باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد روایتهای متفاوتی نسبت به تقدم و تأخر اذکار مذکور داریم که جناب شیخ بهائی در کتاب «مفتاح الفلاح» آن روایات را آورده. به نظر میرسد بهترین ترتیب همین ترتیبی است که مردم انجام میدهند. یعنی اول تکبیر، سپس تحمید و در آخر تسبیح. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ده نکته از معرفت نفس» نکاتی در این مورد عرض شده که عیناً خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
در قرآن از خواب هايى نام برده است كه از رابطه اى بين آنچه شخص در خواب با آن روبه رو مى شود و بين عالَم خارج حكايت دارد. مثل خواب حضرت ابراهيم «عليه السلام» نسبت به ذبح فرزندشان (105/ صافات)، و يا رؤياى حضرت يوسف «عليه السلام»، و يا رؤياى دو رفيق هم زندانى حضرت يوسف «عليه السلام»، و يا رؤياى پادشاه مصر، و يا رؤياى رسول خدا «صلواة الله عليه وآله» در رابطه با فتح مكه (27/ فتح)؛ كه تمامى اين رؤياها چنانچه مستحضريد رابطه اى با عالَم خارج دارد و صرف خيالات افراد نيست.
با اين همه رؤيا؛ امرى است ادراكى كه قوه خيال در آن مؤثر است و اگر قوه خيال تحت تأثير شديد عالَم خارج باشد، آن خيالات در رؤيا دخالت هاى شديد مى كند. همچنان كه صفات روحى شخص مثل عداوت و عجب و تكبر و حرص و طمع در خيالاتش تأثير مى گذارد. لذا اكثر رؤياها؛ تحت تأثير تخيلات نفسانى است. تخيلات نفسانى نيز تحت تأثير همين عوامل طبيعى يا اخلاقى است كه نفس را به تصور آنها واداشته است. پس در حقيقت نفس همان تأثيرات را در خودش حكايت مى كند و حقيقت ديگرى ندارد. بنابراين هر رؤيايى، حقيقت نيست هرچند هر رؤيايى تعبيرى داردكه تعبير آن، عوامل طبيعى و يا عوامل اخلاقى هستند. ولى رؤياهايى هم هست كه با حوادث خارجى و حقايق عالَم وجود ارتباط دارند.
رؤياها، يا خواب هاى حق: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غيبى حادثه اى كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق مى شود. نفس به علت تجردش با وجود برزخى يا عقلى يك حادثه در خواب ارتباط پيدا مى كند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث مى شود. البته نفس پاره اى از حقايق آن عالَم را به مقدار استعدادش دريافت مى كند. حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهميات و آرزوها نباشد، حقايق عالَم غيب را آنطور كه هست به طور كليت و نورانيت در خواب پيش رويش حاضر مى بيند، ولى اگر نفس كامل نبود آن حقايق را به نحو حكايت خيالى و در صورت هاى جزيى كه با آنها مأنوس است مى يابد. مثل اين كه وقتى با معنى «عظمت» در آن عالم، روبه رو مى شود، در خيالش صورت «كوه» ايجاد مى شود، و يا معنى «مكر» در خيالش صورت «روباه» به خود مى گيرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه مى شناسد. يا معنى «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» مى بيند. و يا مثلًا چون رابطه اى بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با ديدن معنى «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم براى خود مى سازد. كه البته اين موضوع؛ رقايق و ظرايفى مخصوص به خود دارد به طورى كه گاهى از يك معنى كه در خواب مى يابد صورت عكس آن را در خود مى سازد. مثل اين كه در بيدارى گاهى با شنيدن لغت ثروت به معنى فقر فقرا منتقل مى شود.
پس گاهى خواب «صريح و بدون تصرف» است و يا «متمثل معنايى است كه نفس با آن روبه رو شده، در عين تصرف نفس» و يا «انتقال به چيزى است مناسب آن معنى يا ضد آن معنى» و گاهى آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلًا نمى توان فهميد از كدام يك از مبانى مأنوس شخصِ خواب بيننده تأثير گرفته، كه در اين حالت به اين رؤياها «اضغاث احلام» گويند.
در رؤياهايى كه نفس با اصل موضوع روبه رو مى شود و به صورت مناسب آن منتقل مى شود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، به طورى كه اگر ملاحظه كرد در حال جمع كردن كثافت است، در واقع صورت به دست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان مى دهند، در عين آگاهى دادن به او كه اين مال سرگين و كثافت است. و يا وقتى روبه رو مى شود بر اين كه بدنش ورم كرده است، با صورت به دست آوردن مال زياد روبه رو مى شود در عين آگاهى دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگى است. همچنان كه اگر در خواب ديد در زندان است، در واقع با صورت شهرت يابى اش روبه رو شده در عين آگاهى دادن به او كه اين شهرت زندان است، همچنان كه اگر ديد در زنجير است، با صورت خوشى و خوش گذرانى دنيايى اش روبه رو شده در عين آگاهى دادن به او كه آن گناه است و گرفتارى و زنجير.
در هر صورت با اين احوال نمى توان به رؤيا اعتماد كرد، چون در حال خواب؛ صورت خياليه نفس آن قدر جولان دارد كه با ميل خود صورت ها را تغيير مى دهد و از جايگاه خود خارج مى كند.
صاحب كتاب «تحف العقول» از قول پيامبر «صلواة الله عليه وآله» آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤيا از كسى برداشته شد نبايد نگران باشد زيرا وقتى كسى راسخ در علم شود، رؤيا از او برداشته مى شود.
اين كه دستور داده اند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه اين طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خواب هاى بى خود و باطل مى گردد.
مرحوم محدث نورى در جلد 4 كتاب دارالسلام مى فرمايد: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سير در اكناف آسمان ها را مي يابد وگرنه برعكس، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري مي شود.
قال رسول الله «صلواة الله عليه وآله»: «الرُّؤْيا ثَلاثٌ: مِنْها اهاويلُ الشَّيطان لِيحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما يهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ فى يقْظَتِهِ فَيراهُ فى مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ ارْبَعينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. يعنى خواب سه گونه است: يكى القائاتى كه شيطان مى كند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و يكى اين كه آنچه را در بيدارى مورد توجه قرار داده در خوابش آن را مى بيند (با تغييراتي از طريق صورت خياليه) و يكى هم خواب هايى است كه جزيى است از چهل و شش جزء نبوت.
امام صادق «عليه السلام» مى فرمايند: در مورد رؤيا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبير به كار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آميخته، اگر همه رؤياها راست بود، مردم همه پيامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤيا فايده اى نبود.
در فرمايش امام محمدباقر «عليه السلام» داريم كه: «رؤياى مؤمن بين زمين و آسمان در گردش است تا آن كه خودش آن را براى خود تعبير كند، يا ديگرى براى او تعبير نمايد، پس آنگاه كه تعبير كرد به زمين مى آيد و قطعى مى شود» (كافي ج 8 ص 336).
اين بود مختصري از بحث رؤيا كه شرح بيشتر آن را در بحث آيه 42 سوره زمر عرض كرده ايم و چون عموماً در حين بحث در مورد رؤياى صادقه سؤال مى شد، آن را در اين قسمت خدمت عزيزان عرضه كرديم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید دولتی تشکیل شود تا زیرساختهای یک تمدن در امورات مختلف شکل بگیرد. تمدن اسلامی که یک امر انتزاعی نیست. آری! این یک امر بدیهی است که تا دولتی تشکیل نشود، تمدنی شروع نمیشود؛ آیه و روایت نمیخواهد. 2- چرا که نه! بالاخره قلب حضرت امام«رضواناللّهتعالیعلیه» در این تاریخ محلّ تجلیات خاص انوار الهی است. هر اندازه با سیرهی ایشان منطبق شویم، قلب ما منوّر به انوار الهی خاص میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه مهم است نظر به عقاید پاک است و بسیار حوصله میخواهد تا انسان آرامآرام به نور عقاید پاک و با مؤثردانستنِ حضرت معبود، خیالات خود را پاک کند تا خوابهای خوب ببیند و اینهم چندان آسان نیست. من که نتوانسته ام! موفق باشید
تعالی: سلام علیکم: 1- همانطور که متوجه شدهاید منظور، موافقتِ سوژه است. سؤال مذکور تصحیح شد 2- تأثیر هیپنوتیزم بر روی خیال میباشد و نمیتواند چندان پایدار گردد مگر اینکه بعد از حدود 24 ساعت خودِ انسان تصمیم بگیرد که آن نحوه شخصیتی که به او القاء شده است را بپذیرد. مثل انرژیدرمانی که یکنوع هیپنوتیزمکردنِ طرف است و او میتواند بعد از آنکه تصور کرد مثلاً دست او مشکلی ندارد، همان حرکاتی که در حالت هیپنوتیزم برای دست خود پذیرفته بود، ادامه دهد. موفق باشید
سلام استاد: ۱. امام علی اسد الله غالب می فرمایند که من با زنان جوان سلام نمی کنم چون می ترسم از صدایشان خوشم آید و...(شاید). خب الان بالفرض بنده حقیر برای خدا می خواهم بروم انگلیسی یاد بگیرم، برای این باید صدای زن جوان را گوش کنم برای مکالمه، یا صوت درسها و... خب آیا کلاس زبان رفتن اخلاقا اشکال داره؟ انگلیسی یاد بگیریم تا اسلام را ترویج کنیم، اگر کلاس بروم صدا زن جوان گوش دادن اشکالی نداره پس چرا امام علی...؟ ۲. ما هم می توانیم ظرفیت بزرگانی مثل رهبری و امام و...را با دعا بدست آوریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سلامنکردنِ مولایمان به زنان جوان به جهت آن بود که آنها گمان بد به خود راه ندهند و مشکل برای آنها بهوجود نیاید 2- حضور در جبههی حق در مقابل باطل با رعایت احکام الهی هرکسی را بزرگ میکند. مگر بزرگیِ امثال چمران و خرازی و باکری و قاسم سلیمانی از همان بزرگیِ حضرت امام و رهبری نیست؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع قضاوتکردن به هرحال کار آسانی نیست زیرا مواردی داریم که بلاهایی بر سر افرادی آمده که نمیتوان آنها را متهم به گناهکاری کرد، بگو گویا خدا خواسته تا مردم بلادیده را بیدار کند و راه دیگری را انتخاب کنند و ما را هم امتحان کند که چه برخوردی با انسانهای بلادیده انجام دادهایم؛ که رویهمرفته بحمداللّه مردم ما در این مورد سرافراز شدند و زیباییهای فوقالعادهای خودِ مردم از نحوهی ایثار خود نشان دادند که انسان میتواند در این ایثارها، خدا را ببیند و این اشک شوق لقاء الهی است که در این ایثارها از چشمان شما جاری میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحبنظر نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا ساختارهای نظام اداری ما در هر سه قوه تغییر نکند، اگر هم آن امور همه مستقیماً زیر نظری مقام معظم رهبری باشد، مشکل باقی خواهد بود. مدیریت ایشان از آن جهت با ارزش است که تحت عناوینی مثل آتش به اختیار و یا رشددادن جریانهای خودجوشِ مردمی، جامعه را از ساختارهای غربی عبور دهد 2- چون خداوند در سورهی نساء آیهی 113 به پیامبر خود به عنوان رهبر دینی جامعه میفرماید: « وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَ ما يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظيماً»، اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند؛ اما جز خودشان را گمراه نمى كنند؛ و هيچ گونه زيانى به تو نمى رسانند. و خداوند، كتاب و حكمت بر تو نازل كرد؛ و آنچه را نمى دانستى، به تو آموخت؛ و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است. رهبر دینی امروز ما نیز تواناییهایی دارند که امثال حضرت آیت اللّه حسنزاده با نظر به این تواناییهای خدادادی آنچنان تواضعهایی را انجام میدهند، در عین آنکه همواره حرکات رهبری را در نسبت با سیرهی امامان معصوم میسنجند و جای نقد را محفوظ میدارند. 3- تصمیمگیریهای مربوط به شورای امنیت ملی را به عهدهی اعضای آن گذاشتهاند که رئیس آن از طرف رئیس دولت انتخاب میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمیتوان راز حکمت و مصلحت حضرت ربّ العالمین را بهدست آورد. ولی این طرف قضیه روشن است که هراندازه ما در مسیر اطاعت الهی قدم برداریم، به همان اندازه به فلاح و رستگاری و سعادت میرسیم. لذا در هر موقعیتی باید تا آنجا که ممکن است جوانب مختلف بندگی را همراه با سعهی صدر رعایت کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث تشکیکیبودن به «وجود» برمیگردد و در این رابطه بحث ماده و غیر ماده در میان نیست. به همین جهت میتوان صرف نورانیتِ خورشید یا هر نوری را، آزاد از مادیبودن و غیر مادیبودن با نظر به وجهِ وجودی آن در نظر گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل عبادت بعضی از صوفیها که بدون معرفت لازم، نتایجی در حدّ داشتن کرامت بهدست میآورند، بدون بهدستآوردن هرگونه فنایی و بدون زیرپاگذاردن کبر و استکبار خود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظم غرب جهت اهداف خود یک بحث است که علامه طباطبایی هم از این جهت نظر مثبت به آن دارند، ولی چون اهداف علامه قدسی است، متوجهی ظلم و استعمار هستند و این در تفسیر المیزان بهخوبی نمایان است. اگر کسی اصالت را به انسان یعنی اومانیسم دهد، نمیتواند از غرب عبور کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نمیتوان یک کار را اساسی دانست. با حضور در سنت الهی و حضورِ تاریخی انقلاب اسلامی هرکاری که نسبت به اهداف انقلاب اسلامی پیش آید، باید انجام داد که یکی از موارد آن تأسیس دبستانهایی است که با آموزههای دینی مدیریت شود، البته نه آنچنان که دانشآموزان حالت ایزوله پیدا کنند و خود را تافتهی جدابافته بپندارند، بهخصوص که دبستانهای دولتی هم دارای معلمهای خوبی رویهمرفته هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه صحیح همان راهی است که علمی اصیل طی کردند و طی میکنند که با مردم بودهاند و با مردم هستند. امروز هم روی هم رفته علماء از مردم جدا نیستند و بالاخره اطرافیانشان را همین مردم گرفتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمیدانم چه اندازه در جریان شخصیت آقای هاشمی هستید؟ آن القابی که میفرمایید که در مورد ایشان گفته شده، مربوط به هاشمیِ اول است که حقیقتاً با استعدادهایی که داشت در صدد خدمت بود و در این رابطه خدماتی از او سر زد. ولی در مرحلهای ایشان احساس کرد با انقلاب و تأکید بر اهداف اصیل آن نمیتوان کار را ادامه داد و به نحوی به جریان سکولاری که اصالت را به غرب میداد، نزدیک شد. در حالیکه باید تجربهی تاریخیِ ما برای ایشان روشن میکرد که هرچه ما مشکل داریم از غرب و غربزدهها است و مدیرانی که با نظر هاشمیِ دوم خواستند کشور را اداره کنند 2- راهکارِ اصلی برگشت به ریشههای انقلاب است و رهبر معظم انقلاب با تدبیر حکیمانهی خود مواظباند که جریان غربزده در زیر سایهی آقای هاشمی با لطایفالحیل مردم را همانطور که در انتخابات به خطا انداختند؛ به خطا نیاندازند. به این شکل که به مردم القاء شود با نزدیکی به غرب، مسائلشان حل میشود و اگر رهبری مستقیماً با این جریان درگیر شوند، در این شرایط میدان به غربزدهها داده میشود بهخصوص که رسانههای بیگانه نیز در این رابطه میتوانند بر روی مردم تأثیر بگذارند. به همین جهت ما وظیفه داریم اولاً: رهبری را تقویت کنیم. ثانیاً: سعی کنیم مردم را متوجهی اشارات رهبری و دغدغههای ایشان بکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بحمداللّه مدتی در خدمت آیت اللّه بهاءالدینی بودهام و خدا را از این بابت شکر میکنم. خود ایشان هیچ ادعایی نداشتند، ولی الطافی از طرف خدا به ایشان شده بود، بنده خودم هم مواردی را تجربه کردم. مسلّم آیت اللّه سیستانی چنین سخنی را نفرمودهاند. زیرا اساساً شخصیت ایشان آن طور نیست که خودشان را در این موارد وارد کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید که ازدواجها ریشهی عمیقتر از آن دارد که به صورت اتفاق پیش آید. زیرا فرزندان شما از قبل معلوم است که فرزندان شما دو نفر هستند. بنابراین این ازدواجها اتفاقی نیست. سعی کنید با تقدیر الهی کنار بیایید و همدیگر را قبول کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورشان این حرفها نیست. میخواهند ما را متوجه کنند که در همهی امور متوجه خدا باشیم، به همان معنایی که جناب سعدی فرمود: «به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خود بنده این موضوع را در سایت مرکز اسناد انقلاب دیدم که امام فرموده بودند این برنامهی آقای دکتر سروش تعطیل شود. بد نیست در آن سایت، مطلب را دنبال کنید 2- دكتر فرديد در همان سالهاى اول انقلاب در همين رابطه مى گويد: ... من پيام كوچكى به امام خمينى دارم، اين انقلاب را عبدالكريم سروش خراب مى كند ...[1] ربط بين سخنان سروش و سوبژكتيويته و تقابل با حقيقت، در ابتداى انقلاب كار مشكلى بود، ممكن بود انسان در فضاى سوبژكتيويته از انقلاب اسلامى طرفدارى كند ولى با همان هدفى كه به كليسا رجوع مى كند، اين نوع رجوع، رجوع پايدارى نيست چون مقصد و مقصود رجوع كنندگان، رجوع به مجاز است و نه به حقيقت. به قول هايدگر: «هر جا سوبژكتيويته و ابژكتيويته باشد سخن از خدا نيست»[2] کافی است در این مورد نقدی که آیت اللّه صادق لاریجانی و آقای دکتر غفاری به ایشان داشتهاند را مطالعه فرمایید و نقد آقای دکتر عبدالکریمی نسبت به رؤیای رسولان ایشان، هم خوب است نگاه شود 3- در شبی که بنده در منزل آقای میرزایی – معاون سیاسی استانداری اسبق همدان – دعوت داشتم و آقای سروش هم از سفر انگلستان برگشته بودند و در آن جلسه دعوت داشتند، آقای میرزایی فرمودند دکتر سروش گفت: سروش حرکت جوهری مُرد. در حالیکه بنده در ابتدای انقلاب با بعضی از رفقا 7 روز به مدت 8 ساعت در روز با ایشان در رابطه با حرکت جوهری کار میکردیم و بعداً در جمعبندی متوجه شدم که ایشان طوری تحت تأثیر کانت میباشند که عملاً کارشان به سوبژکتیویته کشیده شد. بنده در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در این رابطه عرایضی داشتهام. موفق باشید
[1] ( 1)- محمد مددپور، ديدار فرهى و فتوحات آخرالزمان، ص 168.
[2] ( 2)- سيد موسى ديباج، آراء و عقايد فرديد، ص 46. جملهى فوق را دكتر فرديد از قول هايدگر نقل كرده است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بزرگان عرفان و معارف دینی در رابطه با اینکه فرمودهاند: «کان الله و لم یکن معه شیء» میفرمایند: «کما الآن» یعنی حالا هم خدا هست و دیگر هیچ 2- خداوند «جواد» است و همواره هر موجودی که ظرفیت موجودشدن را دارد، «وجود» میدهد 3- در مورد قسمت سوم سؤال از کتاب «آشتی با خدا» قسمت «چرا خدا ما را خلق کرد؟» استفاده کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این معضلی است که متأسفانه با روحیهی آقای هاشمی رفسنجانی به پای انقلاب گذاشته شد وقتی بحث حق جذب را برای مسئولان مطرح کرد. راه حل مشکل هم تنها این است که بر مبنای انقلاب اسلامی و ارزشهای آن کار را به مسیر اصلی برگردانیم، وگرنه هر راهِ دیگری همین است و بدتر از این. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمال بدهید دشمن با نفوذیهای خود سعی دارد بعضی از مسئولان را که جنبهی سیاستزدگیهای آنها از جنبهی معنویشان و تعلقشان به انقلاب، ترجیح دارد؛ آلوده کند تا ما را به این نتیجه برساند که نظام اسلامی کارآمد نیست. ما وظیفه داریم مردم را آگاه کنیم تا در انتخاب مسئولان نسبت به تقوی و تعلقشان به انقلاب حساس باشند، نه آنکه غرب و دنیای مدرن قبلهی آنها باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به شرایط انسان دارد. آری! در ابتدای امر نمیشود انسان تنوعطلبیهای مشروع را کنار بگذارد، ولی کار در این مسیر تا آنجا جلو میرود که مصداق آن شعری میشود که فرمود: هرکه در خانهاش صنم دارد/ گر نیاید برون چه غم دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر تدبیر نفس توسط بدن، آن مثال، مثال خوبی است با این تفاوت که تدبیر امام زمان «عجلاللّهتعالیفرجه» در عالم در عین رعایت اختیار انسانها انجام میگیرد. مثل آنکه وقتی خداوند عالم را تدبیر میکند اختیار ما را وامیگذارد تا نشان دهیم چگونه انسانی هستیم. موفق باشید