بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8053
متن پرسش
با سلام با توجه به پاسخی که به سوال 8044 داده اید آیا میتوانم نتیجه بگیرم که در غرب که بیماری افسردگی و نیهیلیسم شایع است و نتیجه توجه به عالم کثرت است کار یک فرشته است که انسانها نظرشان را از عالم کثرت به توحید منصرف کنند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. خداوند می‌خواهد آن انسان‌ها نیز نسبت به تمدنی که دارند تجدید نظر کنند. به همین جهت بنده معتقدم مردم غرب تذکر پذیرند هرچند تمدن‌شان باطل است. موفق باشید
8045
متن پرسش
با سلام استاد گرامی با توجه به اینکه می گویند سجده نزدیکترین حالت قرب به خداوند و حالتی است که در آن شیطان قدرت تسلط بر انسان ندارد آیا منظور همین سجده ها را طولانی کردن است در نماز ها یا غیر ا ز آنها سجده رفتن و ذکر گفتن؟و آیا معرفت صحیح پیدا کردن از طولانی کردن سجده برتر نمی باشد ؟ با تو جه با آیه 42سوره قلم"روزی که ساق پاها برهنه می شوند و دعوت به سجود می شوند اما نمی توانند"آیا منظور همان طولانی کردن سجده است یا سجده را باید بندگی خدا تعریف کرد؟ کسب معارف عالیه و عمل به دستورات حق تعالی . اجر شما با خدای رحمان
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بعد از معرفت اجمالی به نور عظمت الهی با این رویکرد چه سجده‌ی نمازها را طولانی کنید و چه به طور مجزا سجده کنید، زمینه‌ی تجلی نور عظمت الهی را بر قلب خود فراهم کرده‌اید. با معارف عمیق‌تر عبادات ما کیفی‌تر می‌شود. موفق باشید
31042

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: بنده مدتی هست که به لطف خدا با شما و سایت خوبتون آشنا شدم و مطالب و مباحث شما رو دنبال می‌کنم و به لطف طرز تدریس و بیان شیواتون از نظر معرفتی به یک جمع بندی رسیدم ولی سوالی که هنوز به جوابش نرسیدم این هست که فرق عقل که مخلوق اول است و حضرت محمد (ص) که مخلوق اول هست در چیست میدونم که حضرت محمد (ص) و عقل یک حقیقت هستند ولی نمیدونم با هم فرق میکنن یا یکی هستن وجودن؟ اگر امکانش هست کمی درباره این موضوع توضیح بدین یا اگر مطلبی در سایت هست بگین که گوش بدم که این گره ذهنیم بر طرف بشه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظام تکوین، آری! عقل، اولین مخلوق است و شخصیت حضرت محمد«صلوات الله‌علیه‌وآله» محل تجلی تامّ و تمام آن عقل است. کتاب «مصباح الهدایه» از حضرت امام در این مورد مطالب ظریف و دقیقی دارد. موفق باشید

29959
متن پرسش

استاد عزیزم سلام: خداوند شما رو برای جوانها حفظ کنه. استاد جان در جلسه ای بودیم یکی از مسئولین کشور استان داشتن مثالی میزدن در خصوص سرمایه اجتماعی، گفتن ببینید همین حاج قاسم سلیمانی، چرا بلند میشه پته میبره پیش آیت الله مصباح یزدی که امضاء کنه ایشون آدم خوبیه؟ چون فردا روز که کارش بهش گیر کرد به آقای مصباح، ایشون هواشو داشته باشه، وگرنه مگر خدا نمی دونه یک بنده خوبه یا بد؟ چرا آدم بره پته از علما بگیره. ما گفتیم آقای فلانی اینطور نیست، و ایشون میخواستن شهادت نامه علما رو در کفن بگذارند، چون بهرحال شهادت عالم اثربخشه. ولیکن اون آقا اصرار داشتن که نه، چرا باید حاج قاسم وقت بگذارد بره دونه به دونه با علما مذاکره کنه و پته بگیره در حالی که خداوند خودش عالم بالسر و الخفیاته و نیاز نیست کسی بنویسه که کسی چکاره اس، خودش می دونه.... و این بخاطر همراه کردن علما با اقدامات خود_ که البته همه، اقدامات خوبی بوده_ می باشد. خلاصه من نتونستم این رو بپذیرم. رفتم تحقیق کردم دیدم به جز همون حدیث شهادت ۴۰ مومن بالا سر جنازه، چیز دیگه ای نیومده. مایلم نظر حضرتعالی رو در خصوص اقدام شهید سلیمانی در امضاء و شهادت گرفتن از افراد در مورد خوب بودن خودشون رو بدونم. سپاسگزارم از لطف شما. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آن آقای مسئول که می‌فرمایید متوجه‌ی ظرائف این نوع امور نیستند و نقش تعلق روح‌ها نسبت به همدیگر را که امثال شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی با آن روح لطیف عرشی‌اش می‌فهمد؛ نمی‌فهمد. یکی از عظمت‌های روحی حاج قاسم را باید در درک چنین ظرایفی دانست که فردای قیامت چه بهره‌هایی از آن می‌برد که روح پاک چنین علمایی را با خود همراه دارد. در این مورد به مولای خود علی«علیه‌السلام» نزدیک است که آن حضرت هم چنین حساسیت‌هایی داشتند. موفق باشید  

29415

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام استاد: برای مسئله ازدواج در شرایط کنونی در میان سوال و جواب هایتان در سایت و صوت ها چنین برداشت می‌کنم که مسئله ی ازدواج کردن صرفا برای مسئله ی نیاز جنسی آنچنان هم که برخی دلسوزان می‌گویند فوری و اورژانسی نیست مثلا در جواب عزیزی نوشته اید: همین‌که ازدواج امر مستحبی است یعنی خداوند در آن رخصت ترک آن را داده است. یا در کتاب زن آنگونه که باید باشد هدف از ازدواج را زیر پا گذاشتن منیت و بر پایی یک هسته توحیدی بیان کرده اید (نیاز جنسی را یک معضل اورژانسی بر نشمردید) یا در شرح حدیث جنود عقل و جهل در جلسه ی تفاوت رجا و غرور بیان کردید گذر از میل های موسمی بسیار راحت است چه میل به غذا و چه میل های شهوانی و نگاه اسلام به ازدواج نگاه مسئولیت است نه آنکه میل جنسی دغدغه ایی شمرده بشود. حال استاد با جمع بندی این بیاناتتان و نگاه به وضعیت کنونی کشور و این شغل های قراردادی در شرکت های خصوصی و عدم امنیت شغلی که ما داریم و شرایط نامعلوم و غیر قابل اتکا مجرد ماندن با حفظ عفت کار آسان تر‌ و بهتری باشد هر چند که عقل قرآنی می‌پذیرد که رزاق خداست و قرار نیست کسی با ازدواج فقیر بشود ولی پشت کردن به عقل محاسبه گر هم که نظر به قیمت سکه و طلا و مسکن و مخارج عادی زندگی و دخل و خرج و وجود امنیت شغلی دارد هم کار صحیحی نیست. روی هم رفته تعجیل در امر ازدواج را برای خودم در این شرایط جایز نمی دانم هر چند که تا حدودی شرایطش فراهم باشد و ترجیح می‌دهم صبر کنم تا که حداقل یک شرایط شغلی پایداری پیدا بشود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته فکر خوبی است. ولی اگر از اعتماد به خدا غافل نباشید و إن‌شاءالله چنانچه امکان درآمدی پیش آمد، بقیه را به خدا واگذار کنید. موفق باشید

27338
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه در روایت از حضرت امیر (ع) داریم که خلقت ارواح دو هزار سال پیش از ابدان بوده، آیا دو هزار سال بعد از روح، جسم بصورت جداگانه پدید می آید و روح آرام آرام در آن قرار می گیرد یا اینکه روح بتدریج بدن را می سازد تا اینکه ایام جنینی می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو. آری! آن روحی که قبل از بدن خلق شده، برای ظهور در بدن، به مرور بدن خود را در دوران جنینی شکل می‌دهد تا آن بدن، محلِ تدبیر آن روح شود. در بحث «حرکت جوهری» به این نکته نیز پرداخته می‌شود. موفق باشید

25904
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. دلیل بروز فتنه در جامعه اسلامی چیست و چه راهکارهایی برای پیشگیری از آن هست؟ ۲. آیا در آینده دوباره ممکن است انقلاب اسلامی درگیر فتنه شود و حوادث فتنه انگیزی رخ دهد و چالش اساسی برای مبانی نظری_عملی انقلاب ایجاد کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منوّرشدنِ جامعه به معارفِ حقّه‌ی الهی ۲. چرا که نه! ولی هرچه دشمن با تجهیزات بیشتر برای فتنه به میدان آید، بیشتر از قبل، عظمتِ انقلاب اسلامی روشن می‌شود. قرآن می‌فرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب، یعنی اتحاد کفر جهانی روبه‌رو شدند که بنا داشتند ریشه‌ی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/22) این است آن وعده‌ی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسول‌اش وعده‌ی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با اجتماع کفارِ متحد، نه‌تنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دل‌سپردگی‌شان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همه‌ی کفر به میان می‌آید، با شکستی که می‌خورد هویت تاریخی‌اش را از دست می‌دهد و تاریخ دیگری ظهور می‌کند. آن مؤمنین با نظر به چنین آینده‌ای، توانستند آن روز خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند. موفق باشید 

24399
متن پرسش
سلام بر استاد عزیزم: طبق سوال ۱۵۶۱۸ فرمودید تکنولوژی حجاب اسم قادر است. نمی دانم ولی گمان می کنم این علم حصولی و فلسفه و این نوع دانایی به یک نوع استکبار منتج می شود که ظهور تامه آن در تکنولوژی جدید است. آیا این طوری است؟ یک جا می خواندم که خدا در مدرنیته به اسم قهار ظاهر می شود آیا ارتباطی بین اسم قهار و تکنولوژی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر متوجه‌ی حضرت حق و اسم «علیم» او نباشیم، هر علمی موجب نوعی استکبار می‌گردد. ولی اگر علم حصولی و فلسفه را نیز جوابگویی به نوعی استعداد بدانیم که خداوند در انسان قرار داده؛ موضوع متفاوت می‌شود. ۲. به نظر بنده نباید در مورد تکنولوژی، تنها به دنبال یک اسم از اسماء الهی باشیم. موفق باشید

23004
متن پرسش
سلام علیکم: بروز غضب خداوند در دنیا و برزخ و قیامت نسبت به انسان چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای حضرت ربّ العالمین، تغییر حالات به آن معنا که یک روز غضبناک باشند و یک روز خوشحال، معنا ندارد. آری! با گرفتن نعمت‌هایی که مرحمت کرده‌اند عملاً صورتی از غضب برای جضرت ربّ العالمین معنا می‌شود، چه در دنیا و چه در برزخ و چه در قیامت. در برزخ و قیامت، سلبِ رحمت موجب قرارگرفتن در عذاب الهی خواهد بود. موفق باشید

22472
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. قوه خیال در شناخت خدا چه کمکی می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان از طریق قوه‌ی خیال در مظاهرِ عالَم انوار الهی را می‌نگرد. مثل آن‌که شما با روبه‌روشدن با باران متوجه‌ی رحمت الهی می‌گردید. موفق باشید

21709

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده طلبه هستم و بسیار به طلبگی و دروس آن علاقه دارم. اما سوالی که در ذهن من است و آن اینکه آیا من می توانستم این دروس را بیرون از حوزه هم بخوانم چرا به حوزه آمدم؟ (گرچه کارم مشکل تر می شد اما روایت هم داریم که هرکس بیشتر تلاش کند خدا بیشتر یاری اش می کند. اگر از نظر اخلاقی هم باز بستگی به خود فرد دارد چه بسا برخی از افراد بیرون از حوزه از طلاب بهتر باشند (کما اینکه بسیاری از حوزه ها استاد اخلاف خوب ندارند) با این وجود بهترین دلیل برای حوزه آمدن چیست؟ فردی می تواند دروس دانشگاه را هم بخواند و صوت دروس حوزوی را هم از سایت ها گوش دهد و هم در رشته دیگر تخصص پیدا کند چه بسا اگر معلم شود می تواند افراد بیشتری را تربیت کند. پس لطفا بفرمایید بهر دلیل بذای حوزه آمدن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که قرآن به ما می‌فرماید «ابتغوا الیه الوسیله»،‌ ما باید در امورات خود به وسیله‌ی مورد اعتماد رجوع کنیم، حوزه مطمئن ترین جایی است برای این‌که انسان به معارف اصیل اسلامی دست بیابد مشروط به آن‌که آن‌ معارفی که دروس رسمی حوزه به شما نمی‌دهد را با مشورت اساتید و با مطالعه‌ی موضوعات مورد نیاز به دست آورید. به خصوص که فضای حوزه، برای یک طلبه‌ی جدی بسیار کمک کننده‌است و در همین رابطه می‌توان استاد اخلاق مورد نظر را نیز پیدا کرد. موفق باشید

20670
متن پرسش
سلام: در متن برهان صدیقین گفته می شود که بر هیچ مقدمه ای استوار نیست، حال این که «کل ما بالعرض لا بد ان ینتهی الا ما بالذات» خود یک مقدمه است. چگونه این توجیه می شود. ضمناً چگونه از محدود بودن یک موجود، بالعرض بودن وجودش نتیجه گرفته می شود؟ آیا ممکن نیست یک وجود مقید، همان وجود مقیدش را از خود داشته باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این یک امر بدیهی است که هر بالعرضی به بالذاتی ختم می‌شود 2- ذاتِ وجود، اگر محدود باشد عیت وجود نیست، بلکه چیزی است خاص، یعنی چیزی هست و چیزی نیست. پس ذاتِ وجود محدود نیست. از طرفی هر وجودی که عین وجود نیست، نمی‌شود وجودش از خودش باشد چون عین وجود نیست. موفق باشید

20590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: 1. آیا محروم بودن حضرت آدم برای خوردن از آن درخت علت خاصی داشت؟ ۲. این عمل او چه عملی بوده آیا گناه بوده چون پیغمبران (ع) معصوم اند و گناه نمی کنند ولی اگر ترک اولی کرده پس چرا عریان شده و خدا او را کیفر داده است؟ ۳. این که می گویند علت اینکه ما به زمین آمدیم همین عمل حضرت آدم بود و گرنه الان بایستی در بهشت بودیم آیا درست است؟ لطفا توضیح دهید. با تشکر و سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به طور مفصل در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» به جزء جزء این سؤالات جواب داده شده. به‌خصوص که با جواب‌گرفتن از این سؤال‌ها یک نوع تفکر و سلوک برایتان رخ می‌نمایاند. از این جهت توصیه می‌کنم به مطالعه‌ی آن کتاب که بر روی سایت هست، بپردازید. البته یک کار اساسی و مبنایی است. پس باید با حوصله آن را دنبال کرد. موفق باشید آدرس آن کتاب در سایت «لب المیزان» عبارت است از: http://lobolmizan.ir/book/1181

18989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید وقت گرانبهایتان را می گیرم، شبهه ای در ذهنم افتاده و آن اینکه: ما علما و بزرگان زیادی داشتیم که اهل مبارزه با هوای نفس و اهل مکاشفات بوده اند ولی با این حال یک وابستگی هایی داشتند. مثلا بعضی هایشان وابستگی شدیدی به سیگار و قلیان داشتند. مگر این دنبال هوای نفس رفتن نیست؟ اصلا چرا از اول سراغ این چیزها بروند که بعد عادت بکنند؟ استاد بحث من سر ضرر سیگار و قلیان نیست، سر وابستگی و تعلقی است که به این چیز ها داشته اند ولی با این وجود انسان های عارفی بودند و بعصا به عوالم دیگر هم ورود پیدا کرده اند. این تناقص چگونه جواب داده می شود؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن بزرگان در فضای دیگری به چنین موضوعاتی می‌نگرند و بیشتر جنبه‌ی تفریحی برای کم‌کردنِ فشار روح در آن زمان داشته است و نه جنبه‌ی اعتیاد که امروز مورد بحث است. موفق باشید

18961

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من یه خواهش داشتم و اون این بود از آتش استاد کتاب بصایر الدرجات رو تدریس کنن. و آیا تا الان تدریس نکردن دلیلی داشته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توفیقی پیش نیامده. موفق باشید

18945
متن پرسش
پیشگفتار و خلاصه ی کل مباحث: مسئله‌ی ولایت در اسلام موضوعی است که در اصل مزبوط به خداوند متعاله و هیچ یک از بندگان بر دیگران ولایتی ندارند مگر به اجازه و دستور خداوند. بنابر این اگر برای پیامبر و امام و فقیه ولایتی تعریف میشه ذیل همین ولایت هست و لاغیر. و ولایت خداوند بصورت تکوینی است، یعنی چه بخواهیم و چه نخواهیم تحت ولایت الهی هستیم. این موضوعی است اساسی که وقتی در باره‌ی ولایت مخلوقات بر دیگر مخلوقات سخن می گوییم حواسمان باشد که این ولایت مطلقه نیست! بلگه مشروط است و شرطش هم احکام الهی است. درباره‌ی معصوم علیه السلام چون این قابلیت کامل است و به صورت کامل و دقیق و بدون خدشه قادر به استنباط احکام الهی در مرحله‌ی فهم و عمل هست، ولایت معصوم ولایت الهی است که معصوم علیه اسلام در کنار قرآن، تنها وسیله‌ی ارتباطی ما مخلوقات محجوب با خداوند متعال است. اما درباره‌ی دیگر انسان‌ها مطمئناً بر اساس تقربشان به معصوم این موضوع قابل دقت و بازنگری و کنترل بیشتری است و مهمترین عامل کنترلی همین رفتار و کلام معصوم و قرآن کریم است، در واقع معصوم علیه السلام در نقش پدر برای جامعه است و وقتی که در غیبت به سر می‌برد، جامعه موظف به انتصاب و انتخاب شخصی است که نقش ولایت معصوم را در حد مقدورات خودش برای جامعه بازی کند و این شخص نقش برادر بزرگ را بازی می‌کند و نه پدر، بنابر این باید با روش‌های مختلف دائماً این شخص و رفتارش و تصمیماتش توسط دیگر برادران تحت نظارت باشد. این مطلب در مورد ولایت فقیه درست است؟ استاد بزرگوار لطفا راهنمایی بفرمایید. با سپاس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است فقیهی که در جایگاه ولایت فقیه قرار می‌گیرد به جهت خلوص خاص خود منوّر به ولایت تکوینی ذیل ولایت تکوینیِ امامان باشد، ولی ولایت فقیه یک موضوعِ تشریعی است از آن جهت که ولیّ فقیه کارشناس کشف حکم تشریعی خداوند است. موفق باشید

18921

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: استاد عزیز سوال نابجا و حقیرانه ای دارم. 1. در سیره اهل البیت مخصوصا امیر المومنین و سید الساجدین امام سجاد علیهما السلام در چهره و بدن مبارکشان مثل سجده گاه و زانوان مبارک آثار عبادات زیاد ذکر شده اما در چهره مبارک شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی کمتر شاهد این آثار زیبا هستیم. آیا اینان مصداق این حدیث اند که می فرماید رسیدن به خدای متعال با دل رساننده تر از به زحمت افکندن اعضا و جوارح است یا وظیفه شان در حین جنگ وقتی برای عبادات بدنی نمی گذاشته است؟ 2. آیا شما خود در زمان جنگ نمونه یا خاطره ای در باب افرادی با جمع عبادات بدنی و قلبی به یاد دارید؟ یاد امام و شهدا به خیر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دوام عبادت اولیاء ‌مذکور قابل مقایسه با بقیه‌ی خوبان امّت نیست تا با آن‌ها مقایسه کنیم. موفق باشید

16257

شخصیبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام، پسرم به یک باره از نظر اعتقادی تغییر کرده که من بیشترین دلیل آن را چشم و نذر میدانم، خیلی سریع تغییر کرد بسیار جوان مومن و متدین. بود امسال پیش دانشگاهی است، برای رفع چشم زخم دعایی را بفرمایید که انجام دهم از شما نیز التماس دعا دارم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و ملک» در رابطه با چشم‌زخم شده است. کتاب بر روی سایت هست. در ضمن سعی کنید فرزندتان را با مباحث «معرفت نفس» آشنا گردانید. موفق باشید

15874
متن پرسش
با سلام: در پاسخ تان در مورد ماهیت لوح محو و اثبات و لوح محفوظ، فرمودید که قواعد کلی عالم در لوح محفوظ ثبت است، منظور از این قواعد چیست؟ اگر امکان دارد کمی توضیح دهید. من کتابهای شما را مطالعه کرده ام. و فرمودید که در لوح محو و اثبات به تدریج ظهور این حقایق است، آیا منظور از حقایق متن زندگی ماست؟ و در این جمله شما که ظهور می کند و محو می شود، چه چیزی محو می شود؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقایق ثابت عالم به زبان شریعت همان سنت‌های لایغیر الهی است. مثل «کلّ نفس بما کسبت رهینة» و یا مثل «ان اللّه لا یغیر....». و عالم بر مبنای این سنن مدیریت می‌شود و ما صورت‌های این سنت‌ها را در عالم مشاهده می‌کنیم. موفق باشید

8254
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز و سپاس از پاسخگویی حضرتعالی در دروایت داریم که اگر کسی بیش از سه روز با مومنی قهر باشد نمازش قبول نیست . آیا منظور روایت این است که نماز اصلا قبول نیست یا منظور این است که ممکن است جنبه کمالیه را نداشته باشد؟متشکرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید از حُسن قبول محروم است وگرنه فرشتگان آن نماز را برای او ثبت می‌کنند و او جزو تارک‌الصلات محسوب نمی‌شود. موفق باشید
8087

درنمازبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد گرامی حضور قلب درنماز به این معناست که تمام توجه به نماز باشد و هر کلامی که برزبان می آید برقلب حک شود و قلب بفهمد آنرا؟یا اینکه بعضی می گویند روی معنی باید فکر کرد؟ یا بعضی چنان سختگیری بر روی تلفظ می کنند که ظاهر باعث غفلت از باطن نماز می گردد. به طور مثال می گویند باید الله اکبر را درشت و پر گفتن .آیا خیلی تکیه بر روی اینها از باطن غافل شدن نیست ؟ با تشکر از زحمات شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: باید الفاظ نماز را صحیح اداء کرد ولی حساسیت به خرج نداد و بعد از توجه به معنای الفاظ باید قلب در صحنه بیاید و از حضور قلب غفلت نشود. موفق باشید
7923

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام چرا در این آیه ی أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ خاصا به تسبیح پرندگان اشاره شده است؟منظور از تسبیح موجودات چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در شرح آیه‌ی38 سوره‌ی انعام عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
31861
متن پرسش

با سلام: نظردون در مورد سخنان آقای مهدی نصیری در مورد پیامد های مقدس سازی یک نظام سیاسی، چیست؟ پیشتر در پی سخنان آقای رییسی در مورد قدسی بودن جمهوری اسلامی، نوشتم (اینجا) که هیچ نظام سیاسی ای حتی حاکمیت معصوم، به دلیل خطاهایی که ممکن است از سوی کارگزاران غیر معصوم رخ دهد، قدسی نیست و هیچ حاکمی نمی تواند با مقدس دانستن حاکمیتش، باب انتقاد و اعتراض را بر مردم ببندد. در زمان حاکمیت امیرمومنان علیه السلام - که شخصا تجسم عصمت و عدالت و تقدس بود - فردی یهودی (یا مسیحی) از آن حضرت به قاضی شکایت می برد و زرهِ حضرت را از آن خود می داند و از آنجایی که حضرت برای اثبات مالکیت خود شاهدی نداشت، قاضی حکم به مالکیت یهودی می دهد و علی (ع) می پذیرد. (احقاق الحق و ازهاق الباطل، ص ۵۳۴) مقدس دانستن نظام سیاسی، پیامدهای سنگینی برای مردم و امر مقدس (خداوند و دین او) دارد و از این رو جامعه اسلامی باید در برابر قدسی سازی حکومت و حاکمان حسّاس باشد. از جمله این پیامدها عبارت است از: 🔻۱. حکومت مقدس، خویش را معیار حق و باطل قرار می دهد و اگر سخن از دین و شرع هم بگوید، قرائت خویش را ناب و غیرقابل چون و چرا می انگارد. 🔻۲. نظام مقدس به نحوی خودمعیار، تولید معرفت و حقیقت می کند و مرز حق و باطل و علم و شبه علم را به هم می ریزد. 🔻۳. حاکمیت مقدس در هر چالش و اختلافی، خود را محق می داند و طرف مقابلش را و لو اکثریت مردم و جامعه جهانی باشند، گمراه، فریب خورده و فاقد بصیرت اعلام می کند. 🔻۴. تقدس یک نظام با جمهوریت و دموکراسی ـ که امری زمینی و البته مورد توصیه دین است ـ قابل جمع نیست و اگر بین تمایل و خواست مردم با خواست نظام تعارضی پیش بیاید، حق با نظام است. 🔻۵. در نظامهای مقدس، تک صدایی، تک خوانشی، تک حزبی و انواع تکها، ارجحیت و سیطره پیدا می کنند. 🔻۶. نظام مقدس برای حفظ هژمونی خود، توجه ویژه به مظاهر، مناسک و پوسته های دینی دارد و بعضا از تحریف و دستکاری مناسک به نفع خویش ابائی ندارد و تا آنجا که بتواند افراد و آثار مقدس جعل و خلق می کند. 🔻۷. انسانها یا نظامها به میزانی که خود را زمینی و در معرض خطا و اشتباه بدانند، به همان میزان به استفاده از خرد جمعی احساس نیاز می کنند اما اگر خویش را در هاله ای از تقدس بدانند، نیازی به استفاده از تجربه و اندیشه دیگران نمی بینند. 🔻۸. نظام مقدس میل وافری به تولید دشمن دارد، چرا که وجود دشمن حقیقی یا فرضی، برای او در دوگانه حق و باطلی که او در آن نمایندگی تام الاختیار جبهه حق را دارد، مشروعیت آفرینی مداوم می کند. 🔻۹. در نظامهای مقدس، نظارت و حسابرسی از افراد و نهادهایی که در کانون تقدس قرار دارند و یا به آن وابسته اند، غیرضروری و بعضا جسارت به امر مقدس اعلام می شود. 🔻۱۰. حکومت مقدس، کنترل، مداخله و صیانت اجتماعی حداکثری را برای خود قائل است، چرا که نگاهی از بالا به پایین داشته و طبیعتا هر گونه کنترلی را موهبتی الهی در حق مردم می داند. 🔻۱۱. در نظامهای مقدس، نهادها و شیوه های امنیتی و مسائل را امنیتی کردن، جایگاه ویژه ای می یابد، چرا که هر حرف و حرکت مخالف، تعرض به امر مقدس محسوب شده و مستوجب سرکوب و مجازات دنیوی و اخروی است. 🔻۱۲. در نظامهای مقدس چون حاکمان خود را از خطا و فساد منزه می دانند، مساله موقت بودن قدرت، ضرورت خود را از دست می دهد و میل شدیدی به دائمی بودن ریاستها وجود دارد. 🔻۱۳. نظام مقدس می تواند بدترین فسادها و ناکارآمدیها را به استناد قدسی بودن خود کم رنگ و غیر مهم جلوه دهد و با پمپاژ تقدس بر آنها رنگ بپاشد . 🔻۱۴. آنان که منتقد و یا مخالف نظام مقدس می شوند در اذهان حامیان نظام، دشمن خدا و دین قلمداد می شوند و گاه در معرض بدترین قضاوتها قرار می گیرند. 🔻۱۵. تظاهر و ریاکاری در نظامهای مقدس و جامعه تحت حاکمیت آن، سکه ای رایج می شود. 🔻۱۶. استبداد دینی ـ که به تعبیر فقیه والا مقام نایینی (متوفی 1355 ق) در رساله سیاسی شاهکارش «تنبیه الامه و تنزیه الملة»، بدترین نوع استبداد و از مصادیق الحاد و زندقه است ـ محصول نظامهای سیاسی مقدس است که خود را از تقید به موازین عقلی، شرعی و عرفی آزاد و مالک الرقاب مردم می دانند. 🔻۱۷. تن ندادن و یا سخت تن در دادن به تغییر و بازنگری، از دیگر ویژگیهای نظام سیاسی مقدس است، چه آن که بازنگری و تغییر به معنای پذیرش اشتباه است؛ و مگر نظامهای مقدس اشتباه می کنند که تن به تغییر بدهند؟! 🔻۱۸. و بالاخره، یک نظام مقدس می تواند موثرتر از هر نظام عرفی، سکولار و لاییک، مقدسات حقیقی مانند خداوند، دین، پیامبران و رهبران معصوم را بی اعتبار کند و جامعه را برای شورش علیه هر امر مقدس واقعی و غیر واقعی آماده سازد، نظیر آنچه در غرب و اروپا در واکنش به حاکمیت و مرجعیت مقدس کلیسا و پاپها در قرون وسطی رخ داد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این عین مشکلی است که آقای دکتر سروش نیز به میان آورده‌اند که چون مثلاً المیزان، قرائت بشر است از یک متن مقدس، پس المیزان و امثال المیزان مقدس نیست. در صورتی که به قول صاحب‌نظران آیا جملات علامه طباطبایی و نسبتی که با قرآن دارد، با جمله‌ای که مثلاً شخصی بگوید: «آن‌که در جوی می‌رود آب است»؛ در یک حدّ و اندازه می‌باشد؟ یا با این‌که جملات علامه قرائت ایشان است از قرآن، نسبتی با قداست متن قرآنی دارد که آن جمله آن قداست را ندارد. در موضوع نظام مقدس جمهوری اسلامی بحث در نسبتی است که آن نظام با قرآن و توحید و سیره اولیای الهی دارد در مقایسه با نظام‌های سکولارِ دنیا. و اتفاقاً در همین رابطه مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» در صحبتی که با شرکت‌کنندگان کنفرانس اسلامی داشتند به صورت عالمانه‌ای در نقد چنین نگاه‌هایی فرمودند: «از نظر این گرایشِ باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، عرصه‌های مهمّ زندگی و مناسبات اجتماعی از دخالت اسلام باید خارج بشود؛ در مدیریّت جامعه و تمدّن‌سازی، اسلام در مورد تولید تمدّن و ساخت تمدّن بشری نقشی ندارد، وظیفه‌ای ندارد، امکانی ندارد؛ در مدیریّت جامعه نقش ندارد، در تقسیم قدرت و ثروت در جامعه، اسلام نقشی ندارد؛ اقتصاد جامعه، مسائل گوناگون جامعه مربوط به اسلام نیست؛ یا مسئله‌ی جنگ، مسئله‌ی صلح، سیاست داخلی، سیاست خارجی، مسائل بین‌المللی. گاهی می‌شنوید گفته میشود که «دیپلماسی را ایدئولوژیک نکنید»، با ایدئولوژی مربوط [نکنید] یعنی اسلام در مسئله‌ی سیاست خارجی و مسائل بین‌المللی بایستی اظهار نظری نکند؛ در مسئله‌ی اشاعه‌ی خیر، اقامه‌ی عدل، مقابله‌ی با شُرور، مقابله‌ی با ظلم، جلوگیری از اَشرار عالم، در این زمینه‌ها، اسلام کاره‌ای نیست. در این عرصه‌های مهمّ زندگی بشری، اسلام نه مرجع فکری باشد، نه راهنمای عملی باشد؛ این اصراری است که دارند. حالا علّت این اصرار چیست، منشأ آن چیست، از کجا شروع شده، اینها دیگر بحثهای مربوط به صحبت امروز من نیست».

و سپس با مطرح کردن آیات قرآن به صورت بسی عالمانه روشن نمودند که اگر کسی معتقد به قرآن باشد نمی‌تواند از حضور نظامی که بر دستورات الهی تأکید دارد، منصرف گردد. در جلسه اخیر مربوط به سوره «دهر» در این مورد عرایضی شده است که إن‌شاءالله می‌تواند مفید باشد[1] از آن جهت که این مسئله مهمی است و به نظر می‌آید بعضی‌ها به جهت ضعف فکری که منجر به بریدن آن‌ها از نظام اسلامی شده است، هم اکنون به جای آن‌که خود را ملامت کنند، نظام اسلامی را بدهکار می‌دانند. موفق باشید    

[1] - https://eitaa.com/matalebevijeh/8392

29728

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: من مشاور مدرسه هستم. یکی از دانش آموزان کلاس هفتمم سوالی از من پرسیده مبنی بر اینکه پدرم من رو مجبور به پوشیدن چادر می کنه در صورتی که من اصلا دوست ندارم و هر چی می گم مانتویی با حجاب می شم قبول نمی کنن. ببخشید من چه جوابی باید بدهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بهتر است به آن دانش‌آموز گفته شود به خاطر احترام به پدرش، پیشنهاد پدر را بپذیرد زیرا موجب پاداش چند برابر برایش می‌شود. موفق باشید

28779
متن پرسش
به نام خدا سلام استاد گرامی: از خواندن کتاب رزق در گستره ی هستی به نتایجی رسیدم که می‌خواستم صحت این نتیجه گیری ها را از زبان خود شما بشنوم: اینکه انسان امروز تمام تلاش و حیله خود را به کار گیرد و درآمدی کسب کند و به جای اینکه مازاد آن را صدقه دهد یا انفاق کند یا قرض دهد، بخواهد آن‌را پس انداز کند که در آینده دور خانه بخرد و یا سرمایه فرزندان خود کند (کاری که االان به شدت تبلیغ می‌شود بوسیله بانک ها) و با توجه به اینکه هر روز هم از ارزش پول پس انداز شده کمتر می‌شود این عین حرص در مال اندوزی است و اشتباه است و ۲) زمان خانه خریدن ما مقدر است و آینده فرزندان ما مقدر است و اینچنین نیست که جمع آوری نکردن مال توسط ما بخواهد به اینها آسیبی بزند. استاد متاسفانه خانواده های مذهبی ما که ادعای پیروی از اهل بیت دارند دائما ما را در استرس مال جمع کردن برای آینده می اندازند در صورتی که بنده و همسرم علاوه بر خرج کردن متعارف برای سه فرزند خود متکفل سه یتیم دیگر هم شده ایم و البته برای آینده هیچ پس اندازی هم نداریم و از زندگی الان خود راضی هستیم ولی خانواده های ما دائما ما را با خواهران و برادران دیگر مقایسه می‌کنند که شرایط مادی بهتری دارند و منشا این را تلاش بیشتر و عقل بیشتر آنها می دانند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه خوبی است. تلاش برای رفع نیازهای معمولی، وظیفه می‌باشد و البته تهیه‌ی مقدمات جهت داشتن مسکن، در بستر طبیعی آن امر معقولی است. موفق باشید

نمایش چاپی