باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال به ما گفتهاند: «تو پای در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد».
حداقل ده نکته را تا آخر بروید بعد ببینید آیا افقی در مقابلتان گشوده نمیشود تا برای یافتن سؤالهای بعدی به بحث برهان صدیقین رجوع کنید؟
رفع ضعفِ اراده هم در آن است که لااقل یک راه را بگیریم و تا آخر برویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم خوب است که ابتدا مطالعهی کتابهای «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» را که بر روی سایت هست، همراه با شرح صوتی آن دنبال کنید و سپس به کتاب ارزشمند «عیون مسائل نفس» از آیت اللّه حسنزاده رجوع فرمایید. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام انبیاء و اولیاء (علیهم السلام) غبطهی نحوهی حضوری را میخورند که مولایمان حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» به ظهور آوردند. آری! اگر آنها هم در آن صحنهی تاریخی قرار میگرفتند همان کار را میکردند که حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» کردند ولی بالاخره امام حسین «علیهالسلام» آن را متعیّن نمودند و به صحنه آوردند و در مقابل بشریت چیزی را قرار دادند که هرکس در نهاییترین نحوهی وجودش و در دورترین افق شخصیتش آن را میطلبد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور، عباداتی است که عادت میشود. وگرنه عباداتی که انسان با حضور قلب پیگیری مینماید که همواره باید آن را دنبال کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثهای «چگونگی فعلیتیافتن باورهای دینی» کتاب شده است و کتاب آن به آدرس زیر بر روی سایت هست. موفق باشید
http://lobolmizan.ir/book/1376/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D9%81%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%AA-%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C
باسمه تعالی: سلام علیکم: محسوسات، محسوساتاند و معقولات، معقولاتاند. چگونه میشود بگوییم محسوسی مثل رنگ قرمز معقول است؟ آری! اگر اخلاق مبتنی بر دین باشد با توجه به اینکه در این صورت پایگاه اخلاق امری قدسی خواهد بود، این اخلاق پایدار است. برعکسِ اخلاق سکولار که مبتنی بر توصیههای اجتماعی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً میدانید که زینب کبری «سلاماللّهعلیها» پس از شهادت حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» و برگشتِ آن حضرت به مدینه متوجهی رسالت عظیم خود شدند و آن رسالت آن بود که به نحوی بسیار ظریف دو مرکز اصلیِ جهان اسلام را متوجهی امری که گرفتار آن بودند، یعنی امرِ سیطرهی اسلام اُموی بنمایند. آن دو مرکز، مصر و شام بود، لذا به یک معنا زینب کبری «سلاماللّهعلیها» بعد از ورود به مدینه در تاریخ، گم شدهاند. ولی آنچه از ایشان مانده است تبدیلِ شامِ اُموی به شامِ علوی و تبدیل مصرِ تحت سیطرهی عمروعاص به مصرِ محبّ ولایت است. و بر این امر فکر کنید که هم مصریان معتقدند آن حضرت در مصر دفن میباشند و برای حضرت، حرم و بارگاهی میشناسند؛ و هم در شام دیروز یعنی سوریهی امروز شما ناظر حرم آن حضرت هستید. اینجا است که ما با زینب «سلاماللّهعلیها» با رازی از کربلا روبهروئیم که چهرهی نرم و رازگونهی کربلاست و هزاران نکتهی باریکتر از مو اینجا است. حال به من بگو چنین زینبی در کجا به طور مشخص بودهاند تا ائمه بخواهند به زیارتش بروند و زیارتنامهای تدوین کنند؟!!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.نکات ظریفی در این نوع ادعیه مطرح است. شاید در دعای سوم شعبان بتوان اوصیاء عترت حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» را به رجعت ائمه بعد از رجعت حضرت سیدالشهدا «علیهالسلام» نسبت داد. ۲. عنایت داشته باشید که صلواتِ منسوب به ضراب اصفهانی در زمانی که ائمه زنده بودهاند آموزش داده شده است و به همین جهت تقاضای طول عمر برای آنها و آرزوی رسیدن به اهدافشان چیز منطقی است. ۳. اشکال ندارد که ما وقتی اولیاء معصوم در قید حیات نباشند تقاضای صلوات خدا برای آنها بکنیم تا رفعتِ درجه پیدا کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان، خودش و با ارادهی خودش ترک نماز بکند، عزمِ او به هم میخورد و عملاً چلهی او باطل میشود. ولی اگر عزمش پا برجا باشد به صرف آنکه بدون ارادهی او نمازش قضا شود، مشکلی برایش نباید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً چیزی است که بین خود ائمه «علیهمالسلام» ردّ و بدل میشده است. در احوالات جابر انصاری داریم که در محضر حضرت باقر «علیهالسلام» آن صحیفه را دیده است 2- شاید، واللّه اعلم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت در آن روایت میخواهند ما را متذکر این امر نمایند که ورود به آن ساحتِ متعالی که اولیاء معصوم در آن تنفس میکنند، مشکل است. زیرا باید انسانها از ساحتِ حسی و معمولی خود خارج شوند و به یک معنا باید از خود بیرون آیند و این کار آسانی نیست. در مورد عبور از گناه هم میتوان به این موضوع فکر کرد که حوزهی حضور خود در این عالم را با حضور هرچه بیشتر به حضرت حق تغییر دهیم و این کار با صبر در مقابل امیال نفسانی و با صلات یعنی رجوع به خداوند ممکن میشود به همان معنایی که به ما فرمودند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (بقره/153). یعنی: اى کسانى که ایمان آورده اید، از صبر و نماز کمک بگیرید که خداوند با صابران است و یا در آیه 45 و 46 همین سوره می فرماید: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ». یعنی از صبر و نماز کمک بجوئید و آن بسى سنگین است مگر براى خشوع پیشگان. در کافى از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: هر وقت امرى و پیشامدى على (ع) را به وحشت مى انداخت، برمی خاست، و به نماز مى ایستاد، و مى فرمود: (اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ)، از صبر و نماز کمک بگیرید. و نیز در همین کتاب از آن جناب روایت کرده که امام صادق (ع) فرمود: صبر همان روزه است، و فرمود: هر وقت حادثه اى براى کسى پیش آمد، روزه بگیرد، تا خدا آن را بر طرف سازد، چون خداى تعالى فرموده: (وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ)، که منظور از آن روزه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» برای همه حتی برای امام زمان «عجلاللّهتعالیفرجه» حجتاند. زیرا حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» افقی را در مقابل انسان میگشایند که تفصیلی است از اجمالی که هرکس در وجه یمینی خود در خود دارد. آری! هرکس به اندازهای که خود را میشناسد تفصیل خود را در حضرت امام حسین «علیهالسلام» مییابد و در این مورد حضرت حجت «علیهالسلام» در اوج میباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عنایت داشته باشید که اولیاء الهی در حمایت الهی هستند و تحت تأثیر انواری که از حضرت حق بر جانشان متجلی میشود قرار دارند. بدین لحاظ بحثهایی مثل سهو و نسیان، بیشتر از طریق اهل سنت و یا کسانی مطرح شده است که چنین مقامات و احوالاتی را نمیشناسند. بنده در این مورد عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» داشتهام ۲. در روایت از قول ائمه «علیهمالسلام» داریم که هروقت خدا بخواهد ما چیزی را بدانیم، میدانیم و اگر نخواهد، نمیدانیم، زیرا علم مطلق از آنِ خدا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم عقل، اگر به درستی بهکار رود متوجهی آن چیزی که واقعاً هست میشود و تفاوت آن با وَهم، در همین نکته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همنشینی بیش از آنکه جسمی باشد، روحی است. به همین جهت مولوی میگوید: «هرکه را روی به بهبود نبود / دیدن روی رسول سود نبود» و برعکس، اویس قرنی همنشین پیامبر بود در حالیکه هیچوقت ملاقات حضوری با حضرت ختمی مرتبت «صلواتاللّهعلیهوآله» نداشت. امروز همنشینی با رهبری عزیز و با شهداء، راههای ناگشوده را در مقابل ما میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که مطالعهی کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را با او در میان بگذارید امید است که متوجه شود بحث دوستداشتن و دوستنداشتنِ خدا در میان نیست، بحثِ رجوع به خدای علیمِ حکیمِ قدیری است که در رجوع به چنین خدایی در راستای انوار او به ما کمک میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان حق را اینجا به معنای آنچه واقعاً محقق و واقع است در نظر بگیریم. لذا دیگر اجتماع نقیضین علمی نیست که پذیرفته باشیم، بلکه یافتی است از حقیقت که در مقابلش تصوری نیست که آن تصور باطل باشد بلکه صرفاً حق است و لاغیر. واللّه اعلم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- راهی که با آمدن اسلام در تاریخ گشوده شد، راهِ متعالیشدن انسان در امور فرهنگی است تا خودش در چنین بستری آنجا که باید قیام کند و ظلم ظالمان را از خود دفع نماید، آن کار را انجام دهد. در صورتی که تا قبل از اسلام معجزات، کمتر جنبهی فرهنگی داشته است 2- هرچه بوده است مسائلی بوده که راه حلّ نجات بشر آن دوران در آن ده فرمان قرار داشته. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امامزادگان مظهر انوار پیامبر و ائمه «علیهمالسلام» هستند و به همین جهت وقتی به زیارت آنها میرویم ابتدا به رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» سلام میدهیم یعنی ابتدا آن حضرت را زیارت کردهایم.
از طرفی وقتی میفرمایند شیعیان از اضافهی طینت ما هستند یعنی از حیطهی حضور ما در محضر حق جدا نیستند ولی اصلِ «واصل و تابع» در جای خودش محفوظ است نه اینکه گمان کنیم اتحاد با امام یعنی در عرض مقام آنها قرار میگیریم، بلکه به معنای آن است که در حیطهی حضوری که آنها نسبت به حضرت حق دارند، شیعیان نیز در همان حیطه و فضا به حق رجوع میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عرفانِ اصیل انسان با عمق بیشتری متوجهی معارف الهی میشود و با توجه به اینکه کمالِ عبادات به کمال معرفت است، عباداتِ عارف واقعی در جایگاه برتری قرار دارد و حقایق بالاتری را در مقابل جان او میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- منظور از دوازدهم محرم حسینی را نمیدانم، بیشتر ما متوجهی اصل حرکت حسینی در آن پیام بودیم 2- شاخصهی اصلی 15 خرداد سال 42 آن بود که نحوهی خاص از مبارزه در مقابل نظام شاهنشاهی به ظهور آمد که آن، تقابل خون با شمشیر بود و این راه بهکلّی با مبارزاتِ قبلی که بیشتر مبارزات پارتیزانی و چریکی از طریق عدهای خاص انجام میشد متفاوت بود و نهایتاً همین راه منجر به پیروزی انقلاب شد. این همان راهی است که در کربلا به ظهور آمد. در حالیکه در کوفه بنابر مقابلهی نظامی صرف بود که عملی نشد. در ضمن بد نیست سری به جواب سؤال 22696 بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید همان است که شما میگویید. آن حرفها ریشه در توهّم انسانها دارد و موجب ساختن زندگی توهّمی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه از آنِ خداست و مخلوقِ او میباشد. حال اگر آن نفس، میل به امیال بدنی را هدف قرار دهد تبدیل به امّارة بالسوء میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً بعد از آنکه محاصرهی دارلخلافه به شکست انجامید که بحث آن مفصل است؛ که شاید در جلسهی شنبهشب در مسجد انبیاء و روز تاسوعا، در گلزار شهدای دستگرد عرایضی در این مورد بشود؛ فرماندهی اصلی یعنی جناب مسلم و اصحاب خاص بنا را بر آن گذاشتند که حرکت مخفی را پایه گذاری کنند و از این جهت هرکدام زندگی مخفی را شروع کردند و جناب مسلم نیز خواست خودش به تنهایی راهی برای مخفیشدن پیدا کند. در ضمن بد نیست سری به جواب سؤال 22700 بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه قرآن میفرماید: «اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول» یعنی علاوه بر آنچه خدا دستور داده است، احکام بعضی موارد را خداوند مستقیماً اعلام میفرماید و احکام بعضی موارد را به قلب رسول خدا «صلواتاللّهعلیهواله» القاء میکند و رسول خدا «صلواتاللّهعلیهواله» به ما میرسانند مثل تعداد رکعات نماز. شاید این به جهت آن باشد که مردم در کنار قرآن متوجهی اهمیت سیره و سخن پیامبر نیز باشند. پیامبری که به تعبیر قرآن از میل و فهم شخصی خود چیزی نمیگوید. موفق باشید