بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2569

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام نظر جنابعالی در مورد بازداشت آقای جوانفکر چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده مقاله‌ی آقای جوانفکر را مطالعه کردم مسلّم اتهام توهین به رهبری اتهام درستی نیست و اساساً وظیفه‌ی قاضی تطبیق موضوع است با حکم، و تعیین موضوع در این موارد به عهده‌ی هیئت منصفه‌ی مطبوعات است. موفق باشید
1401

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم چرا معصومین علیهم السلام سایه ندارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در آن حدّ اطلاع دارم که رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» سایه نداشته‌اند و این یکی از معجزات حضرت بوده تا معلوم شود رسالت ایشان ماوراء نظام عالم ماده، ریشه در عالم قدس دارد و جنبه‌ی قدسی شخصیت آن حضرت بر جنبه‌ی مادی ایشان غلبه دارد. والله اعلم. موفق باشید
1374

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام واحترام.در ابتداء سوال تقاضا دارم در صورت امکان جواب این نامه را با توجه به کمی وقت و نزدیک بودن ماه محرم مسولین سایت زودتر به دستم برسانند. با تشکر سلام و رحمت خدا بر استاد عزیز. در شهر اهواز هیئتی داریم که با توجه به نزدیک شدن ماه محرم برنامه مفصلی انشالله برگزار خواهیم کرد.میخواستم راهنمایی بفرمایید برای عمق بخشیدم بیشتر به این مراسمات چه کارکنیم.هدف ما صرفا این نیست که هیئت شلوغ بشود و یک عده فقط سینه بزنن.می خواهم امام شناسی بشود و خط دهی.اما کاملا غیر محسوس ولی تاثیر گذار بدون افتادن به ورطه کارهای تکراری و پرهزینه بی نتیجه.کاری نو و جذاب،چون بیشتر شرکت کنندگان جوان هستند و منطقه بالانشینی است. با تشکر از استاد عزیز
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده معتقدم در موضوع کربلا و محرم باید نگاه تحلیلی داشت و آنچه در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» و کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» طرح شده است را بر همین مبنا نوشته‌ام. در ضمن مداحی‌های خوب و پر محتوا و سینه‌زنی هم لازم است تا از این جهت نیز از نهضت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» بهره‌مند شویم. موفق باشید
1291

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد گرامی، استاد سوالی از محضر شما داشتم، استاد من به امام خمینی رحمت الله ارادت دارم و وقتی آثارشان را میخوان لذت میبرم. اما آنچه سوال برانگیز است این که چطور امام با آن همه بزرگی که در آثارشان دیده می شود چطور در سال 67 در زندانهای ایران اعدامهای گسترده صورت گرفت. آیا هیچ راهی برای ارشاد اعدام شدگان وجود نداشته؟اصلا این اعدامها صحت دارد یاندارد؟ بهرحال اگر این اتفاق رخ داده باشد امام هم اطلاع داشته و موافق بوده اند. چگونه انسانی که آنقدر والا و عارف بوده اند به این مسئله راضی شده اند؟ دیگر اینکه در خصوص تجاوزاتی که به زنان مخالف حکومت در زندانها می شده است؛ چه توضیحی وجود دارد؟ببینید من واقفم که لازمه یک حاکم اسلامی جاذبه و دافع در موقع لزوم است اما گاهی در نظام اسلامی این دافعه به طور شدید مشاهده می شود و بنظر میرسد میشده با رافت بیشتری هم برخورد شود اما نشده. گاهی در برخورد با مخالفان دیده می شود خشونتهای بیش از حد شکنجه ها و تجاوزات و ... آیا در دوره امام علی هم همینطور بوده و حضرت هرکه را که با ایشان مخالف بود قلع و قمع میکرد؟ گاهی احساس میکنم اگر برخوردها در برخی موارد با رافت اسلامی بیشتری بود خیلی از مخالفین جهم جذب می شدند.سوال دومم در خصوص نحوه برخورد امام ره با آم مسئله مربوط به اوشین و الگوشدن و .. است، برخورد امام ره با آن مسئله قدری عجولانه و غیرمنطقی به نظر می رسد و آدم حس میکند ایشان اولین چیزی که بذهنشان رسیده است را به عنوان حکم صادر کرده اند. استاد گرامی لطفا در صورت امکان توضیحات کاملی بفرمائید چون دلم نمیخواهد چهره امام در ذهنم مخدوش بماند. راستش الان همه اینها را میگذارم به پای اینکه لابد من اطلاعات کاملی ندارم. اما نتیجه گیری کلی در ذهنم بستگی به پاسخ شما دارد. چون من حرفهای شما را قبول دارم. موید باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- در مورد اعدام طرفداران مجاهدین خلق در زندان‌ها به طور بسیار مختصر عرض کنم که مربوط به بعد از عملیات مرصاد بود که منافقان به پشتیبانی صدام بنا بود کشور ایران را به زعم خود فتح کنند و جهت این امر به هیچ‌کس رحم نکنند. پس از آن‌که عملیات آن‌ها به لطف الهی با شکست روبه‌رو شد از اسناد به‌دست آمده معلوم شد طرفداران تشکیلاتی آن‌ها در زندان‌ها بنا بوده از عناصر اصلی جهت آن کشتار باشند و از قبل آمادگی خود را اعلام کرده‌اند. در این راستا محارب محسوب می‌شوند و حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» دستور داده بودند چنانچه هنوز بر مواضع خود نسبت به طرفداری از مجاهدین خلق پابرجا هستند حکم محارب را برای آن‌ها جاری کنند و این دستور قرآن است که به پیامبر خدا«صلی‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرماید حتی در مبارزه با این‌گونه افراد به اسیرشدن آن هم اکتفا نکنید بلکه در آیه‌ی 4 سوره‌ی محمد«صلی‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرماید: «فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ...» چون با کافران محارب روبه‌رو شدند گردن‌های آن‌ها را بزنند تا آن‌که بسیاری از آن‌ها کشته شوند. این حکم خدا است در مورد محارب و حضرت امام به عنوان یک فقیه عالم به احکام دین حکم خدا را اجراء کردند زیرا این‌جا جای رأفت اسلامی نیست چون مجاهدین خلق با نیت براندازی نظام اسلامی دست به اقدام زدند و به حرکات سیاسی اکتفا نکردند بلکه اقدام نظامی نمودند. 2- در مورد تجاوزاتی که شایع است مطمئن باشید روح نظام اسلامی چنین نیست و اگر هم تجاوزی صورت گرفته یا مأموری سر خود انجام داده و یا نفوذی‌هایی در بین مأموران بوده‌اند که خواسته‌اند نظام اسلامی را لکه‌دار کنند زیرا سیاست کلی نظام اسلامی چنین نیست. 3- در مورد جریان اوشین و پخش نظر آن خانم توسط رادیو حکم فقهی قضیه همان بود که آقا فرمودند می‌ماند که اگر واقعاً برنامه زنده بوده آن خبرنگار عامل حساب نمی‌شود بلکه مشاور به‌حساب می‌آید که حکم خود را دارد زیرا هرکس به همان اندازه که در ایجاد زمینه جهت توهین به ذوات مقدسه‌ی خانواده‌ی عصمت و طهارت نقش داشته باشد مقصر است. به این فکر کنید که حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» چگونه جهت تاریخ ما را از نظر به حاکمیت خانواده‌ی سلطنتی به سوی حاکمیت ولیّ فقیه تغییر دادند و چگونه خداوند قلب مبارک حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌علیه» را محل انوار خود قرار داد. موفق باشید
1247

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی اینکه مولوی علیه رحمه می فرماید " نقد حال خویش را گر پی بریم هم ز دنیا هم زعقبی برخوریم " آیا منظور همان معرفت النفس است ؟ یا منظورش محاسبه نفس و ارزیابی خود می باشد. با تشکر
متن پاسخ
سمه تعالی؛ علیک السلام: در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» بحث «وقت» در صفحه‌ی 340 آمده. منظور مولوی مقامی است که انسان آزاد از گذشته و آینده، در حضور حق قرار گیرد. این حالت را «نقد حال» گویند. اگر مباحث معرفت نفس حضوری دنبال شود یک نحوه نقد حال در آن هست. موفق باشید
18462
متن پرسش
سلام خسته نباشید: بنده این کونه متوجه شدم که حرکت جوهر در عراض آن ظهور می کند پس جوهر داری حرکت است حرکت جوهر در خودش هست، یعنی جوهر که عین الحرکه است در حرکت حرکت می کند و سیر حرکت اش از عدم به وجود است، پس جوهر در مکان خودش که همان حرکت هست، حرکت می کند پس دارای حرکت مکانی است و چون دارای تقدم و تاخر هست دارای زمان نیز هست و چون از امکان موجود شدن به وجود حرکت می کند پس دارای حرکت کیفی هم هست اگر اینگونه نیست پس نوع حرکت جوهر چیست؟ ببخشید بنده به خاطر نداشتن استاد می ترسم دچار اشتباه فهم شوم به خاطر این مزاحم شدم با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است ولی عنایت داشته باشید مکان برای جوهرِ عالم ماده، همان حرکتِ ذاتی آن است. یعنی مکان‌مندی، اقتضایِ همان ذاتِ متحرک است، نه آن‌که جوهر در مکان یا در زمان باشد. خودِ جوهر عین زمان است زیرا زمان، مقدارِ حرکت است و جوهر که عین حرکت است، عین زمان می‌باشد و ذهن، آن زمان را از حرکت انتزاع می‌کند. موفق باشید

18369
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت عزیز دلم: با تمامی این تفاسیر اعم از عین ثابته، اختیار، جبر و امثالهم نکته ای است ظریف و ملیح که وقتی هستی را با قدم قلب مشاهده می نمایید دچار تحیری می شویم از عظمت الله که چگونه در تمامی شئونات خود تجلی دارد دیگر آنجا همه ی مسائل فی نفسه مندک و منحل در آن ذات هستند که گوشه ای از آن اسرار را با سیر عقلانی تو ام با قلبی طالب پیدا می شود ولی چه کنیم که در جهان مثل گشته که جوینده یابنده است والا همه اوست و جز او چیزی نیست. لا هو الا هو
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حجابِ تعیّنات عبورکردن و حضرت محبوب را در مظاهر تعیّنات دیدن، مقصد اصلی ما است تا مرحله‌ی قرب نوافل ظهور کند. موفق باشید

17996
متن پرسش
سلام علیکم: خسته نباشید. از شما خواستارم راجع به جهاد و زندگی جهادی و مبانی آن توضیح دهید. زندگی جهادی چیست؟ کتابی راجع به این مطلب دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگی جهادی در یک کلمه روشی است ماورای نظم اداری با نظر به اهداف انقلاب اسلامی و عبور از ارزش‌های استکباری. کتاب‌های نقد مدرنیته به عنوان نظر به عالمی که باید از آن عبور کرد، و کتاب‌های مربوط به انقلاب اسلامی به عنوان عالمی که باید به آن توجه نمود، می‌توانند در این امر کمک کنند. کتاب‌ها بر روی سایت هست.  موفق باشید

16741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استادعزیز، این که خداوند می فرمایند گناه غیر از شرک را برای هر بنده ای که خواهند می بخشند، اینجا منظور از شرک آیا شرک خفی را هم شامل می شود؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، شرک جلی است. موفق باشید

15990
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: با توجه به سوال 15973 که فرموید شهید علم الهدی دارای 3 ویژگی خاص یعنی روحیه سلحشوری، تعمق و تدبر در دین و زمان شناسی بودند 1. روحیه سلحشوری چگونه روحیه ای است و چطور باید به آن رسید؟ 2. با توجه به جزوه جدال عقل و قلب در انقلاب اسلامی چطور می توان زمان شناس بود. و زمان شناسی امثال شهید علم الهدی چگونه بود؟ چون بعضی از علما بزرگ هم در عین عظمت و مقام والایی که داشتن ولی زمان شناس نبودند و نتوانستند نیاز آینده تاریخ بشر را تامین کنند و بشر را به جلو سیر دهند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سلحشوری واقعی با نظر به توحید افعالی و این‌که تنها خدا، همه‌کاره‌ی عالم است؛ به‌وجود می‌آید، در آن حدّ که در مقابله با جبهه‌ی کفر، هیچ ترسی به خود راه نمی‌دهد، بلکه حتی وقتی تانک‌های دشمن آن‌ها را محاصره کرده است، می‌داند خدا است که از این شهادت‌ها، بهترین نتیجه را به میان می‌آورد. و در همین راستا است که امام شهداء حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در سخنرانی مشهورشان در رابطه با کاپیتولاسیون فرمودند: «اگر من خدای نخواسته، یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می‌کند که یک حرفی بزنم، می‌زنم و دنبالش راه می‌افتم و از هیچ چیز نمی‌ترسم بحمدالله تعالی. والله، تا حالا نترسیده‌ام [ابراز احساسات حضار]. آن روز هم که می‌بردندم، آنها می‌ترسیدند؛ من آنها را تسلیت می‌دادم که نترسید. [خنده حضار].». 2- زمان‌شناسی به این معنا است که بفهمیم فعلاً با توجه به شرایطی که در آن هستیم، خدا چه اراده‌ای کرده است که امثال امام و رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» عموماً متذکر این مسئله بوده و هستند و امثال شهید علم‌الهدی توانستند آن تذکر را بگیرند. آیا این هوشیاری کمی است؟!! موفق باشید

15095
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: می خواستم در یک زمینه ای ازتون مشاوره بگیرم. می خواستم بدونم عشق مجازی باعث سقوط نفس میشه یا اعتلای نفس؟ میشه توصیه هایی برای رهایی دل از لیلی های مجازی برای بنده بکنید. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شوق به حقّ از طریق معرفت نفس، عشق مجازی را در مسیر عشق حقیقی قرار می‌دهد و روح را با محبوب حقیقی مرتبط می‌کند. به گفته‌ی مولوی اگر جهت درست باشد: «عاشقی گر زین سر و گر زان سرست / عاقبت ما را بدان سر رهبر است. موفق باشید  

14632
متن پرسش
با سلام: استاد در مورد مصرع «الا يا ايُّها الساقی اَدِر کَاساً و ناوِلْها» که گفته می شود از یزید می باشد، نظرات موافق و مخالفی وجود دارد. اما به طور کل دیدگاه من را نسبت به حافظ در تردید برده است. نظر شما استاد گرامی در مورد استفاده حافظ در یک شعر عرفانی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب استاد قزوینی می فرمایند نه تنها تمام  اشعاری که منسوب به یزید بود همه را گشتم، حتی تمام اشعاری که احتمال داده می شد از یزید باشد را، نیز جستجو کردم ابداً چنین بیتی پیدا نکردم. در دوران پهلوی روشنفکران غربی برای این که جناب حافظ را که تماماً فضای روح سکولاریته را زیر سوال می برد از چشمها بیندازند، این شایعه را ساختند. موفق باشید

13282

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: قبلا یک شنبه ها عصر امکان تماس تلفنی با استاد وجود داشت. در حال حاضر این امکان وجود دارد؟ چه روز و ساعتی؟ شماره تماس؟ بسیار ممنون دعا بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برایم مقدور نبود که از آن طریق در خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

10946
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: رهبری انقلاب چند هفته پیش فرمودند که : امام هم بسیج را درست کرد، هم جهت را نشان داد. امام فقط نگفت حرکت کنید، راه بیفتید، احساس مسئولیّت کنید، بسیجى باشید؛ نه، گفت که چه کار کنید. به ما گفت هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید. این یعنى جهت دادن؛ یعنى یاد دادن که چه کار کنید، کدام طرف بروید، کجا را نشانه بگیرید؛ این را به ما یاد داد. نکته جالب برای بنده این hست که شما چند ماه پیش از مقاله معروف دکتر داوری حمایت کردید که در جای خود کار عالمانه و درس آموزی بود. اما از طرف دیگر شما تمام قد از رهبری هم دفاع می کنید و سخنان و مدیریت و راهکار ایشان را عبور دهنده ما از غرب می دانید. و امام خمینی را هم که بدون هیچ ان قلتی تایید می کنید. اما به نظر می رسد که مرگ بر آمریکا گفتن افراطی عامه دوستان حزب اللهی ما که اتفاقا شما هم با آن مخالفید، حاصل تعلیمات امام و رهبری است که یک نمونه اش را بنده به عنوان شاهد اول سوالم آورده ام. به نظر می رسد که لااقل در این مورد خاص، جمع کردن صحبت های امام و آقا و دکتر داوری امری تناقض برانگیز باشد. چرا که خود امام و رهبری بودند که بارها و بارها آمریکا و چند دولت مستکبر را به عنوان دشمنان اصلی کشور و انقلاب معرفی کرده اند و حتی یک بار هم تاکنون از لفظ مدرنیته هم استفاده نکرده اند. چه برسد به این که برای آن سهم جدی قائل باشند. البته دعوا بر سر استفاده و یا عدم استفاده از فلان لفظ نیست. بلکه دعوا بر سر شناخت تمدن غرب و مدرنیته و روح حاکم بر آن است. امری که تاکنون هیچ کس در این کره خاکی نتوانسته ثابت کند که امام و رهبری واجد آن بوده اند. به نظر می رسد قضیه انقلاب اسلامی شده مثل قضیه مولانا که هر کسی از ظن خودش یار آن می شود. یعنی بنده معتقدم شما و آقایان فرهنگستان دارید ذهنیت خودتان را به انقلاب اسلامی تحمیل می کنید و این امر باعث می شود که مستمعین و خوانندگان آثار شما به تناقضات مختلفی در ذهن خود برخورد کنند که بنده تنها یک نمونه آن را ذکر کردم و گرنه لااقل تناقضات ذهنی بنده بسیار بیشتر از این هاست و تاکنون نه از شما و نه از شاگردانتان جواب قانع کننده ای در این باره نشنیده ام جز تکرار ادعا. امیدوارم که پاسخ تا حد امکان مبسوط شما به کم شدن این تناقضات بنده و برخی از رفقایمان بینجامد. ببخشید اگر لحن سوالم صریح بود. خداوند به شما طول عمر بدهد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از صحبت آقای دکتر داوری برداشت نکردم که نباید مرگ بر آمریکا گفت. ایشان می‌فرمایند این تنها یک شعار نباید باشد، بلکه باید تاریخ خود را بشناسیم تا مطابق جایگاه تاریخی خود عزم عبور از آمریکا در ما یک فرهنگ شود و به نظرم این مشکل امروز ما است که نسبت به شرایط تاریخی خود فکر نمی‌کنیم و به همین جهت پس از مدتی از شعارهای خود، که شعارهای مقدسی هم هست، نتیجه نمی‌گیریم و مأیوس می‌شویم. جایی برای یأس نیست ما باید زیرساخت‌های فکری و فرهنگی عبور از آمریکا را که حضرت امام و مقام معظم رهبری مطرح می‌کنند فراهم کنیم، وگرنه کمکی به حضرت امام و رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» نکرده‌ایم. موفق باشید
10904
متن پرسش
سلام استاد : با توجه به اینکه امام خمینی (ره) شخصیت جامعی هستند و یک الگوی کامل سیر و سلوکند چرا بعضی از علمای برجسته حوزه مثل میرزا جواد آقا تهرانی که اهل کرامت هم بوده اند نظریات امام رو در بعضی موضوعات قبول نداشتند و این همه اختلافات بزرگ را در حوزه ها ایجاد کرده اند، یعنی میرزا جواد آقا این قدر با خدا مانوس نبودند که از خداوند بخواهند راه درست را به ایشان نشان دهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم میرزاجواد آقا تهرانی نسبت به فلسفه خوش‌بین نبودند و این به خودی خود عیب نیست. عیب آن است که یک عده‌ای تصور کنند فلسفه، کفر است و شیوه‌ی تکفیر را پیشه کنند. موفق باشید
7185
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم. ببخشید استاد در ایین اسلام به چه کسانی میتوان توهین کرد و تا چه حد.......؟؟؟ مثلا آیا اگر کسی به اباما حرف رکیک بزند(مثلا فحش خانوادگی) حرام مرتکب شده است؟؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» حتی به صدام و کارتر (رئیس جمهور پیشین آمریکا) هم می‌فرمودند: آقای صدام و آقای کارتر. موفق باشید
6544
متن پرسش
سلام منظور از این که می گویند عجله کار شیطان است چیست؟ در ضمن کدام شتاب خوب و پسندیده است و کدام مذموم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر حرکتی که توجه ما را از هدف الهی‌مان غافل کند شیطانی است و موجب رقابت و استعلاء بر دیگران می‌شود. موفق باشید
4830
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی در کتاب آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین گفته اید:روح همواره بر بدن فرمان می راند و عامل تحرک بدن است و در اصل مسلط بر بدن است حال سوال بنده حقیر از جنابعالی این است که گاهی می شود که روح انسان متمرکز بر بعد حیوانی و جسمانی و مادی وجود انسان می گردد مثلا در فکر لذت بردن هر چه بیشتر از غذا ها می شود به عبارتی دیگر انسان در حالت_بنا به گفته خودتان_روح نامحدود را به اندازه حقارت بدن ،حقیر و کوچک میکند. آیا در این گونه موارد بدن بر روح مسلط میشود که روح را به خود معطوف میدارد؟ این تناقض این سوال را برای بنده ایجاد کرده که بالاخره اگر روح مسلط بر بدن است حالت ذکر شده را می توان به حالت تسلط بدن بر روح تعبیر و تفسیر کرد یا نه؟ خواهشا این مسئله را تبیین کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست در مواردی که انسان گرفتار تمایلات بدن می‌شود بدن بر روح مسلط شود بلکه در این موارد روح تمایلات بدن را انتخاب کرده و چون روح انسان مختار است می‌تواند نظر به تمایلات فطرت خود داشته باشد و نیز می‌تواند نظر به تمایلات بدن خود بکند. موفق باشید
1707

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید. می خواستم ببینم نظر شما راجع به سؤال و جوابی که در مجلس بین دولت و نمایندگان صورت گرفت، چیست؟
متن پاسخ
درباره سؤال از رئیس جمهور آقای قاسم کیانی در سایت رجا نیوز می نویسد: طرح سؤال از رئیس جمهور با هر نیت و قصدی که کلید زده شد، بالاخره صبح روز چهارشنبه به مرحله اجرا رسید. در این جلسه چه از طرف سؤال کنندگان و چه از طرف رئیس‌جمهور، مطالبی عنوان شد که مطمئناً در روزهای آینده، مبنای تحلیل و بررسی ها بسیاری خواهد بود. بررسی عکس العمل های مردم ایران از نگاه جامعه شناختی سیاسی، به خوبی روشن ساخته است که در متُد تحلیل‌گری مردم ایران، هر اظهار نظر و عمل‌کردی در فضای سیاسی از سوی مسئولین، ابتدا با خط کش مواضع و مطالبات امام خامنه ای (مدظله) سنجیده می شود؛ هر چند این موضوع بیشتر در مباحث کلان و اصلی کشور جاری است و قاطبه مباحث مطرح شده در مجلس از جنس مسائل فرعی، دسته چندم و گاهی جزیی بوده است. با توجه به این نکته به منظور بصیرت سنجی سؤال کنندگان و شخص رئیس جمهور، توجه به مطالبات و مواضع امام خامنه ای (مدظله) درباره برخی از مطالب مطرح شده در جلسه سؤال از رئیس جمهور می تواند ما را در شناخت صحنه و بازیگران آن یاری دهد. 1- بخشی از سؤالات، در مورد اظهار نظرهای چالشی از سوی دولت، طراحی شده بود. به عنوان مثال طرح مواضعی درباره مسئله حجاب از سوی شخص رئیس جمهور یا مسئله مکتب ایرانی از سوی برخی افراد حاشیه ساز و جریان نفوذی در درون دولت از جمله کلیدی ترین مسائل مورد اشاره سؤال کنندگان از شخص رئیس جمهور بود. حال در این رابطه مباحث و پرسش های متعددی مطرح می شود؛ پرسش هایی مثل اینکه آیا طرح مجدد این مسائل ضروری بوده است یا خیر؟ آیا این پرسش ها با نگاه به مواضع و مطالبات امام خامنه ای (مدظله) طراحی شده است یا چنین ملاحظه ای در طراحی سؤال‌ها، کمرنگ بوده است؟ در ادامه، گزیده ای از سخنان رهبر معظم انقلاب خواهد آمد شاید برای دریافت پاسخ پرسش هایی از این دست، مناسب باشد: رهبر معظم انقلاب (مدظله) آبان‌ماه سال گذشته دیداری با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم داشتند. در این جلسه یکی از حضار، سخنانی در مورد موضوع مکتب ایرانی و مسئله حجاب، عنوان می‌کند؛ ایشان در این جلسه می‌فرمایند: «من این مطلب را قبول ندارم؛ مسئولان امروز همه حجاب فقهی را قبول دارند ولی اختلاف سلیقه در تاکتیک‌هاست.» «من با طرح مکتب ایرانی مخالفم و نسبت به این موضوع به آقایان تذکر هم دادم ولی برداشتم این نیست که منظور آنها مقابل قرار دادن ایرانیت در برابر اسلامیت باشد. بنده هم همین اعتقاد را دارم که آقای احمدی‌نژاد واقعا نمی‌خواهد ایران را مقابل اسلام و برتر از آن قرار دهد» البته برخی از این نقل ها از سوی حاضرین به صورت زیر نیز بیان شده است: «من اعتقاد به نصح دارم. ... منتها مراقب باشند که یک جهت گیری عامی برای زمین زدن دولتی که حالا نسبت به شعارهای انقلاب وفادار است، نسبت به رهبری اظهار اطاعت می کند و چه و چه، ایجاد نشود، به آن حرکت کمک نشود. عرض ما این است. یک جوری نصیحت کنید که آن کسانی که قصد ریشه کنی دارند، نتوانند استفاده کنند ولی خوب نصیحت کنید، پیغام بدهید، کاغذ بنویسید، اگر یک جایی واقعا دیدید ضرورت دارد، اعلام هم بشود. اعلام عمومی در مواقع ضروری ایرادی ندارد، اما باید مراقبت بشود، این جور نیست که حالا انسان هر اعتراضی دارد مصلحت باشد که این را علنی و عمومی کند.» «در شرایط کنونی اختلاف نظر هست و من هم برخی مسائل را قبول ندارم اما الان اگر رهبری چیزی بگوید، رئیس جمهور می‌پذیرد و به آن عمل می‌کند» «بنده از همه دولت‌ها حمایت کرده‌ام ولی این دولت با "دولت‌های گذشته" تفاوت دارد و فرق اساسی در این است که تلاش نمی کنند حاکمیت دوگانه درست کند. در گذشته حرف دشمن القای حاکمیت دوگانه بود و در برخی ادوار هم برخی افراد دنبال القای این وضعیت در کشور بودند که دولت و مجلس در مقابل ولایت فقیه که محور نظام است، قرار دارد ولی الان این‌گونه نیست.» رهبر معظم انقلاب (مد ظله) در دیدار با اعضای هیئت دولت نیز در خصوص این مسائل فرمودند: «مسئله‌ى دیگرى هم که باز مطرح می‌شود و من به طور کلى عرض می‌کنم، این است: با این همه کارى که دولت دارد، سعى کنید دچار حاشیه‌سازى‌هاى مسئله‌دار نشوید. دولت دارد کار می‌کند، تلاش می‌کند، میدان هم براى کار بحمدالله هست، نیاز هم به کار هست. خب، یک میدان کارى وجود دارد، نیاز فراوانى هم وجود دارد، دولت هم نشان داده که اهل خطرپذیرى و وارد شدن در میدان‌هاى کار و با همه‌ى وجود کار کردن و وارد میدان شدن است؛ خیلى خوب، با این اوضاع و احوال، واقعاً شایسته و سزاوار نیست که حواشى‌اى به‌وجود بیاید؛ حالا چه حواشى‌اى که خود شما گاهى اوقات بى‌توجه به وجود مى‌آورید، چه آن‌هایى که دیگران به وجود مى‌آورند و شما هم تسلیم آنها می‌شوید؛ از این حواشى باید پرهیز کرد. نگذارید در فضاى کشور، در فضاى بین دولت و مردم، درگیرى‌ها و دل‌هره‌هایى به وجود بیاید که شماها را از کار باز بدارد. مسائل گوناگونى مطرح می‌شود. توصیه‌ى من این است که در زمینه‌ى علاقه‌ى به ایران، علاقه‌ى به کشور و گرایش به ایران، چند نکته را توجه داشته باشید. یکى اینکه مهم‌ترین بخش مربوط به کشور، زبان و ادبیات است. علاقه‌ى به ایران، این‌جورى تحقق پیدا می‌کند. ما در کشور زبان‌هاى مختلفى داریم؛ اما زبان ملى، فارسى است. آن کسانى که زبان‌هاى مختلف دارند، خودشان جزو مروجین درجه‌ى یک زبان فارسى هستند. بهترین مقالات را در زمینه‌ى زبان فارسى، ترک‌زبان‌ها نوشتند؛ این را من از روى اطلاع دارم عرض می‌کنم. ان‌شاءالله کردها هم می‌نویسند؛ حرفى نیست، ما استقبال می‌کنیم. محققین برجسته‌ى ترک‌زبان کشور، در طول دهه‌هاى گذشته، بهترین و قوى‌ترین مقالات را در زمینه‌ى زبان فارسى نوشتند. بنابراین نباید تصور شود که زبان فارسى نماد ملیت ایران نیست؛ چرا، هست. روى این موضوع تکیه شود. یا روى ایرانِ بعد از اسلام تکیه شود. افتخاراتى که ایرانِ دوره‌ى اسلامى دارد، در هیچ دوره‌ى دیگرى از دوره‌هاى تاریخىِ ما این افتخارات وجود ندارد؛ من این را با استدلال به شما عرض می‌کنم و این قابل اثبات است. گسترش کشور، پیروزى‌هاى بزرگ نظامى کشور، پیشرفت‌هاى عظیم علمى کشور در زمینه‌هاى گوناگون، همه‌اش مال دوره‌هاى بعد از اسلام است. نه اینکه قبل از اسلام از این چیزها ندارد؛ چرا، اما نسبت به دوره‌ى اسلامى، آن‌ها ناقص است، کم است. البته یک چیزهایى به عنوان گفته‌ها مطرح می‌شود، اما چیزهایى نیست که مستند باشد و کسى بتواند آنها را اثبات کند؛ اینها قابل اثبات نیست. اما آنچه که در دوره‌ى اسلامى واقع شده، قابل اثبات است؛ روشن است. شما نگاه کنید ببینید پیشرفت نظامى و علمى و فرهنگى ایران در دوره‌ى دیلمى‌ها، در دوره‌ى سلجوقى‌ها، بعدها در دوره‌ى صفویه، و حتى در این وسط، در بخشى از دوره‌ى حاکمیت مغول چگونه است. مغول‌ها به ایران که آمدند، ایرانى شدند و تحت تأثیر فرهنگ ایران قرار گرفتند؛ کمااینکه به هند که رفتند، هندى شدند. چه کارهاى برجسته و عظیم علمى و فرهنگى و هنرى در این دوره انجام گرفته. اگر کسى می‌خواهد از ایران و ایرانى‌گرى حمایت کند، خب، ایران دوران اسلامى، هم مدون‌تر است، هم مستندتر است، هم قابل قبول‌تر است، هم جلوى چشم است؛ کتابش جلوى چشم است، معمارى‌اش جلوى چشم است، نشانه‌هاى علمى‌اش جلوى چشم است؛ تاریخش تدوین‌شده و روشن است.» از آن‌جایی که برخی از این مسائل و انتقادها از سوی امام خامنه ای (مدظله)، به عنوان مسائلی فرعی و جزیی، مطرح شده است، مناسب است، مواضع و مطالبات امام خامنه ای (مدظله) در مورد پافشاری بر طرح چنین مسائلی را ببینیم. لازم به ذکر است این بیانات توسط امام خامنه ای (مدظله) برای پایان دادن به جنجال بر سر موضوع دوستی با مردم اسرائیل از تریبون نماز جمعه مطرح شده است: «یکى از چیزهایى که براى کشور ما حقیقتاً مهم است این است که مردم احساس امنیت سیاسى و روانى بکنند؛ فضاى روانى جامعه دچار التهاب نباشد. سعى می‌کنند التهاب‌آفرینى کنند؛ این هست. این، جزو سیاست‌هاى مخالفان نظام جمهورى اسلامى است. البته خود ما هم گاهى اوقات، نادانسته این التهاب‌ها را افزایش می‌دهیم. من توصیه می‌خواهم بکنم - حالا مردم عزیز ما بحمداللَه از بسیارى از کارهایى که در این زمینه انسان مشاهده می‌کند، برکنارند. مردم نگاه می‌کنند به بعضى از گفت‌وگوها و بگومگوهاى بی‌جا و بی مورد که گاهى در بین نخبگان سیاسى مشاهده می‌شود؛ نگاه مردم نگاه رضایت‌مندانه نیست. این را ما از مراجعات مردم به‌خوبى می‌فهمیم - ...یک نفر پیدا می‌شود درباره‌ى مردمى که در اسرائیل زندگى می‌کنند، اظهار نظرى می‌کند. البته این اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است... حالا کسى حرف اشتباهى میزند، عکس‌العمل‌هایى هم در مقابل آن نشان داده می‌شود. خوب، مسئله را باید تمام کرد. این که یک روز یک نفر از این طرف بگوید، یکى از آن طرف بگوید، یکى این‌جور استدلال کند، یکى از آن طرف حرف بزند، درست نیست. این التهاب‌آفرینى است. حرفى بود، گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع دولت جمهورى اسلامى هم این نیست... خوب، این حرف خطایى بود، حرف درستى نبود. این را نباید وسیله‌ى التهاب قرار داد. من خواهش می‌کنم از همه، این‌جور مسائل کوچک و مسائل جزئى را - حرفى که بر زبان کسى جارى می‌شود؛ مطلبى گفته می‌شود - وسیله‌اى قرار ندهند براى اینکه مدتى جریان‌سازى و مسئله‌آفرینى در سرتاسر کشور بشود؛ یک عده مخالف، یک عده موافق، سر قضیه‌اى پوچ. موضع نظام هم معلوم است. تمام شد.» 2- سؤال کنندگان از رئیس جمهور در بخش دیگری از سؤال‌های خود، خواستار پاسخ‌گویی رئیس جمهور در مورد برخی از عمل‌کردهایش شدند. برای مثال مطرح کردن مسائلی مثل عزل وزیر اطلاعات و تأخیر در مورد حکم ابقای وی و همچنین شبهاتی از خانه نشینی رئیس جمهور، از شاخص ترین مسائل مطرح شده در این زمینه از سوی سؤال کنندگان است. در ادامه موضع امام خامنه ای (مدظله) در این مورد را نیز خواهیم دید. رهبر معظم انقلاب (مدظله) طی سخنانی نزدیک به زمان وقوع مسائل مطرح شده بالا بیاناتی داشتند که با فرض شخصی نگارنده، ممکن است به موضوع خانه نشینی رئیس جمهور ارتباط داشته باشد، ایشان در یکی از این بیانات خود می فرمایند: «باید از هر کار و اقدامی که موجب پای‌کوبی و جنجال دشمنان می شود، و دوستان را نیز ناراحت می کند، پرهیز شود.» این ارتباط دهی نگارنده از آن جهت است که پس از این سخنان، شخص رئیس جمهور در جلسه هیئت دولت حاضر شدند و سخنانی بیان داشت که بیشتر دارای مضامین محوریت ولایت، و ولایت پذیری ایشان بود و با این سخنان، تقریباً آبی به آتش دشمنان ریخت. در بخش دیگری از سؤالات، طراح سؤال مسئله تأخیر ابقای وزیر اطلاعات را به نوعی مخالفت رئیس جمهور با حکم رهبری تلقی کرده بودند. امام خامنه ای (مدظله) در مورد مسئله عزل وزیر اطلاعات که رسانه های غربی برای القای حاکمیت دوگانه در کشور تبلیغات بی امانی داشتند، چنین فرمودند: «رهبری هیچ‌گاه بنای دخالت در تصمیم ها و کارهای دولت را ندارد، مگر آن‌جایی که احساس کند مصلحتی مورد غفلت قرار گرفته است... در قضیه اخیر هم که چندان مهم نیست، احساس شد از مصلحت بزرگی غفلت شده است... نظام جمهوری اسلامی، دستگاه مقتدری است و رهبری هم محکم در مواضع صحیح خود ایستاده است... و من می‌خواهم بگویم این حالت صخره‌گون را ملت و دولت عزیز ما حفظ کنند. نگذارید اختلاف به وجود بیاید. نگذارید شکاف به وجود بیاید. نگذارید آنچه را که دشمن در تبلیغات و در خباثت‌هاى سیاسى و تفتین‌هاى سیاسى می‌خواهد در مورد کشور ما انجام بدهد، انجام دهد... شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیه‌اى که آن‌چنان هم از اهمیت بالائى برخوردار نبود - سر مسئله‌ى اطلاعات و امثال اینها - چه جنجالى در دنیا راه انداختند. تحلیل‌ها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهورى اسلامى شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیس جمهور حرف رهبرى را گوش نکرده است! دستگاه‌هاى تبلیغاتىِ خودشان را از این حرف‌هاى سست و بى‌پایه پر کردند. ببینید چطور منتظر بهانه‌اند. ببینید چطور مثل گرگ در کمین نشسته‌اند که یک بهانه‌اى پیدا کنند، هر جور می‌توانند، حمله کنند.... بنده‌ى حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیم‌هاى دولت وارد شوم. خب، مسئولیت‌ها در قانون اساسى مشخص است؛ هر کس مسئولیتى دارد؛ مگر آن‌جایى که احساس کنم یک مصلحتى دارد تفویت می‌شود؛ مثل اینکه در همین قضیه‌ى اخیر این‌جورى بود؛ انسان احساس می‌کند یک مصلحت بزرگى دارد مورد غفلت قرار می‌گیرد، تفویت می‌شود؛ خب، انسان وارد می‌شود که جلوى این تفویت مصلحت را بگیرد. این، مسئله‌ى مهمى نیست، نظائرش هم اتفاق مى‌افتد؛ اما مخالفین، دشمنان بیرونى، تریبون‌دارهاى بین‌المللى، بوق‌هاى تبلیغاتى، از همین مسئله استفاده می‌کنند براى اینکه فضاى تبلیغاتى را شلوغ کنند...عرض من به عناصر داخلى، به مردم دل‌سوز، به برادران و خواهرانى که در داخل با مسائل تبلیغاتى سر و کار دارند، این است که سعى کنند به این آشفتگى کمک نکنند. این که تحلیل بگذارند، یکى از آن طرف، یکى از این طرف، این علیه آن، آن علیه این، براى هیچ و پوچ، چه لزومى دارد؟ نه، دستگاه بحمداللَه دستگاه مقتدرى است، مسئولین مشغول کارشان هستند، رهبرى هم که بنده‌ى حقیر هستم با همه‌ى حقارت، خداى متعال کمک کرده، ما در مواضع صحیحِ خودمان محکم ایستاده‌ایم. تا من زنده هستم، تا من مسئولیت دارم، به حول و قوه‌ى الهى نخواهم گذاشت این حرکت عظیم ملت به سوى آرمان‌ها ذره‌اى منحرف شود. » 3- بخش دیگری از سؤالات در مورد مسئله تعامل دولت و مجلس مطرح شد. در این بخش سؤال کننده معتقد بود دولت در مواردی به قانون مجلس کم توجهی نشان داده و یا قانون مجلس را معطل کرده است. در ادامه به بیانات امام خامنه ای (مدظله) اشاره خواهیم کرد که در آن، به مسئله تعامل دولت و مجلس، اشاره شده است. این سخنان در جمع نمایندگان مجلس در تاریخ ۱۳۹۰/۰۳/۰۸ بیان شده است: «مطلب دیگر هم همین توصیه‌اى است که من همیشه دارم و آن، هم‌افزایى با قوه‌ى مجریه است -قوه‌ى مجریه و قوه‌ى قضائیه، لیکن عمدتاً قوه‌ى مجریه؛ چون سر و کار مجلس با قوه‌ى مجریه است- باید هم‌افزایى کرد. نبایستى کار را جورى تنظیم کرد، جورى پیش برد که معنایش دعوا و اختلاف باشد؛ این در بیرون، روى مردم، خیلى تأثیراتش بد است. گاهى دیده می‌شود که مثلاً در مجلس، در یک نطقى، در یک اظهار نظرى، یک حرفى زده می‌شود. خب، حرف که زده شد، پرتاب شد دیگر. اگر خداى نکرده حرفى باشد که کسى را یا جمعى را متهم کند، جبرانش به‌آسانى ممکن نیست؛ مردم را ناامید می‌کند. امروز مسئولین دارند تلاش می‌کنند، کار می‌کنند. نگوئید فلان ضعف و فلان ضعف وجود دارد. بنده به ضعف‌ها آگاهم. شاید بنده بعضى از ضعف‌ها را هم بدانم که خیلى‌هاى دیگر ندانند. با وجود این ضعف‌ها، آن چیزى که امروز در قوه‌ى مجریه وجود دارد، یک شاکله‌ى خوب و مطلوب است. در کشور دارد کار انجام می‌گیرد. خب، بایستى همکارى کرد، باید کمک کرد؛ هم مجلس کمک کند به دولت، هم دولت کمک کند به مجلس؛ هم قانون فصل‌الخطاب است براى عمل دولت، هم گرایش‌هاى دولت و تشخیص‌هاى دولت یک اشاره است به قانون‌گذار براى کیفیت قانون‌گذارى. این مسئله با استقلال مجلس منافات ندارد. من نماینده‌ى مجلس هم بودم، رئیس دولت هم بودم؛ من هر دو جا را تجربه کردم. در طول این سال‌هاى متمادى هم، هم مجالس را دیدم، هم دولت‌ها را دیدم. هیچ اشکالى ندارد که یک مجلسى قانون صحیح و درست و قوى و منطقى را جورى تنظیم کند که براى دولت، رفتار طبق آن قانون، عملى باشد، ممکن باشد، آسان باشد. اگر این شد، معنایش این نیست که مجلس استقلال ندارد. بعضى‌ها که شاید می‌خواهند سر به تن این مجلس هم نباشد، آدم مى‌بیند که شده‌اند دل‌سوز استقلال مجلس: آقا مجلس استقلال داشته باشد! این هیچ منافاتى با استقلال مجلس ندارد. انسان نگاه کند ببیند دولت چه جورى می‌تواند عمل کند، چه جورى بهتر می‌تواند عمل کند، چه جورى آسان‌تر می‌تواند عمل کند، قانون را تنظیم کند و در این مجرا بیندازد؛ این ممکن است، هیچ اشکالى هم ندارد. از آن طرف هم وقتى قانون تهیه شد، منجز شد، دولت موظف است با همه‌ى وجود، با همه‌ى قوا، بدون بهانه‌گیرى، طبق آن قانون عمل کند. دو طرف قضیه، این‌جورى است؛ یعنى هر دو می‌توانند به هم کمک کنند، هم‌افزایى کنند؛ این لازم است، این باید انجام بگیرد. اگر چنانچه از هر دو طرف یک بهانه‌هایى اتفاق افتاد؛ این طرف گفت نه، این قانون را چون دولت این‌جورى می‌خواهد، ما نمی‌کنیم؛ آن طرف هم گفت چون این قانون، این گوشه‌اش کج است، ما هم زیر بار نمی‌رویم؛ خب، این که نمی‌شود؛ اوضاع مملکت نمی‌چرخد. رفق، خوب است... آن که آدم نباید با او سازش کند، دشمن است؛ آدم با دوست باید سازگارى نشان دهد. بالاخره باید تحمل کنند؛ یک چیزى را این از آن تحمل کند، یک چیزى را آن از این تحمل کند.» در بیاناتی دیگر ایشان می فرمایند: «... بى‌دلیل گزارش‌هاى رسمى مسئولان برجسته‌ى نظام را زیر سؤال نبرند. هم در قوه‌ى قضائیه این حرف هست، هم در قوه‌ى مجریه این حرف هست، هم در قوه‌ى مقننه این حرف هست. زیر سؤال بردن فعالیت‌ها، زحمات را ضایع می‌کند. انسان مى‌بیند این ایام در مورد آمارهاى قوه‌ى مجریه خدشه می‌کنند، در مورد اظهارات و آمارهاى قوه‌ى قضائیه خدشه می‌کنند، در مورد اقدام‌هاى مثبت و فعالیت‌هاى خوب قوه‌ى مقننه و مجلس القاء شبهه می‌کنند؛ این، اعتماد مردم را از بین می‌برد... البته در مواردى ممکن است یک آمار دروغ، آمار غلط، آمار اشتباهى هم داده شود؛ این را نباید تعمیم داد و شبهه کرد؛ این، اعتماد مردم را از دستگاه‌هاى نظام، از بدنه‌هاى نظام سلب می‌کند، ضایع می‌کند. مسئولین به این نکته توجه داشته باشند. بنابراین، این اعتماد هم خیلى مهم است.» در پایان باید اشاره کنیم که امام خامنه ای (مدظله) در پیامی به مناسبت آغاز به کار مجلس هشتم در مورد وظیفه نظارتی مجلس که یکی از مصادیقش همین جلسه سؤال از رئیس جمهور است، می فرمایند: «دو عنصر نظارت و همکاری صمیمانه،‌ در تعامل با قوای دیگر، باید دو بخش تفکیک ‌ناپذیر باشند. مسئولیت نظارتی مجلس هرگز نباید به دست اهمال سپرده شود،‌ اما هرگز هم نباید نظارت مجلس به معنای رقابت با دولت و نشنیدن نیازها و ضرورت‌ها و تنگناهای آن شمرده شود. محور کار و عمل در کشور و نماد داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی، عمدتاً قوه‌ی مجریه است. همه باید به آن کمک کنند و هرگاه دولتی بانشاط بیشتر و همت بالاتر و ارزش‌گرائی قوی‌تر در صحنه است، این کمک باید مضاعف شود. متقابلاً‌ دولت باید مجلس قانون‌گذاری را راهنمای عمل خود بداند و به قوانین مجلس،‌ یک‌سره پایبند باشد و از آن تخلف نکند. بر سر دوراهی‌های اختلاف ‌نظر، کارشناسانی از دوطرف، گره را بگشایند و راه درست را پیش پای هر دو طرف باز کنند.»
1346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام.من در رشته ی پزشکی درس میخونم در مورد موضوع پایان نامه مزاحمتون میشم .یکبار هم باهاتون صحبت کردم ودر مورد تاثیری که سلامت روح میتونه روی سلامتی جسم اثر بگذاره صحبت شد و شما هم از رفلکس ها صحبت کردید،در کتاب انقلابتون هم خواندم که ما متاسفانه در سلامت جسممون فقط از مادیات استفاده می کنیم در حالی که روح مجرد ما می تواند در سلامت جسم خیلی مؤثر باشد (دستگاه دیالیز)،یا در کتاب پیروزی بر سرطان خواندم که عده ای با تصحیح تفکر مرگ و زندگی توانستند از سرطان های مرگ بار جان سالم به در ببرند،و این را هم میدانم که سرطان در واقع ازدست رفتن چرخه ی منظم تکثیر سلولهاست واز طرفی من یک مستند به نام ماتریکس در تلویزیون دیدم که آن ها در علم پزشکی به این عقیده داشتند که بدن انسان توسط یک میدان مغناطیسی تحت کنترل است وهر گونه اختلال در این میدان باعث بیماری می شود (شاید همان روح مجردی باشد که ما قبول داریم ولی آن ها زیر بارش نمی روند)،من جلد1 کتاب معرفت النفس علامه حسن زاده را هم خوانده ام وکم وبیش یک چیز هایی درک کردم،حال با توجه به همه ی این ها یک طرحی به نظرم رسیده و آن اینکه ما با تدریس علم معرف النفس به بیماران سرطانی شاید بتوانیم با متعادل کردن روح در مسیر صحیح خودش این خود سرانه کار کردن تکثیر سلول ها را جلویش را بگیریم.آیا فکر درستیه؟؟؟ولی وقتی به این موضوع فکر میکنم همیشه این سؤال برام مطرح میشه که چرا پس امام خمینی با آن روح متعادلشون سرطان معده داشتند؟ ببخشید سرتونو درد آوردم ولی خودتو میدونید شاید کس دیگری نمی تونه این طرز فکر منو درست کنه و ایرادشو بگیره لطفا کمکم کنید،و اگر کتابی هست که میتونه کمکم کنه معرفی کنید،انشالله عرفه روز ملاقات باشه براتون سلام ما را هم برسونید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: تعلیم معرفت نفس می‌تواند مقدمه باشد که اگر طرف آماده شد به صورت حضوری با خود برخورد کند و با دفع خیالات منفی، اجازه می‌دهد روح او تمرکز لازم را بر روی جسمش داشته باشد – اگر روح او بنای انصراف از بدن را نداشته باشد – می‌تواند در حال بیماری‌اش مؤثر باشد. ولی اگر روح انسان مثل روح امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» بنای رفتن دارد دیگر درمان‌ها تأثیری ندارد، زیرا در این صورت بیماری‌ها مربوط به جسم نیست بلکه ظهور انصراف روح است. موفق باشید
24933
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: احتراما از نظر حضرت عالی استفاده زنان از موتورسیکلت جهت انجام امور لازمه و ضروری، امرار معاش و سایر موارد، در صورت رعایت اصول و موازین اسلامی چه حکمی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این نوعی از تبرّجی است که در قرآن نفی شده است. زیرا نحوه‌ی بودنِ با وقارِ زن را از او در منظر و مرآی نامحرمان از بین می‌برد از آن جهت که به فرمایش امیرالمؤمنین «علیه‌السلام»: «المرأة ریحانة لیست بقهرمانه» زن، همچون گل لطیف است او قهرمان و پهلوان نیست. موفق باشید

23561

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: با توجه به مباحث مربوط به کتاب «زن آنگونه که باید باشد»، ازدواج یک متدین با یک مانتویی پوشیده مانعی دارد؟ ۲. در بحث امر به معروف و نهی منکر و اقتضائات فعلی تاریخی آن، بنده مطالعه ای دارم، که از حضرتعالی کمک می خواهم برای منبع تحقیقم. ۳. المیزان در کدام آیات امر به معروف و نهی از منکر را شرح کرده است؟ ۴. مباحث امر به معروف و کتب آقای تقوی که سخنران اصلی موسسه احیای امر به معروف و نهی از منکر می باشند به آدرس کانال @aamerin_ir به نظر شما مورد استفاده هستند؟ التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر به آیه‌ی ۷۱ سوره‌ی توبه که می‌فرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» در المیزان رجوع بفرمایید در آن‌جا خود علامه آیات مشابه را نیز در مقابل‌تان قرار می‌دهند که به آن‌ها نیز رجوع می‌فرمایید و مطالب، إن‌شاءاللّه کامل می‌شود. خودم به شکل مشخص کار نکرده‌ام. آن کانال را هم که می‌فرمایید نمی‌شناسم و فرصت رجوع به آن را هم متأسفانه ندارم. در ضمن فکر نمی‌کنم اگر خانم متدینی باشند امروزه مانتویی‌بودن مانعِ یک زندگی دینی باشد. موفق باشید

21990
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر از جان: خیلی خیلی ارادت. روایتی که میگه توبه از گناه مثل انجام ندادن اون گناهه به نظر میرسه که اینطور نیست. چون آثار اون گناه هیچ وقت از لوح نفس پاک نمیشه مگر در برزخ و خطورات و تصاویر حاصل از اون گناه همیشه با ما هست. اگر توبه از گناه مثل انجام ندادن اون گناه بود. قائدتأ نمی بایست این خطورات و تصاویر هم در نفس موجود باشه. باید اینطور گفته می شد که انجام دادن یک گناه شما رو برای همیشه بدبخت میکنه و تکرارش بدبخت تر ولی توبه شما رو از یگانه شدن با اون گناه باز میداره. التماس دعا برای نجات همه ی جوونا از ظلمات آخر الزمان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات مذکور عزم انسان مورد نظر است که وقتی با توبه از گناهی به آن گناه پشت کرد، در بنیادِ جانش دیگر این انسان، آن انسان نیست و با پایداری بر توبه آن خطورات کم‌کم از بین می‌رود. موفق باشید

21757

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در جلسه اعتکاف و جلسه های دیگر فرمودید رویکرد مهم است احکام مهم نیست و چه بسا غیر مسلمانی باشد که عاشق سیره و خصوصیات حضرت علی باشد و این شخص در حقیقت شیعه هست. حال ممکن است شخصی که در جلسه شما بوده بگوید من زیاد احکام رو جدی نمی گریم مستحبات رو هم کلا انجام نمیدم به گفته استاد اصل رویکرد است. در جواب چه باید گفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کسی که غیر مسلمان است و بخواهد عاشق سیره‌ی علی «علیه‌السلام» باشد بالاخره خود را در بستری از بسترهای سلوک الی اللّه باید قرار داده باشد و جلو برود، حال آیا ما می‌توانیم در بستر شریعتی که هستیم از آن خارج شویم و باز رویکردی به سوی حقیقت داشته باشیم؟ و در عین حال خود را فریب ندهیم؟ موفق باشید

21391
متن پرسش
سلام علیکم: 1. خب اینکه انسان قبل از تولد انتخاب می کند پس ما تبلیغ چه چیزی را کنیم؟ چه امیدی به هدایتش داشته باشه باشیم او انتخاب کرده؟! تلاش برای هدایت بیهوده نیست؟ ۲. آیا حیوانات در این دنیا یک نوع امتحان می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انسان از قبل دارای ملکه‌ی انتخاب بوده و همواره روحیه‌ی انتخابگری را دارد و هر لحظه می‌تواند انتخاب خود را تغییر دهد و تذکر و تبلیغ برای بهترانتخاب‌کردن است 2- خوب است در این موردبه تفسیر آیه‌ی « وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ» (38)/مائده) رجوع فرمایید که علامه در تفسیر المیزان به نحوی برای سایر حیوانات اختیار قائل‌اند زیرا آیه می‌فرماید: «إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ». موفق باشید

نمایش چاپی