جواب: علیک السلام؛
ابتدا قبل از روز عرفه سعی بفرمایید معانی دعا را مرور کنید، سپس در روز عرفه متوجه باشید که آمدهاید در بهترین روز اُنس با خدا از طریق بهترین کلمات، با خدا اُنس بگیرید تا حجاب بین شما و معبودتان برطرف شود. روزهداری در این روز موجب آزادبودنِ روح برای سیر بهتر است. بخصوص اگر از سایر اعمال این دهه غافل نشوید. «موفق باشید»
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اسماء الهی همان ذات است با صفات خاص. پس در واقع صفات الهی در جلوهی اسماء ظهور میکند 2- توحید صفاتی یعنی همهی کمالات به حضرت حق برمیگردد و توحید ذاتی یعنی ذات و وجود همهی مخلوقات به وجود حق برمیگردد و توحید افعالی یعنی همهی افعال که در عالم جاری است، به حق رجوع دارد 3- نفس ناطقه؛ جسم انسان و همهی خصوصیات جسم را میسازد و به همین جهت باید این امور را به نفس ناطقه نسبت داد. موفق باشید
سلام علیکم: خسته نباشید. شرح «رساله الولایه» را تازه شروع کرده اید یا متعلق به سالهای قبل هست؟ من تا به حال شرح «رساله الولایه» را لابلای بحث هایتان ندیده بودم. از طرفی هم فایل ها تاریخ نداشت و می خواستم بدانم شبیه به مصباح الهدایه تازه شروع کرده اید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث اخیراً در اعتکاف ماه رجب عرض شد و البته هنوز کامل نیست. در سالهای قبل در مقدمهی کتاب «معرفت النفس و الحشر» متذکر نکاتی در مورد کتاب «رساله الولایه» شده بودم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ملاک کبیرهبودن و صغیرهبودن گناهان از دو جهت است: یکی اینکه آن عمل جهتگیریِ الهی انسان را مختل میکند مثل شرک و یا به قتلرساندن انسان مؤمن. و دیگر اینکه روحیهی عصیان در مقابل فرمان حضرت حق را در انسان شکل میدهد. در این مورد است که گفته میشود که هر گناه صغیره میتواند کبیره باشد. در صورتیکه آن شخص با همان دید که آن گناه حکم خدا است و باید انجام ندهد، آن گناه را انجام دهد. 2- بر مبنای فوق مرحوم شهید دستغیب آنچنان میگوید که ملاحظه میکنید. 3- گناهان جنسی از آن جهت که وجه پنهان هرکسی است، روح و روحیهی انسان مایل نیست که برای بقیه ظهور کند در حالیکه غیبت، برای سایرین نحوهای از ظهور دارد و لذا وَجه پنهانیِ آن نسبت به گناهان جنسی کمتر است. 4- از آن جهت که عمل استمناء یک نوع سقوط صریح در مقابل حکم خدا است، شخصِ مرتکب احساس میکند به حکم خداوند پشت کرده است و نمیتوان این حالت که برای شما پیش میآید را برای عموم به همین شکل دانست ممکن است که کسی رباخواری و یا غیبت از مؤمن را عصیان مستقیم در مقابل حضرت حق بیابد و همان حالت را داشته باشد که شما در مورد آن گناه دارید. 5- معلوم است که وقتی انسان اجازه داد تا شهوت حرام بر او غلبه کند، راهِ ورود شیطان را در جان خود باز کرده است و شیطان یکی از صفات دیگر خود را که غضب است بر آن فرد گناهکار تحمیل میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه حضرت علامه طباطبایی«رضواناللّهتعالیعلیه» جایگاه نبوت را در آبادانیِ معادِ بشری میدانند و معتقدند چنانچه بشر بفهمد معاد یعنی چه، متوجه میشود که انبیاء عظام در راستای آبادانیِ ابدیتِ انسان چه خدمت بزرگی کردهاند و لذا دامن پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» را با تمام وجود میگیرد و امامت نیز که عملاً ادامهی نبوت و تبیین آن است، روشن میشود. لذا پیشنهاد میشود در ابتدا «معاد» و سپس «نبوت» و «امامت» در منظر مخاطبینتان گشوده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن برای این نیست که با استخاره بشود چنین انتظاری از قرآن داشت. با تدبّر در قرآن بهخوبی راهنمایی میشوید که چهکار کنید تا در آینده از کار و عمل و زندگی خود پشیمان نشوید. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب را در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» ذیل صفحهی 108 دنبال بفرمایید. در رابطه با اعتقاد به وجود انسانهايي که خداوند به نحوهي خاصي برگزيده، موضوع مخلَصين در قرآن است. شيطان ميداند كه از بين بنـدگان خدا فقـط يك گروه هستنـد كه هيچ ابزار و امكاني براي گمراهي آنها در اختيار ندارد و آن «مخلَصين» هستند و لذا به خداوند عرض کرد: «فَبِعِزَّتِكَ لَاُغْوِيَنَّهُمْ اَجْمَعين، اِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»[1] به عزت تو همه را گمراه ميكنم مگر بندگان مخلَص را. مخلَصين آنهايي هستند که خداوند در آنها تصرف خاصي دارد و هيچكس در آنها سهمي ندارد تا شيطان بتواند در آنها تصرف کند. اگر به معني «مخلَص» توجه شود، متوجه خواهيد شد كه مخلَصبودن غير «مخلِص»بودن است. همّت براي خوبشدن مربوط به مخلِصين است و نه براي مخلَصين، بلكه مخلَصين برگزيدگاني هستند كه خداوند براي خود خالص كرده و هيچكس در آنها سهمي ندارد، بلكه آنها به دليل مخلَصبودنشان آينهي خواست و رضايت خدايند و هركس خواست و رضايت خدا را جلب کند، بايد حركات و افكار و عقايد آنها را ملاك قرار دهد. مشخص است كه اين مقام يک مقام اكتسابي نخواهد بود، بلكه موهبتي است، هرچند آنها با اختيار خود بايد اين عصمت را حفظ نمايند و مسلّم حفظ كردن عصمتِ موهبي مشكلترين كار ممكن براي بشريت است، زيرا حفظ عصمت به اين معنا است که يك لغزش نبايد از آنها سر بزند. در همين رابطه است که عارفان گفتهاند: «محنت قرب ز بُعد افزون است / جگر از محنت قربم، خون است». حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالک را خون ميکند که با يک خطا از آن مقام سقوط مينمايد. موفق باشید
[1] - سورهي صاد، آيات 82 و 83.