگر نظریه‌ی تقدم اخلاق بر دین را بپذیریم، ناگزیریم تقدم حکومت اخلاقی بر حکومت دینی را هم بپذیریم. به باور من حکومت اخلاقی چارچوب حکومت دینی است، و مشروعیت اخلاقی مقدم بر مشروعیت دینی. بدین معنا که حکومتی که مشروعیت اخلاقی ندارد، به طریق اولی نمی‌تواند مشروعیت دینی داشته باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد نکته‌ی قابل توجهی را مطرح می‌کنند، به‌خصوص که ایشان مبنای اخلاق را، عقایدِ نفس‌الأمری می‌دانند و مثل کانت، حوزه‌ی اخلاق را از حوزه‌ی عقاید جدا نمی‌کنند بلکه متوجه‌اند ما استعدادِ فهم اخلاق یا حُسن و قبح افعال را به صورت ذاتی داریم. موفق باشید

نمایش چاپی