بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24813
متن پرسش
با سلام و خسته نباشيد: بنده به دليل پيشامدها و مسائل مختلفي كه در سن كم در زندگي برايم پيشامد نموده و علي رغم تدبير و دعا حل نشده است، قدرت توكلم را از دست داده ام. به گونه اي كه وقتي مي گويند به خدا توكل كن يك حالت قلبي در من ايجاد شده كه هر چه سعي مي كنم نمي توانم و حتي از توكل كردن بر خدا دچار ترس شده ام. هميشه نگرانم مصلحت من تا پايان عمر همواره رنج و عدم گشايش باشد. از مشكلات تحصيل و ميسر نشدن ازدواج گرفته تا بيماري و تصاحب حق از سوي ظالم و شماتت خلق. نمي دانم چه بايد بكنم كه بتوانم با وجود تمام اين مسائلي كه پيشامد نموده باز هم بر خدا توكل كنم. به رضاي خدا راضيم اگرچه گاهي به هم مي ريزم، ولي واگذاري قلبي امور به حق تعالي برايم ناممكن شده است. لطفا مرا راهنمايي بفرماييد. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید زندگی را طوری تعریف کنیم که در مدت کوتاه عمر، به زیباترین شکل با خدا و خلق خدا بتوانیم رابطه برقرار کنیم و سعی نکنیم آرزوهای دنیای محدود، آن شخصیت بزرگِ ابدی ما را تحت الشعاع قرار دهد. به هر حال دنیا با همه‌ی زرق و برق‌اش، کوچک است، مواظب باش در این دنیای کوچک گم نشوی. به گفته‌ی جناب مولانا محمد بلخی:

«دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ

 ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

دانی که پس از عمر چه ماند باقی؟

 مهر است و محبت است و باقی همه هیچ.»

 موفق باشید 

24812
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: بنده سال هاست که در مسائل مختلف و موقعیت های مختلف از قرآن مشورت می گیریم. از قرآنی که همراه با تفسیر ها و توضیح هاست. همیشه خیلی خوب هدایت می گیرم و حتی در انتخاب هایم، در کارهایم نیز از قرآن کمک می گیرم، ولی وقتی دیگران می پرسند چرا آن کار را کردی یا آن تصمیم را گرفتی، می گویم با قرآن مشورت کردم می گویند نه این کار درستی نیست چون ممکن است درست برداشت نکنی. ولی وقتی با اساتید شهرمان هم مشورت می کنم به نظرم پاسخ مورد نظرم را نمی گیریم و به همین دلیل باز هم از قرآن مشورت می گیرم و پاسخ عالی می گیرم، به نظر شما مسیر درستی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال نباید از این طریق زندگی را شکل داد. اساساً استخاره، مشورت با خدا و قرآن محسوب نمی‌شود باید با عقل و تدبّر در قرآن و مشورت با انسان‌های حکیم، زندگی را شکل داد. آری! بنده هم از استخاره بهره می‌برم ولی بر سر دو راهی‌هایی که بنا بر رجحان یک طرف است که برایم معلوم نیست. موفق باشید 

24811
متن پرسش
سلام استاد روزتون بخیر: یک حدیثی رو بنده قبلا دیده بودم از امام علی(ع) با این مضمون که ما اهل بیت دین را میابیم از روی نگه داشتن و به گوش جان سپردن و نه از روی شنیدن و روایت کردن. می‌خواستم اگر امکانش هست لطف کنید آدرس دقیق داخل نهج‌البلاغه این سخن امام رو بفرمایید و یکم در موردش توضیح بدید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی به یاد ندارم. اگر عین جملات باشد، بهتر می‌توان به مقصد کلام پی برد. موفق باشید

24810
متن پرسش
با سلام: آیا تصاویری که ما از عالم خارج و اشیا جهت ادراک آن شی درک می‌کنیم و بدست می آوریم در نفس ذخیره و نگهداری می شود و یا نه در عالمی دیگر صور هستند و ما جهت یاد آوری و ادراک مجدد آن شی یا اشیا آن صور را از آن عالم می گیریم و ادراک صورت می گیرد؟ همانطور که نفس ما در مرتبه عقل به عقل فعال متصل است و بدیهیات را از آن می گیرد. درود بر شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صورت‌های اصیل ریشه در مثالِ منفصل دارند و خیال انسان، به کمکِ وجهِ مثالی‌اش، با اتصال به عالَمِ مثال منفصل، از آن عالَم بهره می‌گیرد و خیالاتش صاحب‌جمال می‌شود. ولی صورت‌های عادی و اعتباری را خودِ خیال می‌سازد. موفق باشید  

24809
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر استاد گرانقدرم. مناجات حضرت یوسف که در جایی فرموده بودید برای آمادگی برای مرگ می خواندم در مفاتیح است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان سخن حضرت یوسف «علیه‌السلام» است که در محضر حق عرضه می‌دارند: «أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّني‏ مُسْلِماً وَ أَلْحِقْني‏ بِالصَّالِحينَ» (یوسف/101). موفق باشید

24807
متن پرسش
سلام علیکم: در ورد ما چه می خواهیم!؟ وقتی شخص را با حرف ندا صدا می زنیم در واقع خواسته ایی داریم. مثلا بنده خطاب می کنم به حضرتعالی، یا استاد. خب در اینجا حقیر از شما درخواستی دارم که شما را صدا زده ام. پس وقتی خداوند تبارک و تعالی را صدا می زنیم هم حاجتی داریم و شاید صرفا مسئله ی یاد خدا نباشد هر چند با خواست حاجت در واقع نوعی توجه به خداوند متعال هم پیدا می شود. حال فرض بفرمایید شخصی می خواهد ذکر یا حی یا قیوم را بگوید. وقتی می گوید یا حی قصدش باید چه باشد؟ مثلا بگوید ای حی ما را حیات ببخش؟ یا وقتی به یا قیوم می رسد چه باید قصد کند؟ خواهش می کنم توضیحاتی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بد نیست با حوصله و پشتکار، به کتاب «اسماء حسنی؛ دریچه‌های نظر به حق» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

24806
متن پرسش
سلام علیکم: دکتر مهدی حائری یزدی در جایی گفته بودند که: حس‌ به‌ عنوان‌ محسوس‌ بالعرض‌ موجود است‌ نه‌ به‌ عنوان‌ داده‌ حسي‌. حس‌ به‌ عنوان‌ حقيقت‌ مستقل‌ از ذهن‌ وجود دارد. خود حس‌ ديگر محسوس‌ بالذات‌ نيست، منظور دکتر حائری از خود حس دیگر محسوس بالذات نیست چیست، ایشان حس را همان محسوس بالعرض گرفته اند، یا منظورش این است که مثلا حس بینایی یا شنوایی مستقل است از ذهن؟ لطفا منظور ایشان را برای بنده روشن نمایید. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً منظورشان آن است که انسان، حسِ خود مثل قوه‌ی بینایی و یا قوه‌ی حاسّه را به صورت حضوری در پیش خود می‌‌یابد. موفق باشید

24804
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: عذر می خواهم استاد عزیز شما خانم شهربانو محلاتی می شناسید؟ ایشون کتاب «شواهدالربوبیه» ملاصدرا را ترجمه و شرح کردند برخی تفاسیر احادیث ایشون رو هم ترجمه کردن و کتابهای معرفتی دیگه هم دارن می خواستم ترجمه شواهد رو تهیه کنم مزاحم شدم از شما مشورت بگیرم. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب ارزشمند «شواهد الربوبیه» ترجمه‌های دیگری هم دارد. در هر صورت کار خوبی است از آن جهت که جناب صدرا، افقی را در آثار خود در مقابل ما می‌گشاید که امروز، بیشتر از دیروز به آن نیاز داریم. موفق باشید

24801
متن پرسش
باسمه تعالی.سلام علیکم: داستان فیلیپ را شنیده اید؟ جوانی که مبتلای به سرطان بوده و بعد از اینکه شفا پیدا میکنه و بهبود پیدا میکنه برای اینکه پیام مبارزه با سرطان رو به دیگران انتقال بده از چند کشور با دوچرخه عبور میکنه. متاسفانه یکی از کشورهای در مسیر ایران انتخاب میشه. اما در حالی که داشته تلفی با مادرش گفتگو می کرده مورد هجوم چند نفر قرار میگیره و فک و دهانش شکسته و به چشمش و صورتش آسیب فراوانی زده میشه و مادرش تلفنی شاهد این اتفاقات بوده. نکته تلخ تر ماجرا اینه که یه خانواده ایرانی حاضر میشن تا قبل از خروج آنها از ایران پذیرای ایشون و مادرش و دوست مادرش بشن اما عجیب اینکه بعد از چند روز اونها رو به گروگان میگیرن و میگن یا پانزده هزار دلار میدید یا نمیتونید برید!! تلخ ترین قسمت ماجرا اینه که فیلیپ گفته من مردم ایران و خاطرات خوبم رو با این جوانان مهاجم یکی نمی دانم و فرهنگ و تمدن ایران را دوست دارم و پیام مهمان نوازی ایرانیان رو به همه دنیا ارسال می کنم. سوال من اینه درسته که «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» و قرار نیست برای فیلیپ آلمانی بمیریم و جامه بدرانیم، اما آیا برای فرهنگ از دست رفته مان نباید بمیرم؟ از کی ما اینقد عوضی و به درد نخور و خاک برسر شده ایم؟ چه اتفاقی برای ایران و ایرانیان افتاده؟ آیا ما همان پوریای ولی ها و حججی ها و قاسم سلیمانیها و باقریها و باکری ها و و شاهرخ ضرغام ها و مجید سوزوکی ها نبودیم؟ چه بر سرمان آمده است؟ موفق باشید
متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. ما در فضای شیفتگی نسبت به غرب، از غرب رانده و از فرهنگ خود نیز، مانده شده‌ایم. و البته و صد البته نقشِ تبلیغات دشمن را نیز نباید نادیده گرفت. در هر حال از نظر بنده راهِ حلّ مشکل از یک طرف، نجات از غربزدگی و از طرف دیگر برگشت به سنت معنوی و خردِ اسلامی ایرانی است. در این مورد بد نیست به جزوه‌ی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» که بر روی سایت است رجوع فرمایید. موفق باشید

24799
متن پرسش
سلام: در جلسه دوم جهان گمشده فرمودید در عالم خیال تجلی نداریم. ولی به نظرم چندین بار این جمله یا مشابه این را گفته اید که «حضرت حق در عالم خیال تجلی می کند»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تجلی در عالم خیال به صورت صُوَرِ خیالی ظهور می‌کند، و نه به صرفِ تجلی. موفق باشید

24797
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اخیرا سخنرانی هایی از استاد پناهیان با موضوع خلق ثروت توسط نیرو های مومن آورده شده است که اهم جملات ایشان را بصورت متن برایتان تایپ نموده ام و همچنین لینک نمایش ویدئو های این سخنرانی ها را در آخر همین نوشته قرار داده ام. لطفی در حق ما شاگردان خود بنمایید و با استناد بر فرمایشات ایشان و هم چنین فرمایشات خودتان در کتاب جایگاه رزق در عالم هستی راهنمایی بفرمایید که اگر یک انسان مومن در این زمانه هدف زندگی دنیایی خودش را ثروت مند شدن و خلق ثروت در جهت کسب رضای خداوند قرار دهد تا چقدر هدف صحیحی است؟ نکند در دنیای پس از مرگ باعث بشود عقب بمانیم و حسرت بخوریم که چرا ارده مان مصروف بر تولید ثروت شد؟ جملات کلیدی استاد پناهیان با موضوع ضرورت ثروت سازی: ۱. تو باید به استقبال بعضی از مسائل بروی که به ظن تو فساد انگیز است نه آنکه صورت مسئله را پاک کنی. ۲. این مسئله ها را باید برای خودت ایجاد کنی و اگر مردی بایستی و آنجا دین داری کنی (مثل پول در آوردن) ۳. حتما بچه مذهبی ها باید عرضه داشته باشند پول در بیاورند. ۴. کسی که ادعا دارد ما بچه ی خوبی هستیم ولی وقتی از او پرسیده می شود که کاسبی می کنی می گوید: کاسبی نمی کنم در درجه اول از چشم پیغمبر افتاده است و دوما روی هیچ چیزش نمی اتوان حساب کرد. ۵. در حدیث است که اگر پیامبر به شخصی نگاه می کردند و از خوبی او تعجب می کردند می پرسیدند که شغل و حرفه ی او چیست و اگر می گفتند که شغل و حرفه ایی ندارد می فرمودند که از چشم من افتاد (جامع الاخبار ص 139) ۶. طلحه و زبیر می گفتند که حضرت علی پول ندارد که خلیفه شود، حضرت به عاملینشان دستور می دهند که پول های من را که دستان هست و دارید بوسیله ی این پول ها کار می کنید را بیاورید، تپه ایی از پول نقد جمع آوری گردید سپس طلحه و زبیر را خبر نمودند و خطاب به آنها فرمودند: اینها فقط پول های نقد عاملان من در مدینه و اطراف مدینه است املاک و چاه ها و زمین های کشاورزیم را نیاورده ام. ۷. حصرت علی پول هایی که در می آورد زمین ها و چاه هایی که داشت به اندازه ی نیازش بود یا فراتر از نیازش؟ ۸. پس به اندازه ی نیازت پول در نیاوری ها!! ۹. می ترسی که خراب شوی؟ تو بدون پول هم خراب می شوی تو همین الان هم خرابی. ۱۰. اگر به تو اخلاق قناعت را آموخته اند ولی این حدیث از امام صادق را برای تو نخوانده اند که خیری نیست در کسی که دوست ندارد پولش را اضافه کند. (کافی ج 5 ص72) این دین انفعالی است و برای جامعه ضرر دارد. ۱۱. در حدیث است که بقا جامعه به آن است که پول در دست کسانی باشد که حق را می شناسند و یکی از عوامل نابودی اسلانم و جامعه ی اسلامی در آن است که پول در دست کسانی باشد که حق را نمی شناشند (کافی ج5ص25) پولدار ها کسانی باشند که نفهمند پول را باید کجا خرج کنند. ۱۲. حزب الهی که بی پولی اش به علت بی عرضگیش باشد این را نباید بگذارد به پای زهدش!!باید برود تلاش بکند اگر پولدار شد خدا داده است و اگر نتوانست پولدار شود خدا نداده است ای جانم به این فقر. ۱۳. بسیجی ها چرا جهاد به مال رو فرهنگ سازی نمی کنند؟ چرا نمی روند کارخانه و باغ بزنند که پول در بیاورند؟ ۱۴. ببخشید که در کنار نماز همیشه توصیه به ذکات شده است!!! تو پول نداری ذکات بدی. ۱۵. در آخر الزمان مردم برای حفظ دینشان نیاز به پول دارند. (کنز الاعمال ص 238ج3) ۱۶. پایان تاریخ و غلبه ی مستضعفین بر مستکبرین و ظهور حضرت حجت خلق الساعه نمی شود بلکه باید مدیریت صالح برای ثروت و قدرت بوجود بیاید پس باید برای ثروت و قدرت آماده بود. لینک سخنرانی ها: ۱. بیش از حد نیازت پول در بیاور (https://www.aparat.com/v/4SiEM) ۲. ضرورت ثروت سازی برای تشکیل حکومت جهانی (https://www.aparat.com/v/cN9pe) شماره ی سوالات مرتبط با این موضوع در سایت: ۲۴۱۴۴ ۲۴۵۸۱ ۲۴۱۶۰
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که در سؤالات مذکور عرض شد اصلِ تذکرات جناب استاد پناهیان چیزی نیست که کسی منکر باشد؛ منتهی دو نکته را نباید فراموش کرد: یکی این‌که در هر حال، انسانِ مؤمن باید کفاف در زندگی را از دست ندهد و گرفتار ریخت و پاش‌ها به بهانه‌ی ثروتمندی نشود. دیگر آن‌که اگر کسی متوجه شد استعدادهایش را می‌تواند در امور فکری و فرهنگی بالا ببرد و رشد دهد، باید مواظب باشد آن استعداد را صرف ثروتمندیِ خود حتی برای کمک به بقیه نکند. جناب صدرالمتألهین در گِله‌ای که به جناب شیخ‌الرئیس ابن سینا دارد می‌فرماید شمائی که این‌همه استعداد در ارائه‌ی معارف و درکِ عمیق آن‌ها داشتی، چرا وقت خود را صرف طبابت‌هایی کردی که سایر افراد و اطباء می‌توانستند آن را انجام دهند؟ آری! بعضی‌ها استعداد پول‌درآوردن‌شان خوب است می‌توانند با قصد خیر به آن امور بپردازند، ولی طوری سخن گفته نشود که امثال استاد پناهیانِ کشور هم به کار تجارت بپردازند و جامعه از استاد پناهیانی که با کار فرهنگی خدمات بزرگی انجام می‌دهند، محروم شود. آری! قضیه‌ی ائمه «علیهم‌السلام» که علم لدنّی دارند و شرایط کسب ثروت در آن موقعیتِ اقتصادی، مانعِ شخصیت فرهنگی و سلوکِ عبادی‌شان نمی‌شود، جداست. موفق باشید 

24796
متن پرسش
عرض سلام: استاد به مطلب زیر که از کتاب تعلق مرحوم آیت الله حائری شیرازی هست توجه کنید: _یکی بوی مرگ می شنود متبسم می شود و دیگری بوی مرگ می شنود رنگش می پرد. علت این، تنوع آرزوهایشان است. دو «تعلق» و «آرزوی» مختلف دارند. حال اگر بخواهیم فرد ترسو را دلیر کنیم بیاییم و به او بگوییم برو با چیزهایی که از آن می ترسی مبارزه کن تجربه کن و بفهم که خبری نیست و بعد دلیر می شوی. این مبارزه علمی با ترس است (نحوه روانشناسی آن). ولی آیا این کار مسئله را حل می کند؟ این کار مقداری از ترس افراطی فرد را کم می کند اما ریشه ترس را نمی خشکاند ریشه تزس در تعلق انسان است و آن می ماند. یعنی برخوردی که روانشناسی می کند در کثرت است و از این جهت از حل مسئله عاجر است. ایمان با این مسئله از ریشه و اساس آن برخورد می کند و از این نظر در حل مسئله تواناست مداوایی که انبیا (سلام الله علیهم) می کنند به دلیل ریشه وحدت گرایی است که دارند و مشکل را از اصل و اساس حل می کنند و بجای اینکه به چند مشکل بپردازند به مادر مشکلات انسان می پردازند که تعلق انسان است. صفحات ۲۸ و ۲۹ کتاب تعلق. حالا یک روایتی هم داریم که می فرماید اگر از چیزی می ترسی خودت را در آن انداز و آن کار را بکن! چطور بین این روایت و آن مطلب جمع کنیم؟ خیلی ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم این روایت که می‌فرمایید به عنوان مقدمه‌ی رفعِ ترس مطرح شده، ولی اصل کار با رفع تعلق حاصل می‌شود. موفق باشید

24795
متن پرسش
سلام علیکم: من از یکی از شاگردان نزدیک مرحوم آیت الله محمد شجاعی شنیدم که می گفتند مرحوم آیت الله شجاعی نظرشان بر این بوده که اذکار توحیدی رو نباید همینطور زیاد گفت. یک وقت هست که استاد دستور می دهد که فلان ذکر توحیدی را به فلان عدد یا بدون عدد ولی زیاد بگویید فرمودن این مشکلی ندارد. ولی همان ذکر توحیدی را بدون اذن استاد نباید زیاد گفت. بحث روی زیاد گفتن آن ذکر است. و جالب اینجاست که مرحوم آیت الله شجاعی ذکر شریف لااله الا الله رو هم از این قبیل اذکار می دانند. می فرمایند چون این ذکر هم ذکر توحیدی است نباید سرخودی زیاد گفته شود. در صورتیکه در روایات به زیاد گفتن لااله الاالله توصیه شده. حتی برای درمان وسواس چه وسواس عملی و چه وسواس فکری مداومت بر ذکر لااله الا الله مفید دانسته شده، حال این دسته از روایات را چگونه با سخن مرحوم شجاعی درباره ذکر لااله الاالله جمع کنیم؟ البته همانطور که حضرتعالی مستحضرید، مرحوم آیت الله شجاعی نیز از ارباب باطن و بزرگان طریق معنویت بوده اند و قطعا سخن شان از روی حساب و کتاب است به همین دلیل برایم سوال شده که چگونه این دو مطلب را با هم جمع کنم؟ ممنون می شوم اگر راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در ذهنم هست که مرحوم آیت اللّه شجاعی در سه جلد کتاب «مقالات» خود برای ذکر عام، عدد قائل نیستند و ذکر «لا إله إلاّ اللّه» از اذکار عام است. موفق باشید

24794
متن پرسش
با سلام: استاد بزرگوار برای بنده سوالی پیش آمده بدین منوال: اینکه من حدود سی و اندی سن دارم و هنوز نتونستم یک بار کربلا زیارت امام حسین (ع) بروم این دلیلش بی محبتی بنده نسبت به این امام بزرگوار است؟ آخه چیزی که هست اینه که من خیلی مثل دیگران شوقی هم در خودم حس نمی کنم به همین خاطر ازین بابت برای خودم اظهار تاسف دارم که چرا این همه دیگران نسبت به رفتن این سفر شوق و ذوق دارند التماس می کنند اما در من چنین حسی وجود نداد؟ البته این را هم متذکر شوم که چندین ساله که بنده خدا توفیق نماز اول وقت صبح و نماز شب حالا به استثنای اینکه ممکنه چند باری تو این مدت نماز شبم قضا شده باشد و قضای آن را صبح بجا آوردم - این را گفتم به این دلیل که اعتقاد دارم به خدا و ائمه - البته هر چند درین نمازها هم حضور خاصی را جدیدا حس نمی کنم و می ترسم اینها هم در بنده عادت شده باشند، البته چند سالی است هم بیشتر اوقات بعد نمازها، صبح ها بعد از بیدار شدن همیشه بر ائمه یک به یک و حتی بر امام حسین جدا سلام عرض می کنم از وقتی شنیدم اگه زیارت نرفتی از شهر خودت سلام خدمت آقا بفرستی زیارت محسوب می شود. از شما بزرگوار میخوام بپرسم اینکه بنده طلبیده نشدم و حس و ذوق چندانی ندارم علتش چیست؟ این بی معرفتی و عدم محبت بنده محسوب می شود؟ اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار عبادات، سعی بر کسب بر معارف الهی مثل معرفت نفس و تدبّر در قرآن، راهی است که باید گشوده شود. موفق باشید

24792
متن پرسش
سلام: ببخشید من می خواستم راهکارهای افزایش حیا رو بدونم. من قبل از ازدواج خیلی رعایت می کردم ولی الان راحت با آقایون فروشنده مغازه ها صحبت می کنم و احیانا سوال می پرسم‌. خیلی از این موضوع ناراحتم. اگر قبلا سوال شده من نتونستم پیدا کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت احکام شرع نسبت به نامحرم، ریشه در جان انسان دارد و وظیفه‌ی ما است در رعایت آن کوشا باشیم. ولی این‌که انسان در حال نیاز و مطابق دستورات شرع با نامحرم صحبت کند، ناشی از بی‌حیایی نیست. موفق باشید

24790
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. چگونگی حجاب بودن علم رو توضیح بدهید. ۲. آیا حجاب ها باعث کند شدن سرعت سیر انسان بسوی خدا می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید

24788
متن پرسش
سلام استاد: من یک سوالی پرسیدم از محضرتون ولی جوابم رو نگرفتم کامل. اکنون دوباره می پرسم. آیا امکان دارد کسی به فناء فی الله برسد ولی مسئله ی وحدت وجود را حق نداند؟ عارف مگر وحدت وجود را شهود نمی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وحدت وجود، یک موضوعِ نظری است. چه اشکال دارد که کسی بدون توجه به این مباحث، غرقِ توجه به حق شود. «عاقل به کنار جوی پیِ پل می‌گشت / دیوانه‌ی پا برهنه از جوی گذشت». موفق باشید

24787
متن پرسش
با سلام بر شما: بنده با مطالعه تفکرات سوفسطائیان و ایده آلیست ها و فلسفه غرب از دکارت به بعد و اشکالات آنها دچار نوعی شک شدم که با مطالعه و پیگیری و تفکر، پاسخ های قانع کننده ای در جواب اینگونه شکاکیت ها بدست آوردم که می‌توانستم اشکالات آنها را جواب بدم و شک را بر طرف کنم، با این وجود با اینکه از جانب تفکرات و استدلال های آنها دیگر شکی ندارم، اما یک شک و القا فکری عجیبی بدون دلیل و بی مورد به بنده می شود که از کجا معلوم که عالم خارج ذهنی نیست و چون این فکر ناخواسته بدون دلیل و استدلال و بدون منطق است و هی اصرار دارد بنده را در تحیر و ناراحتی و آزار فرود برده و برای خودم عجیب است که چرا بعد اون همه استدلال یقینی به شبهات ایده آلیست ها و رفع شک ها چرا دچار این القا بی منطق و مصر شده ام و بنده را در موضع ضعف قرار داده، البته با ادراک بدیهیه خودم پاسخ این فکر آزار دهنده را می دهم و می رود، اما باز دوباره میاد، احساس می کنم شیطان داره به من این فکر را القا می‌کنه تا من رو اذیت کنه و از مسیر اصلیم دورم کنه و مشغول این وهم القایی شوم، اما قدرت نفسم زیاد نیست تا بتونم بر این حالت غلبه کنم، میدونم که این یک مکر و حیله از طرف شیطانه تا منو مشغول افکار پوچ کنه، استاد لطفا بفرمایید به خودم چه بگویم و چه القایی کنم که تاثیر این القاها را از بین ببرم، لطفا راه کاری به بنده معرفی نمایید تا از شر این کید شیطان رها شوم و بتوانم به مسیر پیش رو که ان شاءلله معرفت النفس و معرفت اهل البیت هست برسم، متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها راه، مشغول‌کردنِ خود به امور علمی است. پیشنهاد مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را دارم. موفق باشید

24786
متن پرسش
سلام علیکم: سرّ اعداد چیست؟ مثلا اینکه می گویند ذکر یا توّاب رو به فلان عدد بگوید تا به فلان خواسته برسید. نقش عدد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد به چیز قابل اعتمادی نرسیده‌ام مگر در رابطه روایاتی که از معصوم به ما رسیده است و تعداد اذکار را معلوم کرده‌اند. موفق باشید

24785
متن پرسش
سلام: چرا فلسفه اسلامی در اثبات عالم خارج ناتوان است و استدلال هایی که می آورند هیچ کدام واقعا قانع کننده نیست، آیا این ناتوانی به دلیل وضوح و بدیهی بودن عالم خارج است و با استدلال از ساحت بدیهی خارج شده و به ساحت نظری و ذهنی وارد می شوند و لذا استدلال در موضوع عالم خارج نوعی حجاب است، ولذا است که شکاک تا از ساحت نظری و ذهن بیرون نیاید و به ساحت بدیهی رجوع نکند مشکلش حل نمی شود چون عالم خارج از امور بدیهی است و باید در ساحت خود که ساحت بدیهی است درک شود ولاغیر، و برای همین است که فلسفه غرب دچار شک و سفسطه است، چون بین ساحت بدیهی و نظری دچار خلط شده‌اند و ساحت بدیهی را در ساحت نظری بررسی می کند برای همین است که بجای بررسی چگونگی ارتباط ذهن و عین دنبال این است که آیا اصلا عین یا عالم خارج داریم یا نه، حال باز سوال بنده این است که آیا اثبات عالم خارج توسط برخی فلاسفه اسلامی و استدلال آوردن کار درستی است؟ اگر نه چاره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید اساساً درکِ وجودِ امور خارجی، بدیهی است. آری! اگر شبهه‌ای پیش آمد در ردّ آن شبهه می‌توان سخنانی را مطرح کرد. همان‌طور که در جواب سؤال شمار‌ه‌ی ۲۴۷۸۴ عرض شد.  موفق باشید

24784
متن پرسش
استاد سلام: بررسی عالم خارج در فلسفه اسلامی آیا جنبه ی اثبات اصل این امر بدیهی را دارد یا نه فقط بحث تطابق ذهن و عین مطرح است؟ اگر بحث اثبات اصل عالم خارج می‌باشد، مگر امر بدیهی هم اثبات می خواهد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقابل شبهه‌ای که پیش می‌آورند و بحث عارض‌بودنِ معلوم را بر عالِم پیش می‌کشند؛ سعی می‌شود در جواب آن شبهه سخنانی بگویند وگرنه درکِ خارج برای هرکس، امری است بدیهی. موفق باشید

24783
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: چگونه است که در کتاب فلسفه پایه ۱۲ هم گفته که صدرا فلسفه خود را حکمت متعالیه نامیده و فیلسوف را حقیقت جو و حکیم معرفی کرده است. حالاباید گفت مکتب صدرا، فلسفه ای است که شامل: استدلال شهود فقه است یا باید گفت حکمت متعالیه شامل: فلسفه عرفان فقه است؟ همچنین در این کتاب فلسفه پایه ۱۲ هم گفته که مکتب فلسفی اشراق هم استدلال دارد هم شهود. خب حالا باید گفت فلسفه اشراق، استدلال و شهود رو با هم داره یا بگیم مکتب اشراق هم فلسفه داره هم عرفان؟ همچنین در این کتاب آمده که عرفا به استدلال توجه چندانی ندارند و تنها راه وصول به حقیقت رو شهود باطنی میدونند و همواره عقل رو تحقیر می کنند. خب این رفتار عرفا افراطه یا نه؟ اما در جای دیگه شنیدم که عرفا در مرحله‌ دوم به استدلال اعتقاد دارند و فلسفشون همون عرفان نظری هستش. آیا عارف با صوفی تفاوت دارد اگه داره چیه؟ پس استاد متوجه شدید که بنده فرق فیلسوف و عارف رو گیچ شدم و اگه فیلسوف راه کسب حقیقت رو استدلال میدونه و عارف شهود میدونه پس چرا تو این کتاب گفته که صدرا فلسفه اش رو، حکمت متعالیه نامیده؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حکمت متعالیه در عین اصالت‌دادن به عقل و استدلال، متوجه است که آن‌چه عقل می‌فهمد قابل درک با قلب نیز هست و به یک معنا، صورتِ کامل‌ترِ همان مکتب جناب سهروردی است. ولی عارف، از ابتدا سعی دارد با چشمِ قلب به حقایق نظر کند، هرچند عقل را تعطیل نمی‌نماید. ۲. بین صوفی و عارف از نظر سلوک، تفاوتی نیست. موفق باشید

24782
متن پرسش
سلام به استاد مکرم: در ماه مبارک رمضان شبکه پویا ویژه برنامه خیلی خوبی داشت و یک سری سرودهای مذهبی خیلی شاد و با محتوا هم پخش می کرد که ظاهرا با استقبال خوبی هم مواجه شده بود. من بعضی این کارها را دیدم و آن قدر از حیث محتوا و ساخت زیبا بود که چشمانم پر از اشک می شد. این نمونه کار را ببینید http://nahaltv.ir/clips/misc/item/214685-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%BE-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%88-%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D9%86%D9%85 آیا نمونه این کارها نشان نمیدهد که از فن موسیقی میشود خیلی استفاده های معنوی کرد؟ البته مثل همیشه آدم همیشه ته دلش چرکین است چون موسیقی چیز لغزنده و شبهه ناکی است همیشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! نباید از نقش موسیقی در ابتدایِ راه غافل بود. موفق باشید

24781
متن پرسش
عرض سلام و خدا قوت: ۱. استاد نظرتون راجع به کتاب «قیام امام حسین علیه السلام» اثر آقای سید جعفر شهیدی و « تفسیر انسان به انسان» آیت الله جوادی (از لحاظ محتوا و سنگینی مطالب) چیه؟ برای جوانان مناسبه؟ ۲. چند کتاب خوب میشه معرفی کنید که تا قبل محرم بخونیم و استفاده کنیم که ان شاءالله اون اشک مطلوب و اثر عالی عزاداری رو در محرم داشته باشیم؟ خیلی ممنونم تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر دو کتاب بسیار خوب است کتاب آیت اللّه جوادی برای جوانان کمی سنگین است. ۲. کتاب‌های «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» و «حماسه‌ی حسینی» و «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» می‌تواند افق‌هایی را در مقابل رفقا بگشاید. موفق باشید

24780
متن پرسش
سلام: وقت شما بخير: بنده وكيل دادگستري هستم ولي علاقمندم جهت ايجاد سازش و بهبود كيفيت زندگي خانواده ها خصوصا زنان در جامعه اسلامي قدمي بردارم. كتاب «زن آنگونه كه بايد باشد» بسيار برايم راهگشا بود. سپاسگزارم. با توجه به سوالات زيادي كه در زمينه فهم ديدگاه دين در مورد زن دارم از استاد خواهشمندم بنده را براي فهم جايگاه زن، خانواده و خصوصا عقد نكاح راهنمايي بفرمايند. متشكرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر بسیار خوبی است. با این کار إن‌شاءاللّه در مسیر یاران پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» قرار می‌گیرید که در وصف آن‌ها آمده است: «رحماء بینهم». عرایضی در سوره‌ی نساء شده است بد نیست به صوت آن مباحث که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی