باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین چیزی یادم نمیاید. آنچه در قرآن هست ملامتی است که شیطان بر پیروانش در قیامت میکند و میگوید: «وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي فَلا تَلُومُوني وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» و شيطان، هنگامى كه كار تمام مى شود، مى گويد: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده(باطل) دادم، و تخلّف كردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد؛ خود را سرزنش كنيد (ابراهیم/22). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از تعارف، حقیقتاً اینطور نبود. خود آقای هاشمی از جاهایی دیگر خودش حاضر نبود جلو بیاید. درست است که در آنجایی که نباید سکوت میکرد، سکوت کرد؛ ولی به فتنه دامن نزد. روی این سخن مقام معظم رهبری که فرمودند خنّاسها تلاش کردند آقای هاشمی را در مقابل نظام قرار دهند؛ فکر کنید. آقای هاشمی ابداً قبول نداشت فرزندش مهدی مجرم است و باید به زندان رود و دیدید که در هنگام خداحافظی مهدی چه گفت؟! با اینهمه تسلیم نظام شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این میلها را باید حجابِ رجوع به حق دانست و هر اندازه کمتر به آنها توجه شود، امیدشان برای غلبه بر ما کمتر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از حجابِ تعیّنات عبورکردن و حضرت محبوب را در مظاهر تعیّنات دیدن، مقصد اصلی ما است تا مرحلهی قرب نوافل ظهور کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم نفس ناطقه در ذات خود همهی مراحل عقل و خیال و حس را دارا میباشد. منتها بعضاً انسانها در مرتبهی خیال خود که متأثر از محسوسات بیرونی است، متوقف میشوند و خود را از تعلقات و محسوسات بیرونی آزاد نمیکنند تا نفس ناطقه با عالم عقل مرتبط شود و خیال مناسب تجلیات عقل داشته باشد. تکلم ملائکه به جهت نزول آنها از مرحلهی عقل به مرحلهی قوای نفس در موطن سامعهی نفس است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خراباتی کسی است که جذبهی الهیه بر او غلبه دارد و مناجاتی سعی میکند به آن جذبه برسد. خواجه عبداللّه انصاری در کتاب منازل السائرین پس از مقدمهای عرفانی میفرماید: کتاب منازل السائرین را در صد مقام تنظیم کردم که در ده بخش جای میگیرد.[1] و متذکر میشود هرچند سالکان در این مقامات مختلفاند و بعضی «محبوبِ مراد»اند و بعضی «محبّ مُرید»[2] ولی در هر صورت با اینهمه در این نوشتار حال محبی در نظر گرفته شده که استعدادی متوسط دارد.
عرفا به طور کلی متفقاند که نهایات تصحیح نمیشود مگر با تصحیح بدایات و تصحیح بدایات عبارت است از 1- امتثال امر الهی 2- مشاهده اخلاص و اینکه انسان در خود ببیند برای خدا خواسته 3- رعایت سنت 4- تعظیم نهی در عین مشاهده خوف از عقاب الهی 5- شفقت بر عالم با بذل خیرخواهی و این که بار خود را بر روی دوش مردم نیندازد 6- دوری از همنشینی که وقت را تباه میکند 7- دوری از هر سببی که دل را مفتون و شیفته مینماید.
میفرماید: مردم در این بیان و شأن سه دستهاند: آنکه بین خوف و رجاء عمل میکند، با توجه به محبت و همراه با حیاء، که چنین کسی را «مرید» گویند.[3] و آنکه از وادی تفرقه و پراکندگی به وادی جمع ربوده شده که او را «مراد» نامند[4] و غیر از این دو هرکه هست مدعی و نیرنگباز است.
میتوان گفت: همهی مقامات در سه مرتبه جمع میشوند. رتبهی نخست که مساوی است با آغاز کار سالک در سیر سلوک. رتبهی دوم با داخلشدن سالک در غربت شروع میشود و رتبهی سوم دستیابی سالک به مشاهدهای است که او را به سوی عین توحید در طریق فنا میکشاند و جذب میکند.
در معنای رتبهی نخست که آغازکردن کار سالک در سیر و سلوک بود، در روایت از رسول خدا (ص) داریم: «سیروُا سَبَقَ الْمُفْرِدون» سیر کنید که مُفْرِدون پیشی گرفتند. مردم سؤال کردند ای رسول خدا مفردون چه کسانی هستند؟ فرمودند: «المهترّون، الذين يهترّون في ذكر الله عزّ و جلّ، يضع الذّكر عنهم أثقالهم فيأتون يوم القيامة خفافا» متحیرون آنهایی که در یاد خدا سرگشتهاند و یاد خدا بارهای گران را از ایشان برمیدارد، از این روی در قیامت سبک بال خواهند آمد. (ترمذی، کتابالدعویات، باب 129)
در رابطه با مرتبهی دوم که واردشدن در غربت است از رسول خدا (ص) داریم «طَلَبُ الْحَقِّ غُرَبةٌ»[5] طلبکردن و خواستن حق، غربت است. و در رابطه با مرتبهی سوم که دستیابی به مشاهده است در روایت داریم که جبرائیل از رسول خدا (ص) پرسید: «مَا الإحْسان؟» احسان چیست؟ حضرت فرمودند: «اَنْ تَعْبُدَ الله کَاَنَّکَ تَراه فَاِن لَمْ تَکُن تَراه فَاِنَّه یَراک»[6] احسان آن است که خدا را به گونهای عبادت کنی که گویا او را میبینی و اگر او را نمیبینی پس بدان او تو را میبیند. که این حدیث اشاره جامعی است به مذهب عرفا و متصوفه.
خواجه عبداللّه انصاری میفرماید: من درجات هر مقام را به تفصیل برایت باز میگویم تا درجهی عامه و سالک و محقق را در هر مقام بشناسی زیرا برای هر یک نشانی است که به سوی آن برانگیخته میشود. موفق باشید
[1] - آن ده بخش عبارتاند از: 1- بدایات 2- ابواب 3- معاملات 4- اخلاق 5- اصول 6- اودیه 7- احوال 8- ولایات 9- حقایق 10- نهایات.
[2] - «محبوبِ مراد» پیش از آن که قدم در راه سلوک گذارد با جذبه ربوده میشود و در نتیجه نهایات او پیش از بدایات او خواهد بود، برعکس «مُحب مرید» که باید قدمقدم منازل را طی کند.
[3] - مرید همان سالک مجذوب است که جز خدا را اراده نکرده و مراد همان مجذوب سالک است که خداوند او را اراده و جذب کرده.
[4] - حافظ در رابطه با عبور از تفرقه میگوید: «از فکر تفرقه باز آی تا شوی مجموع» که عبور از خلق به حق است و به حق اشتغالیافتن.
[5] - تاریخ دمشق، ج 51، ص 832- کنز العمال، ج 1، ص 239
[6] - صحیح مسلم، کتابالإیمان، ج 1، ص 37.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم لباس مردم پاکستان که رانهای مردان را میپوشاند، در مقابل شلوارهای اروپاییان به عفاف و حیا نزدیکتر است همانطور که قبای مردم گذشته به عفاف و حیا نزدیک بود. باید شرایط استفاده از چنین پوششهایی فراهم شود، وگرنه برای امثال ما حکم لباس شهرت را پیدا میکند ولی برای یک روحانی، پوشیدن لباس روحانیت در عرف چنین مشکلی را بهوجود نمیآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که امام رضا«علیهالسلام» فرمودند سه مرتبه سورهی قدر را برایشان بخوانید و برایشان دعا کنید تا خداوند بهترین نتایج را برای آنها مقرر کند و آنها نیز به شما دعا میکنند و از این جهت در کنار مزار آنها دعاهایی را که در مفاتیح هست هرکدام را که خواستید بخوانید، شرایط استجابت آن دعا بهتر فراهم میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم بنیامیه و از جمله معاویه از این روایت به نفع خودشان استفاده کردهاند و مرحوم شهید مطهری هم این امر را متذکر شدهاند که معاویه به استناد این روایت، تلاش میکرد ضعفهای خلیفهی سوم را از ذهنها پاک کند. ولی اصل مطلب که امثال ابن حجر هیثمی در «الصوارم المهرقه» آورده است را میتوانیم در جای خود بپذیریم که توصیهای است تا مسلمانان را بعد از رحلتشان بیشتر در سیرههای مثبتی که داشتهاند، مدّ نظر بیاوریم. مثل اینکه در مورد آقای هاشمی بیشتر بر آن قسمت تأکید شود که ایشان مقابلهی مستقیم با رهبری نکرد. با اینکه به قول رهبری خنّاسهایی بودند که در این امر تلاش میکردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن معنا که انسانی فرهیخته که متوجه حقایق است و میداند در ما کمالاتی هست که از آن غافلیم، اگر به صورت تذکر ممتد ما را جلو ببرد، یک نحوه تلقین کرده است و از این جهت قابل پذیرش است و حضور در جلسات دینی جهت همین امر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم خوب است که از صحیفهی حضرت امام شروع کنید. آری! روحیهی تخصصی فقه و اصول، کار را روشمند میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! زیرا با بشارتی که شهداء به بازماندگان خود میدهند، راه به سوی آنها میگشایند. همچنان در روایت داریم وقتی برای اموات دعا کنیم، آنها نیز برای ما دعا میکنند و مؤثر واقع میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید خواستند بفرمایند مسیر ظهور آن بلا به صورت عادی نخواهد بود، زیرا جوشش آب از تنور غیر معمول نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری در روز عید غدیر امسال فرمودند که هنر علی«علیهالسلام» آن بود که دوستان و دشمنانشان را درجهمندی کرده بودند. و همین مثال را زدند که آن موضعی که برای معاویه داشتند، برای خلفا و یا طلحه و زبیر نداشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسئله که روشن است. یعنی آن مرحوم مثل حضرت زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» که برای پدر گرامیشان بودند که حضرت فرمودند: «فاطمة امّ ابیها»، مرحوم آقا مصطفی برای امام بودند و تا زنده بودند هوای امام را داشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ابتدای امر شخصیتی را برای خود میپذیرد که چنین باشد و چنان، هرچند میتواند تغییر دهد ولی گویا آن را برای خود اصل گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟! در هر مورد که روحیه و استعدادتان طلب میکند، خوب است ورود نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بعضی از مباحث فصوص ایشان را که شنیدم، متوجه توانایی ایشان در این امر شدم. فکر میکنم در مورد شرح منظومه هم چنین توانایی را داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینها که همه روشن است که قضیه از چه قرار است. معلوم است که برای آقای هاشمی طلب عفو می کنند ولی مگر میشود بگویند: «اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا»؟ آیا همین روش حضرت آقا نباید برای ما حجت باشد که در عین انتقادها، تنفرها در میان نیاید و از قبولِ یک جا و ردّ یکجا که روش عوام است، عبور کنیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس آیهی قرآن که میفرماید: «واللّه هو الولیّ» تنها خداوند بر همهچیز ولایت دارد. حال اگر خداوند فرمود پیامبر و امامان بر ما ولایت دارند، ولایت آنها به اعتبار دستور خدا است و در همین رابطه ائمه«علیهمالسلام» فقها را به حکم مقبولهی عمربنحنظله ولایت دادهاند، با آن خصوصیاتی که در روایات در این رابطه هست. ولی جایی برای ولایت رؤسای مدارس نگذاشتهاند. در زمان امام خمینی این بحث پیش آمد که چون رئیس جمهور را ولیّ فقیه نصب میکند و رئیس جمهور وزرا را تعیین میکنند و وزرا مدیران کل را؛ و مدیران کل، مسئولانِ سایر قسمتها را؛ پس مسئولان بر کارمندان ولایت دارند. وقتی این موضوع را از حضرت امام استفتاء کردند حضرت امام این نحوه استنباط را نفی کردند و فقط فرمودند در راستای رعایت قانون و به حکم قانون هرکس باید دستورات مقام بالاتر را بپذیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر لباسی ریشه در فرهنگی دارد و روحی را با خود ظهور میدهد. زیِ طلبگی حامل روحی است که لباسهای خاصی آن را ظهور میدهد. در همین رابطه از پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» داریم که من برای امتم از لباس و غذای غیر مسلمانان نگرانم. زیرا هر دوی اینها روحی را به همراه میآورند که مطابق روح اسلامی نیست. مگر همین کت و شلواری که بنده و امثال بنده میپوشیم خوب است؟ امید است که بتوانیم از این نوع لباسها که لباسهای روح و روحیهی ما نیست و تشبه به فرهنگ کفر است، آزاد شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده افتخار میکنم که در خدمت رفقا باشم و منّت میکشم.
عنایت داشته باشید که در مورد «عین ثابته» از این موضوع غفلت نشود که اگر همانطور که میفرمایید فیوضاتی که برای عین ثابته است از فیض اقدس و مشیت الهی است؛ از طرف دیگر آن فیوضات مطابق آمادگیِ خود انسان است و طلبی که در ذات خود کرده و همواره در این طلب، به جهتِ ذاتِ مختاربودنش میتواند تجدید نظر کند و منشأ پذیرش فیض متفاوتی گردد. به همین جهت عرض شد «عین ثابته» آن انتخاب بنیادینِ انسان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در آن سؤال، در رابطه با مقایسهی بین آیت اللّه جوادی و آیت اللّه سیستانی سؤال شده بود، آن نکته عرض شد که اهل خُبره بحثی در اعلمیت آیت اللّه سیستانی ندارند. به همان معنایی که جامعهی مدرسین ایشان را تأیید میکنند ولی این به این معنا نیست که اعلمیت ایشان، نفیِ اعلمیت بقیهی مراجع را در بر داشته باشد. به همین جهت در ادامهی جواب آن سؤال عرض شد: «البته آنچه قابل تأمّل است، نگاهی است که به موقعیّت مقام معظّم رهبری باید داشت که از نظر کشف حکم خدا به عنوان یک فقیه هیچ گونه کمبودی در ایشان نیست و از طرفی در رابطه با عالِم به زمانه بودن، مسلّم اعلم هستند و از این مهمتر پرداخت سهمین است که رسیدن آن به دست حضرت آقا در راستای اهداف اسلام بیشتر موجب اطمینان خاطر و طیب نفس میشود.» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم اسلام پیامبر این سعه و وسعت را دارد که امثال آقای هاشمی را ما بیرون از اسلام ندانیم و گمان کنیم نگاه ایشان به اسلام، منجر به کشتهشدن پیامبر و امامان شده است. این مثل آن است که اسلامِ امویان را با اسلامِ خلفا یکی بدانیم، در حالیکه مولایمان علی«علیهالسلام» با اسلام خلفا کنار آمدند ولی با اسلامِ معاویه هرگز کنار نیامدند. موفق باشید