باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اُنس با رفقا، صلهی رحم، رفع حاجات خانواده و ورزش اموری است که در کنار مطالعه و عبادت میتواند مفید باشد 2- در ابتدا باید از هرگونه عملی که سالک را از عالَمش خارج میکند، خودداری شود ولی بعد از مدتی با وسعت بیشتری که پیش میآید این امور عادی، مُخلّ سلوک نخواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر طلبِ متعالی انسان مؤمن است و اینکه حضرت پروردگار مطابق طلب متعالی او جزای اعمال او را به او میدهد به شرطی که همواره در آن طلب پایدار باشد. به همین جهت قرآن میفرماید: «وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (96)/ نحل). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این نوع نگاه، نگاه خوبی است و تجربه هم نشان داده است که همینطور باید باشد. ولی در یک محفل علمی موضوع اینطور مطرح میشود که چون ولیّ فقیه کارشناسِ رجوع به متون دینی است و مبنای سخن او بر اساس تحقیقی است که در آن متون کرده، نسبت به سایر انسانها در رابطه با هدایت جامعه، کمترین اشتباه را دارد و به اصطلاح، قلیلالاشتباه است. مثل متخصص در بیماریِ قلب که نسبت به سایرین در رابطه با درمان بیمار مبتلا به بیماری قلب در اشتباه کمتری است. در این رابطه میتوانید به قسمت آخر کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت، زود قضاوت کردند در حالیکه باید نظر طرف مقابل را نیز میپرسیدند و این امتحانی بود از طرف خدا تا حضرت داوود را برای قضاوت، بپروراند و ایشان تمام شروط قضاوت را رعایت کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در پاورقی کتاب عرض شده است که در زبان فارسی این واژهها همه به یک موضوع اشاره دارد و در کتاب نیز بر همان اساس سخن گفته شده است. 2- اینکه خود را همان کودک سالهای قبل میدانید به جهت وجه پایداری است که در خود احساس میکنید 3- خوب است در این مورد به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید 4- احساس خود، حقیقتاً یک احساس است ولی به علم حضوری و نه علم حصولی 5- اینکه خودتان موضوعی را مدّ نظر قرار میدهید، یک نحوه نظرکردنِ روح است 6- این طلبتان! تا مطالعهی کتاب «مصباح الهدایه» حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» 7- مطلب را بعداً در کتاب «خویشتند پنهان» دنبال کنید 8- خوب است که به آرشیو سؤالات در قسمت «معرفت نفس» رجوع فرمایید إنشاءاللّه جواب بعضی از سؤالاتتان را مییابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان یکی از مصادیق آیهی مذکور، برداشت خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد افراد شایستهای هستند که فرصت زیادی صرف کردهاند، ولی بنده چنین کاری نکردهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر سالک إلی اللّه در افق انسان کامل باید قرار داشته باشد و از این جهت تفاوت نمیکند که با مظاهر تامّ الهی که ائمه هستند به حضرت حق نظر کند، یا با نظر به حضرت حق، متوجهی مظاهر تامّ الهی گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میفرمایید ادعیه، زبان حال خود آن بزرگان است 2- تا فنایِ از خود و بقایِ به حقّ. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به یک استاد بسنده نکردم. بهخصوص که در زمانی بدایة الحکمه را در مرکز مدیریت حوزهی اصفهان برای طلاب برگزیدهشده تدریس کردم. فکری هستم که چطور شما گرفتار این نوع سؤالات شدهاید!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» عرایضی در این مورد شده است که به طور کلی این کار ممکن نیست زیرا نفس ناطقه بدن خود را تدبیر میکند و از آن طریق از قوه به کمال میرسد. ولی میتواند عضو دیگری را که به بدنش پیوند میزنند، تدبیر کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه باید روی سایت باشد، صوت آن را باید از طریق آقای مهندس نظری در دیویدیها پیدا کنند. شمارهی ایشان 09136032342 میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید برای حضور در یک تاریخ، آنهم تاریخی که بناست بیرون از روح مدرنیتهای باشد که مبتنی بر ریاضیات و سیستم است. به این معناست که افراد هرکس در حوزهی روحی خود مطابق سنتی که پیش آمده باید جلو روند تا خود به خود افقها به صورتی گشوده به همدیگر نزدیک شوند. راه حل، تنظیم یک مرامنامه نیست که دور هم بنشینیم و آن را تنظیم کنیم، راهِ حلّ همین حضوری است که در حال وقوع است و همه در نظر به چشماندازی که از طریق انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شده، نسبت خود را با آن چشمانداز بر اساس روح و روحیهی متنوع خودمان شکل دهیم، به شرطی که هرکس بتواند جایگاه بقیه را درک کند و نسبت به همدیگر سعهی صدر داشته باشد و این از طریق نظر به چشماندازها شکل میگیرد، وگرنه هرکس فهم و باور و اطلاعات خود را محور قرار میدهد و در نتیجه جزیرههایی میشویم بیگانه از همدیگر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعات نظری برای درکِ تاریخی که در آن قرار داریم و ما را فرا گرفته است، موجب رویکرد صحیح به موضوعاتی میشود که ما بنا است در آن وارد شویم، چه کارگر باشیم و چه کارآفرین و چه طلبه و چه مهندس. آری! یک طلبه وقتی که بنا است به نور قرآن و روایات به مردم کمک کند و آنها را از زندگیهای پوچ بر حذر دارد؛ وقتی با آنها تذکرات قرآنی و روایی را در میان میگذارد باید بتواند آنها را متوجهی وظایف اصیلی کند که در زمانهی خود به عهده دارند. اینجا است که یک طلبه میفهمد چرا باید درس بخواند و دیگر گرفتار بیانگیزهگی نمیشود، زیرا در تاریخ و زمان خود، آیات و روایات را میفهمد و میفهماند. البته این برای یک دانشجو از جهت دیگر باز صدق میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم حرف درستی است که باید نگاه فلسفیِ ما نقد و بررسی شود. ولی در این مسیر باید با همان روحیهی فلسفی، فلسفه نقد شود و نه با پیشفرضهای کلامی و یا با فهم اولیهای که از یک موضوعِ فلسفی داریم. مثل اینکه میگویند فلسفه غافل از بُعدِ مادی انسان و تعلق نفس به آن است. این جمله نشان میدهد که گوینده یک حرف از فلسفهی صدرایی نسبت به نفس نمیداند و این نوع ندانستنها، حجابی خواهد شد که بهکلّی از فهم فلسفی محروم شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مأوای زندگی دینی بدون هرگونه افراط و تفریط و اضطرابی میتوانید فرزندان خود را تربیت کنید و به همسرتان هم کمک نمایید. به مأوای زندگی دینی فکر کنید و نه به جدایی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع را میتوانید در جزوهی «معارف 1» به آدرس زیر پیدا کنید. موفق باشید http://lobolmizan.ir/leaflet/1353/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-1
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید همین اندازه که شما با برهانِ انفسی موضوع «بودن» را مدّ نظر قرار دهید، عملاً باب «کافی است که سوفسطایی نباشیم» به میان آوردهایم. فکر میکنم در تقریر علامه از برهان صدیقین در اصول فلسفه، علامه با همین جمله، برهان صدیقین را شروع کردهاند که کافی است سوفسطایی نباشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در اصول دین هم باید به دنبال روایت بود؟!! مثل آن است که بخواهید برای حقانیت اسلام و قرآن، از روایت استفاده کنید؛ در حالیکه اعتبار روایات بعد از حقانیت دین مطرح است 2- چرا انسان مثل اعلای خداوند نباشد به همان معنایی که میفرماید: «علّم آدم الاسماء کلّها». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبتی بین مقام انسان کامل و شخص او هست. امامان با عبادات خود بر عصمت خود پایدار میمانند و کمال آنها، پایداری بر عصمت است. آنان استغفار مى كنند تا با نورى كه نصيب آنها مى شود، گناه سراغشان نيايد. يعنى استغفار آنها براى دفع گناه است (استغفارٌ لِلدَّفع) و استغفار بقيه ى مؤمنين براى رفع گناهانى است كه مرتكب شده اند (استغفارٌ لِلرَّفع). در هر صورت اميال نفس امّاره مثل ساير انسانها در امام هست، امام با نور يقين و همّت بلندِ خود آنها را زير پا مى گذارد، كمال امام آن است كه توانسته است عصمت خود را حفظ كند و همين كه در تمام طول عمر عصمت خود را نگه مى دارد و در مقابل اميال نفس امّاره ى بشرى خود كوتاهى نمى كند به تكامل لازمِ خود مى رسد. موفق باشید
