بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17280

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار بنده حدود 5-6 سالی هست که متاسفانه در تصمیم گیری هایم نسبت به موضوعات نسبتا مهم زندگی و آینده ی پیش رویم دچار تردید می شوم و همیشه با یک اضطراب و پریشانی همراه می شوم که واقعا نمی دانم چیکار کنم، از چندین نفر مشورت می گیرم و به نتیجه نمی رسم و حتی گاهی وقت ها که کار را به استخاره موکول می کنم و کمی آرامش می یابم دوباره استرس و اضطراب همه وجودم را می گیرد و کلافه می شوم. استاد بزرگوار پیشاپیش بابت پاسخگویی تان تشکر می کنم، بی زحمت راهنمایی کنید و خواهش می کنم مرا از دعای خیرتان محروم نکنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابعاد مختلف این موضوع در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مورد بررسی قرار گرفته است، خوب است به آن کتاب که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

17107

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام به استاد ارجمند: آنچه که فکر می کنم در زمینه این معنا که در آخرت می گویند قرآن بخوان و بالا برو به درک لازم نمی رسم یعنی چی؟! می خواستم از حضورتان بپرسم که اساسا رسیدن به عمق این اتفاق همان شهود و علم حضوری است؟ بنظر می رسد از طریق علم حصولی چندان به درک این واقعه نتوان رسید و توضیح آن هم برای اساتید چندان آسان نیست و بنظر حقیر رسیده درک آن با مجاهدت و شهود و علم حضوری ممکن است. همان نکته خدادار شدن. نظر حضرتعالی را داشته باشم ممنون‌ می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حالت که به مؤمنین خطاب می‌شود قرآن بخوانید و بالا روید؛ صورت همان ارتباطی است که در این دنیا با قرآن داشته‌اند که با تدبّر در آن، همواره از محدودیت‌ها برتر و بالاتر می‌رفتند. موفق باشید

17092
متن پرسش
با عرض سلام: بعضی مواقع هست که ما در اثر عبادت و تقوی حال خوب معنوی داریم و خدا را نزدیکتر احساس می کنیم و بعضی مواقع در اثر معاصی دل را از خدا خالی می بینیم حال اگر در همین لحظه مرگ به سراغمان بیاید در چه حالتی خود را در برزخ و قیامت می یابیم؟ آیا کیفیت نفسی که بسته به اعمال ما مرتب در تغیر نوسان است با رسیدن به لحظه مرگ هر چه در آن لحظه است حفظ می شود و یا اینکه همه اعمال و حال و هوای قلبی ما در تمام طول عمرمان برزخیت ما را بوجود می آورد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در برزخ و قیامت با ملکات خود که جمع‌بندیِ شخصیتش می‌باشد، روبه‌روست و از این جهت اهلِ دل سعی می‌کنند همواره در حالت معنوی خود را نگه دارند تا در آخرین قدم‌های حیات خود، با عالی‌ترین ملکات در برزخ و قیامت خود روبه‌رو شوند. موفق باشید

16931
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد وقتی انسان تجارب در آستانه مرگ را چه از خارجی ها و چه از داخلی ها که اخیرا تعدادی از آنها هم منتشر شده می خواند عموما از حال خوش و دیدن تونل نور و..... سخن می گویند این مطلب با بحث سکرات و سختی جان کندن که در روایات ما آمده چگونه قابل جمع است؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در این مورد عرض شد که این گزارش‌ها مربوط به روبه‌روشدن انسان است با حالت مجرد خود و این مربوط به قبل از روبه‌روشدن با ملکین نکیر و منکر است که انسان‌ها در محاسبه‌ای خاص قرار می‌گیرند و نسبت به جهت فطری و شرعی خود ارزیابی می‌شوند. موفق باشید

16143
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی طول عمر و توفیق حضرتعالی: استاد جوانی که سالها علی رغم میل باطنی اش با ضعف نفس مرتکب معصیت بوده اما شوق و اشتیاقش به امام زمان علیه السلام را از دست نداده و حالا توبه کرده آیا می تواند دلش را خوش کند که آقا او را بخشیده و از او متنفر نیست؟ این جوان تایب با چه استدلالی می تواند شیطان و نفسش را جواب دهد که با توبه می تواند آن رابطه صمیمی و گرم و پروازهای بلند با امام زمان علیه السلام را از سر بگیرد؟ آیا واقعا آقا این جوان تایب را پدرانه می پذیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ»؛ حسنات، سيئات و آثار آن‏ها را از بين مى ‏برند. بسيارى از نقص‏ ها و كوتاهى‏ هاى انسان از ميان مى‏ رود و به شخصيتى بزرگ تبديل مى‏ شود تا آن‏جايى كه مفتخر به وعده‏ اى مى‏ شود كه قرآن در رابطه با آن مى‏ فرمايد: «إلّا مَن‏ تَابَ‏ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا»؛ مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بدى ‏هايشان را به نيكى‏ ها تبديل مى‏ كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است. در رابطه با پذيرفتن سيره‏ ى بهترين مخلوقات، نه‏ تنها بسيارى از گناهان مى‏ ريزد بلكه آن گناهان تبديل به حسنه مى‏ شود. يا پیامبر (ص) در اين رابطه مى‏ فرمايند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ‏ لَا ذَنْبَ‏ لَه» توبه‏ كننده از گناه مثل آن است كه گناهى براى او نيست. موفق باشید

15963

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. برای تقویت عزم و اراده و داشتن ارده قوی چه باید کرد؟ چون ما هر چه آسیب و عقب ماندگی داریم از نداشتن عزم قوی است. اینکه در موقع گناه کردن نمی‌توانیم بر خود غلبه کنیم یا برای نماز شب بلند می شویم و باز می خوابیم یا اصلا بلند نمی شویم یا از این هم بدتر نماز صبح قضا می شود و.... همه بدلیل نداشتن اراه قوی است. چه باید کرد تا بتوان اراده قوی داشت و بر نفس خود غلبه کرد؟ ۲)دعا یا اذکار یا نماز خاصی برای تقویت عزم و اراده توصیه بفرمایید لطفا کمی شرح دهید.باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتوانید راهی به سوی خود بگشایید. موفق باشید

14679

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليکم: قيامت کبری و قيامت صغری چيست کدام زودتر اتفاق مي افتد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قیامت صغری همان عالم برزخ است که مسلّم قبل از قیامت کبری و عالم ابدی است. موفق باشید

14491
متن پرسش
سلام عليکم: آيه 46 سوره سبا قسمت اول و قسمت دوم «مثنی و فردی» منظور باطنی چيست؟ آيه 78 و 79 سوره ص «يوم الدين» و «يوم يبعثون» چه فرقی دارد؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی 46 سوره‌ی سبأ می‌فرماید: در راستای حرکت توحیدی اگر بتوانید با داشتن همراه، سلوک خود را ادامه دهید ولی اگر نشد، تنهایی این کار را بکنید 2- در «یوم الدین» نظر به اصل قیامت دارد و در «یوم یبعثون» نظر به زمانی دارد که انسان‌ها آماده‌ی حساب می‌شوند. موفق باشید

9362

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم طاعات و عبادات شما مورد قبول درگاه حق تعالی باشد. لطفا دستور فرمایید نسخه MP3 صوت تفسیر سوره قدر را در فایل ماه مبارک رمضان قرار دهند . با تشکر
متن پاسخ
مسئول محترم سایت
8442
متن پرسش
سلام علیکم ...عالم همه در تجلی است ونور حضور در همه جا پرتو افکنی می کند.ما تازمانی که به عبادات فردی خود وبه حالات روحانی خود توجه داریم نمی توانیم طلب حضور نور قدس را در کل عالم طلب کنیم وقتی به فسادهای جهان فکر می کنیم ونظاره گر مشکلات می شویم امید از قلب ها بیرون می رود ...جناب استاد انقلاب کبیر حضرت روح الله هدیه ای بود برای امید بخشیدن به دل های مردمان جهان برای رسیدن به نور و رهایی از ظلمت کفرومطمئنا ایت الله خامنه ای نیز همان راه ومسیر راه می روند وبه قول حضرتعالی تفصیل حضرت امام می باشند...در روایت داریم که اگر انسان کامل نبودند جهان کن فیکون می شد .بنابراین امام زمان یا بقیه الله کسی که به نور الله زنده است لحظه ای از یاد انسانهایی که رجوع به حضرت الله دارند نمی باشد ...اتحاد است دیگر!و ما اعتقاد داریم که حضرت امام خمینی با اتحاد کاملی که با آن مقام روحانی پیدا کرده بودند توانستند تجلی گر آن عالم قدس در حد خود بوده باشند ولی مطلبی که در این جا مطرح می شود اینکه آیا در این زمان فقط انقلاب اسلامی ایران می باشد که منادی آن عالم یعنی عالم حضرت مهدی خواهند بودیعنی اینکه امام کشور ایران را کشور اسلام می دانند را ما باید یک اصل در عالم تلقی کنیم یا غیر از این است ؟از کجا معلوم که در آینده در گوشه ای از جهان دوباره یک انقلابی بزرگتر از انقلاب امام خمینی اتفاق نیفتد ؟البته با شواهد موجود در جهان جایی از جهان در حال حاضر نیست که توان ظهور آن نور را داشته باشد ولی این هم موضوعی است .استاد یک مشکل دیگری که برای ما مذهبی ها پیش میاد اینکه در این سیر وسلوک عرفانی که همه اش در درون اتفاق می افتد بعد از مدتی می گوییم که برای چه ؟و یک نیست انگاری که شاید این هم نعمتی از طرف خدا بوده باشد برایمان پیش می آید با آمدن این حس وحال چه کنیم ؟استاد این دل نپخته ونرسیده امان به کدامین راه بسپاریم؟ خدا برای چه شیطان را آفرید؟برای تعالی؟استاد بعضی وقت ها در خواب هایمان یک بشارت هایی به ما ها می دهند این را چگونه ارزیابی کنیم ؟مثلا دائم در حال پروازیم در آسمان ها !استاد نظر دکنر داوری در مورد جریان دکتر احمدی نژاد چیست ؟چرا شما با تفکر امثال آقای هاشمی مخالفید؟آخرش ایشون از انقلابیون است .از پراکندگی سوالات ببخشید.ما شاگرد خوبی نیستیم .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- امیدواریم در گوشه‌ی دیگر جهان نیز بانکی از توحید به گوش برسد و موجب تقویت نظام اسلامی در مقابل نظام استکباری باشد 2- سلوک عرفانی درونی است ولی اولاً: ما را از انجام اعمال خلاف کنترل می‌کند. ثانیاً: شخصیت ما را آماده می‌نماید که هرجا زمینه‌ی عمل به حق بود در میدان باشیم 3- جناب آقای دکتر داوری سعی دارند طوری موضع نگیرند که تقابلی با جریان های دیگر پیش آید 4- این حرف‌ها چیست پای ما می‌گذارید؟! ملاک دوستی و دشمنی ما نسبت به اشخاص در نسبت آن‌ها با اهداف انقلاب معنا پیدا می‌کند و جای هر کس را در رابطه با انقلاب تعیین می کنیم.موفق باشید
8162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام نظرتان راجع به آثار خانم عرفان نظر آهاری چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چیزی نیست. موفق باشید
6160
متن پرسش
سلام علیکم بنده صوت معرفت نفس را گوش کردم (همان ده یازده جلسه را)احساس میکنم مباحث باید خیلی مبسوط تر باشدومن از آن بی خبرم..یعنی چه صوت ویا کتاب دیگری را پیشنهاد می فرمایید برای عمق واحاطه بیشتر در بحث معرفت نفس از آنجا که فرمودید فقه اکبر است پس باید وقت زیادی برایش صرف کنیم تاان شاالله برایمان ملکه شود . التماس دعا .وفقکم الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از ده نکته در معرفت نفس، خوب است برهان صدیقین با شرح آن کار شود و سپس مباحث معاد را با شرح آن دنبال بفرمایید تا خویشتن پنهان را مطالعه کنیدکه إن‌شاءاللّه با لایه‌های عمیق‌تر نفس مرتبط می‌شوید. موفق باشید
2737
متن پرسش
سلام استاد عزیز نظر شما چیست؟ آیا می توان با تحصیل در این علم از آن برای بسط تفکر دینی استفاده نمود یا آنکه آنرا علمی غربی می دانید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: امروزه یکی از راه های رساندن پیام اتقلاب از همین طریق است. به شرطی که روح و هدف اصلی انفلاب مد نظر باشد. موفق باشید
2634

حفظ قرآنبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد بنده انشاء الله میخواهم شروع به حفظ قرآن کنم. می خواستم ترجمه ای از قرآن را که نزدیک به ترجمه و تفسیر های شما از آیات قرآن می باشد را به بنده معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده کتاب آقای پورسیف را تحت عنوان «خلاصه‌ای از تفسیر المیزان و نمونه» معرفی می‌کنم. موفق باشید
1812

توسلبازدید:

متن پرسش
با سلام. استاد گرانمایه سوال من این است که در روایات داریم هنگامی که ابراهیم علیه السلام را در آتش گذاردند جبرئیل بر ایشان نازل شد و پرسید خوواسته ای داری وابراهیم(ع) فرمود از تو نه. استاد ما در روایات داریم که برای خواسته هامان توسل به ائمه کنیم و ایشان راشفیع قرار دهیم اگر این درست است چرا ابراهیمنبی خواسته اش را به جبرئیل نگفت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام نظر به واسطه‌ها به عنوان وسایلی مستقل شرط توحید نیست، ولی اگر خداوند واسطه‌هایی را جهت امور ما قرار داده نه‌تنها باید از آن‌ها استفاده کرد، بلکه واجب است از آن استفاده نماییم همان‌طور که به تعبیر حضرت علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه»؛ برای حضرت یوسف«علیه‌السلام» واجب بود که به آن زندانی که آزاد می‌شود بفرماید به پادشاه متذکر شود که او بدون دلیل زندانی شده است. شاید حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» در آن مرحله که به قلب خود رجوع می‌کردند یک نحوه استقلال در توسل به جناب جبرائیل«علیه‌السلام» را در خود احساس می‌کردند و قلب خود را از آن حالت منصرف نمودند و متوجه خدا کردند ولی خداوند در قرآن می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی‏ سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»(سوره‌ی مائده، آیه‌ی 35) جهت رسیدن به مقام قرب الهی وسیله‌ی مناسب را پیدا کنید. و در روایت داریم که آن وسیله‌ی مناسب ائمه«علیهم‌السلام» هستند. موفق باشید
1319

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خداوندمتعال سلام علیکم بنده لیسانسم رادررشته فلسفه وحکمت اسلامی گرفتم چندی مرددبین انتخاب رشته وادامه تحصیل بودموبالاخره تصمیم گرفتم پادراین عرصه پرخطربگذارم غافل ازاینکه دردانشگاههای مافلسفه اسلامی خوب تدریس نمی شود.واحدهای زیاد ،مقالاتی که به دانشجوداده میشودودرسهای فشرده ومتداومی که بدون توجه به ظرفیت دانشجو داده میشود.الغرض شماخودازاین وضعیت اطلاع دارید.فقط سوال من راهنمایی شمادرموردموضوع پایان نامه اینجانب می باشد باتوجه به اینکه علاقه مندبه فلسفه اخلاق وفلسفه دین هستم دنبال یک موضوعی دراین راستامیگردم درسلسله بحث شماپیرامون کتاب چگونه فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود شرکت داشته وازاین کلاس بهره هابردم ازجمله جاهایی که به نقدتفکرغرب درنگرش به دین وکارکردهای آن ولی الان حواستم موضوع پایان نامه هم دراین راستا قراربگیرد منتها بین کدام فیلسوفان مرددم درذهن خودم:کارکردهای اجتماعی دین درمنظرعلامه طباطبایی هست منتها نمیدانم باکدام فیلسوف وازچه نقطه نظری مقایسه کنم.،وآیاانتخاب علامه به جاهست.؟درموردزبان دین هم اطلاعات کمی دارم لطفامراازراهنماییهاونقطه نظرات خودبهره مندسازید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام کار خوبی است اگر بتوانید نگاه دین را در امر اخلاق با نگاه امثال کانت یا اسپنسر مقایسه کنید. در یک کلمه باید متوجه بود زبان دین زبانی است که نظر به دو واقعیت مهم دارد: یکی این‌که ما عبد هستیم و دیگر این‌که خداوند ربّ است و واقعیت هرچیز در راستای این دو موضوع معنی پیدا می‌کند و در هیچ نظرگاهی نباید از این دو نکته غفلت شود. موفق باشید
1293

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنام خدا سلام وخدا قوت خدمت استاد گرامی قبلا هم سوال کرده بودم اما پاسخش را پبدا نتکردم از عزیزان دخواست میشه که سوالات را دسته بندی کنند بنده دانشجوی سال آخرعمران هستم وازمن ازشد هم نزدیک است علاقه زیادی به حوزه ی علوم انسانی دار م مخصوصا در باره انقلاب اسلامی و جامعه ی مهدوی وهم چنین چون نیاز وتکلیف کشور را در خود احساس میکنم در زمینه تولید علم دینی، مانده ام چکار کنم آیا در ارشد به یکی ازگرایشهای جامعه شناسی وعلوم سیاسی ودر کنار آن دروس حوزه بروم یا حوزه وفلسفه و... .هرچی فکر میکنم ئبه مزیتهها ومشکلات ومسیرپیشرو ، اما باز هم مانده ام . خانواده ام معمولی وشاید باحوزه مخالفت کنند. بنظر شما آیا برای تولید علم وپاسخ دادن به مشکبلات ریشه ای با توجه به علاقه وتکلیف چکار کنم جامعه شناسی بهتر یا علوم سیاسی و یا حوزه باتوجه به شرایط. خداوند متعال خیرتان دهد باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام همه‌ی مواردی که مطرح فرموده‌اید خوب است، به وضع روحی و شرایط بیرونی خودتان بستگی دارد. اگر مبنای شما آن باشد که در ذیل شخصیت امام«رضوان‌الله‌علیه» حرکت کنید و سعی بفرمایید با آموختن زبان عربی در حدّ ضرورت و فهم اندیشه‌ی عرفانی حضرت امام جلو بروید در هر کدام از رشته‌های مذکور که وارد شوید إن‌شاءالله موفق می‌شوید، در هرحال از تفکر فلسفی – جهت تولید علم دینی – غافل نباشید. موفق باشید
24929
متن پرسش
سلام: استاد، فکر کردم که نظری به سخنان آقای مهدی نصیری در رابطه با تأیید دکتر فردید و نفیِ حکمت صدرایی بیندازید و نظر خود را بفرمایید. سخنان امروز مهدی نصیری در مراسم رونمایی از مستند «تئوریسین خشونت» : بسم الله الرحمن الرحیم. از سازمان اوج و کارگردان جناب آقای کوقان و تهیه کننده جناب آقای مطهر بابت ساخت این فیلم تشکر می کنم. این کمترین ادای دینی است که جمهوری اسلامی نسبت به مرحوم فردید باید می کرده. بالاخره این باید جایی ثبت می شد که پس از پیروزی انقلاب، جریانی که مدعی جامعه باز و تساهل و مدارا بوده با یک استاد و معلم و متفکر و حکیم و انقلابی و پیرمرد و مسن ـ که نه در پی ریاست و مقامی بود و نه اهل کار سیاسی ـ به گونه ای برخورد و جوسازی کرد که کمتر کسی جرات تفوه به اندیشه ها و گرایش به ایده ها و افکار او را داشته باشد. . نه فردید به دنبال ایجاد فردیدیسم بود و نه هیچ یک از شاگردان و علاقه مندان به او دنبال چنین چیزی هستند. ایسم و مکتب سازی اختصاص به خدا و پیغمبر و امام معصوم دارد و شیعه هیچ شخصیت و اندیشمند غیر معصومی را مطلق و غیر قابل نقد نمی داند و اصل اجتهاد در شیعه معنایی جز این ندارد. تمام حرف این است که می گوییم ـ به خصوص به نسل جوان ـ که فردید مانند تعدادی دیگر از متفکران حرفهایی برای خواندن و تامل کردن دارد. افراد و متفکران زیادی در قبل و پس از انقلاب جذب حرفها و اندیشه های فردید شدند و آن را جدی گرفتند و براساس آنها منشا آثار شدند که از جمله آنها شهید سید مرتضی آوینی بود. کتاب غرب زدگی جلال آل احمد نمی از نم اندیشه های فردید بود. حتی کسانی که بعدا با اندیشه فردید زاویه پیدا کردند تمام شهرتشان را از آثاری گرفتند که تحت تاثیر فردید نوشته بودند. مرحوم دکتر شایگان با آسیا در برابر غرب، شایگان شد و نه با زیر آسمان های جهان. برخی می گویند اندیشه فردید منجر به انفعال می شود. بهترین دلیل رد این حرف این است که اگر چنین بود باید مخالفان لیبرال فردید که با انقلاب اسلامی میانه ای نداشتند، بیش از همه از اندیشه های فردید استقبال می کردند ولی می دانیم که آنها دشمن اصلی فردید بودند. از اندیشه فردید نه انفعال و کنش گریزی بیرون می آید و نه برخورد سطحی و سیاست زده با تمدن غرب و مدرنیته. اندیشه فردید از آن جهت برای بنده اهمیت دارد که می تواند خلا و فتور و سستی غرب شناسی در جمهوری اسلامی را جبران کند و ما را از گفتمان سطحی نقد صرفا اخلاقی و برخی از وجوه فرهنگی مدرنیته به نگاه ماهیت کاو و پرسش از ذات عمیقا خودبنیاد و نیست انگار مدرنیته رهنمون کند. یکی از مهمترین عناصر اندیشه فردید طرح مساله تفکر آماده گر و اصل مهم انتظار است که شهید آوینی هم از این عنصر قویا الهام گرفته است و می گوید فصل الخطاب و خاتمه دهنده وضع موجود عالم انسان کامل و حجت معصوم خداوند علیه السلام است. به نظرم این اندیشه ای بسیار راهگشا برای جمهوری اسلامی می تواند باشد که از یک طرف مدعی تحقق اتوپیا فراتر از توان و ظرفیت یک حکومت و حاکمیت غیر معصوم و تحت فشار دنیای مدرن نشود و از طرف دیگر در حد توان خود به زمینه سازی و آماده سازی ذهنها و جانها برای ظهور موعود همه ادیان و منجی انسان کمک کند. والسلام علیکم.
متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز عجیبی که در آقای نصیری به چشم می‌خورد آن است که از یک طرف نظر به دکتر فردید به عنوان فیلسوفی که نسبت به فلسفه‌ی غرب آگاهی لازم را دارد؛ نگاهش مثبت است. ولی در نظر به فلسفه‌ی صدرایی که حتی خود آقای فردید معتقد است نگاهی است پس‌فردایی، و بر خود عهد می‌کند که آن را بازخوانی کند؛ بی‌توجه و بی‌التفات است. در حالی‌که اگر متوجه‌ی مواجهه‌ی تاریخی جناب صدرا با مستشرقینی شویم که در آن زمان به اصفهان می‌آمدند و دائم دکارت دکارت می‌کردند و فلسفه‌ی دکارت را به عنوان تاریخِ جدید غرب به رُخ می‌کشیدند؛ تأمل کنیم متوجه می‌شویم جناب صدرالمتألهین فلسفه‌ی حکمت متعالیه و اصالت وجود را در مواجهه در آن زمان و زمانه و آن تاریخی که گشوده شده است، به میان آورد تا با اصالت وجود، خطرِ دوگانگیِ سوبژه و اُبژه در جمله‌ی «من فکر می‌کنم پس هستم» را نه‌تنها متذکر بلکه راهِ عبور آن را به میان آورد و «وجود» آن‌چنان مدّ نظر قرار بگیرد که حتی فاعلِ شناسا در آغوش تجلیّات و نفحات وجود باشد و موضوعِ در دستی به مشکلِ فرا دستی تبدیل نشود و بشر از ایده‌آلیسمی که بعد از کانت با هگل به اوج خود رسید را زودتر از دغدغه‌ی هایدگر متوجه شود. و البته این بدین معنا نیست که بنده نگاه هایدگر به وجود را با نگاهِ صدرا به وجود منطبق بدانم، ولی سختْ معتقدم اگر بعد از سفر به سوی فلسفه‌ی غرب به‌خصوص بعد از کانت و هگل، به هایدگر و گادامر، به حکمت صدراییِ خود برگردیم متوجه‌ی استعدادهایی خواهیم شد که به‌خوبی ما را در این تاریخ تغذیه می‌کند و تفکری که سختْ برای این زمانه بدان نیاز داریم را به ما عطا می‌نماید. مشکل آقای نصیری در بدفهمیدنِ حکمت صدرایی است. موفق باشید    

22006
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت جنابعالی: نظر جنابعالی در مورد این مطلب را بفرمایید: نفحات الانس جامی: از شیخ مؤیّد الدّین جَندی سؤال کردندکه: «خدمت شیخ صدر الـدّین در شـأن خـدمت مولـوی چـه مـی گفـت؟» گفت: «واللّه! روزی با خواص یاران مثل شمس الدّین ایکی و فخرالدّین عراقی و شرف الـدّین موصـلی و شـیخ سعید فرغانی و غيرهم نشسته بودند. سخن از سيرت و سریرت مولانا بيرون آمد. حضرت شیخ فرمود: اگر بایزیـد و جنید در این عهد بودندی، غاشیۀ این مرد مردانـه برگرفتنـدی و منـت بـر جـان خـود نهادنـدی. خوانسـالار فقـرمحمدی او است. ما به طفیل وی ذوق می کنیم.» همۀ اصحاب انصاف دادنـد و آفـرین کردنـد. بعـد از آن شـیخ مُوّید گفت: «من نیز از جملۀ نیازمندان آن سلطانم.» و این بیت را بخواند: َٔکْنــــــــــی وَلا أتَــــــــــرَدَّدُ ُٔلوُهَــــــــةِ صُــــــــورَةٌ هِــــــــــیَ أنــــــــــتَ ا لَــــــــوْکــــــــانَ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌ دانم مسأله‌ی شما در این موضوع از چه جهت است. زیرا که عارف سالک حقیقی جایگاه عارف سالک حقیقی را می‌شناسد و بدین لحاظ جناب صدرالدین قونوی متذکّر جایگاه مولانا می‌گردد و در محفلی در قونیه عکس این صحنه نیز اتفاق افتاد به آن معنا که جناب مولانا اکرامی تامّ از جناب صدرالدین نمود. بالاخره «المومن مرآة المومن». موفق باشید

21972
متن پرسش
سلام: وقتی شما می شنوید یا متوجه می شوید کسی بد شما را می خواهد یا علیه شما دسیسه ای می کند و در حالی که شما دسترسی به چیزی دارید که می توانید شرش را رفع کنید و یا این که مقابله به مثل یا بیشتر برایش مشکل درست کنید کدام گزینه را انجام خواهید داد؟ آیا جواب طبیعی و بزرگوارانه این نیست که بگویید شرش را رفع می کنم و ممکن است هم بگویید خدا هم من و هم ایشان را هدایت کند. بر اساس فرض صحت چنین سوال و جوابی، این عبارت دعای کمیل: «اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ كادَنى فَكِدْهُ» چرا در اینجا حضرت امیرالمومنین علیه السلام با دسترسیشان به اسم جامع الله از داشته ی شان چنین استفاده ای می کنند؟ البته شاید در بخشی از جوابتان چنین مضمونی باشد که ایشان چون خیر مطلق هستند کسی که سوء ایشان را می خواهد یا مورد دسیسه ای می کند طیبی در وجودش نیست که رحمتی از اسم جامع الله شاملش شود یا مصداق رحمت برای فرد کاملا خبیث همین خواسته حضرت علیه السلام است. در این صورت اولا این دعایی است که حضرتشان به کمیل یاد داده بودند دعای مخصوص معصومین نبوده است آیا کمیل هم به مقام جامع اسم الله رسیده بود؟ ثانیا، در این صورت، برای امثال بنده تکلیف خواندن این فراز دعا جه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به اشارات تاریخی که آن فراز از دعا بدان نظر دارد، توجه کنیم که حضرت به جناب کمیل یاد داداه‌اند که از خدا بخواهند آن شخص و شخصیتی که مانع رسالت تاریخیِ او می‌شود و یا نقشه‌ها و مکرهایی را شکل می‌دهد که مانع به‌ثمررسیدنِ اهداف الهی اوست را از میان بردارد. مثل همان نحوه نیایشی که رزمندگان ما در شب‌های حمله از طریق دعای کمیل از حضرت معبود تقاضا می‌کردند. موفق باشید

20943

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: با وجود اینکه مدتی است جدی روی معرفت نفس کار می کنم و سعی کردم توجهم به این موضوع اساسی باشه نمی دونم چرا یه سری گره هایی تو امور زندگیم پیش میاد. مگر نه اینکه خدا خودش کفیل امور ما هست و وعده داده که روزی با خودش هست. البته تلاش ما سر جاش هست. ولی من انتظار گشایش دارم. اتفاقا مشاهده میشه تمام برنامه ریزیها به هم می ریزه. این انسان رو نگران می کنه که آیا من در راه درستی رفتم؟ این تزلزل و وحشتی که ناگهان برای انسان پیش میاد رو چه طور مدیریت کنم؟ چه بسا کسانی که رو غیر حساب باز کردن در کوتاه مدت جواب سریع تر گرفتند. فکر من این بوده که خدا بهترین پناهگاه هست. آیا این خوش خیالی من بوده؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بخواهند متذکر شوید که در کنار مباحث معرفتی، با عقل معاش به امور زندگی نیز بپردازید، تا یک بُعدی نشوید. موفق باشید

20078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید منظور از زمان و حضور تاریخی در عصر و زمان حاضر چیست!؟ که امامان معصوم زمان و حضور خاص خودشان را داشتند زمان و حضور من چیست تکلیف و کار و راه و چاره زمان من چیست؟ ممنون‌
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است به جهت حساسیت موضوع به اولین شرح صوتی کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» رجوع فرمایید. موفق باشید

20072
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم: با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: بنده ی حقیر اول راه هستم و چند روزی می شود با گروه المیزان آشنا شدم، طبق سیر مطالعاتی که در سایت المیزان لطف کردند در اختیار عموم قرار دادند، آیا ابتدا یک کتاب را مطالعه بکنم، بعد سراغ کتاب دیگری بروم؟ یا اینکه از هر کتابی یه مقدار طبق مباحث جلو بروم؟ ضمن اینکه برای بنده فعلا شرایط مباحثه با شخص دیگری مهیا نیست. سوال دوم: آیا در کنار این سیر مطالعاتی می توانم از کتب دیگری مثل کتاب های شهید مطهری و... استفاده کنم یا اینکه فعلا سیر مطالعاتی کفابت می کند؟ سوال سوم: همان طور که از آیات و روایات بر می آید و همچنین طبق مباحث انسان شناسی شما که بنده توفیق مطالعه برخی کتب را داشتم، معرفت نفس بنیادی ترین معارف است که باید سرلوحه ی تمامی معارف قرار گیرد، سوال اینجاست که در سیر مطالعاتی پیشنهادی در سایت، کتب مربوط به معرفت نفس خیلی کم رنگ است، آیا دلیل خاصی دارد؟ سوال چهارم: در سیر مطالعاتی گاهی کتاب ها در مباحث مختلف تکرار می شوند، بالفرض کتاب «دعای ندبه، زندگی در فردایی نورانی» ذبل دو مبحث شناخت اهل بیت (ع) و امامت و مباحث مهدویت و انتظار قرار گرفته است، بنده باید در هر دو مبحث کتاب مذکور را مطالعه کنم؟ پیشاپیش از راهنمایی شما کمال تشکر را دارم. برای بنده ی حقیر که در اول راه هستم دعا بفرمایبد. لطف می کنید، بنده را در ابتدای راه نصیحتی بفرمایید. از خداوند منان برای شما و فعالان این گروه، توفیق روز افزون را خواستارم. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید سعی شود یک کتاب تا انتها خوانده شود و پیام آن به جان شنیده شود و سپس به کتاب دیگری رجوع شود 2- بعد از مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کتاب‌های ارزشمند دانشمندی بزرگ همچون شهید مطهری، بیشتر قابل استفاده خواهد بود 3- مباحث «خویشتن پنهان» و «معاد» نیز در راستای معرفت نفس است 4- به نظر می‌آید اکثر تکرارها برای حضور بیشتر مخاطب باشد تا خود شما دریافت حضوری بهتری از موضوع پیدا کنید 5- با حوصله و پشتکار جلو بروید. موفق باشید

19069
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما استاد بزرگوار: تعدادی سوال داشتم که برایتان می نویسم: 1. ولایت مقدم است یا عدالت؟ یا اصلا طرح این سوال بدین گونه اشتباه است؟ 2. اگر فرض کنیم حکومتی تشکیل شود که عدالت را به معنای عمومی آن به مرحله ی اجرا در آورد یعنی هم فضای رشد رای افراد و ادیان مختلف ایجاد کند، کشور از نظر معنوی و مادی رشد کند ولی در راس آن فقیه جامع الشرایط طبق اعتقاد تشیع نباشد، آیا این حکومت مورد تایید حضرات معصومین(ع) هست یا باید بر علیه آن قیام کرد؟ و آیا اصلا چنین حکومتی متصور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مقابل ولایت الهی استکبار قرار دارد که گرفتار نفس امّاره است و مسلّم هیچ حقی را برای هیچ‌کس قائل نخواهد بود و از این جهت مقابل با ولایت، بی‌عدالتی را به همراه می‌آورد 2- انسان در آینه‌ی راهنمایِ ولیّ الهی راهِ زندگی را گم نمی‌کند. بنا نیست بر هر حکومتی به جهت آن‌که مورد تأیید امام معصوم نیست، قیام شود. ولی در جامعه‌ای که اکثر افراد آن شیعه هستند، این حقِ افراد آن جامعه است که حاکم آن جامعه، فقیهِ آگاه به احکام الهی باشد. موفق باشید

17126
متن پرسش
سلام: استاد طاهرزاده حضرتعالی پاسخ این پرسش را چه می دهید: علی رغم مطالعه بسیار در باب رزق و روزی (از جمله کتاب رزق شما)، هنوز این مبحث برایم حل نشده است، از طرفی می گویند رزق بستگی به تلاش فرد دارد از طرف دیگر می گویند: الرزق یسعی الی من لا یطلبه و می گویند: هر چه رزقت باشد به تو خواهد رسید و آنچه نباشد حتی با حرص ورزیدن هم به آن نمی رسی. و از طرفی در باب قضا و قدر روایت شنیده ام که ایمان بنده کامل نیست مگر آن که بداند آن چیزی که به او نرسیده، قرار نبوده برسد و الی آخر. از زندگی خودم یک مثال بزنم: مثلا بنده گاهی دنبال چیزی که مایل هستم نمی روم زیرا با خود می گویم اگر این چیز که خواهان آنم رزقم باشد، پس به من می رسد و اگر نرسید معلوم می شود که رزق من نبوده است. اما بعد که آن چیز از دسترس من خارج می شود، با خود می گویم کاش دنبالش می رفتم و چرا از دستش دادم. این گونه امور خاطر بنده را پریشان کرده است. توضیح کاملی بفرمائید تا مشکلم هم از لحاظ فکری و نظری و هم به لحاظ علمی حل شود و تکلیفم معلوم شود و حقیقت امر را برایم آشکار کنید تا برای همیشه صواب را از خطا خود تشخیص دهم و به بیراهه ای قدم نگذارم. ان شاءالله و بعونه
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: رزقِ مقسوم یعنی رزقی که در رابطه با مخلوقیتِ مخلوق از طرف حضرت حق اراده شده است؛ مسلّم به مخلوق می‌رسد. می‌ماند که اگر موجود مختاری مثل انسان درست عمل نکند، مثل بداخلاقی و یا ترک صله‌ی رحم، مسیر رسیدن رزق مقسوم را تنگ می‌کند. و وَجهِ دیگر از رزق که رزقِ مقسوم نیست، ممکن است به انسان برسد جهت امتحان انسان، و ممکن است که اراده‌ی خداوند در جهت دیگری برای امتحان چنین افرادی باشد. در این رابطه حضرت حق می‌فرماید: «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ» آنها كه كافر شدند، (و راه طغيان پيش گرفتند،) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مى‏ دهيم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى‏ دهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها، عذاب خواركننده‏اى(آماده شده) است! (178)/آل‌عمران). موفق باشید

نمایش چاپی