بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17420
متن پرسش
با سلام: می خواستم سیر مطالعاتی در زمینه علم حضوری و علم حصولی داشته باشم. ممنون می شم بنده را در این زمینه یاری کنید. من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی که بر روی سایت است إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

17418
متن پرسش
سلام: خاطرم هست یکی از آیات قرآن درباره مضر بودن قرآن برای گروهی (مثلا منافقان) سخن گفته بود. 1. آیا همچین چیزی صحت دارد؟ 2. کدام آیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه‌ی 26 سوره‌ی بقره می‌فرماید: مؤمنین متوجه‌ی مثال‌هایی که خدا در قرآن می‌زند هستند ولی کافران می‌گویند این چه مثالی است که خداوند می‌زند؟ در حالی‌که با این مثال تعداد زیادی از افراد هدایت می‌شوند و تعدادی نیز گمراه می‌گردند و گمراه نمی‌گردند مگر کافران. آیه این‌چنین است: «إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي‏ أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقينَ».

مولوی می گوید: وقتی نکته ها خیلی دقیق و لطیف باشد، اشخاص لایق را بالا می برد ولی در مقابل افراد نالایق را گمراه می کند:

::از خدا می خواه تا زین نکته ها *** در نورزی ور رسی در منتها::

و سپس اشاره به همین آیه می کند و می گوید:

::زانکه از قرآن بسی گمراه شدند *** زین رسن قومی درون چه شدند::

کلمه رسن که به معنای ریسمان و طناب است، از خود قرآن استفاده شده است. آنجا که قرآن تعبیر حبل الله فرموده یعنی ریسمان خداست.

::مر رسن را نیست جرمی ای عنود *** چون تو را سودای سر بالا نبود::

می گوید: با ریسمان قرآن عده ای به درون چاه رفتند، در حالیکه ریسمان، ریسمان است هم می توان به وسیله آن بالا رفت و هم می شود به وسیله آن پایین رفت. ریسمان گناهی ندارد.

  موفق باشید

17415
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی: لطفا در مورد این مطلب که در شرح غزل 19 حافظ فرمودی توضیح دهید: از آن جایی که شناختن سخن، شناختن هستی است و سخن درست، سخن جهان است، و کسی که سخن را درست بشناسد، جهان و هستی را شناخته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحثی که در آیه‌ی 7 سوره‌ی آل‌عمران شد عرض گردید وقتی انسان با حقیقت، که همان عین هستی است مرتبط شد و روح خود را به خدا سپرد ، سخن او، سخنِ هستی و سخنِ جهان می‌شود. موفق باشید

17414
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: سؤال در کتاب «آشتی با خدا» استاد کفر را به معنی دل بستن به غیر خدا معنی کردند این معنی را استاد از کجا استنباط می کنند؟ بنده معانی کفر را بررسی کردم ولی به این معنی نرسیدم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی غیر حق در منظر ما اصالت پیدا کند، عملاً حق از منظر ما پوشیده می‌گردد و کفر به معنای آن است که حق را بپوشانیم. موفق باشید

17413
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: در مورد بحث برهان صدیقین قبل از طرح وحدت شخصی بحث این بود که هر وجودی بسیط و واحد است و ماهیات حدود عدمی وجود هستند. آیا معنی این حرف اینه که در عالم خارج از ذهن هر موجودی یک وجود بسیط و واحد داره که اون وجه خارجی شئ هست. و ماهیات اعتباری و غیر موجود در خارج هست. پس مثلا ما که انسان رو بصورت شکل و حجم و مقدار خاص مشاهده می کنیم واقعیت خارجی این نیست. بلکه طوری است ک در مواجهه با اون وجود، اینها بر ذهن تجلی میکنه. لطفا با بله یا خیر هم جواب دهید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با نگاهِ وجودی به اشیاء نظر کنیم اصالت را به وجود آن‌ها می دهیم و این‌که «وجود» از طریق ماهیات، ظهور خاص پیدا کرده است. لذا گفته می‌شود ماهیات، حدّ وجودند. موفق باشید

17410
متن پرسش
با عرض سلام: با تشکر فراوان از استاد عزیز، در مورد موضوع «نماد» در فرهنگ اسلامی به کدام مطالبتان (کتاب یا جزوه) مراجعه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم به طور خاص در این مورد صحبتی کرده باشم. می‌ماند که در روایات ما بحث «اشارات» را ماوراء «عبارات» به میان می‌آورد تا متذکر شوند چگونه می‌شود از متون دینی به عنوان یک نماد استفاده کرد. از حضرت صادق داريم که مي‌فرمايند: «كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ- عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ- فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ- وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاء»[1] كتاب خدا به چهار صورت است. «عبارت» و «اشاره» و «لطايف» و «حقايق»، عبارت مخصوص عوام است و اشاره مربوط به خواص است و لطائف مخصوص اولياء است و حقايق مخصوص انبياء. و يا از بزرگان اهل عرفان هست: «العاقل یکفيه الاشاره» براي عاقل يک اشاره کافي است تا متوجه موضوع شود. موفق باشید

 


[1] - بحار الانوار، ج75، ص278.

17409
متن پرسش
با سلام و احترام استاد گرامی: می خواهم در باب نفس و شناخت نفس یک سیر مطالعاتی برای خودم و یک گروه نوجوان پر از سوال و تنش داشته باشم. لطفا کمکم کنید چون فقط خودم نیستم، نوجوانانی هستند که باید به سوالاتشان پاسخ داد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ده نکته» همراه با شرح صوتی آن در این مورد کمک کند. موفق باشید

17408
متن پرسش
سلام علیکم: به دنبال اینم که زندگی ام معنا داشته باشد، معنا، چه باید بکنم؟ (از نقطه صفر و شاید کمتر) یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «آشتی با خدا» برای شروع مؤثر خواهد بود. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

17407
متن پرسش
سلام: اخیرا ، جزوه ی وظایف و نحوه ی سلوک طلبه عصر انقلاب را مطالعه کرده ام ؛ لطفا راهنمایی کنید که ما طلاب ، باید با چه دیدی و چگونه به صحبت ها و بیانات مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) بنگریم و چگونه با بیانات ایشان مرتبط باشیم ، تا خط فکری ما ، با خط فکری ایشان ، هماهنگ شود و ان شاء الله بتوانیم به تقویت و پیشرفت انقلاب ، به احسن وجه کمک کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است با دقت و بدون پیش‌فرض‌های گروهی، مطالب ایشان را مدّ نظر قرار دهید. به خودی خود آن مطالب، افقِ فهم را گشوده می‌گرداند. موفق باشید

17406
متن پرسش
سلام استاد عزیز و گرامی: در بحث ولایت فقیه: وقتی رد امام معصوم رد پیامبر (ص) و رد حق تعالی است که در این سیستم عصمت یقینی وجود دارد. اما چطور در ولایت فقیه بپذیریم که رد ولایت فقیه رد ولایت امام زمان (عج) می باشد در حالیکه خود فقیه - چه حضرت امام (ره) و چه امام خامنه ای - به برخی تصمیمات خود اظهار پشیمانی می کنند؟ مثلا دربحث کنترل جمعیت آقا فرمودند رهبری هم قصور دارند. آیا می شود به این سیستم اعتماد کرد که بعد از چندین دهه باز متوجه شویم در یک سیاستی کلان رهبری اشتباه کرده اند؟ با تشکر و آرزوی طول عمر حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی آیت اللّه مشکینی«رحمة‌اللّه‌علیه» ولیّ فقیه «قلیل الاشتباه» است. زیرا با اجتهاد و تخصص خاص خود به متون دینی رجوع دارد و از این جهت، عاقلانه‌ترین کار آن است که در زمان غیبت امام معصوم، جهت حکم خدا در امور حکومتی به کارشناسی رجوع کرد که قدرت کشف حکم خدا را از متون قابل اعتماد داشته باشد و خبرگان او را در این کار توانا تشخیص دهد. موفق باشید  

17405
متن پرسش
سلام استاد: در خصوص واقعه غدیر خم در جایی قید شده بود: «... نکته جالب در مورد غدیر خم این است که در خطبهٔ منسوب به علی در نهج‌البلاغه که او در مورد برحقی خود به عنوان جانشینی محمد ایراد نموده‌است، اشاره‌ای به این واقعه نیست. با این وجود از حدود قرن دوم هجری این واقعه از دلایل اصلی عنوان شده توسط شیعه برای برحقی علی بر جانشینی محمد محسوب می‌شده‌است. اولین نمونه از اینگونه آثار ادبی که می‌توان تاریخی برای آن تعیین کرد هاشمیات کمیت بن زیاد اسدی مربوط به قرن دوم هجری / هشتم میلادی و کتاب سلیم بن قیس مربوط به قرن دوم هجری / هشتم میلادی است.» استاد چرا امام علی علیه السلام روی موضوع غدیرخم در نهج البلاغه مانوری نداده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید که این‌طور نیست. علاوه بر «الغدیر» مرحوم آیت اللّه تهرانی در کتاب «امام‌شناسی» در یک جلد تماماً در رابطه با سخنان امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» با عنوان «یا معشر المسلمین و المهاجرین و الانصار انشد كم الله اسمعتم رسول الله یقول یوم غدیرخم كذا و كذا فلم یدع شیئا قال عنه رسول الله الا ذكرهم ایاه قالوا نعم» به میان آورده‌اند که حکایت می‌کند آن حضرت در زمان حیات خوددر رابطه با جانشینی خود بعد از رسول‌اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» صحبت‌ها کرده‌اند. آری! مسلّم در فضای خفقان بنی امیه امکان طرح آن‌ها در کتابی مستقل توسط عالمان دین فراهم نبوده است. موفق باشید

17404
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته: استاد بزرگوار، در برخی متون دینی در خصوص اینکه حضرت زهرای مرضیه علیها السلام به امام علی علیه السلام فرمودند: ابوالحسن چرا مانند جنین در خود جمع شده ای... حال آنکه نانخورش فرزندانم را می برند و.... که حضرتعالی فرمودید اینها سند ندارد و شبیه نثر مسجع است و حضرت زهرا با همسرشان اینگونه و با این نثر حرف نمی زدند و ... حال دو پرسش برایم مطرح است: 1. بنده در امالی شیخ صدوق مطلب را دیدم با این مضمون که: امام علی علیه سلام باغی را می فروشند و تمام وجه آن را به فردی نیازمند که مشغول دعا کردن بود و به فقرا می بخشند وقتی مراجعت می کنند حضرت زهرا علیها السلام معترض می شوند که من و پسرانت گرسنه ایم و همه باغ را چرا بخشیدی و ... و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می رسند و می فرمایند علی را رها کن و... استاد جان خودتان قضاوت بفرمایید در این صحنه حضرت زهرا (س) مانند یک خانم کاملا معمولی برخورد کردن!! آیا این روایات هم بی سند است؟ پس چرا شیخ صدوق ذکر کرده؟ 2. استاد ممکن است در طول تاریخ سعی شده باشد روایاتی با این مضامین که اولا حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) اختلاف نظر داشته اند و ثانیا حضرت زهرا (س) دایم جوش خود و فرزندانشان را می زده اند که نکند نداشته باشیم بخوریم و .... جعل شده باشد با هدف اینکه موضوع فدک و ولایت و ... یک امر سبک و در این حد قلمداد شود؟ اگر آری، آیا چنین مغز متفکر و منحرفی در آن زمان بوده که چنین جریان انحرافی را راهبری می کرده؟ 3. استاد چرا اهل سنت طبق روایاتشات امام علی را العیاذبالله فردی بدخلق در منزل معرفی می کنند که دایم با دختر مکرم پیامبر سر ناسازگاری داشته؟ 4. استاد جان، نهج البلاغه ننثر مسجع و شیواست حتی در مکالمات دو نفره حضرت امیر، ولی ما قبولش داریم پس چرا جملات منتسب به حضرت زهرا (س) را به علت اینکه نثرآنگین است و با این گفته که حضرت زهرا (س) در منزل با امام علی (ع) اینگونه حرف نمی زده با این نثر، را رد می کنیم؟سپاسگزارم. سعه صدرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم. شاید حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» به وسعتِ بخشش علی«علیه‌السلام» در حالی که خانواده در تنگنا بوده‌اند، نظر داشته‌اند و مسلّم این نوع تذکرات، حضرت را از مقام عصمت نازل نمی‌کند. 2و 3- مسلّم در طول تاریخ سعی فراوان شده است که شخصیت امیرالمؤمنین و امام حسن«علیهماالسلام» را که مقابل مستقیم معاویه بوده‌اند، به شدت تحریف نمایند تا آن‌جایی که مطرح می‌کنند امام حسن«علیه‌السلام» 300 همسر داشته‌اند. در حالی‌که در یک تحقیق کامل که یک استاد اهل سنت انجام داده است، در طول زندگانی حضرت تعداد همسران ایشان در آن شرایط تاریخی،  از 13 نفر بیشتر نبوده‌اند. و این نه به معنای آن است که در یک زمان 13 همسر داشته باشند. آری! وظیفه‌ی ما است که تلاش کنیم با نگاه اجتهادی، متونِ خود را که مسلّم با حدیث‌سازیِ اُمویان و یهود – مثل اتحادی که امروز بین آل سعود و صهیونیسم پیش آمده است - آلوده شده است، پاک گردانیم. 4- ملاحظه فرمایید که سخن‌گفتن زن و شوهر با سخن‌گفتن با افرادی که باید موضوعاتِ معرفتی را با آن‌ها در میان گذارند و در نهج‌البلاغه مطرح شده است، متفاوت باید باشد. موفق باشید

17402
متن پرسش
سلام حضرت استاد: شرمنده، به نظرحضرتعالی وقت گذاشتن برای قوی شدن در هندسه مانعی ندارد تا در پرتو نظم ذهنی در فلسفه موفق تر شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بدی نیست ولی عقل فلسفی با تعمق در مباحث فلسفی به خودی خود در انسان رشد خواهد کرد. موفق باشید

17401
متن پرسش
سلام حضرت استاد: 1. وقت شریف بخیر. در پاسخ 382 از کجا اغراق برخی موارد را می توان فهمید؟ عقل را که به اینگونه مسائل در بسیاری موارد راه نیست. ادامه سوال 17209، را که فرمودید طلب بنده 2. صرف وقوع خارجی خواب یا مکاشفه دلیل بر حق بودن آن نیست و باید با میزان عقل و شرع سنجیده شود مثل برادری که در «هدف حیات زمینی آدم» اشاره فرمودید. درست متوجه شده ام؟ 3. گاهی پیش بینی حادثه ای را در آینده می کنیم کسی می آید و تصورمان را تایید می کند ممکن است مبدا تحریک شخص، شیطان باشد؟ همین مسئله در مورد رویاهای صادقه هم سوال است چه بسا شیطان مقدمات حوادث را از طریق اشخاص ایجاد کرده باشد در صدق وعده الهی بودن رویای صادقه گرفتار شبهه مدتهاست شده ام. 4. آیت الله مصباح فرموده اند گاهی شیطان دعوت به نماز شب می کند تا در نهایت انسان را به فوت واجبی بکشاند اگر سالک بی خبر از مبدا القاء نماز بخواند هیچ ثوابی به او تعلق نمی گیرد؟ او که نمی خواسته دستور شیطان را اطاعت کند برای رضای خدا خوانده. 5. اینکه شیخ نخودکی بخاطر فوت نماز شبشان فرزندشان غرق شد یا یونس در دهان ماهی رفت این میزان سختگیری به ابرار از باب پاک کردن کامل آلودگی نیست؟ شاید حضرت حق دلش نمی آید بخشی از عقوبت را به برزخ بکشاند. 6. خیالات مقدمه گناه، گناه اند؟ 7. حساسیت امام در رد سریع امانت. 8. استادی در مورد کشف خانمی که سوال و جواب می پرسید و حتی معارفی در اختیارش می گذاشت فرمودند عالمی پرسید که خانم از او بپرسد کیست؟ بعد از پرسش جواب داده بود فاطمه زهرا (س) بعد هم گفته بود جواب فلان سوال ذهنی ات فلان می شود. عالم فرموده بودند شیطان است. مگر می شود شیطان معرفت هم بدهد؟! اینطور که سنگ روی سنگ بند نمی شود. یا از عالمی می گفتند که کسی دائم به ایشان سلام می داد و خودشان می گفتندکه شیطان است. اگر فرشته سلام دهد باید معارفی نصیبمان شود ولی شیطان چرا سلام می دهد؟ سلام یعنی آرزوی سلم و امنیت کردن یعنی امیدوارم در امنیت از گناه واقع شوی کمی عجیب است. لطفا توضیح بفرمایید. 9. چطور می توان مبدا همه القائات را فهمید؟ اگر صرفا با میزان عقل و شرع باشد برخی الهامات مثل خبر از حوادث دنیوی را نمی شود فهمید. راهی هست؟ علمای بزرگ از کجا می فهمیدند؟ باسپاس بسیار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب این مجموعه سؤالات با چند کلمه عرض بنده برای هریک از آن‌ها داده نمی‌شود. باید با روشی که با مطالعه‌ی معارف الهی در پیش می‌گیرید إن‌شاءاللّه سؤال‌های خود را به طور همه‌جانبه به جواب برسانید. پیشنهاد بنده سیر مطالعاتی روی سایت است به اضافه‌ی مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب». موفق باشید

17399
متن پرسش
1. بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام: با توجه به آنکه حضرتعالی فرمودید که این فنای تبیین شده در کتاب نور مجرد تبیین درستی نمی باشد، بعضی از دوستان طرفدار این قول شاهدی از حال عرفا می آورند که حالتی چون بی هوشی برایشان پیش می آید و دیگر ادراکی از خودشان ندارند، که البته این حال بیهوشی از مرحوم قاضی ذکر شده است تفسیر این حالتها چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالات به همان معنایِ فنایِ از خود و بقایِ به حق است. موفق باشید

17397
متن پرسش
1. بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و خسته نباشید خدمت حضرتعالی: حضرت امام در کتاب مصباح الهدایه در ومیض 12 می فرمایند از آنجا که حضرت رسول (ص) صاحب مقام جمعی بودند دیگر مجال تشریع برای هیچ کس باقی نماند و بقیه ائمه بالتبع دارای این مقامند. آیا خود ائمه معصومین و بعد انسانهایی که اسفار اربعه را طی می کنند بدون رجوع به آنچه از پیامبر رسیده خودشان مستقیما با حقیقت دین محمدی ارتباط برقرار کنند و خود مستقیما تشریع کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إنباء و تشریع مربوط به مقام خلیفة اللّه است که بذات مربوط به حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌باشد و لذا ائمه«علیهم‌السلام» از این جهت مقام تشریعی ندارند هرچند که تمام حقیقتِ تشریع را به نور وجود خود می‌شناسند. موفق باشید

17396
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: در پاسخ به نامه 17381 در باب علت گناه و خطای بشر به این جا رسیدیم که: باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی این موضوع بیشتر تأمل بفرمایید که وقتی انسان شخصیت خود را انتخاب می‌کند، همان شخصیتِ انتخاب‌گر تا آخر در صحنه است و می‌تواند انتخابِ دیگری برای خود داشته باشد. ثانیاً: کمال هرکس به آن چیزی است که انتخاب می‌کند، نه آن چیزهایی که بدون انتخاب به او داده شده است. عرایضی در این مورد در مباحث «عدل الهی» که سی‌دیِ آن موجود است، داشته‌ام. موفق باشید. ببینید من که ازلی و ابدی نیستم پس جایی شکل گرفتم. سوال من این است که روی من چه فعل و انفعالاتی شکل گرفته که آن منه ناقص باشه تا شخصیت ناقص انتخاب کرده باشه و اون شخصیت ناقص عملکرد های ناقص داشته باشد و قص علی هذا. واقعا ممنون از صبر و حوصله شما استاد گرامی. آخه نمی دانید این شبهه حدود 12 سال جلوی پیشرفت من را گرفته است. به امید خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که عرض شد بر روی انتخاب‌گری انسان تأمل بفرمایید؛ به همین جهت بود تا معلوم شود فعل و انفعالاتِ بیرونی، نقش اصلی در انتخاب‌های انسان ندارند، بلکه تنها به عنوان شرایط مطرح‌اند و انتخاب اصلی مربوط به انسان است. به همین دلیل ملاحظه می‌کنید بعضاً دو برادرِ دوقلو که همه‌ی شرایط برایشان یکسان است، انتخاب‌های متفاوت دارند. عرایضی در تبیین آیه‌ی 172 سوره‌ی اعراف در این مورد شده است. خوب است که به فایل صوتی آن رجوع فرمایید. موفق باشید

17393
متن پرسش
سلام و ارادت استاد فاضل و عالم: 1. یک مقاله در مورد شاخص های اصیل معنویت در اسلام برای ارائه به یک جشنواره در حوزه علمیه می خواهم بنویسم. لطفا از آثارتان منبع معرفی کنید. 2. راهنمایی مفصل کنید3. کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود» خوب است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایظ بنده در این مورد به صورت پراکنده مطرح شده است. به نظر بنده همان کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» نکات خوبی دارد به‌خصوص که موضوعِ وقتِ عرفانی را هم در آخر کتاب مدّ نظر قرار می‌دهد. و در اوایل کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» بحثِ «قلوبٌ یعقلون بها» مربوط به آیه‌ی 46 سوره‌ی حج نیز می‌تواند کمک کند. موفق باشید

17392
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. اگر ممکن است، در مورد این قسمت از مقدّمه ی کتاب «زیارت آل یاسین، نظر به مقصد جان هر انسان»، که می فرمایید برای خداشناسی، لازم نیست فیلسوف و متکلّم شوید؛ ائمّه (علیهم السّلام) نه فیلسوف بودند و نه متکلم، ولی با قلب زلالی که داشتند و با رعایت کامل موازین شرعی، خداوند بر قلب آنها تجلّی نمود، آن هم تجلی کامل و تمام، توضیح دهید؟ آیا ائمّه (علیهم السّلام) فیلسوف نبودند؟ آیا می توان فقط با رعایت موازین شرعی، به معرفت حقّ دست یافت، درحالیکه خودتان در ادامه ی کتاب فرموده اید، که اصول دین، باید با دلیل برای ما پذیرفته شده باشد. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر فلسفی یکی از انواع تفکر است، مثل تفکر ریاضی. اولیاء معصوم و عرفا در مقام جمعِ بین عقل و قلب بوده‌اند و به‌جای ارتباط با مفاهیم حقایق، با عقل خود، با وجودِ حقایق مرتبط بودند و معنای استدلال در آن‌جا غیر از معنایِ استدلالی است که ما در روش‌های فلسفی و کلامی به‌کار می‌بریم. موفق باشید

17391
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد گرانمایه: استاد عزیز با توجه به پاسخ سوال 17373 که فرمودید این افراد کدام خدا را می پرستند پس راز این همه مکاشفات و معاینات عرفانی چیست؟ چگونه چنین کسی با امام زمان (عج) در ارتباط است و خداوند اجازه این کشفها و معاینات را به او می دهد؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با کشف و شهود افراد موضوع، بسیار حساس و دقیق است و تشخیص تفاوت آن با توهّماتِ افراد کار ساده‌ای نیست. همین‌قدر می‌توانم آن‌چه که در پاورقی صفحه‌ی 321  کتاب «جايگاه و معنى واسطه فيض» عرض شده است را خدمتتان عرضه می‌دارم به امید آن‌که گشایشی در فهم موضوع برای جنابعالی باشد. در مقدمه كتاب «آيةالحق» مرحوم حسين غفارى از قول حاج شيخ عباس قوچانى (وصى مرحوم سيد على‏ آقا قاضى (ره)) نقل مى‏ كنند كه يكى از افراد مشهور به كرامت به در منزل مرحوم قاضى آمد و گفت: من حالى داشتم كه تمام گياهان، خواص و آثار خود را به من نشان مى ‏دادند، مدتى است حجابى حاصل شده و ديگر به من نمى ‏نمايانند، از شما تقاضا دارم كه عنايتى بفرماييد تا آن حال به من بازگردد. مرحوم قاضى (ره) به او فرمود: دست من خالى است. او رفت و پس از زيارت عتبات‏، به نجف برگشت، يك روز كه جميع شاگردان نزد مرحوم قاضى گرد آمده بودند، در منزل ايشان آمد و از بيرون در، سرش را داخل نموده، گفت: آنچه را كه از شما مى ‏خواستم و به من نداديد، از حضرت صاحب‏ الأمر گرفتم و حضرت فرمود: به قاضى بگو بيايد نزد من، با او كارى دارم. مرحوم قاضى سر خود را بلند كرد و گفت: بگو قاضى نمى ‏آيد. نويسنده در ادامه مى ‏گويد: اوّلًا ميان راه توحيد و طريق معرفت نفس كه روش تربيتى عرفاى بالله است با راه تقويت نفس كه شيوه ارباب رياضات و اصحاب مكاشفات و كرامات است، فرق هست. وقتى گفته مى ‏شود كه اصحاب كرامات و مكاشفات و رياضات به دنبال تقويت نفس هستند و نه عبور از آن، چه بسا به ذهن افرادِ خام، از كلمه تقويت نفس، خداى ناكرده اشتغال به امور لهو و لعب متبادر شده و از اين جهت انتساب بسيارى از بزرگانِ صاحب كرامت و دعاوى باطنى را به اين طريقه، غيرقابل قبول بشمارند، ولى خوب نظر كن كه فرد مذكور يكى از اصحاب مكاشفه بوده و در چاره‏ گشايى امور مادى و معنوى خلايق اشتهار داشته و حتى در اين سال‏هاى اخير، بعضى وى را در زمره عرفاى عظام شمرده، و عبرت بگير كه چنين شخصى غايت خواسته ‏اش كه عمر گرانبها را صرف آن كرده و از اين شهر به آن شهر و از اين امام به آن امام و از مرحوم قاضى تا صاحب ‏الأمر را مورد سؤال قرار داده، بازگشت حالى است از حالات نفس و قوايى از قواى باطن كه مثلًا بتواند كشف خواص دارويى گياهان بكند. و بدان كه لذّت بهره‏ مندى از اين قواى نفسانى و لذت استفاده و بروز كرامات، گاه آنچنان قوى است كه صدها برابر لذّات ظاهرى حسّى است و شخص واجد اين حالات ابداً نمى ‏تواند از آن‏ها عبور نمايد و البته با محمل‏هاى كمك به خلق و دستگيرى و غيره، آن‏ها را براى خود توجيه مى‏ كند، ولى مهم اين است كه همه اين‏ها كمالات و آثار نفس است و هدف عرفان، فناى تمامى آثار و شوائب نفسانى از پايين‏ ترين درجات تا بالاترين مراحل آن، كه با نورانيت بسيار شديد توأم است. ثانياً؛ بنگر به كلام قاضى كه به آسانى و سردى مى‏ گويد: دست ما خالى است، آرى نه دست او كه دل و جان او از هر گونه خواست و قواى منتسب به انّيَت نفس خالى است. ثالثاً؛ بنگر به گفتار آن شخص در اخذ خواست خود از امام زمان (ع) و پيام معاتبه‏ آميز از جانب حضرت به مرحوم قاضى كه به قاضى بگو: بيايد با او كار دارم، كه حكايت دارد كه آن شخص به زعم خود به شرف ملاقات امام عصر (ع) نائل شده و حضرت خواسته او را برآورده ساخته‏ اند و گفته‏ اند به قاضى هم بگو بيايد. و ديدى كه قاضى هم گفت: بگو قاضى نمى‏ آيد! كه اين جواب قاضى، نشان تشخيص قاضى است از سستى توهمات و دعاوى كثيره مدعيان ملاقات با امام زمان (ع). اين پاسخ قاضى يعنى امامِ زمان مورد ادعاى شما، چيزى جز امر خيالى و نفسانى و توهّمى و ساخته نفس شما يا شيطان نيست. در ادامه مى‏ فرمايد: در محضر آيت ‏الله ‏طهرانى (ره) به مناسبتى سخن از همين دعاوى مربوط به رؤيت حضرت صاحب‏ الأمر (ع) شد. ايشان از قول حضرت آقاى هاشم حدّاد مستقلًا يا از ايشان به نقل از حضرت آقاى قاضى (قدس ‏سرهما). فرمودند كه «غالب اين ادعاهاى رؤيت در طول تاريخ به جز چند موردِ محدود و معدود، امور خيالى و نفسانى بوده و حداكثر از قبيل مكاشفات روحيه است كه صاحب آن‏ها آن را امر عينى و حقيقى مى‏ پندارد ... مؤلف محترم از قول مرحوم آيت ‏الله قاضى نقل مى‏ كند كه شيخ احمد احسايى روزى به شاگردان خود گفت: من هر وقت به حرم مشرف مى‏ شوم به حضرت سلام مى ‏كنم، حضرت بلند جواب مى ‏دهند، به طورى‏ كه اگر شما هم آنجا باشيد مى‏ شنويد، يك‏ مرتبه با من بياييد تا بفهميد. روزى شاگردان وى به حرم مشرف شدند، شيخ سلام كرد، بعد رو كرد به شاگردان و گفت: جواب شنيديد؟ گفتند: نه! دومرتبه سلام كرد و گفت: شنيديد؟ گفتند: نه! پس شاگردان و خود او دانستند كه شيخ در اين موضوع اشتباه كرده است (صدايى را كه نفس خودش ايجاد كرده است، مى‏ شنيده و تصور مى‏ كرده آن صدا از خارج است)» نقل از كتاب آيةالحق، تأليف سيد محمد حسن قاضى، صفحات 100- 102. موفق باشید 

17387
متن پرسش
سلام علیکم: 1. در حالی که می دانیم بسیاری از مطالب دروس دبیرستان به درد نمی خورد با چه نیتی عمرمان را پای آنها بگذاریم؟ 2. بعضی دروس مثل ریاضی و فیزیک به طور کلی به درد می خورند ولی به خصوص در این شرایط زمانی که پرداختن به معارف الهی برای خود و جامعه بسیار لازم تر است آیا باید درس مدرسه را هم بخوانیم و اگر بله به چه انگیزه ای؟ این سوال بسیاری از دانش آموزان متدین و درسخوان و تیزهوش است لطفا کامل راهنمایی کنید. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال باید بدانید که در نظام آموزشی ما چه می‌گذرد. اگر عمیقاً دروس را مطالعه کنید و مقصد و مقصود آن‌ها را بیابید، بهتر می‌توانید مسیر آینده‌ی خود را دنبال کنید. موفق باشید

17386
متن پرسش
سلام علیکم: مگر عالم قیامت، فوق عالم ماده نیست و مگر این طور نیست که آن عالم محدود به زمان و مکان نیست؟ پس این که در قرآن و روایات به زمان و مکان داشتن قیامت و بعد از اتمام دوره دنیا بودن آن تصریح شده چه می شود ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در برزخ با توجه به این‌که متوفی آن‌چه در دنیا می‌گذرد را در حدّ کلی می‌فهمد و شب و روز دنیا را روی هم رفته درک می‌کند، به یک معنا زمان مطرح است. در مورد حيات بين زندگى دنيا و عالَم قيامت قرآن مى ‏فرمايد: «وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُالْعَذابِ، النّارُ يعْرَضُونَ عَلَيها غُدُوّاً وَ عَشِياً وَ يوْمَ تَقُومُ‏السّاعَةُ ادْخِلُوا آلَ فِرْعَونَ اشَدَّ الْعَذابِ»[1] عذاب ناراحت كننده آتش، فرعونيان را احاطه كرد، هر بامداد و شامگاه بر آن آتش عرضه مى‏ شوند و آن‏گاه كه قيامت به‏ پا شود (گفته مى‏ شود) فرعونيان را در شديدترين عذاب داخل نماييد. اين آيه كريمه دو نوع عذاب براى فرعونيان ذكر مى‏ كند، يكى قبل از قيامت كه از آن به «سوءالعذاب» تعبير شده است و آن اين است كه روزى دو بار بر آتش عرضه شوند، بدون آن‏كه وارد آن گردند، دوم عذاب بعد از قيامت كه از آن به «اشدالعذاب» تعبير شده است كه فرمان مى‏ رسد آن‏ها را داخل آتش نماييد. پس معلوم است هم اكنون كه فرعونيان هر بامداد و شامگاه در عذاب قرار مى‏ گيرند، بايد نشئه ‏اى باشد كه اين عذاب هم‏ اكنون واقع مى ‏شود و آن نشئه همان برزخ است. ولی در قیامت که خورشید و زمین از میان می‌رود، دیگر این نوع زمان که از طریق گردش زمین به دور خود و به دور خورشید پیش می‌اید، وجود ندارد هرچند موضوع تقدم و تأخر اعمال و مقامات، باز مطرح است.  موفق باشید

 


[1] ( 3)- سوره مؤمن، آيات 45 و 46.

17385
متن پرسش
با عرض سلام: بنده کنکور را در رشته مکانیک قبول شدم و حدود یک سال در این رشته تحصیل کردم بعد با پیشنهاد پدرم و علاقه خودم آماده کنکور برای رشته دندانپزشکی شدم. دو سال پیاپی کنکور دادم اما نتیجه قابل قبول برایم حاصل نشد. چند وقتی است پدرم و خانواده اصرار دارند که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم و در آنجا ادامه تحصیل بدهم و این طور که حساب کردم حدود شش سال طول می کشد. و من کمی نگران دینداری ام هستم چون همانطوری که می دانید اگر اینجا باشم در سیر و سلوک پیشرفت بیشتری دارم تا آنجا. پدرم هم به هیچ وجه کوتاه نمی آید لطفا راهنمایی ام کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دستورات دینی به ما توصیه شده است اگر نگران دین خود در این نوع مسافرت‌ها هستید، هرگز اقدام نکنید و در این موارد اصرار والدین، تکلیفی برای شما نمی‌آورد، بالاخره رزّاق خدا است و نباید برای چند لقمه نان مسیر معنوی خود را به خطر انداخت. موفق باشید

17383
متن پرسش
با سلام: با توجه به سبک زندگی جدید نحوه کمک رسانی چگونه است؟ تعریف عرف در زندگی امروز چیست؟ امروزه تقریبا اکثرا نیازمندند و افراد باید جهیزیه درحد عرف بگیرند و گرنه حرف و حدیث و.... اگر لطف بفرمایید راهنمایی کنید. سوال دوم واکنش هرکسی نسبت به اعتقادات حق و باطل باید چگونه باشد؟ مخصوصا نزدیکان. چطور می توان بی تفاوت بود و عکس العمل خوبی داشت! چطور دل خود را با این قضیه صاف کنیم که دوگانگی نباشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. عرف، یعنی اندیشه‌های سالم و آزاد از افراط و تفریط. و مسلّم در این زمان نمی‌توان گفت مثلاً وجود یخچال در جیهزیه خارج از عرف است زیرا قبلاً چنین چیزی عرف نبوده است. 2- عموماً افراد در رابطه با حق و باطل، جاهل‌اند و با جاهل باید مدارا کرد. شرایط دنیای مدرن نگذاشته است تا معارف حقّه به این افراد برسد. آری! اگر در مقابل معارف حقّه عناد به خرج دادند، موضوع، دیگر مدارا نخواهد بود. موفق باشید

17382
متن پرسش
سلام جناب استاد: وقت شریف بخیر. نظر حضرتعالی در مورد کتاب «نشان از بی نشانها» چیست؟ استادی فرمودند اغراق هم در کتاب شده، فرزندشان مقداری گرایشات صوفیگری داشته. اما به نظر حقیر در باب کرامات چیزهایی گفته نشده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در بعضی موارد این‌طور باشد ولی روی‌همرفته مرحوم آقای نخودکی، مردِ عبور از دنیا به سوی عالم غیب و معنا بوده است و این راه را درست می‌شناخته در حدّی که امثال حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به ایشان رجوع داشته‌اند. موفق باشید

نمایش چاپی