بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14893
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد گرانقدر و مهربان، فامیلم در اوپا می پرسد که چرا کشورهای اروپایی و غربی از نظر صنعتی و اقتصادی پیشرفت زیادی نسبت به کشورهای اسلامی از جمله ایران داشته اند؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح تجاوزگرِ غربی در فرصتی که در تاریخ به‌دست آورد، برعکسِ ملل دیگر دنیا، اراده‌ی تجاوز به جهان را دنبال کرد و امروز از یک طرف، از سرمایه‌هایی که چپاول کرده است، بهره‌مند است و از طرف دیگر تلاش می‌کند مانع به‌خودآمدنِ سایر ملت‌ها شود و به همین جهت مانع انقلاب اسلامی است. ولی این چیز پایداری نیست که یک ملت، منافع خود را در وابستگیِ سایر ملت‌ها به خود جستجو کند و همین امر موجب بروز انواع بحران‌ها در غرب شده‌ است. موفق باشید

13909
متن پرسش
سلام علیکم: در جمعی نشسته بودیم و بحث اعدام های بعد انقلاب مجاهدین سابق (منافقین) مطرح شد بعضی از افرادی که فضای اوایل انقلاب را درک کرده و از نزدیک شاهد این قضایا بودند، مدعی شدند که بعضی از این اعدام ها به حق نبوده و بعضی از آنها بی گناه کشته شدند. در یکی از این جریانات یک شخصی که خواهرش فقط بدلیل شرکت در یکی از میتینگ هایی که آن زمان مجاهدین سابق (منافقین) برگزار کرده بودند، شرکت کرده بود، اعدام شد و خود همین شخص هم که برادرش می شد به 5 سال زندان محکوم شد. افرادی که در این جمع نشسته بودند جریانات دیگری را یادآور شدند که به عینه شاهد بودند که بعضی از افراد بدلیل تندروی هایی که در اوایل انقلاب می شد ناجوانمردانه کشته شدند، در صورتی که انسان هایی متدین و مورد اعتمادی بودند و یا نهایتا اگر ناخواسته فعالیتی در راستای این گروهگ انجام می دادند، ناشی از جهل آنها بود و می شد که جرمشان اعدام نباشد. بنده نیز بدلیل عدم اطلاعات و مستندات کافی، در این جمع سکوت پیشه کردم و فقط سعی کردم که شنونده باشم. حال سوال بنده این است که بفرمائید که این هرج و مرجی که در بحث اعدام بعضی از این افراد که مدعی شد، تا چه اندازه مورد قبول شماست و تحلیلتان را نسبت به این قضیه عنوان فرمائید و اگر کتابی هم در این راستا معرفی بفرمائید ممنون میشوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی  4225 شده است. عنایت داشته باشید که بحث قرارگرفتن در جبهه‌ای که مقابل نظام اسلامی است، منجر به چنان احکامی خواهد شد. بحث خوب و بدبودنِ افراد در میان نیست. با این‌همه نمی‌خواهم خطاهایی که ممکن است پیش آمده باشد را نفی کنم. عرض بنده آن است که جهت‌گیری نظام اسلامی در این مورد مبنای دینی دارد و به حکم الهی چنین مواضعی گرفته می‌شود. موفق باشید

11969
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می شود در راه معرفت النفس علم حصولی گریبانگیرمان شود و یا نه اصلا در معرفت النفس هیچ وقت درگیر علم حصولی نمی شویم؟ اگر امکان افتادن در وادی علم حصولی هست چگونه از این وادی خود را خارج کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر تنها به دانایی‌های خود بسنده کنیم معرفت نفس را هم تبدیل می‌کنیم به «داناییِ» به معرفت نفس و نه «احساس وجودی» که نسبت به خود باید پیدا کنیم. موفق باشید

9600
متن پرسش
.
متن پاسخ
قابل توجه کلیه کاربران عزیزی که آدرس الکترونیک و یا ایمیل خود را ثبت نمی‌کنند:"" این سایت از آن‌جایی که بنا دارد سؤالاتی را در معرض دید کاربران قرار دهد که بیشتر در رابطه با معارف اسلامی و سلوک اخلاقی و یا مربوط به مبانی انقلاب اسلامی است،دراینصورت چنانچه ایمیل خود را ثبت نفرمایند از جواب‌دادن به سوالات آنان معذوریم.""
7605
متن پرسش
باسلام چرا نام کتاب " ادب خیال و عقل و قلب" گذاشته نشده " راه های ورود به عالَم عالِمان" یا " راهکارهای مطالعه ی مفید"؟ چون آنچه در کتاب است با آنچه ما قبل از خواندن آن تصور میکنیم فرق دارد . تصور ما آن است که چه راهکارهای عملی خیال را تغذیه میکند و کدام راهکار مغذیِ عقل است و کدام قلب.هر چند به شکل کلی اشاراتی دارد ولی به نام کتاب نزدیک نیست و به نظر می رسد میتواند در باب مفصل دیگری به ادب خیال و عقل و قلب پرداخته شود.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بدین جهت عنوان کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» گذاشته شد که خوانندگان کتاب متوجه باشند باید این نوع ابعادشان را ادب کنند بعد از آن بروند در زیر سایه‌ی راه‌کارهایی مثل منازل السائرین خواجه عبداللّه انصاری و به طور جدّی موضوع را دنبال کنند. موفق باشید
6189
متن پرسش
سلام.حضرت استاد.انسان برای طی مراحل به وجود رسیدن در رحم مادر مراحلی را طی می کند از نطفه وعلقه ومضغه وتا اینجای کار این جنین در رحم روح ندارد وبعد از آن دارای روح می شود.سوال بنده اینجاست که در مباحث معرفت النفس مطرح می باشد که خود نفس ناطقه بدن خود را می سازد وتاقبل 4ماهگی اصلا نفس ناطقه ای در کار نیست؟(آیا هست؟) این جنین 4 ماهه به چه عنوان وچگونه رشد ونمو می کند .وآیااین دمیده شدن روح در این جنین بعد از 4ماهگی نفس را برای این جنین خاص معین می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا معتقد است قبل از چهارماهگی روح والدین در ساختن جنین نقش دارد و تحت تدبیر نفس والدین است. موفق باشید
24871
متن پرسش
با سلام: پیرامون پاسخ سوال ۲۴۸۴۱ سوال بنده در خود مقام امامت بود نه اسلام و ظهور اسلام که بر اساس قاعده بگیم تمام ادیان در آخرین دین و در آخرین نوع ظهورش در عالم جمع میشه. من سوالم از خود امامت است، شما در نبوت همه را جمع می کنید در نبی الله، به اعتبار اینکه آخرین نبی است در امامت این قاعده را وفادارید؟ اگر هستید چگونه؟ سوال دوم اینکه در انتهای پاسخ همه اهل بیت را مظهر تام و تمام دانستید، این به اعتبار حقیقت نوری واحد آن هاست؟ به اعتبار نفس شخصی آن ها تفاوتی هست؟ اگر هست به چه شکلی؟ سوال بعدی اینکه چرا فقط یک نفس به نور عظمت متصل است؟ یعنی وقتی امام کاظم امام است و مرتبط، امام رضا اینگونه نیست، تا اینکه امام قبلی از دنیا برود، و ایشان امام شوند؟ مگر حقیقت نوری همه اهل بیت، یک نور عظمت واحد نیست، ولی چرا با این حقیقت پیوسته متصل نیستند و وابسته به امام شدن آنهاست؟ آیا بعد از شهادت امام، ارتباط امام با نور عظمت منقطع می شود، همانطوری که قبل از اینکه امام شود اینگونه بوده؟ اگر نه چگونه؟ متشکرم
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آخرین پیامبر در نبوت یعنی در خبر، به کمالِ خود رسیده‌اند ولی در ظهور آن‌چه نبی به میان آورده است، فرآیندی طولانی در پیش است در حدّ ظهور حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» ۲. ائمه «علیهم‌السلام» همه با حقیقت خود، شخصیت‌شان یگانه است ۳. امام به عنوان حجت خدا برای خودشان هم به اعتبار اتصال‌شان به نور عظمت، امام‌اند و به اعتبار این‌که حقیقت انسانی واحد است سایر انسان‌ها با اتصال به حقیقت انسانی، انسانیت خود را به‌دست می‌آورند. حجت خدا همواره واحد است و لذا حضرت فاطمه زهرا «سلام‌اللّه‌علیها» با آن‌همه عظمت، پیرو امام زمان‌شان یعنی حجت خدا هستند. موفق باشید

23247
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: پرسشگر سوال 23111 هستم که سوالاتم مربوط به عدل الهی و فلسفه‌ی خلقت بود. متاسفانه قانع نشدم. مباحثی که راجع به امکان ذاتی مطرح کردید، اصلا قانع کننده نیست. خصوصا که یک آیه از قرآن با این امکان و طلب ذاتی در تضاد است. در جواب سوال یکی از کاربران فرموده بودید که شأن خداوند اجل از این است که قبل از جنایت، قصاص بکند؛ یعنی کسی را که علم دارد اهل جهنم است، قبل از به فعلیت رسیدنش، او را خلق نکند. ولی این با آیه‌ از قرآن تطابق ندارد که حضرت خضر پس از کشتن آن نوجوان، در جواب اعتراض حضرت موسی به او گفت: «و اما الغلام فکان ابواه مومنین فخشینا ان یرهقهما طغیانا و کفرا.» من کاری به این بحث ندارم که حضرت حضر مأمور به باطن است یا ظاهر، ولی ایشان به هر حال مأمور الهی بود و دلیل کارش را هم اینگونه بیان می‌کند که او اگر زنده بماند، پدر و مادرش را به طغیان و کفر می کشاند. مسلما آن نوجوان الآن در بهشت است‌‌. ولی آیا تمام کسانی که عاقبت به شر شدند و اهل آتش، نمی توانند به این آیه استدلال کنند که خدایا تو که می دانستی ما اهل آتش می شویم پس چرا ما را خلق کردی و اگر هم خلق کردی پس چرا مثل همان نوجوان، ما را قبل از تکلیف از این دنیا نبردی؟ این آیه را دیگر چطور با بحث طلب و امکان ذاتی جمع می کنید؟ استاد! من نه فیلسوفم نه عارفم و نه متکلم؛ بلکه یکی از همین جوانان گناه آلود دوره‌ی آخرالزمان هستم که حالم از خلقت و آفرینش و این بدبختی‌ها و فلاکت‌ها به هم می خورد. ظاهراً خلقت به نام انسان است و به کام خدا! ما باید بدبختی و فلاکت و رنج بکشیم تا جناب خدا اسمائشان به ظهور برسد! آن وقت جالبش هم اینجاست که باید صبر و استقامت هم داشته باشیم و راضی هم باشیم به رضای خدا و دم نزنیم! چه حکمتی در خلقت این کمیت شگفت آور از انسانها وجود دارد با اینکه اکثر آنها - از جمله خودم - مانند حیوانات زندگی می‌کنند و اصلا نمی‌دانند برای چه آفریده شده‌اند؟ و در آخر هم اکثرشان باید به جهنم بروند تا جایی که خود قرآن می گوید: «یوم نقول لجهنم هل امتلأت و تقول هل من مزید؟!» استاد عزیز! ما که اهل مناجات و نماز شب و راز و نیاز با خدا نیستیم ولی اگه شما هستی حتما و حتما یه سوالی رو از طرف من از خدا بپرس: «خدایا راستی اگه خودت جای ما بودی با این همه غرائز و هوا و هوس های رنگارنگ، بهشتی می‌شدی یا جهنمی؟» حتما این سوال رو‌ در خلوتتون از خدا بپرسید و اگه جوابی شنیدید بهم بگید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بد نیست ابتدا به این نکته فکر کنید که بالاخره مائیم و چنین حضوری در این عالَم و ابدیتی که در پیش رو داریم و باید تلاش کنیم آن را برای خود آباد نماییم، آن‌هم در نظامی و عالَمی که خداوند درمقابل ما قرار داده و ما را در آن خلق کرده. انسانِ عاقل در چنین شرایطی چگونه عمل می‌کند تا ابدیت خود را آباد نگه دارد؟ در رابطه با این نگاه است که شاعر می‌گوید: «در کف شیر نرِ خونخواره‌ای / غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای» وگرنه، نه خدا شیرِ خونخواره است و نه ما راههایی در این‌دنیا به سوی سعادت نداریم. البته از طرف دیگر خداوند به ما خواهد گفت اگر من جای شما بودم، نوعی خود را به عنوان انسان تعریف می‌کردم که علی «علیه‌السلام» در نامه به فرزندشان، انسان را تعریف کردند و در آن نحوه تعریف، بسیاری از این اعتراضات فرو می‌نشست. ۲. در روایت داریم آن فردی که حضرت خضر «علیه‌السلام» مأمور به قتل‌رساندن او بودند، شخصی بود که موجب آزار بسیاری می‌شد و در روایت، نحوه‌ی آزارهای او را نیز آورده‌اند. موفق باشید

22333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: بنده آگه بخواهم فلسفه بخوانم از طریق کدام اساتید فلسفه در ایران می توانم سیر فلسفی خودم رو شروع کنم؟ تا به الان کتابای شما و دکتر داوری و دکتر دینانی را دنبال کرده ام. اگه امکان دارد یک سیر فلسفی با ذکر اساتید مربوطه برای بنده حقیر معرفی نمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اساتید امروز فلسفه‌ی اسلامی نیستم. شنیده‌ام امثال آقای امینی‌نژاد از اساتید محترم حوزه‌ی علمیه‌ی قم در این امر موفق بوده‌اند. موفق باشید

22157
متن پرسش
سلام: چرا خداوند اختيار داده به بندگانش اگر با اختيار به خدا برسيم چرا بايد بهشت و جهنم باشد؟ پس انسان اگر اختيار نكند جهنمي است خارج شده اگر اختيار كند بهشتي است اگر خدا اختيار داده چرا بايد انتخاب كند انتخاب نكند كافرست و جهنمي است پس بحث اختيار چي ميشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان موجودی است با امکانات مختلف و باید این امکانات را در راستای تکامل خود از قوه به فعل درآورد و در این راستاست که باید مختار باشد تا خودش شخصیت خود را در بین امکانات مختلف شکل دهد. موفق باشید

21810
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: «هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» [سوره البقرة : 29] طبق این آیه اگر زمین رو همین زمینی که روش زندگی می کنیم در نظر بگیریم و هفت آسمان رو آسمان های معنوی و مراتب وجودی و قدسی؛ احساس می کنم این نظریه که تقریبا تحت عنوان عقل اول و... مطرح میشه و خلقت رو دارای مراتبی میدونه که عالم ملکوت و ملائکه مجرد قبل از عالم ماده و طبیعت هست و علت اون، دارای اشکال باشه. چون در این آیه صراحتا بیان میکنه که اول خداوند همین مادیات رو خلق کرده و سپس آسمان های معنوی و مراتب قدسی عالم رو. یعنی به عبارتی اون مراتب قدسی و عوالم وجودی ملکوتی علت های عالم ماده و طبیعت نیستند. ممنون میشم نظرتون رو در این باره بیان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در روایت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم که می‌فرمایند: «اولُ ما خلق‌اللّه العقل» می‌توان این‌طور فکر کرد که آیه‌ی مذکور می‌فرماید پس از آن‌که آخرین مرحله‌ی نظام خلقت یعنی زمین را حضرت پروردگار را خلق نمودند جهت تدبیر عالم به آسمان‌ها پرداختند زیرا «استوی إلی السماء» غیر از خلقت آسمان است. شبیه آن‌که پس از خلقت انسان و نفخه‌ی روح، تازه تدبیر و هدایت آن را انجام می‌دهد. موفق باشید

21652
متن پرسش
سلام: در هنگام مطالعه و تعمق در براهینی نظیر وجوب و امکان، به این نتیجه می رسیم که لازم است از رابطه علت و معلولی بیشتر آگاه باشیم. ما معمولاً در خصوص علل معده و خواص آن اطلاع داریم ولی در خصوص علت حقیقی و این که موجودی «وجود» خود را از علتی داشته باشد درک دقیقی نداریم. چگونه و از چه راهی می توان از این رابطه و خواص آن آگاه شد. عده ای رابطه بین نفس و ارده را مثال می زنند، چگونه می توان مطمئن بود که نوع ارتباط بین نفس و اراده (به عنوان علت و معلول) در خصوص سایر علت و معلول ها هم برقرار است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امر بدیهی است که اگر موجودی عین «وجود» نیست، معلول است و به عین وجود ختم می‌شود. تصور این موضوع برای تصدیق آن کافی است. بد نیست در این مورد به بحث «برهان صدیقین» رجوع کنید. موفق باشید

21484
متن پرسش
استاد گرامی و عزیز سلام: ۱. بهترین راه رسیدن به یقین کدام راه است؟ آیا این راه که ابتدا با برهان و استدلال عقلی به یقین عقلی برسیم و بعد از طریق عبادات به یقین قلبی برسیم؟ یا اینکه بدون استدلال و برهان از همان ابتدا با عبادت و اذکار به یقین قلبی برسیم؟ ۲. علت و ریشه شک و حتی انکار اعتقادات مذهبی درست که شاید تا چندی پیش کسی به آنها یقین داشته ولی اکنون شک دارد و حتی انکار می کند چیست؟ در نفس این شخص چه پیش آمده که اینگونه شده و دیگر آن استدلال های محکم او را قانع نمی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر می‌کنم حالت اول، قابل اعتمادتر باشد 2- وقتی انسان رشد کند متوجه می‌شود باید یقینیات خود را با عمق بیشتری به‌دست آورد. موفق باشید

21239
متن پرسش
سلام علیکم: خسته نباشید. در کتاب «مکیال المکارم» ذکر شده است که؛ ثواب خونخواهى امام حسين عليه السلام از جمله امورى كه با دعا كردن براى تعجيل فرج مولايمان صاحب الزمان عليه السلام حاصل مى شود: ثواب خونخواهى مولاى مظلوم غريب شهيدمان حضرت سيدالشهداء حسين بن على عليه السلام است، و اين امرى است كه احدى جز خدا ثواب آن را نمى تواند شماره كند. زيرا كه عظمت شأن خون به مقدار عظمت صاحب آن است، پس همانطور كه كسى جز خدا نمى تواند بر شئون حسينى احاطه يابد، همچنين كسى غير او نمى تواند ثواب خونخواهيش را احصا نمايد. زيرا كه حسين عليه السلام همان است كه در زيارتش آمده: السَّلامُ عَليكَ يا ثارَ اللَّهِ و ابن ثاره؛ سلام بر تو اى آنكه خونخواه او خداوند است، و فرزند كسى كه خونخواهش خدا است. بنده خیلی فکر کردم که از این دو یک نتیجه ای گرفته و برمبناى آن عمل کنم اما نشد. ما باید از امام حسین به امام زمان برسیم و یا ثواب خون خواهی امام حسین از برکات و آثار معرفت امام زمان است؟ از شما خواهشمندم که بنده حقیر را از پاسخ مطلق و مفصل خود بهره مند سازید. تا شاید که این وادی را به سلامت بگذرانیم. و اگر امکانش هست آیا عمل بر مبنای روایات کتاب «مکیال المکارم» می تواند ما را از تیه نجات دهد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو فرض ممکن است. در هر حال اگر بخواهید توفیق خون‌خواهیِ مولایمان امام حسین«علیه‌السلام» را داشته باشید باید تلاش کنید آن امام غایب «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» به ظهور آیند و او با معرفت ما به مقامش امیدوار ظهور می‌شوند. که در این مورد عرایضی در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» شده است. کتاب در قسمت نوشتارها بر روی سایت هست. موفق باشید

21200
متن پرسش
سلام استاد: استاد با توجه به احادیث من که در جوانی راه اشتباه هم رفتم چه کار کنم که از عذاب و بالا پایین شدن در برزخ در امان باشم؟ مثل اینکه در برزخ همه زندگی دنیایی مان طبق برزخ مرور می شود. چه کنم در برزخ در امان باشم؟ در یک کتابی خواندم فردی به خاطر چند نماز قضا دچار عذاب شده است. چه کنیم؟ امام صادق (ع) می فرمایند: «وُاللهِ ما أَخافْ عُلَیًکُمً اِلاّ الْبُرًزَخ فَأما اِذا صارُ الاَمًرْ اِلَیًنا فَنَحًنْ اَوًلَی مِنْکُمً؛ به خدا قسم! نمی ترسم بر شما؛ مگر از برزخ و چون کار به ما رسد، ما اولی و سزاوارتر از شما هستیم.» عمرو بن یزید می گوید: به امام صادق(ع) گفتم: از شما شنیده ام که می فرمودید: «همة شیعیان ما با همة گناهانی که دارند بهشتی هستند.» فرمودند: «گفتة تو را تصدیق می کنم. به خدا قسم! همة آنان در بهشت خواهند بود. من گفتم: فدایت گردم! بسیاری از گناهان کبیره اند. فرمودند: «به شفاعت پیامبر و وصیّ او در قیامت، همه به بهشت می روند ولیکن به خداوند سوگند! از برزخ، برای شما خوفناکم و می ترسم.» پرسیدم: برزخ چیست؟ فرمودند: «قبر، از لحظه ای که می میرد تا روز قیامت.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شخصیت مورد نظر خود را امام معصوم قرار دهیم، خود به خود گناهان در جان ما به عنوان اعمالی که دوست‌داشته باشیم، جای نمی‌گیرد. وقتى عشق به انسان كامل به ميان آمد همه‏ ى اين عيب‏ها مى ‏رود. و در همين راستا رسول خدا (ص) مى‏ فرمايند: «حُبُ‏ عَلِيٍ‏ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»[1] دوستى على حسنه‏ اى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمى‏ رساند و دشمنى على سيئه‏ اى است كه با وجود آن، حسنه سودى ندارد. و امروز با ایمان و علاقه به ولایت فقیه، خطاهای ما جایگاهی برای ابدیت ما نخواهد داشت. موفق باشید


[1] ( 2)- نهج الحق و كشف الصدق، ص 259. كنوز الحقائق، طبع بولاق مصر، ص 53، 57، 67، ينابيع المودة، ص 19.

19791

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در پاسخ به جواب سوال 19777 باید عرض کنم که: 1. اکثریت فقهای شیعه، ولایت مطلقه را برای فقیه قبول ندارند. و این هم دلیلش روشن است چون احادیثی که در این موضوع آمده بیشتر حمل بر قضاوت شده است نه حکومتی که ما در فارسی می گوئیم. شما و هر خواننده صاحب عقلی که قوی ترین سند روایی ولایت مطلقه فقیه یعنی مقبوله عمربن حنظله و مشهوره ابی خدیجه را بخواند اصلا برداشت اینکه فقیه حاکم و فرمانروا باشد نمی کند و بیشتر اینگونه می فهمد که منظور امام معصوم (ع) در احادیث فوق الذکر این است که فقیه، قاضی باشد نه فرمانروا و امیر. کما اینکه عرض شد اکثر فقهاء هم استنباطشان همین است. و لفظ «حکومت» و حاکم در عربی بیشتر (اگر همیشه اینگونه نباشد) به معنی «قضاوت کردن» و «قاضی» است و آن «امارت» است که معنای فرمانروایی می دهد. لذا در زبان عربی به شخص قاضی می گویند حاکم و به شخص فرمانروا می گویند سلطان یا امیر و حاکم منطقه هم می گویند والی. لذا هیچ کجا در احادیث ائمه نفرموده اند که فقیه باید امیر یا سلطان یا حتی والی باشد. اگر سراغ دارید به ما هم بگوئید. بله لفظ خلیفه را به کار برده اند و آن هم خودشان توضیح داده اند و جمله را مقید کرده اند که علما، خلیفه و وارث انبیاء هستند در نشر معارف الهی و احادیث و سنت معصومین (ع). در پایان توجه شما به مذاکره و مناظره مرحوم میرزای نائینی با آخوند خراسانی دو تن از علمای بزرگ شیعه جلب می کنم که در آنجا حدود 20 مورد آخوند خراسانی دلیل می آورد که چرا فقیه نباید حاکم جامعه شود و چقدر هم منطقی است این دلایل و انگار آخوند خراسانی در نظام جمهوری اسلامی مدت ها زندگی کرده و به این نتیجه ها رسیده. حتما بخوانید. http://akhund.blog.ir/tag/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87%20%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%88%D9%85%20%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%20%D9%86%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%86%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%20%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C در گوگل هم سرچ کنید حتما پیدا می کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید این سؤال را از خود بپرسیم که آیا در زمان غیبت باید راضی به حاکمیت طاغوت باشیم یا تلاش کنیم حاکمیت الهی و اسلامی داشته باشیم. موفق باشید

19789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: درباره ی اقدام برای فرزند دار شدن روایات مختلفی موجود هست که شروط زیادی رو ذکر میکنن، مثل اینکه در موقع خسوف و کسوف و ... از نزدیکی منع شده و همچنین اثرات منفی زیادی هم به جای میذاره. می خواستم بدونم چه مقدار باید به این مسائل توجه کرد و چه اعتقادی نسبت به این موضوع باید داشته باشیم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع روایات، نظر به بهترین شرایط دارد که به اصطلاح به آن «علت معدّه» می‌گویند وگرنه در اصل موضوع خللی ایجاد نخواهد شد. موفق باشید

19650
متن پرسش
سلام: با آرزوی قبولی طاعات. در نقد جواب علامه طباطبایی درباره نقد ایشان نسبت به نظر هیوم درباره علیت گفته شده که نظر علامه ضرورت وجود علیت در بین اشیا بیرون از ما را نمی دهد. گرچه موید یافتن این اصل در درون خود بصورت علم حضوری است.ذاما ضرورتا موید ارتباط علی بین اشیا بیرون (و نه حتی علت بودن اشیا بیرون بر علم درون) را نمی دهد. در این رابطه اگر نکته و پاسخی هست راهنمایی بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی می‌فرمایند علیّت را ما به صورت حضوری در نفس خود می‌یابیم و سپس به بیرون از خود تعمیم می‌دهیم و به همین جهت علیّت یک امر عقلی است و نه حسّی. با توجه به این امر، جایی برای انکار علیّت آن‌طور که هیوم می‌گوید نمی‌ماند که بگوییم آن‌چه ما حسّ می‌کنیم تقارن دو شیئ است. مگر بنا بود علیّت را حسّ کنیم؟ در حالی‌که می‌توانیم از طریق عقل، وقتی دو پدیده رابطه‌ای شبیه رابطه‌ی علیّتی دارند که ما از طریق تجربه‌ی درونی یافته‌ایم، آن حادثه را مصداق آن علیّت بدانیم. موفق باشید 

19570
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد آقای حسن روحانی در ایسنتاگرامش مطلبی گذاشته مبنی بر اینکه مقام معظم رهبری از این سند اطلاع داشته و به او و همه ارگانها خبر داده شده است و این مطلب یعنی تصریح بر دروغگویی مقام معظم رهبری که فرمودند این سند مخفیانه امضاء شده است ، داستان چیست؟ و آیا روحانی در این دوره شمشیر را از رو بسته است و باید منتظر و آماده بحرانهای بزرگی باشیم؟ با تشکر والتماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست معلوم است که آقای رئیس جمهور همه‌ی گفتنی‌ها را نمی‌گوید، وگرنه چرا به قول آقای دکتر کچوئیان به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب فرهنگی باید آن سند پنهانی و بدون در جریان قراردادنِ شورای انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی امضاء شود و به مراکز آموزش ابلاغ گردد. همه‌ی حرف در این‌جا است حال این‌که چگونه وجود آن سند را به اطلاع مقام معظم رهبری و ارگان‌ها رسانده‌اند که باید پنهانی امضاء شود، واللّه اعلم.

 فکر می‌کنم آن‌چه در روزنامه‌ی کیهان دیروز تحت عنوان «تعهدات و تناقضات دولت در سند 2030» جوابگوی سؤال جنابعالی می‌باشد. موفق باشید  آن مطلب این‌طور شروع شده است: 

دولت تمام توان خود را بسیج کرده تا در یک جنگ روانی به جامعه القا کند سند 2030 تعهدآور نیست. معاون اول رئیس جمهور هم 29 اردیبهشت در نامه‌ای سرگشاده، حقایق مستند و مستدل در باره سند 2030 را شایعات خواند و گفت«سند ۲۰۳۰ یونسکو توسط ایران امضا نشده و برای ایران آلزام‌آور نیست». این درحالی است که‌:
1- اول خرداد، دو روز بعد از این نامه سرگشاده معاون اول رئیس جمهور، مهدی فیض معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در همایش هدایت تحصیلی قطب غرب کشور در همدان به امضای سند توسط مسئولان دولت یازدهم اذعان کرد و گفت «‌سند 2030 در سال ۹۵ توسط وزیر وقت آن زمان یعنی آقای فانی به امضا رسید و اکنون یک سال از امضای سند می‌گذرد». حال جای تعجب دارد در حالی که وی به امضا و تعهدآور بودن این سند اذعان می‌کند، چرا منتقدان را سوء‌استفاده‌کنندگان انتخاباتی معرفی می‌کند!
2- برای اطلاع آقایان باید گفت در سند 2030 بیش از 167 بار عنوان «تعهد و ضمانت دولت‌ها» قید و در تمام این موارد تاکید شده است «دولت‌ها و کشورها متعهد می‌شوند و ضمانت می‌کنند».
3- معاون اول رئیس جمهور حداقل اگر تعهدِ دولت در یونسکو و سازمان ملل و اجلاس اینچئون کره جنوبی را بتواند از دید ملت پنهان نگه دارد، حداقل در داخل کشور ابلاغ این سند با امضای خودش را که ثبت و ضبط و غیرقابل خدشه است نمی‌تواند انکار کند.
4- معاون اول رئیس جمهور گفته «شرط و تحفظ‌های ایران به یونسکو اعلام شده است».  در این سخن نیز مغلطه وجود دارد، چرا که سند 2030 هم در اجلاس اینچئون کره جنوبی با حضور وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم و هم در اجلاس سران سازمان ملل با حضور شخص آقای روحانی به صورت «‌without voting»، یعنی «بدون رای و نظر مخالف» به تصویب رسیده است، در حالی که اگر مخالفتی از سوی حتی یک کشور از جمله از سوی ایران صورت گرفته بود، این سند با «اجماع عمومی» تصویب می‌شد.
5- براساس رویه اسناد بین‌المللی شروطى که در ذيل یک سند نوشته ‌شود تا آنجا اعتبار دارد که با روح و محتوی اين سند مخالفت نداشته باشد. لذا از آنجایی که روح و متن سند 2030 تماما در مغایرت کامل با اهداف و ارزش‌های نظام آموزشی جمهوری اسلامی است اولا باید نسبت به تمام این متن تحفظ اعلام می‌شد و ثانیا تحفظ‌هایی هم که گفته می‌شود اعلام شده، مورد پذیرش قرار نگرفته است.
6- اگر ادعای دولت مبنی بر ارائه تحفظ را بپذیریم، این تحفظ کلی بوده و مشخص نمی‌کند جمهوری اسلامی ایران با کدام بخش از سند 2030 مخالف است، لذا تحفظ کلی از سوی کشوری پذیرفته نمی‌شود و آن کشور متعهد به تمامی سند دانسته می‌شود. چنان‌که شرط ایران در مورد کنوانسیون حقوق کودک در سال 1995 نیز پذیرفته نشد و سازمان ملل اعلام کرد این کنوانسیون برای ایران لازم‌الاجرا است.
7- همین که دولت می‌گوید خود را متعهد به بخش‌هایی از سند 2030 که در تعارض با باورهای دینی و ارزش‌های فرهنگی جامعه ایرانی است، نمی‌داند، این خود نشان می‌دهد سند تعهدآور است.
8- سوال این است اگر سند 2030 را امضا نکردید و تعهدآور نیست پس چرا حق تحفظ گرفتید؟ سندی که تعهدآور نباشد، دیگر نیازی به حق تحفظ گرفتن نیست. حق تحفظ گرفتن خود دلیل الزام‌آور بودن اصل سند است.
9- مضاعف بر این باید پاسخ داده شود اگر صادق هستند، چرا در هیچ قسمت از سند ملی نسبت به تفسیر بومی بندهای ماهوی اقدامی صورت نگرفته و متن 300 صفحه‌ای سند 2030 را بدون هیچ‌گونه قید و تحفظ‌های اعلام‌شده، تماماً برای اجرا ابلاغ کرده‌اند؟
10- اگر تعهد داده نشده چرا با وجود سند تحول بنیادی آموزش و پرورش و دیگر اسناد بالادستی دولت خود را ملزم به تدوین سند ملی کرده است؟ تا جایی که مورد تقدیر یونسکو قرار گرفته‌!
11- اگر سند 2030 تعهدآور نیست چرا در مصوبه هیئت وزیران از کلمه «تعهدات» استفاده شده است. این نشان می‌دهد یا دولت اساسا در سند 2030 متعهد شده و یا دولت با پذیرش داوطلبانه! خود را متعهد به اجرای سند اصلی کرده است که در هر دو صورت کشور را به چیزی متعهد کرده‌اند که روال قانونی آن طی نشده است.
12- اصولا وقتی کشوری عضویت در یک سازمان بین‌المللی از جمله یونسکو را می‌پذیرد، براساس اساسنامه آن سازمان بین‌المللی، برای آن کشور تعهداتی ایجاد می‌شود و چنانچه کشوری به تعهدات خود عمل نکند در قالب صدور قطعنامه تحت فشار قرار خواهد گرفت.
 13- اصولا در سند 2030 به برخی اسناد بین‌المللی ارجاع داده شده که خود این اسناد الزام‌آور هستند از جمله بیانیه جهانی حقوق بشری که تعهد‌آور است و تاکنون ایران این سند را نپذیرفته و امضا نکرده است.
14- براساس ماده 8 اساسنامه یونسکو گزارش‌دهی در باره روند اجرای سند 2030 الزامی است. لذا تا زمانی اجرای یک سند الزامی نباشد، الزام گزارش‌دهی در باره آن بی‌معنا خواهد بود.
15- نکته جالب این است که در خود سند 2030 تاکید شده است «‌کشورها حق اجرایی نکردن همه و یا برخی مفاد سند را ندارند».
16- ادعا شده اصل 138 قانون اساسی به دولت اجازه تصویب آیین‌نامه و مقررات اجرایی می‌دهد. در این سخن نیز مغالطه سیاسی به چشم می‌خورد چرا که قانون اساسی به دولت اجازه داده برای قانونی که در مجلس شورای اسلامی تصویب شده باشد آیین‌نامه و مقررات اجرایی تصویب کند. لذا طبق اصل 77 قانون اساسی دولت باید ابتدا مصوبه مجلس در باره اصل سند 2030 را می‌گرفت و سپس براساس اصل 138 نسبت به تدوین و تصویب آیین‌نامه و مقررات اجرایی آن اقدام می‌کرد. خود دولت به طور ناخواسته نیز در بیانیه تبیینی‌اش به این نکته اذعان کرده است.
17- سند توسعه 2030 (SDG) که در سال 2015 به تصویب سازمان ملل رسیده در حقیقت ادامه سند توسعه هزاره (MDG) و نسخه کامل و به روز شده آن است که در سال 2000 در سازمان ملل برای اجرا تا سال 2015 تصویب شد و براساس اسناد سازمان ملل که در سایت رسمی آن آمده، تمام تعهدات سند توسعه هزاره نیز علاوه بر تعهدات جدید در سند 2030 قید شده است. در گزارش مرکز اطلاعات سازمان ملل دفتر تهران تحت عنوان«از اهداف توسعه هزاره (MDG) تا توسعه پايدار (SDG)» هم تاکيد شده است «کشورها «مکلف شده‌اند» با اجراي سند 2030 گزارش‌هاي خود را به مجامع بين‌المللي ارائه نمايند». این گزارش تصریح می‌کند «لحاظ و اجراي اين شاخص‌ها در برنامه ششم اجتناب‌ناپذير است»! زيرا اولا تعهد داده شده و ثانيا براساس اجراي اين شاخص‌ها کشورها در آينده ارزيابي خواهند شد.
 18- گزارش اداره اطلاعات همگانی سازمان ملل در سایت این سازمان همچنین تاکید می‌کند «اعلامیه توسعه پایدار طیف گسترده‌ای از «تعهدات» در زمینه برابری جنسیتی و حقوق بشر است و نشان از یک «معامله بزرگ جهانی» دارد».
 19- در سایت سفارت ایران در نایروبی نیز در باره تعهدات منتقل شده از سند توسعه هزاره به سند 2030 تاکید شده است «147 نفر از سران کشورها از جمله ایران (در زمان دولت اصلاحات) «متعهد شدند» تا اهداف توسعه سازمان ملل از جمله ترویج و گسترش برابری جنسیتی و آموزش را اجرایی کنند و این اهداف به عنوان «قطعنامه تعهدآور» و«تعهد جهانی (Global Compact)» به شماره 2/55/RES به تصویب سازمان ملل رسید و کشورهاي عضو از جمله ايران آن را امضا کردند».
20- لذا سابقه دادن تعهد و اجرای اهداف توسعه سازمان ملل و سند 2030 به دولت اصلاحات در سال 78 بر می‌گردد و در سال 83 این دولت اولين گزارش ایران را به سازمان ملل ارائه کرد و اکنون دولت تدبیر همان مسیر دولت اصلاحات را در پیش گرفته است، این در حالی است که ادعا می‌کنند سند 2030 در دولت نهم و دهم اجرا شده است! و نکته مهم‌تر اینکه اهداف سند 2030 (SDG) مثل سند هزاره (MDG) در قطعنامه‌ای به تصویب سازمان ملل رسیده. لذا آقایان دیپلمات و سیاستمداران مدعی که تا دیروز کسانی که قطعنامه‌های سازمان ملل را کاغذپاره می‌خواندند، به سخره می‌گرفتند و ادعا می‌کردند قطعنامه‌های سازمان ملل «تعهدآور» است، حالا چگونه ادعا می‌کنند این قطعنامه‌ها الزام‌آور و تعهدآور نیست؟!
 21- تعهد‌آور بودن اهداف توسعه پايدار در اسناد سازمان ملل تا آنجا مهم و برجسته است که در اجلاس مقدماتی تدوین سند 2030 در ريودوژانيرو برزيل تحت عنوان «ريو+20، دستور کار توسعه پس از 2015 (Post 2015)» که نشست پر تنشي بود، حتي برخي کشورهاي اروپايي نيز نگران سوء‌استفاده آمريکا از برخي مفاهيم و ايجاد تعهدات جديدي براي خود بودند تا جایی که برخي از مفاهيم اوليه با مخالفت کشورهای اروپايي به دلیل تعهدآور بودن برای آنها حذف شد. نکته مهم‌تر اینکه در این نشست آمریکا در فصل «تجديد تعهد سياسي» (یعنی تجدید تعهدات سند هزاره در سند2030) اصل «مسئوليت مشترک اما متفاوت» را که تعهد مهمي براي آن کشور محسوب مي‌شد با نفوذ خود حذف کرد، اما اصرار داشت کشورهاي در حال توسعه اين تعهد را بپذيرند!
 22- در پایان ذکر این نکته مهم است که يونسکو از کشورهایی که در اجرای اسناد این سازمان تعلل کنند شکایت و علیه آنها قطعنامه صادر می‌کند از جمله علیه کشورهای چین، بلاروس، لوکزامبورگ، ازبکستان، چک، سنگاپور و لیبی و سایر کشورها به دليل غيرقانوني دانستن روسپيگري، سقط جنين و همجنس‌بازي، و عدم آموزش جنسي در مدارس و ترویج ارزش‌هاي خانواده و بازنگري نکردن در تفسير قرآن در راستاي کنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان.
23- نکته مهم اینکه براساس تعهدی که داده شده، وزیر فعلی آموزش و پرورش در برنامه‌ای که در روز گرفتن رای اعتماد در مجلس ارائه نمود، تاکید کرد «باید سند 2030 اجرا شود و در سند تحول بنیادین بازبینی شود»!

 

19363

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: می خواستم نظرتون رو راجع به حجاب کامل و چادر بگید آیا حجاب برتر همان چادر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همین‌طور باشد که چادر در بسیاری موارد حجاب برتر خواهد بود إلاّ مواردی که انسان احساس کند با حجاب کاملِ بدون چادر می‌تواند نقش خود را بهتر انجام دهد. موفق باشید

18676
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: منظور از لا الله الا الله و اینکه عارفان در نماز می رسند به جایی که می گویند خود خدا دارد خودش را ستایش می کند. اگر ما همه چیز را از منظر خدا ببینیم آیا مثلا صدام هم که بدی کرد خود خدا بود که می کرد و آیا خدا که می گوید قیام کنید بر ظالم خودش با خودش در گیر می شود و همین است منظور خدا که می گوید من هدایت می کنم و من گمراه می کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مواظب باشید بین تکوین و تشریع خلط نشود. آری! در نظام تکوینی و در نسبتی که وجود پدیده‌ها با خدا دارند، همه از نظر وجودی مدّ نظر قرار می‌گیرند و خوب و بدبودن معنا نمی‌دهد. ولی در نظام تشریع و در نسبت با ما و در نسبت با وظیفه‌ای که با افراد و اشیاء داریم؛ بحث خوب و بد مطرح است، و در این راستا وظیفه‌ی ما است که با صدام مقاتله کنیم. موفق باشید

18285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز این که می فرمایید این مصنوعات ساخته بشر، صورتی در غیب ملکوت ندارد و ساخته ذهن بشر است، می خواستم ببینم حال آیا همین صورتها هم ساخته خداوند نیست؟ لطفا کمی توضیح بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهت وجودی همه‌چیز ساخته‌ی خداوند است؛ ولی از نظر شکل موجودات انسانِ گرفتار وهم اعمال او و فعالیت‌های او صورت وَهم است. موفق باشید

17873
متن پرسش
سلام استاد: واقعا جمع بین دنیا و آخرت کاری بس دشوار است. چون وقتی به مرگ و آخرت متذکر می شوم ناامیدی تمام وجودم را می گیرد، می بینم با این اعمال ره به کجا خواهم برد و وقتی به دنیا نظر می کنم غفلت و امیدهای واهی مرا در می گیرد. می خوام بگم بودن در حالتی بین خوف و رجا بسیار سخت است. به نظرتان چه باید کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی بحث «معرفت نفس» در این رابطه شروع خوبی است تا اصل این موضوع برایتان روشن شود که چگونه باید با خودتان برخورد کنید. موفق باشید

17208
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یکی از تکیه کلامهای حضرت عالی این است که انقلاب اسلامی ظهور اراده حق است در این تاریخ که به حق هم همین است. اما مگر رنسانس و مدر نیته و.... در راستای غیر اراده الهی بودند؟ آیا به صرف اینکه اراده الهی هستند حق می باشند؟ البته منظور من دیدگاه عرفانی مسئله نیست، آیا منظور شما این است که انقلاب اسلامی آخرین حلقه از ظهور اراده حق است که منجر به ظهور حضرت حجت (عج) می شود؟ با تشکر از جنابعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در سوره‌ی ابراهیم«علیه‌السلام» خداوند پیروزی حضرت موسی«علیه‌السلام» بر فرعون را ایّام الله می‌داند و به حضرت محمد«صلوات‌الله‌علیه‌واله» می‌فرماید: «وذکّرهم بایّام الله» امت خود را متذکر کن به ایّام الهی؛ یعنی نقطه‌ی تاریخی شروع توحید موسوی، در حالی‌که همه‌ی روزها روز خدا است موضوع اراده‌ خاص الهی در تحقق انقلاب اسلامی اراده‌ی خاصی است از جنس اراده‌ای که اسلام وارد تاریخ شد و قرارگرفتن در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی، حضور در اراده‌ی خاص الهی است و برکات خاص تاریخی خود را دارد. موفق باشید

16244

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده از حدود یک سال پیش به دنبال یادگیری تاریخ فلسفه رفتم و مدام علاقه مندتر شدم. چند ماه پیش هم به فایل های صوتی «از برهان تا عرفان» شما استاد عزیز گوش می دادم اما تصمیم گرفتم که کتابش را خریداری کرده و بخوانم و اکنون مشغول خواندن آن هستم. مشکلی که برایم پیش آمده این است که تعدادی از دوستانم نسبت به دین و حتی وجود خدا شک کرده اند و عده ای نماز و اعمال واجب را هم کنار گذاشته اند. بنده هم کمی دچار تردید شده ام و حتی گاهی در اصول دین، حتی در وجود خدا که برایم جای سوال نبود، دچار تردید می شوم و این مسئله من را از نظر ذهنی می آزارد و می ترسم که این تردیدها ادامه یابد و همانند بعضی از دوستانم به انکار دین و خدا و پرداختن به محرمات منجر شود. حتی احساس می کنم که در نمازم هم گاهی آن نشاط سابق نیست و همه چیز عوض شده است. به نظر جنابعالی چه کاری باید برای بیرون آمدن از بحران فعلی انجام دهم؟ چه کنم که ایمان و لذت آن به بنده برگردد؟ آیا ادامه ی مطالعه ی برهان های وجود خدا نظیر برهان صدیقین در این برهه می تواند برایم مفید باشد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مباحث صوتی «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را خوب کار کنید، می‌توانید به دوستان خود نیز کمک کنید تا إن‌شاءاللّه با مباحث صوتی «معاد» به رشد کاملی در این مسائل دست یابید. موفق باشید

نمایش چاپی