بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20479
متن پرسش
سلام محضر استاد طاهرزاده بزرگ ذبح کننده سوالات من دریافتم که تنها راه نجات از اهریمن شروری که دکارت مطرح می کند (یا به طور کلی نجات از خطا و اشتباه و جهل مرکب) پناه بردن به شکاکیت تسلسلیست بدین معنا که شک دارم و در شک داشتن خویش شک دارم و درین شک دوم شک دارم همین طور این شک ادمه می یابد و البته این تسلسل محال نیست به دو دلیل 1 وجدانا این تسلسل را در وجود خویش می یابم 2 اعداد هم تسلسل دارند و تسلسل محال نیست. پس وقتی ما هیچ گزاره ای را تایید نکنیم قطعا هیچ فریبی نیز در کار نخواهد بود این نکته مورد تایید حضرتعالی می باشد؟ خواهشا مستدل پاسخ دهید. به نظرم خیلی از سوالات را ذبح می کنید. چرا دست و پای استاد در مقام پاسخ گویی لرزان است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گاهی به نظر می‌آید باید به خواستگاهِ سؤال عزیزان توجه کرد و جواب داد و نه به ظاهرِ سؤالات. مثل آن‌که در قرآن هست که طرف می‌پرسد چه چیزی انفاق کنیم؟ ولی خداوند مسئله را می‌برد در جایگاه اصلی سؤال، و آن این‌که به چه کسانی باید انفاق کرد. ملاحظه کنید: «يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ» (215/بقره) بنابراین اگر به قول شما سؤالات را ذبح می‌کنیم، ذبح شرعی انجام می‌گیرد 2- در مورد شکی که به میان می‌اورید، بحث در محل‌بودن و محل‌نبودنِ شک در میان نیست، بحث در این که دکارت می‌رسد به این‌که در شک‌بودن، کسی دارد شک می‌کند که در شک‌بودنِ خود، شک ندارد و از این طریق بحث را تا یقینِ به وجود انسانی که شک می‌کند، جلو می‌برد با همان جمله‌ی مشهورِ «من شک می‌کنم، پس هستم». موفق باشید

20478
متن پرسش
با سلام: سردار سلیمانی در سخنرانی اخیرشان از شنودی صحبت کردند که رزمنده داعشی با فرمانده بر سر اینکه چرا نوبت عملیات انتحاری او را به یکی دیگر داده است مشاجره می نموده است حال با توجه به این صحبت مشخص می شود که داعش نسبت به حقانیت خویش یقین دارد و سوال پیش می آید که تفاوت آنها با شهدای ما مثل حججی در چیست چون بعید می دانم شهید حججی مستدلا حقانیت تشیع و انقلاب را یافته است پس چون او در فضایی شیعی زیست آن فضا را بسط داد و داعش نیز به همین سان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خردمندانِ هر تاریخ کسانی‌اند که متوجه‌ی ظرفیت زمانه‌ی خود می‌باشند، ظرفیتی که در زمانی دیگر غایب می‌شود[1] و تفاوت «شهادت» با «انتحار» در همین جا است. در انتحار، احساساتی کور و بی‌آینده در میان است ولی در شهادت، خردمندی خاصی در راستایِ فهم ظرفیت تاریخی به میان آمده است و به همین جهت شهادت، تاریخ‌ساز است. زیرا شهید، خردمندترین انسان روزگار خود می‌باشد و بیش از همه به مسائل روزگار خود فکر کرده است.

از آن‌جایی که آینده‌نگری آموختنی نیست تا کسی با درس و مدرسه به‌دست آورد و آن با چشم و گوش بازِ کسانی که محرم راز زمانه‌اند حاصل می‌شود، می‌توان شهدا را که متوجه راز زمانه‌ی خود شده‌اند، بصیرترین انسان‌های تاریخ دانست از آن جهت که زمان و مقضیات زمانه‌ی خود را می‌شناختند و می‌دانستند چه می‌توانیم بکنیم و چه نمی‌توانیم انجام دهیم، بصیرتی که در داعشی‌ها نبود و نیست. موفق باشید 


[1]- این همان غفلتی است که امثال توابین بعد از نهضت کربلا داشتند که دیگر آن ظرفیت که شهدا کربلا متوجه آن بودند برای آن‌ها غایب شد و عملا به اسم شهادت، دست به خودکشی زدند.

20477
متن پرسش
با سلام: 1. استاد با توجه به اینکه ما باید به هر چیز با توجه به نسبتش با هدف نهایی انسان بنگریم، جوان ها با چه نگاهی به خدمت سربازی بنگرند تا اون رو اتلاف وقت ندونند؟ 2. من خودم شاید با این انگیزه دارم میرم خدمت که در آینده از شغل های استخدامی محروم نشوم. اما آیا به نظر شما این ناتوان دیدن خدا در دادن شغلی به بنده اش که استخدامی نباشد نیست؟ 3. استاد اصلا اینکه در کشور ما خدمت سربازی کاری اجباری و با حداقل حقوق و مزایا برای سرباز است را کار درستی می دانید؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انسان‌ها تعهداتی نسبت به جامعه‌ی خود دارند و سربازی در جایگاه اصلی خود، رعایتِ آن تعهدی است که ما نسبت به کشورمان باید داشته باشیم، می‌ماند که در دل این کار تجربیات مخصوص به خودش برای ما پیش می‌آید و عموماً تفاوت روشنی بین کسانی که به سربازی رفته‌اند با بقیه پیش می‌آید. و به این دلیل به نظر بنده نباید سربازی اختیاری باشد. موفق باشید

20476
متن پرسش
سلام و درود بی پایان: بنده پرسشی را با کد ۲۰۴۶۰ ارسال کردم٬ اما پاسخی دریافت نکردم متاسفانه. بی صبرانه منتظر پاسخ جنابعالی هستم. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً جواب‌ها به ایمیل جنابعالی نمی‌رسد. موفق باشید

20475
متن پرسش
با سلام: در ادامه سوال 20471 بنده بیشتر احساس کردم جوابی که دادید جنبه ظاهری و استدلالی برای شهادت بود. ولی از نظر جنبه باطنی و روح شهادت خون شهید چطور در تاریخ اثر می گذارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نحوه‌ای از سلوک، انسان متوجه‌ی حضور تاریخی اراده‌ی الهی می‌شود و مبتنی بر آن عمل می‌کند. وقتی رعایت دستورات الهی را داشته باشد. موفق باشید

20474
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارم: خدا قوت. 1. در مورد تفسیر سوره حمد حضرت امام: تجلی ذات بر ذات را اگر می شود یک جمله موجز که وقتتان را نگیرد در توضیحش بفرمایید. احساس می کنم مشکل پیدا کردم، احساس می کنم این قسمت را نفهمیدم. (تجلی ذات بر ذات ، در مقابل تجلی ذات بر موجودات) 2. چند سال قبل حقیر خواب بودم، و برای نماز صبح بیدار شدم و وضو گرفتم و نمازم را خواندم، و خوابیدم، بعد دوستان طلبه مرا بیدار کردند که برای نماز صبح بیدار بشوم، من هم گفتم خواندم، صبح متوجه شدم که نماز خواندنی در کار نبوده، و خواب بوده اینها که دیدم. ولی بسیار واقعی بود. سوال اینجاست که این چه حالت از نفس است؟! التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  تجلی ذات بر ذات مبتنی است بر علم خدا بر خودش و این‌که خود را در خود و یا در اسماء به تماشا بنشیند و از این جهت همیشه آن‌چه در میان است تجلی ذات بر ذات است حتی آن‌جایی که مخلوقات را خلق می‌کند. به همین معنا جناب حافظ رازگشایی می‌کند و می‌فرماید: «نظری کرد که بیند به جهان صورت خویش / خیمه در آب و گل مزرعه آدم زد». 2- این نحوه‌ای از تجرد است و روبه‌روشدن با تجرد نفس، ارزشش آن است که انسان تجرد نفس خود را بهتر حس می‌کند. موفق باشید

20472
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: سه تاسئوال از محضر حضرتعالی دارم: 1. با توجه به اینکه اسماء عرشی «سبحان الله» و «الحمد لله» و «لا اله الاّ الله» و «الله اکبر» از اسماء عرشی الهی است، و از طرفی هم می گوییم امام معصوم علیه السلام جامع همه ی اسماء الهی است، پس باید بگوییم که امام معصوم علیه السلام سبحان هم هست الحمدلله هم هست لااله الاّا... هم هست اکبر هم هست چون، پذیرفتیم که امام جامع اسماء الهی است و این چهار اسم هم اسم اعظم خداست. اینکه بگوییم امام (ع) مثل خداوند رحیم است با عقل درک می شود اما باید چگونه درک کنیم که امام لااله الاّا...است؟ اساسا این برداشت صحیح است یا خیر؟ 2. با توجه به ظهور همه جانبه ی امام معصوم (ع) در تمام عوالم هستی، چگونه است که وقتی ما به مضجع شریف امامان می رویم، ظهور امام (ع) بیشتر حس می شود؟ و به قول حضرتعالی قلب ما منور می گردد؟ 3. دلیل استغفار امامان معصوم علیه سلام چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! امام مظهر یگانگی خداوند است و نور اوست که ما را متوجه‌ی حضرت احد می‌کند 2- بعضی از مظاهر شدت بیشتری دارند مثل صورت که بهتر از کف پا حالات روحی انسان را نشان می‌دهد 3- استغفارِ ائمه، جهت دفع است تا گناه، به سراغ آن‌ها نیاید و استغفار ما جهت رفع است تا خداوند گناهی که مرتکب شده‌ایم را رفع کند. موفق باشید

20471
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: چگونه خون شهید موجب ساخته شدن تمدن و نظام اسلامی می شود و پایه های آن را مستحکم می کند؟ حضور تاریخی، مشخص نمودن نسبت ما با انقلاب و عمل به موقع قبول ولی این حضور تاریخی که شهید آن را متوجه است دقیقا چطور موجب حاکم شدن دین خدا و برگشت خدا به دنیا می شود؟ شاید نتونستم منظورم رو برسونم به هر حال متشکرم از پاسخگویی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه شد خداوند چه راهی را در مقابل او گشوده است، در تحقق آن می‌کوشد و معلوم است که با موانعی روبه‌رو می‌شود. لذا هم موشک می‌سازد و هم در سوریه برای دفعِ موانع حاضر می‌شود و این‌ها دست به دست هم می‌دهند و انقلاب اسلامی را به‌عنوان تمدنی غیر از تمدن غرب به میان می‌آورند. موفق باشید

20470
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار و عزیزم: لطفا نظر مبارکتان را در خصوص تحلیل زیر و تحلیلتان از این ماجرا را بیان فرمایید: با تشکر 1. «پیروزی بدون جنگ»؛ این عنوان کتابی است که توسط «ریچارد نیکسون»، رئیس‌جمهور اسبق ایالات متحده نوشته شده و در آن اشاره‌ای به راهبردهای واشنگتن در خارج از کشور دارد. 2. در این کتاب، یک جمله کلیدی وجود دارد: «همیشه دشمنتان را سر دوراهی‌ای قرار دهید که هرکدام را انتخاب کند، شکست بخورد.» 3. دشمنان مجانی بودن پول آب و برق از کلام امام را می گویند ولی برای چه کسی را نمی گویند؟ از خودمان بپرسیم چرا به این طریق دشمن پا فشاری بر روی این حرف امام آن هم به این شکل هر از چند گاهی می کند؟ 4. بچه های انقلابی هم یا از سر جهل و یا آگاهیه از باب اصلاح مابین الناس، صورت مسئله را پاک می کنند. با این نگاه که امام دروغ نگفته و چنین حرفی را نزده و این حرف را گردن آقای امیر عباس انتظام و دولت آقای بازرگان می گذارند. این در حالی است که امام حقیقتا این حرف را زده ولی با قید و شرط یعنی برای قشر کم در آمد نه برای همه. (جلد ششم صحیفه امام خمینی (ره) 5. با این وضع ما کلام امام را به طریقی که غرب مطرح کرده چه انکار کنیم و چه تصدیق کنیم، غرب به نتیجه خود وارد شده به این شکل که: اگر بگوییم امام گفته است. غرب به خواسته اش رسیده ۱. با این همه کلیپ و متن و برنامه های که ساخته در زمین دشمن بازی کرده ایم ۲. مجانی بودن برای همه اقشار جامعه امکان پذیر نیست و وعده ای فاقد پشتوانه علمی و کارشناسی و بدور از واقعیت است. ۳. با این کار امام را فریب دهنده تلقی می کنند. ۴. و به نتایج دیگر آنها که با چنین وعده هایی انقلاب را پیش برده اند دامن زده ایم. 5. اما اگر بگوییم امام نگفته است، با این کار هم به نتیجه خود رسیده است. ۱. چرا که اصل کلام امام که کمک به قشر کم در آمد از طریق ارگان ها است نادیده گرفته شده ۲. دشمن هر روز بیشتر و بیشتر از این حربه برای فشار به انقلابیون و قشر کم در آمد استفاده می کند. ۳. جوانان انقلابی کمک به قشر مستضعف از طریق ارگانهای دولتی که سیستمی غربی دارند را از یاد برده و اصلا درصدد اصلاح ارگانها با دید توحیدی و کمک به قشر مستضعف از این طریق نشده و غرب حکم رانی خود را ادامه می دهد. ۴. مسئولین و دولت مردان آینده و کنونی ناخواسته هر روز از این طریق به خاطر غربی بودن سیستم ارگانها به مردم اجهاف کرده و انقلابیون در مقابل سکوت می کنند. چون حرف امام را منکر شده اند پس باید سکوت کنند. تحلیل دیگر اینکه دشمن هم دامن به نقل قول امام و وعده پوشالی آن می زند و هم تحلیل ها و کلیپ هایی که امام این حرف را نزده. 6. اما راه حل بازی نکردن در میدان دشمن این است که: مردم را از تمامی کلام امام آگاه شوند و عین آنچه را گفته متوجه شوند با تمامی قیدها و آن اینکه این مجانی بودن برای کم در آمدها است نه برای همه مردم. با این کار امام نیز از تحریف حفظ می شود. و اینکه دولت جمهوری اسلامی درصدد این امر بوده و با پرداخت یارانه تا حدودی در اجرای این امر کوشیده است ولیکن موفق نبوده چون مردم شاهدنند که افرادی که از خدایشان است که انقلابیون منکر این حرف امام شوند از آب گل آلود ماهی خود را گرفته و با شیبی ملایم بر روی قبوضشان کم کم همین پول یارانه را هم به عناوین مختلف گرفته و باز فقرا و کم در آمد ها در زیر این فشار به سر می برند. اینم تحلیل یکی دیگه از دوستان است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکات خوبی است. در ضمن عنایت داشته باشید هر اندازه دشمن را بهتر معرفی کنیم، این نوع حرف‌هایش بیشتر بی‌ارزش جلوه می‌کند. و هر اندازه بتوانیم اهداف الهیِ انسان‌ها را به انسان‌ها متذکر شویم، بهتر دشمن را می‌شناسند. موفق باشید

20467
متن پرسش
با سلام مگر نه اینکه موهبت اختیار از حضرت احدیت است؟ پس هر کار خیری از ما سر زند در واقع از او سر زده است؟ چون فعل خیر با اختیار افاضه شده از جانب او سر زده. پس بهشت هم برای اوست. آیا این نظر درست است؟ یعنی او خود به خودش پاداش (بهشت) می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اختیار عبارت است از انجام فعل و ترک فعل، و هرکدام را شما ترجیح دهید آن، فعلِ شما می‌شود هرچند انسان در مختاربودن مجبور است ولی نه در انجام فعل. بد نیست سری به جزوه‌ی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

20466
متن پرسش
با سلام و ارادت: اینکه فرمودید سلوک عبادی دارای شدت و ضعف است، این همان خوف و رجا است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شدت و ضعف سلوک به جهت تفاوت تجلیات انوار الهی است و بدین نحو می‌توان گفت هرگاه آن تجلیات، گشوده‌تر باشد و اسماء جمالی در صحنه باشد رجاء غلبه دارد. موفق باشید

20464
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: فکر نمی کنم، بتوان از کنار این سخنان دکتر سروش به سادگی گذشت که می گوید: «مقال مرثیه‌ای است برای جامعه‌ای که انقلاب خود را برای عدل و آزادی و بنام حسین و علی آغاز کرد و سپس کارش به اسلام فقاهتی رسید که جز زجر و زندان و تندخویی و ترشرویی در آن نبود و اسلام فقیهانه جا را بر اسلام عارفانه و حکیمانه تنگ کرد و اینک سرانجامی شوم‌تر یافته است و اسلام مداحانه تومار فقیهان را هم در نوردیده و مداحان بدل به هادیان و متفکران قوم شده‌اند. ….به تازگی فرمان رهبر جمهوری اسلامی گفته «مداحان» به تقویت بنیه فکری جوانان بپردازند و دشمن را در جنگ روانی شکست دهند و نگذارند که «باور به اسلام و باور به کار امدی نظام اسلامی» را از مردم بستانند. مّداحان شعبان جعفری صفت (نه ذاکران محترم و مخلص مصائب اهل بیت رسول) که هیچگاه در جامعه دینی و در چشم مومنان حرمتی و منزلتی نداشتند، و در میانشان نانجیبان و فرومایگان کم نبودند و در نادانی و ناپاکی انگشت نما بودند و داستان‌های کژ رفتاری‌های اخلاقیشان بر سر زبان‌ها بود و در هیچ حال و هیچ جا هیچ کس حتی مسائل شرعی ساده را از آنان نمی‌پرسید، نمی‌دانم بخت مداحان باز شده یا بخت از ملت ما برگشته است که این هیچکسان، کسی شده‌اند و دستگیری جوانان را بدست گرفته‌اند. هرچه هست «خواب گربه موش را گستاخ کرد». وای بر روحانیت خاموش. وای بر دانشگاه خاموش. وای بر فرهنگستان خاموش. بطّالانی چون ازغدی و پناهیان و انصاریان و رشاد و… بس نبودند که حالا طبّالانی چون ارضی و کریمی و حدادیان و… هم از راه رسیده‌اند تا به توصیه رهبری قدر ببینند و بر صدر بنشینند و دین و هنر و فرهنگ را به سخره بگیرند و به ارشاد خلایق بپردازند و جواب شبهات غربیان را بدهند و غبار ناباوری را از جان جوانان بیفشانند!» استاد عزیز با این که سروش در سخنان خود بی‌انصافی‌های فراوانی کرده است که بنده به خود اجازه نمی‌دهم آن‌ها را بیان کنم و همین اندازه هم که سخنان او را بیان کردم، از خود شرمنده‌ام، ولی وقتی در غیاب تفکر، از گوش سپردن به سخن یکدیگر عاجزیم و به جای تفکر، معارضه می کنیم و با چماق جدل و طبع جاهلانه و ذوق بی هنری، چهره ی زشت خود را با نام عزیز اسلام تزئین می کنیم، باید بدانیم که تکریم اندیشه در پشت پرده، به کارهای ما خواهد خندید. دکتر سروش در رابطه با پیامبر می گوید: این همان تجربه‌ای است که شاعران و عارفان دارند؛ هر چند پیامبر این را در سطح بالاتری تجربه می‌کنند. پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می‌کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است. این الهام از «نَفس پیامبر» می‌آید و نفس هر فردی الهی است. اما پیامبر با سایر اشخاص فرق دارد، از آن رو که او از الهی بودن این نفس آگاه شده است. او این وضع بالقوه را به فعلیت رسانده است. نفس او با خدا یکی شده است. این اتحاد معنوی با خدا به معنای خدا شدن پیامبر نیست و این اتحادی است که محدود به «قد و قامت خود پیامبر» است. این اتحاد به اندازه بشریت است، نه به اندازه خدا. ... پیامبر، باز هم مانند یک شاعر، این الهام را به زبانی که خود می‌داند، و به سبکی که خود به آن اشراف دارد، و با تصاویر و دانشی که خود در اختیار دارد، منتقل می‌کند. استاد عزیز! راستی خود شما، تاکنون چقدر به نسبت شعر و وحی پرداخته اید؛ فارغ از نظر هر اندیشمند دیگر؟ دکتر سروش می گوید: شیعیان به هیچ وجه نبایدخود را فرقه ای از فرقه های اسلامی بدانند و گمان کنند در برابر دیگران قرار دارند ما همه پیروان پیامبر هستیم و همه ما محمدی هستیم و اگر هم علوی هستیم بخاطر آنست که امتداد محمد را در علی می بینیم. استاد عزیز! کاش می توانستیم بفهمیم که دیگری هم "می تواند" "درست" بگوید. می گوید: «از ديد من برندگان اين عالم، عارفان بودند آقاى خمينى عرفان را وارد سياست كرد. من آن را نمي پسندم» به چند جمله ی نخست آقای سروش دقت کنید، آیا ما از همین جا، نقدهای اساسی و موثر در سیاست را از دست نداده ایم؟ چقدر مست می شوم وقتی با گوش سپردن به یک سخن، پیش داوری هایم نفی می شوند و دیگر می شوم. در تفکر مساله اصلا پذیرفتن و نپذیرفتن یک سخن نیست، مساله، گوش سپردن و نفی خود است که من فکر می کنم در مواجه با آقای سروش، این حتی از جانب آقای داوری هم اتفاق نیافتاد؛ حتی در دوره ی متاخر فکری ایشان. باید به شیوه مواجهه ی اندیشمندانمان با یکدیگر بیشتر بیاندیشیم. دکتر عبدالكريم سروش می گوید: «ديانت را چرا بهانه خشونت کرده ايد؟ گفته ايد «اسلام تازيانه هم دارد» ولی آيا فقط تازيانه دارد؟ ... نه صدائی از مدارا در آن هست نه سيمائی از مروّت، نه نقدی نه مطالبه ای، نه سؤالی نه محاسبه ای.» استاد عزیز! به نظر شما وقتش نرسیده به این سخنان توجه شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:

عرض بنده آن است آیا روح انقلاب اسلامی که حضرت امام به صحنه آوردند این است که سروش می‌گوید؟ و یا طبیعی است که ما برای تحقق آن انقلاب با تنگناهای تاریخی و بعضاً با به حجاب‌رفتنِ آن آرمان‌ها روبه‌روییم. ولی آیا آن روحی از انقلاب اسلامی که در متن تاریخِ امروز حاضر است و باید به آن نظر کرد و آن را از خود نمود، در سخنان آقای سروش به چشم می‌خورد؟

آقای سروش چیزهایی را به رهبری انقلاب نسبت می‌دهد که فضای رهنمودهای رهبری درست برعکس آن است. حتی آن وقتی که به مداحانی خاص، مسئولیتِ متذکرشدن و راهنمائیِ جوانان را می‌دهد؛ اشاره به روح و روحیه‌ای دارد که سختْ ضدِ استکباری و معنویت‌گرا است. آیا این مداحان با صفتِ شعبان جعفری نظام شاهنشاهی قابل تطبیق‌اند که آقای سروش چنین تطبیقی را به میان آورده است؟!

می‌بینید که همه‌ی مشکل سروش و امثال سروش، به هر بهانه‌ای شخصِ رهبری انقلاب است که همچون حکیمی بصیر با رهنمودهای الهی خود می‌خواهد به روش خاصی که مخصوص فرهنگ و تاریخ این ملت است، این ملت را از تنگناهای تاریخی 200 ساله‌ی غرب‌زدگی خود عبور دهد.

ذاکران مخلص اهل‌البیت «علیهم‌السلام» که دکتر سروش مطرح می‌کند، کیانند که اگر امثال دکتر میثم مطیعی و یا جناب منصور ارضی این سالکِ وارسته‌ی درس‌آموخته از مکتبِ عارفان، مداحان حکومتی‌اند و خود فروختگان دستگاه؟!!

قضیه‌ای که ایشان در مورد پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌گویند که سبکِ فهم آن حضرت شاعرانه است و نه فیلسوفانه؛ در این حدّ نیست آن‌جایی که به صراحت ادعا می‌کند «پیامبر، گمان می‌برد که پیامبر است». در کلمات زیبا، پیچاندنِ سخن، اصلِ سخن را تغییر نمی‌دهد، عمده آن است که متوجه باشیم در دل این جملات زیبا ایشان به کجا اشاره می‌کند؟ به پیامبری که رسول خدا است؟ و یا به عارفی که به قول ایشان با خدا متحد شده است؟! در حالت دوم پای شریعت بر هوا است و هیچ تمدنی از طریق دین اسلام به صحنه نخواهد آمد.

کجای تشیع اصیل و کدام یک از علمای دین، علی «علیه‌السلام» را به جای حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نشانده‌اند؟!! جز آن است که همه‌ی علمای شیعه سعی بر تقریب مذاهب دارند؟ علی «علیه‌السلام» در نگاه سروش، یک انسان بزرگ است و نه یک امام که باید جامعه‌ای بیرون از فرهنگ جاهلیتِ دیروز و مدرنیته‌ی امروز بسازد. بحث در اخلاق فردی نیست، بحث در ایجاد جامعه‌ای است که بتواند از سیطره‌ی مستکبران آزاد باشد.

دکتر سروش می‌گوید چرا امام، عرفان را وارد سیاست کرد؟ این یعنی یک تمدن‌سازی منهای عرفان. آیا امام، عرفانی را وارد سیاست کرد که پای مرید و مرادی در میان باشد؟! و یا با حفظ حریم آزادی انسان‌ها در انتخاب سرنوشت خود، روحِ عرفانیِ فهمِ انسان متعالی را در چنین تمدنی متذکر شد.

امثال دکتر داوری در نسبت با سروش متوجه‌ی جایگاه و اشارات آن سخنان می‌شوند و نه توجه به صِرفِ معنای جملات آقای سروش.

آیا با سخنان زیبای آقای سروش، انقلاب اسلامی بازخوانی می‌شود و یا به‌کلی در زیر پا قرار می‌گیرد و ما دالایی‌لامایی می‌شویم که به بهانه‌ی دوری از خشونت، گروگان آمریکایی هستیم که بتواند از این طریق با رقیب خود یعنی کشور چین مقابله کند؟! و البته این بدان معنا نیست که بنده انتقادهای اساسی نسبت به روند امور نداشته باشم و یا معتقد باشم ما در شرایطی هستیم که انتقادهای دلسوزانه را می‌پذیریم؛ بحث بر سر آن است که مواظب باشیم جایگاه سخنان امثال آقای سروش را که اتفاقاً بنا دارد عوامل قِوامِ تحقق تمدن اسلامی را نشانه رود، نادیده نگیریم! و این است حرف اساسی بنده، وگرنه بین نقد که از نانِ شب برای ما واجب‌تر است، با تخریبی نرم و ظاهرپسند تفاوت نمی‌گذاریم. موفق باشید 

20463
متن پرسش
سلام خدا قوت: استاد طاهرزاده در کلاس شرح جامع السعادات از کدام کتاب و ترجمه کدام بزرگوار استفاده می کنند تا ما اون کتاب رو تهیه کنیم و تا متنی رو که استاد در کلاس میخونه با کتاب ما تطبیق داشته باشه. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ترجمه‌ی استاد سیدجلال‌الدین مجتبوی، انتشارات حکمت. موفق باشید  

20462
متن پرسش
سلام: امروز رییس جمهور محترم مجددا شبهه ای تاریخی را مطرح نمودند که متن آن بدین شرح است امروز اگر آمریکا تخلف کند، همه دنیا آمریکا را محکوم می‌کنند و نه ایران را و جالب اینکه عده‌ای با وجود این شرایط به ما می‌گویند که چرا اعتماد و مذاکره کردید. این عده اگر شاید در زمان پیامبر (ص) نیز بودند به پیامبر گرامی اسلام (ص) ایراد می‌گرفتند چرا که در قرآن مجید خطاب به پیامبر (ص) آمده است «تو معاهدات فراوانی با کفار بستی که هر دفعه هم آن را نقض کردند». آیا می‌شود به پیامبر (ص) ایراد گرفت که چرا با وجود نقض عهدهای متعدد باز هم نسبت به آن اقدام می‌نمودند؟ آیا امروز واقعا شرایط با مثال ایشان یکسان است؟ لطفا مرقوم فرمایید تا این شبهه حل بشود. ان شا الله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن سخنان را شنیدم فکر نمی‌کنم استناد درستی برای معاهده با استکبار باشد زیرا قرآن می‌فرماید: «كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‏ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ» (8/توبه) چگونه به اینان اعتماد می‌کنید در حالی‌که اگر بر شما غلبه کنند نه‌ رعایت شما را می‌کنند و نه رعایت تعهداتی که با شما بسته‌اند، اینان بر خلاف آن‌چه که در قلب‌شان هست سخنانی می‌گویند که شما را راضی کنند ولی در درون‌شان نیّت دیگری دارند و اکثر آن‌ها فاسق‌اند. زیرا امروز بحث استکبار و نقض عهد در میان است. آیا باید باز به آن‌ها اعتماد کرد؟ یا به نور ولایت متوجه‌ی بی‌اعتمادی به آمریکا شویم؟! ای کاش این آقایان یک کلمه می‌گفتند اشتباه کردیم به آمریکا اعتماد نمودیم و به دنبال آیه و روایتی نمی‌گشتند تا خود را تطهیر کنند! موفق باشید

20461
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی: از رابعه نقل شده شبی پیامبر را در خواب دیدم گفت رابعه مرا دوست داری؟ گفتم ای رسول خدا چه کسی است که شما را دوست ندارد ولی آنقدر محبت حق مرا فراگرفته که جایی برای دوستی غیر نمانده. آقا آیا این مطلب می تواند درست باشد؟ چون محبت پیامبر (ص) محبت غیر نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. اگر رابعه، رابعه‌ی عارفی است که ما می‌شناسیم خوب می‌داند که تنها در مظهریت اولیاء معصوم می‌توان به خدا نظر کرد و محبت خود را شعله‌ور نمود به همان معنا که در حدیث قدسی داریم: «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّاً، فَاحْبَبْتُ انْ اعْرَفَ، فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لَاُعْرَف»؛[1] من گنجى پنهان بودم، دوست داشتم تا شناخته شوم، پس خلق را خلق كردم كه شناخته شوم. یعنی خداوند با مظاهرش برای ما ظهور می‌کند و عالی‌ترین مظهر او، انسان‌های معصوم‌اند و از طریق آن‌ها راهِ محبت واقعی به خداوند گشوده می‌شود. موفق باشید  


[1] - مصباح‏الشريعه، ترجمه عبدالرزاق گيلانى، ص 108.

20458
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: یکی از فامیل در فضاي مجازي لعن بر خلفا گذاشته و بر این حدیث تكيه مي كند از امام صادق به ابابصير وسائل الشيعه جلد 27 صفحه 119 به خدا سوگند شما به هیچ کدام از آنچه اهل سنت بر آن معتقد هستند معتقد نیستید و آنان نیز بر هیچ کدام از آنچه شما بر آن معتقد هستید معتقد نیستند پس با آنان مخالفت کنید که آنان به هیچ کدام از حقایق عقیده ندارند، لطفا راهنمایی بفرمائید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال با این وصف چرا باید «لعن» به خلفا را به میان آورید؟ چرا مثل کاری که مرحوم علامه امینی در کتاب شریف «الغدیر» کردند باب انتقاد و گفتگو را نگشاییم تا به جای تفرقه در جهان اسلام و ایجاد سیطره‌ی دشمنان اسلام، نحوه‌ای از رفاقت و اصلاح امور پیش نیاید؟! موفق باشید

20457
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم استاد: استاد نماز صبحم قضا میشه هر کاری می کنم که توی وقتش نمازم رو بخونم نمیشه توصیه ی خیلی از بزرگان رو شندیدم توسل زیادی کردم. انگار نه انگار قبلا نماز شبم هم قضا نمی شد اما چند ساله نه نماز شبی نه نماز صبحی نمیدونم چیکار کنم به خدا خسته شدم بقیه نماز هامو اول وقت می خونم نماز که نه چه نمازی، جز گناه چیزی نیستن، سرا پا بی ادبی و معصیت، قضا شدن هم روش میگیره به خدا خسته شدم. استاد شما رو به حضرت حجت (عج) به ذات حضرت حق قسم میدم یه نظری یه تصرفی یه کاری کنین به دادم برس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید حضرت رب‌العالمین پا ایستاده‌اند که شما با زودخوابیدن و غذای سبک‌خوردن و سریال و فیلم‌ندیدن، واردِ حیطه‌ی بیداریِ صبح‌گاهی شوید. شما هم سعی کنید حال که پروردگار شما کوتاه نمی‌آید و شما را با این وضع بیدار نمی‌کند، کوتاه بیایید و کاری کنید که شرایط بیدارشدن صبح‌گاهان برایتان فراهم شود. موفق باشید

20455
متن پرسش
سلام علیکم: نظر شما راجع به این صحبت چیست؟ آیا منازل خواجه زیر سوال رفته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود چنین کتابی که فوق تاریخ بشریت است، زیر سؤال رود یا کهنه شود؟!! این حرف‌ها، حرف‌های کسانی است که هیچ بهره‌ای از «منازل السائرین» پیرِ هرات حضرت خواجه عبداللّه انصاری نبرده‌اند. موفق باشید

20454
متن پرسش
سلام: با تمایل به جلب نظر جنس مخالف چه باید بکنیم؟ به عنوان مثال بنده پسری هستم مجرد که در دانشگاه تدریس انجام می دهم، این تمایل در من سر کلاسی که خانمها نیز هستند، به صورت تلاش مضاعف جهت ارائه بهتر درس و یا گفتن سخنان جالب ظاهر می شود و خود می دانم که خلوصی در آن نیست، ولو گناهی مثل نگاه حرام هم مرتکب نشوم. تکلیف چیست؟ آیا ترک تدریس و یا فعالیت های مشابه لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که متوجه‌اید اگر خلوص در کار نباشد، کارها بی‌برکت و بی‌آینده است؛ به خود نهیب می‌زنید که رضایت الهی را در سخنان و رفتار خود فراموش نکنید بدون آن‌که لازم باشد تدریس را ترک کنید. این امر به مرور، نورِ خدا را در حرکات و گفتار شما رشد می‌دهد. البته اگر شرایط تدریس برای برادران برایتان فراهم است با توجه به این‌که خانم‌ها می‌دانند جنابعالی مجرد هستید، مشکل کم‌تری خواهید داشت. موفق باشید

20452
متن پرسش
خواهشمندم به این سئوال من پاسخ دهید اگر چه شاید تکراری و پیش پا افتاده باشد و در شان سئوال کننده ؛ می خواهم جواب این سئوال را از شما مستقیما بگیرم و به یادگار داشته باشم چرا که برای سئوال کننده ارزشمنداست. من اخیرا با آثار شما آشنا شده ام و علاقه مند. سئوال من این است: اگر از شما بپرسند چه جوابی می دهید؟ در زندگی باید دنبال چه باشیم؟ و از کجا شروع کنیم؟ از این که لطف می کنید و جواب می دهید ممنون هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید: «ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون» می‌خواهد بگوید هدف جنّ و انس در خلقت‌شان بندگی خدا است. یعنی انسان در بندگیِ خدا معنی حقیقی‌اش را پیدا می‌کند و در همین رابطه برای تحقق بندگی، شریعت فرستاده است تا ما با رعایت شریعت الهی بدانیم از کجا شروع بکنیم و به زندگی خود معنا دهیم. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «چه نیازی به نبی؟» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید

20450
متن پرسش
سلام و خدا قوت: خواستم بدانم مقام معظم رهبری چگونه از این آیه (نور / 54)، این استفاده را کردند که اطاعت فردی کافی نیست و اطاعت جمعی لازمه ی تحقق جامعه ی اسلامی است. متن سخن ایشان: http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=8988&nt=2&year=1388&tid=1437#7183 با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که خطابِ آیه به جمع مؤمنین است، اولین چیزی که به ذهن می‌آید همان جنبه‌ی جمعیت اهل ایمان است. زیرا بحث بر سر ایجاد جامعه‌ی اسلامی است نه به میدان‌آمدنِ افراد مؤمن. و در همین رابطه آیه‌ی مذکور می‌فرماید: «قُل أَطيعُوا اللَّهَ وَأَطيعُوا الرَّسولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّما عَلَيهِ ما حُمِّلَ وَعَلَيكُم ما حُمِّلتُم ۖ وَإِن تُطيعوهُ تَهتَدوا ۚ وَما عَلَى الرَّسولِ إِلَّا البَلاغُ المُبينُ». موفق باشید

20449
متن پرسش
1. دیدن عینیت صفات با یکدیگر مربوط به چه نوع کشفی است؟ کشف اسم الله؟ 2. عینیت ذات و صفات مربوط به کشف اسم احد است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه باید ذات را در صفت یا اسمی دید منتها ذات، در مظهریتِ آن اسم و نه ذات، در مقامِ احدیت. موفق باشید

20448
متن پرسش
1. اسم الله جزو اسماء وصف است؟ 2. کشف ذوقی ظهور چه اسمی است؟ 3. برای داشتن این کشف تا کجا باید بالا رفت؟ 4. شنیدن تسبیح ملائکه مربوط به کدام عالم و چه مرتبه ای از کشف است؟ همینطور تسبیح موجودات 5. اینکه معرفت به ذات نه در توان عقل است و نه در توان قلب بالاخره ما در این حد که ذاتی هست که جامع صفات است و نامحدود که شناخت داریم. مقصود از عدم شناخت چیست؟ شناخت بی واسطه است؟ یعنی بر خلاف اسماء که امکان شناخت بی واسطه اما نسبی را دارند امکان شناخت بی واسطه اینجا نیست. درست است جناب استاد؟ می شود توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اسم اللّه اسمی است که جامع همه‌ی اسماء است. پس در هر صورت، اسم اللّه نیز اسم است 2- «کشف ذوقی» همان کشف است که در مسیر سلوک، به نور اسم ظاهر برای سالک پیش می‌آید 3- این ربطی به ما ندارد، خدا باید ما را جلو ببرد 4- در هر مرحله از «کشف» این پیش می‌آید که وحدت بر کثرت همچنان غالب می‌شود 5- منظور، معرفت حضوری است. موفق باشید

20447
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: 1. در مورد روش استفاده از المیزان برخی اساتید قائل به موضوعی خواندن المیزانند نظر حضرتعالی در جزوه ترتیبی خواندن است چه کنیم؟ البته حقیر با نظر حضرتعالی موافقم اما استدلالاتش را نمی دانم که بتوانم دفاع کنم. 2. بخواهیم با بقیه کار کنیم موضوعی کار کنیم یا ترتیبی؟ سپاسگزار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیه» بنا به گفته‌ی آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» بسیاری نظرات و سخنان خود را در همان سوره‌های اولیه گفته‌اند و به همین جهت شما اگر بخواهید مثلاً سوره‌ی حدید را در المیزان دنبال کنید وقتی نتیجه‌ی کامل می‌گیرید که از ابتدای المیزان شروع کرده باشید و به سوره‌ی حدید برسید. موفق باشید

20446
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم و رحمه الله: جزوه رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام بخش دوم، یعنی از امام موسی ابن جعفر (ع) به بعد به جز خلاصه بخش مربوط به امام علی النقی الهادی (ع) درسایت موجود نیست! یا بنده نیافتم! اگر مقدور است آن را برای این حقیر ارسال فرمایید یا در سایت قرار دهید تا مورد استفاده همگان قرار گیرد. به امید سلامتی، سعادت و افزایش حب همه برادران خصوصا استاد محترم، به اهل بیت عصمت و طهارت. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در اختیار سایت هست تا امام هادی«علیه‌السلام» است و از امام عسکری«علیه‌السلام» هنوز چیزی به طور کامل تنظیم نشده است. نمی‌دانم شما کدام قسمت را نیاز دارید تا دقیقاً خدمتتان ارسال دارم؟ موفق باشید

نمایش چاپی