بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22803

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه نفس بدن متناسب با خود را می سازد چطور است که بعضی افراد به حدی با جنسیت خود مشکل دارند که حاضرند تغییر جنسیت دهند؟ این جوابی که تشریعا نفس چیزی که تکوینا ساخته قبول ندارد برایم قابل قبول نبود. چون مشکلات افراد ترنس خیلی زیادست. چطور تکوین و تشریع نفس اینقدر با فاصله می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل آن‌که انسان‌ها با داشتن فطرت الهی، این امکان در مقابل‌شان هست که از آن وجهِ تکوینی خود یعنی فطرت الهی دور شوند و قوه‌ی واهمه‌ی آن ها بر آن‌ها حکومت کند، می‌توان گفت اکثر مواردی که می‌فرمایید از این جنس است مگر آن‌که عامل خارجی موجب شده باشد که در دوره‌ی جنینی، روح نتواند بدن مناسب خود را تنظیم کند. موفق باشید

22517

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزگروار و آرزوی توفیقات روز افزون برای جنابعالی: من کارمند شهرداری هستم و خیلی از زمان ها در اداره کار خاصی برای انجام دادن ندارم به خصوص چند ماه اخیر که رکود همه جا را فرا گرفته است. آیا از لحاظ ۱. شرعی ۲. اخلاقی زمان های بیکاری را باید مرخصی بدون حقوق گرفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر زیرا شما زمان خود را در اختیار آن اداره قرار داده‌اید آن اداره است که اگر بخواهد زمانی که در اختیار آن اداره هستید می‌تواند از شما استفاده کند. موفق باشید

21817
متن پرسش
سلام استاد: در گفتن اذکاری که ائمه عددی برای ما مشخص ننموده اند باید چه تعداد آن ذکر را گفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه قلب همراهی کند می‌توان با آن اذکار مأنوس بود. در روایت داریم: «سیّد الکلام، ذکر لا إله إلا اللّه» است. موفق باشید

20024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: همانطور که مستحضرید بیشتر مساحت کره زمین را آب فرا گرفته است لکن مشکل اصلی اکثر نقاط مشکل خشکسالی و نابودی محصولات و درختان در اثر کم آبی است آیا این موضوع مصداق و مثالی از این آیه شریفه است؟ «وَ إِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ» با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور نظر به حقایق فوق عالم ماده دارد که نزد حضرت حق است و نزول، این‌جا به معنای نازل‌شدنِ آن حقایق است به سوی عالَم ماده. موفق باشید

18969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: من واقعا شرمنده ام از خاطره ای که اینجا از شما خواستم ولی اول تماس گرفتم و گفتند که با استاد نه تلفنی و نه حضوری نمی توانید صحبت کنید، فقط از طریق سایت بپرسید. بخاطر همین من اینجا از شما راجع به خاطره سوال کردم. کسانی مثل شما موضوع ها وخاطرات خیلی خوبی از آن سالها دارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود کتاب «با سرود خوان جنگ در خطه‌ی نام و ننگ» از آقای «نادر ابراهیمی» را دنبال کنید تا نه تنها خاطره‌ها بلکه تحلیل فرهنگی عمیقی نسبت به آن خاطره‌ها را برای شما به ظهور برساند. موفق باشید

18860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد فرزانه: جناب استاد آیه ای که می فرماید چرا گروهی مهاجرت نمی کنند تا در دین تفقه کنند و به قوم خود برگردند و مردم را انذار کنند در زمان شخص نبی اکرم و در بین مسلمانان نازل شد حال چه کسانی از کجا به کجا مهاجرت کنند و این قومها در کجا قرار دارند که عده ای بعد از تفقه به میان آنان برگردند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از نزول آیه‌ی مذکور، از هر قبیله‌ای تعدادی در مدینه جمع شدند و اصحاب خاصی را تشکیل دادند که بعداً روایت‌ها و راهنمایی‌های پیامبر از طریق ایشان بعد از رحلت‌شان به مردم رسید و شاگردان این اصحاب به تابعین مشهور شدند. موفق باشید

18451

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بزرگوار، لطفأ در مورد چانه زدن در معاملات، نظر قرآن و روایات چیست؟ با تشکر. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نباید مسلمان از کاسب مسلمان تخفیف آزاردهنده بخواهد مگر آن‌که متوجه باشد که از طرف فروشنده به نحوی از قیمت معمول کالای خود را بیشتر قیمت‌گذاری کرده است. در این مورد است که روایت مربوطه توصیه به چانه‌زنی می‌کنند بدین معنا که کالا را در حدّ قیمت عرفی بخرند. موفق باشید

18176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد این جملات روانشناسی که معمولا ظاهر حتی مذهبی هم دارند و بین مردم رد و بدل میشه بعضا دارای اشکالاتی هستند. مثلا این جمله «هرگاه تنها شدی و کسی کنارت نبود به آسمان نگاه‌ کن یکی منتظرت هست» خب این نگاه در عین اینکه ظاهر خوبی داره و حتی خدا مدنظرش هست اما بنظر میاد ما را با خدای وهمی و تخیلی مواجه میکنه که در آسمانهاست و روی زمین نیست و از طرفی میگه وقتی تنها شدی یعنی در مواقع دیگه اصلا بخدا احتیاجی نیست. میخام بگم این‌خدای خیالی متفاوت از خدای حی قیوم و حاضر و‌ ناظر هست. این خدایی که در این جمله هست را خیلی راحت میشه معصیتشو کرد چون دور از دسترسه اما وقتی عارف فرزانه انقلاب می گوید عالم محضر خداست در آن گناه نکنید واقعا بین این خدا تا آن خدا تفاوت از کجا تا کجاست؟ البته قصد ندارم بگویم این جملات و عبارتها آگاهانه به این موضوعات دامن می زند اما اگر برداشت من صحیح باشد مشخصا این افراد از نظر معرفتی به خدا نگاه درستی ندارند. می خواستم بفرمایید این برداشت من که البته منتج از مطالعات کتب معرفتی شماست و تلاشی در راه معرفت النفس هست آیا درست است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان آن جمله را توجیه دینی کرد از آن جهت که نظر به تعالی حضرت حق مطرح است و به آسمان نظرانداختن در این رابطه قابل توجیه است به‌خصوص برای افرادی که فطرتاً متذکر خدا هستند، می‌تواند تذکر خوبی باشد و لازم نیست این نوع نظرانداختن به آسمان به معنای غفلت از حضور خدا در همه‌جا و در همه‌ی زمان‌ها باشد زیرا توجه به خدا شدت و ضعف دارد و یک حالت در آن حاکم نیست. موفق باشید

18105

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: توی بحث مرگ از ناامیدی نفس، منظور نفس تکوینیه یا تشریعی؟ مرگ پیرها از کدوم دسته از مردنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع تکوینی است و ربطی به اختیار انسان ندارد. در کتاب «خویشتن پنهان» تا حدّی به آن پرداخته شده است. موفق باشید

17629

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله، سلام علیکم: حضرت استاد در کتاب طرح کلی، عقاید اسلامی بطور پراکنده مطرح شده لکن این پراکندگی اجازه فهم نقشه کلی دین را سلب می نماید. در واقع گویی اثری که بطور منسجم و منظم مفاهیم دین را مطرح کند وجود ندارد. امروزه فیلمی پخش می شود و از تیتراژ آن بطور واضح درمی یابیم که چه مسائلی موجب ساخت این فیلم شده اما در مقوله دین همواره آموزش بدون تمرکز و جامعیت است. فکر می کنم اگر صفر تا صد مفاهیم را اولا کلی متوجه شویم خود این مسئله یک گام به جلوست. جسارت کردم ببخشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی» از آیت اللّه خامنه‌ای سعی کرده مبانیِ اصلی دین را مطرح کند تا هرکدام از آن مبانی به خودیِ خود به عنوان یک بستری برای تحقیق محققان قرار گیرد. موفق باشید

17567

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: با توجه به آیه ۱۸۷ سوره آل عمران که بحث تبیین را مطرح فرمودید برای بیان احکام شرعی چه کنیم؟ آیا آنجا نیز می توان تبیین کرد یا تبیین فقط در تفسیر و... است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در آیه‌ی مذکور نظر به کتاب خدا و جایگاه آن دارد، و عدمِ کتمان کتاب را با تبیین آن مدّ نظر قرار می‌دهد؛ به نظر می‌رسد آیه‌ی مذکور به هویت وحی و جایگاه کلی آن نظر داشته باشد که مسلّم یکی از فروعات آن طرح وظایفِ عملی هرکس نیز هست و این فرعِ بر توجه‌دادن به معارف الهی و بصیرت تاریخی است که هرکس می‌تواند از قرآن بگیرد. موفق باشید

30282

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در ارتباط با حق همسایه داری توصیه ها و تذکرات زیادی از طرف پیامبر اکرم (ص) وجود دارد ولی در حدیثی از رسول خدا (ص) نقل شده که به یهودیان امت من سلام نکنید و حضرت مصداق آن را کسانی می‌دانند که صدای اذان را می‌شنوند اما در نماز جماعت حاضر نمی‌شود از این نمونه همسایه ها بدون اقراق زیاد وجود دارد که شرکت در نماز پیش کش که اینها اصلا اهل نماز نیستند به نظر شما بین این دو را چگونه باید جمع کرد یعنی هم حق همسایه داری که سلام و احوال‌پرسی یکی از مصادیق آن است و هم عمل به دستور پیامبر اکرم (ص)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این احادیث با نظر به شرایط خاص شهر مدینه مطرح شده که یک مسجدالنّبی بود و امام جماعتی به نام پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله». شرایط امروز متفاوت است. موفق باشید

27235
متن پرسش
باسمه تعالی عنوان: سوال درباره کیفیت استقرار حجاب در کشور استاد گرامی، آقای طاهرزاده عزیز با سلام و عرض احترام امیدوارم در صحت و سلامت کامل باشید. ان‌شاءالله استاد گرامی، بنده حدوداً پنج ماه قبل مکالمه ای درباره «کیفیت استقرار حجاب در کشور» با یکی از بهترین دوستانم - که از مطالعه‌کنندگان مصمم و مصر آثار شما است - داشتم که همین مسئله باعث شد ایشان با بنده قطع ارتباط کرده و تماس‌ها و پیام‌های مکرر بنده را بدون پاسخ بگذارند. خواستم عقیده ام را به شما عرضه کنم تا اگر تأیید فرمودید، به ایشان انتقال دهم و شاید دوستی‌مان را از سر بگیریم و اگر هم تأیید نکردید که بنده بروم تحقیق و تأمیل بیشتری انجام بدهم بلکه راه درست را بیابم. استاد گرامی بنده معتقد هستم حجاب نه تنها واجب، بلکه ضروری دین اسلام و مذهب شیعه است (بنده راجع به سایر ادیان و مذاهب اطلاعی ندارم و حرفی نمی زنم). لیکن از طرف دیگر می‌دانم که هر واجبی لزوماً با قانون که قوام آن به اجبار (ضمانت اجرا) است تضمین نمی گردد. چه اینکه وقتی شارع مقدّس برای روزه‌خواری یا ابطال روزه علاوه بر مجازات‌های معنوی و اخروی، تعزیر و در صورت تکرار برای بار سوم کشته شدن در نظر گرفته است (لمعه دمشقیه، دمحمدبن‌جمال‌الدین مکی عاملی، ترجمعه دکتر علی شیروانی، ص ۱۱۱، شماره ۲۲ ولی برای مقوله حجاب خیر! آیا این عدم وضع مجازات (از جنس حقوقی و نه مجازات های معنوی و اخروی) برای عدم رعایت حجاب در متون دینی محل تأمّل نیست؟ بعضاً می گویند چون روزه جنبه فردی دارد وضع قانون برایش لازم نیست، ولی حجاب جنبه اجتماعی دارد و باید قانون برایش وضع شود! اما بنده سوالم این است که با توجه به مطالب مطروحه آیا العیاذ بالله چرا شارع مقدس برای روزه که جنبه فردی دارد تعزیز و حتی مجازات کشته شدن در نظر گرفته است ولی درباره حجاب که امری اجتماعی است سکوت کرده است؟ به نظر اینجانب امر شارع در قرآن و سنت اهل بین علیهم‌السلام بر حجاب دلالت بر وجود و ضرورت این مهم دارد که البته خداوند متعال و معصومین علیهم‌السلام به دلیل اینکه مقوله حجاب جز با روش های نرم (شیوه های فرهنگی) و نه روش سخت (قانون و ...) بسط و نشر نمی یابد، آن را جرم‌انگاری نکرده و تعزیر و حدّی از جنس قانون برای آن قائل نشده اند و به انذار آسیب های حیثیتی، معنوی و اخروی آن تأکید کرده اند. * ذکر این نکته واجب است که اینجانب هرگز قائل به اینکه کشورهای مسلمان باید درباره حجاب بی‌طرف باشند، نبوده و نیستم و این را نظری باطل می دانم. اتفاقاً این کشورها باید قوانینی در راستای ترویج حجاب از جمله حمایت از آثار فرهنگی مرّج حجاب، تبیین علل وجوب و ضرورت حجاب برای انسان (اعم از زن و مرد) با استفاده از پتانسیل رسانه ملی و ... برقرار و بر اجرای صحیح آن ها نظارت ویژه‌ای داشته باشند. اما الزام از طریق قانون همانطور که تجربه نشان داده است، نه تنها اثر معکوس دارد بلکه باعث آسودگی خاطر مسئولین فرهنگی کشور می گردد. چه اینکه ایشان با قانونی کردن حجاب عملاً کار خویش را راحت و از زیر بار مسئولیتشان شانه خالی کرده اند. * نکته دیگری لازم می دانم اشاره کنم، این است که مراد از عدم اجبار در مقوله حجاب، به معنای این نیست که شهروندان به هر نحوی خواستند در ملأ عام حاضر شوند. چه اینکه لیبرال‌ترین حکومت ها هم این را نمی پذیرند و برای حضور در اداره‌جات، محافل علمی و ... حتی اماکن عمومی چارچوب هایی دارند. * نکته پایانی اینکه از حیث توجه به واقعیات اجتماعی، آیا تا کنون اجبار حجاب از طریق قانون کارآمد و نتیجه بخش بوده است؟ و یا اینکه ابزاری شده است اولاً برای شانه خالی کردن مسئولان فرهنگی کشور و ثانیا ارتکاب انواع و اقسام اعمال خلاقانه! برای دو زدن این قانون از جانب بخش قابل توجهی از شهروندان و در حقیقت مسخ کردن این حکم الهی؟! گویی حجاب که حقیقتاً یک ارزش و یک متاع گرانبهاست که داشتن آن یک امتیاز و یک فضیلت است، با بی‌تدبیری، بی‌سلیقگی و البته نداشتن غیرت و همیت در قبال فرهنگ دینی به یک کالای تحمیلی بی‌ارزش فروکاسته شده است. (البته بنده می دانم که ما مکلف به تکلیف هستیم و نه نتیجه. اما آیا شایسته نیست که تأمل کنیم که شاید نحوه انجام تکلیف از جانب ما هم قاعده و ساز و کار خاص خودش را دارد. به بیان روشن‌تر این کار که ما برای درباره مقوله حجاب کرده‌ایم و می‌کنیم انجام تکلیف الهی درباره امر به معروف و نهی از منکر است یا رفع تکلیف الهی با ساده‌ترین و البته پرهزینه‌ترین روش ممکن؟) پیرو همین نظرات دوست هشت نُه ساله بنده با طرح این سوال که آیا رویت می‌شود این حرف ها را در محضر رسول خدا(ص) بزنی (؟)، تلفن را روی بنده قطع و از من برید! خواهش بنده این است که مطالب بنده را خوانده و به آن پاسخ دهید. من دنبال هدایت هستم و نه مجادله. خدا گواه است می خواهم عاقبت به خیر شوم و در این زمینه ها تحصیل و حقیقتاً جان کنده ام و از تفریح و ... را به خود حرام کرده ام و به قدر قوه ام مطالعه کرده ام. اصلا قصد شنا کردن بر خلاف جهت آب و دیده شدن نداشته و ندارم. فقط دغدغه دارم که بدانم. ممنون بابت توجهتان و معذور بابت اطاله کلام ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۹
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که بحث «حجاب» در محافل علمی به صورت مفصل مطرح شده است. حدود دو سال پیش در جلسه‌ای که صاحب‌نظرانِ مسئله‌ی تربیت و خانواده خدمت مقام معظم رهبری داشتند که از جمله‌ی شرکت‌کنندگان آقای دکتر بانکی بودند به گزارش آقای بانکی بعضی از شرکت‌کنندگان از سر دلسوزی نکاتی شبیه نظرات شما را مطرح می‌کنند و پیشنهاد می‌نمایند بندِ نافِ انقلاب اسلامی را به حجاب گره نزنیم. و رهبر معظم انقلاب سختْ مخالفت می‌نمایند و می‌فرمایند اگر در مورد حجاب کوتاه بیاییم، شیرازه‌ی خانواده از هم می‌پاشد. علاوه بر این، بحث بر سر آن است که اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند؟ موفق باشید   

26906

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا سوالات پاسخ داده نمی شود خدا قوت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا بنا ندارید نه ایمیل خود را نگاه کنید و نه سؤال را در صفحه‌ی سایت دنبال بفرمایید. برای دومین بار عرض می‌شود سؤال‌تان این‌طور جواب داده شد: ۲۶۸۵۴ - باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی، این‌طور جواب داده شد: وقتی احساس نیاز روحی نسبت به وکالت ندارید، به خودتان سخت‌گیری نکنید. عرض بنده این بود که بدون دلیل از وسعتِ انسانی خود غفلت نفرمایید و روحیه‌ی صوفی‌گری را به زندگی خود تحمیل کنید. موفق باشید 

26176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و ادب: حضرت استاد، ما در مجموعه ای رسانه ای، بنا داریم با تهیه مستندی در موضوع سقط جنین و با به تصویر کشیدن قباحت این عمل، آمار بالای سقط جنین را کاهش دهیم. خواستیم که در کنار نمایش جنبه پزشکی سقط جنین و جنبه احساسی این عمل شنیع، به موضوع رابطه روح با جنین نیز اشاره کنیم، چرا که معتقدیم یکی از علل جدی افراد برای سقط جنین، این است که می گویند جنین قبل از ۴ ماه، تکه گوشتی بیش نیست. با وجود اطلاع نسبی از مطالب حضرتعالی در خصوص موضوع جسمانیته الحدوث بودن نفس، خواستیم «گزاره» هایی مکتوب از حضرتعالی اختصاصا در خصوص قباحت سقط جنین داشته باشیم، از باب اینکه اینطور نیست که جنین قبل از چهار ماه روح نداشته باشد و فقط تکه ای گوشت باشد. باشد که ان شاءالله با ارائه این دلایل در کنار کار احساسی و پزشکی، باب ورود به قلب برخی از افرادی که اقدام به این گناه کبیره می نمایند، باز شود. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جنین از ابتدا موجودِ زنده‌ای است و از روح برخوردار است و آن روح، همچنان شدت می‌یابد تا در ۴ ماهگی روحی بر آن جنین القاء می‌شود که از نظر استعداد، استعدادِ انسان‌شدن دارد و به همین جهت اگر قبل از ۴ ماهگی سقط شود، قتل نفس انسانی به حساب نمی‌آید، ولی البته گناه و معصیت خود را دارد. موفق باشید

25541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. ببخشید مزاحم وقت تون شدم. منظور شما از مطالعه تفسیر سوره در سیر مطالعاتی، همون جزوات و صوت های خودتون هست یا مستقیم تفسیر المیزان کفایت میکنه؟ با تشکر. عمر طولانی و با برکت برای شما آرزومندم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در ابتدا چند سوره را با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید و سپس به متن تفسیر «المیزان» رجوع کنید تا با آمادگی بیشتر، رابطه برقرار شود. موفق باشید

24724
متن پرسش
بسم رب المهدی (ع) و علی آبائه و علی امنا فاطمه الزهرا (س) سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی، جناب آقای استاد طاهرزاده. چندی است که پس از انتشار جزوه «نظر به ماهیت تکنیک» تفکر به آن ما را در برگرفته است و گوش سپردن به شرح آن هرچه بیشتر ما را در توجه به تاریخ خود متذکر می‌کند. تاریخی که به‌راستی تاریخ انقلاب اسلامی است و تفکر نسبت به آن رجعت به حقیقت را امکان‌پذیر می‌کند. ما تیمی از «دانشجویان دختر حاضر در فضای فنی-مهندسی» هستیم و احساس می‌کنیم حضور در این فضا مسئله‌های جدیدی را پیش روی ما قرار داده است که تفکر پیرامون آن‌ها، فاصله ما را با جواب دور و دورتر می‌کند و اکنون تلاش داریم تا با طرح پرسش‌هایی مسئله را روشن کنیم. ۱. (عقل تکنیکی مثل آزادی، روحیه‌ای است که بشر امروز را فراگرفته) اگر به‌راستی چنین است، چرا ما خود و دیگر زنان جامعه را در این تاریخ نمی‌یابیم؟ آیا می‌توان منتظر پدیدار شدن روح زنانه‌ای در نسبت با مسئله تکنولوژی بود؟ ۲. شما در شرح این روح تاریخی اشارات مختلفی به نسبت تاریخ و زن داشتید و فرمودید، در تاریخی که آزادی روح حاکم بود، زنان غربی در فهم آن پیشگام بودند، اما تاریخ غرب این فهم را به انحراف کشاند. امام خمینی (ره) نیز در پیش‌قدمی بانوان در انقلاب مکرراً از این جنس فرمایشات داشته‌اند (شما بانوان اثبات كرديد كه در صف جلو هستيد. شما اثبات كرديد كه مقدم بر مردها هستيد. مردها از شما الهام گرفتند). اگر درست فهم کرده باشیم که زنان به سبب حس حضور بیشتری که با تاریخ‌دارند، در فهم زمانه‌ی خود حساس‌تر هستند، نشانه‌های آن در تاریخی که عقل تکنیک آن را فراگرفته، چیست؟ ۳. در مسئله زن تعبیر رایج این است که پس از گذشتن از سال‌های اولیه انقلاب و دفاع مقدس، زنان جامعه ظهور متناسبی نداشتند، چه نسبتی بین این تعبیر و این گزاره شما در باب عقل تکنیک است (بر خلاف ابتدای انقلاب و برخلاف دوران دفاع مقدس، عقل تکنیکی در حالِ حاضر ظهوری مناسب ندارد)؟ ۴. (بنیاد عقل تکنیکی ریاضیات است) (عقلی که در هر سنتی می‌تواند خود را به ظهور برساند و معنا کند و با جدیت‌ِ ساختن جهان به همراه است) با این توصیف آیا می‌توان این برداشت را داشت که عقل تکنیک در نسبتی با رشته‌های مهندسی معنا می‌یابد؟ و اگر این‌چنین است دانشجویان فنی-مهندسی باید بیشتر خود را در تاریخ تکنیک بیابند؟ پس چرا در این میان ما شاهد آن هستیم که دختران فنی-مهندسی در این فضا نه‌تنها به‌راحتی نمی‌توانند جایگاه خود را بیابند و عقلانیتی را به صحنه آورند که عزم ساختن جهان در آن باشد، بلکه چونان دچار "سرگردانی" اند که پاسخی برای چرایی و چگونگی حضور خود در این فضا ندارند. ۵. در فضای فنی-مهندسی به‌ظاهر تضادها و تناقضات فراوانی به لحاظ خلقیات و روحیات با جنس زن وجود دارد که سبب می‌گردد تا او نتواند خود را در آن تعریف کند چه برسد به آنکه زنان جایگاهی برای خود در ساختن کشور و آینده‌ی آن و مباحثی مانند اقتصاد مقاومتی، رونق تولید، تولید علم، علوم دانش‌بنیان و ... متصور شوند. ۶. (باید از خود بپرسیم چه می‌شود که مردمی در زمانی نسبت به آینده، چشم‌انداز دارند و مقصد را که گاهی دوردست است هم می‌بینند و گاهی همان مردم نمی‌توانند به آینده‌ی خاص خود فکر کنند) آنچه اکنون مسئله‌ی ماست این است که دعوت به چه آینده‌ای می‌تواند راهگشای زنان جامعه برای به ظهور رساندن عقل تکنیک متناسب با حقیقت انقلاب اسلامی باشد؟ در پایان امیدواریم با نظر به اشارات حضرت‌عالی امکانِ حضوری متناسب با آینده‌ای برآمده از فهمِ تاریخی انقلاب اسلامی شکل گیرد. که قطعاً توجه به آن کمی از غبار این مسیر را می‌کاهد. ان شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. طلب آزادی ریشه در همین روح تاریخی دارد و باید به آن جوابی درست داد. ۲. نظم خاصی است که ما را وارد ساختن جهانی نو می‌کند. ۳. همان‌طور که شیفتگی به تکنیک، جای عقلِ تکنیکی را گرفت؛ لیبرالیته و إباهه‌گری جای حضور حقیقی زن در این تاریخ را گرفته است و با درک این موضوع، زنان می‌توانند راه درستی را جلو ببرند. ۴. عقل تکنیکی یک روح و روحیه است و هرجا ظهور کند در ساختن جهان کمک می‌کند و این روح و روحیه بیشتر باید در علوم انسانی شکل بگیرد تا راهنمای بقیه باشد. ۵. مهم، روحِ نظمی است که تحت عنون عقل تکنیکی جهان جدید را می‌سازد و نه آن‌که حتماً باید آن روح و روحیه در صنعت حاکم باشد. ۶. این‌که آینده، آینده‌ی روحی است که در مواجهه با غرب، جهانی مناسب این تاریخ ولی با رویکرد قدسی می‌سازد، بحثی نیست، بحث در زمان‌شناسی است و این‌که انسان از زمان خود بیرون نباشد تا گرفتار پوچی نگردد.

البته این مباحث ادامه دارد به‌خصوص در کتابی که تحت عنوان «گوش‌سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» در دست تهیه است، مطالبی را متذکر می‌شود. موفق باشید

24124

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز لطفا ویژگی های خانواده تراز انقلاب را بیان بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را که به صورت کلّی سؤال می‌شود باید در کتاب‌هایی مثل کتاب‌های شهید مطهری و مرحوم صفائی‌حائری دنبال بفرمایید. موفق باشید

23997

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز درد دلی داشتم و پیشنهادی. بنده از اون دخترهایی هستم که تقریبا سرمایه گذاری زیادی روم شد برای خدمت به کشورم به عنوان یه خانم و نظر به اینکه شما همیشه می فرمایید که دیگه اینکه سلوک طوری باشه که فرد خودش خوب باشه درست نیست و باید وارد اجتماع بود و بخصوص الان که تو بحث خانم ها هنوز مشگل هست اینطور که بنده رو گذشته خودم فکر می کنم اصلا برای همین زمان از طرف مربیان تربیت شده بودم بنده رشته علوم تجربی بودم و واقعا هم با علاقه و با انواع استعداسنجی ها و کلی کار کارشناسی شده از طرف مدرسه وارد این رشته شدم نه اینکه جو دکتری گرفته باشدم ولی متاسفانه به دلیل وجود کنکور و اینکه نتونستم از این سد بگذرم پدر مادر بیسوادی داشتم اصلا این زحماتی که برایم کشیده شد قابل استفاده و ثمر نداد. الان مانده با عمر تلف شده وقتی به اجتماع نگاه می کنم می بینم اینقدر پزشک خانم داریم، ولی متاسفانه اصلا حالا نظر بنده اینه اکثر نتونستن بفهمن چرا اومدن پزشک شدن. خود بنده گاه در مراجعه به پزشک کلی باید بگردم تا یه متعهد متخصص پیدا کنم از طرفی برای دامه در این رشته مانده ام. رشته پزشکی رشته بازی هست اکثر میگن احتمال فساد توش زیاد هست مانده ام از طرفی با وجود طب سنتی اینکه میشه این دو را تلفیق کرد واقعا میشه چیز خوبی از آب دراورد و از طرفی چیزهایی که راجع به اختلاط دختر و پسر می شنوم تو این رشته البته دانشگاه فلاورجان در رشته های پزشکی اونطور که شنیدم تخصصا پزشکی، نه شاخه هایش فقط دخترانه هست ولی آزاد از یه طرف با بعضی دختران که حرف می زنی از عدم اختلاط دختر و پسر راضی اند و میگن به درس و تحقیقمون می رسیم بخصوص بچه هایی که پدر مادران سواد داری ندارن که محیط رو بشناسه و بکر وارد محیط میشن از طرفی هم با دخترانی مواجه میشیم که اختلاط و سر و کله زدن با پسره را کلاس و تمدن میدونن و میگن اینها که پسر تو دانشگاهشون نیست عذر میخام خنگ بار میان از طرفی همون فلاورجان هم هنوز اساتید مرد زیاد داره وقتی از پیشنهادهای برخی آقایون به خانم ها جاهای مختلف می شنوم مردد می شوم چرا من که اینقدر علاقه به درس دارم و اینقدر برام زحمت کشیده شده. یا امثال بنده که زیادن باید اینطور بشیم؟ درسته که به طور پراکنده داره کارهایی میشه ولی به نظر میرسه محیط دانشگاهها نباید جدا بشه از فضای تحقیق، اینطوری یه هرج و مرج ایجاد شده تو هر رشته ای افراد مجبورن برای مدرک بروند داشگاه چون اکثر اساتید نتونستن خودشونو به روز کنن یا اینکه علم ندارن و نمیتونن پاسخ بچه ها را بدهند و بچه ها مجبورند بروند بیرون کلاس خصوصی و اونها که ندارند هم که عمرشون تلف و بعد مدتی هم به علاف بودن عادت میکنن حالا این یعنی حال و روز بنده است که سهمیه شاهد هم داشته ام واقعا سخت شده بخواهی تو محیط های مختلط دوام بیاری. یعنی نمیزارن حاج آقا. البته بنده به کنترل خیال شما هم اعتقاد دارم روشم کار کردم و اصلا وقتی اون مسیر برام باز نشد مسیر رو عوض کردم ولی باز می بینم برایه بیماری خود یا خانواده چقدر باید دنبال یه پزشک خانم خوب گشت. ۲. مسئله دوم اینکه حاج اقا اگر امکان داره یه قسمتی از جلسات تون را مدتی بر خانمها تو یک یا دو تا حوزه علمیه خواهران سطح شهر اگر امکان داره و برای مدتی ترجیها نزدیک زمان ثبت نام حوزها اگر زحمت نیست بگذارید تا خیلی دوستان که دوست دارند وارد حوزه بشن بتونن جای خودشون رو پیدا کنن و یا اگر امکان داره همون دانشگاه فلاورجان یا اینجاها که میشه بچه ها تو اون محیط بتونن ادامه بدهن بنده فکر می کنم یه عده گرد وجود با برکت شما اونقدر جذب شدن که نمیشه رفت محیط دیگه و نمیشه به هر محیطی اعتماد کرد در صورتی که با شما اگر بریم تو فضای دیگر و مدتی اونجا باشیم فکر کنم هم برای اون محیط خوبه هم افرادی از اونجا جذب میشن هم یه عده از دوستان وارد اون محیط ها می شوند و میشه تغییراتی را ایجاد کرد. ممنون استاد عزیزم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به این آیه فکر کنید که حضرت ربّ العالمین می‌فرمایند: «وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا»(مریم/۷۱) و هيچ كس از شما نيست مگر آنكه وارد دوزخ مي شود، از جانب پروردگارت حكمي قطعي است. همین حالت در دنیا هست که ما نمی‌توانیم از این دنیا با این نحوه مشکلات فرار کنیم، بلکه باید تلاش کنیم در عین حضور در این صحنه‌ها، گرفتار آن‌ها نباشیم. به همین جهت در روایت داریم: ائمه «علیهم‌السلام» از جهنم عبور می‌کردند، ولی جهنم برای آن‌ها خاموش بود. ۲. پیشنهاد خوبی است، ولی شرایط سنی بنده طوری است که امکان حضور در محل‌هایی که می‌فرمایید برایم نیست. ولی فکر می‌کنم با توجه به طلبی که دارید خداوند آن طلب را بی‌جواب نمی‌گذارد. موفق باشید

22678
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: استاد بزرگوار شاید سوال بنده کمی ساده به نظر برسد اما مساله ای است که شدیدا بنده را مشغول خود کرده و گاهی مرا به سمت یاس سوق می دهد. بنده دارای سه فرزند قد و نیم قد هستم و تقریبا همه وقت شب و روزم به امورات آن ها می گذرد، اگر چه کارهای فرهنگی و اجتماعی نیم بندی هم انجام می دهم اما دستم از انجام خدمت کلان به جامعه مسلمین کوتاه است و متاسفانه چون قبل از بچه دار شدن برنامه سیر و سلوکی برای خلوت دائمی و نماز و مناجات شبانه و ... نداشته ام الان هم خستگی و شاید ملکه نشدن این امور باعث شده که دستم از چنین اموری نیز خالی باشد. خلاصه این که اگر چه اجر فرزندآوری و فرزندپروری را کم نمی دانم و با عنایت به نظر مقام عظمای ولایت راجع به این موضوع حتما عزم بر تعداد بیشتر فرزند دارم اما نگرانم از اینکه بعد از پایان مشغله های فرزندداری دیگر حالی برای عبادت و خلوت برایم باقی نماند و یا در همین اثنا پیمانه عمرم سرریز شود و تا ابدیت حسرت همه اموراتی را بخورم که عمری آرزوی انجامش را داشتم اما فرصت و یا وسعت انجامش را نداشتم و با رویی سیاه و دست خالی دار فانی را وداع کنم. ان شاءالله راهنمایی شما قلب اندوهگین مرا که شدیدا در سینه ام سنگینی می کند را از این حالت نجات دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با برخورد خوب با همسر و فرزندان و دلسوزی و خوش‌رویی با فرزندان ملکه‌ی محبت به حضرت حق در شما شکل می‌گیرد و این ملکه همواره حجاب های بین شما و حضرت معبود را بر طرف می‌نماید. موفق باشید

22572
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد گرانقدر آقای طاهرزاده: استاد شما در کتاب «انقلاب اسلامی برون رفت از عالم غربی» ذکر کرده اید که اگر شرایط جامعه به نحوی باشد که در آن حیات دینی وجود داشته باشد و زمامداران جامعه کاری در امور مردم نداشته باشند و امور در دست روحانیت باشد، مسئله ولایت فقیه حس نمی شد. اینکه در این زمانه چون تمام شئونات جامعه در دست زمامداران قرار می گیرد برای این که حیات دینی در تمام شئون جاری شود نیاز به ولایت فقیه داریم. حال سوال بنده این است که اگر در آن زمان مسئله ولایت فقیه مطرح نبود چون امور در دست روحانیت بود نه زمامداران آیا به تمام شئون حیات دینی وجود داشت و ما دیگر به انقلاب اسلامی نیاز نداشتیم؟ آیا برای ایجاد جامعه اسلامی همین که دولتمردان و حاکمان نقشی در امور جامعه نداشته باشند و امور در دست عالمان دینی باشد می شود تمدن اسلامی ایجاد کرد؟ دیگر نیازی به حاکمیت اسلامی نداریم؟ این سوالات برای بنده در حین مطالعه کتاب «انقلاب اسلامی برون رفت از عالم غربی» ایجاد شده. شاید بنده فهم درست از این موضوع نکرده باشم. ممنون استاد. بنده را راهنمایی کنید که مطلب کتاب را درست درک کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هم‌چنانکه در قسمت اول کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض شد موضوعِ ضرورت ولایت فقیه به صورتی که در صدساله‌ی اخیر مطرح شد و امثال ملا احمد نراقی در کتاب «خزائن» متذکر آن شدند؛ مربوط به شرایطی است که در موضوع اجتماع پیش آمده که حاکمیتِ جامعه به صورت خاصی در همه‌ی امور جامعه حتی در تحصیلات افراد نقش دارد و این غیر از شرایطی بود که مکتب‌خانه‌های گذشته داشته‌اند. آری! ولایت فقیه در چنین شرایطی، چنین نحوه ضرورتی را پیدا کرد وگرنه همواره ولایت دینی در جامعه‌ی ما جاری بوده است و حال که باید حاکمیت به صورت خاصی به صحنه آید ولایت دینی نیز به صورت خاصی که عنوان آن ولایت فقیه به صورت امروزی است، به صحنه آید. موفق باشید

21914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ما باید به چه فکری یا فردی یا گروهی یا .... دشمن باشیم و با چه گروهی دوست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دشمن واقعی انسانیت کسی است که صد عن سبیل اللّه بکند. یعنی نه‌تنها منکر حق است، بلکه مانع رسیدن حق به مردم می‌شود و بقیه را اعم از کسی که مستضعف فکری است یا مؤمن راستین، یا باید برایش دلسوزی کرد و یا باید او را دوست داشت. موفق باشید

20533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام محضر عبد خدا طاهرزاده: دلیل حمایت مرحوم هایدگر از هیتلر چه بود وقتی انسان آن دقت های عقلی را از ایشان می بیند واقعا می مانیم چرا در این موضوع دقت نکرد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از موضوعاتِ پر گفتگویی است. جمع‌بندیِ آقای دکتر داوری آن بود که تصور هایدگر به حزب نازی در ابتدای امر، چیزی غیر از آن بود که در عمل واقع شد و به همین جهت سریعاً از ریاست دانشگاه در زمان هیتلر استعفا داد. در ضمن این مصاحبه هم برای تفکر در این موضوع بد نیست که آدرسش خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

 http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2833953

20299
متن پرسش
سلام علیکم: حقیر مساله جبر و اختیار را تا کنون نتوانستم برای خود حل کنم از طرفی لزوم پذیرش دعوت انبیا منوط به این است که بپذیرم یک معادی هست و دو ما صاحب اختیاریم و چون این مساله برایم حل نشده بدین نتیجه رسیدم تا زمان حل این مساله در تکلیف همانند اطفال قبل از بلوغ هستم. آیا حضرتعالی این نتیجه گیری را تایید می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! زیرا انسان به طور بدیهی مختاربودنِ خود را احساس می‌کند و به قول مولوی: «این‌که گویی این کنم یا آن کنم / خودْ دلیلِ اختیار است ای صنم». موفق باشید

16513
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا فرشتگان هم امکان تمرد از حق تعالی را دارند؟ و اینکه با توجه به اینکه فرشتگان عقل محض هستند و آگاهی در حد خودشان، کامل، فرق اطاعت تکوینی فرشته و یک چیزی مثل خورشید چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در توصیف فرشتگان می‌فرماید: «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ (6)/تحریم) آن‌ها هیچ‌گونه عصیانی در مقابل امر الهی ندارند و آن‌چه را به آن‌ها فرمان داده می‌شود، انجام می‌دهند. و از این جهت می‌توان گفت متوجه‌ی زیباییِ اطاعت از حضرت حق هستند. و این‌ را شاید نتوان در مورد موجوداتی مثل خورشید تصور کرد. موفق باشید

نمایش چاپی