بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8142
متن پرسش
سلام علیکم. ببخشید در داستان حضرت موسی و خضر علیهما السلام. حضرت موسی با آنهمه مقام والای نبوت نتوانستند در برابر حوادث ومقدرات صبور باشند اما از آنطرف فکر میکنم این داستان الهی و عالی میخواهد بگوید در برابر حوادث و آنچه حکمت تقدیرات است و نمیفهمیم باید صبور باشیم وحتی چون و چرا از خواست خدا نداشته باشیم . ولی میبینیم این انتظاری که خدا از ما دارد درنتیجه این داستان حضرت موسی نتوانست برآورده کند این انتظار خداوند متعال را و راهش را گرفت و جدا شد پس آیا سرنوشت بقیه انسانها که کلیم الله هم نیستند این است که در برابر تقدیرات الهی آخرش نمیتوانند صبور باشند واز حکمت خدا دور میافتند ؟یا ما باید از حضرت موسی ع سبقت بگیریم ؟آیا میشود چنین چیزی؟یا اصلا نتیجه عالی این داستان چیز دیگری غیر از اینهاست؟لطفا اگه ممکنه پاسخ دقیق و عمیق بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: روحانیت خضری یک نوع روحانیت دیگر است. دین محمدی«صلوات اللّه علیه و آله» جامع روحانیت موسوی و روحانیت خضری است که به نحوی جامع تکوین و تشریع است . حضرت موسی«علیه السلام» در تبعیت از تشریع الهی هیچ کم نداشتند و به عنوان بنده مخلَص خداوند شریعت الهی را به بشریت رساند. می ماند که برای شخص خودشان طالب معارفی بودند که نیاز به روحیه ای خاص داشت که حضرت موسی«علیه السلام» آن روحیه را نداشتند . إنشاءاللّه بحث آن را در کتاب شرح سوره کهف که در دست چاپ است می توانید دنبال کنید. موفق باشید
26420
متن پرسش
بسم الله سلام استاد عزیزم: کتاب فوز سالک جناب صفایی رو همین چند دقیقه پیش تموم کردم. گذشته از اینکه دل باصفای ایشون کلمه به کلمه کتاب رو نورانی کرده، یه سری نکات هست که باید از شما بپرسم. ۱. در چندجای کتاب بحث سجده نکردن شیطان بر آدم رو مطرح کردند و به برداشتهای گلشن راز یا عین القضات نقد جدی وارد کردند. حرف ایشون صحیحه؟ شما نگاه ایشون رو نسبت به فلسفه و عرفان می پذیرید؟ ۲. ایشون اهداف سلوک رو رضا و عبودیت و لهف الی جود الله می دونن و میگن توحید فعل و صفت و ذات یا دیدن واقعیت اشیا یا عشق به حق هدفهای بعدی هستن. نظرتون چیه راجع به این حرف؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- رویهمرفته بعضی از ذوقیات عرفا قابل قبول نیست ولی ظاهراً استاد صفائی «رحمت‌اللّه‌علیه» هم کمی بیش از حدّ از عرفا فاصله دارند. به نظرم روش امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بهتر است که هم عرفا را قبول دارند و هم تسلیم آن‌ها نیستند، هم ابن‌عربی را نقد می‌کنند و هم در نامه‌ای که به گورباچف می‌نویسند می‌فرمایند: «و از اساتيد بزرگ بخواهيد تا به حكمت متعاليه ‏صدر المتألّهين «رضوان‏الله‌تعالى‌عليه‏ وحشره‌الله‌مع‌النبيين‌والصالحين» مراجعه نمايند، تا معلوم گردد كه: حقيقت علم همانا وجودى است مجرد از ماده، و هرگونه انديشه از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نخواهد شد. ديگر شما را خسته نمى‏ كنم و از كتب عرفا و به‏ خصوص محى‏ الدين ابن عربى نام نمى‏ برم؛ كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگ‏مرد مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيفِ باريك‏تر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.» ( صحيفه‏ ى امام، ج ۲۱، ص: ۲۲۴- ۲۲۵) [1] ۲. حرف خوبی است. موفق باشید

 


[1] - حضرت امام در جواب حسنين‏ هيكل كه مى‏ پرسد چه كتاب‏ هايى جز قرآن در شما اثر گذاشته، مى‏ فرمايند: «در فلسفه، ملاصدرا ، از كتب اخبار: كافى، از فقه: جواهر.»(صحيفه‏ ى امام، ج 5، ص 271)

 

 

25799

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اینجانب گرفتار وسواس نجاست هستم و زندگیم را تحت تاثیر قرار داده. لطفا برای نجات از این وضعیت اسفبار مرا راهنمایی فرمایید و موسسه مورد اعتماد جهت مشاوره در اصفهان معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «ره چنان رو که رهروان رفتند». در این موارد ملاکِ خود را یکی از علماء یا افرادی که به آن‌ها اعتماد دارید، قرار دهید و مطابق عمل آن‌ها، عمل کنید. موفق باشید

24365
متن پرسش
سلام: کاملا ایمانم رو به خدا از دست دادم. رغبتی به نماز و این مسایل ندارم. زندیگیم بسیار سخت گذشته. هیچ چیزی تو زندگیم حل نمیشه، به غیر از خودم کسی رو ندارم، خودمم یه ادمه گیج و افسرده کسی که نمی دونه باید چیکار کنه هستم. خلاصه از دو تا مشکلاتم سوال داشتم تو پیام نور لیسانس کامپیوتر گرفتم از زمانه دانشجویی دنبال کار بودم تا به الان که بیشتر از یک ساله درسم تموم شده فقط میرم فرم پر می کنم و آخرم هیچی به هیچی و از طرفیم وضعیت مالی بد همینجوری روزای عمرم به هیچ و پوچ دارن میگذرن، مورده دیگه وقته ازدواجم گذشته اویل بیست سالگی یکی دو موردی بودن پنج و شش ساله هیشکی نیست خیلی ذلیل و خار شدم حقیر شدم و البته منظورم این نیست که دوست دارم با یک موجود مذکری ازدواج کنم نه، شخص باید ویژهگی های موجه داشته باشه و گرنه که از اینی که الان هستم بدبخت تر میشم نمی دونم باید چیکار کنم درمانده و گیج شدم هیچ کسی نیست که کمکم کنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا همین شرایطی که برایتان پیش آمده، فرصتی نمی‌دانید که خداوند برای شما قرار داده تا خود را طور دیگری تعریف کنید و به زندگی از زاویه‌ی دیگری بنگرید. محال است کسی در بستر اسلام و ایمان قرار داشته باشد و راهی برای زندگی متعالی در مقابلش نباشد. به همین جهت حضرت ربّ العالمین می‌فرمایند: « لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» هیچ‌کس از رحمت و مدد الهی مأیوس نمی‌باشد مگر آن‌هایی که گرفتار کفر شده‌اند. موفق باشید  

24253
متن پرسش
سلام علیک و ریحانه استاد طاعات و عبادات مقبول بارگاه احدیت اما بعد استاد شما در جلسات حکمت متعالیه در قم و همچنین در جلسات تمدن اسلامی در مرکز تخصص اسلامی که بنده هم در آن جمع توفیق حضور داشتم از افقی دیگر و ساحتی متعالی سخن گفتید و اینکه برای به صحنه آوردن این افق و نگاه در بستر این تاریخ با حضور انقلاب اسلامی باید طرحی دیگر اندازیم و نگاهی دیگر به خودمان و آینده ی پیش رویمان داشته باشیم و از هم سخنی و هم اندیشی به آن معنایی که سخن را از آن خود کنیم آن هم در بستر حکمت و عرفانی که در قدرت بحثی ما وجود دارد و توان و ظرفیتی که اندیشمندان ما دارند. همچنین در جلساتی که تحت عنوان خویشاوندی فلسفه اسلامی در ذیل مقاله ی استاد داوری داشتید فرمودید که استاتید ما با توجه به اینکه در مباحث حکمی از لحاظ تسلط به درس بسیار خوبند همچنین که در مقاله هم ذکر شده اما از اساسی ترین مساله آن که کدامند و بر مبنای کدام اصول و بنیاد بنا نهاده شده است غافل اند! و همچنین فرمودید با اینکه شرح استاد جوادی یکی از بهترین شروح حکمت متعالیه می باشد ولی باید در نظر داشت که حتی ایشان هم آن افقی را که امروز باید با آن در حکمت متعالیه بیندیشم را مد نظر ندارد، تا اینجا استاد شما این طرح را به صحنه آوردید که زین پس چه ؟ امروز آن حکمت متعالیه ای که با صدرا ما بدان نیازمندیم چیست؟ و با چه کسی در سیر درسی حوزه این حکمت را دنبال کنیم؟ و اساسا از کجا باید شروع کرد؟ چرا که می دانیم حضور یک فرهنگی مطابق با این زمان برنامه و بنیاد و مبنای مطابق آن را هم می خواهد تا آن را پایه ریزی کرد و باب گفتگو را با آن به روی متفکران آن گشود تا امکان تفکر در ذیل موضوع جدید رخ نموده فراهم گردد. بنابراین از این منظر با شما سخن گفتم تا لااقل برای این حقیر که در پی تعلیم و اندیشیدن هستم حداقل بابی باشد. استاد عزیز دغدغه های متعالی ساحتی فراتر از متن است می دانم، جنسشان قلبی است احساس حضور می طلبد و درک معنا می خواهد و ساحت اندیشه ای متعالی را می طلبد و ما در پی به صحنه آوردن این چنین دغدغه ای با شما هم کلام شدیم تا همدلی را به صحنه بیاوریم. الحاصل اینکه امروز راه را آنچنان می بینیم که اگر به صحنه بیاییم حکمت الهی ما نیز مطابق حضور ما در صحنه رخ می نمایاند و ما را در بر می گیرد و با کلام گشوده خواهد شد اما باز هم احساسم این است که گفتگوی این مطلب در زوایای آن باعث تذکری است برای اندیشیدن در این باب و حساس شدن اندیشه ها که امروز مطابق زمانه خود رو به شکوفایی است و ما باید برای شگوفایی آن اندیشه ها را متوجه کنیم. باز هم مرا عفو کنید که باعث اذیت شدم از بابت طول گفتار و وقت جنابعالی را تضیع کردم از باب کم مایگی در گفتار اما عذر ما را بپذیرید دردو دلی بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید تفکر،‌ تاریخی است یعنی باید بتوانیم مسائل زمانه‌ی خود را بشناسیم و راه حل‌های آن‌ها را بیابیم؛‌ حال اگر مسأله‌ی اصلی ما حضور در این تاریخ است با هویت انقلابی در مقابل استکبار در بستر اسلام،‌ مجبوریم جهت این امر پشتیبانی فلسفی و حکمی خود را به میدان آوریم تا اولا معلوم شود چه نوع نگاهی در مقابل نگاه اومانیسمی غرب در دست داریم و ثانیا چه نوع نگاهی در مقابل نگاه پوزیتیویستی به عالم داریم. موفق باشید

23974

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اگه مقدوره در مورد مفهوم دازاین هایدگر مقداری با زبانی قابل فهم بنده توضیح دهید. بنده با اینکه بحث فلسفه غرب جنابعالی را مطالعه کردم، متوجه این مفهوم که در بحث خرد سیاسی داوری چند بار از این مفهوم استفاده کردید متوجه نشدم. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دو جلسه‌ی اخیر بحثی که در کانال «ندای بی‌صدا» شد فکر می‌کنم در مورد فوق کمک‌کارتان باشد. موفق باشید

23870

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الحمن الرحیم سلام علیکم: ما یک گروه فرهنگی رسانه ای هستیم که کاری رو پیرامون ترویج سبک زندگی اسلامی شروع کرده ایم. پیش از این تجربه های متعددی پیرامون ساخت مستند، کلیپ و...داشته ایم اما این بار می خواهیم بر محتوای سبک زندگی تکیه کنیم. سوال از خدمت حضرت عالی این است که به نظر شما تمرکز در بحث سبک زندگی را بر چه عنوان یا موضوع یا... قرار دهیم و از کجا شروع کنیم؟ در کل اگر توصیه ای در این مورد فراتر از پرسش مطرح شده هم دارید، بفرمایید. (یک تیم طلبه که چند سالی پیرامون مباحث زندگی در آیات و روایات مطالعه کرده اند، نیز در این گروه حضور دارند) با تشکر فراوان. التماس دعای عاقبت بخیری
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم آن‌چه مقام معظم رهبری در اولین سخنرانی خود نسبت به سبک زندگی مطرح کردند، ابواب و موضوعات قابل توجهی را به میان آوردند. بنده چیزی غیر از آن‌چه ایشان مطرح فرمودند، در ذهن ندارم. موفق باشید

23669
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد من تفسیر المیزان رو می خواهم شروع کنم و جزوه ی شما هم در مورد ورود به المیزان رو مطالعه کردم. از عربی المیزان شروع کردم ولی چون نمی فهمم زیاد، مدام حواسم کلا پرت میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان حیات مرحوم علامه، ترجمه‌ی مرحوم آقای موسوی همدانی مورد تأیید علامه قرار گرفت و می‌توانید از آن ترجمه استفاده کنید. موفق باشید

23140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: استاد سوالی داشتم. بنده باید تحقیقی آماده کنم درباره نکات آموزنده و نکات کلیدی و مهم زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی زندگینامه نباشه. قسمت های مهم زندگی پیامبر باشه. استاد شما کتابی مدنظرتون هست که به بنده معرفی کنید؟ و اینکه گفتن حتما باید مستند داشته باشه یعنی هر چیزی که می نویسم باید مستندش هم بنویسم. اگر شما کتابی مد نظر دارید به بنده بفرمایید لطف بزرگی می کنید. خیلی تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب «سنن النبّی» از علامه طباطبایی جوابگو باشد. در ضمن قسمت دوم کتاب «صلوات» که بر روی سایت هست نکاتی در رابطه با سیره‌ی پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» متذکر شده است. موفق باشید

23106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: به نظر شما اعطای جایزه فرهنگستان به دست دکتر داوری به دکتر طریف وجهی دارد؟ غفرالله لنا و لکم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که ایشان در جلسه‌ای قسم جلاله خوردند که من مبتنی بر مسائل سیاسی سخن نمی‌گویم و عمل نمی‌کنم؛ باید دید توجیه‌شان نسبت به این کار که به ظاهر، شایسته نمی‌نمود، چه بوده است؟ موفق باشید

22930

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده چند وقتی هست که نماز نمی خوانم و تارک الصلاة شده ام، و می دانم که باید نماز بخوانم و واجبات رو انجام بدم، اما دچار نوعی تنبلی و بیماریه نفس شده ام که به بی‌خیالی رسیده ام، میخواiم از این بیخیالی و تنبلی در بیام اما اراده و انگیزه کافی را ندارم، اولا من دچار چه بیماریی شده ام؟ ثانیا چکار کنم که از این حالت خارج بشم و دوباره برگردم به مسیر حق و همچون گذشته در انجام واجبات کوتاهی نکنم که هیچ مستحبات هم انجام دهم؟ چه کنم دوباره به خوف و رجا برسم؟ من انگیزه و یه چیزی می‌خوام که ارادم رو قوی کنه و برگردم تو مسیر، لطفا به من کمک کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان در رابطه با عبادات معارفِ دقیق‌تر و عمیق‌تری را دنبال کند، همت او در انجام عبادات شدت می‌یابد. پیشنهاد بنده مطالعه‌ی کتاب «آشتی با خدا» و سپس کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن است. هر دو کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

22114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت. استاد نظر شما در مورد آقای اشترانی و مزرعه علمی ایمانی چیست؟ آیا مورد تایید شما هست که خودمون و بچه هامون وارد مزرعه بشن و تفکرات آنها را پیدا کنیم و طبق آن مباحث جدید پیش بریم؟ یعنی جدا از سیستم آموزش و پرورش. ممنون میشم راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که ایشان با دلسوزی زحمت می‌کشند و راهنمایی‌هایی جهت تربیت دارند، خوب است. ولی این‌که از نظام آموزش و پرورش فرزندان‌مان را جدا کنیم به نظرم باید تأمل کرد مگر آن‌که مثل تأسیس مدارس غیر انتفاعی در کنار موضوعات آموزش و پرورش نکات خوب تربیتی را نیز به نوباوگان آموزش دهیم. موفق باشید

21597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی: در کتاب دائو د چینگ لائوتزه آمده : کارت که تمام شد رهاش کن، راه آسمان این است. متوجه منظورش نشدم لطفا توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی همواره هرکاری را، راهی در مقابل خود بدان برای نظر به عالم معنا، و لذا از آن کار، راهی را در مقابل خود بگشا. موفق باشید

30043
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: ابن سینا حدودا هم عصر شیخ طوسی است. چطور شیخ طوسی می تواند بر شخصیتی مثل ابن سینا ولایت داشته باشد در صورتی که در خیلی از مبانی اصولی هم محتاج ابن سیناست و هم عقب تر از ابن سیناست؟ به عبارت دیگر با تعاریفی که از ولایت می شود چطور شخصیت شیخ طوسی می تواند کشف بیشتری از عالم نسبت به ابن سینا داشته باشد در صورتی که با توجه به منظومه و مواجهه ی این دو بزرگوار با عالم به هیچ عنوان نمی توان گفت که این فقیه از آن فیلسوف کشف بیشتری دارد و نتیجتا بر او ولایت دارد و چیزی را به ابن سینا دستور دهد که به ابن سینا مکشوف نشده باشد و ابن سینا بخواهد از ولایت شیخ طوسی عقل خود را اخذ کند. با این مقدمه می‌خواهم نحوه ی مواجهه ی مسئله ای که از ولایت تعریف می شود را باز کنم مثلا کدام فقیه می تواند به بلندای فکر فارابی یا ملاصدرا یا ابن عربی برسد؟ وقتی بناست که هدایت جامعه در دست کسی باشد که کشف بیشتری برای او رخ داده است، چطور فقیه با مبانی فقهی که با عینک ناقص اصولی رویت شده می تواند ادعا کند کشف بیشتری از حکیم برایش رخ داده است؟ خود علم اصول چقدر از مبانی فلسفی خود را تکمیل کرد و هنوز هم بسیار خلاها دارد و وام دار فلسفه است. از طرف دیگه در همین اصول می گویند احکام تابع مصالح و مفاسد است و کدام فقیه با این مبانی فقهی می تواند ادعا کند من کشف عمیق تری از مبانی حکما دارم؟ صحبتم این نیست که حالا که ابن سینا اسطوره ی عرفان است پس قرار نیست از حاکم تبیعیت نکند یا اینکه فقیه بالاخره مانند حاکمی می ماند که باید حد و مرزی را مشخص کند و مدیر اگر اشتباه کند نباید اصل مدیر داشتن را زیر سوال برد. بحث این است که اینکه ما بیاییم و بیشترین کشف را انحصار در فقیه کنیم خطرناک است و البته محدوده ی ولایت خود ولی هم باید مشخص باشد. الغرض بحث خیلی گسترده و پر پیچ و خم است و یکی از ثمراتی که پیدا می کند در بحث ولایت فقیه است که با تعاریفی که جریان امروز از مسئله ی ولایت می آورند به نظر می رسد این ایدئولوژی قاسر در برابر ظهور وجود بشکند و یا ما باید با تعریف دیگری از ولایت روبرو شویم یا این نحوه ی تعریف ما از ولایت در آینده ما را بی ولی و متحیر می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که فقیه و فقه، متذکر احکام و وظایف فردی و اجتماعی هستند. ولی در امر عقیدتی و اخلاق هرکس باید خودش نسبت خود را با حقیقت شکل دهد که در این امر بعضاً فیلسوفان می‌توانند کمک کنند. از طرفی فقیه، متخصص کشف حکم خداوند است و ابن‌سیناها و صدراها از آن جهت ولایت فقیه را می‌پذیرند. تکیه بر بعضی قواعد اصول فقه، جهت کشف حکم خدا، اصلِ مسئله را منتفی نمی‌کند هرچند ممکن است در ظهور کامل آن حکم، فقیه موفق نباشد. موفق باشید     

29343

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده با توجه به سوالی که در مورد نگاه عرفا نسبت به عالم ماده داشتم عرض می‌شود که بحث در مورد آن نگاه مخصوص ابن عربی در فص ادریسی نیست که مثلا توجیه شود که نگاه عرفانی به افلاک است بلکه بحث اینست که عرفا از عالم ماده که بحث می‌کردند طبق هیئت قدیم بحث می‌کردند و این را شما در عرفان نظری یزدان پناه یا کتبی که امینی نژاد طبق تقریرات استاد یزدان پناه نوشته اند می‌توانید مشاهده فرمایید یا به مصباح الانس فناری مراجعه شود عناصر اربعه افلاک نه گانه مولدات ثلاثه اینها همه طبق نگاه سنتی علمای زمان عرفاست و آنها در کتبشان آوردند. سوال اصلی من اینست که چرا عالم ماده مورد مکاشفه قرار نمی‌گیرد؟ چرا عرفا که بعضا در علوم زمانه اشان دست داشتند از مکاشفات برای شناخت عالم ماده استفاده نکردند؟ مثلا سیاره ای کشف کنند، موجودات ذره بینی را مکاشفه و سپس مشاهده کنند و قس علی هذا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود عرفانی به عوالم، با این نگاه هست که به وجه نفسانیِ عوالم نظر می‌شود و نه وجه جسمانی آن. حتی جناب فارابی و ابن‌سینا هم عوالم را از جنس نفس و عقل می‌دانند که از وجه عقلی آن، عقل بعدی و از وجه نفسی آن، نفسِ بعدی به ظهور می‌آید. عرایضی در جزوات فلسفه و کلام اسلامی شده است که جزوات روی سایت هست. موفق باشید

28731
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ببخشید در کتاب جایگاه رزق فرمودید تنگی رزق و وسعت آن در کلام امیر المومنین خطبه ۹۱، عدالتی است برای امتحان شکر و صبر بنده چند سوال داشتم: ۱) خوب امتحان شکر که بسیار ساده تر است که انسان از بهره های دنیا استفاده کند و خدا را شکر کند تا بر کمبود ها صبر کند، چگونه عدالت را اینجا ببینیم؟ ۲) استاد یک طلبه داریم که سطح دو خود را گرفته و معمم هم نیست، شهریه دریافت می‌کند و برای کسب درآمد بیشتر که هم دبیری عربی در مدارس انجام دهد و هم به راحتی در طول سال مداحی کند در هیات، زیر بار پوشنیدن لباس نمی رود و همین طلبه ماه های محرم و ماه رمضان برای دریافت هزینه بیشتر، معمم می‌شود و منبر می‌رود و به قول خودش به اسلام خدمت می‌کند و هم آخرت را دارد و هم دنیا را اما طلبه هایی که معمم می شوند این زمینه برای آنها فراهم نیست این وسعت روزی و این همه شغل، آیا دیدگاه طلبه اول درست است، یعنی او هم دنیا را دارد و هم آخرت را؟ و طلبه دوم چه برتری نزد خدا دارد که امیدوار به راه خود باشد با این تنگی معیشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند می‌داند که بنده‌اش را در کدام شرایط، بهتر می‌تواند پرورش دهد. در همان کتاب هست که بعضی را اگر زندگی همراه با رزق محدود بدهد، کافر می‌شوند و بعضی برعکس. ۲. برای بعضی رویهمرفته رزق وسیع مقدّر شده، ولی اگر با حرص همراه باشد راه به سوی حقیقت تیره و تار می‌شود. موفق باشید

27689
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد عزیزم: با توجه به داستان آقای نخودکی در قبرستان و ماجرای خیار فروش این سوال پیش می آید که آیا برای ایشان رویت فرشتگان و سختی سکرات پیش نیامده هنوز؟ چطور ایشان هنوز متوجه نشده اند مرده اند و عذاب و یا هر حالت برزخی و جمع بندی شخصیت برزخی شکل نگرفته؟ کمی دجار پارادوکس هستم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احوالات انسان در آن نوع شرایط، هرکدام در جای خود قرار می‌گیرد. از یک طرف در برزخ‌اند و احوالات عالم برزخ بر آن‌ها سیطره دارد، و از طرف دیگر ملکات دنیایی آن‌ها کم و بیش در میدان است. مثل آن‌که در همین دنیا انسان از یک طرف، در حیاتِ معنوی خود حاضر می‌شود و از طرف دیگر از گذشته‌ی خود چندان جدا نیست. موفق باشید

26622

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد فکر کنم قبلا این سوال رو پرسیده باشم ولی جوابش رو پیدا نمی کنم و فراموش کردم. یه کتاب که فصوص رو خوب شرح کرده باشه میشه معرفی بفرمایید؟ یه پیشنهاد هم دارم اگر ممکنه تو سایت یه قسمتی بذارید برای معرفی کتابای لازم مثل شرح فصوص. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم بتوان فصوص الحکم را بدون شرح استاد خواند ولی شرح‌های فارسی مثل شرح خوارزمی و شرح بابارکنا و شرح‌های عربی مثل شرح قیصری و جندی خوب است. موفق باشید

25669
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در پاسخ سوال ۲۵۶۴۷ فرمودید: آری! زمان‌ها اقتضائات متفاوت دارند ولی قرآن و اولیاء معصوم، فوقِ زمان‌ها هستند. لذا وقتی با سیره‌ی اولیاء معصوم عمل نماییم، عملاً اقتضائات زمانه نیز رعایت می‌شود و همان روحانیتی که مطابق زمان است بر قلب ما القاء می‌شود. آیا این برداشت من درست است که ائمه اطهار و اولیاء الله، در عین بصیرت تاریخی و شناخت اینکه مشیت الهی در عصر آنها چگونه خود را نمایان می کند. (در یادداشت اخیرتان امام خمینی و مکتب مقاومت در این تاریخ، حضرتعالی تاکیدی روی این مطلب داشتید) با تزکیه و تقوا، بعد فوق زمانی را به میان می آورند تا هم بهتر اقتضای عصر خود را در یابند و هم ارتباطشان با عالم قدس به وسعت تاریخی باشد که در آن هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. اگر به سیره‌ی اولیاء معصوم «علیهم‌السلام» عمل شود، شعور درک اقتضائاتِ زمانه به انسان عطا می‌گردد و مانند حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌فهمیم این قرن، قرنِ نابودی ابرقدرت‌ها است؛ رضوان خداوند بر او باد که چشمِ بینای زمانه‌ی خود بود. موفق باشید

24075

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: طاعات و عبادات قبول، در رابطه با سیر مطالعاتی شما سوالی داشتم. در بین گفتار (جلسات صوتی) بین انتخاب دو روش گیر کرده ام. روش اول: به عنوان مثال شنبه: شرح نهج البلاغه یکشنبه: شرح حدیث عنوان بصری دوشنبه: شرح کتاب جنود عقل و جهل سه شنبه: شرح زیارت جامعه کبیره چهارشنبه: و الی آخر مثل برنامه های مدرسه و دانشگاه روش دوم: یا اینکه در این روش یک موضوع رو انتخاب کرده و هر روز یک جلسه از اون رو کار کنم تا به پایان برسه و بعد موضوع دیگه ای رو شروع کنم. و همچنین در رابطه با مطالعه کتابها ممنون میشم نظرتون رو بفرمایید شرمنده وقتتون رو گرفتم. یا حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است ابتدا سیر مطالعاتی را که مبانی فکری را شکل می‌دهد دنبال بفرمایید که تحت عنوان «سیر مباحث و چگونگی پیگیری آن‌ها» بر روی سایت هست. موفق باشید

23846

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عذر خواهی می کنم مزاحم شدم. این متن رو جایی خوندم می خواستم نظر شما رو بپرسم راجع به این متن. بسم الله الرحمن الرحیم. شاید در زمانه ما دو نوع نگاه بتوان به طلبگی کرد که هر دو نگاه برگرفته از مبنای یکسانی است. اولین نگاه برای استعداد های معمولی است و دغدغه مند های نفسی که صرفا طلبگی سنگری است برای آن ها برای در امان ماندن ساز سیل بلایا و سختی های زمانه ها و این ها بیش از این نباید از خود و طلبگی انتظار داشته باشند که سبب یاس است. اما در نگاه دوم نیز طلبگی به منزله سنگری است اولا برای در امان ماندن و دوما برای مبارزه و دفاع در برابر دشمن در جنگ نرم چه جهاد صغیر و چه جهاد اکبر. به همین دلیل نگاه به حوزه باید وسیع تر شود و هر دو را در خود جای دهد اما ثمره ای که حوزه می تواند داشته باشد برای گروه اول این است که این افراد به گونه ای تربیت شوند که بتوانند همراه با خود به اندازه توانشان جان هر چقدر از افراد که می توانند را از این سیلاب نجات دهند و کمالشان در نجات خود و دیگران است. و گروه دوم بالفعل اینگونه هستند علی رغم اینکه در حال حمله به دشمنان و سنگر سازی و تقویت سنگر نیز هستند. و در هر دو گروه به خصوص گروه دوم باید از خودشان گذشته باشند و ذره ای به سنگر و زمین در سیطره شان مغرور نشوند آن که از خود گذشته باشد می تواند دیگری را نیز نجات دهد و آنکه از زمین تحت سیطره اش و رفاه و امنیتش در آن جا بگذرد می تواند سنگر های دیگر نیز بسازد. آری بدون غایت از خود گذشتن هیچ یک از اهداف دو گروه مذکور محقق نمی شود. اما همه ی اینها معنا می شوند در موقعیت جنگی و تقابل، در غیر اینصورت همه ی این نقش ها به مثابه تئاتر یا بازی است و هر چقدر هم در این نقش ها افراد تلاش کنند هیچ ثمره ای نمی بینند و ثمره ای نمی دهند و بیش از پیش در خیالات و غیر واقعیات فرو می روند. آری طلبگی در زمانه ما لا بد است از شهدایی بودن و شهدایی زیستن و شهید شدن. آری اگر طلبه زمانه خودمان یعنی عصر انقلاب نباشیم صرفا بازیگر تئاتر خیالات خود هستیم و در مجازات با حقایق بازی میکنیم. طلبگی باید کرد به نسبت زمانه، باید طالب باشیم، طالب حقیقت، طالب تقوا، طالب انجام وظیفه، طالب علم حقیقی و مقدماتش، طالب شهادت. سر جمع این طالب ها می شود طلبه. آری صرف طلب علم می شود طالب که در غیر حوزه است اما طلبه حاصل طالب های مذکور مجموع است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته نکات خوبی به‌خصوص در قسمت آخر آن متن دیدم. موفق باشید

22446

علم امامبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در بحث مهدویت شما فرمودید در زمان ظهور، امام زمان (عج) و یارانش با قدرت غیبی در صحنه اند و حتی روایت می گوید سنگ که پشتش مشرک قایم شده باشد او را لو می دهد این یعنی تمام هستی در خدمت حضرت است اما روایتی که می گوید مهدی شهید می شود اولا با قدرت غیبی مهدی نمی خواند در ثانی امام زمان (عج) اگر اینگونه از دنیا بروند یعنی کامل نشدند چون در بحث علت رجعت می گوییم امام که نقص نداشته چرا برگشته در جواب می گوییم برای اینکه در امامت و رهبری جامعه خود را به ظهور برساند خوب اگر امام شهید شود این اشکال هم وارد است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قدرت غیبی امام به آن معنا نیست که علم امام به تقدیرات الهی عامل مقابله با آن تقدیرات شود، مثل آن‌که حضرت علی«علیه‌السلام» در آن شب می‌دانستند که شهید می‌شوند، ولی این علم، علمِ به تقدیرات است، نه علمی که برای عبور از مشکلاتِ عادی انسان‌ها دارند. در این مورد می‌توانید به بحث «علم امام» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع فرمایید. از طرفی چرا شهادتِ امام را به حساب کمالِ ایشان نیاوریم. موفق باشید

22188
متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید وقتی با خدایی روبه‌رو هستیم که کریمانه با کوتاهی‌ها و غفلت‌های ما برخورد می‌کند، نمی‌توان گفت با گناهان بندگانش در این دنیا سرنوشت آن‌ها را به هم بزند. او مصالح ما را بهتر از ما می داند. پس روایاتی که می گوید در اثر گناهان عمر کوتاه می شود غیر این مطلبی است که فرموده اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از طرف خدا جز رحمت و لطف در میان نیست. ولی انسان، خودش نباید قواعد نظام عالم را زیر پا بگذارد و سرنوشت خود را به هم بزند. یعنی حق اللّه را خداوند با توبه می‌بخشد، ولی این بدان معنا نیست که اگر کسی سمّ بخورد و مسموم شود، بگوییم چرا خدا نبخشید. ترک رحم از جنس زیرپاگذاردن نظام تکوین الهی است. موفق باشید

21877

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: در حدیثی که اشاره دارد به این مطلب که اگر جناب ابوذر از آنچه جناب سلمان اطلاع داشت دچار کفر یا شرک می شد و ... دلیل این موضوع چیست؟ مگر در مسیر سیر الی الله آگاهی بیشتر نباید موجب تقرب و یا توجه بیشتر گردد؟ آیا می توان گفت یکی از عوامل این است که در ایمان بالاتر انسان علم و آگاهی بیشتری پیدا می کند ولی از طرفی بیشتر کمبودهای موجود در جامعه را متوجه می شود و در صورتی که خود ساختگی لازم را نداشته باشد سبب سرخوردگی و یا به قولی ترمز بریدن می گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً مقصود آن روایت در نسبت متفاوت آن دو بزرگوار در رابطه با توحید است از آن جهت که در توحید ناب همه‌چیز محل ظهور خداوند است و دیگر یک خدا و یک مخلوق در میان نیست. و معلوم است چنین فکری برای کسانی‌که خداوند را تنها خالق مخلوقات می‌دانند، فکر خطرناک و غلطی است. موفق باشید

18400
متن پرسش
سلام استاد: چند نوع تعلق به‌ بدن داریم و کدام برای بعد از مرگ است فقط؟ استاد توی مباحث با یه کلیات قابل درک آشنا میشیم، ولی یه مباحثی پیش‌ میاد مثل سوال بالا که دیگه بحث‌ تخصصیه، باید صبر کنیم تا کتاب خاصی یا بپرسیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مرگ تعلق ما به بدن در حدّ خاطره‌ای است که با این بدن داشته‌ایم و بدان از این جهت توجه داریم که پس از چندی این توجه نیز از بین می‌رود. به همین جهت گفته می‌شود بعد از 40 سال قبرستان را صاف کنند و اموات جدیدی در آن دفن نمایند. این نوع مباحث بعداً با ادامه‌ی مطالعه‌ی کتاب «خویشتن پنهان» و کتاب «معاد» بهتر برایتان روشن می‌شود. در حال حاضر تعلق روح به بدن، تعلقِ تدبیری است. موفق باشید

نمایش چاپی