بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14789
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: قبل از عرایضم از محضر شما عذرخواهی می کنم. جوانی هستم 30 ساله. نمازهایم را ترک نکرده ام تا حالا، اما مدتی طولانی گرفتار معصیتی بودم (البته گناهی شخصی بوده و حق الناس نبوده) بین خودم بوده و خدای متعال. هر بار توبه می کردم و خیلی پشیمان. اصلا باورم نمیشه من سراغ چنین معصیتی رفته ام. چند مدتی است کاملا ترک کرده ام و شوق عجیبی در وجودم به سیر وسلوک و محبت اولیا الهی افتاده. و غبطه می خورم به حال جوانانی پاک که در محافل شما سیرشان را بدون سابقه سوء به پیش می برند. اکثر کتابهای شما و صوت آنها را تهیه کرده ام. اما ندایی در درونم میگه تو نهایتش توبه کردی یه مسلمان و مومن عادی شوی که فقط جهنم نمی روند. تو لیاقت سیر و سلوک نداری. این صدا خیلی ناامیدم می کند. با خودم میگم من هر اندازه هم کما و کیفا تلاش کنم باز در درگاه خدا بگرد این جوانان پاک نمی رسم. هر جوری شده تصمیم قطعی دارم به اصلاح نفس اما میگم خدای متعال من را در جمع این مومنین اهل سیر و سلوک راه نمی دهد. اگر راهنمایی ام می کردید یک عمر دعاگو و جوان گوش بحرف استاد می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چرا قرآن به جای آن‌که بگوید خداوند مؤمنین را دوست دارد؛ که حتماً دوست دارد، می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ» (بقره/ 222) خداوند توّابین و آن‌هایی که خود را از گناه پاک کرده‌اند، دوست دارد. شاید در چنین انسان‌هایی همّتی را مشاهده می‌کند که همه‌ی مؤمنین دارای چنین همّتی نیستند. همّتی که با مزه‌کردنِ گناه بر نفس او باز می‌تواند به گناه، پشت کند. موفق باشید  همّ

14788
متن پرسش
سلام محضر شما: در رابطه با سوال 14772 که پاسخ داده بودین، بنده پیش از خواندن مطالب ذکر شده، «برهان صدیقین» و «معرفت النفس» و «آشتی با خدا» و «خویشتن پنهان» را مطالعه کرده ام اما با وجود اینکه خودم دوست دارم خدایی برای پرستیدن داشته باشم این فکر که خدا در این دنیا رنج بسیاری به من داده و در آخرت نیز قرار است متحمل عذابی دردناک شوم هر چند کم یا زیاد، مرا آزرده می کند، ببخشید صریح صحبت می کنم. آیا این خدا که بنده اش رو دوست داره با انسان این کار را می کند؟ همان کاری که ما با اسباب بازی ها و عروسک های خود می کنیم. آیا این خدا به من که بنده ی اویم ظلم نمی کند؟ لطفا راهنمایی کنید و از حرف های بنده آزرده نشوید چرا که شما بزرگوارترید. با سپاس بیکران
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست خداوند هوس‌های ما را برآورده کند! بنا است به عنوان ربّ ما، استعدادهای پنهان ما را به فعلیت برساند تا موجودی شویم سخت‌پسندیده، در آن حدّ که وقتی پرده‌های اوهامِ دنیایی‌مان عقب رفت، نخواهیم از «خود» فرار کنیم و در این رابطه قرآن می‌فرماید: «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» آل‌عمران/30) روزى كه هر كس، آنچه را از كار نيك انجام داده، حاضر مى ‏بيند؛ و آرزو مى‏ كند ميان او، و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانىِ زيادى باشد. خداوند شما را از (نافرمانى) خودش، بر حذر مى‏ دارد؛ و(در عين حال،) خدا نسبت به همه بندگان، مهربان است.» موفق باشید   

14091
متن پرسش
سلام استاد: شرمنده قول داده بودم به این زودی ها مزاحمتان نشوم. همان طلبه ای هستم که راجع به رفتن به سوریه از شما مشورت خواستم. راستش دیشب خوابی دیدم عجیب، نمی دانم آیا چون به جنگ و این چیزها فکر می کردم این خواب را دیدم یا خوابم معنای خاصی دارد، گفتم به شما بگویم شاید شما به نکته ای از این خواب من پی ببرید. خواب دیدم در همین حجره ای که در حوزه دارم، با یکی از هم حجره ای هایم مشغول تیر اندازی به طرف دشمن هستیم، دوستم یک تفنگ داشت و من هم یک تفنگ و دقیقا در حجره ی خودمان بودیم ولی روبرو دشمن بود و یادم هست که من به یک هواپیمای نظامی شلیک کردم و هواپیما سقوط کرد و پس از اینکه هواپیما سقوط کرد دوستم اسلحه ی خودش و مرا گرفت و به کسی یا جایی تحویل داد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید

13613

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: چکار کنیم که در امر مطالعه جدی باشیم و مطالعه از امور جاری و واجب زندگی مان باشد؟ در طول روز چقدر مطالعه داشته باشیم؟ با توجه به اینکه هم در حال تعلیم مباحث شما از جمله مصباح و.. و بحثهای خانم در طول محرم و صفر به صورت زنده هستیم و هم مباحث شما را تدریس می کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تحت عنوان «ضرورت مطالعه و نحوه‌ی آن» در این مورد کمک کند. موفق باشید

9272
متن پرسش
آیت الله ملکی در نامه ای که به حاج شیخ محمد حسین اصفهانی می نویسد در شرح روش سلوکی استاد خود می گوید: «برای مبتدی می فرمود در مرگ فکر کن تا آن وقتی که از حالش می فهمیدند فی الجمله استعدادی پیدا کرده، آن وقت به عالم خیالش ملتفت می کردند، برای چند روزی هم در طول روز و شب در این فکر کند که بفهمد هر چه خیال می کند و می بیند خودش است و از خودش خارج نیست، اگر این را ملکه می کرد خودش را در عالم مثال میدید و حقیقت عالم مثالش را می فهمید.» 1) به عالم خیال متلفتش میکرد یعنی چه؟ 2) بفهمد هر چه خیال می کند و می بیند خودش است و از خودش خارج نیست، یعنی چه؟ 3) یعنی شخص با این کارها (تفکر به مرگ و متوجه شدن به عالم خیال) به راحتی عالم مثال خودش را می بینید و حقیقت عالم مثالش را می فهمد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه شد آنچه از خود سراغ دارد به اندازه‌ای است که در ذهن دارد، یک قدم جلوتر که برود می‌رسد به جایی که با عالم مثال که اصل عالم ماده است مرتبط می‌شود و با ملکوت عالم مأنوس می‌گردد و جهت رجوع إلی‌اللّه برایش روشن می‌شود، چون ملکوت عالم در دست خدا است و انسان از طریق ملکوت می‌تواند به حضرت حق رجوع نماید و خود را و همه‌چیز را در قبضه‌ی حق احساس کند. قرآن می‌فرماید: « فَسُبْحانَ الَّذی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ » یعنی منزه و بلندمرتبه است خدایی که ملکوت هرچیزی در قبضه‌ی قدرت اوست. نسبت ملکوت با حضرت حق، مثل نسبت آینه و صاحب صورت است. ملکوت آینه‌ی نمایش حق است و جلوه‌بودن مخلوقاتی که هیچ استقلالی از خود ندارند. موفق باشید
7915

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم به چه دلیل حمد و سوره نماز های صبح ، مغرب و عشاء باید بلند خوانده شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نمی‌دانم. به دستور خدا و رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» اعتماد کنید تا در زمره‌ی کسانی قرار گیرید که اهل اطاعت‌اند و نه اهل مناقشه. موفق باشید
6021
متن پرسش
باسلام ۱.اآیا آنوقتی که همه وارد قیامت میشوند صفت خالقیت خدانقض میشود؟ ۲.برخی از طلاب دنبال راه وروش اخلاقی هستند و مدام تحقیق میکنند توصیه شما به این آقایان چیست و چگونه شروع کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواد بودن ذاتی خداوند است و لذا همواره در تجلی است به اعتبار آیه‌ی کریمه‌ای که می‌فرماید: «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فی‏ شَأْن‏». 2- به نظرم با کتاب «شرح جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌توانند مشکل خود را حل کنند. موفق باشید
4355
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرانقدرم چرادر تسبیحات اربعه در نماز ترتیب ذکرها به صورت سبحان الله الحمد الله ودرآخرالله اکبر است ولی در تسبیحات حضرت زهرا ابتدا الله اکبر وبعد الحمد الله ودر آخر سبحان الله است آیا سری درآن وجود دارد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سالک در سیر الی‌الله گاهی اسم جلال حضرت حق بر او تجلی می‌کند و لذا با سبحان‌الله شروع می‌نماید و گاهی نظر به جنبه‌ی کبریایی حضرت حق دارد و با الله اکبر شروع می‌کند، در هر شرایطی باید ادب آن شرایط رعایت شود. موفق باشید
1444

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام-لطفا در مورد طهارت تکوینی معصومین علیه السلام و اختیار ایشان و چگونگی انتخاب خدا برای قرار دادن نور ولایت در ابن خانواده را بیان فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که روی سایت هست از صفحه‌ی 36 به بعد می‌توانید موضوع را دنبال بفرمایید. موفق باشید
1413

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیاراهی هست که انسان به صورت عادی دربرابر مشیت خداوند صبر داشته باش ؟من خواهری دارم که به دلیل اشکال در اندان تناسلی اش نمی تواند بچه دار شود وهمچنین به خاطر همین مشکل قدش بلند شده است ، ازدواج هم نکرده است وهمین موضوع باعث ایجاد مشکلاتی در نحوه عملکردش شده است اگر ممکن استد حداقل برای کاهش تنش وخودخوری خواهرم راه حلی به من نشان دهید .باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اگر متوجه باشیم خداوند مهربان‌تر از آن است که بخواهد انسان‌ها را از لطف خود محروم کند متوجه می‌شویم اگر از جهتی محروم هستیم راه ظریف دیگری را برای رسیدن به لطفی دقیق‌تر جلوی ما گشوده و خواهرتان باید متوجه باشد با ارتباط با عالم معنویت و تدبّر در معارف الهی به آنچنان برکاتی می‌رسد که نه‌تنها آن محرومیت را محرومیت نمی‌دانست بلکه اقرار می‌کند: «اگر با دیگرانش بود میلی... چرا ظرف مرا بشکست لیلی». موفق باشید
1138

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم / سلام علیکم / ده سال از ازدواج ما می گذرد و در طول این مدت لباس هایمان را یا با دست می شستیم یا با لباس شویی معمولی(که فقط یا تاید می شوید و بعد با دست باید کف آن را بگیریم و آبکشی کنیم) . اصلا برامون قابل قبول نبود که تا کوچکترین کارمون را بخواهیم بدیم ماشین برامون انجام بده لذا هیچ وقت به فکر لباسشویی تمام اتوماتیک(که لباس را تحویل می گیره، کفی کرده و سپس شسته و خشک کرده و تحویل می دهد) نبودیم و قائل بودیم که برای کارهای شخصیمون باید وقت بگذاریم. اما اخیرا با کمی دقت و محاسبه متوجه شدیم که در یک پروسه لباسشویی توسط دست یا لباسشویی معمولی حدود 180 لیتر آب مصرف می شه در حالی که لباسشویی های تمام اتوماتیک با کمتر از 80 لیتر آب همین حجم لباس را می شویند.لذا وقتی به خشکسالی زاینده رود نگاه می اندازم با این سوال مواجه می شوم که آیا در این مسئله نیز به همان جایی رسیده ایم که خوردن گوشت گربه بر ما حلال، بلکه واجب شده است؟ به نظر شما ما باید کدام روش را انتخاب کنیم؟؟؟؟؟ (قلبا هم راضی نیستیم که دایره ماشینیسم زندگی را گسترش دهیم)
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی با فرضی که شما می‌فرمایید به حکم صرفه‌جویی از آب، راه دوم بهتر است ولی بنده از بعضی‌ها سؤال کردم می‌فرمودند شما در روش اول در مصرف آب اسراف می‌کرده اید. موفق باشید
1127

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد من هفته پیش کنکور دادم و مدتهاست درگیر اینم که با چه هدف متعالی میتوانم ادامه تحصیل بدهم که در راستای بندگی قرار بگیرد ( ضمن اینکه در رشته ریاضی تحصیل میکنم ) در صورت امکان رشته ای را پیشنهاد کنید ممنون .
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی رشته‌ی تحصیلی مهم نیست، یا باید مطابق رشته‌ی ریاضی ادامه‌ی تحصیل بدهید و یا در علوم انسانی مثل ادبیات و الهیات ادامه‌ی تحصیل بدهید، مهم آن است که تصمیم داشته باشید در هر حال معارفی را در کنار کار دنبال کنید که شما را با قرآن و روایات ائمه‌ی معصومین«علیهم‌السلام» آشنا و مرتبط کند. موفق باشید
1113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد.اگر خدا بخواهد عازم سرزمین کربلا هستم.خواهش می کنم کتاب هایی که حتما باید قبل از سفر و در سفر بخوانم را بفرمایید.التماس دعا
متن پاسخ
بسمه تعالی سلام علیکم .در قسمت جزوات، قسمت اخر جزوه «نقش دعا در زندگی » که مربوط به زیارت هست را مطالعه بفرمائید موفق باشید.
988

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید.استاد "رزق" شامل تحصیلات و ازدواج و شغل هم می شود و یا فقط به خوراک و ... اطلاق می شود؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی احتمالاً شامل علم و همسر و خانه و منبع درآمد هم می‌شود، عمده آن است که این امور را به خدا واگذار کنیم و در حدّ معقول فعالیتِ لازم را بنماییم و آنچه را خداوند در علم و همسر و خانه و منبع درآمد نصیب ما فرمود با طیب خاطر بپذیریم که مسیر کمال ما همانی است که خداوند مرحمت فرموده است. موفق باشید
25752

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: سوالاتی چند از حضرتعالی دارم که قطعا دغدغه شدید لااقل بعضی از جوانان است و لازم است در این مساله اقدامات اساسی انجام شود معلول این شبهات به تحلیل رفتن ما جوانان است یک جدیدا یک سری مناظرات بین افراد ضد فلسفه و عرفان و افراد تابع این دو مکتب هستند و اشکالاتی که در مناظرات انجام می شود وارد است مانند نصیری و استاد غرویان یا میلانی و وکیلی یا میلانی و استاد رمضانی و...ده ها و ده ها مناظره که درصددرصد مناظره ها معمولا اساتید معظم عرفان و فلسفه که بیشتر در قسمت عرفان که به‌نوعی با فلسفه در عارفان گره خورده از جواب در می ماند و ما به حکم بی‌طرفی عقل حقیقتا چه باید کنیم اشکالات و نقدها وارد است برای جزییات و اطلاع حضرتعالی از وضع روز و حال جامعه (که قطعا تاکید حضرتعالی است) لطفا به چند کلیپ مناظره در این موضوع ملاحظه فرمایید اگر ما عارفان مخصوصا عارفان معاصر که عمدتا فیلسوف هم هستند را حذف کنیم اصلا بزرگی برای ما باقی می ماند!؟ انتقادات هم وارد است و تعارفی وجود ندارد آیا کسی از بزرگان عرفا و فلاسفه معاصر قادر بر رد این شبهات نیست؟ سوال دوم شخصی بنام ویکتوری ظاهرا ایرانی هم هست در یک کلیپ در آپارات (سرچ بفرمایید) طبق یافته های دقیق علم فیزیک کوانتوم و یافته های هاوکینگ و مستندات و عکس و قوانین ریاضی که به دقت با قواعد ریاضی توضیح دادند که ماده از هیچ متولد شده (که البته این کاملا اثبات شده و جای تردید نیست نهایتا گفته می شود هیچ مادی نه فلسفی که باز هم برای طبع ما آزار دهنده است) خلاصتا در آنجا تاکید می شود با قوانین ریاضی و یک سری محاسبات ثابت می کند که ماده از هیچ و قبل از هیچ انرژی و قبل از انرژی ماده نخستین بوده که اکنون آماده نخستین خبری نیست و گفت طبق قوانین ریاضی دیگه آن‌طرف از اون خبری نیست و خدا که گفته می شود همین مورد است که تمام شده و رفته و هیچ تاثیری بر بعد هم ندارد و قوانین فیزیک منشا و علتی ندارد و ادیان مربوط به زمانی بود که علم یقینی طبق مستندات الان نبود و مردم باید به ادیان خودشان را وصل کنند مجری پرسید اگر فوت کردید و معلوم شد خدایی بود چه، او می گوید از ریشش می گیرم و می گویم خلق چند صد ویروس که یک مورد آنها ما رو می کشد سر چه حسابی هست و با خنده و طمانینه و وقار از کشف یقین برنامه تمام می شود لطفا پاسخ شبهه را به ما عنایت فرمایید و اینکه پاسخ را در فضای مجازی و آپارات منتشر فرمایید و نسل جوان را نجات دهید لااقل شما فرض کنید ما جوابی بدهیم که هیچ مادی با هیچ فلسفی فرق دارد و الی آخر اما بار و فشار روانی این نوع کلیپ ها بر روح و روان جدا ویران کننده هست و خوب اینها به وفور در اینترنت است و ذهن کنجکاو را که نمی شود دربند کرد. سوال سوم آیت الله طوبایی در آپارات بطور مفصل تمام عارفان متاثر از محی الدین را با موشکافی خط به خط آثار محیی الدین و عارفان معاصر مانند علامه حسن زاده و غیرهم، تناقضات و انحرافات را ذکر نموده و معلوم ساختند که سیر این اشخاص در نهایت به سوی شیطان است نه الله جل و علی، انتقادات هم وارد است چه بر محی الدین چه وحدت وجود به معنایی که خود عارفان اذعان دارند. خوب چه کنیم سامعه و قوه عاقله را بر این انتقادات ببندیم کسی نیست رفع شبهه کند! عارفان پایگاه قلبی و معرفتی و قوت قلب و روح و روان بودند. در مسأله قبلی که فلاسفه در ذهنمان از خارج کشور به چالش کشیده شد در اینجا هم باید با عارفان خداحافظی کنیم فقهای عزیز هم قاعدتا مسؤل پاسخگویی احکام ما هستند و نه مباحث عقلی و عرفانی، من نمی دانم از این طفل معصوم ذهنم چه باقی می ماند بله اهل بیت و قرآن موجودند لکن این مساله رد عارفان آن هم با دلایل عقلی، بدیهی، دینی مساله کمی نیست. تاکید می شود در این مورد یک کلیپ و دو کلیپ نیست ده و صدها کلیپ هست و جدید هم اضافه می شود و کسی هم نیست رفع شبهه کند !؟ سوال چهارم شبهات بر قانون علیت و براهین خداشناسی فلسفی به‌شدت قوت گرفته و حتی نظریاتی مانند نقدهای هگل، دکارت و غیره، و این مساله باعث می شود که یقینی باقی نمی ماند مخصوصا که نقد کنندگان اهل فن و تخصص هستند اگر ما قانون علیت بهر معنای خود را برای برهان فلسفی باطل بدانیم از طرفی برهان های دین مانند برهان نظم و امثال آن نهایتا ظنی و اجمالی است خوب از عقاید آن‌هم در عظیم ترین موردش یعنی خداشناسی چه چیزی برای ما باقی می ماند؟ این فقط یک درد کوچکی بود که این روزها با آن داریم دست و پنجه نرم می کنیم حالا شاید حقیر با مقداری فلسفه که داشتم کمی مقابله کردم ولی ثمره اش چند روز افسردگی و مات و مبهوتی است و فشارهای روحی که کماکان ادامه دارد تکلیف جوانان پاک این کشور مقدس چیست این مساله را لطفا جدی بگیرید دستمان هم به کسی بند نیست و کسی فریاد ما را هم دراین زمینه جدی نمی گیرد. نسلهای جدید در این طوفان جدید سخت آسیب پذیر هستند. اهل کلام از طرفی و اهل تفکیک ضربات سنگینی بر پیکره عرفان وارد کرده اند و الگوهای ما متزلزل شده و اهل علم و فیزیک هم دارند با قدرت تمام به دین می دارند در اینجاست که برای توصیف این وضع جمله ای برایمان باقی نمی ماند که درد و رنج خود را توصیف کنیم جز اینکه عرض می شود حسبنا الله و نعم الوکیل. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که جزء جزء این مباحث در «کلام جدید» مورد بحث و دقت قرار گرفته است. از جمله کتاب «علم و دین» آقای ایان‌باربر که استاد فیزیک و رئیس کرسی دین‌شناسیِ دانشگاه سوربن است. جزوه‌ی «کلام جدید» که بر روی سایت هست، خلاصه‌ی همان کتاب است بد نیست به آن جزوه سری بزنید. عنایت داشته باشید وقتی گفته می‌شود عالَم از چیزی خلق نشده است، منظور آن است که خالق عالم چیزی از چیزهای دنیا نیست، نه آن‌که عالَم، معلول نباشد. موفق باشید

19042
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: خواستم با شما مشورتی داشته باشم در مورد موضوعی. من سال پیش وارد رشته سینما شدم هم بخاطر علاقه ای که داشتم و هم بخاطر اینکه سینما و رسانه رو بستر بسیار مناسبی برای خدمت در راه خدا میدونستم و متاسفانه سینمای امروز ما راهی کاملا اشتباه رو پیش گرفته و خواستم ان شاءا... قدمی الهی بردارم وقتی به تهران رفتم بعد از مدتی مقصد اصلی تبدیل به فرع شد و ضربه ای عجیب از این خوردم و دچار پوچی و اضطراب شدیدی شدم که اون به لطف خدا باعث شد تا مقصد اصلی انسان به من یاداوری بشه و وجودم را آرام کنم. من قبل از ورود به دانشگاه می خواستم حوزه و دانشگاه رو با هم بخونم تا ان شاءا... همیشه در محور اصلی خود بمانم اما فکر کردم که نمی شود هر دو را با هم خواند و اینجور شد که نرفتم و پشیمونم اما چند روزی است دوباره به حوزه فکر می کنم چون برای سینما محتوا بسیار حیاتیست فکر کردم محتوای دقیق و درست را از طریق حوزه به دست بیارم و چون فضای سینما فضای مطلوبی نیست خواستم در بستر مناسبی باشم تا خدایی نکرده این فضای بد تاثیری روی من نگذارد. سینما اصلا به خودی خود برایم مهم نیست دین من محور اصلی است. نظر شما در مورد رفتن به حوزه و دانشگاه همزمان چیست چون من دوستانی در دیگر رشته ها دارم که هر دو را با هم دارند؟ در مورد محتوایی که احتیاج است فقط حوزه می تواند کمکم کند؟ تصمیم گرفتم که به جای تهران دانشگاه رو در اصفهان ادامه بدم چون اونجا رو تجربه کردم و لزومی به ادامه دانشگاه در تهران با آن خرج و مخارج و مشکلات رو ندیدم. استاد تنها چیزی که بین این تصمیم گیری ها ارومم میکنه اینکه توکلم تنها به خداست. ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید صِرفاً در حوزه وارد شوید نتیجه‌ی بیشتری می‌گیرید، وگرنه در دانشگاه هم قسمت حوزه‌ی دانشجویی نحوه‌ای از نزدیکی به حوزه را فراهم می‌آورد. موفق باشید

18041

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام، استاد محترم لطفا در مورد مصادیق ظلم به دیگران بیشتر بفرمایید. در حدیث یا بن جندب فرمودید مانند پاگذاشتن روی کفش دیگران یا حتی سلام نکردن به فردی، لطفا بیشتر مثال بزنید تا ملکه ذهنمان بشود. با سپاس فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در یک کلمه باید رعایت حقوق افراد را تا ریزترین موضوعات مدّ نظر قرار دهیم. عرایضی در شرح دعای «مکارم‌الأخلاق» در این مورد شده است. موفق باشید

17953
متن پرسش
سلام: اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها مادر ماست یه حرف احساسیه بی اساسه یا که نه، می توان به آن ایمان قلبی داشت و با حضرت رابطه احساسی مادر و فرزندی داشت؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» از همه‌ی مادرهای عالم برای بشریت دلسوزترند و غم گمراهی بشریت تمام وجود ایشان را گرفته بود و توسل به ایشان، بسیار کارساز است زیرا خداوند جواب آرزوی ایشان که کمک به مردم است را به ایشان هدیه کرده است. موفق باشید

17919
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز شما در مورد تقدیر انسان فرمودید که تقدیر انسان ثابت است و به میزانی که انسان تلاش و عمل صالح و ایمان داشته باشد از این تقدیر برخوردار می شود. دیدم روحانی که از قول علامه طباطبایی می فرمود: این که خداوند می فرماید اگر هر مضطری مرا بخواند او را اجابت می کنم به این معنی است که مضطر باید واقعی باشد و مضطر واقعی کسی است که جز خدا را نخواهد آنگاه خداوند او را اجابت می کند. حال خود می گویم که در مقامی که انسان جز خدا را نخواهد که دیگر به دنیا نگاهی ندارد، پس آیا این آیات که می فرماید بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را یا اینکه اگر مضطری مرا بخواند اجابت می کنم او را، و اینکه اگر دعا کننده ای بخواند مرا او را جواب گویم، پس آیا همه مخصوص به توحید واقعی رسیده ها است؟ و ربطی به جزییات زندگی ندارد؟ یا نه؟ لطفا راهنمایی کنید. پس در اینجا معنی این آیه که می فرمایند اگر دعای بنده نبود برای خداوند ارزشی کمتر داشت، چگونه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مضطرّ واقعی کسی است که جز خدا را به طور مستقل، کاره‌ای در عالم نمی‌داند. و لذا امورات خود را از خدا می‌خواهد و خداوند هم وعده کرده است که جواب چنین مضطرّی را بدهد. موفق باشید

17415
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی: لطفا در مورد این مطلب که در شرح غزل 19 حافظ فرمودی توضیح دهید: از آن جایی که شناختن سخن، شناختن هستی است و سخن درست، سخن جهان است، و کسی که سخن را درست بشناسد، جهان و هستی را شناخته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحثی که در آیه‌ی 7 سوره‌ی آل‌عمران شد عرض گردید وقتی انسان با حقیقت، که همان عین هستی است مرتبط شد و روح خود را به خدا سپرد ، سخن او، سخنِ هستی و سخنِ جهان می‌شود. موفق باشید

16736
متن پرسش
سلام علیکم استاد: طبق جلساتی که با برخی دوستان داشته ایم به نظر می رسد در انقلاب اسلامی ما اصل تبری مغفول مانده، متن زیر خلاصه جلسات دوستان است. لطفا نظرتان و راهکار جهت اجرانمودن آن را بیان فرمایید. بسم الله الرحمن الرحیم تبری آغاز اسلام با جمله (اشهد ان لا اله الا الله) می باشد؛ یعنی برائت از خدایان واهی. یکی از دلایل قیام امام حسین(علیه السلام) برائت از دشمنان خدا است. تبری یکی از فروع دین ماست. یعنی یک فرع مهم در کنار نماز و روزه و جهاد و همسنگ آن. در 6 آیه قرآن کریم؛ به صراحت، شیطان را دشمن آدمیان معرفی می نماید و حتی در یک آیه به صراحت می خواهد تا انسان ها او را دشمن خویش بدانند. از سوی دیگر؛ آیات متعدد قرآن کریم و احادیث درباره شیطان؛ راه ها و روشهای (استراتژی های) شیطان را بیان می دارد که بیانگر اهمیت تبری از دیدگاه دین مبین اسلام است. مصداق دشمنان خداوند در زمان ما؛ که ما باید از آنان برائت جوئیم چه کسانی هستند؟ شناخت مصادیق دشمنان خدا که باید از آنان برائت جست مستلزم بصیرت است و بصیرت از آگاهی سرچشمه می گیرد و حال سؤال مهم خود را نشان می دهد: ما و انقلاب اسلامی مان برای ایجاد این آگاهی (دشمن شناسی) در جامعه و بویژه برای جوانان و نسل جوان کشورمان و سایر جوانان و ملت های جهان چه کاری انجام داده ایم؟ دشمنان ایران اسلامی در سخنان امام خمینی و مقام معظم رهبری عبارتند از: 1. آمریکا 2. اسرائیل صهیونیستی 3. انگلیس آمریکا از سال 1367 با اتمام جنگ تا کنون، با گذشت 28 سال؛ متولدین آن سال به بعد که بیش از 30% جامعه ما ـ یعنی نسل جوان ما ـ را تشکیل می دهند می پرسند: چرا ما باید آمریکا را دشمن خویش بدانیم و شعار (مرگ بر آمریکا) سر دهیم؟ اکنون با توجه به این که جوانان ما تحت بمباران تبلیغات پیچیده و گسترده غرب ـ از ماهواره تا اینترنت و تلفن همراه ـ قرار دارند که چهره بزک شده آمریکا را به نمایش می گذارند ؛ چه بدی از آمریکا و اسرائیل دیده اند که حالا باید از آمریکا و اسرائیل برائت جویند؟ اکنون مغالطه ای اذهان جهانیان را مشغول خویش ساخته است: آمریکا اکنون سمبل پیشرفت در تمامی زمینه های مادی تمدن بشری است اکنون بهترین دانشگاه ها، بهترین هواپیماها؛ بهترین اتومبیل ها؛ بهترین داروها؛ بهترین رایانه ها ؛ بهترین فیلم ها و ..... ؛ و در یک کلمه بهترین هر چیز را باید در آمریکا از آن سراغ گرفت. و حتی برخی پا را فراتر گذارده و در مدح آمریکا آن را (پایان تاریخ) نامیدند و پیشبینی کرده اند که حتی عقل نوع بشر در آینده نیز به چیزی فراتر از آن نمی رسد و تمام کشورها و ملت ها باید آمریکا را سرمشق تمام امور خویش نمایند. و اکنون مغالطه خود را نمایان می سازد: (آمریکا بهترین است چون مرکز همه بهترین ها است) اکنون با گذشت 28 سال از اتمام جنگ حتی برخی از مسئولین نیز فراموش کرده اند آمریکا با نقشه های خویش چگونه برای ملت ما انواع مشکلات را پدید آورد و به فرموده مقام معظم رهبری مشغول بزک کردن چهره آمریکا شده اند. پیشنهاد: 1. در کلیه پایه های تحصیلی از اول ابتدایی ـ و حتی پیش دبستانی ـ تا پیش دانشگاهی درسی با موضوع دشمن شناسی ـ متناسب با سطح معلومات دانش آموز؛ مثلاً برای نوآموزان در غالب داستان نمادین ـ تحت عنوان دشمن شناسی (تبری) ـ جهت شناخت آمریکا، اسرائیل صهیونیستی و انگلیس ـ در دروس تعلیمات دینی، تاریخ و یا علوم اجتماعی به صورت مستند ـ کتاب و نرم افزار و حتی کارتون و امکانات صوتی تصویری جهت کلاس های ابتدایی ـ طراحی شود تا بیش از 14 میلیون دانش آموزان کشور در دروس خویش با چهره دیگر آمریکا و اسراییل صهیونیستی آشنا گردند. 2. کلیه دانشجویان در همه رشته ها باید درسی تحت عنوان شناخت آمریکا و اسرائیل و انگلیس بصورت اجباری به میزان 2 واحد بگذرانند. برای تدریس نیز کتاب و نرم افزار با امکانات صوتی تصویری گسترده طراحی گردد. نکته بسیار مهم آنکه: محورها و عرصههای دشمنی در تمام ابعاد آن و استراتژی های مختلف بکارگیری توسط دشمن در هر محور و تاریخچه و بکارگیری هر مورد حتی در قبال کشورهای دیگر باید مطرح گردد: 1. محورهای اصلی: 1.فرهنگی 2.اقتصادی 3.سیاسی 4.نظامی 5. علمی 6. اجتماعی 7. مدیریتی و حتی زیر فصل های مهمی مانند: 1. سبک زندگی 2. تغذیه 3. کشاورزی و..... به تفصیل بیان گردد. 2. و به ازای محور و استراتژی اتخاذ شده توسط دشمن؛ استراتژی و روش های مقابله با هر یک بصورت پدافند غیرعامل ارائه گردد. 3. با شناخت عمیق دشمن، نقاط ضعف و فریبکاری دشمن نمایان می گردد و در نتیجه عرصه های تهاجم به دشمن و چگونگی رسواسازی، خلع سلاح و تسلط بر دشمن به نسل جوان آموخته می شود. 3. در کلیه حوزه های علمیه، همانگونه که کتاب طهارت، صلاه، صوم، زکات و .... تدریس می شود کتاب تبری؛ با موضوع دشمن شناسی در سطوح طبقه بندی شده؛ به همراه نرم افزار با امکانات صوتی تصویری گسترده؛ برای طلاب تدریس شود تا این عزیزان در برنامه های تبلیغی خویش؛ سرفصلهای دشمن شناسی را فراخور مستمعان در سراسر کشور ـ و حتی خارج از کشور ـ بیان نمایند تا طی یک برنامه هماهنگ و منسجم در مناسبات مختلف مذهبی؛ کلیه اقشار کشور؛ دشمنان واقعی کشور را با دلایل و شواهد متعدد بشناسند. 4. متون و نرم افزار های تدوین شده به زبان های زنده جهان (انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، روسی، اسپانیولی، پرتقالی، چینی، هندی) و زبان های جهان اسلام (عربی، اردو، اندونزیایی، مالایی و ترکی) ترجمه گردد و به جوانان سایر ملتهای جهان ارائه گردد. و از این لحاظ یکی از ارکان انقلاب (تبری) به جهانیان صادر می گردد. به عنوان مثال پیشنهاد می شود سر فصل های شناخت آمریکا دارای محور های زیر باشد: 1. چگونگی ساخته شدن آمریکا به عنوان مثال: 1. طبق اسناد مورخین غربی بیش از 70.000.000 ؛ ـ هفتاد میلیون ـ سرخپوست در فتح قاره آمریکا قتل عام شدند. آیا سرخ پوستان انسان نبوده و از حقوق بشر برخوردار نبوده اند؟ آیا هولوکاست ادعایی غرب با این جنایت عظیم تاریخی؛ اصلاً قابل مقایسه است؟ 2. طبق اسناد مورخین غربی برای ساختن آمریکا بیش از 120.000.000 سیاهپوست آفریقایی بعنوان برده؛ به این قاره منتقل شدند که تنها بیش از 40.000.000 میلیون آنان در شرایط سخت انتقال به آمریکا جان باختند. آیا سیاه پوستان انسان نبوده و از حقوق بشر برخوردار نبوده اند؟ آیا هولوکاست ادعایی غرب با این جنایت عظیم تاریخی؛ اصلاً قابل مقایسه است؟ 3. برخورد آمریکا با سایر کشورها و جنایات تاریخی در سایر نقاط جهان به عنوان مثال: 1. ویتنام 2. السالوادور 3. فیلیپین 4ـ برخورد آمریکا با کشور های خاورمیانه 1. افغانستان 2. عراق 3. سوریه 5ـ برخورد آمریکا با کشور و ملت ایران 1. کودتای 28 مرداد 2. اصلاحات اراضی و عواقب آن در فروپاشی نظام کشاورزی خودکفا و مقاوم ایران 3. کاپیتولاسیون 4. اخذ حق توحش 5. ترور شخصیت های انقلابی و علمی 6. کودتاها 7. واقعه طبس 8. جنگ تحمیلی 9. بمباران و موشک باران مناطق مسکونی 10.ساقط نمودن هواپیمای مسافربری ایران 11. تهاجم فرهنگی و اَشکال و انواع مختلف آن در عرصه های مختلف زندگی 12. تحریم های ظالمانه بر ضد ملت ایران 6. سرانجام نوکری آمریکا به عنوان مثال: 1. یکی از شخصیتهای جهان عرب گفته: ایرانیان اکنون بیش از 30 سال است که از زیر بار نوکری آمریکا بیرون رفته اند و در این مدت ماهواره خود را ساخته و اورانیوم غنی کرده اند حال آنکه در این 30 سال باید سراغ شاهزادگان عرب را در کازینو ها و کاباره های غرب گرفت و در این مدت اعراب مشغول غنی سازی تنباکوی قلیان خود بوده اند. 2. یکی از اساتید دانشگاه سینه چاک غرب؛ چندی پیش در جلسه مناظره؛ نبوغ خویش را بکار می گیرد تا نتیجه دست کشیدن دشمنی با آمریکا را بیان نماید: «ایران اجازه می یابد نفت کشور آذربایجان و گاز ترکمنستان را از طریق سرزمین خود به خلیج فارس منتقل کرده و صادر نماید.» یعنی در یک کلمه ایران اجازه می یابد تا نقش یک (حمّال) بین المللی را ایفا کند. این در حالی است که با اضافه شدن نفت و گاز این دو کشور به بازارهای جهانی از سوی دیگر شاهد کاهش بیش از پیش قیمت این دو کالای استراتژیک در بازار های جهان بوده و در نتیجه کاهش درآمد کشورمان را نیز درپی خواهد داشت. (یعنی نوکری بی جیره و مواجب) این در حالی است که گفتمان انقلاب اسلامی در پی تحقق آقایی ایران اسلامی است. با پای فشاری بر گفتمان انقلاب اسلامی است که ایران توانست اورانیوم غنی سازی کرده؛ ماهواره به فضا ارسال نماید و ..... و در یک کلام در مرزهای دانش حرکت کند و گام بسوی آقایی بردارد. و این حاصل نگاه بلند امام خمینی (ره) در آغاز حرکت الهی خویش است: امام خمینی (ره) در سال 43 و طی مخالفت با کاپیتولاسیوم آمریکایی؛ و در سخنرانی 12 بهمن 57 در بهشت زهرا نهیب زدند که: «آقای ارتشبد، آقای سرلشکر تو نمی خواهی آقا باشی؟ می خواهی نوکر باشی؟» و این راهی است که توسط مقام معظم رهبری به انحاء مختلف توصیه شده است. و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کار خوبی را شروع کرده‌اید و نه‌تنها یک ضرورتِ دینی، بلکه یک نحوه تعقلِ تاریخی است، به همان معنایی که مقام معظم رهبری در سخنان اخیر خود فرمودند آن‌هایی که متوجه‌ی دشمنیِ فرهنگ استکباری نیستند، گرفتار کمبود عقلی هستند. ما از همین طریقه‌ها می‌توانیم عقلانیت و تفکر را به جامعه‌ی خود برگردانیم، در حدّی که به تعبیر امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»؛ حسین فهمیده‌ها و عقلِ آن‌چنانی، راهنمایِ جامعه‌ی ما شوند. موفق باشید

16594
متن پرسش
سلام استاد عزیز از محضر مبارک چند سوال دارم: 1. آیا عارفان و سالکان بزرگ تاریخ در دوران نوجوانی یا جوانی اسیر و همیاتی که ما اکنون درگیر آن هستیم یا رذایل اخلاقی درون آن قلب های عزیز و مبارک بوده است؟ لطفا عوامل و دلایل مثبت یا منفی بودن جوابتان را توضیح دهید؟ 2. حضرتعالی در کتاب حقیقت نوری اهل بیت سلام الله علیهم فرمودید با نظر به مقام نورانیت امام اعمال شرعی خود را انجام دهید. جلوه های نورانیت حضرت علیه سلام بر قلب ما طلوع می کند. لطف بفرمایید چگونه باید به آن مقام نظر کرد؟ 3. استاد عزیز شما در کتب و صوت ها بارها این را متذکر شدید که افق و رویکرد جانتان را افق معصومین سلام الله علیهم کنید. خب لطف کنید اولا برای نتایج بسیار فوق العاده که در کمترین زمان بهترین و عالی ترین نتیجه را ان شاءالله بگیریم کدام ذوات مقدس سلام الله علیهم را افق خود قرار دهیم؟ و مقدمات آن که اگر اشتباه نکنم باید کتابهای مرتبط با سیره ی معصومین سلام الله علیهم را مطالعه نمایم کدام کتاب یا روش را پیشنهادمی کنید؟ با سپاس وافر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فرقی نمی‌کند. وقتی بخواهند از مسیر طبع به سوی فطرت بروند، موانع یکی بعد از دیگری ظهور می‌کند. در بیت اولِ غزلِ اول حافظ، عرایضی شده است 2- مکرر عرض شده که نظرکردن با سؤال‌کردن حل نمی‌شود. مثل آن است که سؤال کنید نور را چگونه ببینیم؟ 3- نیاز نیست، روح انسان‌ها قبل از بدن آن‌ها، امامان را می‌شناسد. ببینید با کدام‌یک از آن‌ها بهتر مأنوس می‌شوید، کلّهم نورٌ واحد. موفق باشید

15141

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشد ایشالا. اون رفیق طلبه ما گفت از شما بپرسم: ۱. چند روز طول بکشه خوندن کتاب مقالات با صوتهاش؟ یک سال؟ دو سال؟ .... خودمم سوال داشتم استاد: ۲. این مکارم الاخلاق رو من چند روزه کار کنم استاد؟ چند جلسه اس؟ چجوری بخونم؟ بنویسم یا نه؟ ۳. شیوه ای که شما برای خوندن کتابای خودتون مناسب میدونید چیه؟ مخصوصا اونایی که صوت دارن. ۴. من زیاد از زندگی رهبر خبر ندارم. کدوم کتاب معتبره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هفته‌ای یک جلسه در شرح مقالات با نظر به متن کتاب خوب است 2- هفته‌ای یک جلسه با نظر به متن دعای مکارم همراه با یادداشت مطالب مهم مفید خواهد بود، به‌خصوص اگر بتوانید متن دعا را نیز در حافظه نگه دارید تا از حفظ شوید 3- تنها نکات اصلی در یک دفتر یادداشت کنید 4- کتاب «شرح اسم» نکات خوبی در رابطه با زندگی رهبری دارد. موفق باشید

15013
متن پرسش
سلام: 1. من با توحه به کتاب مبانی مهدویت شما. فهمیدم که اصلا اصل اینه که ما با روح حضرت ارتباط پیدا کنیم. ولی حالا اگه ما خوب باشیم ممکنه جسم حضرت هم برای ما ظاهر بشه و ما ببینیمشون ایشالا؟ 2. قوربان شما بشوم استاد که با نوشتن این کتاب ما رو مشتاق تر کردید. و شبهاتمون رو جواب دادید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید حقیقت مولایمان، نور مقدس آن حضرت است. ولی گفت: «گوشم شنید قصه‌ی ایمان و مست شد / کو سهم چشم، صورت ایمانم آرزوست». آری! چقدر شیرین است رؤیت جمال او، زیرا که گفت: «ای لقای تو جواب هر سؤال / مشکل از تو حلّ شود بی‌قیل و قال». خدای را شکر که در آینه‌ی نایب ایشان یعنی مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» می‌توان او را احساس کرد و حقیقتاً معنای حل‌ّ‌شدن مشکل بدون قیل و قال را احساس نمود. موفق باشید

14364
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اطلاعیه اخیر شورای نگهبان مبنی بر برگزاری امتحان اجتهاد برای شرکت کنندگان در خبرگان رهبری، سایت جماران اطلاعیه ای از حجت الاسلام و المسلمین موسوی در خصوص اشکالات حقوقى اطلاعیه اخیر شوراى نگهبان منتشر کرد که به شرح زیر است: روز پنجشنبه شوراى محترم نگهبان در اطلاعیه اى از کسانى که باید در امتحان این شورا حاضر شوند پرده برداشت. بیانیه شوراى نگهبان بدین شرح است: کلیه کسانی که برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبت نام کرده‌اند به جز آنان که ذیلاً ذکر می شود باید در آزمون علمی شرکت کنند. 1. اعضای فعلی مجلس خبرگان رهبری. 2. کسانی که در گذشته در آزمون خبرگان که از طرف شورای نگهبان برگزار شده شرکت کرده و از نظر علمی تأیید شده اند. 3. کسانی که در آزمون 15 شهریور 1394 شرکت کرده‌اند اعم از آنان که تأیید شده‌اند یا خیر. به نظر مى رسد که اشکالاتى بر این بیانیه وارد است که بعید است شوراى نگهبان ملتزم بدان شود: ١. بسیارى از بزرگانى که قبلاً در خبرگان عضو بوده اند در امتحان شرکت نکرده اند؛ به طور مشخص حضرت آیت الله ابراهیم امینی که سالها عضو مجلس خبرگان بوده اند هیچ گاه در امتحان شرکت نکرده اند. بنابر این با توجه به بیانیه شوراى نگهبان از آنجا که: الف: ایشان نماینده فعلى خبرگان نیستند، ب: در دوره هاى قبل هم در امتحان شرکت نکرده اند، ج: در امتحان شهریور ماه هم شرکت نکرده اند؛ لازم است در امتحان شوراى نگهبان شرکت گنند. حال آیا شوراى نگهبان مى خواهد ایشان را هم به امتحان دعوت کند؟ ٢. سیره شوراى نگهبان در دوره هاى گذشته این بوده که امتحان را صرفاً از کسانى مى گرفته که هیچ راه دیگرى براى احراز صلاحیتشان وجود نداشته و این سیره طبق گفته آیت الله مؤمن در این دوره نیز جارى بوده است. آیت الله مؤمن در مصاحبه اى که چند هفته پیش داشتند تصریح کردند: «کسی که ... در حوزه تدریس می‌کند، نوارهای جلسات درس او نیز موجود است، خوب هم درس می‌دهد، ملا است و در مسائل سیاسی هم اظهارنظر کرده و مواضعش روشن است؛ این فرد هم نیازی به امتحان اجتهاد ندارد». این گفته به صراحت با بیانیه ی جدید تناقض دارد. نکته قابل توجه این است که این سیره در دوره هاى گذشته به قدرى قوى بوده که تقریبا هیچ یک از اعضای ادوار گذشته مجلس خبرگان در امتحان شرکت نکرده اند. از آن زمره مى توان با اسامى زیر اشاره کرد: آیات هاشمى رفسنجانی، یزدى، جنتى، مومن، شاهرودى، مشکینى، منتظرى، امینى، موسوى اردبیلى، جوادى آملی، فاضل لنکرانى، سید احمد خمینى، راستى کاشانى، ملکوتى، صانعى، موسوى خوینى، رى شهرى و... به نظر مى رسد که بیانیه اخیر شورای نگهبان از نظر حقوقى دقیق نیست و باید منتظر بود که در روزهاى آینده مورد باز بینى قرار گیرد.» حال بفرمائید که این اشکال وارد است یا خیر؟ و اگر وارد است چرا در دوره های قبل اجرا نشده است؟ متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در آن حدّ نیستم که در این موارد نظر بدهم زیرا محذورات شورای نگهبان را که انسان‌های فهیم و دلسوزی هستند نمی‌دانم. موفق باشید

نمایش چاپی