بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20527
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم و آرزوی توفیقات روز افزون. دو سوال داشتم. اول اینکه در مورد وجودیابی و وجود بینی شما از معرفت النفس و نظر به وجود خودمان شروع می کنید. در مورد موجودات بیرونی هم از دوگانه وجود و ماهیت در فلسفه اسلامی اسم برده می شود. اما به واقع به نظر می رسد (تا جایی که می دانم شما هم قائلید به این امر) وجودی که یک درخت و سنگ دارد، با وجود ما تفاوت دارد. نمی دانم در قالب چه تعبیری باید بگویم. ولی اگر وجود عین نورانیت و زیبایی و جمال و جلال است، فکر می کنم با رجوع به موجودات این مواجهه حضوری با وجود اتفاق نمی افتد. یعنی آیا می توان گفت که انسان و درخت، هر دو «وجود» دارند؟ در حالی که گویی این تنها انسان است که با خود وجود متصل است و از سنخ وجود است و بقیه موجودات را صرفا باید موجود نامید که اگر چه موجودند، اما «وجود» ندارند. یا می توان اینگونه گفت که نفس ما، خود، عین وجود است (ولو نازله ای از وجود) ؛ اما موجودات، «بهره مند» از وجود اند. همان عدم مقارنت و یگانگی موجود و وجود. اما نفس ما، خود وجود است. می خواستم نظرتان را در این زمینه بیان کنید. چگونه تفکیک کنیم این امور را از هم؟ دوگانه وجود ماهیت را پیش بکشیم؟ پس در این صورت آیا تفاوتی میان وجود یک درخت و وجود ما (یعنی نفس ما) نیست؟ دوگانه موجود وجود را مطرح کنیم؟ در این صورت منظور از وجود دقیقا چیست؟ دوم اینکه بنده مباحث معرفت النفس شما را از سه سال پیش کار کردم و تا حدی در این سه سال در فضای این مباحث بوده ام و بهره برده ام. عرفان را هم کم و بیش ورودی داشته ام. (از دریچه معرفت النفس). با تفکر هایدگر هم آشنایی و انس یکی دو ساله دارم. با این اوصاف، الان در کلاس بدایه الحکمه ای که در حوزه ما و توسط یکی از اساتید برجسته فلسفه (آقای امینی نژاد) برگزار می شود شرکت می کنم. اما هر چه جلوتر می رویم احساس می کنم که این کلاس ها بیش از آن که برای من مفید باشند؛ مضر بوده اند. یعنی همان داشته من از وجود در فضای معرفت النفس و هایدگر با مباحث نه چندان زلال بدایه الحکمه از من گویی دارد گرفته می شود. با داشتن معرفت النفس و عرفان و هایدگر، احساس بی نیازی می کنم از خواندن چنین کتاب هایی و حتی فکر می کنم آن حضور را از آدم می گیرد این نوع فلسفه. می خواستم نظر شما را بپرسم. آیا ضرورتی برای شرکت و خواندن دقیق کتابی مانند بدایه الحکمه برای کسی که در چنین شرایطی قرار دارد؛ هست یا نه؟ آیا با داشتن عرفان و معرف النفس و هایدگر، نیازی به چنین ورودی در فلسفه اسلامی هست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از این‌که در کنار نگاه وجودیِ صدرایی متوجه‌ی نگاه هایدگر هستید، بسیار خوب است و در همین رابطه بنده بعد از 11 جلسه بحث در شرح کتاب «رسالة الولایه» از علامه طباطبایی، 6 جلسه با نظر به نگاه هایدگر به بحث «برکات نظر در نسبت بین «وجودِ نفس» با «صِرفُ‌الوجود» پرداختم. اما این‌که بحثِ دوگانه‌ی «وجود» بین ما و سایر موجودات را مطرح می‌فرمایید باید عنایت داشته باشید ما از طریق معرفت نفس به روش رساله الولایه، متوجه اتصال وجود خود به حضرت حق می‌شویم. ولی در نگاه وجودی با نظر به اصالت وجود، «وجود» را یک حقیقت گسترده‌ای می‌یابیم که تمام ماهیات مظاهر آن خواهد بود و احاطه‌ی نگاه وجود به موجودات، نمی‌گذارد تا ما به ماهیات اصالت دهیم.

در مورد «بدایة الحکمه» در هر حال باید با آن فکر آشنا شد و جایگاه آن را شناخت، به‌خصوص که با استاد خوبی مثل آقای امینی‌‌نژاد مرتبط هستید. موفق باشید  

20163
متن پرسش
سلام علیکم: یک بنده خدایی چند کتاب از آثار شما خوانده بود و گفت که آقای طاهرزاده بعضا مطالب سخت عرفانی ای را بیان می کنند که برای فهم آنها نیاز است که یک مقداری فلسفه و عرفان نظری بلد باشیم، من هم در جواب گفتم که اگر طبق سیر ایشان پله پله جلو برویم مشکلی پیش نخواهد آمد و می توانیم مطالب را بفهمیم. حال خواستم نظر خودتان را بفرمایید. آیا واقعا ما باید اول برویم فلسفه و عرفان بخوانیم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً رفقا باید با «ده نکته معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن شروع کنند. موفق باشید

18318
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده وقتتون بخیر: از اینکه وقت میذارید و سوال های ما رو جواب میدید و راهنمایی می کنید خیلی ممنونم. استاد من یه جایی شنیده بودم یا شاید هم خونده بودم که شیطان نمیتونه خودش رو شبیه اهل بیت علیهم السلام در بیاره، آیا شیطان میتونه تو خواب ما خودش رو شبیه یکی از شهدا دربیاره یا اونی که ما تو خواب دیدیم واقعا خود شهید هستش و یا این که فقط تصورات ذهنی ما هستش (مثلا قبل خواب راجع به اون شهید فکر کردیم بعد خواب اون شهید رو دیدیم ولی درواقع این فقط تصور ذهنی ماست نه خود واقعی شهید). شما یه بار به من گفتید که علم تعبیر خواب ندارید اما من نفهمیدم این سوالم ربطی به علم تعبیر خواب داره یا نه، آخر سر هم سوالم رو از شما پرسیدم. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در روایت هست که شیطان به صورت معصوم در نمی‌آید ولی به شرطی که معصوم را دیده باشیم. اما اگر ما معصوم را ندیده باشیم، می‌آید و می‌گوید من فلان امام هستم. با این‌همه اگر در خواب با امام و یا شهیدی روبه‌رو شدیم و آثاری از عبودیت در ما ایجاد کرد، می‌توان آن‌را حمل بر رؤیای صادقه نمود. موفق باشید

17997
متن پرسش
سلام: آیا انسان که مجرد است و می تواند در آینده قرار بگیرد. در آینده ای قرار می گیرد که با علم خدایی است یعنی با علم به اختیارات ما، یا در آینده ای قرار می گیرد که اگر این کار را بکنم آینده اش این طور و اگر آن کار را کنم آینده اش طور دیگر می شود؟ یعنی شما که گفتید گاهی قلبمان می گوید به پیشنهادی نه بگوییم، بعد از مدتی می فهمیم که خوب شد گفتیم وگرنه فلان اتفاق بد می افتاد اگر نفس در آینده رفته باشد آینده ای است که ما آن بد را انتخاب کردیم در صورتی که آن آینده وجود ندارد چون ما آن کار را انتخاب نکردیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور نفس ناطقه در آینده در آن مثال به آن معنا است که نفس متوجه می‌شود آن نوع حضور در آینده به چه‌چیز ختم می‌گردد و با چه چیزی انسان روبه‌رو می‌شود. زیرا به جهت مجردبودنش آینده‌ی این عالم را احساس می‌کند هرچند به صورت اجمالی آن احساس صورت می‌گیرد. موفق باشید

17328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار برای اینکه بتوانم از کتاب های «چه نیازی به نبی» و «فرزندم این چنین باید بود» و «چگونگی به فعلیت رساندن باورهای دینی» و «ادب خیال، قلب و عقل» و «زن آنگونه که باید باشد» همراه با صوت بهره ببریم از کدام صوت ها و از کدام قسمت سایت صوت ها را دانلود کنیم؟ پیشایش از راهنمایی تان کمال تشکر را دارم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی کتاب‌ها دارای فایل صوتی نیست و همه‌ی فایل‌های صوتی نیز بر روی سایت نمی‌باشد. شرح نامه‌ی 31 و «چگونگی به فعلیت‌رساندن باورها» دارای شرح صوتی است. اگر بر روی سایت نبود از جناب آقای نظری به شماره‌ی 09136032342  بخواهید تا برایتان پست کنند. موفق باشید

17146
متن پرسش
با سلام: من دختری 17 ساله هستم. 1. می خواستم بدانم که چگونه حال معنوی را در خود تثبیت کنم؟ مثلا من در ماه رمضان با اشتیاق زیادی اعمال را انجام می دادم اما متاسفانه بعد از آن کم کم اون رو از دست دادم و یا اینکه به خاطر درس ها و کنکور دقت لازم را ندارم و احساس می کنم که از آن حال فاصله گرفتم. 2. چگونه خودم را برای نماز شب آماده کنم زیرا واقعا مشتاقم که با خدا در آرامش و بدون دغدغه صحبت کنم؟ 3. وقتی که گناه می کنم واقعا زجر می کشم. چگونه چله گناه بگیرم چون می خوام خودم را برای ماه محرم آماده کنم. با تشکر. ببخشید که وقتتون را گرفتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با رجوع به معارف الهی مثل معرفت نفس، پشتوانه‌ی عبادات خود را تقویت کنید 2- در روز مواظب باشید فضای رقابت و مقابله و کینه برای خود ایجاد ننمایید. در شامگاهان غذای سنگین نخورید و زود بخوابید 3- سعی کنید در موقعیت‌هایی که احتمال زمینه‌ی گناه می‌دهید وارد نشوید. موفق باشید

10615
متن پرسش
سلام علیکم: ما وقتی به نفی مدرنیته و غرب زدگی می پردازیم و فلسفه بسیاری از تکنولوژی های امروز را رد می کنیم یا نوع دیگری از آن را مقبول تمدن اسلامی می دانیم (مثل بسیاری از مواردی که در کتاب تمدن زایی نام برده اید مثل تیغ و آپارتمان و...) باید جایگزینی برای آن که مقبول سبک زندگی اسلامی است داشته و نام ببریم وگرنه ذهن از سردرگمی خارج نمی شود. مثلا ذهن نمی تواند بفهمد که اگر تمدن اسلامی دارد می گوید جمعیت را افزایش دهید و از آنطرف آپارتمان را قبول ندارد و و همان خانه های ویلایی قدیم را می پسندد چگونه این همه جمعیت را در این مقدار زمینِ موجود جا بدهیم. شما در کتاب گفته اید اگر از من بپرسید در تمدن اسلامی چه وسایلی موجود است می گویم نمی دانم! ولی ذهن سردرگم است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به کارآیی یک تمدن شک کردیم، تمدنی که قرن‌ها جلو آمده و همه‌ی زندگی ما را در بر گرفته، برای عبور از آن ده‌ها سال باید فکر کرد و آرام‌آرام زمینه‌ی کاربردی‌کردن تمدنی که در فکر به آن رسیده‌ایم فراهم کنیم و ما فعلاً در مرحله‌ی شک و فکر هستیم و باید در این قسمت درست عمل کنیم و این سرگردانی نیست، این لازمه‌ی مرحله‌ی عبور است. موفق باشید
3349

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
شما در تعریف «مبادی فکر غرب» در صفحة 30 فرموده‌اید: «اندیشیدن بر روی داده‌های حسی برای تسلط بر طبیعت»، چرا شما «مبادی» را «اندیشیدن» تعریف کرده‌اید؟ آیا برای آن که دقت این تعریف بالاتر برود، بهتر نیست عبارت «اندیشیدن بر» را حذف کرده «مبادی فکر غربی» را به «داده‌های حسی برای تسلط بر طبیعت» تعریف کنیم؟ و اگر «تسلط بر طبیعت» قید «اندیشیدن» بود، آیا بهتر نیست که با حذف «اندیشیدن»، این قید را هم حذف کنیم (چون صرف داده‌ها که هدف و غرض ندارد)؟ حال از این تعریف فقط «داده‌های حسی» می‌ماند! آیا شما تعریف دیگری از «مبادی فکر غربی» دارید؟
متن پاسخ
ر
3055
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر 1- در باب «ذات داشتن انقلاب اسلامی و غیر اعتباری بودن آن» گفتارهایی از جنابعالی را شنیدم و نوشته هایی را ملاحظه کردم و توفیق گفتگو با شما را نیز داشتم. نکات ارزنده ای را به صورت پراکنده از جنابعالی ملاحظه کردم ولی در آثارتان بحث مفصلی در این زمینه مشاهده نکردم و عمدتاً اشارات گذرایی به این موضوع داشتید. تقاضا دارم بحث مدونی در باب استدلات عقلی و نقلی و همچنین مثالهایی برای فهم و درک بهترموضوع ارائه نمائید. 2- با توجه با ثابت بودن و غیر قابل تغییر بودن «ذات»،«پیشرونده بودن ذات» که در دیدارر رهبر معظم انقلاب با فرماندهان سپاه پاسداران در سال گذشته مطرح گردیده است چگونه تفسیر می گردد؟حرکت از اجمال به تفصیل انقلاب چگونه تفسیر می یابد؟ باسپاس فروان از بذل توجه شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: روش درست برای جواب‌دادن به این سؤال را این طور می‌دانم . مباحثی که در این رابطه عرض شده است مطالعه شود و سپس مبتنی بر آن مباحث سؤال شود. بنده پیشنهاد می‌کنم ابتدا کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» همراه با جزوات «جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و جریانات سیاسی در آینده» و «علت سقوط تمدن‌ها در المیزان» مطالعه شود و سپس بر مبنای آن مباحث سؤال بفرمایید وگرنه برای جوابگویی به این سؤال همه‌ی مباحث باید مطرح شود چه در موضوع ذات‌داشتن انقلاب و چه در رابطه با حرکت از اجمال به تفصیل. موفق باشید
1478

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید من مخالف ولایت فقیه نیستم و آقای خامنه ای را هم به عنوان رهبر قبول دارم اما دوستانم یه رفتارهای افراطی از خودشون در مورد آقای خامنه ای نشون میدن که حتی نعوذبالله ایشون را در حد یه امام معصوم و معجزه گر یا حتی خدا بالا میبرن. آیا این رفتارا درسته؟ راستش با این رفتاراشون دید منو نسبت به ایشون بد میکنن. آخه به نظرم این کاراشون ظاهریه و اکثر کسانی که این رفتارها را نشون میدن وقتی که خدای نکرده جنگی چیزی رخ بده قایم میشن و همون کسانی که حالا به ظاهر مخالف ولایتن جونشونو میذارن کف دست. آیا واقعا باید اینگونه رفتار کرد مثل اونا؟ نمیتونم رفتاراشونو تحمل کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده هم فکر می‌کنم عده‌ای برای ضایع کردن جایگاه ولایت فقیه، مأمورند که آن را به صورتی غلوّ آمیز مطرح کنند تا تنفّر عمومی ایجاد کنند. اعمال آن‌ها را به حساب خودشان و مأموریتشان بگذارید و نه به حساب نظام اسلامی و اعتقادی که باید به ولایت فقیه داشت. پیامبر اکرم«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند « قَصَمَ ظَهْرِی رَجُلَانِ عَالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّک‏.....» دو کس پشت من را شکستند؛ عالم هتّاک و جاهل سطحی نگر. موفق باشید
873

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باعرض سلام.بنده درحوزه علمیه ای که مخصوص حفظ قران برای اولین بار تاسیس شده تحصیل میکنم،به دلیل سنگینی حفظ درحین تحصیل گاهی دچار سستی اراده میشوم.بنظرشما چکار باید کرد؟برای توسع وبرکت در وقت جکار کنیم؟(در حال خواندن پایه دوم هستم.)
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: وظیفه‌ی اصلی شما خوب‌درس‌خواندن دروس حوزوی است، اگر روح شما آمادگی داشت و به زحمت نمی‌افتد حفظ قرآن را ادامه دهید وگرنه به تدبّر در قرآن بپردازید. موفق باشید
22910

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و قبولی زیارات اربعین سیدالشهدا علیه السلام استاد عزیز؛ نظر حضرتعالی نسبت نامه آیت الله یزدی به حضرت آیت الله شبیری زنجانی چیست؟ با تشکر، التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش نظردادن در این مورد کار آسانی نیست. به نظر می‌رسد خوب بود آن نامه لیّن‌تر نوشته می‌شد، به‌خصوص که گویا آیت اللّه شبیری در جریان افراد آن جلسه نبوده‌اند. از این‌که ممکن است خواسته باشند پدرانه با این افراد برخورد کنند، نیز نباید غافل بود. واللّه اعلم. موفق باشید

21193
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار شبهه ای است از جانب وهابیت که معتقد است: کتب حدیث شیعی بخاطر عدم اتصال به پیغمبر صلوات الله علیه و آله مرسل هستند و مسند نیست. پاسخ حضرتعالی چیست؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حضرت رسول «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در حدیث غدیر که مورد اعتماد اکثر علمای اهل سنت است ما را در کنار کتاب خدا به عترت خود ارجاع می‌دهند و وقتی قرآن طهارت خاص را برای اهل‌البیت «علیهم‌السلام» قائل است و آیه‌ی «مودت ذی القربی» می‌خواهد ما به اهل‌البیت رجوع کنیم، چگونه می‌توان گفت روایات شیعه از قرآن و پیامبر جدا است؟ مضافاً آن‌که اولین کتاب روایی اهل سنت در زمان منصور دوانقی و به دستور او توسط احمد حنبل تحت عنوان «مواطات» در رقابت با کتب شیعه که در آن زمان مطرح بود، نوشته شده و از این جهت کتب شیعه در جمع‌آوریِ روایات پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» تقدم دارد. موفق باشید

20980
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد گرامی: شما در بحث مبانی معرفتی امام زمان می فرمایید مثل امام زمان در هستی مثل من است در تن، يعني همان طور كه من تن را اداره مي كند و تن هر کاری که انجام می دهد با اذن و اجازه من است، هیچ اتفاقی در هستی بدون اجازه امام زمان رخ نمي دهد و هر حرکت در تن با اذن من است پس هر حرکت و اتفاقی در عالم با اذن و اجازه امام زمان است، حال آیا بدی ها، ظلم ها و گناه ها هم با اذن و اجازه امام زمان رخ مي دهد؟ آیا همان طور كه من در همه جای تن حضور دارد امام زمان هم در همه جای هستی حتی در جایی که گناه و ظلم هست هم حضور دارند؟ ممنون از وقتی که می گذارید. سپاسگزارم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر تدبیر نفس توسط بدن، آن مثال، مثال خوبی است با این تفاوت که تدبیر امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» در عالم در عین رعایت اختیار انسان‌ها انجام می‌گیرد. مثل آن‌که وقتی خداوند عالم را تدبیر می‌کند اختیار ما را وامی‌گذارد تا نشان دهیم چگونه انسانی هستیم. موفق باشید

20530
متن پرسش
سلام استاد عزیز: پیرو پاسختون به سوال اینجانب (20518) مساله برای من حل نشد. اگر ما انتخاب می کنیم تا شخصیتمان و فعلیت ما ظهور کند و از اونجا که خدا خیرخواه بشر هست، با تمامی اینها علم به سرنوشت نهایی انسان باعث ایجاد این پرسش میشه که اگر خدا میدونه قراره نهایت ما فعلیت و ظهور خوبی نداشته باشه با توجه به صفت خیرخواهی اش پس چرا خلق می کنه ما رو؟ خب خلق نکنه که دچار و درگیر نشیم و بقیه رو هم درگیر نکنیم! از طرفی هم علم خدا به همه چیز اگر چه در وهله اول جبر رو به ذهن متبادر نمیکنه اما وقتی من بدونم تمام انتخاب هام رو خدا از قبل میدونه اون حالت اختیاری که از قبل احساس می کردم رو دیگه احساس نمی کنم. چرا که اگر به راهی هم رفتم معنیش این میشه که اگرچه خدا نمی خواهد من این راه رو برم اما میدونست که من این راه رو میرم. از اولی که متولد شدم! و خدا با علم به این منو خلق کرد. در صورتی که میتونست خلق نکنه. اینطوری دیگه لذت عبادتی هم برده نمیشه. یعنی انگار همه چیز از قبل معلومه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا خوب است جزوه‌ی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید تا روشن شود علم خدا نقشی در اختیار و انتخاب ما ندارد. دیگر این‌که حضرت حق طلبِ ذاتی هرکس را که طلبِ به‌وجودآمدن است می‌دهد، زیرا «امکان»، ذاتیِ انسان است و خدا «امکان» را وجود می‌دهد که در این مورد خوب است به کتاب «آشتی با خدا» در قسمت «خدا چرا ما را خلق کرد» رجوع فرمایید. موفق باشید

20127

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خسته نباشید. جناب آقای ابوالقاسم فنایی در کتاب دین در ترازوی عقل آورده اند که اساسا اخلاق بر دین مقدم است یا بهتر بگویم ما قائل به اخلاق سکولار هستیم. ایشان اخلاق را اینگونه می بینند و به اخلاق دینی می تازند! استاد نطر شما درباره ی شخص ایشان و این نگاه ایشان چیست؟ گرچه ایشان از دوستان و شاگردان آقای ملکیان می باشند و برخی هم می گویند دین در ترازوی اخلاق همان قبض و بسط است اما این بار در قالب اخلاق و نوع نگاه همان نوع نگاه است. استاد اخلاقی که این ها ازش دم می زنند همان اخلاقی است که فیلسوفش کانت است؟ اساسا اخلاق اسلامی در نظر شما چه تعریفی دارد؟ آیا شما به اخلاق فرادینی قائل هستید اگر هستید به چه معنا هستید؟ گلوگاهی که اینچین اساتید اینچنینی مثل آقایان فنایی و ملکیان را در خود فرو برده است کجاست؟ و چه می شود که ایچنین اصالت را از دست می دهند و در آشفتگی آرا و نطرات غوطه ور می شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد مبنای آقای فنایی با آقای ملکیان متفاوت باشد. سخنان آقای فنایی را گوش داده‌ام، از جهتی قابل تأمل است و شبیه آن چیزی است که ما در موضوعات حسن و قبح ذاتی و عقلی می‌گوییم که موضوعاتِ فراشرعی است. موفق باشید

16619

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، اینکه شخصی در طول مدت طولانی سعی به ملکه سازی و انجام یک سری اعمال و رفتار و ذهنیات خوب را داشته باشد ولی چندان موفق نباشد، اما در روز یا شب قدر احساس کند که در انجام آن اعمال و... خیلی راحت موفق شده و سدی برای انجام آن اعمال در درونش نیست، آیا مربوط به نزول فرشتگان در شب قدر است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همین‌طور است. موفق باشید

16504
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: یک خواهشی داشتم و اون اینکه می شود در یک جلسه ای یا جزوه ای معنای جهاد کبیر در عصر حاضر را برای ما روشن کنید. با تشکر استاد این روز ها ماها را خیلی دعا کنید. استاد نزدیک 7 سال هست توفیق حتی 5 دقیقه تفکر در عالم حضور از من گرفته شده برام دعا کنید که این توفیق بزرگ دوباره بهم برگردانده بشود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به پیامبر خود می‌فرماید «فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيراً» ـ‌ سوره فرقان آیه 52 ـ یعنی ای پیامبر از کافران و فرهنگی که آنان در جامعه حاکم کرده‌اند پیروی مکن و از طریق همین عدم تبیعیت از کفار جهار کبیری را به صحنه آور. حال از این به بعد این تکلیف ما است که سعی کنیم با تأکید بیشتر نسبت به انقلاب اسلامی و اهداف بزرگ آن این مجاهده را وارد زندگی خود نماییم شاید بتوان گفت کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» به یک معنی همان ورود به جهاد کبیری است که با عدم تبعیّت از فرهنگ استکبار وارد زندگی ما می‌گردد. موفق باشید

15783
متن پرسش
با سلام: رابطه روح و فطرت چیست و از نظر منطقی و نسب اربع چگونه رابطه ای دارند؟ البته من حدودا دو هفته پیش هم این سوال را پرسیده بودم ولی ظاهرا به دست شما نرسیده بود. ممنون می شوم اگر پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «روح» در زبان فارسی، همان نفس ناطقه است و «فطرت» یکی از ابعاد نفس ناطقه و مرتبه‌ی عالیه‌ی آن و باطن نفس ناطقه است. با توجه به این، خودتان یک‌طوری با مباحث نسب اربعه جفت و جور کنید. موفق باشید

15713
متن پرسش
به نام خدا و با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد سوالی است مدتها ذهنم را درگیر کرده و پاسخی برای آن نیافته ام. از طرفی این همه از عظمت و مقام شهدا سخن گفته می شود و هو الحق، از طرفی وقتی بسیاری از همرزمان و همفکران همان شهدا را می بینیم مشاهده می کنیم کم نیستند بین آنها کسانی که به گذشته خود پشت کرده اند یا از گذشته خود پشیمانند یا بی خیال شده اند یا مادی و دنیا پرست شده اند، حتی بعضی به مبانی اعتقادی هم بی عقیده شده اند و این موارد اندک هم نیست. حال جناب استاد آیا شهدا از جنس دیگر بوده اند در صورتی که بعضا همین همرزمان از آنها هم داغ تر و معنوی تر بودند و انگار هر دو گروه با احساسات دوران جنگ وارد میدان شدند عده ای شهید شدند و عده ای مانند... از کجا معلوم اگر آنها که شهید شدند مانده بودند حال و روزی بدتر از اینها نداشتند؟ چگونه این همه عرفان و معرفت را برای شهدا اثبات می فرمایید اگر حالات آنها را در زمان جنگ بفرمایید اینها که مانده اند همین حالات را داشتند و شاید بیشتر، به عنوان نمونه یکی از همین رزمندگان که در دوران جنگ دعا و نماز و ..... ترک نمی شد الان حتی قیامت را هم قبول ندارد و البته از این قبیل کم نمی شناسم. با تشکر از استاد عزیز و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید شیطان قسم یاد کرده در مسیری بنشیند که به سوی حضرت حق منتهی می‌شود و به همین جهت یکی از دعاهای مجاهدان، ثبات قدم است و تقاضا می‌کنند: «وثبت اقدامنا» و لذا سخت مواظب ثبات قدم در راهی که در آن پای گذاشته‌اند می‌باشند تا چنین مشکلاتی پیش نیاید. موفق باشید

14073
متن پرسش
آیا ما اعتراف مربوط به عالم زر نسبت به ربوبیت خدا در عالم زر را به خاطرمی آوریم؟ اگر به یاد می آوریم این چه نوع به یاد آوردنی است که در خاطر ما نیست و اگر به یاد نمی آوریم چرا خداوند گفته نمی توانیم بی خبری خود را بهانه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن اعتراف به صورت شهودی و با علم حضوری انجام شده است و با تزکیه، احساس می‌شود و نه با فکر و علم حصولی! موفق باشید

13980
متن پرسش
سلام خسته نباشید: تفاوت انسان و جن در چیست که جن با وجود اختیار و قدرت عقل و هم چنین پاداش و مجازات و پیامبر مشترک با انسان، اشرف مخلوقات نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً حدّ وجودی جنّ، مرتبه‌ی خیال است و به همین جهت که شیطان از جنس جنّ است می‌تواند در خیال انسان‌ها نفوذ کند، ولی نمی‌تواند در عقل انسان‌ها نفوذ نماید. موفق باشید

13429
متن پرسش
سلام استاد گرامی: درباره نماز خواندن و سبک شمردن آن مطالب زیادی می دانم، اما متاسفانه قادر به انجام درست این فریضه نیستم و وقتی هم تصمیم می گیرم که بهتر بخوانم از قبل از تصمیم گرفتنم کیفیت بدتری پیدا می کند. خمیازه و هر چیزی که قبل از نمازم وجود ندارد دقیقا وقت نماز سر و کله اش پیدا می شود. از طرفی در سن تکلیف به خاطر سخت گیری پدرم در مورد نماز خواندن (حالا به هر کیفیتی که بود) مجبور بودم نمازم را بخوانم حالا اگر شده همه نماز ظهر و عصر دو دقیقه طول بکشد (البته می دانم ایشان از سر دلسوزی مجبورمان می کردند) و برخورد تندی انجام می دادند. این گذشته بد هم مزید بر علت شده و به شدت نماز خواندن برایم سنگین است و برایم یک کار رفع تکلیفی شده است. نمی دانم باید چه کنم؟ از لحاظ دانستن مشکلی ندارم ولی پای عملم می لنگد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از پدرتان گله‌مند نباشید، بالاخره همین عادت به نماز از خدمات ایشان به شما است. سعی کنید با نگاه عرفانی به ابعاد نماز شوق لازم را در خود ایجاد نمایید. کتاب «آداب الصلواة» از امام خمینی کمک می‌کند. موفق باشید

12713
متن پرسش
سلام علیکم: نظر شما درباره دیدار خالد مشعل با شاه عربستان چیست؟ اصلا چه دلیلی دارد حماس به دیدار رژیمی که نزدیک به 4 ماه است که مردم مظلوم یمن را به توپ بسته است، برود؟ در مجموع احساس نمی کنید که مجموعه حماس با اهداف انقلاب اسلامی زاویه پیدا کرده است؟ متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از جریان‌های حماس از ابتدا هم این مشکل را داشتند. هنر بزرگ انقلاب اسلامی در این موارد آن است که موضوع فلسطین را از زاویه‌ی دیگری می‌نگرد و چندان به سیاسی‌کاری‌های بعضی از چهره‌های سیاسی جریان فلسطین توجهی نمی‌کند. موفق باشید

10065
متن پرسش
با سلام: نظر به پاسخ به سوال 10042 شما، بنده برایم سوالی پیش آمده. مگر نه اینکه بعضی از بزرگان دین ما در کل زندگی همواره بخشنده بودند یا همین مثال آقای قاضی را که در مباحث می زنید. آیا این نیاز به یقین دارد؟ به طور مثال بنده خودم حس بخشش و کمک به هم نوع را خیلی دوست دارم و تا حد زیادی عمل می کنم یعنی می بینم که کسی نیاز مند است به خاطر رضای خدا اگر مقدور باشد نیازش را برآورده می کنم و احساس می کنم خدا آن شخص را سر راه بنده قرار داده تا وسیله گردم. بنده علت زیادی از مشکلات و دور شدن از هم را همین می دانم که در حد توانمان هست کاری کنیم اما از هم گریزانیم. حال آیا می شود این کار را منتهی به یقین دانست؟ با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار درستی می‌کنید ولی حتماً مواظب هستید که کاری نکنید که آنچنان دستتان خالی شود که دیگر توفیق بخشش را از دست بدهید و آیه‌ی مذکور همین را می‌گوید. موفق باشید
نمایش چاپی