بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23790
متن پرسش
با سلام و احترام: می بخشید استاد این سؤال شاید برای شما خیلی پیش ما افتاده باشه، اما من کس دیگه ای نبود که بپرسم و مزاحم شما نشوم. من به عشق امام زمان (عج) وارد حوزه شدم و برای اینکه خدمت کنم به اهل بیت (ع) و اسلام. اما بعد از ۱۳ سال که دارم حوزه درس میخونم اما هر بار میام پژوهشی قرآنی انجام بدم با مشکل روبرو میشم و نمیتونم کار خوبی به ثمر برسونم با اینکه در کمک به دیگران در پژوهشاشون واردم و راحت ایرادات کارشونو میگم. خسته شدم. عیب کارم کجاس؟ مشکل چیه؟ چرا هیچ کار نمیتونم انجام بدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که حوزه بستری است تا خودتان به کمک تفاسیر قرآن با قرآن آشنا شوید و جایگاه روایات را درک کنید. در این صورت است که می‌توانید درست به قرآن رجوع فرمایید. بالاخره دروس حوزه زمینه است برای درست ورود پیدا کردن به قرآن و روایت همان طور که امثال علامه طباطبایی ها این‌طور عمل کردند. بالاخره روش علمای ما در درس خارج طوری انسان را می‌پرورانند که در سایر موضوعات یعنی موضوعات غیر فقهی نیز ورود و خروج فقیهانه داشته‌باشند. موفق باشید

23464

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: ببخشید ارتباط بین کتاب «رساله الولایه» و «مصباح الهدایه» امام خمینی چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود کنید تا مزه‌ی آن‌ها را بچشید. هرکدام، نوری هستند برای زندگی در این دنیایِ پر از ظلمات. موفق باشید

22662
متن پرسش
سلام بر استاد: در کتاب بن لایه های شناخت مرحوم احمدی فکر کنم اینگونه آمده بود که هیوم چون وجود ماخوذ از هیچ انطباعی نیست را معتبر نمی دانسته است نظر حضرتعالی را درین باره خواستارم و اینکه چگونه می توان اثبات کرد وجود وجود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یافتِ وجود یک یافتِ بدیهی است. اشکال هیوم آن بود که به جای پایداری در این امر بدیهی، اصالت را به صِرفِ تجربه داد و خواست وجود را تجربه کند، در حالی‌که در هر تجربه‌ای، وجود به عنوان امری استعلایی در صحنه است. این مثل آن است که کسی بخواهد در جنگل به دنبال درخت بگردد و درخت‌ها را فقط به عنوان جنگل قبول داشته باشد و نه به عنوان درخت، عملاً چنین فردی نمی‌داند به دنبال چه می‌گردد. موفق باشید

22577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا عین ثابت در مرحله فنای تام در ذات الله، بقا می یابد یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در آن مقام به بقایِ حق باقی است. موفق باشید

22191
متن پرسش
سلام و عرض ادب: با توجه به تدبیری که نفس به بدن دارد چگونه می شود در مورد پیوند اعضا نظر داد؟ یعنی وقتی شخصی می میرد و برای مثال قسمتی ار اعضای او به فرد دیگری پیوند زده می شود؟تشکر از وقت و زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نفس ناطقه به دلیلی، عضوی را از دست بدهد ولی روحیه‌ی تدبیرِ آن عضو را داشته باشد؛ اگر عضوِ از دست‌رفته را به صورتی سالم به بدن پیوند بزنند، نفس ناطقه سعی می‌کند آن را از آنِ خود کند و تدبیر خود را در آن عضو إعمال نماید. موفق باشید

22016

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: در طول چهل سال انقلاب اسلامی، اندیشه این مکتب به وضوح و به زبان مردم تبیین نشد و حال با جامعه افسار گسیخته مواجهیم. برای تربیت این جامعه بی بند و بار اگر شکل خود مردم نباشیم حرف آدم را قبول نمی کنن. نظر حضرتعالی چیست؟ چگونه از همسو شدن با آنان فرار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره پس از  چهل سال باید بتوانیم با بازخوانی نسبت به آن‌چه گذشت بیابیم چگونه باید اسلام را ارائه داد که ضعف‌های گذشته از ما سر نزند و سعی کنیم به جای آن‌که رنگ مردم اکنون زده به خود بدهیم با سعه‌ی صدر و علم کافی مردم را تعالی ببخشیم. موفق باشید

20707

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد سلام: در جواب سوال ۲۰۷۰۰ فرمودید که چون خداوند نیاز به جلب نظر دیگران ندارد و کلا نیاز به کسی ندارد پس دروغ در او راه ندارد و صادق است. آیا می توان اینطور گفت که ذات دروغ عدم است چون وجود ندارد و نیست و ذات صداقت و صدق وجود است چون هست و درک می کنیم و چون ذات خداوند وجود محض و مطلق است پس در خدا عدم راه ندارد چون تماما وجود و وجود تمام اوست و همه ی هست اوست پس در نتیجه چون وجود خداوند وجود مطلق و محض است پس صداقت مطلق و صادق محض هم می باشد و جز صداقت و راستی از او صادر نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. موفق باشید

18849
متن پرسش
با توجه به نظرات مقام معظم رهبری، شما کار جهادی را چطور تفسیر می کنید؟ آیا علاوه بر عمق کار و پشتکار و ... . حجم و زمان کار کردن نیز باید افزایش یابد؟ یا همان 7 ساعت 8 ساعت در روز کفایت می کند. شما خودتان چطوری روزتان را تقسیم بندی می کنید برای کار، عبادت، تفریح و خانواده؟ ممنون از توجه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً رویکردْ در کارها است که جهت‌گیری کلی ما در همه‌ی امور را شکل می‌دهد و در این جهت‌گیری است که باید تلاش پیگیری در راستای تحقق جامعه‌ی اسلامی و پشت‌کردن به فرهنگ استکباری نمود و این نباید محدود به زمان خاصی باشد. موفق باشید

18745

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام برای پیگری سئوال 18696با ید چکار کنم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال مذکور این طور عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه صبر در امری که وظیفه‌ی ما است، کارساز خواهد بود و از این جهت در قرآن بر روی صبر تأکید فراوان می‌شود. موفق باشید

18439

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید. خودم کو؟ شما چگونه به این سوال جواب می دهید؟بنده خود ندارم چه کنم تا خود واقعی ام پیدا شود؟ در صورت امکان توضیح دهید. ممنون از وقتی که می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احساسِ «خود»، یک علمِ حضوری است که هرکس آن را احساس می‌کند. موفق باشید

9093
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: سوالی داشتم پیرامون کتاب «حویشتن پنهان، شرح ده نکته از معرفت نفس» که شاید اولین کتابی است که در این موضوع در حال مطالعه ی آن هستم . در «جلسه دوم، حقیقت انسان؛ ماورای بدن» که با مثال هایی تجربی در مورد اینکه تن نقشی در حقیقت انسان ندارد صحبت شده است. تا قبل از مثال های مربوط به ادراکات، جدایی تن از من را متوجه شده بودم اما با مثال هایی که در مورد ادراکات بیان شده است ذهنیتم عوض شد، چرا که همانطور که واقفید در بیهوشی اعصاب مرکزی را تضعیف می کنند پس می توان عدم احساس درد را به اعصاب ربط داد (و نه قطع شدن ارتباط نفس با تن) که اعصاب هم بخشی از تن است و همینطور است برای سایر مثال ها از جمله اینکه مغز و ذهن انسان به وسیله ی چشم می بیند. حال این موضوع را چطور می توان به من ربط داد و نه تن؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مورد معرفت نفس با خودمان روبه‌روئیم و آنچه را احساس می‌کنیم مورد نظر قرار می‌دهیم. آنچه از خودمان احساس می‌کنیم آن است که بی تن، باز خودمان هستیم و این را مبنای تفکر خودمان نسبت به موضوع معرفت نفس می‌دانیم. بر این مبنا می‌گوییم اگر در بیهوشی متوجه اطراف خود و یا پارگی بدنمان نیستیم، چون آن‌کسی که ادراک دارد یعنی نفس، در میان نیست، حال مکانیسم عدم حضور نفس به چه صورتی واقع می‌شود، فرق نمی‌کند. عمده آن است که از این مبنا غفلت نشود که بدن ما خود ما نیستیم و همه‌ی ادراکات مربوط به نفس است و نه تن. موفق باشید
7926
متن پرسش
سلام استاد عزیز. آیا در محشر "فاطمیون" جایگاه خاصی دارند؟ اینکه گفتن أین الفاطمیون چه جایگاهی دارد؟تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حقیقتاً این‌طور است. روح‌های ظریف و معنوی و شجاع و دلسوز و بصیر، روح‌هایی هستند که با توسل به نور مقدس زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» برای خود شخصیت خاصی را شکل می‌دهند. موفق باشید
27739
متن پرسش
با سلام: طاعات و عبادات شما مقبول ان‌شاءالله. استاد مقدمات معرفت النفس و توحید (جوان، آشتی، ده نکته، از برهان تا عرفان) رو مطالعه کردم از کتب شما. به اضافه مطالعه‌ی خوب منطق. الان قصد مطالعه‌ی بدایه‌الحکمه رو داشتم. اما اضطرار بدایه رو اونطور که می‌خواهم ندارم. خواستم ازتون بپرسم نسبت کتب شما (ده نکته، از برهان تا عرفان، معاد، خویشتن، جلد ۸ و ۹ اشعار) با بدایه و نهایه چگونه هست؟ چرا نیاز هست؟ آیا بدایه و نهایه را برای بعد از کتب شما (معاد، خویشتن، جلد ۸ و ۹ ) بگذارم بهتر نتیجه می‌گیرم؟ ممنون میشم نسبت کتب خودتون رو با بدایه و نهایه بیان بفرمایید. خدا خیرتون بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «بدایة الحکمه» بالاخره یک کتاب مبنایی جهت تفکر فلسفه‌ی حکمت متعالیه می‌باشد و باید اگر کسی بنا دارد آن فلسفه را دنبال کند، با جدیّت کامل آن را مطالعه نماید، البته بدون آن‌که معطل آن شود. باید خوب مطالعه کرد و جلو رفت. شرح استاد امینی‌نژاد إن‌شاءاللّه کمک می کند. موفق باشید

25366
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: به نظر شما حس کردن (feeling) مهم تر است یا فکر کردن (thinking)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید با تفکر و تعقل نسبت به حقایق، راهِ احساس آن‌ها را می‌توان با عبادت هموار کرد. موفق باشید

24778
متن پرسش
سلام استاد جان، خدا قوت! حلال بفرمایید که وقت تون را میگیرم، بنده بخشی از کتب منتشره شما را به لطف اللهی مطالعه کردم به ویژه کتاب رزق تان را (بسیار هم در سیر قلبی و رفع افکار انحرافی و تصحیح اعمال و... به فضل الهی موثر بود، ان شاءالله مسرور شوید به لقاء حضرت دوست در هر دو دنیا)، لذا سوالی برایم پیش آمده و آن این که با توجه به این که یک کارمند با حقوق معمولی هستم و حقوق اینجانب به سختی کفاف زندگی من و خانواده ام با دو فرزند را می دهد و شرایط تحصیلی در مدارس دولتی به لحاظ فرهنگی و تربیت دینی اصلا مطلوب نیست و زمینه انحراف و آلوده شدن به افکار و اعقاید ضاله برای فرزندانم که یکی پسر ۸ ساله و دیگری دختر ۱۴ ساله هستند، بسیار فراهم و تاثیر پذیری ایشان از محیط و همکلاسی هایشان ظاهرا به مراتب بیشتر از خانواده است، چند سالی برای مدرسه آنها به مدرسه غیر انتفاعی قرآنی رو آوردم با هزینه تحصیلی بسیار بالا و اکنون تامین شهریه مدرسه غیرانتفاعی مذکور برایم با مشکل جدی مواجه شده، بیش از این هم قرض کردن یا وام گرفتن برایم مقدور نیست آیا می توانم با این توجیه که هدایت و تربیت انسان ها فقط دست حضرت دوست است و ما وسیله! فرزندانم را در مدرسه دولتی ثبت نام کنم؟ و بر خدا توکل کنم!؟ یا اینکه وظیفه و تکلیف من این است که هرجور شده شهریه مدرسه مورد اطمینان قرآنی و مذهبی غیر انتفایی را حتی با کار دوم و قرض و... تامین کنم و بگویم خداوند روزی رسان است و دیر و زود دارد و بالاخره می رساند!؟ در اینکه وظیفه ام چیست مانده ام! رزقی که به ما می رسد، شامل چه هزینه هایی در زندگی می شود؟ ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نباید خود را به زحمت بیاندازید. إن‌شاءاللّه فرزندان‌تان در مدارس دولتی وسیله‌ی خیر برای سایر دانش‌آموزان می‌شوند. ۲. چیزی که برای به‌دست‌آوردن آن انسان به زحمت زیاد می‌افتد، رزق انسان نبوده است. موفق باشید

24689
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: شرمنده که باز هم مزاحمتون میشم. در پی پاسخی که به سوال شماره ۲۴۶۷۲ فرموده اید و در نهایت فرمودید (همین شرایط، مأوایی است برای شما که همه‌چیز به کمک شما می‌آیند تا به آن‌چه خدا برای شما مقدّر کرده است برسید) خواستم بگویم استاد عزیزم شما ایمانتون زیاده شما با تقدیرات الهی عشق میکنین هرچند تلخ باشد به قول خودتان که در بلا هم میچشم الطاف او. اما من چه کنم که ایمان شما رو ندارم. برام واقعا سخته که این همه سختی و دست تنهایی رو بپذیرم. گاه به رحمت خدا هم در ناامیدیهایم شک می کنم. استاد عزیزم شما در مصیبتتون هم با خدا عشق میکنین. منی که عاشق نیستم چطور به این همه تلخی راضی شوم؟ به اینکه تقدیر خدا اینقدر تلخ و سخت برام رقم خورده وقتی گاهی اوقات دلم می خواهد از این شرایط بمیرم. ببخشید استاد جان وقت گرانبهاتون رو با حرفهام گرفتم. در این چند سال که اینقدر اذیت شدم کتابها و سیر مطالعاتی آثار شما این شرایط رو برام تحمل پذیر کرده. ممنونم استاد جان. خیلی التماس دعا. ببخشید مصدع شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بخواهید و نخواهید «کارسازِ ما به فکر کار ماست / فکرِ ما در کارِ ما آزار ماست» . هزار نقشه برای خودتان دارید، ولی خدایی که ربّ شما است می‌داند که شما با کدام نوع از زندگی به آن نتایجی که نیاز حقیقیِ شما است می‌رسید و در این‌جا است که به دعاهای شما در این دنیا از سر ربوبیت‌اش توجه نمی‌کند، و کار خودش را می‌کند و بعداً در همین دنیا خواهید فهمید که چرا به نامه‌ها و تقاضاهای شما گوش نداد و در آن رابطه، توحید شما برای بهترین زندگی در ابدیت چندین و چندین برابر می‌شود. لذا او به زور هم که شده امثال شما خواهران که کم هم نیستید؛ می‌خواهد بهشتی کند و شما هم در تقلایی‌اید که از این تقدیر مبارک، شانه خالی کنید، ولی او «علیم حکیم» است. می‌داند با دوستانش چه کار کند. موفق باشید

24140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز خسته نباشید: روایاتی وجود دارد مبنی بر اینکه امیرالمومنین حق طلاق عایشه را داشتند و در بعضی جاها هم دیده شده که امام حسین علیه السلام عایشه را طلاق داده اند. با این مبنا آیا لعن عایشه جایز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از آنچه در ابتدای سؤال هست. در هر حال رهبر معظم انقلاب در فتوای خود، توهین به منسوبین پیامبر یعنی همسران و اصحاب آن حضرت را حرام می‌دانند. موفق باشید

23697

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: استاد ان شالله به لطف خدا هفته دیگر عازم زیارت عتبات هستم. خواستم از شما توصیه ایی برای بهره مندی بهتر در این زیارت داشته باشم. با توجه به اینکه در ماه رجب هم هستیم استاد چه توصیه ایی دارید برای اینکه این سفرم بی بهره نباشه و از این فرصت عزیز و عالی بهترین استفاده را بکنم؟ ان شالله نائب الزیاره هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ای در سایت هست با این آدرس http://lobolmizan.ir/leaflet/1304/%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B2%D8%A7%D8%A6%D8%B1-%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA

إن‌شاءاللّه می‌تواند کمک‌کار باشد. التماس دعا. موفق باشید

21936

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: روزتون مبارک. در بحث معرفت شناسی، محی الدین قائل به خطا پذیر بودن عقل و بی اعتمادی به عقل است و می گوید از عقل تقلید نکن از خدا تقلید و تاویل حرفش را به خودش بسپار تا زمانی که علم الهی و معرفتش در تو تجلی کند. این نظر چطور رد می شود اتحاد عقل و شهود را می توان تایید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» شده است مبنی بر آن‌که عقل، چون حقایق را در حدّ مفهوم نازل می‌کند برای سلوک کافی نیست. موفق باشید

21694

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: دو تا سوال دارم ۱. آیا انسان مومن بعد از قیامت هم تکامل دارد؟ یعنی انسان به مقام ثابتی میرسه یا هر آنی در حال تکامل خواهد بود؟ ۲. ما عالمی به نام بهشت و جهنم نداریم بلکه همه ظهور وجود خود افراد است. اینکه بهشت درجه و طبقه بندی داره منظور اختلاف در مرتبه مومنین است که به صورت طبقات بهشت و اختلاف در مرتبه کافرینه که به صورت هفت طبقه جهنم ظهور میکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ با مطالعه‌ی کتاب «معاد» و شرح صوتی آن جواب این سوال را خواهید یافت. 2ـ آری بهشت و جهنم مربوط به انسان‌ها است ولی در عالمی خاص که ظرفیت ظهور افکار و اعمال انسان‌ها را دارد. موفق باشید

20755

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
درود محضر استاد طاهرزاده: مساله ای برایم پدید آمده و آن این است که از کجا بدانیم انسانهایی که می بینیم واقعا انسانند چون همانطور که مستحضر هستید موجودات دیگر چون اجنه و ملائکه نیز می توانند به صورت انسان درآیند کما اینکه جبرئیل به صورت دحیه کلبی مشاهده می شد یا حضرت مریم تصور کرد که با بشری روبرو شده و قطعا در آن حالت یقین داشت که انسانی روبروی اوست یا شیطان در یکی از جنگ های صدر اسلام به صورت بشر درآمد و نیز در موارد متعدد دیگر در تمامی این موارد افرادی که ملائکه یا اجنه را می دیدند یقین داشتند با انسان روبرو هستند ولی اینطور نبود و ما نیز ممکن است در موارد مشابه آنها قرار بگیریم پس یا باید ملاکی برای تمایز قائل شد یا در تمامی موارد که انسانهایی را مشاهده می کنیم این امکان است که بشرنما باشند نه بشر حتی مساله بالاتر از این حرفهاست و معصومین نیز ازین شبهه خلاصی ندارند کما اینکه حضرت لوط یقین داشت آن افراد بشرند ولی نبودند حتی حضرت ابراهیم برای ملائکه گوساله ای بریان می کند و قطعا در آن حال یقین داشت آنها بشرند می بینید این شبهه گریبان معصومین نیز گرفته چه رسد به ما. جزاکم الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه مشکلی برای ما خواهد بود. ما به حکم وظیفه و مطابق ظاهر عمل می‌کنیم، حال اگر معلوم شد آن‌ها انسان نیستند، تکلیف ما متفاوت می‌شود. به همین جهت به ما فرموده‌اند مطابق ظاهر عمل کنید. موفق باشید

20519

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی: جایی مطلبی خواندم در مورد اپانیشادها، برداشتم این شد که منظور از اتمن همان نفس انسانی یا روح است و منظور از برهمن حقیقت هستی است یا خدا. از طرفی آتمن با سیر و سلوک باطنی و طی منازل به برهمن و حقیقت هستی می رسد و می یابد برهمن همان حقیقت خودش است و آتمن و برهمن دارای یک حقیقت می باشند و برداشتم این بود که محور سلوک اپانیشادها همان معرفت نفس است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بنده در مطالعه‌ی مختصری که از اوپانیشادها داشتم بیشتر نظرم به وَجهِ توحیدی آن سرودها بوده و حیرتی که برایم پیش آمد. ولی فکر می‌کنم قضیه همین‌طور است که شما می‌گویید. موفق باشید

20503
متن پرسش
بسمه تعابی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: به استناد روایتی که در پاسخ سوال قبلی آوردید می خواستم بدانم بین مقام رسالت و نبوت چه تفاوتی است آیا منظور همان پیامبر تبلیغی و تشریعی است و یا تفاوت دیگری بین رسالت و نبوت وجود دارد؟ {امام صادق (ع) مى‏ فرمايند: خداوند پيش از آن‏كه ابراهيم را به نبوت برگزيند، به بندگى خويش برگزيد، و پيش از آن‏كه او را به رسالت برگزيند، به نبوت برگزيد، و پيش از آن‏كه او را به عنوان خليلِ خود برگزيند، به رسالت برگزيد، و پيش از آن‏كه مقام امامت را به او عطا كند، او را به عنوان خليل خويش برگزيد، و پس از آن‏كه آن مقامات براى او حاصل گرديد، فرمود: «انّي جاعِلُك لِلنّاس اماماً»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نبوت، پیامبر خدا از حضرت حق خبر می‌گیرند، ولی مأمور به ابلاغ آن نیستند. ولی وقتی نبی و رسول بودند، مأمور ابلاغ آن خبرها نیز می‌باشند. به عنوان نمونه برای حضرت زکریا داریم: «نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحين‏». ولی در مورد حضرت موسی «علیه‌السلام» داریم: «كانَ رَسُولاً نَبِيًّا». موفق باشید

20478
متن پرسش
با سلام: سردار سلیمانی در سخنرانی اخیرشان از شنودی صحبت کردند که رزمنده داعشی با فرمانده بر سر اینکه چرا نوبت عملیات انتحاری او را به یکی دیگر داده است مشاجره می نموده است حال با توجه به این صحبت مشخص می شود که داعش نسبت به حقانیت خویش یقین دارد و سوال پیش می آید که تفاوت آنها با شهدای ما مثل حججی در چیست چون بعید می دانم شهید حججی مستدلا حقانیت تشیع و انقلاب را یافته است پس چون او در فضایی شیعی زیست آن فضا را بسط داد و داعش نیز به همین سان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خردمندانِ هر تاریخ کسانی‌اند که متوجه‌ی ظرفیت زمانه‌ی خود می‌باشند، ظرفیتی که در زمانی دیگر غایب می‌شود[1] و تفاوت «شهادت» با «انتحار» در همین جا است. در انتحار، احساساتی کور و بی‌آینده در میان است ولی در شهادت، خردمندی خاصی در راستایِ فهم ظرفیت تاریخی به میان آمده است و به همین جهت شهادت، تاریخ‌ساز است. زیرا شهید، خردمندترین انسان روزگار خود می‌باشد و بیش از همه به مسائل روزگار خود فکر کرده است.

از آن‌جایی که آینده‌نگری آموختنی نیست تا کسی با درس و مدرسه به‌دست آورد و آن با چشم و گوش بازِ کسانی که محرم راز زمانه‌اند حاصل می‌شود، می‌توان شهدا را که متوجه راز زمانه‌ی خود شده‌اند، بصیرترین انسان‌های تاریخ دانست از آن جهت که زمان و مقضیات زمانه‌ی خود را می‌شناختند و می‌دانستند چه می‌توانیم بکنیم و چه نمی‌توانیم انجام دهیم، بصیرتی که در داعشی‌ها نبود و نیست. موفق باشید 


[1]- این همان غفلتی است که امثال توابین بعد از نهضت کربلا داشتند که دیگر آن ظرفیت که شهدا کربلا متوجه آن بودند برای آن‌ها غایب شد و عملا به اسم شهادت، دست به خودکشی زدند.

20246
متن پرسش
سلام علیکم: (با عنایت به اینکه می فرمایند نظر استقلالی نسبت به غیر نداشتن) سوالی که هست اینه که اگر ظالمی به بنده ظلم کند معنی آن این است که ابتدائاً خداوند متعال به ایشان گفته برو و فلانی را بیآزار و آن شخص مامور خدا بوده یا اینکه خود ظالم ابتدائاً تصمیم به ظلم می گیرد ولی چون این ظلم به نفع شخص مومن است خداوند اذن می دهد به این معنا که مانع ایجاد نمی کند کدامیک صحیح است؟ اصولاً استقلال نداشتن غیر خدا (انسان یا موجودات دیگر مثل حیوانات درنده) در چه مرحله ای است 1. تصمیم 2. عملی نمودن 3. نتیجه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمونه‌ی این موضوع را در حمله‌ی صدام حسین به ایران دیدید که خداوند اختیار را از صدام نگرفت، ولی او گمان می‌کرد با اختیار خود هرکاری می‌تواند بکند و حضرت امام روح‌اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با نظر به این‌که حاکمیت از آنِ خدا است و صدام در این نظام مستقل نیست وظیفه‌ی الهی‌شان را انجام دادند و نتیجه‌ی آن‌چنان عالی به تاریخِ بشر رسید. در همه‌ی امور قضیه از همین قرار است. موفق باشید

نمایش چاپی