بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9728

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد در خصوص فهم کتاب «معرفت نفس و الحشر» فرموده بودید: «إن‌شاءاللّه با طی مقدمات، کتاب قابل فهم می‌شود و شما با معارف بی‌نظیری روبه‌‌رو می‌شوید. اگر بتوانید کسی را پیدا کنید که یک‌بار از همین متن فارسی‌اش آن را در ویرایش جدید تدریس کند، به جمع‌بندی خوبی می‌رسید. چند جزوه در شرح ابتدای کتاب هست مطالعه‌ی آن‌ها کمک می‌کند.» سوال اول: آن 75 جلسه شرح معرفت النفس و الحشر که کیفیت صدای پایین دارد به نظرتان مفید قرار می گیرد یا خیر؟ اگر مفید قرار می گیرد از انتشارات تهیه کنیم. سوال دوم: جای دیگر جواب فرموده بودید: چند جزوه در شرح ابتدای کتاب هست مطالعه‌ی آن‌ها کمک می‌کند. منظورتان جزوات سایت بود یا در داخل کتاب؟ سوال سوم: در یک سوال دیگر فرمودید: جزوه‌ی جدید «حرکت جوهری» که به صورت مختصر تهیه شده، این نکته طرح شده است. بنده در سایت چنین جزوه ی جدیدی یافت نکردم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر بتوانید از آن‌ نوارها استفاده کنید مفید است. 2- 5 جزوه‌ی جدا در شرح قسمت‌های اول کتاب «معرفت‌النفس و الحشر» هست، باید ازطریق المیزان، از حاج آقا نظری تهیه کنید 3- آن جزوه را نیز از طریق حاج آقا مهندس نظری تهیه کنید. شماره‌ی ایشان 09136032342 می‌باشد. موفق باشید
4809
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز یک جا میفرمایید اهل بیت ع با حضرت رسول در یک مقامند وهمه ذات الهی بدون واسطه فیض میگیرند یکجا میفرمایید مقام محمدی ص خورشید است و اهل بیت ع قمر از علمای دیگر هم شنیده ایم اهل بیت ع و بقیه پیامبران در حجاب مقام حضرت رسولند کدام درست هست خدا حفظتان کند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو سخن در جای خود درست است. رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آن صاحب مقام‌اند و به سوی عرش و ملکوت راه گشوده‌اند و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به نور محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در آن راه قرار می‌گیرند و از نور خداوند منور می‌شوند هرچند آن راه ابتداء به نور خورشید محمدی«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» گشوده شده و از این جهت همه را نور محمدی در برگرفته و هروقت خواستید به یکی از آن ذوات مقدس نظر کنید ابتدا با نور محمدی«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» روبه‌رو می‌شوید به همین جهت در زیارت آن بزرگواران ابتدا به رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» سلام می‌دهید و می‌گویید: «السلام علیک یا رسول الله» نمی‌گویید: «السلام علی رسول الله». موفق باشید
2362
متن پرسش
استاد در بحث برهان صدیقین گفتیم که خفیف الوجودیاعالم ماده وجودش را ازشدیدالوجود میگیره وتجلی شدیدالوجوداست وشدیدالوجود هم که مجرد است وزمانمندومکانمندنیست حالا برای بنده سوال است که چگونه ازوجودی مجرد عالم ماده که زمانمند ومکانمند است وجود میشود.ازطرفی هم داریم که(فللله خلق .الامر)که گفتیم خلق همان ایجاد با زمان است وفکرکنم که عالم ماده به خلق خداارتباط پیدا کند.خواستم مراراهنمایی بفرمایید که عالم ماده چگونه بوجود می ایدو ارتباط این دو مطلبی را که گفتم را بفرمایید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب روشن شد که وقتی وجود نازل شود محدود می‌شود و به صورت ماده در می‌آید و موجود از جنبه‌ی وجودی‌اش به خدا مربوط است و نه از جنبه‌ی نقص و مادی‌بودنش و این‌که می‌فرماید: «فللّه الأمر و الخلق» می‌خواهد بفهماند عالم امر و عالم خلق همه از نظر وجودی مربوط به خدا هستند. این سؤال قبلاً در قسمت برهان صدیقین با شرح بیشتر عرض شده، به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید
21104
متن پرسش
با سلام: پیش از این عالم را کسی می دانستم که بدایات را تنقیح کرده باشد البته مقصودم عرفانی نیست بلکه در حوزه نظری و اندیشه است چه تفاوت عامی و عالم درین است که عالم از بدایات شروع و به نظریات ختم می کند لکن عامی این سیر را طی نمی کند و تبع لابا مثلا ایمان به یک دین می آورد بنابرین برایم پذیرفته نبود عالمی ادعای ایمان عالمانه به تشیع داشته باشد لکن مثلا نتواند عدم تحریف قرآن را اثبات کند و نیز بقیه گزاره های پایه ای دین. پیام آیت الله جوادی که به مرحوم هاشمی مقام شبه عصمتی می بخشید نگاه مرا به این جلب نمود که عالم کسی است که نهایات را تنقیح کرده باشد که در عصر ما نگاه کلان نسبت به تمدن اسلامی است بنابرین هرکس که قصد بنای دستگاه فکری برای خود دارد باید افق اعلی خود را مشخص کند در زمان غیبت مشخص است که در بین فقها افق اندیشه کسی بالاتر از امام نبود و بعد از ایشان مقام رهبری، بنابرین ما که جواب جان خویش را در این دو یافتیم چه حاجت به آثار آقای جوادی و... داریم مستحضرید که جوادی اصول فکری ای دارند که از آن اصول تمجید هاشمی بیرون می آید و اگر فرد بخواهد آثار ایشان را مطالعه کند و در نهایت به تمجید هاشمی نرسد کاریست بس دشوار. مرحوم غزالی گویا ریاضیات را منع می کنند تا فرد نسبت به فلاسفه متمایل نشود چگونه می توان در عالم آیت الله جوادی بود و حب به هاشمی نداشت مگر اینکه فرد ابتدا نهایات خویش را بر اساس امام و رهبری تنظیم کند بعد به مطالعه بقیه بپردازد لکن در کتاب ادب عقل و خیال و قلبتان به خاطر ندارم فرد را دعوت به خواندن صحیفه امام کرده باشید (با اینکه نسبت به کتابهایی که از ایشان معرفی کردید ساده تر است و عمق نگاه تمدنی ایشان در آنست) یا به مرور بیانات رهبری از ابتدا تاکنون دعوت کنید حتی کاربری که در سوال 19645 سیر مطالعاتی از رهبری می خواهد می گویید در مورد مقام معظم رهبری، سیر مطالعاتی خاصی نمی‌توان پیشنهاد کرد در حالی که مثلا کتابی دارند به نام طرح كلى انديشه اسلامى در قرآن‏ که نشان می دهد قبل از انقلاب ایشان چه دید کلی نگر و وسیعی به دین داشتند پس ابتدا فقط باید امام و رهبری خواند ولا غیر چون با مطالعه آثار جوادی و ... چنان عظمتی از ایشان ما را فرا می گیرد که دشوار می توان از زیر این شبهه برامد که اگر امر دایر باشد بین سهو من و سهو جوادی من اولی به سهوم تجربه چند ساله منست که بدون تنقیح نهایات وارد مطالعه شدم و چه خون دلها و چه زجر و محنتها از تردید ها نکشیدم تا باز به انقلاب رجوع کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که متوجه شد‌ه‌اید مسلّم عقل دوران ما،‌ عقلی است که بر مبنای انقلاب اسلامی تفکّر کند و نسبت هر کس را بر اساس هدفی که انقلاب اسلامی در نظر دارد تعیین نماید ولی آیا در بستر و سنّتی که انقلاب اسلامی تعیین می‌کند نمی‌توان همان طور که سایر متفکّران رجوع می‌کنیم و مسأله‌ی خود را در آن‌ها به نحوی خاص می‌یابیم، به عالِمی که در فلسفه و عرفان و تفسیر متبحّر است رجوع کنیم و استفاده نماییم؟ موفق باشید

20972
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: در رابطه با یکی از موضوعات بعد از مطالعاتی و تأملاتی، یک جمع بندی مختصری خدمت تان عرضه می داریم، امید است نکات لازم در این رابطه را از ما دریغ ندارید و چنانچه صلاح ندانستید بر روی سایت قرار ندهید و خصوصی برایم ارسال نمایید: « قاعده ای هست به نام تشکیک. از طرفی می گویند انسانیت یا آدمیت یک مقوله مشکک است. یعنی دارای شدت و ضعف است. خب اگر اینگونه است و عین الانسان چهارده معصوم هستند، پس یقینا انسان هایی در ذیل انسانیت معصومین باید در حاقّ هستی و در عالَم وجود حضور داشته باشند. و همان طور که ما بعد از تعقل در مورد جایگاه عین الانسان و معصومین در هستی، در بیرون به دنبال مصادیق خارجی عین الانسان می گردیم و آن ها را می یابیم، طبق همان قاعده، باید بعد از تعقل در وجود چنین انسان هایی در غیب عالم، به دنبال مصادیق خارجی چنین انسان هایی هم که در ذیل عین الانسان هستند هم بگردیم و پیدا کنیم. حالا در همین رابطه روایاتی هست که خود معصومین به ما کمک کرده اند تا ما به چنین انسان هایی نظر کنیم. مثلا فرمودند: فی کل قرن عدول... یا فرمودند: انهم حجتی علیکم... یا فرموده اند: ان العبد اذا اختاره الله فی امور عباده شرح صدره... اگر به این روایات با نگاه «وجودی» نظر کنیم و نه با نگاه کانتی - دکارتی، به این معنا که امام معصوم که گوینده ی چنین روایاتی است، چون در درجه وجودی و مرتبه ی بالاتری از چنین انسان هایی قرار دارد و انسان هایی که در مرتبه ی بعدی هستند تجلی وجود معصومین هستند، پس این نوع روایات گزارشی از وضع خارجی و سنت ثابتی است که در عالم هستی هست، که امامان دارند به ما از چنین وجودات متعالی ای خبر می دهند، متوجه جایگاه وجودی چنین انسان هایی در ذیل معصومین می شویم. البته این بدین معنا نیست که ما این چنین انسان هایی را با معصومین مقایسه کنیم، هرگز، چون فرمودند: «لا یقاس بآل محمد احدا... احدی را با آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین قیاس نکنید» و همان طور که امامان که اولین تجلی حضرت حق هستند را با اینکه تمام کمالات حق را به نازله دارند با خدا مقایسه نمی کنیم، این انسان هایی را هم که اولین تجلی از عین الانسان هستند را هم با معصومین مقایسه نمی کنیم. و شاید فاصله اینها از معصومین به اندازه فاصله معصومین تا خدا باشد.» البته این پایان تفکر بر روی این موضوعات نیست. ببخشید که مصدع وقت شریف تان شدم. یا حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال وقتی حقیقت انسان یعنی انسانیت، تشکیکی باشد و هر مقوله به تشکیکی وجهِ تامّی برایش محقق باشد؛ وجوهِ نازله در ذیل آن در میان خواهد بود و آن مراتب نازله‌ی انسانیت نیز در جای خود ارزش دارد. البته این غیر از وجهی است که در آیاتی مثل آیه‌ی 113 سوره‌ی نساء مطرح است که به رسول خود به جهت کاری که بر عهده‌اش گذاشته، می‌فرماید: اگر فضل و رحمت الهی نبود نقشه‌های دشمنان تو را گمراه می‌کرد. ذیل رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» هر زعیمی که در راستای تحقق نظام اسلامی عمل کند از آن توفیقات خاص جهت امورات مردم برخوردار خواهد بود و مردم اگر به آن زعیم اعتماد کنند از رحمت خدا جهت زندگی اجتماعی و فردی بهره‌مند خواهند شد. موفق باشید

20424
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی، سلام علیکم: جناب استاد، اینکه رنه گنون می گوید ساحت شرق اشراق مطلق است و ساحت غرب حسی مطلق است را آیا ایشان شهود کرده اند و یا بر اساس شواهدی می گویند؟ اگر شهود کرده اند این را بگویم که برای بنده ای که بنا دارم مانند دکارت در همه چیز شک کنم و بنا دارم مانند جناب هایدگر (پاینده باد راه او) همه چیز را بازخوانی کنم انتظار نداشته باشید کلام رنه گنون را بی دلیل بپذیرم و اگر ایشان بر اساس شواهدی چنین نتیجه گیری از شرق و غرب کرده اند آن شواهد و دلایل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه امثال هایدگر و رنه‌گنون نگاهِ فلسفی به معنای انتزاعی و متافیزکی آن نیست، بلکه نظر به شواهد دارد و با عقل دیگری ماورای عقلِ متافیزیکی این نوع مطالب را می‌یابند وگرنه در تاریخی که دکارت تا هگل در میان هستند، این نوع معانی در حجاب خواهد بود. موفق باشید

20038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام: منظور از اعیان ثابته چیست؟ اگه در قالب پاسخ نمی گنجد منبع هم معرفی کنید. خوب است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «عرفان نظری» استاد یزدان‌پناه در این مورد خوب است. موفق باشید

18194
متن پرسش
سلام استاد: استاد نزدیک ترین به من هم بر اساس شدته؟ یعنی من به خودم نزدیکترم یا خدا به من؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که وجود خدا شدیدترین وجود است و در نتیجه شدیدترین حضور را دارد، انسان ابتدا به صورت تکوینی وجود خدا را حس می‌کند و بعد وجود خود را. ولی عموماً مردم، علم به این علم ندارند تا آن‌که عوامل غفلت را کم کنند و در دیدنِ هرچیز حتی در دیدن خود، خدا را بیابند به همان معنایی که حضرت علی«علیه‌السلام» فرمودند: «ما رأیت شیئاّ الا و رأیت اللّه قبله و معه و بعده». موفق باشید

17714
متن پرسش

استاد گرامی سلام: ما جامانده های از سفر کربلا در اربعین: ۱. آیا گناهی مرتکب شدیم که از این سفر پر فیض محروم شدیم؟ ۲. چطور از بیشترین فیض زیارت اربعین در عین عدم سفر به کربلا بهره ببریم؟ با سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- راضی به رضای الهی شوید 2- شنیده‌ام بناست در روز اربعین در شهر مقدس قم یک پیاده‌روی از حرم تا حرم به همان سبک انجام شود. خوب است که در آن شرکت کنید. موفق باشید

16078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام‌: بنده اینک فکر می کنم به عنوان پدر بشریت باید باشم، یعنی همان نقش حضرت حجت و اکنون نوبت تربیت مهدوی رسیده و بر این اساس با پوشاندن گناهان افرادی که جاهلانه عمل کردند حتی به ساحت ائمه جسارت کردند مثل نامجو خواننده ایرانی سعی کنم چو یک پدر دلسوز آنها را نسبت به برداشت غلطشان و سوءتفاهم پیش آمده آگاه کنم. البته این مسئله به جز افرادی است که آگاهانه و با از روی غرض علیه دین عمل می کنند که البته تعدادشان بسیار محدود است در سراسر دنیا. حال این نوع تربیت درست است؟ و گر بله که آسیب های احتمالی اش کدامند؟ و چه روشی صحیح تر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در محدوه‌ی میدانی که در مقابل‌مان قرار دارد، وظیفه‌های شرعی خود را إعمال می‌کنیم و لذا نه از «معروف» باید غفلت کرد و نه از «منکر». موفق باشید

16074
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با توجه به یادداشت ویژه «هشدار که ماه شعبان آمد» 1. روزه گرفتن و انجام اعمال عبادی ماه شعبان چگونه باعث فهمیدن رسالت نبوی و یاری کردن پیامبر (ص) و رسیدن به شفاعت آن حضرت می شود؟ 2. چگونه از این ماه می توان نهایت استفاده را برد؟ 3. اینکه مولا علی فرمودند: از آن وقت که سخن منادیِ رسول خدا «ص» را که فرمود شعبان ماه من است، شنیدم تا کنون روزه آن ماه از من فوت نشده و إن‌شاءالله تا آخر عمر هم فوت نخواهد شد. چه نوع نگاهی هست؟ و آن حضرت متوجه چه هستند و طالب چه مقام و جایگاه هستند؟ لطفا کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت دستورات ماه شعبان یک نوع هم‌سنخی با رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» برای انسان پیش می‌آورد و مولای موحدین«علیه‌السلام» که در عطش زندگی در افق رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» خود را پرورانده است، سختْ در رعایتِ اعمال ماه شعبان کوشا می‌مانند. موفق باشید

16014
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: جناب استاد در رابطه با سوال 15986 مشخصا سوال من این بود که چطور وقتی ادعا می شود من عمری در پی لقای تو بودم در فراز بعدی می فرماید عمر را در غفلت و نادانی گذراندم آخر کسی که عمرش را در پی لقای حق بوده با «سکره التباعد منک» نمی خواند. با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در مناجات‌هایی که انسان با حضرت محبوب دارد وجوه مختلف ابعاد خود را در میان می‌گذارد. انسان یک بُعد ندارد، دارای طیفی از عواطف و رویکردها است. مگر خود شما، خود را در هر دویِ این دو فراز احساس نمی‌کنید؟ که از یک طرف تمام عمر را در پی لقاء حق هستید و از طرف دیگر با اشتغال به امور دنیایی، چه غفلت‌ها و تباعدهایی که بر خود تحمیل نمی‌کنید. موفق باشید

15497
متن پرسش
سلام و درود: استاد ملاصدرا قایل به این است که در برزخ رشد نیست بلکه رفع موانع و حجاب ها می باشد. الته رفع این حجاب ها گاهی همراه با قرن ها عذاب است و در برزخ رشد اخلاقی و پیشرفت اخلاقی نیست. لطفا این مطلب را توضیح دهید؟ فرق رشد با رفع مانع چیست؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد «رشد» به معنای کمالی دیگر با اراده‌ی جدیدی محقق می‌شود که بعد از سکرات دیگر اراده‌ی جدید به آن معنا در میان نیست. ولی رفع حجاب به معنای بهتر مأنوس‌شدن با اراده‌هایی که در دنیا داشته‌ایم، مطرح است. موفق باشید

15381

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: چند وقتی است سوال مهمی ذهنم را مشغول کرده و با توجه به اینکه زیاد با هم سن و سالهای خودم ارتباط دارم، احساس می کنم که این سؤالِ خیلی از جوانان است: اکثرا به دین اسلام، از نظر اخروی پرداخته می شود و اکثر جوانها فکر می کنند که دیندار بودن اصلا به درد این دنیا نمی خورد و فقط در آخرت به داد انسان می رسد. سوال این است که کاربرد دین و زیبایی و ارزش دین در همین دنیا چیست؟ یعنی در همین دنیا، فرد مسلمان و دیندار، این دینداری اش چه چیزی به او می دهد که فرد غیر دیندار، آن را دارا نیست؟ به عبارت دیگر، کارایی های دینداری، در این دنیا چیست؟ یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سه جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» نکاتی در این رابطه دارد. موفق باشید

14945
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و گرانقدر لطفا مطالبی به صورت مختصر و مفید در مورد دفع رذایل اخلاقی و غضب و داشتن حلم بیان کنید. تا آن را همیشه همراه داشته باشیم و عمل کنیم. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» به طور کلّی و به‌خصوص در مورد غضب و رفع آن نکات ارزشمندی دارد. بنده‌ی حقیر نیز شرحی در رابطه با آن کتاب داشته‌ام. موفق باشید

14699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: این که عدد پی (3.1415) که حاصل تقسیم محیط بر قطر دایره است عدد تقریبی و گنگ است و نمی توان فهمید واقعا و دقیقا چه عددی است آیا حقیقتی پشت آن خوابیده است یا نه فقط صرفا انتزاع ذهن است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

13268

بدن قیامتیبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و احترام: از آنجایی که جسم قیامتی انسانها متفاوت از جسم دنیوی و برزخی آنها می باشد. آیا این امر برای جنیان و ملائکه نیز صادق است؟ به عبارتی گروه جنیان و گروه ملائکه نیز بعد از صیحه دوم و زنده شدنشان دارای بدن های قیامتی متفاوتی با بدن قبلی خود خواهند داشت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن قیامتی مطابق اراده و شخصیت موجوداتی است که دارای انتخاب و اختیارند و این تنها شامل جنّ و انس می‌شود و نه فرشتگان. موفق باشید

13265
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: سوال من در مورد وسوسه والقائات شیطان است چون این القائات و وسوسه ها برای هر کس به فراخور نفس انسانی از نظر نوع متنوع و گوناگون بوده ولی می خواستم ببینم استاد دستور العملی را که برای رهایی از این موضوع مطرح شده را به صورت کلی تجویز می نمایند؟ با تشکر از سایت بسیار عالی لب المیزان و تمامی زحمت کشان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دستورالعمل اولیاء معصوم به طور همه‌جانبه کارساز است. بنده دستورالعمل حضرت صادق«علیه‌السلام» به عبداللّه بن جندب را که در تحف‌العقول به‌طور کامل آمده، توصیه می‌کنم. عرایضی در شرح آن شده، می‌توانید به صوت آن رجوع کنید. موفق باشید

13194
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه ازدواج با محارم حرام است و اولین انسان هم حضرت آدم و حوا بوده اند، در آن زمان ازدواج فرزندان آدم را با توجه به این حکم شرعی چگونه بررسی کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی می‌فرمایند: تشریع عدم ازدواج با خواهر بعداً مطرح شده است. همان‌طور که حضرت یعقوب با خواهر همسرشان در عین زنده‌بودن همسرشان، ازدواج کرده بودند و بعداً حرمت این‌کار تشریع شد. موفق باشید

12677
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید بنده دبیر دینی و عربی و قرآن هستم و با پیروی از حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» سعی کردم برای تدریس ابتدا خودم معرفت صحیح کسب کنم و سپس از آنچه می فهمم برای دانش آموزان عرضه کنم و به دلیل دوری مکانی از اساتید دینی از طریق یکی از دوستان که خداوند خیرش دهد با بیان علاقه ام به معرفت نفس و ارسال چند سی دی معرفت نفس و معاد از دور با شما استاد گرامی آشنا و قلبا خوشحال شدم که گم شده خودم را یافتم که می تواند بنده را در مسیر سلوک الی الله اگر لیاقت داشته باشم راهنمایی کند. کم کم با سایت المیزان آشنا شدم و با دانلود نوشتار و گفتار های حضرت عالی و مطالعه و استماع واقعا افقی جدید در افکارم ایجاد شد و هم اکنون نیز بر اساس سیر مطالعاتی که ارائه فرمودید بهره می برم. و هم اکنون بعد از مطالعه برهان صدیقین و حرکت جوهری سوالی ذهنم را به خود مشغول کرده در صورت امکان استدعا دارم پاسخ بفرمایید. آیا عالم ماده و هر آنچه که می بینینم و در این دنیا با آنها روبروییم از وجود مادی خودمان تا کل عالم طبیعت بر اساس حرکتی که دارند عدمند و وجود خارجی ندارند و سایه اند و آنچه وجود دارد عالم غیب است که در باطن عالم است و همانند خیمه شب بازی ما از عالم غیب داریم کنترل می شویم و به حرکت در آییم و آنچه در عالم ماده دیده می شود سایه یا به فرمایش معصوم همانند تصویر در آیینه است و اگر چنین است چطور عالم ماده ای که وجود خارجی ندارد با فعلیت مجرد می شود؟ با تقدیر و تشکر از شما و کلا گروه فرهنگی المیزان که نوشتار و گفتارهایی بسیار سودمند برای مشتاقان سلسله مباحث معرفتی قرار داده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در برهان صدیقین متوجه شدید معلول، هویت استقلالی ندارد بلکه هویت آن تعلقی است و به این معنا گفته می‌شود عالَم ماده وجودِ سایه‌ای دارد و این به معنای دروغ‌بودنِ عالَم ماده نیست بلکه بدین معنا است که وَجه استقلالی برای آن قائل نباشیم و نقش اصلی را برای مراتب عالیه‌ی وجود بدانیم و موضوع خیمه‌شب‌بازی هم دیگر در میان نیست بلکه بحث ظاهر و مظهر است که یکی مظهر دیگری است و عالَم ماده به معنای مظهر عالَم برتر با حرکت جوهری خود همچنان شدت می‌یابد و به فعلیت برتری می‌رسد. موفق باشید

12186
متن پرسش
سلام استاد: اینطور که من میدونم دکتر فردید، دکتر داوری، شهید آوینی و شما رویکرد تفکریتان آنتلوژی(وجود بینانه) است، ولی تفاوتی در نگاه دکتر داوری هست که در نگاه بقیه نیست - ما می بینیم وقتی مثلا صحبت از غرب شناسی می شود شما سه عزیز مثلا با واژه هایی مثل نفسانیت، انانیت، شیطانی بودن عالم غرب و... سخن تفکرتان را بیان می کنید ولی دیوان واژگان تفکری دکتر داوری اینگونه نیست و از این جهت شبیه به هایدگر می باشد. اما سوال بنده این است که آیا این نحوه ی مواجهه تفکری شما و دکتر فردید و شهید آوینی دچار سوء تفاهم اخلاقی به جای فهم تفکری نمی شود؟ مثلا وقتی دکتر فردید در مورد تفکر غرب لقب شیطانیت و یا حاکمیت نفس اماره را می دهد آیا اخلاق به جای تفکر به ذهن تبادر نمی کند؟ آیا این نحوه مواجهه موجب محدودیت تفکری نمی شود؟ یا آیا مخاطب گرفتار ایدئولوژی و تیولوژی بدون این که قصدش را داشته باشید نمی شود؟ مثلا ما می بینیم حافظ میدان حضورش در بشریت به جهت عمومیت تفکرش نسبت به مولانا بیشتر است چون که مولانا در اشعارش با قید و مستقیم گو هست در حالی که حافظ اینگونه نیست. یا آیا باید گفت هر کسی وظیفه ای دارد مثلا آوینی شما و... وظیفیه تان تبین درون گفتمانی مثلا انقلاب است ولی رسالت دکتر داوری جای دیگری ست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این نکته را می‌پذیرم که تفکر در میدان جبهه‌گیری‌های ایدئولوژیک در حجاب می‌رود و همه‌ی دغدغه‌ی بنده آن است که اگر بخواهیم تفکر را به جامعه‌ی خود برگردانیم ابتدا باید از روح قبیله‌گرایی و گرایش‌های حزبی عبور کنیم. ولی آنچه نباید فراموش کرد بین تفکر فلسفی با تفکر دینی است. در تفکر دینی از عاملی مثل نفس امّاره به صورت یک موضوع وجودی نمی‌توان غفلت کرد زیرا در تفکر دینی «تفکر رفتن از باطل سوی حق است» و لذا باید به موانع این تفکر نظر داشت و در این رابطه هر اندازه قرب بیشتر باشد، تفکر به معنای خاص آن شکوفاتر می‌شود و از این جهت نمی‌توان به نفسانیت نظر نداشت. حال ملاحظه کنید چقدر کار حساس است که از یک طرف متوجه باشیم که نگاه ایدئولوژیک به‌کلّی تفکر را دفن می‌کند و از این جهت آقای دکتر داوری موفق و متوجه‌اند و از طرف دیگر آن تفکر اصلی طلوع نمی‌کند مگر با عبور از نفسانیت. و چون بعضی از متفکران فنومنولوگ متوجه این موضوع نیستند در عین نفی غرب نتوانستند به تفکر دینی برسند تا با معنای حقیقی تفکر روبه‌رو شوند. موفق باشید     

9629
متن پرسش
سلام حاج آقا لطفا فایل صوتی یا متنی جلسات هفتگی تان را زودتر بر روی سایت قرار دهید تا قبل از شروع جلسه بعدی افرادی که غایب بوده اند بتوانند استفاده نمایند.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت؛ این یک پیشنهاد اساسی است که واقعاً باید چند روز قبل از جلسه‌ی بعدی، فایل صوتی جلسه قبل بر روی سایت قرار گیرد. موفق باشید
7491

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام حضور مدیریت سایت در صورت مقدور لطفا زمینه ایی فراهم کنید که تراک های صوتی موجود در سایت را بتوان همچون دروس تفسیرِ سایت آیت الله جوادی بدون دانلود در خود سایت پخش کرد.باتشکر
متن پاسخ
مسئول محترم سایت
5532
متن پرسش
سلام استاد عزیز در کلیات وجود اثبات میشود که وجود جزء ندارد اما در بحث تشکیک، ترکیب وجود و ماهیت و ترکیب وجود و عدم پذیرفته می شود. پس حداقل باید به نحوه ای از ترکیب و جزء داشتن در ذات وجود - حداقل مراتب پایین آن - قائل شد، درست است؟ چون اگر این را نپذیریم تشکیک دیگر معنی پیدا نمی کند و صرفا باید به یک وجود واحد بسیط که در کمال شدت است و هیچ ترکیبی - اعم از مقداری، ذهنی و یا ترکیب به نحو نقصان -- در آن راه ندارد قائل شد و مخلوقات را نفی کرد. با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در تشکیک وجود معتقدیم ذات وجود عین تشکیک است و لذا یک وجود مطرح است که دارای تشکیک و شدت و ضعف می‌باشد پس دیگر جزء معنا ندارد. مگر در تشکیک کسی معتقد است آن بالایی وجود است و پایینی‌ها قسمتی از آن هستند؟ به علاوه مگر ماهیت یا عدم چیزی است که با وجود ترکیب شود؟ ماهیت در ذات خود عدم است، ترکیب عدم و وجود معنا ندارد یک وجود است که در ذات خود مشکک است. البته بحث وحدت وجود فرق می کند چون در آن حالت تشکیکی در کار نیست .موفق باشید
4065

جوهر و عرضبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ارادت قلبی در مورد سوال قبلی از جوهر و عرض ، به پاسخ یصح سکوت علیها نرسیدم! حتما به مطالعه و تأمل بیشتری نیاز دارم؛ تنها سوال من این بود که (اگر فقط فرض کنیم) لو فُرض به این که در واقع جوهری نیست و آنچه موجود است فقط وفقط عرض باشد ، چه محذور یا اشکالی پیش میآید؟ با کمال معذرت.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض کردم با توجه به تعریف عرض معنا نمی‌دهد مجموعه‌ی اَعراض تحقق خارجی داشته باشند. موفق باشید
نمایش چاپی