باسمه تعالی: سلام علیکم: ابعاد مختلف این موضوع در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مورد بررسی قرار گرفته است، خوب است به آن کتاب که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حالت که به مؤمنین خطاب میشود قرآن بخوانید و بالا روید؛ صورت همان ارتباطی است که در این دنیا با قرآن داشتهاند که با تدبّر در آن، همواره از محدودیتها برتر و بالاتر میرفتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در برزخ و قیامت با ملکات خود که جمعبندیِ شخصیتش میباشد، روبهروست و از این جهت اهلِ دل سعی میکنند همواره در حالت معنوی خود را نگه دارند تا در آخرین قدمهای حیات خود، با عالیترین ملکات در برزخ و قیامت خود روبهرو شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در این مورد عرض شد که این گزارشها مربوط به روبهروشدن انسان است با حالت مجرد خود و این مربوط به قبل از روبهروشدن با ملکین نکیر و منکر است که انسانها در محاسبهای خاص قرار میگیرند و نسبت به جهت فطری و شرعی خود ارزیابی میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ»؛ حسنات، سيئات و آثار آنها را از بين مى برند. بسيارى از نقص ها و كوتاهى هاى انسان از ميان مى رود و به شخصيتى بزرگ تبديل مى شود تا آنجايى كه مفتخر به وعده اى مى شود كه قرآن در رابطه با آن مى فرمايد: «إلّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا»؛ مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بدى هايشان را به نيكى ها تبديل مى كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است. در رابطه با پذيرفتن سيره ى بهترين مخلوقات، نه تنها بسيارى از گناهان مى ريزد بلكه آن گناهان تبديل به حسنه مى شود. يا پیامبر (ص) در اين رابطه مى فرمايند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه» توبه كننده از گناه مثل آن است كه گناهى براى او نيست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با مطالعهی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتوانید راهی به سوی خود بگشایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قیامت صغری همان عالم برزخ است که مسلّم قبل از قیامت کبری و عالم ابدی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیهی 46 سورهی سبأ میفرماید: در راستای حرکت توحیدی اگر بتوانید با داشتن همراه، سلوک خود را ادامه دهید ولی اگر نشد، تنهایی این کار را بکنید 2- در «یوم الدین» نظر به اصل قیامت دارد و در «یوم یبعثون» نظر به زمانی دارد که انسانها آمادهی حساب میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز عجیبی که در آقای نصیری به چشم میخورد آن است که از یک طرف نظر به دکتر فردید به عنوان فیلسوفی که نسبت به فلسفهی غرب آگاهی لازم را دارد؛ نگاهش مثبت است. ولی در نظر به فلسفهی صدرایی که حتی خود آقای فردید معتقد است نگاهی است پسفردایی، و بر خود عهد میکند که آن را بازخوانی کند؛ بیتوجه و بیالتفات است. در حالیکه اگر متوجهی مواجههی تاریخی جناب صدرا با مستشرقینی شویم که در آن زمان به اصفهان میآمدند و دائم دکارت دکارت میکردند و فلسفهی دکارت را به عنوان تاریخِ جدید غرب به رُخ میکشیدند؛ تأمل کنیم متوجه میشویم جناب صدرالمتألهین فلسفهی حکمت متعالیه و اصالت وجود را در مواجهه در آن زمان و زمانه و آن تاریخی که گشوده شده است، به میان آورد تا با اصالت وجود، خطرِ دوگانگیِ سوبژه و اُبژه در جملهی «من فکر میکنم پس هستم» را نهتنها متذکر بلکه راهِ عبور آن را به میان آورد و «وجود» آنچنان مدّ نظر قرار بگیرد که حتی فاعلِ شناسا در آغوش تجلیّات و نفحات وجود باشد و موضوعِ در دستی به مشکلِ فرا دستی تبدیل نشود و بشر از ایدهآلیسمی که بعد از کانت با هگل به اوج خود رسید را زودتر از دغدغهی هایدگر متوجه شود. و البته این بدین معنا نیست که بنده نگاه هایدگر به وجود را با نگاهِ صدرا به وجود منطبق بدانم، ولی سختْ معتقدم اگر بعد از سفر به سوی فلسفهی غرب بهخصوص بعد از کانت و هگل، به هایدگر و گادامر، به حکمت صدراییِ خود برگردیم متوجهی استعدادهایی خواهیم شد که بهخوبی ما را در این تاریخ تغذیه میکند و تفکری که سختْ برای این زمانه بدان نیاز داریم را به ما عطا مینماید. مشکل آقای نصیری در بدفهمیدنِ حکمت صدرایی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی دانم مسألهی شما در این موضوع از چه جهت است. زیرا که عارف سالک حقیقی جایگاه عارف سالک حقیقی را میشناسد و بدین لحاظ جناب صدرالدین قونوی متذکّر جایگاه مولانا میگردد و در محفلی در قونیه عکس این صحنه نیز اتفاق افتاد به آن معنا که جناب مولانا اکرامی تامّ از جناب صدرالدین نمود. بالاخره «المومن مرآة المومن». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به اشارات تاریخی که آن فراز از دعا بدان نظر دارد، توجه کنیم که حضرت به جناب کمیل یاد داداهاند که از خدا بخواهند آن شخص و شخصیتی که مانع رسالت تاریخیِ او میشود و یا نقشهها و مکرهایی را شکل میدهد که مانع بهثمررسیدنِ اهداف الهی اوست را از میان بردارد. مثل همان نحوه نیایشی که رزمندگان ما در شبهای حمله از طریق دعای کمیل از حضرت معبود تقاضا میکردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بخواهند متذکر شوید که در کنار مباحث معرفتی، با عقل معاش به امور زندگی نیز بپردازید، تا یک بُعدی نشوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است به جهت حساسیت موضوع به اولین شرح صوتی کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید سعی شود یک کتاب تا انتها خوانده شود و پیام آن به جان شنیده شود و سپس به کتاب دیگری رجوع شود 2- بعد از مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کتابهای ارزشمند دانشمندی بزرگ همچون شهید مطهری، بیشتر قابل استفاده خواهد بود 3- مباحث «خویشتن پنهان» و «معاد» نیز در راستای معرفت نفس است 4- به نظر میآید اکثر تکرارها برای حضور بیشتر مخاطب باشد تا خود شما دریافت حضوری بهتری از موضوع پیدا کنید 5- با حوصله و پشتکار جلو بروید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مقابل ولایت الهی استکبار قرار دارد که گرفتار نفس امّاره است و مسلّم هیچ حقی را برای هیچکس قائل نخواهد بود و از این جهت مقابل با ولایت، بیعدالتی را به همراه میآورد 2- انسان در آینهی راهنمایِ ولیّ الهی راهِ زندگی را گم نمیکند. بنا نیست بر هر حکومتی به جهت آنکه مورد تأیید امام معصوم نیست، قیام شود. ولی در جامعهای که اکثر افراد آن شیعه هستند، این حقِ افراد آن جامعه است که حاکم آن جامعه، فقیهِ آگاه به احکام الهی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رزقِ مقسوم یعنی رزقی که در رابطه با مخلوقیتِ مخلوق از طرف حضرت حق اراده شده است؛ مسلّم به مخلوق میرسد. میماند که اگر موجود مختاری مثل انسان درست عمل نکند، مثل بداخلاقی و یا ترک صلهی رحم، مسیر رسیدن رزق مقسوم را تنگ میکند. و وَجهِ دیگر از رزق که رزقِ مقسوم نیست، ممکن است به انسان برسد جهت امتحان انسان، و ممکن است که ارادهی خداوند در جهت دیگری برای امتحان چنین افرادی باشد. در این رابطه حضرت حق میفرماید: «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ» آنها كه كافر شدند، (و راه طغيان پيش گرفتند،) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مى دهيم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى دهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها، عذاب خواركنندهاى(آماده شده) است! (178)/آلعمران). موفق باشید
