بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20023
متن پرسش
سلام: آیا می شود عوالم برزخی را در همین دنیا طی کرد؟ به چه طریقی؟ به دست چه کسی؟ از طریق امام می شود؟ بعد از سلوک کامل شدنی است؟ عارفی به این طریق تا بحال بوده است؟ یعنی اینها بعد از مرگ وضعیتشان با بقیه متفاوت است؟ تشکر از راهنماییتان استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رعایت دستورات شریعت الهی، انسان می‌تواند بسیاری از مراحل برزخ و قیامت را طی کند. در این مورد خوب است به کتاب «معاد» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

20020
متن پرسش
سلام استاد،شخصی هستم میخواستم به حوزه علمیه روم درسم،علمم،وظاهرم مناسب است ولی مصاحبه رد شدم هر چه هم دعا و توسل و گریه کردم چیزی حاصل نشد.چرا؟چرا امام زمان عج نمیخواد که من طلبه شوم؟مگر نه توسل گره های عظیم را باز میکند مگر نه "یا زهرا"قفل قطور را میشکند پس چرا این مشکل حل نمیشود؟دلم را استاد آرام کن که این مشکل مرا گریان کرده.متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها باید راضی به قضای الهی بود، شاید مصلحت جنابعالی در جای دیگر و چیز دیگری باشد. موفق باشید

20019
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز می خواستم نظر شما را در مورد مقتدی صدر و حرکات اخیر او بدانم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستای پروژه‌ی آل سعود جهت شکاف بین تشیع، مقتدی صدر گرفتارِ بازی‌گریِ آن پروژه شد. موفق باشید

20018
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد: ببخشید استاد می شود جوابتان رو به سوال شماره ۲۰۰۰۷ واضح تر عرض بفرمایید چونکه سوال خیلی از دوستان است خداوند شما و این دوستمان رو مورد لطف و رحمت بیشتر قرار دهد. آیا مشکلی نیست جوابتان رو توی گروه ها و کانال ها قرار بدیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظورتان چیست؟! بنده سعی کردم در جواب آن سؤال یک نکته‌ی اساسی را مطرح کنم که در دلِ آن و همراه با بصیرتی که برای مخاطب پیش می‌آید، آینده‌ی انقلاب را به عنوان تقدیرِ توحیدیِ زمانه در نظر بگیرد. عرایضی در این مورد در جلسه‌ی اخیر شرح کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی» شد. به آن معنا که حتی حضرت امام جریان فروریختن 14 کنگره‌ی طاق کسری را به فروریختن کنگره‌ی شاهنشاهی در قرن 14 ربط دادند. حال معلوم است که برای عبور از فرهنگ شاهنشاهی ما با موانعی روبه‌رو خواهیم شد، ولی از این به بعد این انسان‌ها هستند که اندازه‌ی خود را در این تقدیرِ تاریخی معلوم می‌کنند وگرنه خداوند اراده‌ی خود را چه ما بخواهیم و چه نخواهیم محقق خواهد کرد به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (54)/مائده) که ای مؤمنین! هرکدام از شما به دینی که به صحنه آمده است پشت کنید، خداوند به زودی قومی را به جای شما می‌آورد که آن‌ها خدا را دوست دارند و خدا نیز آن‌ها. آن‌ها در مقابل مؤمنین، فروتن و در مقابل کفار، در عزّت و تقابل‌اند، در راه خدا مجاهده می‌کنند و از سرزنش سرزنش‌کنندگانِ فرهنگ جاهلیت نگران نیستند، خداوند است که به هرکس خواست عزّت می‌بخشد نه فرهنگ‌های جاهلیتِ حاکم، و خدا در حضوری وسیع و عالمانه در صحنه است. موفق باشید چه اشکال دارد که در معرض دیدِ مشترکین کانال‌های دیگر قرار گیرد؟ 

20017
متن پرسش
بسمه تعالی: یکی از حوزویان با استناد به آیه «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت» و آیات بعدی؛ بویژه دقت در کلمه (کیف) که اشاره به علل اربعه دارد، عنوان داشته اند که دانستن علوم جدیده: زیست شناسی، فیزیک، شیمی، ریاضی و ..... واجب عینی است. مانند حج که برای مستطیع در طول عمرش یکبار واجب عینی است. نظر جنابعالی در این باره چه می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آیه‌ی مذکور به‌راحتی نمی‌توان برداشت کرد زیرا بحث تبیین نبوت در میان است و می‌خواهد بفرماید آیا منکرانِ نبوت بر کیفیت خلقتِ شتر و سیری که دارد، نمی‌نگرند که چگونه نظام الهی به نور ربوبیت ربّ آن را می‌پروراند تا متوجه شود در راستای همین سنت، خداوند به نور ربوبیت خود پیامبر می‌فرستد تا انسانِ مختار را در سیر کمالی خود قرار دهد. موفق باشید  

20016
متن پرسش
سلام استاد: اینکه حرکت جوهری لبس بعد از لبس است برخلاف حرکت عرضی که خلع و لبس است رو یه مقداری روشن‌تر شرح می فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون در حرکت جوهری این جوهر است که شدت می‌یابد، پس خلعی واقع نمی‌شود، بلکه لبسِ بعد از لبس در میان است. موفق باشید

20015
متن پرسش
سلام استاد: دو تا نکته در مورد حرکت جوهری عرض می کنم که اگه اشتباهه تصحیح بفرمایید: ۱. ما دو تا فیض به نام بقا و کمال نداریم، یک فیضه که به اعتبار عالم ماده دو تا نام میگیره چون بقای عالم ماده عین حرکت اونه. ۲. حرکت جوهری بدون ظهور امکان نداره، یعنی حتما در قالب یک عرض باید ظهور کنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نکته‌ی بسیار خوبی است این نکته که می‌فرمایید 2- این یک امر طبیعی است که در عالم ماده که حرکت هست، ماده به صورتش ماده است و در این رابطه حتماً تغییر در میان خواهد بود. موفق باشید

20014
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: چه کنیم از دست خدای شکل و صورت دار آزاد شویم؟ مباحث معرفتی را طبق فرمایش حضرتعالی دنبال می کنم. ۲. چطور می توان به جایی رسید که در همان عالم کشف صحت کشف را بسنجیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر معرفت نفس این مشکل حلّ می‌شود و خود انسان متوجه‌ی حقّانیت و نورایت کشف خود می‌گردد. کتاب «مقالات» از آیت اللّه شجاعی در این مورد کارساز است. موفق باشید

20013
متن پرسش
سلام: من صحبت هاى گروهى روانشناس مثل آقاى فرهنگ، هلاكويي را گوش مي دهم. صحبت هايشان گاهى اوقات در ظاهر بعضا گاهى مواقع با تفكر و تعاليم اسلام نمى خواند، نظر شما در خصوص صحبت هاى ايشان در زمينه روانشناسى و زندگى و ... چيست؟ تا چه حد دنبال كردن ايشان را مفيد مي دانيد؟ صحبت هايشان را كه گوش مى كنم خوب است اما بويى از معرفت و معنويت نمى بينم هر وقت صحبت هاى ايشان را گوش مى كنم ديدم به اسلام و دين و مذهب ضعيف مى شود. انگار فقط براى دنياى مادى خوب است، تو رو خدا كمك كنيد شايد من دركم ضعيف است.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان سخنان مذکور نیستم ولی عنایت داشته باشید روان را باید طوری تربیت کرد که جلال و شکوه الهی در منظرش قرار گیرد و تربیت و درمان حقیقی روان از این طریق ممکن است. موفق باشید

20011
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: نمی دونم این سوال به دستتون میرسه یا نه، یا اینکه اصلا جواب میدید یا نه، آری شک تمام وجود مرا فرا گرفته حتی نسبت به اینکه سوال من جواب داده میشه یا نه! استاد من دچار شکی شدم که نمی دانم چه کنم؛ من اوایل بسیار انقلابی مطیع ولی فقیه و...بودم و سخت مخالف کسانی که این نظریه ها را قبول ندارند یا برایشان کم اهمیت بوده امثال: خاتمی در سیاست و سروش به عنوان نظریه پرداز! ولی اکنون نسبت به آن دورانم شک دارم و بیشتر متمایل به امثال سروش، اصلاح طلبان و غیره شده ام. بعد از ماجراهای پیش آمده از احمدی نژاد گرفته که زمانی نور چشم رهبری و اکنون جریان انحرافی است تا شکست پی در پی جبهه انقلاب و اصولگرا در انتخابات و عدم مقبولیت مردم نسبت به خشونت و تندروی (به تعبییر جامعه) که از انقلاب تاکنون دیگر آن شعارها نیست و اعتدال و اسلام رحمانی بیشتر نمایان شده و جایش را به اسلام خشن که امثال آقای مصباح یزدی قرائت می کرد داده است! استاد چکار کنم من فکر می کنم ولی فقیه دیکتاتور است و اصل تمام کارها به ایشان وابسته و دموکراسی و آزادی بیان بسیار در کشور ما بیمار است. ولی قبلا اینطور نبوده ام و بسیار با افکار امروزم ۱۸۰درجه فرق می کرده ام. اکنون به نظر شما این عیب از کجاست چه کنم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ما در تاریخ 200 ساله‌ی خود، گرفتار نگاه غرب به همه‌چیزمان هستیم و به جهت سیطره‌ی چنین نگاهی نمی‌توانیم جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی را که تقدیری است برای حضور خدا در مناسبات بشر و عبور از سکولاریته، درست درک کنیم. در حالی‌که بر اساس تقدیر الهی باید به خدا رجوع کرد و جایگاه ولیّ فقیه در این‌جا معنا دارد که چرا همه‌ی کارها باید به نحوی به ایشان ختم شود از آن جهت که ولیّ فقیه کارشناس کشف حکم خدا است و این با دیکتاتوری که همه‌ی کارها به نفس امّاره‌ی او ختم می‌شود، متفاوت است. خوب است که به کتاب «انقلاب اسلامی، برون‌رفت از عالَم غربی» رجوع فرمایید. خوب است که سری هم به جواب سؤال شماره‌ی 20018 بزنید. موفق باشید

20009
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: 1. چه شروحی بر توحید صدوق را مناسب می دانید؟ 2. چه شروحی را بر کشف المراد مصلحت می دانید؟ 3. برای نزول قرآن ذوالقدر سالک باید تا عالم عقول بالا برود درست است جناب استاد؟ 3. آیات محکم علاوه بر نقش تبیین رابطه وجودی با آیات متشابه هم دارند؟ 4. اگر آیات مشابه و مثانیند پس تدبر در یک آیه منجر به فهم اجمالی سایر آیات می شود. 5. در خارج فرد کلی مادی به نام تری نداریم ماهیت و وجود اتحاد دارند و کثرت و تعین عین ذات وجود مادی است درست متوجه شده ام؟ 6. در مورد عین ثابته اول انتخاب کفر و ایمان می کنیم بعد سایر انتخابها مثل همسر، دوست، فرزند، شهر و روستا و فقر و ثروت تابع و معلول این انتخابند. کفر گاهی در لباس فقر و گاهی ثروت، گاهی گمنامی و گاهی شهرت و گاهی همسر گاهی رحم زناکار ظهور می کند درست است؟ عین ثابته جزئی چه تعین هایی را دارد اگر کفر و ایمان و رحم و خانواده ... را بعدا انتخاب می کند؟ لطفا منبع هم معرفی بفرمایید. سپاس بسیار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- نمی‌دانم 3- از آن‌جایی که قرآن از عالم عقلِ منفصل نازل شده، هر اندازه انسان با تزکیه‌ی نفس به آن عالَم نزدیک شود، در فهمِ بواطنِ قرآن موفق‌تر خواهد بود. کتاب شریف «مصباح‌الهدایه» حضرت امام در این رابطه نکات خوبی نسبت به مراتبِ نبوات دارد 4- همین‌طور است 5- آن‌چه در خارج هست «وجود» است در جلواتِ عین ثابته‌ی مخلوقات و تعیّن به جهت عین ثابته‌ی مخلوقات است 6- حرف خوبی است 7- عین ثابته‌ی مخلوق، همان شخصیتِ مخلوق است از آن جهت که آن شخصیت را برای خود تعریف کرده است و از این جهت و پیرو آن هر انتخابی را انجام می‌دهد. موفق باشید

20007
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد آیت الله ناصری حفظه الله در یک سخنرانی در قبل از انتخابات می فرمایند اگر در آینده سر و صدایی، چیزی شنیدید فقط گوش به حرف رهبری بدهید من خودم یک چیزهایی احساس کردم از چند تا از بزرگان هم شنیدم اگر چیزی شد فقط گوش به حرف رهبری بدهید (نقل به مضمون) برداشت شما از این بیدار باش چیست؟ و با توجه به صحبتهای رهبری که اشاره ای به جریان بنی صدر کردند و شناختی که از دولت لیبرال فعلی و از طرفی فشارها و تحریمهای جدید آمریکا و انفعال دولتمردان ما و تورمی که اقتصاددانها برای سالهای آتی پیش بینی کردند و نشانه هایش از هم اکنون شروع شده امکان زیادی وجود دارد که این دولت به آخر نرسد و حوادثی به وقوع بپوندد؟ با تشکر و التماس دعا. لطفا جواب را در سایت بگذارید به ایملیم ارسال نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبری عزیز به نور مهدی «صلوات‌اللّه‌علیه» به‌خوبی متوجه‌اند که انقلاب اسلامی، تقدیرِ حتمیِ این تاریخ است و باید به بهترین شکل از این نوع تنگناها عبور کند و خالص شود، بلکه آرزوی بصیرتی را برای مردم دارند که بتوانند از این نوع نگاه‌ها و گرایش‌ها عبور کنند. مثل این‌که مردم باید به جای کشتن سرمایه‌داران، از «میلِ به ثروت» عبور کنند تا سرمایه‌دارانِ متجاوز به حقوق مردم تحقیر شوند. موفق باشید

20006
متن پرسش
با سلام: اگر بپذیریم که معلولیت کودک یا تولد به صورت زنا انتخاب عین ثابت فرد باشد حال سوال پیش می آید که چرا چنین انتخاب بدی داشته؟ و ثانیا آیا این انتخاب را با علم به جوانب آن انجام داده؟ و همچنین بر طبق «کل یعمل علی شاکلته» در دنیا اعمالمان باعث انتخاب هایمان می شوند. مثلا اگر گناه کنیم سنخیت وجودیمان به شر متمایل شده و انتخاب های بد می کنیم. حال سوال این است که انتخاب عین ثابت با چه عقبه ای از شخصیت صورت گرفته؟ اگر عقبه ی شخصیت همه را یکسان و بدون عمل خیر یا شر در نظر بگیریم باید همه انتخاب های عین ثابته ی خوب ولو متفاوتی داشته باشند اما چرا شاهد چنین انتخاب هایی نظیر زنا زادگی ... غیره هستیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرض آخری که می‌فرمایید نمی‌تواند درست باشد. زیرا آن اولین انتخاب بد را به کجا نسبت دهیم؟ می‌ماند که به هرحال متوجه باشیم انسان در ذات خود انتخاب‌گر است و ریشه‌ی انتخاب او در تعریفی است که از خود کرده است. آن معلول هم به هرحال بین خلق‌نشدن و آن‌گونه خلق‌شدن چنین انتخابی را داشته است. سری هم به جواب سؤال شماره‌ی 19997 بزنید. موفق باشید

20005
متن پرسش
با سلام: کتاب «فرزندم این چنین باید بود» شما رو مطالعه کردم اما هر چه به روی خود فشار می اوروم می بینم که نمیشه گناه نکرد یعنی خیلی مشکل هست که از زیر بار گناه در رفت. حاج آقا اولا برامون دعا کنید ثانیا راه کار بدید تا از شر گناه خلاصی پیدا کنیم. ممنون یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره شیطان بی‌کار نیست. ما را گرفتار گناه می‌کند تا ما از رحمت پروردگار و توبه به درگاهِ حضرت محبوب مأیوس شویم. وظیفه‌ی ما است که در هیچ حالی از توبه و امید به رحمت پروردگار مأیوس نگردیم تا پوزه‌ی شیطان به خاک مالیده شود. موفق باشید

20004
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان! این خیال واقعاچه قوه ای است؟! استاد آیا حضرت امام خمینی (ره) که از نوجوانی و جوانی سیر و سلوک خود را آغاز کرده! واقعا سال با این خیالات دست و پنج نرم کرده؟ استاد بنده خیالات بسیار پوچ و باطلی به سراغ من می آید، که بعضاً وقتی ریشه یابی می کنم متوجه میشم که ناشی از یک رذیله اخلاقی است! ولی الحمدالله خدا آگاهم کرده که نباید این رذیله را داشته باشم، و به لطف الهی بسیار منزجر هستم از این رذیله اما واقعا خیالات بدجوری اذیتم می کند، حتی حتی حتی در زیارت امام معصوم (ع) که هم اکنون هستم!! استاد بی زحمت به سئوال های این حقیر پاسخ دهید. 1. آیا حضرت امام (ره) هم در دوران جوانی خود چنین خیالاتی به سراغ ایشان می آمده؟ میخوام بدونم آیا هجوم این خیالات پوچ و زشت برای همه ی طالبان و سالکان یکسان هست؟ 2. استاد این که حضرتعالی از فیوضات زیارت امام معصوم (ع) سخن می رانید، به ویژه در سلوک الی ا.... پس چرا الان خیالات این اجازه را نمی دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آیت اللّه حسن‌زاده «حفظه‌اللّه» می‌فرمودند خطورات که در خیال وارد می‌شود، تا آخر برای انسان هست ولی می‌توان با تجربه‌ای که انسان به‌دست می‌آورد، از آن‌ها به‌خوبی عبور کرد به همان معنایی که آیت اللّه بهجت «رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند: آمدنِ آن خطورات، در اختیار شما نیست، ولی عبور از آن‌ها و اعتنانکردن به آن‌ها در اختیار شماست 2- با زیارت ائمه «علیهم‌السلام» امتحان کنید که چه اندازه در زیر سایه‌ی آن بزرگواران کارها راحت جلو می‌رود. موفق باشید

20002
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز من تا به حال چندین کتاب زیبای شما را مطالعه کرده ام. اما متاسفانه معنی این جمله را که می فرمایید مثلا انسان قبل تولد خود انتخاب کرده که در فلان خانواده باشد، معنی این که در آن زمان خود انتخاب کرده را نمی فهمم. لطف می کنید اگر جواب بدید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که در روایات داریم ارواح، قبل از ابدان بوده‌اند و انتخاب، مربوط به روح است. به عنوان نمونه انتخاب ائمه «علیهم‌السلام» را در این روایت ملاحظه کنید: «انَّ اللهَ تَبارك وَ تَعالي خَلَقَ‏ الْارْواحَ‏ قَبْلَ الْاجْسادِ بِالْفَيْ عامٍ، فَجَعَلَ اعْلاها وَ اشْرَفَها ارْواحَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الائِمَةِ بَعْدَهُمْ (ع) فَعَرَضَها عَلَي‏السَّمواتِ وَ الْارْضِ وَ الْجِبالِ، فَغَشِيَها نُورُهُمْ ...»[1] خداوند تبارك و تعالى، ارواح را دو هزار سال قبل از اجسام خلق نمود، و بالاترين و شريف‏ ترين آن‏ها را ارواح محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين و ائمه‏ ى بعد از آن‏ها قرار داد، سپس آن‏ها را بر آسمان‏ها و زمين و كوه‏ها عرضه داشت و نور ايشان همه‏ ى سماوات و ارض را فراگرفت. چنانچه ملاحظه مى ‏فرماييد، اين روايت شريف اوّلًا؛ ما را متوجّه‏ ى رتبه‏ ى وجودى ارواح مى ‏كند كه نسبت به اجسام تقدّم وجودى دارند و اين‏كه تقدّمِ خلقت روح‏ ها، تقدّم زمانى نيست بلكه تقدّم رتبه ‏اى است. ثانياً؛ مى‏ فرمايند: ارواح، دو هزار سال قبل از اجسام آفريده شدند، شايد عدد دو هزار سال حاكى از زيادى مرتبه‏ ى روح‏ها نسبت بر بدن‏ ها باشد. ثالثاً؛ مى‏ فرمايد: در بين روح‏ ها كه بلند مرتبه ‏تر از جسم‏ ها هستند، تازه ارواح چهارده معصوم (ع) از همه‏ ى آن‏ها برتر و بالاترند. رابعاً؛ آنچه از همه مهم‏تر است قسمت آخر روايت است كه مى‏ فرمايد: خداوند ارواح شريف چهارده معصوم (ع) را بر آسمان‏ها و زمين و كوه‏ها عرضه كرد، پس نور آن‏ها همه‏ ى آسمان‏ها و زمين و كوه‏ ها را فراگرفت، كه از احاطه‏ ى تكوينى آن انوار مقدس بر كلّ موجودات خبر مى‏ دهد و اين همان ولايت كلّيه‏ ى آن‏هاست كه اگر انبياء و اولياء (ع) مجهز به آن نباشند، هيچ معجزه و كرامت و تصرفى از طرف آن ذوات مقدس صورت نخواهد گرفت و هنر انسان‏ها اين است كه ولايت تكوينى الهى اولياء معصوم (ع) را با انتخاب خود، در جان خود جارى كنند تا تكوين و تشريع در آن‏ها هماهنگ شود و بتوانند به عنوان موجوداتى مختار، آن ولايت تكوينى را بر شخصيت خود جارى سازند. موفق باشید


[1] - بحارالانوار»، ج 26، ص 320

20001
متن پرسش
سلام استاد عزیز: (یادداشت شما در مورد حرکت جوهری) خداوند عین وجود است و از عین وجود تنها وجود صادر می شود. وجود دارای شدت و ضعف هست و هر مرتبه خاصیت و صفت خاص خود را دارد. یکی از مراتب وجود عالم ماده هست که در ذات و وجود خود عین حرکت است و از خدا فقط وجود عالم ماده صادر می شود از این جهت لازم می آید که خدا عین وجود است. و همین طور که خدا وجود آب را می دهد و آن وجود در آن شرایط عین تری است و خدا به آب تری نداده تا نتیجه بگیریم که خودش باید عین تری باشد. چند سوال دارم: 1. اینکه وجود دارای شدت و ضعف هست چه طور باید فکر کنم که به ذهنم نیاد که این ضعف آیا به خدا بر نمی گردد. اشکال من چیه که این به ذهنم میاد؟ 2. اینکه خدا به آب وجود می دهد و وجود در آن شرایط عین تری است و خدا به آب تری نداده. سوالم اینه که منظور از شرایط چیه؟ ربطش با خدا چیه آیا ربطی داره؟ آیا تری هیچ ربطی با خدا نداره؟ اینکه وجود در عالم ماده ظهورات مختلفی داره اگه این ظهورات وجود خارجی دارن که دارن (و وهم نیست) چه جوری میتونیم بگیم که این عالم ماده خدا نیست. اگه میگین اینا ظهورات وجوده و غیر از وجوده خب من چه جوری این ظهورات رو تو ذهنم از خدا جدا کنم و ظهورات رو هیچ چی ببینم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی در «برهان صدیقین» ثابت می‌شود خدا عینِ وجود است، دیگر جایی نمی‌ماند که برای حضرت حق شدت و ضعف قائل باشیم. 2- وقتی متوجه شدیم که وجود دارای مراتب است پس خاصیت‌ها را که حاکی از محدودیت‌ها است، به مراتب وجود نسبت می‌دهیم، ولی کمالات را که مربوط به وجود است، به خدا ارتباط خواهد داشت. موفق باشید

20000
متن پرسش
سلام استاد: طلبه ای هستم که با برخی رفقای دانشجو و دبیرستانی، مدت 10 ماه است، که مباحث معرفت نفس را از طریق کتب «جوان و انتخاب بزرگ»، «ده نکته از معرفت نفس» و شرح صوتی آن ، «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین»، را مباحثه کردیم. اکنون قصد داریم مباحث خود را با محوریت کتاب از برهان تا عرفان ادامه دهیم. خود کتاب، با بیان برهان صدیقین آغاز شده، اما شرح صوتی شما، از حرکت جوهری، بحث را شروع می کند. لذا، حیران شده ایم که ابتدا مبحث برهان صدیقین را، آغاز کنیم، یا حرکت جوهری را؟! خوشحال می شویم اگر با راهنمایی ها و رهنمودهایتان، ما را کمک کنید. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً باید «برهان صدیقین» را قبل از «حرکت جوهری» مطالعه فرمایید. موفق باشید

19999
متن پرسش
سلام: آیا با 4 ساعت در روز خوابیدن، مشکلی برای بدن به وجود می آید؟ چون در کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا، فهمیدم که روزه خواب انسان را کم می کند و همچنین در یکی از سخنرانی هایتان گفتید که 6 ساعت خواب ضرری ندارد و همچنین بزرگان، بسیار کم می خوابیدند. می خواستم بدانم باید به صورت تدریجی خواب انسان کم شود یا در ابتدا می توان به همین مقدار اکتفا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی فرموده بودند بین یک‌سوم تا یک‌چهارم، خواب در 24 ساعت طبیعی است و سلوک را مختل نمی‌کند. ظاهراً خواب کم‌تر از 6 ساعت به‌خصوص اگر زیادتر از معمول این کار انجام گیرد، قوه‌ی واهمه را قدرت می‌دهد و خیالات بر انسان غلبه می‌کند. موفق باشید

19997
متن پرسش
سلام: پرسش و پاسخ های موجود در سایت را خوانده ام و جزوه جبر و اختیار را نیز خوانده ام و این رو هم بگم که نه با جبر کامل موافقم نه با اختیار مطلق انسان. واقعا این موضوع برایم مبهم است. در رابطه با جبر و اختیار روایت الشقی شقی فی بطن امه 3 تا سوال دارم: 1. منظور این است که اگر کسی مادرش شقی و بدکار باشد، خدا علم دارد که او نیز شقی و بدکار می شود؟ در این صورت یعنی می توانسته خوب باشد ولی راه هدایت را انتخاب نکرده؟ با توجه به این، یعنی خداوند در مسیرهای 2 راهی، نخواسته که او بخواهد که راه راست را انتخاب کند. که یعنی از لحاظ لغوی، اختیار داشته ولی در باطن ماجرا میشه گفت یه جورایی خدا نخواسته که در اون 2 راهی به راه راست برود یا خدا می توانسته با الهام و تاثیر در قلب او، مسیر راست و درست را به دل او بیندازد ولی نینداخته؟ 2. در مورد پسر نوح چه طور؟ مگر مادر پسر نوح (همسر نوح) شقی و بدکار بوده که پسرش هم شقی باشد؟ 3. در سخنرانی هایتان گفته اید که «لا موثر فی الوجود الا الله».این عبارت و تمامی روایات دیگر اختیار انسان را نفی نمی کند بلکه انسان اختیار دارد ولی الهامی که خدا در قلب او می کند و چیزی که به اصطلاح به دلش می اندازد، نتیجه عمل او را مشخص می کند. مثل این می ماند که شخصی به من بگوید خورشید بزرگ تر از زمین است و اگر این عبارت را بر زبان بیاوری، 10 میلیون تومان به تو می دهم. پس در این جا من اختیار دارم که جمله ی خورشید بزرگ تر از زمین است را بگویم و محال است که نگویم چون 10 میلیون تومان را از دست می دهم. ولی در اصل شخصی که به من این جمله را گفته نیز موثر اصلی است و یه جورایی چون واضحه که من از این کار سود می برم، پس در لغت اختیار دارم ولی همه چی تعیین شده است. و برای همین مثال اگر کسی نداند که اگر جمله خورشید بزرگ تر از زمین است را بگوید به او 10 میلیون تومان می دهند، پس در نتیجه در دانستن این که اگر جمله خورشید بزرگ تر از زمین است را بگوید به او 10 میلیون تومان می دهند اختیار نداشته و در مورد خدا هم همین است که به بعضی ها بعضی چیزها را الهام می کند و اسباب هدایت آن ها را مهیا می کند و می خواهد که آن ها بخواهند هدایت شوند پس در نتیجه وقتی می خواهند هدایت شوند و اراده ی هدایت می کنند، با اختیار خود هدایت می شوند و همچنین می توان این را گفت که نمی خواهد که بعضی ها بخواهند هدایت شوند چون اگر که بخواهد که بعضی ها بخواهند هدایت شوند، قطعا هدایت می شوند پس چون خدا نمی خواهد که بعضی ها بخواهند هدایت شوند، این با عدل خدا سازگار است؟ آیا این طور است که برای بعضی اسباب هدایت را فراهم می کند ولی آنها با خواستن خودشان، هدایت را نمی پذیرند؟ که در این صورت باز هم خدا نخواسته که آن ها بخواهند که هدایت را بپذیرند، پس ما فقط بازیگرانی هستیم که اختیار داریم ولی هر چه خدا بخواهد که ما بخواهیم رخ می دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت: «السّعيد سعيد فى بطن امّه و الشّقى‏ شقى‏ فى بطن امّه» ربطی به مادرِ فرد ندارد. می‌فرماید انسان سعید یا انسان شقی از همان ابتدا، خودش آن نوع شخصیت را برای خود انتخاب کرده و به دلیل همان روح انتخاب‌گرش می‌تواند آن را ادامه بدهد یا نحوه‌ی دیگری از شخصیت، برای خود انتخاب کند. و این نوع روایات، جبری را در انتخاب انسان تعیین نمی‌کند. همچنان‌که در روایات داریم: «کلّ مولود یولد علی الفطره» یعنی در بنیادِ هرکس فطرت توحیدی‌اش همواره با اوست و اوست که باید آن بنیاد را انتخاب کند و یا به نفس امّاره‌اش جواب مثبت دهد. موفق باشید 

19995
متن پرسش
نسبت ما و تجدد به بهانه ی تحریم های ایالات متحده آمریکا نسبت مردم و تمدن غرب از وجوهی چون نسبت مصرف کننده ی مواد مخدر است و توزیع کننده ی آن. هر چند که مردم می بینند که این توزیع کننده شاید مکار باشد یا انسان درستی نباشد به عهد خود وفادار نباشد، اما در حسرت متاعی هستند که این توزیع کننده، در مشت دارد. توزیع کننده ای که ممکن است انسان را خوار و خفیف نماید و آنکه به هیچ قائده و اصولی پای بند نباشد. این مردمان روز به روز بیشتر به خود مخدر می زنند، هر چند در مراحل اول ندانند که این مخدر چه ها می کند و این ماده عامل فساد و نابودیشان است. تجدد بزرگ ترین مخدر قرن 21 که حسرت آن دویست سالی است که کشور های توسعه نیافته را به خود دعوت می کند و در صورت عدم چاره جویی برای آن حال روز مردمان روز به روز نابسامان تر خواهد شد. حال زمانی این نابسامانی بیشتر می شود که مدام بدون فکر به دوای درد بیماری، این مردم را سرزنش نماییم و از آن طرف به فکر ریشه ای تر حل کردن این مسئله نباشیم و بدتر از آن تمام فکر و ذکرمان این باشد که تمام توجهمان را به برخورد های سلبی و سطحی محدود نماییم و به جای آنکه فکری به حال خود آگاه کردن خود و فرد نسبت به این بیماری نماییم مدام راهکار های خود را به بستن دست و پای این شخص و حریص تر کردن وی محدود نماییم. و یا از آن طرف چون به اصطلاح اصلاح طلبان در این فضا بدمیم و او برای تشویق هر چه بیشتر استفاده از این مخدر تشویق نماییم. نگاه افراد به ظاهر سالم هم به این جامعه همچون نگاه به یک مجرم است در حالی که این مردمان بیماران جهان متجدد و یا در حاشیه ی تجدد هستند. حال سوالی که برای بنده پیش آمده است این است که با نقض برجام و برجام ها مردم ما به خود مخدر بزرگ تری می زنند و یا آنکه با نگاه به تاریخ جور دیگری رفتار می نمایند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که بنا به گفته‌ی جنابعالی داستان ما، داستان معتادی است که به زندگی غربی معتاد شده و به راحتی نمی‌تواند از این اعتیاد دست بردارد؛ بحثی نیست. بحث از آن جا شروع می‌شود که آیا در بستر تحریم‌ها می‌توان به بهانه‌ی همین تحریم‌ها از این اعتیاد کم کرد؟ آیا به انسانی که به آن اعتیاد گرفتار است می‌توان تذکر داد که راه نجات از این اعتیاد در این تاریخ فراهم شده است؟ به همان معنایی که حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمودند اگر آمریکا یک کارِ مفید کرد، همین تحریم و قطع رابطه با ما بود.

به نظر می‌رسد دولتمردانِ امروزین ما از این نکته غفلت کرده‌اند که راه نجات، ادامه‌ی تزریقِ مواد مخدر نیست، بلکه کم‌کردنِ آرام‌آرام آن است به همان شکلی که آمریکا با تحریم‌هایش برای ما پیش آورده. ولی چون آمریکا دستِ این دولتمردان را خوانده است، تصور می‌کند با تحریم بیشتر آن‌ها را بیشتر تسلیم خود نماید. در حالی‌که اگر دولتی انقلابی در میان بود، آمریکا به یک‌دهم این تحریم‌ها هم دست نمی‌زد. امید است مردم با روحیه‌ی انقلابی خود دیر یا زود نظام استکباری صهیونیستی را مأیوس کنند. موفق باشید 

19993
متن پرسش
سلام استاد: اگر جوانی به مرتبه‌ای از ظلمت! برسه که فرق بین معصیت و عدم معصیت رو حس نکنه، چه باید بکنه؟ خدا خیرتون بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است در ابتدا چنین باشد که می‌فرمایید. ولی با رعایت دستورات شرع الهی آرام‌آرام فطرت انسان بیدار می‌شود و می‌یابد که اطاعت خداوند غذای جان اوست. موفق باشید

19990
متن پرسش
عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما استاد بزرگوار: در پاسخ به سوالات در مورد چند همسری فرموده بودید معتقدید با تک همسری، روح انسان بهتر می تواند به وحدت برسد. نظرتان را در مورد این سخن امام رضوان الله علیه بفرمایید: امام خمینی (قدّس سرّه) : يكى از مشايخ عظام ما [آیت الله شاه آبادی] دام ظلّه، می ‏فرمود كه در تعدد زوجات، كه انسان گمان می ‏كند ورود در دنيا و توجه به آن است، وقتى كه انسان به آن مبتلا شد، می ‏يابد كه اين يكى از «شاهكارهاى بزرگى» است كه انسان را در عين ورود در دنيا از دنيا خارج می ‏كند و از آن منصرف می ‏نمايد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته وقتی به حکم وظیفه‌ی الهی و برای رعایت زنان بی‌سرپرست و در راستای رعایت یتیمان این کار انجام بگیرد، موضوع فرق می‌کند شاید هم به مزاح آن جمله را گفته‌اند که در آن صورت دیگر انسان از دنیا سیر می‌شود زیرا آن دو خانم دست به یکی می‌کنند و دَمار از روزگارِ طرف در می‌آورند. موفق باشید

19987
متن پرسش
سلام علیکم: رسیدن زمزمه رضا رضا از خراسان همه دلهای مردم ایران را تبریک می گویم. استاد عزیزم در جلسه روز شنبه مورخه 7 مرداد در مورد تمدن و مولفه های آن و تمدن غرب نکته دقیقی فرمودید که در تمدن غرب تکنیک و فرهنگ و عقاید در یک جهت قرار دارد و با توجه به آیات سوره نسا آیات 61 تا 71 بیان کردید و در ضمن فرمودید این تمدن غرب است که به بحران رسیده است و این فکر که ما را فقط کتاب خدا بس است و مشکلات خود را با فکر خود حل می کنیم هم به صراحت آیات و هم در عمل که نا کارامد هست حالا در این میان اگر به آیه 59 عمل کنید و با توجه تام به آیه 64 و 65 که اطاعت محض از رسول داشته باشید خوب حالا بفرمایید که ما در میان دو نه و یا راهی که تبین نشده یا بفرمایید امثال حقیر هنوز برایشان جا نیفتاده است روبرو هستیم. استاد عزیز آیا ما امروز در جهانی زندگی می کنیم که تکنیک آن را از جهان غرب می گیریم و عقایدمان که به حمد الهی از دین است. فرهنگ مان که هیچ ربطی به دینداری ما ندارد. خوب می فرمایید آیا از همین تکنیک می خواهیم برای تمدن سازی استفاده نماییم؟ سرور عزیزم در کتاب گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی می فرمایید: «آن، ابزارهاي زندگي را انتخاب کرد. ابزارها هرچه ساده‌تر باشد انسان کم‌تر مشغول آن خواهد شد، و راحت‌تر به هدف خود دست مي‌يابد. مسلّم ما معتقديم حذف تکنولوژي يک نوع تحجّر است ولي اسير تکنولوژي شدن را نيز توقف مي‌دانيم. و تأکيد مي‌کنيم نظر به جديدترين تکنولوژي، بدون تعريف مشخص از هدف، يک نوع غرب‌زدگي به همراه مي‌آورد و زمينه‌ي حضور زندگي غربي در همه مناسبات زندگي خواهد شد. زيرا وقتي تکنيکي را بدون هدف خاص پذيرفتيم عملاً آن تکنيک هدف فرهنگي خاص خود را بر زندگي ما تحميل مي‌کند و در همان راستا روابط و مناسبات ما را شکل مي‌دهد، و از اين طريق غرب همچنان در قدرت خود مي‌ماند، چون نمي‌دانيم با چه هدفي بايد تکنولوژي غربي را گزينش کنيم. در نتيجه بايد اذعان کرد قدرت غرب در ضعف فرهنگي ما است نه در قدرت تکنيکي آن» خوب این از تکنیک که باید یا گزینش خوب داشته باشیم و پادزهر داشته باشیم که زهر آن را بگیرد و همچنین فرهنگ ما که به فرمایش خود شما ما اگر خوب دقت کنیم در فرهنگ غربی زندگی می کنیم. استاد عزیز امروز امثال جناب عالی به صحنه آمده اید برای تبین فرهنگ انقلاب اسلامی تا نشان دهید این انقلاب همان راه سوم است. اما سوال بنده این است که آیا هر تمدنی می تواند با این چنین تبین های یا فقط در بستر همین نوع تفکری می تواند ادعای یک تمدن جهانی داشته باشد. استاد عزیزم ببخشید زبانم الکن است از شرح سوال اما می خواستم ببینم شما معتقد هستید ما هنوز در طلیعه این راه هستیم و آینده متد این تمدن شرح و تبین می شود یا اینها از نظر شما تبین شده است ولی اجرا نشده بطور کامل اجرا نشده است. بنده مشکل فکریم اینست که ما هنوز صاحب تکنیک خاص متناسب با فرهنگ حقیقی انقلاب اسلامی نیستیم (البته شاید همین نوع تفکر هم در همان فرهنگ غربی که به ما القاء شده است ریشه دارد.) در پایان مثل همیشه متانت و صبر شما سپاسگزارم. دعا گوی شما هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به نکات خوبی اشاره فرموده‌اید به‌خصوص که روشن می‌شود جمعِ بین اطاعت از ولیّ الهیِ دورانِ ما و نوعِ ارتباط با تکنیک چگونه باید باشد. در این‌که ما در ابتدایِ راهی هستیم که باید با اطاعت از ولیّ الهی که خداوند قلب او را محل هدایت ما قرار داده است، راهِ خود را بیابیم حرفی نیست. عمده آن است که بدانیم در بستر رجوع به ولیّ الهی، نسبت ما با عالَم و آدم و از جمله با تکنیک و حتی با نظام اداری با ایده‌های خاصی همراه می‌شود که آن موجب به سر و سامان‌آمدنِ جامعه می‌گردد و ما متأسفانه هنوز با این رویکرد به ولیّ امرمان نظر نمی‌کنیم و قصد بنده در بحث آیات 59 به بعد سوره‌ی نساء برای تذکر به این امر است. موفق باشید 

19986
متن پرسش
سلام و درود بر استاد گرامی و همۀ پویندگان راه حق. چندی پیش یک نفر که می‌دانستم با وجود اینکه اهل مطالعه است اطلاع چندانی از قزآن و معارف بلند آن ندارد متنی را در گروه خانوادگی به اشتراک گذاشته بود. در آن متن یک نفر که از لحن و ادبیات نوشته‌اش معلوم بود نه تنها اسلام و قرآن را به درستی نمی‎شناسد بلکه چندان هم اهل مطالعه و درک مفاهیم عمیق نیست، ادعاهایی نابجا در مورد قرآن و آیات و موضوعات تکراری آن نوشته بود. در جواب متن ردّی بر نظریۀ نسبیت اینشتین (ره) نوشته و در گروه به اشتراک گذاشتم یعنی اینکه: تویی که از نوشته‌هایت معلوم است نه از اسلام چیزی می‌دانی و نه از قرآن، با چه جرأت و جسارتی وارد عرصۀ سیمرغ می‌شوی؟ البته پر واضح است که این، نمی‌تواند جوابی قانع کننده باشد. گر چه در مورد اشاره شده تا حدی مؤثر واقع شد. شما بهتر می‌دانید که این روزها فضای مجازی فرصتی بی نظیر برای شبهه افکنان به وجود آورده که با این دست شبهات که با افکار سطحی تودۀ مردم و به تعبیر دینی عوام الناس هم سازگار است، به هدف شوم خود که همانا دور کردن مسلمانان از تعالیم روحبخش این مکتب آسمانی است، برسند. متأسفانه در این روزگاز قحط حوصله همان گونه که در مورد غذای جسممان به fast food عادت کرده‌ایم، حوصلۀ وقت گذاشتن روی مطالب عمیق را نداریم و برای روحمان هم دنبال fast food هستیم. به هر حال به نظر می‌رسد لازم است به مصداق روایت: «کلم الناس علی قدر عقولهم» به این شبهات جوابی در حد فهم عموم داد وگرنه به فرمایش آیت الله بهجت (ره): «ما اگر از انبیا و اوصیا دور شدیم گرگ های داخل و خارج خوردند ما را» البته لازم به توضیح نیست که من به موضوع اینگونه نگاه نمی‌کنم. با شرکت در جلسات تفسیر و خواندن ترجمۀ تفسیر المیزان و تفسیر ادبی و عرفانی خواجه عبدالله (ره) و خلاصه تفسیر نمونه و... در حد فهم ناقص خود آن قدری از معارف بلند قرآن بهره برده‌ام که چنین ادعاهای بی پایه و اساسی را نپذیرم ولی مدتی است دنبال یک کار تحقیقی در این مورد می‌گردم تا به جواب این دو سؤال برسم. سؤال اول: «قرآن که در مواردی این همه خلاصه گویی کرده، چرا بعضی از موضوعات به خصوص سرگذشت حضرت موسی (ع) و اقوام نوح (ع)، هود (ع)، صالح (ع)، و... را چندین و چند بار تکرار کرده؟ آیا هر بار تکرار برای منظوری جدید بوده؟» البته بعضی از تکرارها از جمله 31 بار تکرار یک آیه در سورۀ الرحمن قابل فهم است ولی در مورد بقیۀ موضوعات زیاد روشن نیستم. و سؤال دوم: «آیا کاری پژوهشی روی این موضوع انجام شده که ربط منطقی آیات و سوره‌های قرآن چگونه است و آیا می‌توان با مرتب کردن قرآن بر اساس تاریخ نزول متنی یک دست از آن به دست آورد؟» در مورد پست الکترونیک لازم به ذکر است به دلیل الزامی بودن وارد شدم و گرنه بیش از یک سال است که وارد پست نشده‌ام و احیاناً تاکنون قطع شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با دقت در مواردی که به ظاهر تکراری است متوجه می‌شویم که حضرت حق از یک رخداد تاریخی مثل ظهور حضرت موسی«علیه‌السلام» در تاریخ در هر سوره‌ای با زاویه‌‌ی خاصی که باید با ما در میان بگذارد؛ سخن می‌گوید. زیرا قصه نیست، رخداد تاریخی است و رخداد تاریخی زوایای مختلفی دارد 2- علامه‌ طباطبایی در تفسیر شریف المیزان نشان می‌دهند که چگونه آیات به طرز معجزه‌آسایی به هم ربط دارند و علامه جوادی نیز در تفسیر تسنیم همین موضوع را متذکر می‌شوند 3- در رابطه با موضوع تاریخ نزول آیات، خوب است به جزوه‌ی «قرآن هرگز تحریف نشده است» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی