باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان استعدادی دارد که به کمک آن میتواند حقایق عالم را که به یک معنا، روح و باطن عالم است مدّ نظر قرار دهد و این با چشمِ دل و یا به تعبیری، ابصار قلوب انجام میشود. بعضاً در جملاتِ دینی یا آیات قرآن «فؤاد» به این معنا بهکار میرود، ولی بعضاً به معنای عقل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه بدهید در این موارد ورود نداشته باشم. شخصیتهایی که جمنا را تشکیل دادهاند افراد قابل اعتمادی هستند. موفق باشید
بسمه تعالی. سلام استاد: در مورد صحبتهای آقای امید دانا در مورد آقای شجریان که خودش رو طوری وانمود می کند که حرف حزب اللهی ها را می زند که در کلیپی میگه چرا من برای شجریان گریه کنم برای قاسم سلیمانی گریه می کنم. نوعی دو قطبی بین مذهبی ها و آنهایی که شجریان گوش میکنن که توی ذوق میزنه و دیگر اینکه آنهایی که شجریان گوش میکنن که از قشر مذهبی هم بعضی از آنها هستند اصلا زندگی شخصی شجریان رو نشنیدن که ایشون انقدر اونو پررنگ میکنه برای بسیاری از اونهایی که شجریان گوش میدن اصلا جهت گیری های شجریان مهم و پر رنگ نیست و از هنرش استفاده می کنند این جهت گیری ها نوعی تنفر بین اقشار جامعه نسبت بهم ایجاد میکنه که به صلاح جامعه اسلامی نیست و ان سعه صدری که مورد انتظار هست مورد غفلت واقع میشه. با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دقیقاً با نظر جنابعالی موافقم از آن جهت که آقای امید دانا نفی شخصیت آقای شجریان را آنهم به صورت افراطی دامن زد، ابداً کار خوبی نبود. ارزش کار ایشان در آن قسمت بود که بدانیم جریانهایی که به اسم دفاع از شجریان بازیخوردهی دشمنان هستند، چه جریانهایی است. و به گفتهی آقای امید دانا در این قسمت باید مردم ما هوشیار باشند در آن حدّ که اگر ملاحظه کردید طرفی که به اسم دفاع از آقای شجریان به صحنه آمده بود، اصلاً هیچ آهنگی از او نشنیده بود.
آری! بالاخره به هر دلیلی آقای شجریان با آواز و صدای خود متذکر سرمایههای ادبیِ فاخر ما شده است و بسیاری بدین جهت نسبت خود را با او نسبت ارزشمندی میدانند و نباید از این موضوع چشمپوشی کرد که نسبت ما باآقای شجریان مثل نسبت آقای امید دانا با آقای شجریان نیست، ولی تذکر آقای امید دانا در رابطه با موج طرفداران مصنوعی آقای شجریان نسبتی است که ما میتوانیم با آقای امید دانا داشته باشیم. موفق باشید
سلام علیکم: استاد عزیز، امروز ویژه با رویکرد دولت و مجلس کنونی نوعی بی هویتی و بی گفتمانی یا حتی به تعبیر من بی شخصیتی در جامعه ما در حال شکل گیری است. همان دولتها و مجالس قبلی گفتمان مشخصی را دنبال می کردند و مشخص بود در چه مسیری گام می زنند، دولت آقای هاشمی آرمان امیرکبیری مستحل در عقاید تکنوکراتی را داشت و رویکردش واضح بود، دولت اصلاحات با گفتمان پلورالیستی و اندیشه های اصلاحات و توسعه سیاسی با مدل غربی در صحنه بود و دهه هفتاد، نیروهای انقلابی با محوریت آیت الله مصباح یزدی و طرفداران لیبرالیسم و توسعه غربی به محوریت آقای خاتمی گفتمان های روشنی را پیگیری می کردند. دولت آقای احمدی نژاد هم باز شعائرش معلوم بود و حتی حوادث ۸۸ با هدفمندی و رهبری معیّن و صف آرایی قابل مشاهده ای در صحنه بود. اما گویی بی هویتی و بی گفتمانی جریان تدبیر و امید در دولت و مجلس فعلی، وضعیت را بجایی برده که حوادث اعتراضی آبان ۹۸ و زمستان ۹۶، آشوب های کوری شدند که دغدغه و وضعیت مشخصی نداشتند و بیشتر رویکردی تخریبی بی حد و حصر بدون سناریو و رهبری سازمان یافته بودند. امروز انقلابیون هم حتی گفتمان مشخص با محوریت واضحی را دنبال نمی کنند و ظرفیت های انقلابی ها رسماً در راه مفروضی قرار نگرفته است و جامعه در حال مشغول شدن به همین زندگی روزمره و درک بسیط و غیر کارآمد از سیاست است در حالیکه حضرت آقا به کرات فرمودند جامعه باید سیاسی و مطالبه گر آرمان های انقلاب بماند. به نظرم ما گفتمانی رفتار نمی کنیم و مرز خود را گفتمان نمی دانیم و بر اساس گفتمان انقلاب مشغول گفتگو نشده ایم. خیلی جوانان و افراد علی الظاهر مختلف و منتقد در تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی و شهید حججی می آیند اما همچنان متحیر و مبهوت اند که این گفتمان انقلاب به کجا می خواهد ما را برد و این انقلابیون چرا علاقه ای به گفتگو و صحبت از منظومه فکری این نهضت با ما ندارند. ما در همین انتخابات هم برخی ها را واقعاً بر معیار گفتمانی و مبانی انقلابیگری گزینش نکردیم و ثمرش عدم رای آوری چند جوان مومن و انقلابی در تهران شد که در لیست ائتلاف نبودند و فقط بخاطر اینکه مبادا جریان اصلاحات و اعتدال صاحب رای شود، به تمام لیست وحدت رای دادیم و تعریف دقیقی از هویت انقلابی برای فعالیت سیاسی در مجلس ارائه نشد. خب اگر افراد را بخواهیم از این بی شخصیتی و سردرگمی خارج کنیم واقعاً نیاز داریم گفتمان خود را اعتلا ببخشیم تا مردم ببینند گفتمان انقلابی، حدود مشخصی دارد و اسلام انقلابی بشارت دهنده چه افقی مقابل بشریت است تا خود را با نظر به عالم قدس تعریف کنند و ببینند ما در حال گذار از دسته بندی های مرسوم گروهی در کشور که برخاسته از جایگاه احزاب در فرهنگ غربی هستند، می باشیم و دقیقاً بدنبال احیاء تفکر ناب شیعی ایرانی هستیم و مشکلات و اعتراضات اگر در پرتو تفکر انقلابی قرار گیرد، می تواند مایه نجات و صلاح شود. عذر می خواهم سرتون رو درد آوردم امیدوارم موفق و موید باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز مطلب همینطور است که میفرمایید؛ ما هنوز در تراز حضور تاریخی خود اهدافمان را نمیشناسیم تا آدمهایی مناسب آن اهداف را به صحنه آوریم؛ هنوز میخواهیم با برادری مثل آقای میرسلیم مسائل خود را حل کنیم در حالی که در حال حاضر انقلاب در حد فهمی است که امثال آقای یامین پور ها میتوانند تصمیمات اصلی را برای آن بگیرند «ان وعد الله حق» مطمئناً قدمهای بعدی انقلاب به سوی مردان دیگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در عین ارادت به همهی عزیزانِ ولایی که بحمداللّه در این دوره به حکم وظیفه و از سر دلسوزی نامزد انتخابات شدهاند و امیدوار هستم که علاقهی عزیزان به بعضی از نامزدها منجر به نادیدهگرفتنِ خلوص و صفای دیگر نامزدها نشود؛ در جواب سؤال شمارهی ۲۶۵۷۴ عرایض خود را اظهار داشتم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکالات اساسی به نگاه آقای شبستری و سروش هست که اینجا با واژههای ادبی آن را پنهان میکنند. بر روی سایت جزوهای در رابطه با اشکالات سخنان آقای شبستری هست، میتوانید به آنجا رجوع کنید. ایشان به صراحت «وحی» را به عنوان سخن خداوند نفی میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بهترین جواب، سرمقالهی امروز کیهان تحت عنوان «آرایش جنگی آمریکا، آرایش مناسب ما» باشد که آقای دکتر سعداللّه زارعی نوشتهاند. آن مقاله در ذیل قرار میدهم. موفق باشید
آرایش جنگی آمریکا، آرایش مناسب ما (یادداشت روز)
«دشمن علیه ما آرایش جنگی گرفته و تهاجم آنان در زمینههای اقتصادی، سیاسی، نفوذ اطلاعاتی و ضربه زدن بوسیله فضای مجازی است. آمریکا و صهیونیسم در همه ابعاد در حال برنامهریزی و اقدام هستند... در مقابل آرایش جنگی دشمن علیه ملت ایران، ملت باید آرایش مناسب بگیرد و همه مسئولان، آحاد ملت و افراد توانا و نخبه در هر زمینهای مشغول کارند با احساس مسئولیت و آمادگی وارد میدان شوند.»
این مهمترین فراز سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی- دامتبرکاته- در دیدار اخیر با جمعی از معلمان متعهد و پرتلاش کشورمان بود و گرچه به دلیل وضوح کامل نیازی به شرح ندارد، اما اهمیت موضوع اقتضا میکند در اطراف آن بحث صورت گیرد: ۱. آرایش جنگی دشمن برای از بین بردن هویت و منافع ملی و بینالمللی ایران موضوع کاملاً آشکاری است. تحریمهای اقتصادی، اقدامات علیه قدرت دفاعی ایران، تضعیف متحدان منطقهای ایران، اعمال فشار بر همسایگان ما برای قطع روابط با ایران و در نهایت سخن گفتن آشکار از تغییر نظام ایران علنیتر از آن است که کسی بتواند درباره نیات و اقدامات ضد ایرانی آمریکا تردیدی داشته باشد و آنان هم که ابراز تردید میکنند در واقع تردید ندارند. برخی برای آنکه روند داخلی در برابر تهاجم دشمن را با دشمن همخوان کنند و برخی هم اساساً برای آنکه در مقابل مقاومت، راه سازش را به جایی برسانند از دشمنی که آرایش جنگی گرفته، تصویر دشمنی که آماده پایان دادن به دشمنیهای گذشته است ارائه میدهند! آرایش جنگی دشمن در زمینه نظامی نیست و اگر رفتار نظامی آمریکا طی یک دهه گذشته- و بخصوص بعد از وسوسهای که در تیر ۱۳۸۸ برای مداخله نظامی پیدا کرد ولی ناگزیر کنار گذاشت- را در نظر بگیریم، در مییابیم که حداقل فعلاً برنامهای برای مصاف نظامی با ایرانی که از طریق جنگ نامتقارن بر آمریکا غلبه دارد، به چشم نمیخورد و صد البته فرماندهان و یگانهای نظامی ایران نباید با فرض عدم جنگ، فرصتهای ارتقاء توان نظامی ایران را از دست بدهند. همه میدانیم که وقوع یک جنگ همیشه پس از محاسبه دقیق و واقعی قدرت خود و قدرت طرف مقابل صورت نمیگیرد. بلکه اغلب، «اشتباه محاسباتی» عامل اول در وقوع جنگهاست. جنگهای بینالمللی اول و دوم و جنگهای بزرگ یا نسبتاً بزرگی که در فاصله جنگ جهانی دوم تا امروز روی داده است و از جمله جنگ تحمیلی هشتساله علیه ایران، جنگ ۳۳ روزه نیز برمبنای «اشتباه محاسباتی» روی دادند. ولی خب به هرحال فعلاً نه تنها نشانهای از برنامه و تلاش دشمن برای درگیری نظامی علیه ایران به چشم نمیخورد بلکه دلایل و نشانههای نظامی متعددی وجود دارند که از عدم برنامهریزی جنگی از سوی آمریکا حکایت میکنند دلیل آن هم روشن است، آمریکا خود را در «جنگ نامتقارن» که ایران به متخصص درجه یک آن تبدیل شده است، بازنده میبیند. ۲. اما آرایش جنگی دشمن اگرچه فعلاً در حوزه نظامی نیست، آرایش جنگی او در حوزههای دیگر دقیقاً همان نتایجی را دنبال میکنند که آرایش جنگی در حوزه نظامی در پی تحقق آن است. دشمن میخواهد از طریق تضعیف قدرت اقتصادی ایران و به قول خودش به صفر رساندن توان اقتصادی ایران، جمهوری اسلامی را از مسیر استقلالطلبی و تبدیلشدن به یک قدرت مؤثر منطقهای و بینالمللی باز بدارد. این موضوع در یک وضع طبیعی امکانپذیر نیست یعنی اگر دشمن بخواهد از طریق خارجی، ایران را وادار به تسلیم و تبدیلشدن به یک کشور وابسته نماید امکانپذیر نیست. همین روزها در خود آمریکا چندین مقاله از شخصیتهای صاحب تجربه آمریکایی در مطبوعات مشهور این کشور درج شدند و خمیرمایه همه یک چیز بود. ایران را از طریق فشار اقتصادی و... خارجی نمیتوان وادار به تمکین کرد. بنابراین برای اینکه ایران از مسیری که میرود یعنی مسیر استقلال و تبدیلشدن به یک قدرت بازگردد، باید در داخل ایران اتفاقاتی بیفتد و این اتفاقات از یکسو از طریق جاانداختن این موضوع که آقا این راه هرچند ارزشمند است اما چون به جنگ ختم میشود به نتیجه نمیرسد بهتر است که قبل از آنکه دیر شود از آن برگردیم. اگر به فضای مجازی و حتی بعضی از روزنامههایی که با مجوز رسمی در داخل کشور منتشر میشوند، نگاهی بیاندازیم میبینیم که هر روز صدها مطلب با همین مضمون منتشر میشود. بنابراین جنگ اقتصادی خارجی در فضای داخلی روی اسب رسانه و فضای مجازی مشغول تاختوتاز بوده و جنگ مدتهاست شروع شده است. ۳. مسئله نفوذ یکموضوع مهم و اساسی در کارزار کنونی دشمن با ماست. همه میدانیم که در پرونده مذاکرات هستهای که منجر به یک سند «خسارت محض» شد بهغیر از آنکه با ضعف کارشناسی تیم ایران توأم بود، افرادی- شامل دری اصفهانی- در این تیم حضور پیدا کرده بودند و پشت صحنه طرف ایران را پیش از آغاز هر دور مذاکرات به سه طرف اصلی مذاکرات یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه میدادند و در واقع تیم ایران، خلعسلاح شده دور میزی مینشست که طرفهای مقابل انواعی از سلاحها را برای وادار کردن او به تمکین آماده کرده بودند. نباید تردید کرد که این تیم نفوذی جاسوس علاوه بر آنکه در دادن اطلاعات و پشت صحنه تیم ایران به دشمن نقش ایفا میکردند، در متقاعدکردن تیم ایرانی به تفسیری دشمنپسندانه از نیات و عبارات هم نقش ایفا میکردند و در نهایت بر سر یک سرمایه استراتژیک ایران آن آوردند که میدانیم.
الان در بحث نفوذ باید توجه داشت که دشمن واقعاً بهطور گسترده در دستگاههای متعدد جمهوری اسلامی حتی وزارت اطلاعات ما - با همه ارادتی که به این عزیزان داریم و آنان را به تأسی از حضرت امام بحق سرباز گمنام حضرت امام زمان سلامالله علیه میدانیم- نفوذ کردهاند تا همان دو کارکردی که در بحث مذاکرات هستهای علیه کشور به اجرا گذاشتند، به منصهظهور برسانند. برای آنکه درجه نفوذ دشمن را در دستگاهها دریابیم کافی است به ادبیات مسئولین، معاونین، مدیران کل، سخنگویان، مصوبات و آنچه آنها بهطور غیررسمی در فضاهای رسانهای و مجازی مینویسند نگاهی بیاندازیم. در این میان میتوانیم بهمواردی اشاره کنیم: - آنان که از تهدید نظامی حرف میزنند و با تهدیدنمایی میخواهند ایجاد رعب کرده و کشور را در شرایط انتخاب بین جنگ و سازش نشان دهند؛- آنان که شرایط آینده کشور را به رغم آنکه دوران سخت تحریمها را سپری کرده و امکان افزایش آن وجود ندارد، بدتر و روبهبدترشدن معرفی مینمایند؛- آنان که مذاکره با آمریکا علیرغم آنکه به شرور بودن ترامپ و تیم او اعتراف هم میکنند را یک گزینه منطبق با مصلحت و منافع ایران معرفی میکنند؛- آنان که سخن از سایهنشین، خانهنشین و محدودشدن سپاه به حوزه نظامی سخن میگویند که این برخلاف نص قانون اساسی هم هست که سپاه را «پاسدار دستاوردهای انقلاب اسلامی» معرفی میکند؛- آنان که به دروغپردازی علیه گروههای مقاومت منطقهای نظیر حزبالله، حشدالشعبی، انصارالله و دولت سوریه سرگرم هستند؛- آنان که روند کنونی اقتصادی که قطعاً ریشه اصلی آن در سوء مدیریت و رهاشدن امور است، علاجناپذیر معرفی مینمایند؛- آنان که در زمانی که به همبستگی ملی در مواجهه با دشمنی که با آرایش جنگی به صحنه آمده نیاز داریم، بر طبل تفرقه میکوبند؛ - آنان که به تضعیف موقعیتها و جایگاههایی که برای کشور و نظام جنبه هویتبخشی دارند و قلههای دفاع از امنیت و منافع ملی ایران شناخته میشدند، مشغولند و بهخصوص تضعیفکنندگان رهبری. اینها بدون شک همان ماموریت «دری اصفهانی» را به عهده دارند و مردم ما در شناسایی نفوذیها نباید اسیر عناوین و چهرههای بهظاهر موجه باشند و در تشخیص اشتباه کنند. ۴. در زمانی که دشمن آرایش جنگی گرفته است، ما هم باید آرایش جنگی داشته باشیم و همه میدانیم که در آرایش جنگی یک جایگاه برجستهای به نام «فرمانده» وجود دارد. حد و خط را فرمانده باید تعیین کند و زمان حرکت و حمله و غافلگیری را او مشخص نماید. تعیین رمز و راه عملیات با اوست. بنابراین دیگرانی که میخواهند در مصاف با دشمن قرار گیرند که همه باید قرار بگیرند، به این نکته و نقطه توجه خاص داشته باشند. خب حالا همان فرمانده در کنار قاعده کلی از «آتش به اختیار» هم سخن گفته است و در واقع این اجازه و حتی دستور کلی هم برای عملیاتهای دیگر صادر کرده است. در اینجا و برای آنکه مقصود فرمانده در هر دو بعد تامین گردد، از یک سو باید آتش به اختیاران چشم به اصول داشته باشند که یکی از اصول در این شرایط عدم تضعیف دولت جمهوری اسلامی است و از سوی دیگر آتش به اختیاران باید بدانند فرمانده در غیر موارد تصریح شده، تشخیص را به خود آنان واگذاشته است درپارهای از موارد که کم هم نیستند، فرمانده به دلایلی نمیتواند ورود کند و نیروی در خط نباید منتظر دستور بماند. در این شرایط نیروی در خط باید دو کار را توامان انجام دهد؛ یک خطوط اصلی تعیین و تصریح شده توسط فرمانده را مد نظر قرار دهد و خلاف آن عمل نکند و از سوی دیگر مقتضیات و شرایط را در نظر بگیرد تا بتواند تشخیص دهد الان شرایط با کدامیک از دستورات و راهنماییها و یا رفتارهای قبلی فرمانده تطبیق میکند تا همان را به کار ببندد. ۵. در این آرایش نظامی، دشمن روی بهمریختگی داخلی خیلی حساب کرده و اساسا رمز موفقیت خود را در بهمریختگی داخلی میداند. بهمریختگی یعنی چه؟ یعنی اینکه به واسطه نفوذ افراد دشمن یا به واسطه هر چیز دیگر، نیروهای ایرانی خود را در حالی که قوی هستند، ضعیف ببینند و یا دشمن را در صحنهای درحالی که ضعیف است، قوی ببینند. مثلا آمریکا قطعا نمیتواند صادرات نفت ما را صفر کند اما برای آنکه برنامه آمریکا در داخل پیش برود، لازم است که طرف ایرانی این کار را ممکن ارزیابی کند. مثال دیگر این است که در حالی که ایران واقعاً قادر است به صادرات نفت سعودی - که تأمین کننده مالی توطئههای ضد ایرانی آمریکاست- بدون آنکه به جنگ متوسل شود و یا بدون آنکه نتیجه اقدام ایران جنگ باشد، ضربه جدی بزند و حتی آن را متوقف کند، در داخل اینگونه تصور شود که این کار، ممکن نیست و مطرحکنندگان، بلوف میزنند و یا اینکه تصور شود که سخن گفتن از این زاویه به جنگ ختم میشود و این بهصلاح و درحد توان ایران نیست. اگر به صحنه بهطور دقیق بنگریم درمییابیم که در این آرایش چهاروجهی- اقتصادی، سیاسی، نفوذ و فضای مجازی- ایران دست برتر واقعی دارد. کسی که در خانه خود به مقابله با مهاجم میپردازد، منطق و موقعیت قویتری دارد. کسی که با همسایگان خود نوعاً روابط راهبردی دارد، از سوی دشمنی مثل آمریکا که در همسایگی ایران نیست دچار بحران روابط اقتصادی نمیشود، نفوذ دشمن در داخل هرچند قوی باشد از نفوذ اسلام و انقلاب در بین مردم قویتر نیست و لذا باید گفت دشمن بهطور واقعی در همین مربع- اقتصاد، سیاسی، نفوذ و رسانه- هم توان به شکست کشاندن ایران را ندارد و البته متأسفانه در داخل این توانایی از یکسو ضعیف نشان داده میشود و از سوی دیگر تضعیف میگردد و با دشمن همراهی میشود. فرمانده گفت دشمن آرایش جنگی گرفته، مردم باید آرایش مناسب یعنی متقابل بگیرند. بسمالله. سعداله زارعی
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما که نمیدانیم آنچه میآورند مشمول خمس هست یا نه. در این مورد نباید وسواس به خرج داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور جسته و گریخته چیزهایی به ما میرسد که مقام معظم رهبری در امور فرهنگی ورود مستقیمتری دارند. مثلاً آقای دکتر حداد میفرمودند معاون سینماییِ وزرات ارشاد را مستقیماً خود حضرت آقا مدّ نظر دارند که چه کسی باشد. یا آقای سردار حسین یکتا میفرمودند جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را رهبری فرموده بودند زیر نظر خود من کارهایتان را جلو ببرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی است. ابتدا باید معارفِ لازمی که مولانا در سنت آن معارف تنفس میکند و به آنها اشاره دارد را بشناسیم که به نظر میاید «معرفت نفس» امروزه چنین توانی را داشته باشد. سپس به اشعار مولانا رجوع نمایید. شرح آقای کریم زمانی برای مثنوی مقدمهی خوبی است و برای دیوان شمس هم کتاب «شکوه شمس» از خانم آنماری شیمل، ترجمهی آقای حسن لاهوتی میتواند کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بد نیست سری به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها بزنید. هر دو کتاب با شرح صوتی آنها بر روی سایت هست. با اینهمه هرگز نباید از آثار شهید مطهری غفلت کرد. فکر میکنم آن زمان که حضرت حجت«عجلاللّهتعالیفرجه» هم تشریف بیاورند، به مطالعهی کتابهای شهید مطهری توصیه میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس خودش باید حساس باشد که بهترین راه هدایت به سوی پروردگار عالم را بیابد. کافرانی که در قرآن به عذاب تهدید شدهاند، آنهاییاند که مقابل حقیقت اسلام ایستادهاند و مسلّم رفیق شما از این جنس نیست. ولی آیا نباید انسان هدایت اصلی را از جایی بهدست آورد که ربّ العالمین در آنجا خود را به عنوان هدایت بشریت به میان آورده است؟ و این جز در این تاریخ، اسلام است و قرآن؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بودجهای برای پذیرایی گذاشتهاند اشکال ندارد استفاده شود. آری! اگر بودجهای را که مربوط به این کار نیست، مصرف کنیم حرام است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّ توان خود دستورات الهی را رعایت کنید تا خداوند نور لازم را به شما مرحمت فرماید. به همان معنایی که قرآن میفرماید: «اللّه ولیّ الّذین امنوا یخرجهم من ظلمات الی النّور». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که ممکن است سعی بفرمایید بدون جداشدن از رفقا آنها را متوجه نمایید که اگر با معارف لازم استحکام فکری خود را شکل ندهند در جریانهایی که با آن روبهرو میشوند موضعگیریِ درستی از خود بروز نمیدهند. ولی اگر ناامید شدید از این امر، صلاح نیست فرصتهای خود را به پای چنین گروههایی بسوزانید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیهی مذکور بحث تکلم حضرت حق با بشر در میان است و نه ارتباط بشر با خداوند که از طریق تجلی انوار الهی بر قلب اولیاء انجام میگیرد و رسول خدا نیز با مقام ولایت خودشان ماوراء جبرائیل در معرض انوار تجلیات الهی قرار میگیرند که در جانشان به صورت صوت جلوه میکند و آن حضرت با گوش جان میشنوند و با چشم جان میبینند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که ولایت، سرپرستیِ خدا بر مخلوقات است امامت، صورت متعیّنِ آن ولایت است. لذا امام، ظهور ولایت الهی در شخص معین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری در روایت از حضرت امام عسکری داریم که به یک معنی، شجرهی ممنوعه آن است که بخواهی مقام ما را داشتهباشی نه این که در ذیل انوار امام قرار بگیری. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچوقت شیعه برای بدنِ امام خود عزاداری نمیکند! اگر حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» از اسب پیاده میشوند و دست مبارک حضرت ابالفضل«علیهالسلام» را برداشته بدان بوسه میزنند؛ از آن جهت است که ارادهای در پشت این دست نهفته بوده است که با بوسهزدن بر این دست، جانِ حضرت به آن نورانیت ارادهی جناب ابالفضل«علیهالسلام» منتقل میشود. داستان عزاداریِ ما در چنین ظرایفی باید دنبال شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقهی انسان در مرتبهی خود عین حیات است و محل و جا برایش معنا ندارد و حتی نورِ حیاتِ نفس ناطقه منحصر به قوهای از قوای نفس هم نیست، بلکه در ذات خودش چنین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «کلمه» در اصطلاحات دینی به معنای سیره و تشخص افراد است و سیرهی پاک و بدون غرض نفسانی را «کلمهی طیبه» گویند که این سیره تحت تأثیر امور زودگذر دنیایی قرار نمیگیرد و نظر به آسمان معنویت دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودم کسی را نمیشناسم ولی شاید رفقای مرکز فرهنگی المیزان، افراد را در آن شهر و شهرستان بشناسند. خوب است تماسی با آقای مهندس نظری به شمارهی 09136032342 داشته باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در معارف توحیدی مثل «معرفت نفس» تمرکز بیشتر شود. موفق باشید
