بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21935
متن پرسش
جناب آقای استاد طاهرزاده با سلام: احتراما با توجه به روحیات ارزشمند حضرتعالی در زمینه تمدن سازی آیا فکر نمی کنید انقلاب اسلامی یک چاقوی دولبه هست یعنی همانطور که می تواند با تمدنسازی زمینه ساز ظهور شود می تواند با پیداکردن سرنوشتی مانند غرب برای قرن ها ظهور را عقب بیاندازد. کتاب علل گرایش به مادیگری استاد مطهری به همین نکته اشاره دارد که تعالیمی که کلیسا از خدا ارائه می کرد با منطق عقلانی همخوانی نداشت. همچنین رفتار آنها با تعالیمشان یکسان نبود. به همین دلیل مردم نتوانستند تشخیص دهند که این مشکل کلیسا است بلکه کل دین و خدا را انکار کردند در واقع آنجه مردم انکار کردند خدایی بود که کلیسا برای آنها ساخته بود ولی به هر حال عاقبت غرب از دینداری به بی دینی کامل گرایید. اکنون فکر نمی کنید این خطر در کمین انقلاب اسلامی باشد؟ نشانه هایی از آن در جامعه امروز ما قابل مشاهده است. برای مثال حجاب اجباری که هیچ مستند محکمی هم برای آن نمی توان یافت آیا پافشاری به این موضوع سبب نمی شود که مردم کل دین را منکر شوند؟ و یا مشخصا ظلم کردن قوه قضائیه که راس آن یک روحانی دینی است باعث نمی شود مردم کل دین را منکر شوند؟ و یا فساد موجود در جامعه و عدم اراده جدی در برخورد با آن از سوی حکومت اسلامی؟ از آنجا که محیط کار بنده به گونه است که با قشر جامعه از نزدیک در ارتباط هستم این خطر را به شدت احساس می کنم و سوال بنده این است که مشخصا ما چه مزایایی نسبت به غرب داریم که امید داشته باشیم به سرنوشت آنها دچار نشویم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ما برای ظهور تمدن اسلامی با تنگناهایی روبه‌رو هستیم. ولی کلیت انقلاب اسلامی که همان روحیه‌ی ضد استکباری آن از یک طرف، و نظر به توحید الهی از طرف دیگر، هست به خوبی در صحنه‌ی امروزین تاریخ جهان نقش‌آفرین است و به همین جهت دشمنان آن، بدترین انسان‌های روزگارند و این است که انسان را امیدوار می‌کند آینده‌ی ما، آینده‌ای خواهد بود که نه غرب‌زده‌ایم و نه ارتجاع‌زده. البته با واژه‌ی حجاب اجباری شما موافق نیستم. حجاب، حکم خدا است و به اعتبار آن‌که جامعه‌ی ما می‌خواهد خدایی باشد، نباید با حکم خدا مقابله نمود به‌خصوص که بی‌حجابیِ افراطی موجب ضربه‌زدن به کانون خانواده می‌گردد. موفق باشید  

21425

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در خصوص نام مقدس رسول اکرم (ص) در قرآن کریم چرا هنگامی که حضرت عیسی (ع) بشارت آمدن ایشان را می دهد با نام احمد معرفی می نماید (سوره مبارکه صف آیه 6) ولی خداوند حضرت را با نام محمد خطاب قرار می دهد؟ ممنون از راهنمایی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. شاید در کشف حضرت عیسی «علیه‌السلام» حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به نام «احمد» ظاهر شده باشند. موفق باشید

21407
متن پرسش
با سلام مجدد: در ادامه دو سوال پیشین (۲۱۳۸۱ و ۲۱۳۹۲). ۱. بنده حرف جدیدی نمی زنم استاد. در مورد شرط دانستن زبان برای اظهار نظر عالمانه در فلسفه و متون غربی بنده همان اصول علمی که شما و سایر بزرگان در مورد یادگیری علوم اسلامی می گویید فقط تکرار کردم. سوال بنده این است که اگر برای فهم صحیح و یادگیری و اظهار نظر در مورد فلسفه و فقه اسلامی شرط ابتدایی یادگیری زبان عربی و بعد شاگردی سالیان متمادی نزد اهالی فن است، چرا ما همین قاعده عقلی را در مورد فلسفه های غربی و علوم سایر ملل به کار نگریم؟ ۲. در مورد ترجمه پرسیدید. حرف بنده این است که همان طور که در هر مرحله ای و متناسب با سطح آموزشی باید به ترجمه نگاه کرد. یعنی همان طور که مثلا برای یک دانش آموز ایرانی که علاقمند به عرفان اسلامی است جنابعالی به متون ترجمه (آن هم ترجمه خوب و مورد اطمینان) از قرآن و یا کتب دیگر مراجعه می دهید و برای یک دانشجو او را امر به یادگیری عربی می کنید و در مرحله بالاتر برای یک طلبه یادگیری ادبیات گام پیش نیاز ورود به دریای مواج متون اسلامی است، در مواجهه با فلسفه و علوم غربی هم ترجمه تا جایی پاسخگو است و در مراحل بالاتر به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست (بر فرض اینکه اصلا ترجمه خوبی در دسترس باشد). مسئله را در قالب سیر تحصیلی دانشگاهی مثال می زنم خدمتتان. برای دانشجوی دوره کارشناسی فلسفه، یادگیری زبان خارجی (متناسب با متن مورد مطالعه) خوب است اما واجب نیست. می تواند متون را با استفاده از ترجمه های انتقادی معتبر (در صورت وجود داشتن) بخواند و همین قدر هم بیشتر از وی توقع نیست. اما همین دانشجو اگر خواست کارشناسی ارشد مثلا فلسفه غرب بگیرد و خواست پایان نامه اش را در مورد مثلا کانت بنویسد، منطق علمی دنیا می گوید باید بتواند در این مرحله کانت را به زبان آلمانی بخواند. و وقتی همین دانشجو خواست دکترا بگیرد اگر خواست مثلا کار تطبیقی میان نظرات کانت و هیوم داشته باشد باید علاوه بر آلمانی، انگلیسی را هم مسلط باشد. ۳. در مورد اساتیدی که الان مدعی غرب شناسی در دانشگاه های ایران هستند بنده شما را دعوت می کنم با همان معیارهایی که اساتید فلسفه اسلامی را محک می زنید ایشان را محک بزنید. یعنی اول ببینید ایشان چقدر به ابتدایی ترین پیش نیاز (یعنی دانستن زبان آن فیلسوف) مسلط هستند. دوم اینکه ایشان نزد کدام استاد درس خوانده اند. و سوم اینکه نظرات ایشان نزد صاحب نظران فن در دنیا چقدر اعتبار دارد. خلاصه حرف بنده این است که باید همان معیارهای عقلی و علمی که در یادگیری و آموزش و ترویج علوم اسلامی داریم، همان معیارها را هم در یادگیری و آموزش و اجتهاد در فلسفه ها و یا علوم غربی به کار ببریم. در غیر این صورت ما درگیر توهمات خودساخته ای می شویم که ممکن است خدای نکرده چند نسل ما را در کام جهل مرکب فرو ببرد همان طور که غرب را در کام «شرق شناسی» فرو برد و هنوز نتوانسته به طور کامل خودش را از آن نجات دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که می‌فرمایید حرف درستی است که اگر کسی بخواهد فیلسوفی را فهم کند و تفکر او را حجت بگیرد، باید دغدغه‌ی فهمِ نظر آن فیلسوف برای او محفوظ باشد. مثل ابن رشد که می‌خواست ارسطو را بفهمد و تفکر ارسطو برایش حجت بود و لذا به فارابی و ابن‌سینا در این مورد اشکال داشت که شما تلاش نکرده‌اید ارسطو را بفهمید. در حالی‌که مسئله‌ی فارابی در آن غوغایی که اشعریان و معتزلیان به‌پا کرده بودند، ارسطو نبود. فارابی مسائلی داشت و به ارسطو رجوع کرد و متوجه شد در بعضی از مسائل خود می‌تواند با ارسطو فکر کند. حال بر فرض که ارسطو اصلاً آن‌چه فارابی از او گفته است را نگفته باشد؛ در هرحال فارابی مسائل خود را داشت و توانست چیزی از ارسطو بفهمد که با آن، به مسائل خود بیندیشد. مثل کاری که دکتر فردید نسبت به هایدگر کرد و او را متهم می‌کنند اصلاً هایدگر را نفهمیده. به قول خودش: «من به عنوان یک ایرانیِ مسلمانِ شیعه، مسائلی دارم که با هایدگر می‌توانم نسبت به آن‌ها فکر کنم، حالا می‌گویند هایدگر این‌ها را نگفته، نگفته باشد». عرض بنده در آن جواب اول به سؤال جنابعالی همین بود که ما بنا نداریم مثل محمدعلی فروغی، کانت و هگل و هایدگر بدانیم؛ ما مسائلی داریم و بر اساس آن مسائل به آن فیلسوفان رجوع می‌کنیم، اگر چیزی از زبانِ آن‌ها در مسائل خود یافتیم، می‌گیریم و إلاّ، «فلا» . موفق باشید

21131
متن پرسش
سلام استاد: یه سوالی برام پیش اومده که با مبانی که از سیر به دست اومده نمیخونه. آیا اینکه فرمودید در بحث معاد که انسان حقیقتش و جسمش در برزخ و قیامت یکی میشه یعنی دیگه یک حقیقت و یک جسم به عنوان نازلی حقیقت درکار نیست؟ اگه جسم و حقیقت یکی میشن پس آیا حقیقت به چیستی تقلیل پیدا نکرده؟ یعنی اون حقیقتی که همیشه میگید انسان فقط هستی ست نه چیستی چطور محدود شده در جسم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت هر موجودی، وجودِ آن موجود است که نازله‌ی وجودِ مطلق است و در قیامت که نسبت‌ها از حالت دنیایی آن خارج می‌شود، اساساً حقیقت یا وجود هر موجودی ظهور می‌کند و از این جهت انسان با حقیقت خود و با حقیقت سایر موجودات روبه‌رو می‌شود. موفق باشید

20432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا در ماه محرم و صفر این مواردی که ذکر می کنم مکروه است یا گناه دارد انجامش یا نباید انجام داد و باید به وقت دیگری موکول کرد؟ مثلا خرید و فروش طلا، دادن سیسمونی دختر، افتتاح یک کار یا پروژه، دید و بازدید، مهمانی دادن، تفریحات خاص اما سالم، خواندن صیغه عقد دختر بی سر و صدا و صلواتی، می خواهم نظر شرع مقدس و طبق آیات و روایات بدانم آیا انجام این کارها اشکالی دارد؟ چون ماه حزن اهل البیت است و البته تو دهه ها نباشد، مثلا خواهر بنده تو ماه محرم بعد از دهه عقد کرد ولی بی سر و صدا، ایشون تو زندگیشون خیلی مشکل دارند و تا طلاق هم پیش رفتند، همه می گویند به خاطر بی حرمتی به اهل البیت (ع) است که تو این ماه عقد کردید و به هرحال شاد شدید ولو بی گناه و صدا، می خواهم بدانم اینها ریشه شرعی دارد یا نه؟ کاری به اعتقاد عرف ندارم چون عرف خیلی نظرها دارند. سوال دوم اینکه چه کنیم مغلوب نظر عرف نباشیم بعضی حرفهایشان که به نتیجه می رسد تلقین یا باور ما را زیاد می کند و بدون نگاه به شرع می پذیریم لطفا راهنمایی کنید راه درست کدام است؟ خدا خیرتان دهد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بی‌احترامی و بی‌حرمتی به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به این نیست که ما از زندگی معمولی و امورات آن خارج شویم و عقد و ازدواج از لوازم زندگی است. آری! نباید با شادی‌های افراطی در ماه محرم و صفر همراه باشد 2- هر اندازه انسان با اصول عقلی و شرعی آشنا باشد، به همان اندازه تحت تأثیر نظرات عرفی قرار نمی‌گیرد. موفق باشید

19903

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: اهل مراقبه و محاسبه تا حدودی هستم. اما اصلا اصلا از خودم راضی نیستم و حس می کنم گناهکارترینم، و حس خوبی به خودم ندارم و هیچ امیدی به پیشرفت معنوی ندارم و میگم من کجا و عبد شدن کجا، سر سوزنی به خودم و عباداتم امیدی ندارم، هر عبادتی هم که انجام میدم حس می کنم نه قبول هست و نه ثوابی داره، هر کار می کنم هر چی دعا می کنم که خداوند کمکم کنه و به قربش برسونم احساس می کنم برعکس دور میشم ازش، این نامیدی عذابم میده، افسردم میکنه، چون هدفی جز این ندارم، و فکر اینکه به این هدف یعنی قرب نرسم خیلی عذاب دهنده و وحشتناکه برام. استاد بفرمایید چیکار کنم، مدام می ترسیدم و حواسم بود که به عجب دچار نشم اما حالا انگار از اون ور بوم افتادم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است سیر مطالعاتی که مبتنی بر معرفت نفس است، را دنبال کنید. مثل سیر مطالعاتی که بر روی سایت قرار دارد. موفق باشید

19013

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در یکی از سخنرانی های آیت الله جوادی آملی شنیدم که رحمت الهی پیش از غضب اوست نه بیش از غضب او می خواستم مطلب رو برام شرح بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» تا حدّی بحث شد. بدین معنا که همان وقتی که غضب حضرت حق هم در میان است، رحمت حق در صحنه است. موفق باشید

17046
متن پرسش
با سلام و عرض احترام: علت اینکه انسان پس از مرگ نمی تواند عمل صالح انجام دهد چیست؟ درست است که تکلیف از انسان برداشته می شود، اما آیا انسان نمی تواند مثلا ذکر بگوید و نماز بخواند؟ کماکان که ما در این دنیا ذکر و نماز مستحبی (و غیر تکلیفی) هم داریم. اساسا اصلا مگر می شود انسان در ساحتی باشد که نتواند عمل کند؟ مگر عمل عین ذات انسان نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در قیامت اراده‌ی جدیدی که منجر به عمل جدیدی شود واقع نمی‌گردد. ولی انسان از آن به بعد میهمان سفره‌ی خودش است و از حالات معنوی که برای خود ذخیره کرده است، لاینقطع بهره‌مند می‌شود. موفق باشید    

16544

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ببخشید آیا جن و فرشته هم توانایی رسیدن به فنای ذاتی را دارند؟ اگر نه پس کمال آن ها چقدر است؟ یعنی آیا نهایت رشد آن ها رسیدن به فنای افعال و اسماء و صفات است یا خیر؟ لطفا پاسخ دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فرشتگان که تکاملی نیست. و برای جنّ، مسیر عبودیت تا انتها باز است، هرچند ممکن است در این مسیر و در فنایِ خود، در مقایسه با انسان‌ها به مراتب عالیه‌ای دست نیابند، البته شاید. موفق باشید

16522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: آیا همانطور که شیطان برای حضرت موسی (ع) ممثل شد آیا بعد از شریعت اسلام که مطابق سوره جن شیطانها به آسمان راه نیافتند چنین امکانی برای شیطانها هست؟ با توجه به اینکه پیش نیاز تمثل راه یابی به عالم عقل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیلی بر این‌که پیش‌نیازِ تمثّل، راه‌یابی به عقل است نداریم، و لذا چرا ممکن نباشد که بعد از شریعت اسلام، شیطان برای بعضی متمثّل نگردد؟ موفق باشید

15146

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد ببخشید آیا گناهان انسان رو کسانی که بطور مثال بینش قوی یا دید برزخی دارند میتونن آگاهی پیدا کنن؟ یا گناهان هرکسی نزد خداوند ستارالعیوب محفوظ هست؟ یا اینکه برخی گناهان از دید آنها مخفی و برخی هویداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً خداوند اجازه نمی‌دهد کسی متوجه‌ی گناهان بنده‌اش گردد، مگر آن‌که بخواهد به عنوان محرمِ راز خداوند به ما کمک کند. موفق باشید

14894
متن پرسش
سلام و ارادت، استاد فاضل و گرامی برخی از اساتید روانشناسی من یکی از راهکاراهای مهم دفع اضطراب را ورزش و تکنیکهای تنش زدایی (مثلا روی صندلی خوب یک نفس عمیق بکشیم) و خود را مشغول کار مباح کردن مانند صحبت با دیگران ونگاه کردن به تلویزیون می دانند. نظر حضرتعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روحی که دغدغه‌ی تعالیِ به سوی حق را ندارد و از طرفی فشار زندگی تکنیکی او را آزار می‌دهد چاره‌ای جز رعایت چنین توصیه‌هایی ندارد! ولی این راه‌کارِ اصلی و بنیادین نیست. موفق باشید

14450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد اگر کسی نماز قضا داشته باشد و شروع کرده باشد به خواندن آن. آیا در پیشرفت در مقامات عرفانی حتی تا منزل صدم (بقول خواجه عبدالله انصاری) می تواتد برسد؟ یا اینکه از منزلی به بعد باید نمازهای قضا را تمام کند که بتواند سیر کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که اراده کرده باشید تا به مرور نمازهای قضا را انجام دهید ان‌شاءاللّه مسیر سیرِ به توحید به مرور برایتان گشوده می‌شود. موفق باشید

12856

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: منظور از اینکه گفته می شود میوه های شیرین ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته اند و میوه های تلخ برعکس یا سنگ عقیق اولین سنگی که ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته چیست؟ تکوینا که همه ولایت را پذیرفته اند در مورد میوه ها و سنگها... تشریع معنی می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امکانیِ هر موجودی، مربوط به خود موجود است و ذات آن موجود در مقام ممکن‌الوجودی‌اش زمینه‌ی پذیرش ولایت اهل‌البیت یا مفیدبودن برای خلق را دارد، بدون آن‌که بحث تشریع در میان باشد. موفق باشید

11875
متن پرسش
با سلام بر مهدی موعود و پیروان ایشان: لطفا بفرمایید حقیقت وجودی حجاب چیست؟ اگر بخواهیم به حقیقت وجودی گناهانی مثل غیبت و دروغ پی ببریم از چه طریقی ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید در زیر سایه‌ی رحمت الهی روزگار بگذرانیم تا رحمت الهی ما را بپوشاند و اگر به شجره‌ی ممنوعه نزدیک می شویم و رحمت الهی از ما فرو افتد خود را برهنه می‌بینیم و سرگردانِ جمع‌آوری برگ‌های بهشت می‌شویم تا به خود بگیریم. تمام دستورات الهی برای آن است که بتوانیم در زیر سایه‌ی رحمت الهی بمانیم. موفق باشید

9755
متن پرسش
سلام علیکم حناب استاد جسارتا لینک کتاب معرفت و نفس و حشر، صفحه انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی را باز میکند.
متن پاسخ
به نام خدا. باسلام. صفحه ای که باز میشود اول آن کتاب "انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی" را میبینیدولی اگر همان صفحه را تا پایین مرور کنید کتب دیگر انسان شناسی منجمله کتاب"معرفت نفس وحشر" راهم مشاهده خواهید کرد.لازم بذکرست که این مشکل انشاالله در سایت جدید که مراحل نهایی خود راطی میکند برطرف خواهد شد.مدیریت سایت
5709
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم جناب استاد مذاکره با آمریکا برای فهماندن مواضع جمهوری اسلامی یا سوال وجوب مگر چه اشکالی دارد در مذاکره که قرار نیست چیزی را حتما قبول کنیم یا از قبل قرار نیست اتفاق بیافتد نهایتش این است که انسان میگوید نه و السلام.مداکره مگر معنی غیر از گفتگو دارد اتفاقا شاید با مذاکره با آمریکا همه بفهمند حقانیت ما را و بطلان عقاید و نظرات مقابل را.چرا باید اینهمه مذاکره با آمریکا حساسیت برانگیز باشد که عده ای بگویند مذاکره نکنیم و عده ای بگویند مذاکره کنیم مگر مذاکره چه گناهی دارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: اتفاقاً سیاست نظام اسلام همین است ،آمریکائی‌ها هستند که ادعا می‌کنند ولی در عمل پیش‌شرط قرار می‌دهند و هم‌اکنون هم دولت برنامه‌ی مذاکره‌ی بدون پیش‌شرط را دارد
25260

بدیهی یعنیبازدید:

متن پرسش
استاد سلام علیکم: بدیهی در فلسفه به چه معناست و چه خصوصیتی دارد؟ قاعدتاً ملاک بداهت قابل فهم و درک بودن برای همه نیست، زیرا با نگاه به آرا و نظرات برخی متوجه می‌شویم برخی در درک بدیهیات مثل عالم خارج و علیت و ... عاجزند٬ ملاک بداهت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدیهی یعنی آن چیزی که انسان همین‌که تصور کند، تصدیق می‌نماید. موفق باشید

25209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در کتاب جایگاه جن شیطان و جادوگر در مورد فردی که خیالاتش قوت گرفته و مثلا در تنهایی دزد را تصور می‌کند که آمده و کتکش زده آیا می‌توان این مطلب را به حرفهایی که اساتید موفقیت دنیا برای بدست آوردن موفقیت دنیایی با عنوان تجسم خلاق و قانون جذب مطرح می‌کنند بسط داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همین‌طور است که متوجه شده‌اید. ولی در هر حال، واقعیاتْ ماورای توهّمات است. موفق باشید

25067
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یه جوونی ازم پرسید که قبل از این آدمایی که از نسل حضرت آدم هستن آیا دنیا و انسانی نبوده؟ منم گفتم طبق اون روایت از مولا که فرمودن قبل این عالم عالم هایی مثل این عالم بوده. در ادامش گفت آیا تو اون عالم همین پیامبر و اهل بیت بودن یا نه؟ که من نتونستم جوابشو بدم. به نظر شما جواب این سوال چیه؟ یه سوال دیگه اینکه چند وقت پیش امام جمعه شهر ما تو خطبه هاش گفته بود که چیزی به اسم طب اسلامی نداریم و طب سنتی داریم که اون هم باید با مدرک باشن. بعد از نماز جلو رفتم و بهشون گفتم حضرت آقا سالها پیش فرمودن دغدغه من طب اسلامی ایرانیه. .مراجعی مثل علوی گرگانی و نوری همدانی هم علنا حمایت کردن از طب اسلامی. شما چرا تو خطبه این حرف رو زدین. ایشون اول گفتن ما طب سنتی داریم که همون حرف پیامبر و اهل بیته که من گفتم اگه همون حرف پیامبر و اهل بیته پس میشه همون اسلامی ولی شما گفتین طب اسلامی نداریم و این تناقضه. در ادامه گفتن تو نمیدونی و طفره رفتن. به نظر شما اینکه رفتم پیش ایشون و تذکر دادم کار درستی بوده یا نه به این حرفا بی تفاوت باشم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایت داریم: «الف الف آدم قبل از آدمی که پدر ما باشد در عالَم خلق شده» و سیر بشری همچنان با پیامبران و تا ختم پیامبران ادامه یافته. ۲. به نظر بنده تذکر بی‌اشکال بود. آری! شاید بتوان بگوییم طب اسلامی از آن جهت که مطابق سنت طبیعیِ عالم به درمانِ انسان‌ها می‌پردازد، طب سنتی به حساب می‌آید و از آن جهت که مبتنی بر روایات اسلامی است، طب اسلامی گفته می‌شود. می‌ماند که آیا از روایات، درست استفاده می‌شود تا به پایِ اسلام بگذاریم؟ واللّه اعلم! موفق باشید

23939
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و تبریک عید بزرگ نیمه شعبان. ۱. استاد عزیز بنده مدرس فلسفه هستم و اخیرا دارم کتاب مصباح الهدایه را با شرح شما میخونم تا کنون به فضل خدا حداقل در فهم مطالب مشکلی نبوده ولی مسأله اعیان ثابته رو اصلا نمی فهمم یعنی متوجه نمیشم یعنی چی که ذات و امکان موجودات مثال خودشان است یعنی هر موجودی خودش تعیین میکند چه باشه؟ مگر ما ورای قدرت و خواست الهی اراده و استقلالی داریم آن هم قبل از وجود! می دانم که مطلب چیز دیگری است لطفا راهنمایی بفرمایید. البته کتاب مبانی نظری عرفان استاد یزدانپناه رو هم در این قسمت دارم مطالعه می کنم ولی تاکنون مشکل حل نشده ما تا الان اینطور می فهمیدیم و آموزش می دادیم که در جریان صدور فیض وجود و ایجاد مخلوقات هرچه فیض وجود نازل تر شود عوالم مادون ایجاد شده و وجود محدود شده و کثرات ایجاد می شوند یا در مورد حرف ابن سینا اینطور می فهمیدیم که خداوند ابتدا وجود زردآلو را نداده بعد ماهیتش را بلکه فقط یک جعل بوده آن هم وجود که البته وجود محدود در حد نبات و این محدودیت هم بسته به اراده پروردگار دارد. لطفا راهنمایی بفرمایید. ۲. استاد عزیز بنده تصور می کردم که خداوند در جریان هدایت و نزول ولایت، هدایت الهی را جاری ساخته و به انسان و جن قدرت انتخاب و اختیار عطا فرموده تا مسیر رشد را طی کند. سپس ابلیس ولایت الهی را نمی پذرید و به اقتضای ربوبیت پروردگار در بستر ولایت الهی دارای ولایت طاغوت می شود تا انتخابهای بد انسانها را ربوبیت کند و خلاصه راه برای سیر در هر دو مسیر باز باشد تا نهایتا که غلبه بر جبهه حق است آیا درست است؟ به تازگی مطلبی خواندم که در اشاره به حدیث عقل و جهل می فرمودند جهل هم یک مخلوق است و جنودی دارد یعنی برخلاف گمان بنده جهل و ظلمت حاصل نبود عقل و نور نیست بلکه مخلوقی مستقل است سوالم این است جهل که تاریکی و شر محض است چگونه از خدایی که خیر و وجود محض است باالاصاله ناشی می شود؟ بسیار ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  ۱. موضوع «اعیان ثابته» موضوع مهمی است. به نظر بنده خوب است در این مورد سری به آرشیو سؤالات بزنید. در فصّ شیثی که اخیراً بحث شد تا حدّی به موضوع پرداخته شد. بالاخره باید از خود سؤال کنیم خداوند بر چه مبنایی مخلوقات را خلق می‌کند؟ ۲. به نظرم نکته‌ی درستی است که انسان در مسیر ولایت طاغوت یا ولایت الهی باید خودش تصمیم بگیرد ۳. حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در شرح کتاب «جنود عقل و جهل»، جهل را از امورِ عدمی می‌دانند که به تبعِ عدمِ عقل معنا دارد. پس همان سخن شما درست است. آری! علمِ به جهل، به اعتبارِ علم‌بودنش، امری است وجودی به همان معنای علمِ به عدمِ ملکه. موفق باشید

22952
متن پرسش
سلام: بنظرم اومد شاید این مطلب براتون جالب باشه «مالخاز سونگیو لاشفیلی» یکی از کشیش‌های ایالت جورجیا در آمریکا که برای مشارکت در زیارت اربعین امام حسین (ع) به کربلا مشرف شده است، تاکید کرد: عدالت و صلح با جانفشانی مرد بزرگی به نام امام حسین (ع) پیروز شد. وی افزود: «ذبیح الفرات» که در انجیل ذکر شده، همان امام حسین (ع) است. متن انگلیسی کتاب ارمیا منبع https://www.bible.com/bible/12/JER.46.ASV 1The word of Jehovah which came to Jeremiah the prophet concerning the nations. 2Of Egypt: concerning the army of Pharaoh-neco king of Egypt, which was by the river Euphrates in Carchemish, which Nebuchadrezzar king of Babylon smote in the fourth year of Jehoiakim the son of Josiah, king of Judah. 3Prepare ye the buckler and shield, and draw near to battle. 4Harness the horses, and get up, ye horsemen, and stand forth with your helmets; furbish the spears, put on the coats of mail. 5Wherefore have I seen it? they are dismayed and are turned backward; and their mighty ones are beaten down, and are fled apace, and look not back: terror is on every side, saith Jehovah. 6Let not the swift flee away, nor the mighty man escape; in the north by the river Euphrates have they stumbled and fallen. 7Who is this that riseth up like the Nile, whose waters toss themselves like the rivers? 8Egypt riseth up like the Nile, and his waters toss themselves like the rivers: and he saith, I will rise up, I will cover the earth; I will destroy cities and the inhabitants thereof. 9Go up, ye horses; and rage, ye chariots; and let the mighty men go forth: Cush and Put, that handle the shield; and the Ludim, that handle and bend the bow. 10For that day is a day of the Lord Jehovah of hosts, a day of vengeance, that he may avenge him of his adversaries: and the sword shall devour and be satiate, and shall drink its fill of their blood; for the Lord, Jehovah of hosts, hath a sacrifice in the north country by the river Euphrates ترجمه فارسی ۱. کلام خداوند درباره امتها که به ارمیا نازل شد؛ ۲. درباره مصر و لشکر فرعون نکو که نزد نهر فرات در کرکمیش بودند ونبوکدرصر پادشاه بابل ایشان را در سال چهارم یهویاقیم بن یوشیا پادشاه یهودا شکست داد: ۳. «مجن و سپر را حاضر کنید و برای جنگ نزدیک آیید. ۴. ای سواران اسبان را بیارایید و سوار شوید و با خودهای خود بایستید. نیزه ها را صیقل دهید و زره ها را بپوشید. ۵. خداوند می گوید: چرا ایشان را می بینم که هراسان شده، به عقب برمی گردند و شجاعان ایشان خرد شده، بالکل منهزم می شوند و به عقب نمی نگرند، زیرا که خوف از هر طرف می باشد. ۶. تیزروان فرار نکنند و زورآوران رهایی نیابند. بطرف شمال به کنار نهر فرات می لغزند و می افتند. ۷. این کیست که مانند رود نیل سیلان کرده است و آبهای او مثل نهرهایش متلاطم می گردد؟ ۸. مصر مانند رود نیل سیلان کرده است و آبهایش مثل نهرها متلاطم گشته، می گوید: من سیلان کرده، زمین را خواهم پوشانید و شهر و ساکنانش را هلاک خواهم ساخت. ۹. ای اسبان، برآیید و ای ارابه ها تند بروید و شجاعان بیرون بروند. ای اهل حبش و فوت که سپرداران هستید و ای لودیان که کمان را می گیرید و آن را می کشید. ۱۰. زیرا که آن روز روز انتقام خداوند یهوه صبایوت می باشد که از دشمنان خود انتقام بگیرد. پس شمشیر هلاک کرده، سیر می شود و از خون ایشان مست می گردد. زیرا خداوند یهوه صبایوت در زمین شمال نزد نهر فرات ذبحی دارد منبع : https://www.bible.com/bible/136/JER.46.POV-FAS
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نکات قابل تأملی است به‌خصوص اشخاصی که اشارات آن متون را می‌شناسند مثل آن کشیش به این نتیجه رسیده‌اند که حضرت امام حسین «علیه‌السلام» همان ذبیح‌الفرات است که در متون‌شان آمده است. موفق باشید

22531

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده پرسشگر سوال 22514 هستم. چطور میشه تسلسل بی نهایت ممکن الوجود ها رو رد کرد؟ یا اصلا چطور میشه ثابت کرد که ممکن الوجود حتما باید به واجب الوجود ختم بشه؟ جزوه معارف 1 و کتاب از برهان تا عرفان رو هم خوندم ولی جواب نگرفتم. چطور میشه ثابت کرد اولین مخلوق وجود داشته که بعد بگیم خوب این اولین مخلوق رو واجب الوجود خلق کرده؟ چه معلوم است شاید مخلوقات نیز از ازل تا ابد باشند مثلا شروع عالم از منفی بی نهایت باشد و تا مثبت بی نهایت ادامه داشته باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم برهان «امکان و وجوب» و «برهان صدیقین» را دقیقاً مطالعه نکرده‌اید، وگرنه جواب این سؤال‌ها در آن‌جا می‌یافتید. پیشنهادی غیر از مطالعه‌ی مجدد آن مباحث  همراه با صوت انها ندارم. موفق باشید

20586
متن پرسش
با سلام: احساس حقیر این است که زحمات رزمندگان و نظام اسلامی در سوریه آنگونه که باید به ثمر نرسید به این علت که متاسفانه رقه توسط کرد ها و تحت اشراف آمریکا آزاد شد سال قبل زمزمه هایی شنیده بودم که نقشه آمریکا همین است که مقدمات را به دوش ما بنهد و فتح پایتخت را خود انجام دهد و متاسفانه آیندگان عامل اصلی شکست داعش را آمریکا خواهند دانست نه ما. دو سوال دارم 1. این تحلیل مورد تایید حضرتعالی است؟ 2. چرا نظام برای فتح رقه سرمایه گذاری نکرد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور انقلاب اسلامی در سوریه بسیار مهم‌تر از این حرف‌ها است. بالاخره با استقرار دولت رسمی سوریه، این موارد به نحوی حل می‌شود. حرکات این‌چنینی آمریکا، حرکات مذبوحانه است به‌خصوص که ترکیه نسبت به کردها و پایگاه‌درست‌شدن برای آن‌ها حساس است و تضاد بین آمریکا و کردها در این رابطه کمکی است به جمهوری اسلامی و دولت سوریه. و از این جهت ما این‌ها را نباید چیزی بگیریم. موفق باشید

16778
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد گرامی: استاد در کتاب خویشتن پنهان بیان کردید که دارو های بیهوشی مانع تدبیر نفس بر اعضا بدن می شود. استاد یک سوال داروی بیهوشی از جنس ماده است چه گونه مانع تدبیر بر نفس مجرد می شود؟ در تصادفی که شخص می کند و می میرد می گویم نفس دیگر نمی تواند با جسم ارتباط برقرار کند چون جسم از بین رفته ولی در داروی بیهوشی این حرف را نمی شود زد. ممنون می شوم راهنماییم کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: داروهای بیهوشی مثل اسید لاکتیک که در هنگام خستگی از ماهیچه‌ها ترشح می‌شود و مانع تدبیر روح می‌گردند؛ به صورت افراطی مانع تدبیر روح می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی