باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیسا پس از چندی از جوابگویی به بشری که باید با نور حضرت محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» و مکتب اسلام تغذیه کند، باز ماند و با بعثت حضرت پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» بدون بهرهگیری از اشارات توحید محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» بر همان آموزههای قبلی خود تأکید نمود و عملاً به مدت چند قرن مسیحیانی را مدیریت میکرد که زندگی را در تشبه به حضرت مسیح به صورت تارک الدنیا میفهمیدند و با جنگهای صلیبی و به انتهارسیدنِ آن، که داستان بسیار پیچیدهای دارد اروپا با صورت دیگری از زندگی خواست، خود را شروع کند و این اروپا، اروپایی است که دیگر معنی زندگی را در سادگی گذشته دنبال نمیکرد و لذا نتوانست به کلیسایی که با غفلت از اسلام از زمانه عقب افتاده بود، هماهنگی داشته باشد. همچنانکه نتوانست به آموزههای جامع اسلامی رجوع کند و در مقابل آن تفریط یعنی دنیاگریزی، افراطِ دنیاطلبی را پیشه کرد و این همان روحی است که امثال فرانسیسبیکن در دل آن تولد میشود و جلو میرود. موفق باشید
جواب: از یک جهت آری و از یک جهت خیر! از آن جهت که دنیا را هدف خود قرار دهیم و قلب خود را مشغول دنیا کنیم، همیشه این کار بد است و هرکس گرفتار این نوع گرایش نسبت به دنیا شد، ناکام خواهد شد، ولی از این جهت که در ظلمات آخرالزمان؛ فضای بین انسانها فضای تقوا نیست، شرایط زمانِ ظهور حضرت درست عکس این شرایطی است که اکنون هست، چون در عالم بقیةالله همه عالم جیرهخوار نظام مهدویتاند. نظامی که تجسم تقوای واقعی است. خداوند میفرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَـکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ» یعنی؛ اگر مردم ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، حتماً برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشادیم. و مصداق کامل این آیه در زمان مهدی محقق میشود، به همین جهت در روایات داریم؛ زمین بسیاری از برکاتش را در آخرالزمان ظاهر میکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به شرایط انسان دارد. آری! در ابتدای امر نمیشود انسان تنوعطلبیهای مشروع را کنار بگذارد، ولی کار در این مسیر تا آنجا جلو میرود که مصداق آن شعری میشود که فرمود: هرکه در خانهاش صنم دارد/ گر نیاید برون چه غم دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- معلوم نیست که بتوان ایننوع خوابها را بیاعتبار دانست باید به اشارات و محتوای آنها نظر کرد 2- نمیتوان ایمان اضطراری فرعون در آن حالت را، ایمان به معنای قبول قلبی دانست 3- چیزی در این مورد نمیدانم ولی قرائتهای مختلف از آیات به معنای تحریف قرآن نیست 4- هر دو بزرگوار انسانهای ارزشمندی هستند. جناب آقای یزدانپناه چنانچه مباحثشان را دنبال فرمایید ملاحظه میکنید با دستهبندیهایی که کردهاند و ارجاعاتی که میدهند، برای تعلیم میتواند بهتر باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً برای کار با کودکان و نوجوانان بیشتر باید نکات مطابق فطرتشان را به آنها متذکر شویم، چندان نیاز به مباحث استدلالی که جهت رفع شبهات است، ندارند. به همین جهت فکر میکنم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» آنهم قسمت دوم کتاب برای ابتدای کار مفید است و سپس به قسمت اول بپردازید و بعد از آن کتاب «چه نیازی به نبی» کمک میکند. کتاب «نامههای بلوغ» مرحوم صفائی، برای جوانان نزدیک بلوغ کمککار است و سپس کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
