باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید با مشاوری که روح و روحیهی شما را میشناسد مشورت کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفهی غرب، با هایدگر و گادامر و حتی کانت، نحوهی دیگری از تفکر است غیر از تفکری که ما در فلسفهی اسلامی داریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست که حوزههای علمیه در حالت انفعالِ فرهنگی باشد. کار، بزرگ است و حوزه آرامآرام در حالِ به صحنهآمدنی است که مناسب این تاریخ باشد و آینده ما را رقم بزند. ان شاء الله. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر خدا کمال مطلق است، به اقتضای حکمتش عالَم و مخلوقات را هدفدار خلق میکند، ولی خودش هدف است نه آنکه خودش هم هدفی ماوراء خود داشته باشد، در آن صورت محتاج آن هدف خواهد بود. ۲. در جزوهی «معارف ۲» در قسمت «عدل الهی» عرض شده است از این راه باید وارد شد که خداوند نه ناقص است و نه ناتوان، پس مسلماً در خلقت او و در تدبیر عالَم توسط او مشکلی نیست. لذا با توجه به این امر باید تلاش کنیم علت مصائب را پیدا نماییم که یا ریشهی آن مصائب مربوط به بشر است که باید خودش در کارش تجدید نظر کند و یا حکمت خاصی از طرف پروردگار در میان است، که ما نمیدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب فکر کردهاید که بعد از فهم فلسفه و معرفت نفس، نمیتوان در این زمانه از نگاه هرمنوتیکی آنهم بر اساس قرائتِ گادامری نسبت به متون دینی غافل بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شیخالرئیس ابوعلی سینا فیلسوفی اندیشمند و متعهد و معتقد به دیانت اسلام است و نباید به جهت محذوراتی که در آن تاریخ در بستر اهل سنت داشته است، عظمت او نادیده گرفته شود. اما در مورد طب سنتی یا طب اسلامی بنده صاحبنظر نیستم تا بتوانم نظر بدهم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون خداوند میفرماید: «و نفسٍ و ما سَویها» باید بدانیم نفس در ذاتِ خود در تعادل است و لذا چون نفس است که بدن خود را در دوران جنینی میسازد، پس باید بدن در تعادل باشد مگر آنکه مانعی بیرونی، مانعِ آن تحقق شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً هم به جهت آموزههای دینی و هم به جهت آنکه سیرهی پیامبر، سعدبنمعاض مورد تذکر جهت آن رذیلهی اخلاقی قرار گرفته است 2- گاهی انسانها در عین آنکه در بستر حیات دینی خود تلاش میکنند، از یک رذیله نمیتوانند به راحتی آزاد شوند. این فرق میکند که انسانها به رذیله یا رذایلی میدان دهند تا بر انسان به طور کلی غلبه کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تکنولوژی انسانها را از جهت جسم شان به هم نزدیک میکند لذا فاصلهی صد کیلومتر را از طریق ماشینسواری به یک ساعت تبدیل میکند ولی چون این پدیده در بستر طبیعی رشد نکرده و یک نحوه مقابله با طبیعت در آن نهفته است روح انسانهای گرفتار تکنیک نمیتوانند همدیگر را درک کند و به اصطلاح قلب آنها هم از جنس ماشین میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهچیز گواه است که خداوند اراده کرده تا بشریت در تاریخی بیرون از تاریخ مدرن حاضر شوند و معلوم است همانطور که انسانها نمیتوانند از روی سایهی خود بپرند، غربزدههای ما هم نمیتوانند این را بفهمند که باید خود را برای حضور در تاریخی قدسی و معنوی که تاریخ دیگری است، آماده کنند و به همین دلیل برای حفظ خود در نظام سرمایهداری به دنبال سکه و دلار و خانههای آنچنانی هستند. ولی بخواهند یا نخواهند، راه دیگری در پیش است و او که فرمود: «من انقلابیام، من دیپلمات نیستم»؛ راه دیگری در مقابل ما گشوده است. مقالهای در این رابطه تنظیم شده که بعداً روی سایت قرار میگیرد که خدمتتان میفرستم تا در جریان آن باشید. موفق باشید
او که خواست برای حفظ انقلاب، انقلابی بماند و نه دیپلمات
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
راستی را! چرا رهبر معظم انقلاب«حفظهالله» فرمودند: «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام»؟ مسلّم نخواستند با این جمله جایگاه دیپلماسی را نفی و یا تضعیف نمایند، بلکه خواستند جایگاه مسئولیتها را مشخص نمایند و روشن کنند خودشان به عنوان رهبر انقلاب چه جایگاه و مسئولیتی به عهده دارند.در این رابطه خوب است عزیزان به موارد زیر فکر کنند:
1- مسئولان اجرایی در قوای سهگانه، هرکدام وظیفه و جایگاهی دارند که باید طبق قانون به آن وظایف بپردازند ولی وظیفهی رهبر انقلاب، حفظ هویت انقلاب اسلامی است، به عنوان حرکتی که کلّیت نظام را در مقابل خطر استحاله در فرهنگ استکباری حفظ مینماید و سعی در تربیت انسانِ تراز انقلاب اسلامی دارد، تا انسانها بهخصوص ملت ایران، هویت از دسترفتهی خود را باز یابند.
2- مسلّم است آنجایی که دولت یا مجلس و یا قوهی قضائیه از جهتگیری کلّی خود غفلت کنند، این رهبر انقلاباند که وظیفه دارند متذکر آن امر شوند، ولی رویهمرفته سعی رهبر انقلاب عدم دخالت در امور سه قوه است و آنها هستند که باید مسئول کار خود و مسئول کوتاهیهای خود باشند و هرگز نمیتوانند به بهانهی آنکه رهبر انقلاب مانع انحراف آنها از اصول انقلاب شدهاند، نتایج کوتاهیهای خود را به دوش رهبر انقلاب بیندازند.
3- بصیرت رهبر معظم انقلاب«حفظهالله» با نظر به جملهی «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام» آن است که متوجهاند آن چیزی که سرنوشت یک ملت را به صورتی متعالی به ظهور میآورد، روحیهی مجاهده و سلحشوری در مقابل جهان کفر و شرک و استکبار و جهالت است و بدین لحاظ است که حضرت حق، نهتنها به روح و روحیهی مجاهدان قسم میخورد، حتی به نَفَس، نَفَسزنانِ اسبان آنها و به جرقههایی که در اثر برخورد نعل اسبانشان به سنگها پیدا میشود، قسم یاد میکند و میفرماید: «وَ الْعادِياتِ ضَبْحاً& فَالْمُورِياتِ قَدْحاً»(عادیات/1 و2).
4- خدایی به نَفَس، نَفَس اسبانِ مجاهدان و جرقههای حاصل از نعل اسبان آنها قسم میخورد که کمال مطلق است و کمال مطلق جز به کمال مطلق به چیز دیگر نظر ندارد و این نشان میدهد خداوند در حرکت مجاهدان، خود را در آن صحنهها به نظاره مینشیند، زیرا حرکت مجاهدان، حرکتی است در راستای به ظهورآوردن خداوند در تاریخ و حضرت حق در ادامهی آیات سورهی مبارکهی عادیات پس از قسمهایی که با نظر به صحنههای فعالیت مجاهدان یاد میکند، متذکر میشود که چگونه میشود انسان از چنین نقشی در زندگی خود غفلت میکند و به شدت گرفتار حبّ دنیا و حبّ مال میشود. میفرماید: «إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ& وَ إِنَّهُ عَلى ذلِكَ لَشَهيدٌ& وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَديدٌ»(آیات 6 تا8).
5- آنچه سرنوشت یک ملت را به سوی سعادت تغییر میدهد، برگرداندنِ خداوند به مناسبات اجتماع است و این با انقلابیبودن و با مجاهده و جهاد در مقابل دشمنان خدا و دشمنان انسانیت محقق میشود و نه با دوستی نسبت به آنها و لذا خداوند در خطاب به مؤمنین میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ ...» (ممتحنه/1).
6- رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» برای حفظ حرکت توحیدی که از طریق انقلاب اسلامی و جانفشانی شهدا به ظهور آمد، با جملهی «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام»؛ به سیرهی حضرت ابراهیم«علیهالسلام» و یاران آن حضرت عمل نمودند. آنجا که حضرت حق به مسلمانان میفرماید: «قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ» (ممتحنه/4) رهبر انقلاب نهتنها ابراهیموار برائت خود را از دشمنان خدا و دشمنان انسانیت اعلام میکنند، بلکه اظهار میدارند که بین ما و شما دشمنی و کینه برای همیشه برقرار است به همان معنایی که دائماً متذکر میشوند دشمنی با آمریکا را فراموش نکنید.
7- ملتی که بخواهد آزادانه خودش سرنوشت خود را بهدست گیرد، باید با روحیهی حماسی در صحنه باشد، تا مردم خودشان برای خود تصمیم بگیرند و نه دشمنان آنها در امورات آنها دخالت کنند.
نقش تربیتی رهبر انقلاب در آنجا است که ملتی سلحشور و حاکم بر سرنوشت خود تربیت کنند و این کاری است ماورای آنچه در مدارس و دانشگاههای ما شکل میگیرد. در مراکر آموزشی عموماً افراد جهت کارهایی که جامعهی جدید نیاز دارد، تربیت میشوند که متأسفانه مراکز آموزشیِ استعمارزده از همین کار هم باز ماندهاند. ولی رهبر انقلاب، یک ملت را در ابعادی بس متعالی مورد خطاب قرار میدهند تا آنجا که یک ملت است که جلو میرود و در انواع توطئهها میتواند پایدار بماند و نقشههای دشمن را خنثی کند به طوری که إنشاءالله نهتنها دشمنان از ادامهی توطئه مأیوس میشوند، بلکه با ظهور ناتوانی استکبار، افول ابر قدرتی آن به ظهور آید.
8- مسئولانی بودند که متوجهی جایگاه حضور تاریخی انقلاب اسلامی نبودند و معنای حضور ما در لبنان و سوریه را متوجه نمیشدند و گمان میکردند ما اگر به خود بپردازیم و کاری به کار نظام استکباری نداشته باشیم، میتوانیم سر به سلامت ببریم. غافل از آنکه اگر ما هم کاری به کار استکبار نداشته باشیم-که این با هویت انقلاب اسلامی ناسازگار است- استکبار با روحیهی تمامیتخواهِ خود اجازه نمیدهد ما سرنوشت خود را بهدست گیریم. آری! بر فرض هم که چنین میشد و رهبر انقلاب به توصیهی آنهایی که معتقد بودند ما در مقابل استکبار کوتاه بیاییم، عمل میکردند، نهایتاً ما کشوری میشدیم مانند ترکیه، که مشکلات امروزین را نداشتیم ولی مسلّم چیزی به نام انقلاب اسلامی در میان نبود و آن معنایی که امروز ما از خود در جهان داریم و عامل احساس هویتی متعالی برای ما است؛ شکل نمیگرفت و هرگز از آن احساسِ غرور و سرافرازی که با حاج قاسمها برای ما پیش آمد، خبری نمیشد و این یقیناً با خِرد اسلامی- ایرانیِ ما نمیخواند و رهبر انقلاب حافظ چنین هویتی برای این ملت بودند تا ما در این جهان گرفتار بیمعنایی که ملتها امروزه به جهت سرافکندگیِ حاکمانشان در مقابل استکبار، در آن گرفتارند؛ نباشیم.
9- چه اندازه حکیمانه رهبر انقلاب در مقابل آنهایی که با روحیهی حق به جانب، اصرار بر نظرات خود داشتند تا ما را به غرب و آمریکا نزدیک کنند و گمان میکردند مشکلات را به کمک غربیان میتوانند حل کنند، با مدارا برخورد کردند، تا معلوم شود جریان استکبار هرگز تا ما تماماً در اختیارش قرار نگیریم، از ما راضی نمیشود. آری! آموزگار واقعی کمک میکند تا ملت بتواند از خودبیگانگی رهایی یابد. آموزگار واقعی، ما را از خود نمیستاند بلکه ما را از «خودِ کاذب» میرهاند تا به «خودِ راستین» برساند و این با دشمنشناسی و تأکیدات سالهای متمادی رهبر معظم انقلاب در این امر ممکن شد. آیا جز این است که مربیان واقعی کسانیاند که ما را از توهّماتِ امید به دشمن آزاد میکنند تا به سوی خودمان باز گردیم؟ به همان صورتی که رهبر انقلابی ما با جدّیت تمام در این امر به ما کمک کردند. آیا او بهترین دونده در این میدان به سوی حقیقت نبود؟ چه بیانصافاند سیاسیزدگان که کوتاهیها و علت بیثمریِ برنامهها و تئوریهای خود را از رهبر انقلاب مطالبه میکنند.
10- آری! ما با حضور در تاریخ انقلاب اسلامی بنا نیست «دیگری» را به خودمان تبدیل کنیم و یا «دیگری» را به خودمان فرو بکاهیم. در این کار، در عین آنکه به نوعی خودمرکزبینیِ غیر اخلاقی وارد میشویم، عملاً از حضورِ «وجود» در مظاهر مختلف انسانی غفلت میشود. در حضور تاریخی انقلاب اسلامی، ما به دنبال فهم غیر خود هستیم بدون آنکه بخواهیم همه مانند ما فکر کنند، بلکه به دنبال تذکر به چشماندازی هستیم که انقلاب اسلامی برای آیندهی ما و بشریت متذکر خواهد بود و رهبر معظم انقلاب«حفظهالله» بهخوبی متوجهی این نقش برای خود هستند.
11- حضور در تاریخ انقلاب اسلامی، یعنی ایمان به ایمانی که تا حال با آن بهسر میبردیم، به همان معنایی که حضرت حق میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا»(نساء/136). سنگینی این ایمان از آن جهت است که باید در گذشتهی خود نمانیم و از شرایطی که همهچیز معنای دیگری به خود گرفته، هراس به خود راه ندهیم. گشودهشدن در عالمی که هرچیز در معنای این ایمان تازه، معنای اصیلتری به خود میگیرد، ایمانی است که مؤمنین آخرالزمانی بدان منوّر هستند و با به ظهورآمدن انقلاب اسلامی، حقیقت در چشماندازی که توحید در مقابل انسان میگشاید، خود را ظاهر میکند و رهبر معظم انقلاب با توجه به این امر متوجهی چنین حضوری برای آیندهی انقلاب اسلامی هستند.
12- بشرِ امروز نقابهایی که بعضی از انسانها به عنوان «ایمان» بر چهره میزنند را میشناسد و چون نمیتواند آن نوع ایمان را انتخاب کند، در دو راهیِ کفر و یا ایمان حقیقی قرار میگیرد و بین این دو نوع شخصیت سرگردان است، گاهی این است و گاهی آن، تا آنکه با نظر به انسان کاملی که حضوری جهانی دارد، احساس کند خود را پیدا کرده است و انقلاب اسلامی درست بستر ظهور انسان کاملی است که هرکس میتواند او را وجه برتر خود احساس کند. مهم نیست حضور چنین انسانی چه مدت طول بکشد، مهم آن است که فرهنگی ظهور کرده که انسان میتواند بدون نقابی از ایمان که بر چهره میزند، به ایمان خود ایمان داشته باشد و بفهمد:
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت حافظ این خرقهی پشمینه بینداز و برو
13- رهبری که خواست برای حفظ انقلاب، انقلابی بماند و نه دیپلمات، میداند افق آینده با حفظ هویت انقلابیِ ملت تا کجاها روشن است و این تنها با روحیهی سلحشوری و مجاهدت و شهادتطلبی ممکن است، راهی که توسط حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» گشوده شد و ایشان در وصف روحیهی شهادتطلبی فرمودند:
«ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است. و خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ خون شهیدان و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.» و فرمودند: ما هنوز در آغاز راه مبارزهایم و نیازمند به مشعل شهادت.»
و این همان روحیهی انقلابی است که حاصل آن عبور از همهی تنگناهایی است که جهان استکباری بر ما تحمیل کرده و مسلّم راه دیگری پیش روی ما نیست، هرچند دیپلماتها باید کار خود را بکنند.
14- اگر متوجه شویم رفع مشکلات ما با روحیهی انقلابی ممکن است و نه به روشِ تئوری توسعه و به عقلانیتی فکر کنیم که ناشی از درک امکانات خودمان میباشد؛ جایگاه رهبر معظم انقلاب«حفظهالله» را در این تاریخ و در تاریخی که در آن قرار داریم، میفهمیم و میفهمیم چرا میفرمایند با روحیهی انقلابی و سلحشوری و نترسیدن از مواجهه با تنگناهای استکبار غربی؛ میتوان به اصالتهای خود برگشت.
15- همین اندازه باید متوجهی عظمت رهبریِ رهبر انقلاب شد که بهخوبی مواظبت نمودند تا ما در نسبت با فرهنگ خودمان در جهان حاضر باشیم و در کلّیت نظام، گرفتار تجددزدگی که نوعی غربزدگی است، نشویم از آن جهت که انقلاب اسلامی نوعی بازگشت به خویشتن است و نجات از خودبیگانگی. هنرِ رهبریِ رهبر انقلاب آن بود تا گامهایی در این دنیای طوفانزده برداریم، گامهایی لازم است که اگر آن گامها در جای خود قرار گیرند، گامهایی است آزاد از تجددزدگی که بعضاً دولتها به آن تجددزدگی دامن میزدند.
به خوبی میبینیم که با رهبریِ رهبر انقلاب ما راه خود را میرویم و در عین حال در جهان حاضر میشویم و حضوری را دنبال میکنیم که آن حضور در گردونهی جهان استکبار نیست و این است که ما را شدیداً به آیندهی خود امیدوار میکند. رهبر معظم انقلاب در طول مدت رهبری خود مواظب بودند ما خود را در جایی صورتبندی نکنیم که متعلق به فرهنگ و ایمان ما نیست و عملاً ما را از انقلاب اسلامی که راز هویتبخشیِ ما است، جدا میکند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
با سلام: استاد حقیقتاً نمیدانم با چه انگیزهای به زیارت اربعین و به جایگاه اربعین باید نگاه کنم تا در امروز زندگی نیز بتوانم با امام حسین(ع) زنده بمانم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی مهمی است و هر روز و هر سال باید در فضایی که حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» در دل تاریخِ اسلام تاریخی را به ظهور آوردند، فکر کرد و متوجه بود بالاخره تاریخ ما تاریخ حسین «علیه السلام» است به همان معنایی که عزیزِ دلمان سردار دلها فرمود:
«ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم».
در این رابطه عرایضی را در روز اربعین خدمت عزیزان عرضه داشتم که سرفصلهای آن را ذیلاً خدمتتان ارسال میکنم. موفق باشید
اربعین حسینی و ادامهی راه توحیدی که شروع شده است
باسمه تعالی
۱. زیارت اربعین با سلام به حضرت با توصیفاتی مثل «ولیّ اللّه» و حبیب اللّه» و «خلیل اللّه» و «صفی اللّه» شروع میشود. سپس عرضه میداریم: خدایا! او را با شهادت بزرگ داشتی «اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ» و سعادت را به او هدیه کردی «وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ» و او را حجت برای خلقت قرار دادی تا در مشکلات راه را گم نکنند «وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ». خدایا! آن حضرت در دعوت و خیرخواهی عذری برای کسی باقی نگذاشت و بذل کرد خون را در راه تو «فَاعْذَرَ فِي الدُّعاءِ وَ مَنَحَ النُّصْح وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ» تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی برهاند و بیدارشان کند «لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ» و در مقابل آنهایی که مورد خشم تو و پیامبرت بودند با صبر و شکیبایی جهاد کرد «فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّي سُفِكَ في طاعَتِكَ دَمُهَ» تا که خونش در راه طاعت تو ریخته شد. و پس از آن باز سلام به آن حضرت در آن زیارت شروع میشود که ملاحظه خواهید کرد.
۲. کربلا حکایت از آن دارد که مسیر توحیدی اسلام، مسیر آسان و بی دردسری نیست، ولی پایدار و باقی است. به عنوان نمونه آقای علی خوشلفظ، بسیجی جانباز دوران دفاع مقدّس و راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: «فقط یک نکته بگویم؛ ببخشید من بسیجی آقای متوسّلیان بودم .. اینکه آقا! شما خیلی دارید درد میکشید، زجر میکشید؛ به هر حال این بحث اختلاسها و حقوقهای نجومی را میگویید، اینها گوش نمیدهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدائی شما هستیم؛
رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» فرمودند: آرام باشید. این چیزهایی که شما میبینید، اینها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما میخواهیم برویم به قلّهی توچال یا قلّهی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر میشود؟ امّا داریم میرویم، داریم میرویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب میکردید.» و کربلا نشان داد آن راه به اربعین ختم میشود، یعنی راه توحید بدون موانع نیست ولی همچنان ادامه دارد.
۳. هر سال نظر به اربعین حسینی (ع) میاندازیم تا به خود بفهمانیم راهی که شروع کردهایم، راهی پایدار و مبارک است.
۴. شیعه متوجه است جهان بزرگتر از آن است که یزیدیان بتوانند آن را اشغال کنند و جایی برای حسینیان نگذارند.
۵. باید در اربعین به چیزی ماورای آنچه در سیطرهی یزیدیان است، فکر کرد، جایی که هرکس میتواند در آنجا حاضر شود. زن و مرد و عرب و عجم و ثروتمند و فقیر و بیسواد و باسواد همه میتوانند در آنجا حاضر باشند و از عطایای خاص خداوند که مخصوص آن فضا است، بهرهمند گردند.
۶. در حضور خطر و با رویارویی با آن و عقبنشینی نکردن، ماورایی به ظهور میآید که تهدیدِ خطر، چون گَردی میشود در هوا. در استقبال از خطر است که شرایط عوض میشود، چه آن شرایط تحریم و محاصرهی شعب ابیطالب باشد و چه شرایطی که یزیدیان در کربلا بهوجود آوردند. یعنی با عقبنشینینکردن در مقابل خطر، امکانِ ادامهدادن خود را فراهم میکنیم، وگرنه امکان ظهور حقیقت از میان میرود.
در روز اربعین با چنین رویکردی امام را زیارت میکنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از اساتید محترم فرموده اند بهترین زمان نماز شب زمانی است که نماز شب به نماز صبح متصل گردد. به همین جهت میتوان طوری بیدار شد که نماز صبح از دست نرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه در آن زمان آخوندهای درباری کاری کرده بودند که این تصور پیش میآمد و حقیقتاً امثال شهید مطهری در عبور از این مشکل نقش بسیاری داشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، در قسمت «مبانی حکومت دینی» که قسمت آخر کتاب میباشد، إنشاءاللّه به جواب سؤالتان خواهد رسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده رویکردی است که باید نسبت به شبهای قدر داشته باشیم، از آن جهت که: «درهای گلستان برایت گشودهاند / در خارزار چند روی ای برهنه پا». مگر نفرمودهاند آنچنان عالَم در مقابل شما گشوده میشود که فرشتگان الهی که هرکدام حاملِ نوری از انوار الهی هستند؛ به سوی شما میآیند. و از همه مهمتر «روح» به سوی شما نازل میشود که حامل همهی انوار الهی به صورت جامع میباشد. حال در این شرایط، جز آن است که باید به هر بهانهای چه با نماز و چه با دعا و مناجات، «جان» را در معرض چنین الطاف و انواری قرار داد؟! تعجب آن است که عدهای به جای اینکه به سوی دریایی از انوار الهی که در مقابلشان گشوده شده است، قدم بگذارند؛ همچنان در آبگیرِ مشکلات خود متوقفاند که چه کنند. در حالیکه به ما گفتهاند در این شبها: «سوی دریا عزم کن زین آبگیر / بحر جو، و ترکِ این مرداب گیر». کافی است «بودنِ» خود را در معرض الطاف الهی قرار دهیم و اتصالی که در ذات و تکوینِ خود داریم را در انتخاب و شخصیت خود به میان آوریم. در آن صورت إنشاءاللّه مییابید که به حضور خدا در عالَم در همهی عالَم و با همهی مخلوقات مأنوس و آشنا هستید، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم احکام فقهی در کلّیّتِ خود ریشه در حقایق دارند ولی با رویکرد کشف حکم خدا فقیه در آیات و روایات نظر میکند و این غیر از رویکردی است که برای کشف حقایق از طریق عقل و قلب انجام میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روز کمتر سخن بیجاگفتن، و زودخوابیدن، و در شام غذای سنگیننخوردن زمینه میشود تا رحمت الهی تأثیر خود را بگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور ربوبیت حق و فرشتگان، شرایط طوری غالب میشود که هیچ موجودی دیگر احساس موجودیت نمیکند مگر آنکه خداوند به او اذن بدهد. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین عزمی که دارید نشانهی لطف خداست به شما. و بالاخره شیطان تلاش میکند عزم شما را بشکند و شما با توبهی خود، پوزهی شیطان را به خاک می مالید. عمده عزمِ گناهنکردن است و توبهکردن بعد از مرتکبشدن به گناه. این امر، آرامآرام قدرتِ جذاببودنِ گناه را در شما از بین میبرد. از معجزهی توبه غافل نباشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر بتوانید با همین انگیزه، یک دور تفسیر المیزان را مطالعه کنید، کار خوبی بهدست میآید. ولی کوتاهمدت، بد نیست سری به سورهی حجرات بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم زعیم جامعهی اسلامی مورد الطاف خاص الهی قرار میگیرد، دیگر آن فرض معنا ندارد، زیرا توفیقات حضرت امام مربوط به زعامت ایشان بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال آنچه باید نتیجهی این نوع مطالعات باشد، تأسی به سیرهی امامان معصوم است و این نوع مطالعات، تبعیت را عمیقتر میکند و فهم بهتری از آن سخنان را برای ما ممکن میسازد. موفق باشید
