بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22368
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: می خواستم بدونم در بحث آزادی و ...چه کتبی رو پیشنهاد می کنید. کتب شهید مطهری چطوره مطالعه کردنش؟ جوابگوی سوالات و شبهات جوانان هست یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع آزادی موضوع مهمی است. مسلّم کتب شهید مطهری در جای خود در رابطه با این موضوع نکات خوبی دارد. ولی بحث در مورد آزادی بسیار مهم است. بنده نیز عرایضی دارم که إن‌شاءاللّه در جزوه‌ای تحت عنوان «پاس‌داشتِ آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» خدمت رفقا عرضه خواهد شد. موفق باشید

22365
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: در نهج الفصاحه آمده است حضرت فرمود روز دوشنبه و پنجشنبه اعمال بر خدا عرضه می شود. این حدیث یعنی چه؟ خدا که علم مطلق است چه کسانی اعمال را بر خدا عرضه می کنند؟ با تشکر و التماس دعا. لطفا در سایت
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه‌ی تفاوت بین ارتباط خدا با مخلوق و ارتباط مخلوق با خدا بود. آری! ارتباط خدا با مخلوق، محدود به هیچ‌چیزی نیست. لذا فرمود: «إنّی قریب». ولی ارتباط بین مخلوق با خدا، بستگی به عوامل مختلف دارد مثل داشتن حال تواضع یا حضور در مکان‌های مقدس و یا پیش‌آمدنِ زمان‌های مقدس. و موضوع عرضه‌شدن اعمال در روزهای دوشنبه و پنج شنبه به اعتبار آمادگی بیشتر زمانی است که ظرفیت آن عرضه به جهت رفع حجاب‌هایی که بین عبد و ربّ است، در آن بیشتر است. موفق باشید 

22364
متن پرسش
استاد عزیز سلام: فسبح بحمده چگونه است؟ فرق تسبیحی که با حمد همراه است یا شاید در بستر حمد است با تسبیحی که به صورت مطلق در آیات قرآن به کار می رود چیست؟ بخصوص اگر با توجه به آیه ۱۳۰ سوره طه این مسئله را روشن بفرمایید بسیار لطف می کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در «تسبیح»، انسان متوجه جلال الهی می‌شود و در «تحمید»، نظر به جمال او دارد و زیباترین ارتباط، جمعِ بین جلال و جمال الهی یا تسبیح و تحمید اوست که آیه‌ی مذکور نیز به همین امر انسان‌ها را دعوت می‌کند. آری! بعضاً آیات می‌خواهد ما متوجه‌ی تنزیه و جلال او شویم آن‌جاست که بحث «سبحان اللّه» را به طور جداگانه به میان می‌آورد. مثل آن‌که می‌فرماید: «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ» (صافات/ 159). موفق باشید 

22363
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. در تفسیر آیه: «ان اللّه لا يغفر ان يشرك به و يغفر مادون ذلك لمن يشاء.» در بخش روایات وارده در ذیل این آیه، جناب علامه می فرمایند: «و اما آياتى كه قاتل نفس محترمه و بدون حق را و نيز رباخوار و قاطع رحم را تهديد مى كند به آتش جاودانه صرف اعلام خطر است، نظير آيات زير كه مى فرمايد: «و من يقتل مؤمنا متعمدا فجزاوه جهنّم خالدا فيها...»، و نيز مى فرمايد: «و من عاد فاولئك اصحاب النار هم فيها خالدون.» و «اولئك لهم اللعنه و لهم سوء الدار» و آياتى ديگر از اين قبيل، كه تهديد به شر و خطر مى كند، و از عذاب آتش خبر مى دهد، و اما اين كه اين كيفر حتمى و غير قابل تغيير باشد، به طورى كه امكان برداشتنش نباشد، آيات صراحتى در آن ندارند.» یعنی طبق دیدگاه علامه برای کسی که مرتکب قتل نفس مثلا خودکشی شده است عذاب جاودانه یا همان خلود در جهنم حتمی نیست و امکان بخشش آنها هم وجود دارد با توجه به اینکه خداوند می فرماید پایین تر از شرک هر گناهی که را خداوند بخواهد خواهد بخشید؟ ۲. آیا حضرت علامه قائل به خلود جهنم به معنای زندگی ابدی در جهنم است یا خلود را به معنای مدتی بسیار طولانی می دانند و نه جاودانه؟ با تشکر از پاسخگویی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که علامه می‌فرمایند آیات مذکور نمی‌خواهد مخلّدبودن در آتش را برای آن افراد اظهار نماید. ولی این بدین معنا نیست که حضرت علامه در عدم مخلّدبودن در عذاب برای بعضی از اهل نار، هم‌نظر با ابن‌عربی باشد. بلکه بالعکس، ایشان معتقدند بعضی از اهل نار نه‌تنها تا ابد در جهنم هستند، بلکه تا ابد معذّب به عذابِ آزاردهنده می‌شوند، نه آن‌که عذاب تبدیل به «عذب» شود بلکه مثل یک انسان به تعبیر ایشان مالیخولیایی همواره خودش در خودش گرفتار فشار و عذاب است. موفق باشید

22362
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در جایی گفتید که این «من» هست که مریض میشه و تن، مریضی من را ظاهر می کند. مریضی نفس انسان به چه معناست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس اگر به عللی مثل گرفتاری به گناه، از تعادل خارج شود و ضعیف گردد نمی‌تواند بدن را آن‌طور که شایسته است تدبیر کند و بدین لحاظ بدن، بیمار می‌شود و این غیر از آن نوع بیماری است که به جهت عوامل بیرونی برای بدن پیش می‌آید. موفق باشید 

22361
متن پرسش
با سلام: استاد گرامی آیا حضرتعالی کار کردن بر روی نفس و رسیدن به مرحله ای که بتوان از انرژی مثبت بدن برای درمان و کمک رساندن به دیگران استفاده کرد، (بر اساس اصول نه کاری که در عرفان های کاذب پیشنهاد می شود) اعتقاد دارید؟ در صورت پاسخ مثبت برای ریاضت و رسیدن به این مرحله شما چه راه عملی دستور می فرمائید؟ استاد خوب؟ تعبد؟ ریاضت نفس؟ و ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه انبیاء آن است که با نور توحید سعی می‌کنند انسان‌ها ذیل توحید ربوبی و در پرتو اسمِ حیّ امور دنیایی و آخرتی خود را شکل دهند، نه آن‌که ما بخواهیم با تقویت قوای نفس، نفسِ بقیه را تحت تأثیر قرار دهیم. و بدین لحاظ مسیر اهل توحید مثل آیت اللّه قاضی با مسیر امثال شیخ رجبعلی که اهل کرامت‌اند، متفاوت است. و آن‌چه از اهل توحید تحت عنوان کرامت به چشم می‌خورد ربطی به تقویت نفس آن‌ها برای ارتباط با نفس طرف مقابل به معنای اصلاحِ مشکلات بدنی او ندارد، بیشتر کار آن‌ها منوّرکردن جسم و روح است از طریق نور ربوبیت ربّ. موفق باشید  

22360
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: خواهشمند است در خصوص این روایت توضیح بفرمایید با اینکه قبلا فرموده بودید موجود مجرد هیچگاه نمی میرد این چگونه مرگی است که در روایت از آن صحبت شده است؟ بنابر روایتی که از امام سجاد (ع) آمده است ایشان می‌فرمایند «هنگامی که اسرافیل در صور می‌دمد مرگ، تمام موجودات را در کام خود فرو برده و سکوتی مرگبار عالم هستی را فرا می‌گیرد سپس خداوند به عزرائیل می‌فرماید:‌ ای عزرائیل چه کسانی باقی مانده‌اند؟ فرشته مرگ می‌گوید: «انتَ الحی الذی لا یموت» شما که هیچ گاه نمی‌میری و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و من.» خداوند به عزرائیل دستور می‌دهد که روح آن سه فرشته مقرب درگاهش را قبض کند. سپس خداوند می‌فرماید: چه کسی مانده است؟ عزرائیل جواب می‌دهد: بنده ضعیف و مسکین تو عزرائیل، در این هنگام از طرف خدا خطاب می‌رسد. بمیر‌ ای ملک الموت. عزرائیل صیحه‌ای می‌زند که اگر این صیحه را مردم پیش از مرگ می‌شنیدند در اثر آن می‌مردند. وقتی تلخی مرگ در کامش پدیدار می‌شود، می‌گوید: اگر می‌دانستم جان کندن این مقدار سخت و تلخ است همانا در این باره با مومنین مدارا می‌کردم. با تشکر و آرزوی طول عمر با عزت برای جنابعالی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نحوه مرگ به معنای فنای همه‌ی مخلوقات با تجلیِ نور واحدِ قهّار است به معنایِ ظهور مقام احدیتِ حضرت حق، که همه‌ی مخلوقات از این جهت در نور احدیتِ او فانی هستند در عین آن‌که باقی به حق می‌باشند. به همین جهت قرآن در جواب کسانی که می‌گویند آیا ما بعد از مرگ نابود می‌شویم؟ به پیامبر دستور می‌دهد که: «قُلْ يَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذي وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلي‏ رَبِّکُمْ تُرْجَعُون»(سجده/11) بگو همه‌ی شما را ملک‌الموتی را که بر شما گمارده شده است، تمام و کمال می‌گیرد و سپس به سوی پروردگارتان بر می‌گردید. لذا پس بحث بر گرفتن و برگشتن است و این‌که می‌فرماید به سوی پروردگارتان برمی‌گردید به همان معنای فنای در مقام احدیت است. و مرحله‌ی بعد از تجلی نور واحد قهّار، مرحله‌ی تجلی اسم اللّه است که با آن، «حشر» شروع می‌شود و هرکس در جایگاه خود قرار می‌گیرد. معنایِ مرگ ملک‌الموت در راستای تجلی کامل نور احدیت است تا هیچ‌ موجودی با نحوه‌ی بودنِ خود در میان نباشد، بلکه همه به «بودِ» حق موجود شوند. موفق باشید 

22359
متن پرسش
سلام: ما اعتقاد به ارحم‌الراحمینی خدا داریم. پس هر چیزی که ما نیاز داریم خدا بدون سؤال و جواب در اختیار ما قرار می‌ده! حتی اگه خودمون به نیاز اون چیز توجه نداشته باشیم. اینطور نیست؟ اگه خدا اونو به ما نده به ما ظلم کرده که ما ابداً به این اعتقاد نداریم. حالا با توجه به اینا پس ما چرا باید برای خودمون و یا حتی دیگران دعا کنیم؟ یعنی اگه ما دعا بکنیم و صلاحمون در اون نباشه یا باشه و ما دعا نکنیم خدا از ما دریغ میکنه؟ پس علم و حکمت و عدل و ارحم‌الراحمینی خدا چی میشه؟ ممنون. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا ابعاد گوناگون و برکات متکثری دارد. در دعا ظرفیت لازم جهت نظر حق به دعاکننده فراهم می‌شود و زمینه‌ی رحمتی که باید به بنده‌اش بنماید، پیش می‌آید. در دعا انسان نیاز خود را اظهار می‌کند تا رحمت پروردگار متناسب با نیاز انسان به انسان داده شود. در دعا راه‌های اُنس عبد به ربّ که هزاران راهِ پنهانی است، یک به یک گشوده می‌شود. چه بگویم از برکات دعا!! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». چشیدنی است و نه شنیدنی، ما چه می‌دانیم که اولیاء الهی در ادعیه چه غوغایی بین خود و پروردگار خود به میان می‌آورند. «آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید». بانک جرس همان مناجات شعبانیه و یا خمسه عشر است. موفق باشید

22358
متن پرسش
آیت لله شجاعی (ره): خدا می فرماید، سنت ما این است که هرکس راهی را پیش گرفت، در همان راه ما دست او را می گیریم. خدا دست هر کسی را در همان راهی که پیش گرفته است، می‌گیرد و پیش می برد؛ این خیلی سخت و غلط انداز است. این قسمت آخر را متوجه نمی شوم که می فرماید خیلی سخت و غلط انداز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون تازه وقتی انسان متوجه‌ی راهی شود که خداوند در مقابلش گشوده است، باید خود را جهت ادامه‌ی آن راه آماده نماید و در همین رابطه است که جناب حافظ می‌فرماید: «چه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها». بد نیست در این مورد به شرح غزل اول حافظ که بر روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید

22355
متن پرسش
سلام: قبل از ارائه سوال لازم می بینم از پاسخ های مناسب به سوالات قبلی شما تشکر کنم. سوال: همانطور که می دانید هم پیامبر تبلیغی داشته ایم هم پیامبر تبلیغی. چرا پیامبر پس از پیامبر خاتم، امامان را قرار داد؟ چرا مانند دیگر پیامبران تشریعی که پس از آنها پیامبران تبلیغی آمده بودند، این بار هم خداوند پیامبر تبلیغی نفرستاد؟ مگر تاریخ آن زمان یا خود پیامبر خاتم و رسالتش چه ویژگی خاصی داشتند که حضور امام نیاز بود نه پیامبر تبلیغی؟ ببخشید که اینو میگم: ولی دوست دارم جواب استادطاهرزاده ای به این سوال بدید با همان نگاه زیبایی که به مسائل دارید. چون بنده باید جوابی برای این سوال پیدا کنم که بتواند نسل جوانی را که در جلسه با آن ها همراه هستم قانع سازد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به تذکر خود قرآن در رابطه با خاتمیت نبوت که می‌فرماید: «وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»(انعام/115) با اسلام، به عنوان کامل‌ترین دین، نبوت ختم می‌شود و دیگر جایی برای ادامه‌ی نبوت نمی‌ماند و ادامه‌ی هدایت بشر با تبیین هرچه بیشتر همین دین اسلام باید انجام بگیرد که این را امامانی که قلب‌شان با حقیقت قرآن مرتبط است به عهده دارند. در حالی‌که در پیامبران تبلیغی، نبوت به انتها نرسیده و نحوه‌ای از نبوت و وَحی به آن‌ها در میان است. موفق باشید   

22353
متن پرسش
با سلام: معنای چند واژه رو نمیدونم اگه میشه تعریف بفرمایی. ۱. سوبژکتیویته ۲. نفس الامر ۳. اتیمولوزی ۴. اعیان ثابته ۵. عقل بالمستفاد به خاطر تمام خوبیهای شما از خداوند برای شما طول عمر مسئلت دارم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌های این‌چنینی در فرهنگ خاص خودشان معنایشان را ظاهر می‌کنند. ولی از نظر معنای ظاهری: سوبژکتیویته، یعنی نظر به آن‌چه در ذهن است و در درون ما مطرح است. نفس‌الأمر، یعنی واقعیت، چه در عالم ماده و چه در غیر عالم ماده. اتیمولوژی، یعنی ریشه‌شناسیِ لغات و اشاراتی که ریشه‌ی لغات دارد. اعیان ثابته، یعنی وجهی از موجود که در علم خداوند است. عقل بالمستفاد، یعنی آن درجه‌ای از عقل که انسان با اندک توجه متوجه‌ی حقایق بشود. موفق باشید

22352
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: در کتاب شریف اصول کافی در باب معاف شدگان از بلا روایاتی آمده است از جمله حضرت باقر علیه السلام می فرمایند همانا خداوند بندگانی خاصی دارد که از بلا آنها را نگه دارد پس در عافیت آنان را زنده بدارد و در عافیت روزی شان بدهد و در عافیت بمیراند و در عافیت مبعوثشان کند و در عافیت در بهشت آنان را سکونت دهد. ۱. اینها چه کسانی هستند؟ ۲. چرا خداوند با اینها اینچنین رفتار می کند؟ ۳. آیا می شود ما جز اینان شویم اگر آری چه باید بکنیم؟ با تشکر از استاد عزیز و التماس دعا. لطفا جواب در سایت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور کسانی‌اند که خداوند می‌خواهد از طریق آن‌ها نور خود را به صورت خاص در زندگی بشر ظاهر نماید. امید است با عزمی که می‌کنید تا در راستای سربازی امام عصر «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» قرار گیرید؛ همواره در عافیت باشید. موفق باشید

22351
متن پرسش
سلام‌ علیکم: ابن سینا و ملاصدرا هر دو در زمان خود به وظیفشان عمل کردند. چرا با ابن سینا نمی شود این تاریخ را ادامه داد ولی با ملاصدرا می شود و چه بسا هنوز زمانش نرسیده باشد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور حضرت حق در تاریخ، به صورتِ لبسِ بعد از لبس است، نه خلع و لبس. یعنی همواره نوری شدیدتر از نور قبلی به صحنه می‌آید و حضور ملاصدرا در تاریخی که با ملاصدرا شروع شده و هنوز ادامه دارد، حکایت از نور بیشتری از انوار الهی می‌کند و درنتیجه راهِ بشر به سوی خدا و عبور از نیهیلیسمی که می‌توان گفت در دوران جدید از دکارت شروع شد به بهترین نحو محقق خواهد شد که تا اندازه‌ای در جلسات آخر کتاب «سلوک ذیل ...» در مورد آن مطالبی عرض شد. موفق باشید 

22350
متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش 22345 فشار قبر برای مومن هم صورت اعمال و اخلاق رذیله هست پس چرا مومن تطهیر می شود ولی غیر مومن خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا هرکس در اثر فشار قبر به اصل خود و ابعاد درونی خود برمی‌گردد و مؤمن در اثر این فشار، به نیّات اصلی خود توجه می‌کند و آن‌ها را اظهار می‌دارد. و این در مورد کافر، برعکس است زیرا نیّت‌های انسان غیر مؤمن وقتی بروز کند، نیّت‌های آزاردهنده‌ای است. موفق باشید

22349
متن پرسش
سلام: شما در کتاب مبانی نظری نبوت و امامت فرموده اید: «عصمت نبي موهبتي است، يعني خداوند چنين بصيرتي را به او مي‌دهد تا بشريت مطمئن باشد كه او در هيچ بُعدي خطا و لغزش ندارد، زيرا اگر عصمت نبي اكتسابي بود، يعني به تدريج آن را به دست مي‌آورد، در هر لحظه در حال تكامل بود و لذا در هيچ شرايطي قابل اطمينان نبود، چون مرحله‌ي كاملتري هم براي او امكان داشت. آري درست است كه پيامبران عصمت خود را كسب نكرده اند، ولي فراموش نشود كه اولاً: شايستگي هايشان باعث شده كه خداوند آن‌ها را جهت نبوت انتخاب كند و منوّر به موهبت عصمت نمايد.» حال سوال بنده اینست که: 1. چطور ممکن است شایستگی کسب کنند؟ یا بهتر بگویم خداوند طبق چه سابقه ای، عصمت را به پیامبران هدیه داد؟ اگر خداوند شایستگی شان را از قبل می دانست و به آنها داده بود، خوب چرا این شایستگی را به بنده یا شما نداد که پیامبر باشیم؟ اگر خودشان این شایستگی را کسب کرده اند پس حتما تا قبل از کسب شایستگی و در مرحله ای که در حال اثبات شایستگی خود بودند دلیلی ندارد عصمت به آنها اعطا شود و در آن دوران خودشان عصمت را کسب کرده اند؟ 2. البته این سوال نیز به قبلی ربط دارد: امام جواد علیه السلام چه چیزی از خود نشان داده بود که در سن کودکی امام شد؟ اگر معصومیتش خدادادی بود چرا این معصومیت به بنده و شما داده نشده بود تا امام شویم؟ اگر عقلش برتر بود و از همان اوایل زندگی عقل برتر را نشان داده بود، خوب این عقل برتر به هر کودک دیگری نیز داده شود می تواند معصوم باشد. بدیهی است که در پنج سال یا ده سال اول زندگی، عقل انسان از خودش در دوران چهل پنجاه سالگی کمتر است. امام جواد علیه السلام چه کار کرده بود که عقلش از همان پنج سالگی کامل بود که توانست به مقام امامت نائل شود؟ اصلا چرا دیگر پسران ائمه در این سن امام نشدند؟ چه بسا اگر خداوند از سنین کودکی به آنها عصمت را اعطا می کرد، اینان در بزرگسالی (برخی از آنها) منحرف نمی شدند. با تشکر فراوان. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرض شده، خداوند به این امر عالم است که هرکس در آینده چه انتخاباتی دارد و علم خداوند بر اساس همان اختیاری است که انسان مطابق آن عمل خود را در آینده انجام می‌دهد و در این رابطه خداوند متوجه‌ی شایستگی پیامبرش می‌شود و از قبل در راستای آن شایستگی، او را برای پیامبری می‌پروراند. ۲. در مورد امامانی که در سنین کم امام شده‌اند؛ باید به این موضوع فکر کرد که خداوند خواسته است جهت آمادگی جامعه‌ی شیعه برای غیبت امام عصر، آمادگی  لازم را ایجاد کند که چگونه امام را ماوراء بدن او بنگرند و این‌که خداوند در راستای هدایت جامعه از وسایل عادی همیشه استفاده نمی‌کند. موفق باشید

22348
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حلال بفرمایید که وقتتون رو می گیرم. مدتی است مسئولیت کار تربیتی مجموعه ای به عهده من گذاشته شده است که خودم رو خیلی ناتوان در این امر می دانم هر چند دیگران معتقد به این امر نیستند. و برعکس فکر می کنند. علی هذا تمرین توکل و توسل را انجام می دهم و می دانم نیاز شدید به تقویت بعد عبادی خویش دارم ولی متاسفانه به دلیل حجم کار، موضوعات مختلف هجوم زیادی بر ذهن من می آورد و اجازه نمی دهد نمازهام با فراغ بال باشد و از طرفی دلخوشیم به نماز شب و صبح بود که به دلیل هجوم درگیری ذهن در خواب، آرامش خوابی هم ندارم که صبح خالی از آن شده باشم. شدیدا دلم طالب دعا و نیایش هست به لطف الهی ولی گاهی ذهن شلوغ و گاهی خستگی مفرط اجازه بهم نمی دهد. لطفا یادم بدید چه کنم یادم بدید که در تلاوت یا زیارت خاصی یا از این قبیل مداومت داشته باشم. شاید قوت کلام شما بر اراده من بر مداوت امری موثر بیفتد (چرا که به دلیل احوالات هر زمانی، مداومت بر امری رو هم از دست می دهم. مثلا به خودم قول می دهم بعد نماز صبح نخوابم ولی زمانی برای رهایی از افکار مزاحم به خواب پناه می برم) متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر که با نیت خدمت به اسلام و مسلمین وارد شوید، پس از مدتی وسعت و سعه‌ی لازم را در آن حدّ که کاری شما را از کاری باز ندارد؛ پیش می‌آید. در عین حال چندان هم به خودتان سخت‌گیری نکنید، معلوم است که اگر دیر خوابیده باشید و بخواهید بعد از نماز صبح هم نخوابید، روح و نفس شما توان لازم جهت تدبّر در امور فکری را نخواهد داشت. موفق باشید

22345
متن پرسش
سلام: آیا خاصیت فشار قبر که مومن رو تطهیر می کند برای شخصی که جهت الهی ندارد هم صدق می کند؟ اگر نه فشار قبر برای چنین شخصی چه نتیجه ای دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فشار قبر برای غیر مؤمن صورت افکار غلط و اعمال فاسد او است. موفق باشید

22342
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم: خدا قوت. استاد خیلی وقته صوت های شما رو سایت گذاشته نمیشه! علتش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جلسه‌ی دوشنبه‌ها تا اول مهرماه تعطیل است و بدین لحاظ صوتی از آن در سایت نیست. وقفه‌ای هم که پیش آمده بود رفع شده است. موفق باشید

22340
متن پرسش
سلام استاد عزیز: دو سوال داشتم از خدمتتان: یک: به تفسیر آیه «الرجال قوامون علی انساء» در تفسیر المیزان رسیدم. استاد، حضرت علامه در تبیین بسیاری از آیاتی که درباره اختلاف بین زن و مرد یا همان فضلی که خداوند به مردها نسبت به زنها داده است که همین باعث تفاوت احکام شریعت بین زن و مرد مثلا در خصوص قانون ارث و یا قیومیت مردان نسبت به زنان در حکومت و قضاوت و سرپرستی زنان شده است، بر روی عقل بیشتر مردان و کمی عقل خانمها تاکید بسیاری دارند مثلا در این قسمت می فرمایند: «هيچ دانشمندى از چنين شريعتى و با مطالعه همين مقدار از احكام آن جز اين توقع ندارد كه در مسائل كلى و جهات عمومى و اجتماعى زمام امر را به كسانى بسپارد كه داشتن عقل بيشتر امتياز آنان است، چون تدبير امور اجتماعى از قبيل حكومت و قضا و جنگ نيازمند به عقل نيرومندتر است، و كسانى را كه امتيازشان داشتن عواطف تند و تيزتر و اميال نفسانى بيشتر است، از تصدى آن امور محروم سازد، و نيز معلوم است كه طايفه مردان به داشتن عقل نيرومندتر و ضعف عواطف، ممتاز از زنانند، و زنان به داشتن عقل كمتر و عواطف بيشتر ممتاز از مردانند.» در صورتی که شما در تبیین سخن امیرالمونین (ع) در نهج البلاغه در خصوص کمی عقل خانمها به استناد سخن آیت الله جوادی آملی فرمودید مخاطب در این خطبه عایشه است. بالاخره آیا واقعا چنین برتری عقلی برای آقایان نسبت به خانمها از نظر اسلام وجود دارد یا نه؟ اگر ندارد پس چرا جناب علامه اینقدر با قاطعیت از این برتری سخن می گویند و یکی از علل عمده تفاوت احکام شریعت بین زن و مرد را کمی عقل خانمها نسبت به آقایان می دانند. این عقل در اینجا کدام عقل است؟ عقل فلسفی و استدلالی یا عقل معاش و مدیریت؟ یا اینکه اصلا مشکل در عقل نیست و عقل هر دو یک اندازه است بلکه ازدیاد عواطف و احساسات در خانمها باعث می شود عقل نتواند مدیریت لازم خود را در تصمیم گیری داشته باشد. چون این سوال خیلی از خانمهاست. سوال دوم اینکه استاد وقتی به خود تفسیر مراجعه می کنم و از طرفی صوت سخنرانی های شما را در تفسیر این سوره گوش می دهم می بینم که به بعضی از آیات اصلا ورود نمی کنید و به مباحث حضرت علامه در خصوص انها نمی پردازید. مثلا همین آیات. یا آیات مربوط به متعه و یا چند همسری در اسلام. آیا عبور از این قسمتها دلیل خاصی دارد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر بنده نتیجه‌ی آخری که گرفته‌اید، نتیجه‌ی درستی است که در روایات مذکور و یا نظرات امثال علامه، بحث در کمیِ عقل زنان نیست، بلکه بحث در عواطف بالای آن‌ها است که برای یک مدیریت سخت و جدّی کارساز نیست 2- عنایت داشته باشید علامه در بعضی موارد در شرایط دفاع از اتهاماتی است که به اسلام می‌زدند و امروز شبهات و اتهامات دیگری در میان است که باید به آن پرداخت و ممکن هم هست بنده بعضاً از موضوعی غفلت کرده باشم. موفق باشید

22338
متن پرسش
از استاد طاهرزاده می پرسم: سلام استاد محترم: ۱. شما می‌فرمایید که گاهی پیران اهل دل با موسیقی یک تلنگری به حواس باطنی می‌زنند و فعالش می کنند، یعنی یک ضربه کم داشتند که با موسیقی این ضربه را وارد می کنند ولی جوانان اگر موسیقی گوش کنند مطمئنا حواس باطنی و چشم دلشان را تعطیل می کنند. میشه کمی بیشتر توضیح بدهید یا ارجاع دهید به آثار خودتون که در این زمینه به تفصیل بیشتری پرداخته اید؟ ۲. و عرض دیگرم هم این بود که بنده شنیده ام که برخی عرفا نظرشان این هست که عشق زمینی برای فرد وقتی اتفاق می‌افتد یا حتی با نظر و تعمق روی عشق های زمینی تا حدودی می تواند عشق الهی رو درک کنه و عشق و حرارتش نسبت به محبت و عشق به حضرت حق فعال یا فعال‌تر هم میشه اگر درست استفاده کنه. بنده از اون پس دیدم نسبت به این چیزها تغییر کرده و حتی چند شب پیش یک فیلم عاشقانه با این امید که حس عاشقی ای که چند صباحی در دلم افتاده بود از خدا دوباره گُر بگیره و الان روزها و ماه هاست که آرزوی اون حالات رو دارم و الان هم غم فراق خدا که به دلم هست رو مدتها و مخصوصا اخیرا بعد دیدن اون فیلم بدجور آتش گرفتم و سه ساعتی به وقت اذان صبح مونده بود و رفتم سجده و فقط اشک و شرح درد فراق بود با خداجون. یاد وصیتنامه شهید باغانی افتادم و دلنوشته‌ها و مناجاتاش با خداوند متعال البته میدونم من به گردپای امثال شهید باغانی هم نمی رسم. حالا استاد آیا بنده به عنوان یه جوان دوست‌دار مسیر خدا با یک فیلم حلال و عاشقانه، وقتی آتش عشق الهی‌ام روشن شد، روشم اشتباه بود یا اینکه اون عشق نبوده و توهم بوده برام که در اثر اون فیلم رخ داده؟ و یعنی چشم حق بینم رو تازه تعطیل کردم؟ ۳. جواب سوال ۲۲۳۰۳ رو نمیدونم چرا هرچی میگردم در ایمیلم نیومده، ببخشید میشه لطف بفرمایید مجدد بفرستید؟ خیلی از شما ممنونم و واقعا نمیدونم چطور تشکر کنم، سعی می کنم لااقل به فرمایشاتتون خوب عمل کنم حاج آقا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. غزالی در رابطه با این‌که چرا شیوخ عرفا در جلسه‌ی سماع عرفانی شرکت می‌کنند، می‌گوید: سماع، آن‌چنان را آن‌چنان‌تر می‌کند. یعنی افرادی که در وجوه روحانی خود استقرار داشته باشند با حضور در جلسه‌ی سماع آن حالت شدت می‌یابد که به نظر بنده برای شیعیان این حالت به نحو احسن در زیارت اولیاء معصوم «علیهم‌السلام» شکل می‌گیرد ۲. مولوی می‌گوید: «عشق‌ها گر زین سرا گر زان سر است / عاقبت ما را بدان سر رهبر است» یعنی اگر عشق، عشق باشد و در راستای زیبایی‌های محبوب جلو رود و نه در دام شهوت‌رانی‌ها، در هر صورت جان را به سوی محبوب مطلق می‌کشاند ۳. در جواب آن سؤال این‌طور عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: باید انسان احساس کند آن کتاب و یا آن جلسه، جوابِ طلب حقیقی اوست و به نحوی او می‌تواند از آن طریق تغذیه شود. موفق باشید

22337
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و آرزوی سلامتی برای حضرت استاد طاهرزاده عزیز: ۱. حضرت استاد، اگر انسان احساس کند با خداوند غریبه شده است و قلب او دیگر اتصالی به خداوند ندارد و هنگام عبادت و مناجات هرچند خداوند را می خواند اما او را احساس نمی‌کند و انگار نمی‌داند اصلاً مخاطب او کیست و فقط جملاتی را بدون مخاطب بیان می‌کند باید چه کند و چه راهی را برای خروج از این حال عذاب‌آور و درک حضور خداوند و چشیدن محبت او توصیه می‌فرمایید؟ ۲. برای کسی که می خواهد شروع به تهذیب و تزکیه کند و نیاز به منبعی برای تغذیه ذهنی دارد چه کتبی را توصیه می‌فرمایید؟ ۳. برای نیل به اخلاص چه کارهایی باید انجام داد، گاهی انسان احساس می‌کند هیچ عملی از اعمالش خالص نیست، حتی اعمالی که در خلوت خویش انجام می‌دهد را ناخالص می‌پندارد، با این حساب چه کند تا به اخلاص برسد؟ از این که مزاحم اوقات شریف شدم، عذرخواهم. سایه تان مستدام. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- طبیعی است که قلب دارای «ادبار» و «اقبال» است. وظیفه‌ی ما آن است که در موقع ادبار نیز بر وظایف و عبادات خود صبر و پشتکار داشته باشیم تا قلبِ رمیده برگردد 2- فکر می‌کنم سیر مطالعاتی بر روی سایت کارساز باشد 3- مطالعه‌ی سیره‌ی عرفا و شهداء کارساز است. موفق باشید

22335
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت بده. در رابطه با عقل از طرفی گفته میشه نقطه برتری و تفاوت انسان با سایر موجودات علقه و از طرفی گفته میشه همه موجودات عقل و شعور دارن مقصود این دو عقل چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ‌وجه نمی‌توان گفت حیوانات آن نوع عقلی که منجر به فهم کلیات باشد و مطابق آن زندگی و تمدن بسازند را دارا هستند. آن‌ها در موطن قوه‌ی واهمه که معانی را به صورت جزئیه درک می‌کند، قرار دارند. موفق باشید

22333
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: بنده آگه بخواهم فلسفه بخوانم از طریق کدام اساتید فلسفه در ایران می توانم سیر فلسفی خودم رو شروع کنم؟ تا به الان کتابای شما و دکتر داوری و دکتر دینانی را دنبال کرده ام. اگه امکان دارد یک سیر فلسفی با ذکر اساتید مربوطه برای بنده حقیر معرفی نمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اساتید امروز فلسفه‌ی اسلامی نیستم. شنیده‌ام امثال آقای امینی‌نژاد از اساتید محترم حوزه‌ی علمیه‌ی قم در این امر موفق بوده‌اند. موفق باشید

22332
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم: سوالی در رابطه با محتوای کتاب «هدف حیات زمینی آدم» داشتم! فرموده اید که جنس آدم شجره گرا و کثرت گراست و همین موجب هبوط وی شد! اما مگر آفرینش «جنس» آدم در اختیار خداوند نبوده است!؟ آیا می توان گفت که آدم حداقل در بهشت نزولی اختیاری از خود نداشته و خداوند با این هدف که آدم از زمین با اراده و اختیار خود به بهشت صعودی راه پیدا کند، چنین برنامه ای را طرح کرده باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اختیار انسان در هرحال ذاتیِ خود انسان است و این مسئله‌ی مهمی است که در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بر آن تأکید شده است. موفق باشید

22328
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: سوالی در خصوص عمل تطهیر ید علامه حسن زاده دارم و آن این است که ایشان در خصوص مس تمام خطوط قرآن فرموده‌اند که اگر مدت زمان این کار از بین الطلوعین بیشتر شود و آفتاب مقدار کمی برآید مشکلی ندارد با محاسبه زمان لمس جزء آخر که تقریبا 1 ساعت می شود مس کل قرآن چند ساعتی طول می کشد و این با ظاهر دستورالعمل منافات دارد. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تجربه‌ای ندارم که بخواهم نظر دهم. موفق باشید

نمایش چاپی