بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15941
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در بحث حرکت جوهری از یه طرف بحث نو به نو و تکامل ماده داریم و زایید زمان که همان حرکت ماده و تکامل اون هس، از طرفی هم ماه رجب و شعبان و رمضات و... و می دانیم که ماه های ذکر شده حرکت چرخش زمین و ماه و خورشید و اینجور مسایل هست. بزرگوار این همه عنایات و حدیث در مورد این ماهها چه جوری با هم جمع میش.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در حرکت جوهری روشن است دائماً فیض تبدیل قوه به فعل از عالم بالا به عالم ماده می‌رسد و در عین حال بعضی از پدیده‌های مادی، مظهریت بیشتری جهت ظهور آن فیض دارند. مثل گُل‌ها در مقایسه با سنگ‌ها. در همین رابطه‌، زمان‌ها و مکان‌ها نیز متفاوتند و  بعضی ظرفیت ظهور بیشتری از حقایق غیبی را در خود دارند. موفق باشید 

15909

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا این واقعیت داره که سرور تلگرام در انگلستان و دیتابیس آن در خاک اسرائیل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صاحب‌نظران در این امر، نگرانی‌هایی دارند. موفق باشید

15324
متن پرسش
با سلام و تبریک سال نو: استاد عزیز چندین سوال از خدمتتون داشتم خواهش می کنم با جواب به همه ی آنها عیدی گرانبهایی به من بدهید. یکی در مورد مقام عند ملیک مقتدر است که چه مقامی است؟ یکی اینکه خداوند ابتدا ما را از خاک خلق کردند را می توان طبق حرکت جوهری که جماد به نبات و نبات به حیوان و حیوان به انسان و انسان بسوی هستی دایما در حال تبدیل هستند را اینگونه گفت که انسان خاکی اول حالت جمادی دارد و الی ....؟ اینکه قرآن سحر مشهود فرشتگان است به چه معناست؟ و در آخر اینکه منظور از کوبنده ی شب چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مقام «عند ملیکٍ مقتدر» مقام فنای فی‌ اللّه است به آن معنایی که نور حضرت حق آن‌چنان بر قلب تجلی می‌کند که انسان، خودی را نمی‌بیند 2- انسان اگر علاوه بر سیر تکوینی‌اش که موجب می‌گردد نطفه استعداد پذیرش روح را پیدا کند، بتواند با انتخاب‌های خود جلو برود، از دوست‌داشتن دنیا به سوی دوست‌داشتن خدا سیر می‌کند. کتاب «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای روح» تذکراتی در این مورد دارد 3- سحر مشهود را متوجه نشدم 4- جهت فهم القارعه یا کوبنده‌ی شب، به تفسیر قیّم المیزان رجوع فرمایید. موفق باشید  

12386
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد بنده صدقاتم را بیشتر بنام ائمه (ع) یا چطور بگویم از طرف آنها و به نیت سلامتی آقا صاحب الزمان (عج) می اندازم. آیا می توانم صدقه را به حساب کمیته امداد نریزم و به شخصی از آشنایان که نیاز دارد بدهم. البته قصد تحقیر کسی را ندارم نمی خوام طرف فکر کند بنده صدقه به او می دهم. حال راه حل چیست؟ کسی را می شناسم که بچه هایش زیاد از لحاظ پوشاک هم تامین نیستند می توانم گاهی با این صدقات لباسی بخرم و به مناسبتی به آنها هدیه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ابتدا باید صدقات را به فقرای مؤمنی که می‌شناسید رد کنید و چنانچه نمی‌شناسید به مراکزی مثل کمیته‌ی امداد بدهید. چه خوب است که همان‌طور عمل کنید که می‌کنید یعنی به نیت مولایمان حضرت صاحب‌الأمر صدقات خود را رد کنید تا در واقع در ذیل شخصیت آن امام عمل کرده باشید و در حالی‌که عمل امام پذیرفته است عمل شما نیز پذیرفته می‌شود. موفق باشید

8260
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت ... استاد با اجازتون میخواستم یه جوابی به پرسش شماره 8249 بدم ... بزرگواری که این پرسش رو مطرح کردی و گفتی بزارید تا غربی زندگی کنیم تا لا اقل دنیامون خراب نشه باید... باید بگم زهی خیال باطل ... گشنم نبود نگرد نیست ... فکر کردی اگه به سبک غربی زندگی کنی دنیا داری!!! بنده خدا برو یکم تحقیق کن تجربه کن تفکر کن تا ببینی که از وقتی کشور ما افتاد تو سبک زندگی غربی به این مشکلات و بدبختیها دچار شد ... بیکاری و تبعیض و بی عدالتی و استرس ها و به هم ریختن تعادل جامعه خشونت ها و مشکلات فرهنگی و فساد و فقر و .... تمام اینها ریشه در فرهنگ و تمدن غربی داره ... غرب رو از ماهواره و فیلم سینماییش نباید بشناسی چون همه این ها ابزاری برای اینکه اون چهره کثیف و دروغین خودش رو بپوشونه تمامش برای فریب مردم جهان هست غرب رو باید بری از نزدیک ببینی باید از کسانی که اونجا هستن بپرسی تا حقیقتشو بشناسی ... اگه غربی ها دنیا دارن و خوششون هست پس چرا این همه گرایش به سمت ادیان مخصوصا دین اسلام هست پس چرا اروپا داره ورشکست میشه چرا امریکا جنبش 99 درصدی بوجود اومد چرا این همه امار خودکشی بالاست نسبت به باقی کشورها ... چرا این همه تو غرب دنبال عرفان و معنویت هستن و بعضا دچار این فرقه های باطل بودا و این چیزا میشن ... چون غرب نتونسته جوابگوی نیاز های حتی جسمی و دنیایی باشه اینو بدون که اگه فقط نظر به دنیا و جسم باشه که این شاخصه غرب هست حتی همین دنیا و جسم رو هم نمیتونه تامین کنه چون دنیا یعنی بی نهایت کثرت و کثرت خواهی یعنی ارزویی که به واقعیت تبدیل نخواهد شد و غمی که به پایان نخواهد رسید ... برو تحقیق کن اینجا نمیشه همشو رو گفت باید خودت تحقیق کنی تا روح غرب رو بشناسی باید خیلی مطالعه کنی تحقیق کنی تا بفمی که سراب و دروغی بیش نیست داستان فریب کارانه غرب که همان تفکر ابلیس لعین یعنی جهانی بدون خدا و غیب و معنویت باشه / یا حق
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آن کاربر عزیز خواست ناز کند وگرنه همین‌طور که شما به‌خوبی متوجه‌اید خوب می‌داند که نه در غرب آن خبرهایی است که در ظاهر نشان می‌دهد و نه غرب دیگر امکان ادامه‌ی حیات دارد. آقای دکتر داوری اخیراً در مقدمه‌ی مجله‌ی «سوره‌ی اندیشه» شماره‌ی 75- 74 مربوط به اسفند ماه 92 و فروردین 93 مقاله‌ای دارند که خبرگزاری فارس هم آن را تحت عنوان «تأمل در وضع سیاست کنونی جهان» چاپ کرده. در آن‌جا می‌فرمایند: «یکی از مشکل‌های سیاست در جهان توسعه نیافته، مشکلی که متأسفانه کمتر به آن اهمیت می‌دهند و اگر در جایی عنوان شود به آن توجه نمی‌کنند، علاوه بر عقب ماندگی در تکنولوژی و بیگانگی با رسوم تجدد و فقدان دموکراسی و بی‌توجهی به آینده، نیازمندی قدرت‌های جهانی به انتقال بحران‌های داخلی‌شان به خارج و احساس غربت جهان توسعه ‌نیافته در خانه‌ی خویش است». همان‌طور که آقای دکتر داوری می‌فرمایند: ما وظیفه داریم از این احساس غربت در خانه‌ی خویش آزاد شویم. موفق باشید
1487

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
در مورد سؤال بالا اگر این حالات به خاطر کنده شدنش از دنیاباشد وظیفه زنش چیست ؟ زنی که تازه با چنین کسی ازدواج کرده به خاطر اعتقادات پاکی که داشته ، اما یک دفعه با یک شوهر بد اخلاق تند حواس پرت ، رو به رو میشود که شدیدا با اعصاب آ دم راه میرود ولی با تمام اینها این زن دارد با خودش مبارزه میکند ولی مردش فقط دارد به او ایراد اعتقادی میگیرد در عین حال که این مرد شدیدا به این زن وابسته است چون تازه ازدواج کرده و هر جا میرود هر کار میکند زنش را هم همراه خود میبرد و اگر نیاید سرش داد میزند به این زن فرصت با خودش بودن و خلوت نمیدهد ... نکلیف چنین زنی که شوهرش را قبول دارد چون اعتقاداتش را پاک میداند ،و احساس میکند که شوهرش ( نه در غربت دلش شاد است نه روی در وطن دارد ) چیست ؟ اولا میترسد که شوهرش را درک نکند ثانیا میترسد که به دلیل رفتارهای شوهرش لطافت و احساس زنانه درش بمیرد و دیگر نتواند زن باشد ثالثا بد تر از همه میترسد که نتواند در این گیجی ای که همسرش برای او ایجاد کرده خودش را پبدا کند و از دین و دیانت خسته شود و از راهی که آمده برگردد ، چنانکه این زن دیگر از کتاب و سی دی هم به دلیل گیر دادنهای نا مفهوم مردش بدش می آید ؟ راهنمایی فرمایید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر می‌کنم با توصیه‌ای که عرض شد هر دو نفری عالمان وارسته را اُسوه قرار دهند تعادل به زندگی برمی‌گردد و همچنان که فرمودید هرکدام از زن و مرد در عین آن‌که باید خودشان باشند، در کنار همدیگر زندگی کنند. توصیه‌ای که به همسران جوان در آخر کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» نوشته شده است را پیشنهاد می‌کنم. در ضمن به همسر آن آقا توصیه می‌کنم کمی تحمل کنید و محبت بورزید به لطف الهی مشکل حل می‌شود و صبر شما بی‌پاداش نمی‌ماند. موفق باشید
1067

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده بنده در دوران اوج جوانی که روحیات مذهبی هم داشتم دائم دنبال ملاک مهم برای شخصیت بالای انسانی بودم و هر شخص از هر گروهی را نمونه باشخصیتی فرض می کردم مثلا بازیگران و انسانهای متدین و....... با اینکه به اهل البیت ارادت قلبی داشتم زیاد به این مسئله توجه نکرده بودم که باید به چنین شخصیتهایی رجوع تام در همه زمینه ها کرد تا اینکه یک روز نزدیک صبح بود که من خواب بودم و احساس کردم صدای پای شخصی به در اتاق خورد و من در حالت خواب وبیداری بودم که دریافتم شخصی در ابتدای اتاق تشریف دارند و من بیدار نشدم که بروم نزدشان و بین حالت خواب وبیداری بودم که آن شخص فرمود شخصیت حقیقی ماییم به لطف خدا تقریبا از آن زمان به بعد در منظر عقل و قلبا با شخصیت ترین اشخاص عالم یعنی اهل البیت قرار گرفتند حال سوالم از محضر شما این است که آن شخص حقیقتا حضرت مهدی بودند یا جلوه نظر و لطف ایشان به این صورت تجلی کرده است یامورد دیگر؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی به جهت آن نورانیتی که بحمدالله نسبت به حبّ آل محمد«علیهم‌السلام» در شما ایجاد شده چرا موضوع را حمل بر صحت نکنیم و شاکر چنین لطفی از طرف خدا نباشیم؟ موفق باشید
950

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. 1- در روایات هست که مثلا از دسته کوزه آب نخورید چرا که شیاطین در آنجا جمع می شود. آیا این شیاطین همان میکروبهای امروزی است؟ یا آنکه کلمه ایست نمادین برای فهم مردم آن زمان؟ چطور ممکن جن بصورت مادی درآید؟ 2- مردمی که در زمان قدیم بت می پرستیدند، آیا شیاطین را می پرستیدند؟ مثلا اینکه می گفتند خدای باد و آب و ... و مثلا می گفتند فلان اتفاق توسط این خدایان افتاد، آیا شیاطین این کارها را می کردند تا آنها را مطیع کنند و یا اینکه آنها فقط متوهم می شدند و شیاطین فقط آنها را تشویق به پرستیدن چوب و سنگ می کردند؟ 3- علومی مثل فنگ شویی، طب کیهانی و یوگا را می توان شیطانی دانست؟ در صورت مثبت بودن جواب چگونه می توان در جامعه افراد را آگاه کرد؟ از چه بابی باید وارد شد؟ منبعی را می توانید به بنده معرفی کنید؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- این امکان هست که یکی از عواملی که شیطان بر روح و جسم تأثیر می‌گذارد محیط‌های آلوده‌ای باشد که به اصطلاح امروزی محیط رشد میکرب است ولی اگر موضوع را صرفاً به میکرب محدود کنیم کار درستی نیست. آری جنّ می‌تواند به صورتی متمثل شود که شما با چشم سر او را ببینید. 2- فطرت انسان‌ها عهد توحیدی دارد و لذا اگر از آن عهد فاصله بگیرند تحت تأثیر شیطان قرار می‌گیرند و غیر خدا را به صورت‌های گوناگون می‌پرستند. 3- بنده از فنگ‌شویی و طب کیهانی چیزی نمی‌دانم ولی یوگا روی‌هم‌رفته به عنوان یک روش تمرکز چیز بدی نیست هرچند وقتی مبنای ایدئولوژیک گرفت و برای خود یک مکتب شد جای وَحی می‌نشیند و انسان را از آنچه مکاتب توحیدی دارند محروم می‌کند و لذا باید مواظب بود. موفق باشید
24037

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقت بخیر: می خواستم نظر استاد را با توجه به زمان موجود و تذکر لسانی در مورد حجاب بدونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرجا زمینه‌ی تذکر باشد و تذکر ما را حمل بر دلسوزی بنمایند؛ چرا تذکر ندهیم؟ البته موضوع زنانی که مأموران مسیح علینژاد هستند، جدا است. آن‌ها به جنگ اسلام آمده‌اند و باید نظام اسلامی با آن‌ها برخورد مناسب نماید. موفق باشید

22560
متن پرسش
سلام و عرض ارادت: استاد عزیز، در بین سؤالات جستجو کردم، دو سؤال مربوط به جریان احمد الحسن بود که متاسفانه اطلاعات نادرستی در سوالات آمده بود. به هیچ وجه خواب و استخاره دلیل مورد ادعای این جریان نیست و این راهها صرفا به عنوان مؤيد استدلال ها و شهادت ملکوتی معرفی می شوند. (راه شناخت حجت خدا در بیان این گروه سه چیز است: نص حجت های قبلی، علم و دعوت به حاکمیت الله) عاجزانه خواهش می کنم کمی در استدلالها و کتابهای این فرد وقت بگذارید و ما را در تشویش بزرگی که گرفتارش شده ایم کمک نمایید. آیا کوچکترین احتمالی نمی دهید که شخصی که با وصیت و نص پیامبر اکرم (ص) ادعای یمانی و حجت خدا بودن می کند درست می گوید و اگر او را همراهی نکنیم اهل آتش خواهیم شد؟ آیا خدا باید آن طور که ما می خواهیم و انتظار داریم حجت هایش را ظاهر کند و مثلا حتما حجت اش را در ادامه انقلاب و سیر تاریخی علمای ما قرار دهد؟ کوچکترین احتمالی نمی دهید که خدای حکیم برای آزمایش ما و انقلاب ما حجت اش را بگونه ای ظاهر کند که پذیرش اش با تحلیل های دینی (و البته شخصی و قابل خطای) ما منطبق نباشد؟ استاد بزرگوار! بعنوان کسی که نزدیک ٢٠ سال است با کتابها و جلسات شما سر و کار دارد و با مباحث شما متوجه لزوم حضور در عالم دینی و توجه به حضرت حجت به عنوان قلب عالم هستی شده است متواضعانه اعلام می کنم بعد از دهها یا صدها ساعت وقت گذاشتن در استدلالات و کتابهای این جریان، هیچ دلیلی مبنی بر رد آن پیدا نکرده ام و کتابهای جناب احمد الحسن واقعا علمی بالاتر از انسان غیرمعصوم را به ذهن متبادر می کند. بزرگوارتر و آزاد اندیش تر از شما سراغ نداشتم که بدون متهم شدن به ضدیت با فلان و بهمان از او خواهش کنم در این جریان وقت گذاشته و منابعشان را نقد کند. استاد! می دانم سخت است ولی تمنا می کنم این احتمال (فقط یک احتمال کوچک) را بدهید که حجت خدا لزوما آنگونه که شما و متفکرین انقلابی حال حاضر و گذشته احتمال می دادند و با ادبیات فصوص الحکم یا حکمت متعالیه ظاهر نخواهد شد! همانطور که عده ای از علمای بدلیل اینکه منتظر ظهور عیسی از بیت لحم بودند حجت خدا را که از ناصریه ظهور کرد نپذیرفتند و با این احتمال به بررسی مطالب این جریان بپردازید. با عرض معذرت از درشت گویی های یک شاگرد کوچک.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر موضوع را از زاویه‌ی دیگری بنگریم پیش نمی‌آید تا به جزء‌جزء پدیده‌ی احمدالحسن بنگریم. مسئله‌ی مهدویت و حضور تاریخی آن حضرت بسیار روشن است و آن برگرداندنِ حضور خدا در مناسبات فردی و اجتماعی بشر است و به همان معنایی که ما به مهدویت معتقدیم، انقلاب اسلامی را راهی بس زلال به سوی فتح تاریخی حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» می‌دانیم. لذا هر راه دیگری با هر عنوان که در سنتِ چنین بستری قدم برندارد، همان ملاعمری است که در مقابل امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عَلَم شده است و معلوم است که نه قرضاوی و نه ملاعمر، آدم‌های بی‌سواد و ساده‌ای بودند و نه احمدالحسن. مسئله روشن‌تر از این‌ها است که انسان در دیدن جایگاه تاریخی قرضاوی و احمدالحسن و ملاعمر به تردید بیفتد مگر آن‌که نسبت به درک حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی کودن و اَبلَه باشد. موفق باشید 

21941
متن پرسش
سلام استاد عزیز با نظر به مباحث زمان شناسی وبا توجه به اینکه در زمان وحکومت حضرت مهدی(عج)روایت شده که گرگ و میش از یک آبشخور آب میخورند و..... حال 1) سوالی بنده را مشغول کرده که این جمع شدن گرگ و میش چگونه ممکن است آیا واقعا گرگ و میش باهم زندگی میکنند و کاری به هم ندارند؟ 2) آیا ممکن است که گرگ گرگ بودن خودش را داشته باشد اما کاری به میش نداشته و با این وجود خصلت گرگ بودن خودش را دارد یا فقط نام او گرگ میشود ودیگر خصوصیات گرگی در او نیست؟ 3)روایت چیز دیگری را میتواند متذکر شود که در جامعه توحیدی حضرت‌ مهدی(عج)گرگ و میش جایگاه خود را میابند و میشود که در چنین جامعه ای گرگ و میش در کنار هم از یک ابشخور آب بخورند و یا منظور چیز دیگری است.؟ اگر ممکن است کمی در باره این حدیث واحادیث از این قبیل توضیحی بفرمایید.باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی فضای جامعه توحیدی شد و حقیقت و ملکوت عالم بر عالم ماده ترجیح یافت، روحیه‌ی تجاوز به حقوق افراد به شدت کاهش می‌یابد. و این روایات متذکر این امر است که در جامعه‌ی آرمانی چه اندازه روحیه‌ی تجاوز تقلیل می‌یابد در آن حدّ که به عنوان مثال، گرگ با آن روحیه‌ی تجاوزگری‌اش از تجاوز باز می‌ایستد. موفق باشید

21600
متن پرسش
سلام علیکم استاد: خسته نباشید. می خواستم بدانیم آنچه که ما در سیره و سنت اهل بیت و بزرگان و اولیا دین سراغ داریم سراسر ساده زیستی، سراسر قناعت و دوری از تجمل و اسراف است. حال چگونه و با کدام دلیل و مدرک و حجتی اینچنین در حرم اهل بیت خرج می کنیم از گنبدهای طلا، کاشی های زینتی سرداب ها، خیلی ها سوال دارند که چرا اصلا طلا باشد، یا بهترین سنگها بکار برده شود یا اینگونه زینت باشد، اگر نقره بود یا همان گنبد خضرا نبی بود چه می شد؟ شیعه بزرگانش را با زهد و تقوا و ساده زیستی معرفی می کند حال اینگونه گنبد و بارگاه و.... می سازد چرا؟ یعنی نمی شد جور دیگری در این اماکن مقدس خرج شود؟ استاد اگر دلیل هایی بر این مطلب در روایات وجود دارد برایمان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم چندان موافق این کارها نیستم. می‌ماند که به ما فرموده‌اند شکوه مراکز دینی را حفظ کنید و به همین جهت سقفِ مساجد را بلند می‌گیرند. در راستای شکوه‌دادن به حرم ائمه بعضی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند به این صورت، شکوه آن‌ها را حفظ کنند که ملاحظه می‌کنید. موفق باشید

21502
متن پرسش
با سلام محضر عبدالله طاهرزاده: در سوال 21498 فرمودید شاید هم تذکر فرشته باشد تا با عمق بیشتری دین را دنبال کنید. سوالی که پیش می آید اینست که ملاکی هست که بدانیم تردیدها منشا رحمانی دارند یا شیطانی و اگر فهمیدیم منشا شیطانی دارد باید بی اعتنایی کرد یا به دنبال تحقیق بیشتر رفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک تشخیص خطورات شیطانی از خطورات رحمانی، عبودیت است. چنان‌چه آن خطورات، ما را به عبودیت بیشتر راغب کرد، رحمانی است. موفق باشید

19711

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: نظر شما در مورد آيه 5 سوره ي طه چیست؟! می خواستم بدانم این تحلیل بنده درست است یا نه؟! این آیه معاد جسمانی را مطرح می کند منتها جسمانی بودن به معنی حفظ تعین است و معاد یعنی ظهور جنبه ی وجه الحقی تعین مخلوق که در نتیجه ی مجرد شدن اش ظهور می کند. نهایت قاعده ی معاد جسمانی همان بحث عرفانی فنای در حق در عین حفظ تعین می باشد. البته من نمی فهمم چرا در آیه 55 طه می گوید «فیها نعیدکم» یعنی بازگشت به ارض و این ظاهرا مربوط به جسد ماست.
متن پاسخ

مه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی 5 سوره‌ی طه مربوط به تدبیر اسم رحمان بر عرش است 2- آیه‌ی 55 سوره‌ی طه نظر به مراحل جنینی و مرحله‌ی حیات دنیوی و مرحله‌ی برگشت به قیامت دارد و علامه در المیزان نکات خوبی در این مورد دارند به این معنا که شما در دوره‌ی جنینی بدن خود را از زمین می‌گیرید و سپس با تولد خود به زمین برمی‌گردید و در نهایت جهت رجوع به حق، از زمین خارج می‌شوید. موفق باشید

19441

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی عرض سلام و خسته نباشید و آرزوی قبولی طاعات و عبادات خدمت استاد گرامی: استاد شرمنده می خواستم ببینم شما ملاقات حضوری هم دارید شدیدا نیاز به صحبت کردن حضوری و درخواست کمک از شما دارم. لطفا کمکم کنید به حق این ماه عزیز و مبارک. التماس دعا اگر امکان دارد پاسخ درخواستم را به آدرس ایمیلم بفرستید از لطف شما سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در طول روز فرصتی جهت آن‌که در خدمت رفقا باشم، ندارم. می‌ماند بعد از نماز صبح در مسجد خدیجه‌ی کبری«سلام‌اللّه‌علیها» که در حین قدم‌زدن می‌توانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

19434
متن پرسش
سلام عليكم: آقاي طاهرزاده من قبلا كتاباي شما رو بر اساس سوالي كه در ذهن داشتم مي خوندم، ولي الان يه مدت طولاني هست كه متاسفانه كتابي باز نكردم، در صورتي كه شديدا براي خودم لازم ميدونم (چند بارم برنامه ريختم، باز نخوندم! دارم فرصتها رو از دست ميدم) مي خواستم كمكم كنيد براي برگشتن اون رغبت شديد قبلي چيكار كنم؟ و اينكه به نظرتون براي كمك به اين حال و هوام بهتره با چه كتاب يا كتابهايي شروع كنم؟ با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید بدانید هراندازه تعریف صحیحی از معنای خود داشته باشیم نه‌تنها بهتر زندگی می‌کنیم، بلکه در احساس گسترده‌تری نسبت به خود هستیم. بعد از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را در راستای درک معنای بیشتر از خود، دنبال بفرمایید خوب است. موفق باشید

19294
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوارم جناب آقای طاهرزاده: شما در کتاب خویشتن پنهان صفحه ۶۵ بیان داشتید با تزریق داروی بیهوشی توجه نفس به بدن را از بین می برند مي خواستم بدانم در زمان بیهوشی توجه نفس ناطقه به کجاست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودش برمی‌گردد و با خودش به‌سر می‌برد. موفق باشید                                                                     

17348
متن پرسش
با سلام در جواب نامه 17324 و 17339 شما بزرگوار این چنین فرموده اید: باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اختیار یعنی انجام فعل و ترک آن؛ و این در ذات انسان است. یعنی بنیادِ انسان با اختیار شکل می‌گیرد و عرشی و فرشی‌بودنِ آن در متن اختیار او نهفته است. و این است که به شخصیت انسان شکل می‌دهد. و وجوهی که در اختیار انسان نیست، مثل زن و مردبودن، ربطی به شخصیت او ندارد. موفق باشید عنایت داشته باشید که این جواب سنگین بود و برداشت ها ی مبهمی می توان برداشت حال برای فهم بهتر آن را بر روی یک انسان معیوب مثل دزد یا دروغگو مثال بزنید و شرح کامل این انسان که سرونشت مختارگونه و دزذ دانه ای دارد را از زمانی که از اهدنا صراط مستقیم خارج می شود همراه با چگونگی خارج شدن و با دلیل شرح دهید. تا شاید بتوانم جواب سوالم را پیدا کنم. با تشکر از وقتی که ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانی که مبادرت به دزدی هم می‌کند با فطرت خود می‌فهمد که دزدی یعنی زیرپاگذاردنِ حقوق دیگران و آن یک کار ناپسند است و لذا با اختیار خود می‌تواند بین پیام فطرت و گرایشِ نفس امّاره، یکی را انتخاب کند و از این جهت مسئول عمل خود می‌باشد، زیرا مجبور به هیچ‌کدام از طرفین نبود. موفق با...

17308
متن پرسش
سلام و احترام استاد فاضل و گرامی: همانطور که مستحضرید: وقتی خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفيّاً؛ فَاحبّبْتُ انْ اعْرَفَ، فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِكَىْ اعْرَف» من گنجى مخفى بودم، دوست داشتم كه شناخته شوم، پس خلق كردم تا شناخته شوم. معلوم می‌شود خداوند را باید در مظاهر او شناخت وگرنه شناخت خدا، شناخت مفهومی و ذهنی خواهد بود. 1. آیا خداوند را در مظاهر جلال مانند شیطان و افراد ظالم هم می توان شناخت و مشاهده کرد؟ 2. آیا نور خداوند در مظاهر جلال و بد نیز قابل مشاهده می شود؟ 3. هدف از مشاهده خدا در مظاهر جلال چیست؟ آخه نشان از بدی دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه‌ی عالم از نظر وجودی، مظهرِ انوار حضرت حق تعالی هستند و بدی‌ها و شرّبودن آن‌ها، نسبت به غیر است و ربطی به جنبه‌ی وجودی آن‌ها ندارد. شیطان هم وسیله است تا هرکس که شایسته‌ی اُنسِ با حضرت حق نیست، از درگاه الهی دور شود؛ مظهرِ اسم جلال حق است. یعنی نور حق در صحنه است تا هرکس که شایسته‌ی اُنس نیست، پس‌زده شود. موفق باشید

17202

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت لطفا درباره آقای منیرالدین حسینی و فرهنگستان و اعتقاداتشان توضیحی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا رحمت کند استاد منیرالدین حسینی را که دغدغه ی تمدن سازی خوبی داشتند و فرهنگستان با اشرافی که آیت الله میرباقری در آن دارند یکی از مراکز خوب فرهنگی جهت ایجاد زیرساخت های تمدن اسلامی است. موفق باشید

16002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: لطفا منابعی جهت آشنایی کامل با مسئله هرمونتیک معرفی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد کتاب‌هایی مثل «علم هرمنوتیک» از ریچارد پالمر، ترجمه‌ی آقای حنایی کاشانی و یا کتاب «هرمنوتیکِ مدرن» هست ولی نمی‌دانم آخرین کتاب‌هایی که در این مورد به بازار آمده، کدام است؟ می‌توانید در این مورد از جناب آقای دکتر صافیان از اساتید دانشگاه اصفهان سؤال بفرمایید. موفق باشید

14960
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد بزرگوار: مطلبی که می خواهم با شما در میان بگذارم در واقع یک پیشنهاد برآمده از نقد عملکرد گروه مخلص لب المیزان و از عملکرد حضرتعالی به عنوان راهبر گروه، در این چند سال اخیر است که البته روی گشاده شما دلمایه جسارت ابراز آن است. مایه امتنان است که بنده را به عنوان کوچکترین عضو همکار گروه لب المیزان بخاطر آورید که ما بین سالهای 88 تا 90 افتخار نمونه خوانی برخی از کتابهای شما را قبل از تایید نهایی حضرتعالی داشتم و تحت نظر استادم جناب آقا مرتضی توکلی عزیز خدمتی ناچیز داشتم. آن ایام در ناحیه آماده سازی و نشر وزین مطالب ایفاد شده شما در سالهای گذشته شور و شوقی هم در گروه و افراد متصل به آن و هم در مخاطبان منتظر کتاب احساس می شد که به نظرم یکی از معدات آن شور و اشتیاق، اهتمام خود شما به این امر بود اما به نظر می رسد در این چند سال اخیر آن اهتمام که موتور اصلی حرکت مخلصانه دوستان بود، از تکاپو افتاده و امیدوارم این تحلیل مطابق با واقع نباشد که به نوعی روزمرگی در رسیدگی به پرسش و پاسخهای معمول و مکرر رسیده ایم که وقت ارزشمند شما را بیش از اندازه گرفته و در مقایسه با پدیده مبارک و موثر «کتاب» از تاثیر کمتری برخوردار است و مخاطبان اندیشه های بلندی که شما مروج آن هستید، از فوائد مترتب بر کتاب که منجر به خلوت و تفکر ریشه ای و نفوذ فکری و فرهنگی همه جانبه و راسخ در دلهایشان هست، محروم می مانند و آفت دیگر اینکه با عادت کردن به رفع نیازهای موردی و مقطعی با پرسش و پاسخ، آن حوصله مطالعه همه جانبه موضوعات لابلای کتاب ها و استماع نوارها یا شرکت در جلسات را از دست می دهند و به آن نتیجه مطلوب در فعالیت فرهنگی عرضه شده بارنمی یابند. البته منکر اقتضا و ضرورت حداقلی شیوه پرسش و پاسخ در سابت و برخی فوائد آن نیستم اما این اندازه را هم زیاده ارزیابی می کنم. بنابراین ضمن عذرخواهی از تاکید بر کاستی هایی که به نظر قاصر رسیده، پیشنهاد می کنم از بار زمان بر اموراتی چون رسیدگی به پرسش و پاسخها بکاهید و بر اهتمام به تدوین کتاب بیفزایید. بنده هم به عنوان کوچکترین خادم در کنار دوستان بزرگوار گروه، آماده همکاری هستم. وفقکم الله فی طریق السداد گوشه چشم بــگردان و مـــــــــــقدر گردان ما که هـــــــــستیم در این دایره ی سرگردان؟! دور گـــــــردید و به ما جرات مستی نرسید چه بگـــــــوییم به این ساقی ساغر گردان این دعاییست که رندی به من آموخته است بار مــــــــــــا را نه بیفزا ! نه سبکتر گردان! غنچه ای را که به پژمرده شدن محکومست تا شــــــــــــکوفا نشده بشکن و پرپر گردان من کــجا بیشتر از حق خودم خواسته ام؟ مرگ حـــــــــق است به من حق مرا برگردان! یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم که چه دلسوزانه متذکر نکات اساسی شده‌اید! آری! آن‌چه از طریق کتاب می‌توان ظهور داد، هرگز از طریق سؤال و جواب نمی‌توان ارائه کرد و همین‌طور که به درستی فرموده‌اید این عادت خطرناکی است که افراد بخواهند با پرسش و پاسخ‌ها جواب نیاز عمیق معرفتی خود را بدهند. ولی فراموش نشود که ما در مقطعی قرار داریم که باید فرهنگ‌سازی کنیم و از طریق جواب‌دادن به سؤال‌ها، افقی که افراد در پیش رو دارند را متذکر شویم. از طرفی در آخرین کتابی که تحت عنوان «امام خميني«رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» و سلوک در تقدير توحيدي زمانه» در قسمت آخر کتاب تحت عنوان «انقلاب اسلامی و وظيفه‌ای که در پيش رو داريم» عرایضی برای تفکر درازمدت، خدمت عزیزان شده است با این فکر که إن‌شاءاللّه عزیزانِ طالبِ مسائل عمیق معرفتی بتوانند مدتی تغذیه شوند. و کتابی نیز در تبیین همان مطالب در دست تهیه هست که إن‌شاءاللّه عرضه خواهد شد. این جدای از مباحث قرآنی و شرح نگاه عرفانیِ حضرت امام خمینی است که نیاز امروز جامعه‌ی ما است. موفق باشید        

14638

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فرزانه لطفا بفرمایید برای یک طلبه خدمت به دیگران ثوابش بیشتر است یا مطالعه؟ البته منظورم این است که که به کدام یک باید بیشتر عمل کرذ؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلِ کار طلبه درس خواندن است. هر کار مستحب دیگری که او را از این کار باز دارد و دروس او ملکه ی او نگردد، خدمت به اسلام که بعداً برای او و برای جامعه برکات زیادی دارد، مختل می شود. موفق باشید

13916

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به فرمایشات بلند شما در کتب ارزشمندتون و صحبتای آقای صمدی آملی برخی اوقات احساس می کنم که خداوند رو احساس می کنم البته به این صورت احساس می کنم که ذاتی هست که مجموع صفات کمال رو داره و بهش حب و تمایل و کشش دارم... که البته فعلا این احساس در من ضعیف و گذرا هست... اما در این بین این احساس رو هم می کنم که این صفات کمال رو که عرض کردم واسم به نوعی قابل احساس شده یک جنبه انسانی هم ازین کمالات وجود داره بعبارت دیگه یک نوع کمال مطلق و یک نوع کمال که مقید به کمال انسانی هست که هر دو هم کامل هست رو حس می کنم البته گاهی ... آیا میشه گفت اون کمال مطلق خداست و اون کمال مقید به قید تعلقش به انسان همون واسطه فیض و امام زمان هست که جامع کمالاته!؟ که در این صورت انسان احساس میکنه هر دم با خدا و امام زمان هست و هر لحظه باهاش در تکلم هستند ... به این شکل که تمام افکار صحیحی که به انسان میرسه همون کلام خدا با انسان از طریق امام زمان (عج) هست.. آیا این احساس من درسته و قابل اعتماد هست و یا موضوع طور دیگه ای هست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه احساس خوبی است. با رعایت تقوا آن‌را زنده و پایدار کنید. موفق باشید

13331
متن پرسش
سلام علیکم: راجع به پاسخ سئوال 13313 : استاد در جایی از سئوال بنده حضرت آقا می فرمایند: اين‏ها خيلى خوبند و ابزارهائى هستند براى اينكه انسان بتواند در دنيا از منابع و فرصت‏هائى كه خدا در اين طبيعت قرار داده، به بهترين وجهى استفاده كند. اگر کمی دقت گردد حضرت آقا می فرمایند خدا در این طبیعت اینها را قرار داد، حال چه اشکالی دارد انسانها رفتند و این تکنولوژی را از طبیعت گرفتند، ولی حضرتعالی می فرمایید باید خودآگاهی تاریخی نسبت به غرب پیدا کرد و این جمله رهبری را قید می زنید ولی قانع کننده نیست چونکه واقعا صریح می فرمایند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید این سؤال را برای خود حل کنید که ما با نگاه تعامل با طبیعت، علوم و ابزارها را باید دنبال بکنیم؟ یا با نگاه تجاوز به طبیعت؟ تمام بحث در این موضوع نهفته است، حال با هر واژه و سخنی که باشد. در رابطه با این موضوع بر مبنای آموزه‌های دینی عرایضی در کتاب «مدرنیته و توهّم» شده است. موفق باشید

نمایش چاپی