بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25499
متن پرسش
سلام استاد جان: ببخشید میشه در مورد نقشی که انسانها باید ایفا کنند اینطور گفته بشه که همون طور که نبی حقیقتا نبی هست، هر انسانی هم باید توی این دنیا اون وظیفه ای رو بر عهده بگیره که عین ثابته اش منطبق بر اونه. مثلا هر کسی نباید معلم بشه. درسته؟ اگر خیر، پس وظایف چجوری مشخص باید بشن برای هرکس؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس خودش با خودش باید نوع زندگی‌اش در بستر همین دنیا و با شرایطی که برایش پیش می‌آید، معلوم کند.

25498
متن پرسش
با سلام و احترام: استاد گرامی اگر بهشت تجسم اعمال نیک و جهنم تجسم اعمال زشت انسان است اعراف تجسم چیست؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعراف، شرایطِ روشن‌شدنِ شخصیت هرکس است تا بالاخره معلوم شود در چه جایگاهی است. که البته این اعراف غیر از اعرافی است که در قرآن داریم: «وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ» که آن مربوط به اولیاء معصوم می‌باشد. موفق باشید

25497
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علکیم استاد: ان شاءلله که سلامت باشید. بنده، در یک کانون تربیتی در مسجد الکوثر تهران، با تعدادی نوجوان ۱۶ ساله به عنوان مربی ارتباط دارم. نزدیک به ۶ سال است که این نوجوانان، در کانون الکوثر با معارف دین مبین اسلام و اهل بیت علیهم السلام آشنا می شوند. این نوجوانان، تعدادی از کتاب های سطح یک بینش مطهر (آثار استاد مطهری) را مطالعه نموده اند. با قرائت و ترجمه ی قرآن آشنا شده اند. همچنین نزدیک به سه سال است که با احکام عبادی آشنا می شوند. در حال حاضر، سطح معرفتی نسبتا خوبی در این گروه که اعضای آن اکنون در پایه ی دهم متوسطه مشغول به تحصیل هستند، وجود دارد. در مورد مباحث اعتقادی، تا کنون کتابی به صورت مستقل مطالعه نکرده اند. اما به صورت ضمنی در آثار شهید مطهری، به برخی مباحث پرداخته شده است. همچنین به سوالات این نوجوانان در مورد عقاید، پاسخ هایی داده شده است. تا کنون سعی شده است که معرفت این عزیزان نسبت به عقاید اسلام، به صورت درونی برای آن ها شکل بگیرد و بتوانند توحید و معاد را به صورت جوشش درونی درک کنند. برای امسال، قصد داشتیم کتابی مانند کتاب ۴۰ درس اعتقادی آقای اصغر قائمی را با این نوجوانان مطالعه و مباحثه کنیم. به نظر شما، آیا لازم است با این شرایط و در این رده ی سنی، این عزیزان به صورت کلامی هم با عقاید اسلامی آشنا شوند؟ اگر لازم هست، لطف بفرمایید و منبع و یا منابعی متناسب معرفی بفرمایید. اگر هم لازم نیست، لطف بفرمایید و راهنمایی کنید که در ادامه چگونه عقاید اسلامی برای این نوجوانان تبیین شود مفید تر خواهد بود. باتشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب‌هایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی؟» آن‌ها را در حالتی از احساسِ حضوری قرار دهد که بتوانند ماورای باورهای عقلی و استدلالی با خود زندگی کنند. آری! بعداً اگر شبهه‌ای برایشان پیش آمد، بد نیست به استدلال‌های کلامی رجوع نمایند. ولی هیچ‌کس با دلایل عقلی و کلامی مؤمن نشد. ولی برای دفاع از ایمانش، استدلال‌های کلامی به‌کارش می‌آید. موفق باشید

25496
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: مطالبی هست نمیدونم درست فهمیدم یا نه ولی وظیفم دونستم با شما در میان گذارم. چند روز پیش دوستان جایی را برای جلسه عرفان و اینها به بنده پیشنهاد کردن جلسه زنانه بود، خانم اون هم زن بودن وقتی وارد شدم خانم طوری عرفان می گفت اصلا کف کردم. حاج آقا این جلسه را و مطالب اینطوری را از آقای شوشتری بیشتر شنیدم مطالبی راجع به علم اعداد کلمه هو و مظهر اسما الهی شدن، حاج اقا اصلا وقتی نشستم تو جلسه باران معارف بود که می بارید. بنده از بچه های جانبازانم و اگه خدا توفیق بده از سادات، حاج آقا بنده تا حدودی با روحیات خانواده شهدا اینا آگاهی دارم ولی یه چیز رو نمی فهمم چه تو خودم چه اونه و اینکه حساسم یا لطیف فقط میدونم هیچ جا بند نمیشم. الا جلسات اینها اینقدر مطالب سطح بالا را آسون و مطابق فطرت میگن وقتی نشستم تو جلسشون انگار آروم گرفتم. حاج آقا از طرفی تشنه این سطح از معرفتم از طرفی نیست ولی مشکل جلسه این بود گمانم اینها به گروه شیرازی وصل بودن نمیدونم حس می کنم نفوذ زیادی در میان هست. آخه این سطح بالای معرفت و علوم من جز جلسات خصوصی استاد شوشتر خبر ندارم. جایی بوده باشه حاج آقا اکثرشونم حوزوی اند اصلا بچه هاشون از کوچیکی مدرسه خیلی نمیرن مسئله جالب اینه اکثر خانواده شهدا و اینها یا اصلا نتونستن سلوک به آن عبارتی که شما در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام ازش گفتین راه پیدا کنن یا براشون شرایط آماده شه. یعنی یه جورایی به نظرم بسته شدن و هر کدوم هم ارومن وارد اجتماع برای اون نوع سلوک شدن شرایطش تو این نوع جلسه به نظرم فراهم شده حالا یا علتش حساس بودنه یا لطافت نمیدونم شایدم ساختاریه گفتم باهاتون در میون بگذارم البته اینها به گفته یه سری دوستان میگفتن داریم روشون کار می کنیم شیرازیها را میگم ولی به نظرم اینها تا به شبکه امام حسین وصلن فقط نفوذ را زیاد میکنن نمیدونم حاج آقا اگر خاستید نام و مکان جلسه و اینها را هم حاضرم بگم ولی فکر کنم یه چیز رو اینها خیلی دوست دارن از رهبری بشنون اینکه زن دوم چیز بدی هست حاج آقا اینم زنهاشون اینطورن. حاج آقا لطفا در خصوصی پاسخ بدید اگر صلاح دونستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیاد متوجه‌ی موضوع نشدم. به این فکر کنید که اگر در این زمان، مرحوم آیت اللّه قاضی طباطبایی هم بودند؛ حسرت راهی که خداوند در مقابل شهید چمران‌ها و شهید خرازی‌ها گذاشتند، می‌خوردند به جهت راهی که حضرت امام در مقابل ما گشودند که شهیدان ما «ره صدساله را یک‌شبه طی کردند». سری به جزوه‌ی «شهید حججی، وجدانِ تاریخی ما» بزنید. آیا «بودنی» که ما به دنبال آن هستیم، در این زمانه آن «بودن» نیست؟ چرا هنوز به نحوه‌ی بودنی مشغولیم که دوره‌ی آن گذشته است؟ موفق باشید

25495
متن پرسش
سلام استاد: شبتون بخير استاد بنده كتب انسان شناسي شما (٦جلد) و معرفت النفس علامه حسن زاده و انسان از آغاز تا انجام علامه جوادي و انسان شناسي در قرآن علامه را مصباح خواندم. هنوز هم خيلي سوال دارم. راجع به نفس و روح - نظر ابن سينا و ملاصدرا. اگر امكانش هست لطف كنين سير مطالعاتي پيشرفته تري معرفي كنين.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بعد از مطالعه‌ی کتاب «خویشتن پنهان» و مطالعه‌ی کتاب «معاد» همراه با ۷۵ جلسه‌ی صوتی آن در این مورد آن‌چه باید بدانید، را یافته‌اید. خواستید هم سری به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» بزنید، ولی بیش از این وسواس به خود راه ندهید. موفق باشید

25494
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. یک مدت دغدغه ای دارم که مدتیه درگیرش هستم. لطفا راهنمایی کنید. با توجه به خصوصیت و قدرت نفس بر اینکه همزمان در یک لحظه هم می بیند و هم می شنود و هم می نویسد و هم فکر می کند و هم حرف می زنیم و شاید پای خود را هم تکان دهیم، و در تمام این امور نفس بطور کامل و تمام حضور دارد آیا می توان گفت همزمان دو کار را با حضور و توجه انجام داد. مثلا ما خانمها (به علت کمبود وقت) آیا همزمان می شود با کارهای خانه (ظرف شستن و سبزی پاک کردن و جارو کردن که برای نفس ملکه شده،) به صوتهای شما و دیگر بزرگان در باب معرفت نفس گوش کرد؟ یا این باعث عدم حضور و توجه می شود و باعث عدم توحد می گردد. چگونه است که بزرگانی در حین انجام کاری، نماز نافله و یا مستحبات دیگری (ذکر و صلوات) انجام می دادند و مصداق لا یشغله فعل عن فعل می شدند. چگونه می توان به این مقام لایشغله رسید؟ لطفا بطور واضح برایم روشن کنید که سخت درگیرم. حلال کنید. خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به توحید فکر کنید که جامع همه‌ی اسماء است در عینِ یگانگی. هر اندازه انسان توجه توحیدی خود را با عبور از تعلقات دنیایی رشد دهد، کاری او را از کاری باز نمی‌دارد زیرا همه‌ی کارها را در وَجهِ توحیدی خود می‌بیند یعنی دستش در کار، و دلش با یار است. کافی است شما در عین مثلاً ظرفشویی دل‌تان را در بستر توحید محفوظ بدارید، آن‌وقت می‌توانید به آن صوت‌ها هم گوش فرا دهید. موفق باشید 

25493
متن پرسش
سلام علیکم: در جایی فرمودید نحوه ی ارتباط خدا با انسان از طریق امام معصوم امام زمان (عج) است چون ما انسانیم و ظهور خدا از طریق انسان کامله با ما فقط هست. از این جهت موجودات و مراتب آنها و هدفی که در حد ظرفیت آنها معرفی شده است ارتباط خدا با آنها چگونه است؟ اصلا هدف خلقت آنها چیست؟ و بعد مرگ چه می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» واسطه‌ی فیض باشند، برای همه‌ی موجودات واسطه‌ی فیض الهی هستند و مناسب ظرفیت هر موجودی، آن موجود را از الطاف الهی برخوردار می‌کنند به همان جهت آن آهو به محضر مولایمان که مولای آن آهو نیز هست، به سراغ حضرت رضا «علیه‌السلام» می‌رود. موفق باشید

25492
متن پرسش
سلام: گلایه ای از شما دارم که چرا هر سوالی از قرآن و حدیث را فکر می کنید جوابی برای آن دارید؟! آیا جایی برای معصوم باقی گذاشته اید؟ همان‌ها که می‌گویند عالم این کتاب فقط ما اهل بیت (ع) هستیم؟ شما فرموده اید که همه پیامبران نسل ابراهیم (ع) همه امام هستند. این مطلب را ببینید: وقتی حضرت ابراهیم (ع) در سن جوانی تبر را برداشت و بت‌ها را شکست، و نمرود و علمای گمراه او را در آتش افکندند، خداوند سبحان و متعال بدون اینکه ابراهیم (ع) تقاضا کند او را پاداش داد به این صورت که انبیای پس از او را از نسلش قرار داد. سپس ابراهیم (ع) دعوت الهی خود را ادامه داد، و هنگامی که خداوند سبحان و متعال او را با کلماتی بیازمود و ابراهیم (ع) در امتحان و ابتلا پیروز شد، حق تعالی خطاب به او فرمود: «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» «من تو را پیشوای مردم گردانیدم». جایگاه امامتِ الهی، جایگاهی بس رفیع است که همه‌ی انبیا و فرستادگان به آن دست نیافتند. در اینجا ابراهیم (ع) از خداوند سبحان و متعال این تقاضا را درخواست نمود: «وَمِن ذُرِّيَّتِي» «و از فرزندان من؟»؛ یعنی آیا در پیامبرانی که پیش‌تر مرا به آن‌ها بشارت داده‌ای نیز (امام) یافت می‌شود؟ حق تعالی می‌فرماید: «لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» «عهد من ستم‌کاران را دربرنمی‌گیرد»؛ یعنی ستم‌کاران از پیامبران (ع) و ستم پیامبران مانند ستم سایرین نیست بلکه از جنس (حسنات الأبرار، سیّئات المقرّبین) (2) (کارهای نیک خوبان، گناه مقرّبان است) می‌باشد؛ یعنی عملکرد آنان به جهت یکسان نبودن میزان معرفت و شناخت‌شان (ع)، همانندِ یکدیگر نیست. هر کدام از آنها (ع) خداوند سبحان را بر حسب میزان معرفت و شناختش عبادت می‌کند؛ بنابراین عبادت آنان با یکدیگر متفاوت می‌باشد. از همین رو به عنوان مثال سجده‌ی حضرت محمد (ص) از عبادت ثقلین (جن و انس) برتر است و یا ضربه‌ای از علی (ع) با عبادت ثقلین (جن و انس) برابری می‌کند. (3) و این تمایز میان آنها (ع) موضوعی است آشکار و حق تعالی از آن یاد کرده است: «تِلْكَ ٱلرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ ٱللهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَتٍ وَءَاتَيْنَا عِيسَى ٱبْنَ مَرْيَمَ ٱلْبَيِّنَتِ وَأَيَّدْنَهُ بِرُوحِ ٱلْقُدُسِ وَلَوْ شَآءَ ٱللهُ مَا ٱقْتَتَلَ ٱلَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَآءَتْهُمُ ٱلْبَيِّنَتُ وَلَكِنِ ٱخْتَلَفُوْا فَمِنْهُم مَّنْ ءَامَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَآءَ ٱللهُ مَا ٱقْتَتَلُوْا وَلَكِنَّ ٱللهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ»(4) «بعضی از اين فرستادگان را بر بعضی ديگر برتری داديم. خدا با بعضی سخن گفت و بعضی را به درجاتی برافراشت و به عيسی بن مريم معجزه‌ها داديم و او را با روح القدس ياری کرديم و اگر خدا می‌خواست مردمی که پس از آنها بودند، پس از آنکه حجت‌ها بر آنان آشکار شده بود، با يکديگر قتال نمی‌کردند؛ ولی آنان اختلاف کردند: پاره‌ای مؤمن بودند و پاره‌ای کافر شدند و اگر خدا می‌خواست با هم قتال نمی‌کردند؛ ولی خدا هر چه خواهد می‌کند». بنابراین اگر یونس پیامبر (ع) و حضرت محمد (ص) به انجام یک کار مکلّف شوند، انجام دادن آن عمل توسط یونس (ع) به مانند انجام آن کار توسط حضرت محمد (ص) نیست و این کوتاهی یونس (ع) در انجام آن عمل نسبت به آنچه حضرت محمد (ص) انجام می‌دهد ظلمی است از سوی یونس (ع)؛ چرا که این کوتاهی، او را از دست‌یابی به جایگاه عظیمی که انسان برای رسیدن به آن سرشته شده است، بازمی‌دارد. به این ترتیب مرتبه‌ای از این نوع ستم‌کاری وجود دارد که انبیا و فرستادگان (ع) از نسل ابراهیم (ع) باید از آن گذر کنند تا به مرتبه‌ی امامت نائل گردند و از همین رو حق تعالی می‌فرماید: «لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» «پیمان من ستم‌کاران را دربرنگیرد»؛ یعنی ای ابراهیم! تمام پیامبران از نسل تو به مقام امامت نائل نمی‌شوند بلکه فقط کسانی از انبیا و فرستادگان از فرزندان تو به آن می‌رسند که از این ظلم گذر کنند و به این مرتبه ارتقا یابند: «وَ أَلْقِ عَصاکَ فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ کَأَنَّها جَانٌّ وَلَّي مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ يا مُوسي‏ لا تَخَفْ إِنِّي لا يَخافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ * إِلاَّ مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحيمٌ»(5) «عصايت را بيفکن. چون ديدش که همانند ماری می‌جنبد، گريزان بازگشت و به عقب ننگريست. ای موسی، مترس که فرستادگان نبايد در حضور من بترسند * مگر کسی که ستمی کرده باشد و سپس پس از بدکاری، نيکوکار شود؛ چرا که من آمرزنده‌ی مهربانم». حق تعالی در قرآن به برخی ائمه از نسل ابراهیم (ع) اشاره می‌فرماید: از جمله‌ی آنها حضرت موسی (ع) است. حق تعالی می‌فرماید: «وَ اضْمُمْ يَدَکَ إِلي‏ جَناحِکَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْري»(6) «دست خويش در بغل کن، بی‌هيچ عيبی، سفيد بيرون آيد، اين هم آيتی ديگر»؛ یعنی خالی از هر گونه ظلم و ستم. انسان با دست می‌گیرد و می‌دهد، و دست سفید به عدالت تمام و کمال انسان با مردم و با خداوند سبحان و متعال اشاره دارد. بنابراین موسی (ع) خودش را از ظلم و ستم در مرتبه‌ای عالی، پاک و طاهر نموده است، همان طور که در این آیه اشاره می‌شود: «إِلاَّ مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحيمٌ»(7) «مگر کسی که ستمی کرده باشد و سپس پس از بدکاری، نيکوکار شود؛ چرا که من آمرزنده‌ی مهربانم». و از جمله‌ی آنها حضرت عیسی (ع) است. حق تعالی از حضرت عیسی (ع) چنین خبر داده است: «وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا» (8) «سلام بر من، روزی که زاده شدم و روزی که می‌ميرم و روزی که ديگر بار زنده برانگيخته می‌شوم»؛ یعنی عیسی (ع) به جایگاه امامت دست یافته است، و او به خودش و مردم امان می‌بخشد. و خداوند متعال به کسانی از آنها که به مرتبه‌ی امامت دست نیافتند اشاره کرده است؛ مانند حضرت یحیی (ع). حق تعالی می‌فرماید: «وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا»(9) «سلام بر او، روزی که زاده شد و روزی که می‌ميرد و روزی که ديگر بار زنده برانگيخته می‌شود»؛ یعنی او به جایگاه امامت دست نیافته تا به مردم و خودش امان بخشد، بلکه او فقط راه را برای حضرت عیسی (ع) آماده و مردم را به سوی او راهنمایی نمود.» اما این سخن برخی که می‌گویند حضرت ابراهیم (ع) نگران فرزندان خود بود، اگر مقصودشان این است که آن حضرت (ع) امامت را برای آنها (ع) می‌خواسته، اینچنین نیست؛ چرا که ابراهیم (ع) نه بر دنیا حریص بود و نه بر آخرت، بلکه فقط بر رضایت خداوند سبحان و متعال حرص داشت، و دعای پیامبران و حضرت ابراهیم (ع) برای فرزندانشان، فقط برای فرزندان صالح‌شان بوده آن هم پس از آگاهی یافتن از صلاحیت آنها. پیش از ابراهیم (ع)، نوح (ع) بود که پس از آنکه خداوند پسرش را لعنت نمود و پس از آنکه دانست او از راه راست منحرف شده و از اهل آتش است، او هم فرزندش را لعنت کرد. این چنین نبوده که حضرت ابراهیم (ع) یا پیامبران (ع) نگران فرزندان خود باشند به این جهت که آنها فرزندان‌شان می‌باشند که اگر چنین بود، آنها گرفتار درجه‌ی بالایی از خودپسندی و انحراف از صراط مستقیم می‌بودند (که هرگز چنین نمی‌باشد!) و حال آنکه آنها برترین خلق خدا می‌باشند. حضرت ابراهیم و پیامبران (ع) فقط نگرانیِ فرزندان صالح خود را در دل داشتند؛ چرا که از صلاح آنها باخبر بودند و می‌دانستند که این فرزندان صالح، جانشینان آنها در دعوت به سوی خداوند سبحان و متعال و کشیدن بار رنج و سختی و آزار از سوی مردم در راه گسترش توحید و کلمه‌ی خداوند سبحان و متعال در زمینش خواهند بود. بنابراین ابراهیم (ع) و انبیا (ع) نگران فرزندان صالح خود بودند؛ چرا که آنها اولیای خداوند سبحان بودند و نه از این رو که فرزندان‌شان می‌باشند. بین این دو تفاوتی بسیار زیاد وجود دارد؛ مانند تفاوت میان حبّ خدای سبحان و حبّ دنیا در قلب نیکوکار و بدکردار. منابع: 1- بقره: 124. 2- جواهر السنیة حر عاملی: ص 83. 3- پیامبر (ص) می‌فرماید: (ضربت علی بر عمرو در روز خندق با عبادت جن و انس برابری می‌کند). عوالی اللئالی ابن ابی جمهور: ج 4 ص 86. 4- بقره: 253. 5- نمل: 10 - 11. 6- طه: 22. 7- نمل: 10 - 11. 8- مریم: 33. 9- مریم: 15. این گفتاری بود از وصی و فرستاده امام زمان، احمدالحسن
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چرا شما با این سطحی‌نگری و شخص‌پرستی‌های‌تان به اندازه‌ی یک انسان عادی هم تفکر را از دست داده‌اید و به جوابی که بنده بر مبنایِ نگاه مفسرین بزرگ با مخاطب در میان گذاشته‌ام، و تازه آدرس هم جهت بحثِ مفصل‌تر داده‌ام؛ نمی‌توانید بیندیشید. مگر نمی‌بینید در جواب گفته شده است: «تمام پیامبرانِ نسل حضرت ابراهیم «علیه‌السلام»، امام هستند»، یعنی پس آن‌هایی که ظالم‌اند را، شامل نمی‌شود. به جوابی که داده شده بیشتر دقت کنید و از نقصِ فهمِ اندیشه‌های دیگران، خود را برهانید که البته هیچ‌وقت امیدی به نجات چنین فرقه‌هایی نبوده و نیست.  

25491
متن پرسش
با سلام: چه فرقی بین بدن مثالی با بدن اخروی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن اخروی دارای شدتِ وجودی بیشتری است. موفق باشید

25490
متن پرسش
سلام استاد جان: خدا قوت. ببخشید استاد من یه مشکل بزرگ پیدا کردم. اینکه دوست دارم ساعتها صوت گوش بدم از مباحث معرفتی و تربیتی. ولی قرآن خوندن روزانه ام که روزی پنجاه آیه میخوندم خیلی برام سخت شده و مایل نیستم بخونم. وقتی هم میخونم دوست دارم زود تموم کنم. الان دارم شرح مصباح الهدایه رو گوش میدم. خیلی عالیه. لطفا کمکم کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اشکال داشته باشد، به این امید که با آمادگی بیشتر با قرآن مأنوس باشید مطلب را دنبال کنید. ولی بالاخره قرائت روزی یک صفحه با صوتی حزین در عین آن‌که به گوش‌تان نیز آهنگ معجزه‌آسای قرآن برسد؛ خوب است. موفق باشید

25489
متن پرسش
با سلام: ۱. عین وجود به الله بر می گردد یا به کنه ذات؟ ۲. حضرت حق با ما به کنه ذاتش ارتباط دارد یا با اسم الله؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ذات برمی‌گردد. ۲. ارتباط حضرت حق با ما، تنها از طریق اسماء است، یعنی ذات به صفتِ خاص که مناسب شرایط ما باشد. موفق باشید

25488
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: وقتتون بخیر. سریال یوسف پیامبر چه اندازه با داستان واقعی یوسف مطابقت داشت؟ و اینکه شخصیت یوسف (ع) به عنوان یک پیامبر الهی به درستی ترسیم شده بود یا کاستی زیادی داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن زمان که آن را دنبال می‌کردم، رویهمرفته مرحوم سلحشور نکات بسیار خوبی را به میان آورده بود. در حال حاضر چیزی به یادم نیست که به عنوان ضعف بوده باشد. موفق باشید

25487
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. ۱. دروس معرفت النفس جوادی املی صوت ها رو دقیقا از چه سایتی بگیریم و یا حسن زاده املی هر کدوم که در اولویت هست بعد از گذراندن معرفت النفس شما؟ البته اگر شرح دروس صمدی املی کفایت نمی کند. ۲. راستی استاد اگر از سعادت ما خانمها در بالاترین درجه ی تقوا این باشه که نه ما هیچ مردی رو ببینیم و نه هیچ مردی ما رو ببینه در آموزش چه باید کرد؟ حتی با رعایت مطلق حد و مرزها با توجه به جزوه ارتباط زن و مرد؟ در مهمانی ها چطور؟ نامحرم میاد خونمون موقع غذا خوردن چطور؟ ۳. گاهی یک کار عرفانی انجام میدیم نمیخوایم کسی بفهمه و میپرسن در همون مورد چی بگیم که دروغ نگفته باشیم مثلا میگه دعا عهد رو خواندی؟ خوانده ایم. چی جواب بدیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شرح آقای صمدی کفایت می‌کند. ۲. همچنان که قبلاً نیز عرض شد بعضی روایات اشاره به تاریخ خاص خود دارد. نکاتی را در متن اخیری که تحت عنوان «زن دین‌دار در نسبتی جدید با عالَم» عرض شده است در  ذیل خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

آنچه بنده می‌توانم ادعا کنم آن است که تاریخ برای ظهور اندیشه های بزرگ در زنان به‌وجود آمده است، مشروط بر آن‌که آن‌ها به میدان بیایند و از خطاهایی که در ابتدای امر ممکن است پیش ‌آید نگران نباشند. البته که اگر یک استاد نجّار به شاگردش فقط بگوید مغازه را آب و جارو کن و بعد از ۱۰ سال به او بگوید چرا نمی‌توانی یک صندلی بسازی؟ جواب شاگرد آن است مرا وارد میدان نکردی! آیا انصاف است که استاد نجار ضعف شاگرد خود را به رُخ او بکشد؟ مشکلی که ما امروز داریم «مرد بودن»ِ تاریخ است. تاریخ را مردانه تعریف کرده‌ایم و جایی برای زنان نگذاشته‌ایم، بعد می‌گوییم آن‌ها بیایند تا پا به پای مردان امور را به‌دست بگیرند. بزرگی حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» این بود که زنان را وارد تاریخ کردند، آن‌جایی هم که زنان وارد تاریخ شدند به گفته‌ی حضرت امام جلوتر از مردان عمل کردند.

عرض بنده آن است که اگر ملاحظه کردید در جایی میدان فعالیت ندارید، اول سؤال کنید در مقایسه با مردان حضور زنان در این میدان چقدر بوده است؟ چقدر به زنان جرأت دادند بیایند تا با حفظ حیا و عفاف، سخنرانی کنند و مردها پای سخنرانی آن‌ها بنشینند؟ چه اشکال داشت اگر این کار را می‌کردیم، تا معلوم شود زنان هم برای مردان حرف دارند؟ می‌پرسند آیا ضرورت دارد زنان برای مردان صحبت کنند؟ ضرورتش به این است که فکرها باید مبادله شود، همین بحث ضرورت را با کدام دید نگاه می‌کنید؟ بیایید همین ضرورت را در تاریخی که امام و رهبری مطرح می‌کنند، معنا کنید.

اگر صد سال پیش یک زن به جای آن‌که در خانه باشد وارد کوچه و بازار می‌شد معنا نداشت زیرا همه نیازهای زندگی او در همان خانه قرار داشتید، گاو و گوسفند و تنور نان در خانه بود. بنده به دختر خودم وقتی در دوره راهنمایی بود، گفتم می‌خواستی در این دوره به دنیا نیایی، در این دوره بسیاری از نیازهایت در خیابان و بازار و اداره است و خودت باید وارد این میدان‌ها بگردی و برای رفتن به مدرسه سوار اتوبوس شوی. قبلاً خانم ها خودشان شیر می‌دوشیدند و ماست تهیه می‌کردند و مردها هم به دنبال کارهای خودشان بودند، ولی در حال حاضر آن شیر و ماست و نان در خارج از خانه‌هاست، آیا باید خرید این اقلام به کارهای مردان اضافه شود، یا باید زنان تهیه‌ی چنین خریدهایی را به عهده بگیرند؟

پیامبر خدا (ص) در ابتدای زندگی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) تقسیم کار کردند. آسیاب‌کردن و نان‌پختن را به عهده‌ی حضرت زهرای مرضیه (س) قرار دادند و حضرت علی (ع) اگر فرصت می‌کردند کمک می‌کردند ولی حضرت علی (ع) کارهای خودشان را داشتند. مرحوم شهید مطهری در کتاب «تعلیم و تربیت» می فرمایند یکی از مشکلاتی که ما تحت تأثیر زندگی مدرن پیدا کردیم این است که زنانِ ما در خانه کارهای جدّی ندارند، مشکل غیبت و کارهای تجمّلی به همین جهت زیاد شده است.  یکی از شهردارهای شهرهای کانادا برای حل این مشکل مقداری کاموا به طور مجانی در اختیار زنان گذاشت و بعد کالاهای‌شان را که بافته بودند خریداری کرد و بعضی از آن‌ مشکلات مرتفع گردید. ما باید بر روی شرایط جدیدی که پیش آمده است فکر کنیم. 

25486
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: وقت بخیر ۱. بعد از گذراندن معرفت النفس شما ۸۰۰ صوت شرح دروس معرفت النفس جوادی املی از صمدی املی کفایت می کند یا سراغ کتب اصلی برویم؟ ۲. با توجه به مستحب بودن ازدواج ایرادی داره یه نفر کلا منصرف بشه از ازدواج؟ حتی در صورت داشتن زیبایی و داشتن روحیه مدیریت توحیدی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمی‌کنم با دقت بر روی مباحث آقای صمدی در مورد «معرفت نفس» نیاز به مطالب دیگری در این مورد باشد. ۲. به هر صورت بهتر است انسان بدون دلیل ترک همسر نکند ولی اگر تقدیر او طوری بود که رجوع مناسبی برایش پیش نیامد، قصه‌ی تقدیرِ دیگری است که آن نیز در جای خود نوعی زندگی است. موفق باشید

25485
متن پرسش
سلام: وقتتون بخیر. ما میخوایم در مورد استاد علی صفایی حائری نقدی ارائه بدیم، آیا امکانش هست که آثار ایشان را نقد کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به سخنان خوب آن مرحومِ دل‌سوخته نپردازیم؟ مگر ایشان ادعا کرده بودند همه‌ی حقیقت پیش ایشان است که بخواهیم با نقد ایشان، بگوییم چرا حقیقت را نگفته‌اند؟ آری! اگر به نظرتان می‌رسد که نکته‌ی لازمی از قلم انداخته‌. باید متذکر شوید ولی هیچ‌وقت نباید سعی کرد شخصیت سرمایه‌های فکری خود را که صدها جوان و بلکه بیشتر، توانسته‌اند از طریق آن‌ها راه‌جویی کنند؛ در منظر افراد، کدر نمود. موفق باشید 

25484
متن پرسش
سلام علیک و ریحانه: استاد چه کنیم با خطورات با خاطراتی که بجا مانده و مشوش می کند ما را دوباره برایمان مانع تراشی می کند، دوباره می خواهد ما را به قبل برگرداند، می خواهد هوس های دلمان را زنده کند؟استاد چه کنیم با این صورت ها و تصویرهایی که در دل و جانمان رژه می رود؟ چگونه آنها را به فراموشی بسپاریم و از صحنه خاطرات محو کنیم، چه کنیم تا اثراتشان را خنثی کنیم و از بین ببریم؟ استاد در خواب، در بیداری، در نماز، در عبادات، در صحنه های معنوی این صورت ها جولان می دهند. وای بر ما که همه جمع شده اند در ما و حال ما در این مسیر هنوز در آزار قبل هایمان اذیت می شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  به تدبّر در قرآن و رفاقت با انسان‌ها و عدم تکبّر و صله‌ی رحم و عدم پرخوری فکر کنید. موفق باشید

25483
متن پرسش
سلام: امیر المومنین علیه السلام می‌فرمایند خدا را به وسیله فسخ اراده ها و نقض تصمیم‌ها شناختم. منظور حضرت چیست؟ مگر نه اینکه انسان مختار است و اراده ی به ثمر رساندن اهداف خود را دارد. هر چه را طالب باشیم همان را بدست می آوریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین نیست که انسان تصور کند می‌تواند مدیر عالم بشود و هر تصمیمی بگیرد محقق می‌گردد. آری! در بستر رحمت الهی آن‌چه مصلحت انسان باشد و انسان همت کند، از طرف خداوند عطا می‌شود. موفق باشید

25480
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: امروز یک نفر در تحلیل شرایط اقتصادی کشور می گفت کشور به شدت از نظر اقتصادی آسیب دیده کسی نمی تواند جمعش کند. دولت به زحمت حقوق کارکنانش را می دهد. صندوق بازنشستگی خالی است. دولت با سود بیست و پنج درصد ماه به ماه از بانکها پول می گیرد که حقوق کارکنانش را بدهد. آمریکا اگر به چین فشار بیاورد همین مقدار نفت رو هم نمیتونیم بفروشیم. مردم در یاس و ناامیدی هستند. واقعا اوضاع اقتصادی تا این حد ناامید کننده است؟ خیلی نگران شدم به حدی که ترسیدم قحطی بیاید و اکثر مردم در تامبن نیازهای اولیه بمانند!!! چه کنم با این ایمان ضعیف؟ چرا ایمانم به خدایی که روزی بندگانش را لحظه به لحظه می دهد اینقدر ضعیف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا خوشحال نباشید که با فروکش‌کردنِ زندگیِ نفتی، جلوی بسیاری از این ریخت و پاش‌ها و حقوق‌های نفتی گرفته می‌شود و ما به زندگی اصلی خود برمی‌گردیم. مطمئن باشید هیچ‌گونه قحطی پیش نمی‌آید مگر آن نوع قحطی که اشرافیان دیگر غذای مناسب برای سگ‌شان از خارج کم‌تر می‌رسد. وقتی که مسیر، مسیرِ الهی است «من چه غم دارم که ویرانی بُوَد / زیرِ ویران گنج سلطانی بود». موفق باشید

25479
متن پرسش
سلام: اگر علم داشته باشیم شخصی که می آید وسط نماز به ما سلام می کند برای این است که عکس العمل ما را ببیند و این کار تقریبا همیشگی باشد آیا جواب سلام واجب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نه. ولی بهتر است از دفتر مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید

25478
متن پرسش
سلام علیکم: شما می فرمایید خداوند به مخلوقات وجود می دهد و این را صرفا برای هر چیزی که امکان بودنش هست می دهید چرا در مابقی اشیا خدا را نمی بینید مثلا لیوان - دیوار و امثال اینها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزهایی مثل دیوار و لیوان که خاصیت خاص و اصیلی ندارند، قسمتی از وجودِ امکانیِ زمین هستند. آری! وقتی زمین را که امکانِ موجودشدنش به عنوان پایین‌ترین مرتبه‌ی وجود فراهم است، حضرت حق آن را موجود می‌کند و این چیزهایی که ما نیاز داریم و نیازِ ما به آن شکل داده است؛ را ما به‌وجود می‌آوریم که در بستر وجوددادنِ خداوند به زمین است. موفق باشید

25477
متن پرسش

باسمه تعالی سلام خدمت استاد عزیزم: استاد اولا ممنون بابت توصیه کربلایی تان. شما را در سفر اربعین دعا کردم. مطلبی که قبلا هم می خواستم بگویم ولی بعد از سفر کربلا دوباره به ذهنم رسید این است که دو سال از آخرین کتاب شما می گذرد شما در مورد شهید آوینی عزیز، مطالبی داشته اید ولی فکر می کنم در میان کتاب های شما کتابی در خور شان ایشان خالی است. به تازگی کتاب ماجرای فکر آوینی دکتر رامین پور منتشر شده است ولی فکر می کنم هیچ کس مثل قلم شما نمی تواند عظمت شهید آوینی را به نمایش بگذارد. استاد زرشناس می فرمودند جنبه تفکری شهید آوینی تازه دارد هویدا می شود. زیاد در مورد شهید آوینی فکر می کنم به گونه ای که انگار گاها با او زندگی می کنم، نمی دانم چرا هر کس با او آشنا می شود عاشق او می شود؟! به نظر من او نیاز امروز ماست با او می شود از تمام تعلقات و اغلال و زنجیر های اسارت مدرن و مشهورات کذایی آن رها شد و به واقع، وارد عالم دینی شد. صورت او صورت بهشتی، صدای او صدای ملکوتی و غیبی و تفکر و روح او الهی است. خیلی فکر کردم در مورد او چه بگویم به نظرم بهترین چیزی که می توانم بگویم این است که او مردی از جنس مردان عاشورایی است! استاد جسارت مرا در مورد پیشنهادم به شما، به بزرگی خودتان ببخشید ولی یادم هست شما در مورد کتاب وزین فعالیت های فرهنگی فرمودید ما با شرح ۷۵ جلسه ای آن می خواهیم وارد فکر جدیدی شویم، فکر می کنم کتابی در خور شان شهید آوینی با شرح گسترده، مقدمه ای می شود برای عبور عینی از عالم غربی و ورود به عالم دینی!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد لازمی است. فکر می‌کنم با کاری که رفقا در کانال «عصر جدید» شروع کرده‌اند و بنده نیز عرایضی را در این مورد داشته‌ام؛ إن‌شاءاللّه کار جلو می‌رود. عرایض بنده در آن‌جا شاید به نظر بعضی افراطی آید ولی جایگاه آن شهید بزرگوار چنین جایگاهی است. موفق باشید

25476
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد عزیز حدود ٢ سال پیش داماد ما در حادثه ای به رحمت خدا رفت و از آن روز به بعد خواهر من شرایط کنار آمدن این قضیه برایش خیلی سخت بود و تا به امروز کمی آرام شده. استاد مشکلی داره که از من پرسید و من خواستم شما را در جریان بزارم تا راهنمایی بفرمایید. استاد خواهرم می گوید مرتب هر شب بین ساعت ٣ و نیم تا ۴ و نیم صبح خواب می بیند و از شدت خوابهای زیاد اذیت می شود و تقریبا تمام خوابهای او یه جوری مربوط به شوهر خدابیامرزش می شود و می گوید از این خواب دیدنهای زیاد کلافه شده و بعد از هر خواب پریشان بهم می ریزد و بدنش سرد سرد می شود و گریه می کند و اعصاب و روانش بهم می ریزد. من بهش گفتم احتمالا زیاد به این و قضیه اتفاق فکر می کنی و ذهنت مدام مشغول است می گفت شب قبل خواب فکر نمی کنم. حدس زدم قوه وهم و خیالش قوی شده و دچار وهم و خیال شده و خواستم کتاب ادب و خیال رو بهش بدم یا کتاب خویشتن پنهان قسمت خوابها رو مطالعه کنه ولی دیدم اهل مطالعه و این جور مباحث نیست و بخاطر روحیه و این اتفاق دل و دماغ خواندن و گوش دادن به کلیپهای صوتی رو نداره از این رو منصرف شدم. استاد می گفت هر شب با وضو می خوابم دعا و زیارت و قرآن می خوانم فاتحه می فرستم شاید منتظر دعاست یا پیغامی از برزخ داره که اینقدر خوابش رو می بینم حتی جایم رو مرتب عوض می کنم ولی باز این خوابها دست از سرم برنمیداره داره اعصابم خرد میشه چه کنم. حالا استاد چند سوال دارم: ١. آیا قوه وهم و خیالش قوی نشده و تسلط پیدا نکرده؟ ٢. آیا این خوابها القاعات ابلیس نیست که او را بهم بزند و نقطه ضعفش رو پیدا نکرده از کجا معلوم که این خوابها واقعا پیغامی از اون خدا بیامرز باشد شاید فتنه ابلیس باشد؟ ٣. آیا اگر بعد دیدن هر خواب بجای بهم ریختن بهتر نیست یاد خدا کند و تعبیر آن را به خدا بسپارد و خود را به بیخیالی بزند و زندگیش را مدیریت کند و برای خود تعبیر نکند؟ ۴. آیا تعریف کردن خوابهایش طبق کتاب خویشتن پنهان در نوع تعبیر دیگران در سرنوشت او بی اثر نیست و بهتر نیست اصلا نگوید؟ با توجه به این موضوع و مشکل او که همدمش را به اراده خدا از دست داده و کاری از دست کسی ساخته نیست. ۵. شما راهنمایی بفرمایید چکار کند تا از این وضع رها شود و خواب دیدنش اصلاح شود و از این کثرت دراید و تا به مرز افسردگی نرسیده نشاط روحی پیدا کند. با تشکر. امیدوارم راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه آن است که باید متوجه شود آن مرحوم، زندگی دیگری را شروع کرده است، چرا ما زندگی خود را هنوز به او متصل کرده‌ایم؟ آری! همان‌طور که خودتان فرموده‌اید اگر دائم به این موارد فکر کنند، قوه‌ی واهمه‌ی ایشان، شدت می‌گیرد و عملاً القائات ابلیس شروع می‌شود. بهتر است که خواب‌های خود را دنبال نکند بلکه زندگی خود را شروع کند. موفق باشید

25474
متن پرسش
سلام: وقت بخیر. من سی و یک سال دارم، دو تا بچه کوچولو دارم. چندین سال عشق درس دین دارم و عاشق حوزه رفتنم، بنظرتون برم یا نه؟ مطالعات دیگه هم راضی ام نکرده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت آموزش عربی آن برای خواهران هم مفید است. ولی بعضی از دروس حوزه‌ی خواهران، بیشتر برای خواهرانی مفید است که می‌خواهند تبلیغ دینی داشته باشند. اگر بتوانید در عین آموزش عربی موضوعاتی مثل «تفسیر المیزان» را دنبال کنید، بهتر است. جزوه‌ی «روش استفاده از المیزان» بر روی سایت هست. موفق باشید

25473
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در سوالات سایت جستجو کردم ولی جوابم را نیافتم. برای انس و فهم مثنوی امکان مطالعه شرح مفصلی مثل شرح علامه جعفری نیست. از بین شروح کم حجم شرح ملاهادی سبزواری و عبد الباقی گولپینارلی خوب هستند که بخواهیم مطالعه کنیم؟ اصلا خواندن شرح کامل لازم هست؟ خدا خیرتان بدهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمی‌کنم بشر امروز از مثنوی مستغنی باشد. ۲. شرح آقای کریم زمانی، شرح شُسته و رُفته‌ای است و می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

25471
متن پرسش
با سلام: فرق معرفت نفس با عرفان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان، یافتنِ حقایق است به صورت حضوری و وجودی، و معرفت نفس، درورازه‌ی خوبی است جهت عرفان. موفق باشید

نمایش چاپی