باسمه تعالی: سلام علیکم: عهد الست مربوط به حقیقت و ذات انسان است و در هر حالی آن ذات و آن هویت با انسان هست هرچند به جهت حجابهای نفسانی از آن غافل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با نگاهِ وجودی به اشیاء نظر کنیم اصالت را به وجود آنها می دهیم و اینکه «وجود» از طریق ماهیات، ظهور خاص پیدا کرده است. لذا گفته میشود ماهیات، حدّ وجودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست. شاید فرشتگان تا آن اندازه نزول کرده باشند که با قوایِ عادی، محسوس باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مشکل اول، راهکارِ بنیادین تجلی نور توحید است که با رعایت دستورات الهی آرامآرام آن نور بر قلب انسان تجلی خواهد کرد. دو جلد کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» راهکارهای خوبی در مقابل شما میگذارد. در مورد سؤال دوم و کنترل خشم، که مسئلهی بسیار مهمی است و به این راحتیها هم مشکل حل نمیشود، باید برنامهای جهت اُنس با کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام و شرحی که بنده داشتهام، برای خود بریزید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث را در جزوهی «نحوهی حیات بدن اُخروی» که بر روی سایت هست دنبال فرمایید. مباحث کتاب معاد نیز کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید میتوان اینطور فکر کرد که آن بزرگان هم در راستای ایجاد جامعهی توحیدی تلاش میکردند و فعالیت آنها مقدمهی شکلگرفتنِ انقلاب اسلامی شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون با خواندن هر سوره و یا دادن صدقه انواری از فرشتگان الهی به صحنه میآیند، با ارادهی ما در راستایِ نثار ثواب به اموات جهت انوار فرشتگان را به سوی روحِ اموات سیر میدهیم و لذا در عین آنکه رحمت خداوند به ما میرسد، به اموات نیز خواهد رسید 2- این امکان هست و إنشاءاللّه ثوابش برای همهی آنها مقدّر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی جز همان سؤالات اولیه دریافت نکردم. مجدداً جواب آنها ارسال میشود:
باسمه تعالی: سلام علیکم:
جواب سؤال 1- دشمن اصلی حوزه، غفلت از تبیین درست دین الهی است زیرا در صورت درستنشاندادنِ دین خدا در آن حدّ که انسانها بتوانند از طریق شریعت الهی راهِ اُنس با خدا را بیابند، هر جریان منحرفی که راهِ ما را به سوی خدا میبندد و ما را نسبت به نور حق محروم میکند؛ معلوم میشود اعم از مارکسیسم، یا وهابیگری، یا فرقهی احمد حسن، یا غرب و آمریکا. مشکل اینجا است که اینان کالاهایی دارند که میتواند در عرض کالاهای ما خودنمایی کند وگرنه هرگز کالاهای اینها با حقیقتِ نورانی شریعت محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» آنگاه که درست مطرح شود، همطراز نیست.
جواب سؤال 2- آمریکا به عنوان نمود استکبار مقابل نور توحیدی است که انقلاب اسلامی در این تاریخ به ظهور آورده. توحیدی که ماوراء سکولاریته میخواهد بشر را متذکر این امر کند که تنها با ولایت الهی امورات دنیایی و آخرتی خود را میتواند سر و سامان دهد که تجسم عینی آن ولایت فقیه در مقابل ولایت شیطان است. به همان معنایی که حضرت حق میفرماید: «وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبيناً + يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُوراً»(119 و 120/ نساء) هر آنکس ولایت شیطان را پذیرفت حقیقتاً در خسرانی بس روشن و مشخص قرار میگیرد. شیطان در راستای ولایت خود وعده میدهد و آرزوسازی میکند و نیست وعدههای شیطان مگر فریب. و بدین لحاظ آمریکا شیطان بزرگ است و راه عبور از دشمنی آمریکا، نجاتدادن انسانها از وعدهها و آرزوهای شیطانی است.
جواب سؤال 3- دشمن از طریق جهلِ ما نسبت به حقیقت میتواند در حوزهها نفوذ کند و حقیقت چیزی جز آنچه وَحی الهی بدان متذکر است، نیست. آری! آنچه وَحی الهی بدان متذکر است و نه آنکه تنها وَحی الهی را بدانیم. وقتی مادر بر سر فرزندش فریاد میزند: صبر کن تا یادت بدهم، که به چه میگویند حرفشنوی؛ مادر میخواهد فرزندش را به حرفشنوی بکشاند، نه آنکه حرفشنوی را برای فرزندش تعریف کند، بلکه میخواهد کاری بکند که او شنوایِ آنی شود که به ذاتش تعلق دارد، گونهای فراخوانش یا «ندا»ست. و ما مدتهاست که معنای رجوع به حقیقت را با دروس رسمی حوزوی به حاشیه بردهایم و نهایتاً گمان میکنیم با یک درس اخلاق که عموماً آن را امری اعتباری میپنداریم، میتوان مشکل عدمِ رجوع به حقیقت را جبران کرد. در حالیکه اگر آن بحث اخلاقی مبتنی بر بنیادِ جان انسانها نباشد، خود نیز علمی است بر علوم گذشته.
جواب سؤال 4- حقیقتِ دوران ما انقلاب اسلامی است. طلاب عزیز باید انقلاب اسلامی را بشناسند و بشناسانند.
تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع میشود به معنای پناهجستنِ قومی است به آنچه به عنوان تقدیر الهی و حوالتِ قدسی به عهدهاش نهادهاند تا از زهر نیهیلیسم خود را و بشریت را رهایی بخشد و این با نشاندادن حقیقت ممکن است، حقیقتی که امری است تاریخی، و به عنوان امر تاریخی انسانها را در گذر زمان فرا میگیرد و دگرگون میکند و بدین لحاظ حقیقت با انقلاب اسلامی آغاز میگردد و با انقلاب اسلامی نگهداری میشود تا سرآغاز آن قوم تاریخی را به همراه آورد و آن قوم از عادیشدن زندگی رهایی یابد.
حال سؤال این است با توجه به آنچه گفته شد آیا ما از حیث حضور تاریخی خود در سرآغاز هستیم؟ آیا ذات انقلاب اسلامی را به عنوان سرآغاز میشناسیم و به آن توجه داریم؟ یا با همان فهم قبلی به آن مینگریم و با آن همان معاملهای را میکنیم که با سایر اتفاقات انجام میدهید، زیرا عزمِ نظر به دوردستها در ما مرده است.
خطر آنجاست که با فراموشکردن حضور تاریخی انقلاب اسلامی، حقیقت دوران فراموش شود و در این رابطه پوچانگاری یا نیهیلیسم به سراغ طلبه میآید و از خود میپرسد مرا چه شده که با مطالعات حوزوی و عبادات شرعی احساس پوچی میکنم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع مهمتر از آن است که بتوان در یک سؤال و جواب بحث کرد. به نظر بنده بیشترین بحث را میتوانید در کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» و شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. عنایت داشته باشید آنچه روحِ مردم را در بنیادِ ناخودآگاه آنها فراگرفته و از آن جهت پای انقلاب ایستادهاند؛ غیر از گله و شکایتی است که از وضع موضوع به جهت انتظاری که از جمهوری اسلامی دارند؛ مطرح میکنند. حداقل روی این موضوع فکر کنید که 15 میلیون رأیِ جدّی در آن فضای تبلیغاتیِ منفی به آقای رئیسی نشان از آن نمیدهد که عزمی ماوراء فرهنگ مدرنیته در مردم موجود است و برای عبور از تمدنی به سوی تمدنی دیگر، فرایندی در پیش است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بحث در آنجا بر روی مبانی است که اگر به مبانی آنها نظر کنیم میبینیم اینطور نیست که در فهم مبانی در مقابل هم باشند، هرچند ممکن است در مصداق، متفاوت تطبیق کنند که این به اصطلاح، خطای در تطبیق گفته میشود و از طرفی بحث در «بالجمله» است و نه در «فیالجمله». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از موارد، آن مطلب است که میفرمایید ولی موارد مهمتری داریم مثل اینکه قرآن میفرماید: «واللّه یحبّ التوابین» وقتی خداوند کسی را که راه خود را به سوی خدا تغییر داده است و مورد محبت الهی قرار گرفته است، مسلّم شخصیت با برکتی برای زندگی خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مسیر حیات دینی وقتی انسانهای معصوم مدّ نظر انسان باشد، همانطور که در دنیا نظر به انسانهای معصوم جهتگیری ما را به طور صحیح شکل میدهد، در قیامت که شرایط ظهور ابعاد اصلی انسان است، این جهتگیری نسبت به انسانهای معصوم، شرایطِ رجوع به حق را برای انسان هموارتر میکند و معنی شفاعت از این نوع میباشد 2- آری! ما در خلقشدنِ خود اختیار نداریم، ولی در متعالیکردنِ خلقت خود میتوانیم با هدایتهای الهی به نتایج خوبی برسیم 3- انسان در دعاهایی موفق است که مصلحت او باشد، چنین دعاهایی مصلحت او نیست که اجابت شود 4- حضرت حق کمال مطلق است و تنها با نزدیکی به او میتوان به خوبیها و کمالات دست یافت. چرا نباید خوبیها را دوست داشت؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تا آنجایی که به دروسشان لطمهای نزند، خوب است که از برکات ماه رجب که از جملهی آنها روزه است استفاده شود 2- نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام در جای خود. بعضاً همان اراده، عمل محسوب میشود و بعضاً تا آن اراده به عمل تبدیل نشود، موجب اجر و ثواب نمیگردد. مرحوم ملامهدی نراقی در کتاب «جامعالسعادات» مفصلاً در این مورد بحث کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهت وجودی همهچیز ساختهی خداوند است؛ ولی از نظر شکل موجودات انسانِ گرفتار وهم اعمال او و فعالیتهای او صورت وَهم است. موفق باشید