بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17970

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا منظور از شجره ملعونه که در آیه شصت سوره اسرا آمده نقطه مقابل کلمه طیبه است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. زیرا شجره‌ی ملعونه مصداق بنی‌امیه و کلمه‌ی طیبه مصداق اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است. موفق باشید

17698

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: تقریبا از دو سال گذشته به پیشنهاد حاج آقا موسویان مباحث «معرفت النفس» ، «برهان صدیقین» ، «حرکت جوهری» و «معاد» را تا تابستان امسال همراه با شرح صوتی کار کرده ام و حتی بعضی از این مباحث رو چند بار کار کرده ام. الان به پیشنهاد حاج آقا شروع به کتاب «معرفت النفس و الحشر» کرده ام و شرح صوتی اون رو هم دریافت کردم ولی شرح صوتی با متن کتاب تطبیق نداره و کمی موجب سردرگمی میشه می خواستم بدونم که راهکار شما چیست؟ مثل اینکه شرح صوتی قدیمیه و با جلدهای قبلی کتاب تطابق داره و با چاپ جدید تفاوت هایی داره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید به‌خصوص که صوت جلسات نیز بسیار بی‌کیفیت است. با این‌همه اگر حوصله کنید با روحِ خوبی از طریق کتاب و آن صوت‌ها مرتبط می‌شوید. موفق باشید

16226

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتی استدراج رخ می دهد و سقوط حاصل می گردد، چگونه بایست خسارت های بسیار را جبران نمود؟ بنده در خود توانی برای بازگشت نمی بینم چه باید کنم؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توبه و عزم بر ادامه‌ندادنِ گناه، راهِ بسیار کارسازی است. موفق باشید

16195
متن پرسش
سلام: یکی از دوستان لوح فشرده کتاب ها و برخی سخنرانی های شما را خریداری کرده است. آیا دیگران و من می توانیم آن را روی سیستم خود نصب کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ اشکالی ندارد که آن لوح فشرده را بر روی سیستم‌های دیگر نیز نصب نمایید و یا «رایت» کنید و به رفقایتان دهید. البته اگر آن‌چه تهیه شده است فروش رود، در ورژنِ بعدی، کتاب‌ها و جزوات جدید قرار خواهد گرفت. موفق باشید

14852

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: در روایتی - به فرض که صحیح السند باشد - داریم: «من تفلسف تزندق» که فلسفه را معادل کفر شمرده و تفکیکی ها هم زیاد به ان استناد می کنند. آیا می شود اینطور بگوییم که مراد امام از فلسفه در اینجا فلسفه بافی است نه فیلسوفی؟ به این معنا که بگوییم شخص در فلسفه بافی از حقیقت دور افتاده و گرفتار باطل شده و برای توجیه بطلان خود دلیل می تراشد. مثل بخشی از فلسفه ی غرب که در واقع یک نحوه تفلسف است و ابتدا دنیای غرب دچار عمل زدگی شد و بعد شروع کرد به اینکه برای اعمال و رفتار خود که ناشی از ظهور نفس اماره بود مبنای علمی و فکری پیدا کند - صرفنظر از این که بعضی فلاسفه ی غرب برای رهایی از این بحران متوسل به حقیقت شدند. مثل هایدگر - ولی فیلسوفی آن است که انسان جویای حقیقت بدون اینکه عمل را مقدم بر نظر کند به حقیقت می اندیشد و به آن می رسد و بر طبق آن عمل می کند. و این همان حکمتی است که ما را به آن تشویق کرده اند؟ و با این فرض آیا می شود فلاسفه ی غرب را به سه دسته تقسیم کنیم: 1. آنهاکه با تفکر خود به ظهور هرچه بیشتر مدرنیته کمک کردند مثل بیکن و کانت. 2. آنها که به این تفلسف تذکر دادند و از آن خبر دادند مثل نیچه. 3. آنها که علاوه بر تذکر به فکر چاره جویی هم بر آمدند مثل هایدگر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «خسن و خسین هر سه دختران مغاویه هستند». به او گفتند: اولاً خسن نه و حسن، و خسین نه و حسین، و هر سه نه و هر دو، دختران نه و پسران، مغاویه نه و معاویه، و در آخر فرزندان علی‌»علیه‌السلام» هستند. در مورد جمله‌ی فوق هم اولاً: مشهور است که گفته شده است: «من تمنطق تزندق». و نه «من تفلسف تزندق». ثانیاً: روایت که نیست، سخن اخباریون است، از آن جهت که اهل تفکر منطقی نیستند 2- به نظر بنده تقسیم‌بندی جنابعالی روی‌همرفته می‌تواند قابل پذیرش باشد. موفق باشید

12885

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنده چند وقت است که از طریق یکی از دوستان با برون فکنی روح آشنا شدم. دوستم خودشون این تجربه رو داشتن چند سوال دارم: 1. به نظر شما برون فکنی تجربه ی خوبی نیست که با بعد غیر مادیمون ارتباط داشته باشیم؟ آیا شما توصیه به این کار می کنید؟ 2. آیا روشی می شناسید که بتوان این کار را انجام داد؟ 3. آیا با برون فکنی ما وارد عالم مثال می شویم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان برون‌فکنیِ روح به این معنا نیستم. پیشنهاد می‌کنم شرح صوتی کتاب «ده نکته از معرفت نفس» را مطالعه بفرمایید، شاید خودتان در جواب‌گویی به این سؤالات صاحب‌نظر شوید. موفق باشید

7161
متن پرسش
با سلام چرا حضرت جبراییل که مظهر اسم علیم الهی است برای انعقاد نطفه حضرت عیسی حضرت مریم نازل شدند؟این انعقاد نطفه به چه صورتی بوده؟ابن عربی در فصوص نظریات عجیبی بیان کره اند.این نظریات تا چه حد درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» مأمور ایجاد شرایط نبوت‌اند در آن زمان به نور حضرت عیسی«علیه‌السلام». با توجه به آن‌که نبوت اسم علیم خداوند را به صحنه می‌آورد تا بشر را نسبت به سنن الهی آگاه کند حضرت جبرائیل«علیه‌السلام مامور القای ان روح می شوند . محی‌الدین ظرایفی را در این امور مطرح می‌کند که در دستگاه عرفان قابل فهم است. موفق باشید
7138
متن پرسش
باسلام خدمت حضرت استاد طاهرزاده قبل از دوران مدرنینه عناصر اصلی رهبری و مدیریت جامعه و یا جوامع کوچک چه بوده ؟ آیا فقط با استعدادهای شخصی مجموعه های انسانی را هدایت و جهت دهی می کردند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر آموزه‌های دینی حاکم بوده است و سال‌های سال بشریت روی این زمین با بحران‌های مقطعی زودگذر،زندگی می‌کرده حتی در قرون وسطی وضع بشر بهتر از امروز بوده. موفق باشید
6536
متن پرسش
سلام در مورد سوالم درباره هبوط حضرت آدم،شما گفتید که مهم این است که بین آدمیت و حقیقت آدمیت تفکیک کنیم. آیا حقیقت آدمیت،همون مخلوق اول است که همه مخلوقات دیگه از تجلیات اون هستند؟؟؟ اگه اینطوره خب اول اون بوده و از تجلیات اون ملائکه و دیگر موجودات خلق شدند،پس چطوری خدا آدمیت را خلق کرد؟؟ میشه شما فرق مخلوق اول که در کتاب "انسان ازتنگنای بدن تا قرب الهی" آورده شده که همان نور محمد (ص) است را با حقیقت آدمیت و آدمیت بگید؟؟ آیا اینطوره که خدا مخلوق اول یا همان عقل کل(شرح جنود عقل و جهل) را خلق کرد و تجلی اول مخلوق اول،همان انسان کامل است که مصداقش اهل بیت هستند؟؟ ممنون میشم این مشکل ذهنی را برام حل کنید. یا علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید بین حقیقت با مصداق حقیقت باید فرق گذاشت. «اول ما خلق اللّه» حقیقتی است که آدمیت به عنوان خلیفة اللّه ظهور و مصداق آن است و از آن جایی که در حقیقت، ملائکه به تسبیح نور محمد و آل محمد تسبیح گفتند، در ظهور آن حقیقت به صورت آدمیت، ملا ئکه به آدم سجده کردند. نتیجه آن‌که روایات گاهی اشاره به حقیقت یک موضوع دارد و یک وقت به ظهور و مصداق آن و همان‌طور که اگر بین مفهوم و مصداق خلط شود عقل متوقف می‌شود، اگر بین حقیقت و مصداق آن خلط شود امکان ادامه‌ی فکر ضعیف می‌شود و لذا باید بین «اول ما خلق‌اللّه» که حقیقت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است با حقیقت آدمیت که مقام سجده‌ی ملائکه است خلط نکرد هرچند صورت تعین‌یافته‌ی «اول ما خلق اللّه»، انسان کامل یا حقیقت آدمیت است. موفق باشید
5522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام به نظر شما چه ذکری بهتر است از ابتدای ماه ذی القعده تا دهم ذی الحجه بگوییم یا چه دعایی توصیه می فرمایید؟ التماس دعا مهدی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه آنچه شیخ عباس قمی در مفاتیح‌الجنان گفته‌اند از جهت توحیدی‌شدن روح خوب است بنده چیز دیگری نمی‌دانم. موفق باشید
789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم.گاها هم اتاقی هایم خورده نان که در کاسه ی غذایشان ریخته اند یا دانه های برنج که به ته بشقاتشان چسبیده را در سطل ریخته یا در چاه ظرف شویی می کنند. آیا اشکالی دارد؟ وظیفه من چیست؟ یک دوستی دارم که خیلی شعار میدهد و گاها من را برای عیوب ساده که در خودش هم هست سرزنش کرده است،در واقع او برای کمک به من ، خصلت های من را با انسان کامل مقایسه کرده و فراموش کرده که خود من هم دائما جنگ درونی دارم . برا همین وقتی او در کنارم است خیلی احساس بی ایمانی دارم و این مسئله خیلی من را اذیت می کند. چگونه از این احساس خلاص شوم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: 1- شما خودتان مواظب باشید این نوع سهل‌انگاری‌ها را انجام ندهید و اگر بتوانید جلو اسراف‌کاری آن‌ها را بگیرید، ولی اگر شرایط به شما اجازه ندهد تکلیفی بر شما نیست. 2- همین طور که می‌دانید در امور اخلاقی خارج از امور واجب و حرام، هرکس باید با خودش درگیر باشد تا به مرور ضعف‌هایش برطرف شود پس تذکرات دوستان را به عنوان هدیه برای رفع عیوب بپذیرید ولی مأیوس نشوید. برنامه‌ی خودتان را داشته باشید تا إن‌شاءالله روز به روز بر فضائل اخلاقی شما افزوده شود. موفق باشید
26786

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم تعالی با سلام: من نه ضد انقلابم نه غیر مسلمان. اتفاقا از آن انقلابی های جبهه رفته و تیر خورده هستم. نوارهای شما را هم گوش می دهم ولی اخیرا یک نقل قولی شنیدم از مداح که گفت به دیدار رهبر رفته و بخاطر کرونا اجازه دستبوسی به وی نداده اند در تیوب سرچ کنید می آید. جناب طاهر زاده شما که رهبر را جانشین امام زمان می دانید آیا امام زمان هم قبل از انتخابات کرونا را از مردم مخفی می کردند اما خودشان رعایت می کردند....؟! https://youtu.be/CIaWwKveMBY
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر بپذیریم مسئولان کشور در هر حال دلسوز مردم‌اند، بنا به توصیه‌ی اولیاء معصوم، حرکات آن‌ها را حمل بر صحت می‌کنیم. موفق باشید

23644
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد محترم: ببخشید مانند قبل جهت برطرف کردن جهل خود نسبت به قضیه ای مصدع اوقات شدم. ببخشید دلم گآهی می گیرد که همسالان من الان اکثرا یا معلم یا مهندس یا استاد شده اند اما من به علت گره های وجودی که بیشتر به خاطر شرایط خانوادگی درگیر آنها بودم ده سال عقب افتادم ولی خدا را شاهد می گیرم که از ۱۵ تا الان که ۳۰ سال دارم عمر خود را به امورات بیهوده مشعول نکردم و دایما با مطالعه و گوش دادن به سخنرانی بزرگان در پی نجات خود بودم تا اینکه لحظه به لحظه خداوند متعال لطف در حق این رو سیاه کرد و راه را نشانم داد. امسال سال رهایی من از بندهایی استرس و اضطراب و ناراحتی و افراط و تفریط های بی جا بود. امسال سال رسیدن به ساحل آرامش وجودی خودم بود و این را قبلا در خواب نشانم دادند و اکنون که با شما سخن می گویم با توسل پی در پی به امام زمان (عج) و دست عنایت ایشان به تعادل نسبی رسیدم و حتی صحبت کردن من که فردی پرگو بودم و خوابیدن و خوراک من تنظیم گردیده و به راحتی همه در تحت کنترل است فقط باید غفلت نکنم. اما مشکلی در زمینه کنترل خیال دارم. چند وقتی است هر سخنی درباره خود می گویم یا فکر می کنم در خواب می بینم با این تفاوت که کاملا برعکس گدشته کاملا در خواب آگاهانه تصاویر یا صحنه های بعدی را خودم انتخاب می کنم مثلا اینکه الان نتیجه این نزاع یا درگیری به کجا بینجامد انگار شده ام کارگردان تصاویر خیالی ذهنم. البته این خواب ها مرا آزار نمی دهد ولی ناراحت می شوم خوابی که می تواند مایه برکت برای راه انسان شود به گفته پیامبر اکرم چرا باید اینچنین بی محتوا باشد. البته بنده در طول روز بیشتر وقت خود را یا به مطالعه درسی و عیره درسی و گوش دادن به سخنرانی یا به خدمت به همسر و فرزندان و یا با قرآن سپری می کنم و حتی هنگام پیاده روی و شستن ظروف ذکر می گویم، اصلا حدود دو ماه است فیلم ندیدم ولی نمی دانم منشا این خواب ها کجاست؟ خواهشمندم بفرمایید: ۱. کی این تصاویر که از کودکی تا بحال جمع آوری شده پایان می گیرد آیا اختیارا می رود یا باید مراقبتی صورت گیرد؟ ۲. آنچه که فهمیدم تمام تصاویر از کودکی تا به حال در قوه خیال انسان موجود است خوب چگونه از شر این تصاویر رها شویم که خوابهای رحمانی ببینیم و از طرفی خدای نکرده بعد از مرگ درگیر چنین خیالات بی ارزشی نگردیم و بتوانیم به حقایق برسیم؟ اصلا آیا تصاویر از کودکی باید پاک شود و یا کشف حقایق با همین تصاویر برای ما صورت می گیرد؟ خوب مفاهیم مجرد لابد تصویر می خواهد؟ ۳. استاد گرامی شما را از پدر عزیزتر برای خود می دانم با اینکه از فرمایشات زیبا و عمیق شما استفاده می کنم اما با توجه به سیری که داشتم و قبلا هم از احوالات خود برای شما نوشتم تذکری که مخصوص خودم باشد و دایم چراغ راهم باشد می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «در جهانِ جنگ این شادی بس است / که بر آری بر عدو هر دم شکست». بنا نیست از خیالاتی که سراغ ما می‌آیند، فرار کنیم. باید بتوانیم در رویارویی با آن‌ها به افق دیگری بیندیشیم، به همان معنایی که فرمودند: «رنج، راحت شد چو شد مطلب بزرگ / گَردِ گَله توتیای چشم گرگ». مثل آن‌که با تحریم‌های آمریکا، ملت باید به نوعی دیگر از زندگی بیندیشند که ماوراء این تحریم‌هاست. موفق باشید

23439
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. در شرح رساله الولایه فرمودید که علت و معلول یک حقیقت بیشتر نیست. یعنی معلول همان حقیقت است به صورت محدود و علت همان حقیقت است به صورت نامحدود. و هر چه آدم بتواند محدودیت ها و مشغولیت ها را کنار بزند به آن حقیقت خود که همان علت است یعنی خدا نزدیک می شود. حال سوال اینست که اگر بشر بتواند تمام محدودیتها را کنار بزند و به فنای ذاتی برسد آیا در آن مرحله خود را خدا می داند؟ پس این وسط علم به وجود خود که «من هستم» چه می شود؟ سوال دوم اینست که ما کاری به این نداریم که به آن مرحله می رسیم یا نه، آیا همین الان با توجه به تعریف علت و معلول حقیقی می توان گفت که من خدای محدود شده هستم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر می‌شود در موطنِ معلولیت همه‌ی محدودیت‌ها کنار برود؟ چون ذاتِ موجود عین معلولیت است. پیشنهاد می‌شود بحث «برهان صدیقین» مطالعه گردد ۲. خدا عین نامحدودیت است پس هر محدودی، غیرِ خدا است. موفق باشید

21685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد طاهرزاده عزیز: چند شبهه نسبت به فرهنگ مدرنیته و اسلام در ذهنم وجود دارد و در مباحثه غرب شناسی که با دوستانم انجام می دهم، این شبهات نیز در ذهن رفقا وجود دارد و نمی توانند مباحث غرب شناسی را خوب هضم کنند. ۱. اگر امام صادق (ع) علم داشتند، چرا برق را اختراع نکردند؟ ۲. اگر ادیسون برق را کشف نمی کرد یا اینکه لامپ را اختراع نمی کرد یکی دیگر آن را اختراع می کرد. دیر یا زود. ولی بالاخره توسط شخصی یا اشخاصی اختراع می شد. ممکن هم بود در تمدن مسلمانان اختراع می شد. چطور ما باید از هر چه که دستاورد غرب باشد را کنار بگذاریم. آیا مشکل ما فقط با اسم «غرب» است؟ همین سوال را در تمامی موارد دستاورد های غرب و تمدن تکنولوژی می توان پرسید مثل اتومبیل. ۳. می گویند امام صادق علیه‌السلام ۴۰۰۰ تا شاگرد در علوم مختلف پرورش دادند در علومی مانند شیمی ، فیزیک ، ریاضی ، نجوم و.... و شاگرد ایشان جابر بن حیان پدر علم شیمی می باشند. پس چطور در مباحث غرب شناسی با علومی مانند شیمی و ریاضی و فیزیک مخالفت می شود و گفته می شود که همین علوم زمینه انحراف بشر از هدف اصلی شان را ایجاد کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مباحث در کتاب‌های مختلفی که در رابطه با غرب‌شناسی هست‘ جواب داده شده است. اقل نکته‌ای که می‌توانم عرض کنم آن است که اساسا علم جدید با تقابل با طبیعت پیش آمده است و علمی که اولیاء الهی بخواهند به بشر بدهند علمی است که در بستر طبیعت پیش می‌آید. به قول آقای سید حسین نصر‘ نه کیمیا همان شیمی است و نه علمی که ابن هیثم داشت علم فیزیک است. موفق باشید

21222
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: بنده در حال حاضر مشغول مطالعه ی کتاب «تمدن زایی شیعه» هستم و سوالی در ذهن من شکل گرفته که: نقش استفاده از ابزار کامپیوتر در تحقق تمدن اسلامی در زمانه ی فعلی ما چیست؟ استفاده ی از کامپیوتر جایگاه و آینده ایی در نظام اسلامی واقعی دارد یا اینکه صرفا یک ابزار فانی و بی آینده غربی و بدونه نسبت با تمدن اسلامی است که فعلا فقط ناگریز از استفاده ی آنیم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این شرایط در هر حال نمی‌توان عقل تکنیکی را نادیده گرفت، ولی در بستر حیات دینی باید آن را به کار گرفت.

عقل تکنیکی مثل آزادی، روحیه‌ای است که بشر امروز را فرا گرفته، عقلی که در هر سنتی می‌تواند خود را به ظهور برساند و معنا کند، هرچند مثل آزادی در سنت غربی به ظهور آمده است ولی عقلی است جدای سنت غربی و با جدیت‌ساختن جهان به همراه است. ساختن جهان در سنت غربی آن شد که ما در روبه‌رو داریم. عمده نظر به تاریخی است که بشر در آن عزم ساختن جهان را دارد و ساختن جهان تنها منحصر در سنت غربی نیست، مهم عزم ساختن است که نمی‌توان نسبت به آن فکر نکرد. حاصل این فکرنکردن خرد جهان توسعه‌نیافته است و عزم ساختن در سنت انقلاب اسلامی ما را از خرد توسعه‌نیافتگی نجات می‌دهد بدون آن‌که بخواهیم عقل تکنیکی خود را در سنت غربی جستجو کنیم، که این غیر ممکن است و محرومیت دویست‌ساله را به دنبال دارد، در حالی‌که سنت انقلاب اسلامی ظرفیت به‌ظهورآمدنِ عقل تکنیکی را دارا است، و این حرکتی است ماوراء اصلاح‌طلبی آروزمند به غرب و اصول‌گرایی فراری از عقل تکنیکی و بی‌تفاوت نسبت به آن.

عقل تکنیکی، عقل روزگار ما است چه در سنت غرب باشیم و چه در سنت انقلاب اسلامی، و هر متفکری باید از نو به آن بیندیشد، وگرنه متفکر نیست و در تاریخ خود زندگی نمی‌کند و از آن‌چه فراروی او نهاده شده چشم خود را بسته است و از آگاهی جانش به آن گسیخته غفلت کرده.

با نظر به دوپهلویی عقل تکنیکی نباید ما را به فکر بیندازد که یا برای نزدیکی به آن باید غربی شد و یا هرگز به آن دست نمی‌یابیم.

عقل تکنیکی آزادی ما را از ما نمی‌گیرد، ولی می‌تواند در عین حضور تاریخی خودمان با انقلاب اسلامی، به ما مربوط شود و ما را با اقتصاد مقاومتی از اسارت عقل تکنیکی غربی برهاند و بدین لحاظ نه اصلاح‌طلبی و نه اصول‌گرایی هیچ‌کدام نمی‌تواند اقتصاد مقاومتی که با عقل تکنیکی انقلاب اسلامی می‌تواند ظهور کند را درک کنند، فتوت نیاز است.

باید در نسبت عقل تکنیکی و انقلاب اسلامی و فهمی که می‌تواند این دو را درک کند، فکر کنیم و آن عقل را بگذاریم در بستر انقلاب اسلامی به ظهور آید - این است ندای امروزین انقلاب اسلامی و رخصت‌دادن به انقلاب اسلامی که به اشارات خود نسبت به آینده ادامه دهد - . موفق باشید  

21142
متن پرسش
سلام: استاد درباره ی سوال 21108 آیا اونجایی که دولت کم کاری میکنه یا با مفسدان هم دستی میکنه وظیفه ی رهبری نیست که دخالت کنن و عدالت رو اجرا کنن؟ استاد آیا واقعن توی ایران هیچ کس پیدا نمیشه که اصلح تر از صادق لاریجانی برای مقام ریاست قوه قضائیه باشه تا بتونه قوه رو جمع و جور کنه و سرو سامون بده؟ چون حقیقتا خودتونم میدونین که تقریبا به راحتی میشه قسم خورد که تمام دادگستریهای ایران از وجود یک یا چند قاضی ی فاسد رنج میبره که ضربه ای که قاضی های فاسد به نظام وارد میکنن برابری میکنه با ضربه ی تمام دشمنان داخلی خارجی و این که این سخن از کیست که : ای مردم اگه از خدا روی برگردونین خدا هم فاسدترین هاتونو میزاره مسئول تون (امورتون رو به فاسدترینهاتون میسپاره) آیا آیه ی قرآن نیست؟ خدا قوت. ایمیلم یه کم مشکل داره اگه ممکنه روی سایت بزارین. بازم ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان را جای رهبری بگذارید و این‌که ایشان می‌خواهند یک کشتی را از این دریای طوفانیِ زمانه به ساحل نجات برسانند، در حالی‌که نباید برای آبادکردنِ یک دهکده، شهری را خراب کرد. ما در حال ساختن تمدنی هستیم در وسعت تاریخیِ امروزمان، و این با حوصله و حکمت ممکن می‌شود. بعضی از رفقای بنده که در جریان نظام قضائی کشور هستند می‌فرمایند آقای لاریجانی تلاش‌های خوبی در امر اصلاح آن قوه داشته‌اند، هرچند ضعف‌های آن قوه هم نباید نادیده گرفته شود. موفق باشید

20229
متن پرسش
با سلام و تبریک اعیاد: بنده از بعضی از نزدیکان شما شنیده ام که حضرتعالی، نظر گرانقدرتان این است که سالی بیشتر از دو بار به زیارت امام هشتم علیه السلام نرویم. آیا با توجه به این که ارتباط قلبی افراد با ائمه اطهار (ع) متفاوت بوده و این مقدار زیارت برای بعضی، موجب دلتنگی و مشکلات روحی ناشی از آن است آیا شما چنین توصیه ای را به صورت عمومی در نظر دارید یا به صورت فردی دستور فرموده اید؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این پیشنهاد عمومی نیست. ولی به گفته‌ی یکی از اساتید، امام رضا «علیه‌السلام» بیش از آن‌که زائر بخواهند، یاور می‌خواهند. به این معنا که سعی کنیم اهداف امام را در زندگیِ فردی و اجتماعی خود محقق کنیم. موفق باشید

19485
متن پرسش
با سلام: استاد، شهید مطهری رضوان الله علیه جمله ای رو از یزید ملعون نقل میکنن (قتل الحسین بسیف جدّه) خب مفهومش چیه؟ منظور اون خبیث از این حرف چیه؟ ممنونم واقعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یزید می‌خواهد بگوید پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» با آوردنِ دین اسلام و تأکید بر ارزش‌های الهی جنگ بین کفر و ایمان را به صحنه آورد. زیرا امثال یزید مثل لیبرال‌ها اعتقادی به مقابله‌ی حق و باطل ندارند و مفاد سند 2030 به قول خود نویسندگان سند بر همین نکته تأکید دارد. موفق باشید

19452
متن پرسش
سلام علیکم: مدتی است در گیر این مساله ام و متوقف شده ام. عقل مقدم است یا ایمان؟ عقل ما همواره پیش فرض دارد ولی ما درست و غلط را با عقل می سنجیم. پیش فرض ها را با چی بسنجیم؟ گویا ما اول انتخاب می کنیم دنیا را چگونه ببینیم بعد می بینیم، در همه انتخاب های ما در زمینه های مختلف حتی در یک مشاهده ساده این وضع وجود دارد. نظریه بر مشاهده مقدم است. مشکل اینه که اینجوری معیار گم میشه و آدم سرگردان و معلق نمیتونه به هیچ چیز اعتماد کنه. چجور باید ایمان بیاریم؟ ما همواره در فاصله از واقعیت قرار داریم و تا زمانی که در فاصله باشیم شناخت به ما وابسته میشه و معیار هم. پس یا باید نحوه دیگری از شناخت وجود داشته باشه یا اصلا یقین مطلق ممکن نمیشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع تقدم عقل یا ایمان، موضوع بسیار مهمی است. در چند جلسه‌ی اخیر متن‌خوانیِ کتاب «خرد سیاسی» به‌خصوص در دو جلسه‌ی آخر در فصل 11 در این مورد بحث شد. مبنی بر این‌که وقتی انسان خود را در آن «یافتِ بسیط» نگه دارد، اولاً: در شرایطی قرار می‌گیرد که فوق عقل و ایمان خود را احساس می‌کند. ثانیاً: در نسبت بین عقل و ایمان، همواره در فضای عقلی فعّال و ایمانی زنده به‌سر می‌برد. موفق باشید

 

19346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: مساله انتخابات کمی گیج کننده و البته حساس به نظر میرسه (مثل همیشه) بین سه نفر آقایان رئیسی، قالیباف و میرسلیم آیا تفاوتی می کند به کدام رای دهیم از نظر تاثیر در سرنوشت کل ماجرا؟ اگر به آقای میرسلیم رای بدیم اشکالی پیش می آید؟ می بخشید نمی خواستم وقتتان را بگیرم برای همین رفتم سر اصل مطلب و خواهش می کنم راهنمایی بفرمایید. ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با فرض آن‌که آقای روحانی در مرحله‌ی اول رأی کافی نیاورند، به هرکدام از نامزدها که رأی داده شود تا جبهه‌ی مقابل آقای روحانی سنگین‌تر شود و انتخابات به دوره‌ی دوم کشیده شود تا در دور دوم آن‌کسی که بیشترین رأی آورده است در مقابل آقای روحانی قرار گیرد، فرق نمی‌کند. موفق باشید

18443
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: در ذیل پاسخ 18430 سوالاتی داشتم: 1. استاد اشخاص متفاوت هستند و نحوه ارزیابی و به کارگیری عقل و نحوه پذیرش ادله آنها نیز متفاوت است شاید از نظر عده ای ملاک توحید باشد ولی ما نباید از منظر خودمان و نحوه تفکر خود به افراد بنگریم این مسلم است که (هیچ عاقلی از چیز برتر به چیز پایین‌تری عدول نمی‌کند) ولی شاید کسی چیز دیگری را برتر تشخیص داده است (هرچند اشتباه و با جهل مرکب) جاهل قاصر در اینجاها معنا پیدا می کند. پس نباید اینگونه بپنداریم که هرکس ملاکش توحید نباشد یا دین و مکتب دیگری را انتخاب کرده است عاقل نیست یا از این طریق توطئه‌ای را به صحنه آورده است ایا با این حرف موافق هستید؟ 2. بنده جناب ملکیان را به عنوان مثالی عرض کردم و حرفم کلی بود حرفم این بود که آیا کسی که تحقیق کند و به نتیجه برسد فلان مکتب حق است و پایبند آن مکتب شود و پس از چندی بفهمد دلایل آن مکتب ضعیف است و مکتب دیگری قوی تر است و به آن بپیوندد آیا به راحتی می توان گفت که وی دم دمی مزاج و متشتت است؟ 3. استاد آیا به راحتی می توان گفت فلانی پیرو نفس اماره است؟! چگونه می توان فهمید که قضیه، نفس اماره است نه تحقیق عالمانه؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خیر! زیرا اگر کسی متوجه‌ی خالق عالم و آن حقیقت یگانه نشده باشد، عقلی برایش پیش نمی‌آید که به دیگر نکات عقلی بپردازد 2- بالاخره باید هر اندیشه‌ای را بر اساس توحید ارزیابی کرد 3- نباید به راحتی هرکس را پیرو نفس امّاره دانست، ولی هرکس خودش باید مواظب باشد که هر ادعایی را به عنوان تعقل و تفکر پیش نیاورد. موفق باشید

17477
متن پرسش
سلام: روایت است از مام زين العابدين عليه السلام که فرمودند: رَأَيتُ الخَيرَ كُلَّهُ قَدِ اجتَمَعَ في قَطعِ الطَّمَعِ عَمّا في أيدِي النّاسِ؛ تمام خير و بركت را در بُريدن طمع از آنچه در دست مردم است، يافتم. الكافي: ج ۲ ص ۱۴۸ ح ۳ یا علیک بالیاس مما فی ایدی الناس 1. قطع طمع و مایوس بودن از آن چه در دست مردم است یعنی چه؟ 2. آیا مثلا اگر همکار من ماشین داشته باشد و من پیاده باشم اما در دل دوست داشته باشم که او تعارف کند و مرا با خود ببرد و من با اتوبوس عمومی نروم. آیا این طمع محسوب می شود و مذموم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که روایت می‌فرماید نباید به آن‌چه در دست مردم است طمع نمود. به این معنا که بخواهیم آن‌ها از آنِ شما باشد و عملاً از آن‌چه خدا به شما داده است ناراضی باشید. این غیر از آن است که اگر چیزی به شما تعارف کردند آن را رد کنید. موفق باشید

17331

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و فرزانه: جناب استاد در معارف دینی گفته می شود انسان به میزانی که به خدا نزدیک می شود بلاها و مصیبتها و مشکلات بر سر او فرو می ریزد تا حدی که آدم گمان می کند اگر بخواهد با خدا باشد باید دایما مریض الاحوال، فقیر و بیچاره و محتاج، گرفتار مصیبت زن و فرزند و از بین رفتن خانه و کاشانه و ...... باشد و این خود عاملی می شود که انسان ترس از ورود در حوزه ی عشق و عرفان داشته باشد. از طرفی گفته می شود با توکل و تقرب به خدا مشکلات حل می شود انسان از بلاها و بیچارگی ها نجات پیدا می کند و در ادعیه فروان از خدا چنین درخواستهایی شده است چنانچه پیامبر اسلام صل الله علیه و آله می فرماید در شب قدر از خدا عافیت بخواهید یا در دعای گرانقدر عالیه المضامین آمده است «و تصوننی فی هذا الدنیا من العاهات و الافات و الامراض الشدیده و الاسقام المزمنه و جمیع انواع البلاء و الحوادث» و موارد فراوان دیگر در تعقیبات نمازها و.....حال با توجه به این مقدمه 1. آیا عنوان کردن این که هر که به خدا نزدیک می شود گرفتار فقر و درد و مصیبت و... می شود انگیزه ورود در راه خدا را کم نمی کند؟ و چگونه با این کسی که باخدا یاشد خداوند از مشکلات نجاتش می دهد و من یتق الله ...... می خواند وانگهی آدمی که همواره درگیر فقر و مرض و درد و مصیبت و بیچارگی است چگونه می تواند با خدا راز و نیاز و عبادت کند؟ 2. پس این روایات و دعاهایی که برای عافیت و نجات از بلاها چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قضیه از این قرار است که راه توحید بدون امتحان و ابتلا نیست و برای عبور از استکبار، بی‌هزینه ممکن نمی‌باشد و این غیر از آن است که انسان از خدا بخواهد فقر و مصیبت‌هایی که عموم انسان‌ها بدان گرفتارند چه مؤمن و چه غیر مؤمن، از او رفع کنند 2- طلب عافیت، طلب نحوه‌ای از زندگی است که اهل دنیا با آن روبه‌رو نیستند. موفق باشید

17300
متن پرسش
سلام استاد: یه سوالی داشتم و اون این که آیا صفت قناعت که در مقابل حرص است فقط در مسایل مادی و دنیایی معنا پیدا می کند و یا این که در مسایل معنوی هم ممکن است معنا و مصداق پیدا بکند؟ مثلا آیا کسی که در فهم علوم دینی حرص می ورزد و همیشه ناآرام است چرا که حس می کند آنچنان که باید از مسایل معنوی و دینی نمی داند آیا این حرص ممدوح است یا مذموم؟ آیا نباید این شخص کمی هم از حرص خود کم کند تا با روان آرامتری به مسایل معنوی بپردازد؟ با تشکر از جواب شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید آن‌چه در امور معنوی از حضرت حق به ما رسیده و بر اساس استعداد ما در مقابل ما گشوده شده است، باید راضی بود و در همان راه جلو رفت، نه آن‌که بخواهیم در راه‌هایی قدم بگذاریم که استعداد آن برای ما گشوده نشده است. و از این جهت نباید چنین حرصی را دامن زد. موفق باشید 

نمایش چاپی