باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده هم همینطور است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحثهای مفصلی شده است. آیت اللّه جوادی در شرح «فصوص الحکم» میفرمودند این سخن محیالدین به معنای ختم ولایت جزئیه است زیرا خود او، حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» را خاتم ولایت میداند و ولایت جزئی به این معنا است که در ظهور عرفان نظری، ایشان یگانه است، به همین دلیل هم بعد از او همه به او تأسی جستهاند، حتی حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه». واللّه اعلم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بهتر است به جای تأثیر جنّ در بیماریها، واژهی «وهم» و «واهمه» را بهکار بریم. زیرا جنّ و شیطان از طریق قوهی واهمه وساوس خود را انجام میدهد و عملاً موضوع وَهم و وسوسه در میان است نه آنکه موجودی به نام جنّ با ماهیتِ شخصی خودش نقشآفرین باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر تاریخِ بیخبری قصهی کوچکی است که بهجز امثال حضرت روح اللّه از جهتی و امثال شهید اهل قلم از جهت دیگر آن را توانِ درککردن باشد؟! دوران، سیاهیاش را به همه نشان نمیدهد و اگر هم نشان دهد، راهِ عبور در چنین ظلماتی سختْ ناپیداست مثل ناپیدایی تشعشع نور در بین انبوه درختان جنگلی سیاه. میگویی به راهیان نور حوالتت دادهاند؛ و عجب جایی است جایی که دروغِ دوران را در مقابل راستقامتترین راستانِ این تاریخ در خود مزمزه کردهای، چه قبض و بسطی است حالت رویارویی با عزیزترین عزیزانِ جان ما که بر خاک فرو رفتهاند، این تنِ علمالهدی نیست که در هویزه ابتدا از پای نشست و سپس به زیر خاک رفت، ولی این خاک، خاک نیست، راهِ گشودهای است در جنگل سیاه این دوران. این همان تشعشع نوری است که تمام عمر میتوان با آن زندگی کرد.
این گناه تو نیست که گذشتهات را بیشتر میفهمی، این گناه هرکسی است که بخواهد از عهدِ نفس امّاره به سوی عهدِ نفس لوّامه گذر کند. مگر آب گلآلودِ دوران گذشته، این پایِ ما را رها میکند؟ که گفت:
آب گِل خواهد که بر دریا رود
گِل گرفته پای او را میکشد
آیا راهی برای رسیدن به نفس مطمئنه جز جنگ بین نفس امّاره و مطمئنه میشناسی؟! نجات از این غربتِ تلخ را جز انقلاب روحاللّهی که روحم فدای او باد، نیافتم. ولی این انقلابِ سیاستبازان نیست. در این راه است که اگر هزار بار زمین بخوری و هزاران بار پایت بشکند، باز باید لنگان لنگان هم که شده است همین راه را ادامه دهی. فقط باید به خودت بگویی:
بیا باز امشب ای دل در بکوبیم
بیا این بار محکمتر بکوبیم
از کدام بیراهه رفتهای که میگویی امروزت میخواهد تو را به پنجسالِ قبل برگرداند؟! راه، بیراهه بوده است یا در جنگ بین عهدِ قبلی و عهدِ جدید در قبض و بسط در حالِ دست و پا زدنی؟! و این سخن دیگری است که باید در موردش گفت:
اگر دیر آمدم مجروح بودم
اسیر قبض و بسط روح بودم
نه انقلاب محمد «صلواتاللّهعلیهوآله» انقلابِ مردان بود و نه انقلاب حضرت روح اللّه«روحی فداه» انقلابِ مردان است. اگر فاطمه و زینب «سلاماللّهعلیهما» نداشتیم، آری. و اگر رهبر ما چِگوارا بود، آری. ولی حضور فاطمه «سلاماللّهعلیها» در جبههها مگر فراموششدنی است؟ مگر پهلوی شکستهی بسیجیان ما در عملیاتهای «یا فاطمهی زهرا» سند حضور آن حضرت نیست؟!! مگر قصهی فرماندهی آن حضرت را از زبان آن سردار بزرگ یعنی شهید برونسی نشنیدی؟!!
من، راه را در این دورانِ فترت و سرگردانی، پیداکردنِ خدایی میدانم که در این تاریخ ظهور کرده است که این، خدایِ کتابها و سخنرانیها نیست. از «هستی و زمانِ» هایدگر متوجه شدهام که هستی را در زمان که امروز، همان تاریخِ ما است باید جستجو کرد، هرچند میدانم این واژه را یعنی این تاریخ را یعنی این آینهی حضورِ «کلّ یومٍ هو فی شأن» را روحِ مدرنیته میبلعد مثل بلعیدنِ جرقهها توسط ظلمات. اما اگر بر این راه ویران، صبر پیشه کنی، صدای «بَشِّرالصابرین» گوشهایمان را حتماً مینوازد. و اگر آن مرد الهی در «اسفار اربعه»ی خود گزارش نداد «المعرفة بذر المشاهده»، یعنی اگر با معارف الهیه بهسر بردی مسلّم با مصداقهای آن مفهوم روبهرو خواهی شد و این معجزهی صبر است. صبری که باید بین عهدِ قدیمی که میشناسیم و میخواهیم از آن عبور کنیم، و عهدِ جدیدی که هنوز رُخ ننمایانده است، تجربه نماییم. که گفت:
پردههای دیده را داروی صبر هم بسوزد هم بسازد شرح صدر
آینة دل چون شود صافی و پاک نقشها بینی برون از آب و خاک
هم ببینی نقش و هم نقاش را فرش دولت را و هم فراش را
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان صدرا، زبان رجوع به وجود است و این اوج یک تفکر است. زیرا بالاتر از تفکری که رجوع به وجود دارد، تفکری نیست. میماند که در رجوع به وجود، تنها به حکمت متعالیه بسنده نکنیم. همانطور که در جواب سؤال 18529 عرض شد؛ رجوع به وجود از طریق عقل هایدگری نیز برکات خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- روایات متعدد در بهدستکردنِ انگشتر با جنس نگینهای مختلف داریم. جناب شیخ عباس قمی نیز موضوع را در مفاتیح نیز آوردهاند 2- این سنت حسنهای است تا فرهنگ بهدستکردنِ انگشتر نهادینه شود 3- هستند افرادی که دانای به موضوعات عرفان نظری هستند و نهتنها منوّر به نور آن نشدند، بلکه حتی قبول هم ندارند ولی اطلاع دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً برای انسان وقتی مسیر شریعت الهی را با یقینِ قلبی دنبال کند، این حالت پیش میآید که یک لحظه لذّات معنوی برایش قابل مقایسه با تمام لذّات دنیایی نخواهد بود رزقنی اللّه و ایّاکم. آری! «اگر لذّتِ ترک لذّت بدانی / دگر لذّت نفس، لذّت ندانی». عمده صبر و پایداری بر ترک معصیت و انجام عبادات است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی رعایت حرام و حلال الهی را جدّی بگیریم و با تعادل کامل، معارف دینی خود را عمیق کنیم و آرامآرام از طریق تفاسیر قرآن، با قرآن اُنس بگیریم، إنشاءاللّه هم مشکلات گذشته جبران خواهد شد، هم راهِ به سوی حضرت حق گشوده میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» که نظر ظریف و دقیقی است، معنای آیه این میشود که: از کافران اطاعت نکن و با همین اطاعتنکردن، جهاد بزرگی را دنبال بنما. زیرا «به» به عدمِ اطاعت زدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با دعا آنچه مقدّر است به راحتی به ما میرسد 2- اگر مردم بدانند با دعا تقدیرات الهی که بهترین تقدیرات است، به راحتی به آنها میرسد؛ به زیباترین شکل دعا میکنند تا از سرگردانی نسبت به مقدّراتشان نجات یابند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع دیگری است و رعایت آن در مقابل هر مسئلهای کار درستی است. ولی بحثِ «علمِ تو استاد توست» یک قاعدهی کلّی در این تاریخ است که شرح آن در جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» داده شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک مسئلهی روشنی است که حضرت آقا قبل از انقلاب «رسائل و مکاسب» تدریس میکردند و درس خارج داشتهاند و از همان اول انقلاب، همه، درجهی علمی ایشان را اجتهاد ثبت کردهاند و این ربطی به رسالهی عملیهداشتن ندارد!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ابراهیم«علیهالسلام» چون به درجهی عقل کامل رسیده بودند، وقتی شیطان به خیال ایشان ورود پیدا کرد و در خارج از ذهن نیز ممثل شد؛ متوجه شیطنت او شدند. وگرنه اگر مقام ایشان در حدّ خیال متوقف بود تحت تأثیر شیطان قرار میگرفتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم آن سیری که کاربر محترم در سؤال 12592 مطرح فرمودهاند، خوب باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نماز شب به خودی خود در قالب همان یازده رکعت، آثار تکوینی دارد و انتظار نداشته باشید نتایج آن به سرعت ملموس باشد 2- تعیین وقت ظهور که انکار شده است، شاید به معنای تعیین زمان خاص باشد ولی اینکه متذکر شرایط ظهور حضرت شود شاید از آن جهت است که احساس ظهور میکنند ولی نه به معنای ظهور تامّ که با حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» محقق میشود. کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، میتواند متذکر این امر باشد 3- بین آنکه حاکمیت در اختیار ائمه قرار گیرد و یا اینکه حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» ظهور کنند باید فرق گذاشت. آری! چند بار امکان آنکه امر ائمه محقق شود، فراهم شده بود ولی شیعیان درست وظیفهی خود را انجام ندادند و این غیر از آن است که امام صادق «علیهالسلام» در مورد ظهور حضرت میفرمایند دوست دارم ظهور کند و در خدمتش باشم. 4- وقتی مردم گرفتار روزمرّهگی شدند، نیاز بود کاری صورت گیرد تا برای همه کارِ خارقالعادهای محسوب شود و لذا امامت که امری است موهبی و نه اکتسابی، در امامانی با سنّ کم ظهور کرد که به طور عمومی چنین علومی را کسی نمیتوانست بهدست بیاورد به خصوص در آن سن. در این مورد خوب است به جزوات «هویت گمشدهی شیعه در تاریخ» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید