بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: می بخشید استاد من کتاب جوان و انتخاب بزرگ رو دادم به یه نفر بخونه (ایشون مدرکشون کارشناسی ارشد است) بعد از اینکه خوند اومد گفت چرا استاد می فرمایند غربی ها در سن 14 سالگی موندند و رشد نکردند با وجود این همه پیشرفت و تکنولوژی نوجوون 14 ساله نمیتونه این کارارو بکنه؟ من جوابش دادم که چون شریعت رو انتخاب نکرده استاد می فرمایند تو این سن مونده. ولی قانع نشد چه جوابی بدم. فکر کنم هنوز جایگاه شریعت براش روشن نشده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در این رابطه در آن کتاب عرض شد، تحقیقی است که یکی از روان‌شناسانِ مشهور یعنی پیاژه انجام داده است و ملاک‌هایی را از نظر درک مفاهیم تنظیم کرده که مطابق آن ملاک‌ها، آن حرف را زده است و این ربطی به هوش و استعداد افراد ندارد، بحثِ «فهم» است همان‌طور که ممکن است یک آدم بی‌سواد از یک استاد دانشگاه، فهمِ بهتری داشته باشد. موفق باشید

20481
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: من این متن را در سایتی که در پایین آدرسش را ذکر خواهم کرد دیده ام، می خواستم ببینم چنین چیزی صحت دارد؟ و نیز آیا سیادت آقا به امام حسین (ع) برمی گردد یا امام سجاد (ع)؟ متن: 8- و در قسمتی (احمد آقای خمینی (ره)) می گوید : وقتی که امام فرمودند که خوشحالم از اینکه می بینم فردی از سلاله پاک پیامبران و از فرزندان امام حسین (ع) بر مسند حکومت نشست خوب برای ما یک حرف بود. من به بزرگواری مراجعه کردم و گفتم اینکه امام گفت خوب تفسیر می خواهد یعنی چه؟ گفت همان که امام تمام قد جلوی آقای خامنه ای بلند می شود. دلیل صلی اش است. گفتم باز هم نمی دانم گفت مشکل خودت است. امام با هیچ کس شوخی ندارد، امام (ره) بخاطره سید بودن آقای خامنه ای نمی گوید آقای خامنه ای سی و چهارمین فرزند امام حسین (ع) است. شجره نامه دارد. بروید ببینید. آقای خامنه ای بلا واسطه بدون هیچ چیزی پسر امام حسین است. این را باز هم جرات نمی کردیم بعضی جاها بگویئم. تا اینکه آقای خامنه ای در آستان مرکز رفتند تفرش. در تفرش وقتی که به زیارت آن زیارتگاه مشهور و معروف رفتند و زیارت کردند فرمودند این (امامزاده) پدر چهارم من است. اصالت ما در ایران از ایشان است. بچه ها دیدند آن امامزاده سی امین فرزند امام حسین (ع) که آقا سی و چهارمین می شود. https://www.google.com/amp/s/www.mashreghnews.ir/amp/211925/
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این مسائل نیستم ولی در این‌که امروز ما سخن مولایمان حضرت صاحب الزمان«علیه‌السلام» را از زبان رهبر انقلاب می‌شنویم، هیچ شکی نداریم. موفق باشید

20288
متن پرسش
سلام: لطفا به شبهه ي زير پاسخ بدهيد: در جاي جاي كتاب قرآن كريم، خداوند مومنان را به باغ هايي كه رودها از زير درختانش جاري است بشارت داده. حال آنكه اولا اين شايد براي عرب هاي 1000 سال پيش جذابيت داشته باشد ولي براي مومنان و بسياري از مردم فعلي جذابيتي ندارد كه به شوق بهشت بخواهند اسلام بياورند يا عمل صالح انجام دهند و گناه نكنند تا به آن باغ ها برسند. پس اسلام مال همان موقع است و به درد ما نمي خورد. شخص مي تواند همينجا از باغ و زن استفاده كند مخصوصا آنهايي كه در كشورهايي با مناظر طبيعي زيبا زندگي مي كنند بنابراين چرا چيزي نگفته كه براي عموم مردم جلب توجه كند نه فقط براي عرب ها!؟ گويا منتهاي نعمت ها همين است. مي دانم كه نيست مثل (و لدينا مزيد) و (قرته اعين) و مثل (رضوان من الله اكبر) ولي صد جاي قرآن فقط گفته باغ و درخت و رودخانه! خب شخصي كه در یک کشور اروپایی زندگي مي كند اين چيزها كه برايش جذابيتي ندارد كه ايمان بياورد يا مثلا بخاطر آنها گناه نكند. چرا خدا انقدر ضعیف عمل کرده؟ واقعا که!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهشت دارای مراتب است، مراتب جسمانی ولی غیر مادی و مراتب روحانی که فوق جسمانی است. و بهشت چیزی جز صورت عقیده و عمل نیست. آب‌های روان که زیر درختان است و نه در کنارِ درختان، صورتِ عقاید توحیدی است و حوریان، صورتِ عبودیت انسان است که با جانِ انسان‌های مؤمن مرتبط است و ربطی به این امور که در دنیاست ندارد. بحث مفصل این موضوعات، در تبیین سوره‌ی واقعه شده است.   http://lobolmizan.ir/sound/1164        موفق باشید

8451

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم ایا رسیدن به معرفه الله منحصر در معرفه النفس است باتشکر صمیمانه
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: روایات بر روی این موضوع تأکید دارد و اهل سلوک هم می‌فرمایند از این طریق به نتیجه رسیده‌ایم. موفق باشید
8257
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استادگرامی بنده کارمند آموزش وپرورش با 27 سال سابقه کارولیسانس مدیریت می باشم علاقه بسیاری به تفسیرقرآن دارم ولی برای خرید نمی دانم کدام تفسیربرای مطالعه وآگاهی پیدا کردن من که رشته اصلی من چیزدیگری است وفقط اطلاعات عمومی می خواهم بهتراست خریداری نمایم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تفسیر نمونه برای آگاهی اولیه از قرآن خوب است. ولی تفسیر المیزان با عمق بیشتری ما را به قرآن نزدیک می‌کند. موفق باشید
32357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: در کتاب خویشتن پنهان و همچنین ۱۰ نکته از معرفت نفس فرمودید رابطه مخلوقات با خداوند رابطه تجلی می‌باشد یعنی مخلوقات ظهور و تجلی خداوند هستند و این باشد استمرار داشته باشد پس چرا خداوند بیشترین جای قرآن گفته خلق مثلا «خلق السماوات والارض» چرا نمی‌گوید یخلق که استمرار داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «خَلَقَ» به معنای «اَلَّفَ» یعنی جمع‌آوری است مثل آن‌که خداوند بدن ما را از همین عالم ماده به این صورت شکل می‌دهد. ولی در موضوع «وجود» و وجوددادن، بحثِ تجلی در میان است که با دنبال‌کردن «برهان صدیقین» این موضوع به خوبی روشن می‌شود. موفق باشید 

28941

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی محضر استاد گرانقدر: سلام علیکم. حقیقت این است که بدنه دستگاه های متولی فرهنگ در جمهوری اسلامی یا اساساً اعتقادی به فرهنگ توحیدی ندارند و یا علیرغم دغدغه و اعتقاد به فرهنگ ناب توحیدی، دچار حیرت و سرگشتگی هستند. امثال بنده نمونه ای از این بدنه هستم. به لطف خدا حدود ۱۰ سال است که با نظام فکری حضرتعالی مأنوس هستم، اما در حوزه فرهنگ پس از مطالعه و تفکر فراوان هنوز در حیرت هستیم که چه باید کرد؟ تا الان به این نتیجه رسیدیم که قبل از ورود به مسائل فرهنگی و اساساً برای کشف مسائل حقیقی فرهنگی و کشف راه حل آن، ابتدائاً باید ارکان و ستون های فرهنگ توحیدی و نیز ارکان تهدیدات فرهنگ توحیدی را کشف کنیم تا بتوانیم در گام بعد به راهکار حفظ ستون های فرهنگ توحیدی و راهکار مقابله با ارکان تهدیدات فرهنگی بپردازیم. به نظرمان رسید که مبنا را روایات ارکان ایمان، کفر، شک و نفاق به ویژه در اصول کافی قرار دهیم. گرچه روایات مربوطه خیلی سنگینه برای ما. اما آنقدر این روایات را بخوانیم و تکرار کنیم تا بعد از مدتی شاید چیزی در کاسه مان بیندازند. نظر حضرتعالی چیست؟ آیا این مسیر را برویم؟ استدعا دارم گِرایی به ما بدهید. چه بکنیم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی است ولی به نظر بنده اگر با رجوع به قرآن، ذیل تفسیر المیزان آن جدّیت را دنبال بفرمایید إن‌شاءالله نتیجه‌ی خوبی خواهید گرفت. موفق باشید

27932

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: ببخشید چرا ماه شوال اعمال خاصی نداره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه ملکی تبریزی در کتاب «المراقبات» اعمالی را متذکر می‌شوند. با این‌همه شاید بنا بر این باشد که به عبادات خود محتوا و عمق بیشتر بدهیم به جایِ تعداد بیشتر در انجام عبادات. موفق باشید

25035
متن پرسش
سلام و عرض ادب و تسلیت. استاد عزیز ۱. می توان حضرت علی و حضرت زهرا و سایر ائمه علیهم السلام را تجلیات و ظهورات وجود نازنین حضرت رسول صل الله علیه و آله دانست؟ ۲. روایتی در تفسیر قمی ج ۲ نقل شده است که در ضمن آن بیان می شود که تمام اهل محشر به حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله پناه می آورند و در اثر سجده طولانی ایشان درهای بهشت به سوی اهل محشر باز می شود استاد عزیز لطفا بفرمایید منظور از «سجده» حضرت و «بسته بودن درهای بهشت» چیست؟ ۳. استاد بزرگوار شما در اواخر کتاب معاد فرمودین که از نظر ملاصدرا (ره) جسم اخروی عین جسم دنیوی نیست بلکه مثل آن است درحالی که از یکی از آثار ایشان نقل شده است که همین جسم به عینه در محشر محشور می شود. آیا منظورش همان مثلیت است؟ ۴. استاد عزیز به نظر شریف شما تکلیف ما بانوان در برخورد با مسأله بی حجابی چیست؟ کم کم دارد کشف کامل حجاب در شهرها باب می شود. بنده اگر ابایی هم از صدمه دیدن نداشته باشم واهمه این رو دارم که نکند به حق و جبهه حق در قالب فحاشی و هتاکی اهانت و هتک حرمت شود و یا با ضرب و شتم و جسارت به یک بانوی محجبه جبهه حق تضعیف شود. لطفا راهنمایی بفرمایید. تقدیم به شما: این تن گل که پیرهن ندارد جان من است و جان به تن ندارد سرو شهید من کفن ندارد متشکرم و التماس دعا.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است که می‌فرمایید. ۲. آن نوع سجده، ظهور عبودیت است که موجب گشوده‌شدن بهشت می‌گردد. ۳. به نظر بنده همان «مثلیّت» منظور است ولی چون در هر حال آن بدن، بدن انسان است می‌توان گفت به یک معنا همین بدن خودمان است. ۴. به نظر می‌آید بیشتر با کار فرهنگی و مقاومتی که در جبهه‌ی فرهنگی در مقابل کفر در حال انجام است؛ آن جریان را به مرور به تحلیل می‌برد. موفق باشید

24723
متن پرسش
با عرض سلام: در کتاب مبانی حب اهل بیت فرموده اید که عشق به خدا بی واسطه ممکن نیست. اولا علت این امر چیست؟ ثانیا پس کسانی از دیگر فرق اسلامی که چنین جایگاهی برای اهل بیت قائل نیستند ولی خداوند را دوست دارند چگونه است؟ ثالثا آیاتی در قرآن که امر به محبت خداوند می کند یا ادعیه ای از ائمه که ما را مستقیماً در جریان گفتگو و مناجات و عشقبازی با خداوند قرار می دهد مثل ابوحمزه چه می شود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دوست‌داشتنِ فکری خدا غیر از دوست‌داشتِ قلبی است. در دوست‌داشتِ فکری برای خداوند مظهری در میان نیست و به همین جهت آن نوع محبتی که انسان بتواند از آن تغذیه‌ی لازم بکند پیش نمی‌آید. در همین رابطه روایات زیادی در شیعه و سنی از پیامبر در مورد محبت به علی «علیه‌السلام» مطرح است. موفق باشید

24256

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب خدمت استاد گرامی: می خواستم بدانم کدام یک از شرح های کتاب مصباح امام را تهیه کنم؟ شرح آقای ممدوحی یا شرح دو جلدی آقای یزدان پناه. البته ما مبتدی هستیم و خیلی از اصطلاحات فلسفی سر در نمی اوریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم شرح آقای استاد یزدان پناه مطالب خوبی را به مخاطب خود متذکر می‌شود. موفق باشید

23210

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام‌: استاد ما همیشه شنیده بودیم که عرفا و اهل معرفت خیلی انسان های خوش اخلاقی هستند و در برخورد با دیگران سعه صدر زیادی دارند، ولی متاسفانه در عمل چیزهای دیگری از بعضی آقایان دیدیم، بنده با روحانیون و طلبه های زیادی در ارتباط هستم و الحمدلله بیشتر آنها افرادی بسیار متواضع و صمیمی هستند و نسبت به افراد معمولی به مراتب حسن خلق بیشتری در معاشرت با دیگران دارند. اما متاسفانه در بین آن دسته از طلبه هایی که اهل فلسفه و عرفان هستند این ویژگی رو خیلی کمتر احساس می کنیم و اکثرا یک نگاه از بالا به پائین به افراد دیگر دارند و با غرور و تکبر خاصی با دیگران برخورد می کنند، والا به خدا از یک شخصی که اهل عرفان هست به هیچ وجه انتظار چنین بد اخلاقی هایی رو نداریم و رفتارهای ناپسند اینها بیشتر از اشرافی گری های برخی مسئولان لیبرال مسلک، قلب ما رو به درد میاره. اون چیزهایی که توی کتاب ها در مورد سعه صدر و حسن خلق عرفا نوشته افسانه هست یا این دوستان فقط ادعای عرفان دارند و در عمل بویی از آن نبردند. استاد به نظر شما چرا شاهد این مسئله هستیم در حالی که باید آگاهی نسبت به مباحث عرفانی باعث رشد روحی و شخصیتی این افراد می شد نه این که باعث رشد احساس تکبر و غرور در اونها بشه!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یا ما باید بگوییم که این افراد محذوراتی دارند که فرصت ارتباط وسیع برایشان نمانده، و یا باید بگوییم مثل امثال بنده، داناییِ ایشان بر داراییِ ایشان نسبت به علم‌شان غلبه دارد. لذا آن‌طور که شایسته است آن دانایی را به دارایی تبدیل نمی‌کنند. موفق باشید

23118
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: در این شرایط چگونه راه را تشخیص دهیم؟ در باره عجل و جسد و خوار از محضرتان سوالی شد که به زیبایی پاسخ دادید: «حقیقتاً خداوند ملت‌ها را بعد از به‌ظهورآوردنِ حقیقت آزمایش می‌کند و در فتنه می‌اندازد تا معلوم شود آیا بر عهد گذشته هنوز باقی‌اند و فرعونی فکر می‌کنند، چون فرعون بت‌پرست بود، یا الهی فکر می‌نمایند؟ خوار آن گوساله، صدایی بود کاملاً شبیه یک موجود زنده و امتحانِ سختی بود. وعده‌ی رفاه می‌دهند در حالی‌که حقیقت ندارد. رفاه را باید در بستر رحمت واسعه‌ی الهی پیدا کرد و نه در بستر گوساله‌ای مثل فرهنگ غرب.» اینجا سوال دیگری مطرح است فضای فکری و سوال خود را می نویسم مواردی که لازم به اصلاح هست را نیز بفرمایید البته مهمترین چیز پاسخ سواله ۱. برای شخصی که بینش صحیح توحیدی دارد قبل از فتنه گوساله مشخص است که چه افرادی در نبود حضرت موسی (ع) گوساله پرست می شوند و چه افرادی در راه حق باقی خواهند ماند سوال این است که گمراهان چه مواجهه غلطی با حضرت موسی (ع) داشتند که به چنین سرانجامی دچار شدند اشتباه کارشان کجا بود؟ متناسب با این سوال دو تا سوال مطرح میشه که دونستن جواب اینها هم برام مهمه: الف ) فرض بگیریم شخصی هستیم که ایمان نصفه نیمه ای داریم و در معرض فتنه و دو راهی انتخاب هارون علیه السلام و یا گوساله سامری قرار گرفتیم آن چشم روشن را هم نداریم که بسادگی نور و حقانیت حضرت هارون (ع) را ببینیم در این دو راهی باید چه کار کنیم که حق را تشخیص دهیم؟ جواب احتمالی: شاید عملی، دعایی چیزی که از خدا بخواهیم و نتیجه آن برای ما حجت باشد. ب) فرض کنیم به هر دلیل اشتباهی در فتنه فرو رفتیم و گمان کردیم گوساله پرستی حق است در این شرایط در اواسط کار به حقانیت خود در گوساله پرستی شک کردیم خواستیم از کار خود مطمئن یا منصرف شویم در این شرایط دومی باید چکار کنیم که حق را تشخیص دهیم عملی که نتیجه آن برای ما حجیت داشته باشد. دوباره مثل قبل عملی دعایی چیزی در مورد سوال اول بنظرم می رسه شخص باید از پیامبر الهی برای روشن شدن عقل خود و چشم دل خود کمک می گرفت ولی این کار رو نکرد و همه جا حضرت موسی (ع) بجای او دید و بلکه با ولایت خود او را بسمت خیر سوق داد و از بدی باز داشت حال با وجود ظاهر الصلاح بودن با حذف حضرت موسی (ع) از شخصیت چنین فردی این شخص به ذلت خواهد افتاد، این مورد همه جا دیده میشه شخصی که تحت ولایت استادی هست و از وضعیت حال خودش برای خود خیالاتی داره ولی بعد از حذف استادش ولایت الهی از دستش میره و معلومه جایگزینش چه چیزی خواهد بود، و یا زمانی که از خداوند یک گشایش عمومی در کار همه بوجود میاره در پرتو اون گشایش بسیاری به راه حق می رن ولی بعد مدتی اون گشایش عمومی برچیده می شه و اون حالی که اون موقع داشتی هرگز بدست نمیاریم. (در این مورد فضای فکر خود را بیان کردم تا مواردی که ازشون غفلت شده و خطا ها و اشتباهات رو بیان کنید)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:غفلت بنی‌اسرائیل در همراهی‌نکردنِ حضرت موسی «علیه‌السلام» به جهت آن بود که جایگاه زعامتِ قدسی و الهی آن حضرت را برای هدایتِ تاریخی آن قوم در نیافتند. حال اگر هم در هر موقعیتی به خود می‌آمدند، در صورتی سر به سلامت می‌بردند که به جایگاهِ هدایت الهی آن حضرت نظر می‌انداختند وگرنه به جهت خلاف‌کاری‌های اطرافیان جناب عثمان به علی «علیه‌السلام» برگشتن، ولی نه از آن جهت که آن حضرت مظهر هدایت الهی است، نتیجه نخواهد داد. باید همواره به زعیمِ الهی تاریخی خود فکر می‌کردند و «توبه» هم یعنی برگشت به زعیم از آن جهت که او مسیر هدایت الهی است. موفق باشید

20341
متن پرسش
سلام بر ستاد گرانقدر عزيز: از كتاب معرفت نفس و حشر ص 80 در قسمت «مراحل تكميل نفس» فرموده ايد: نفس ناطقه تا زماني كه بصورت جنين در رحم مادر است در رتبه نفس نباتي است و انسان در اين حالت نبات بالفعل و حيوان بالقوه است و ...» نظر با اينكه از 40 هفته اي كه براي بارداري تا تولد در نظر گرفته مي شود، در هفته پنجم (كه 7 روز پس از تشكيل زيگوت يا سلول تخم است) قلب جنين تشكيل شده و ضربان دارد. ضمنا در طول بارداري و با رشد جنين شاهد حركات بسياري از جنين هستيم، كه طبق تعريف عامل حركت «نفس حيواني» است. لذا با اين واقعيت‌ها مي توان جنين را از همان اوايل تشكيل، داراي نفس حيواني دانست. لطفا نظر خود را در اين خصوص بفرماييد. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که نفس ناطقه یک امر تشکیکی است، مرتبه‌ی اولیه‌ی آن ضعیف‌ترین مرحله‌ی نفس یعنی نفس نباتی خواهد بود. البته به نحوی که در عینِ نفس نباتی‌بودن، در موضوعِ انسان مرتبه‌ی نباتی‌بودن، شکل خاصی خواهد داشت که غیر از مرتبه‌ی نباتی‌بودن برای یک گیاه است. موفق باشید

19812
متن پرسش
با سلام: آیا اشاره قرآن به آیه «سیروا فی الارض» و با توجه به اینکه مقصد از این سیر را نگریستن به عواقب پیشینیان دانسته آیا مقصد همان گردش معمولی افراد به دور دنیا و یا شهرهای مختلف می باشد و یا اینکه مقصدی ورای این مطلب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم آن‌چه که امروز در فرهنگ توریست جاری است، هیچ ربطی به «سیروا فی‌الارض» ندارد. قرآن می‌فرماید: «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ» (196) / آل‌عمران) رفت و آمدهای کافران در بین شهرها شما را شیفته ننماید. موفق باشید

19130

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: از طرف بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی بیرجند مزاحمتان می شوم برای دعوت از شما برای سخنرانی با دو موضوع شناخت خود در جامعه اسلامی و وظیفه ی خود در جامعه ی اسلامی. امید است که به دعوت ما پاسخ مثبت دهید و دانشجویان دانشگاه صنعتی بیرجند را به راه راست نزدیکتر. با سپاس. سیف اله قاسمی مسوول بخش مطالعات بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی بیرجند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم، نه کارهایم چنین فرصتی را برایم باقی گذاشته، و نه جسمم دیگر عُرضه‌ی چنین مسافرت‌هایی را دارد و نه روحیه‌ام روحیه‌ای است که با این جوانان پرشور بتوانم نقدِ حال کنم و حالِ آن‌ها را دریابم. با این کلماتِ بی‌ سر و تهِ خود، اشاراتی را با جوانانی که مباحث را نمی‌شناسند، در میان می‌گذارم که تازه گیج و ویج می‌شوند و یقه‌ی شما را هم می‌گیرند که این پیرمرد را از کجا آوردی؟!! رفقایی هستند که بتوانند مباحث را با جوانان در میان بگذارند. اگر صلاح دانستید بفرمایید تا شماره‌ی آن‌ها را خدمتتان بدهم. موفق باشید

19072

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. استاد من دو سال است که ذهنم مشغول است. چیزهای زیادی در مورد علوم غریبه خوندم، خیلی دلم میخواد یاد بگیرم. خیلی هم دنبالش پیش استاد هایی تو شیراز رفم حتی کتاب های بیهوده، می خواستم ببینم شما میتونید کمک من کنید که یاد بگیرم. البته بیشتر برای ارتباط با همزاد یا همون جن هست. آگاهی هم از عوابقش دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این کارها را کارهای بیخود و بی‌ثمر و بیهوده می‌دانم. در حالی‌که علمِ معرفت نفس می‌تواند هزار دریچه از معرفت در مقابل ما بگشاید. موفق باشید

18899

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد با سلام و آرزوی سلامتی، سوالی از حضورتان داشتم که پاسخ محکم و دلایل قانع کننده حضرتعالی به آن می تواند بسیاری از گره های ذهنی همسرم و مشکلات زندگی ما را حل کند. همسرم تحت تاثیر القائات مخالفان و اطلاعات غلطی که به دروغ لباس حقیقت به آن می پوشانند و از طریق دنیای مجازی و شبکه های ماهواره ای به خورد افراد می دهند، می گوید که انقلاب اسلامی ایران از ابتدا با هدایت و نقشه آمریکا و انگلیس آغاز و به ثمر رسید و حتی حضرت امام و این همه شهدایی که خالصانه ایثار کردند به نوعی ناخواسته آلت دست آنها شده اند. دلایلی می آورد که شاه بسیار میهن پرست بود و برنامه های بسیار خوبی برای توسعه کشور و تبدیل شدن به قدرتی جهانی داشت و در اواخر حکومتش چون کم کم داشت از فرامین اربابانش (آمریکا) سرپیچی می کرد و می خواست مستقل شود آنها این برنامه انقلاب را طراحی کردند تا او را از سر راه بردارند. من خودم بسیار به انقلاب، شهدا و همه ایثارگران مخلص این راه علاقه دارم و بویژه به حضرت امام (ره) عشق و ارادت خاصی دارم و شنیدن چنین مطالبی برایم بسیار کشنده و عذاب آور است ولی توان علمی کافی ندارم تا دلایل مستند و قانع کننده ای برایش بیاورم و ذروغ بودن این ادعاها را ثابت کنم. خواهش می کنم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حدّ اقل این افراد کتاب آقای بهنود را که هم‌اکنون ایشان در لندن در جمع مخالفان انقلاب اسلامی هستند و در دستگاه نظام شاهنشاهی فعال بوده‌اند مطالعه کنند تا ببینند در آن نظام چه خبرهایی بوده‌است. نام کتاب عبارت است از «از سید ضیاء تا بختیار». موفق باشید

18769

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: جواب سوال 18758 رو نداديد چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی دو مرتبه جواب داده شده، به ایمیل‌تان رجوع کنید. موفق باشید

15738
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد گاها برای بنده جلوات و جذبیات الهی که سبب رفتن به حضور می گردد به یک دفعه خنثی و منقطع می شود و انس با حق منقطع می گردد. استاد فلسفه این حالت چیست؟ دقیق و ظریف بفرمایید. امیدوارم مقصودم را ملتفت شده باشید. احساس می کنم خداوند با این حالت می خواهد بیشتر به درگاهش التماس کنم و نیز نشان دهد که قلوب یا اذهان تحت ید اوست. آیا درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبض و بسط در احوالات، از امور تربیت الهی است و هر دو را باید داشته باشیم تا در «قبض» و یا «ادبار» از واجبات الهی دست نکشیم و در «بسط» و یا «اقبال» مزه‌ی مستحبات را به جان خود بچشانیم. موفق باشید    

8136
متن پرسش
سلام علیکم استاد می خواستم ببینم کتاب معرفت النفس و الحشر کی از چاپ در می آید؟ 2.دیگر چه کتبی در دست ویرایش دارید که چاپ کنید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- فکر می کنم تا چند هفته دیگر از چاپ خارج می شود 2- جلد اول کتاب «فرزندم این چنین باید بود» با ویرایش جدید و شرح سوره کهف. موفق باشید
28646
متن پرسش
استاد اگر بخواهید به پررنگ ترین و عمده ترین آسیب فرهنگی حال حاضر اشاره کنید به چه موردی اشاره خواهید کرد؟ این پرسش برای انتخاب راهبرد جمعی از دانشجویان و فعالان فرهنگی مطرح شده. با توجه به پاسخ شما این مسئله را آسیب شناسی و ان شاءلله در صدد ارائه راه حل خواهیم بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مشکل امروز فرهنگیِ ما نداشتن گشودگی نسبت به همدیگر در عین حفظ اصول است. در این رابطه بعضی از یادداشت‌هایی در رابطه با بحثی که بناست در مورد محرم داشته باشم را ذیلاً خدمتتان ارسال می‌دارم. موفق باشید

از آن‌جایی که حضرت محمد (ص) غم ملتی را می‌خوردند که در زمان جاهلیت کینه و دشمنی سراسر وجودشان را فرا گرفته بود و این حالت در سراسر جهان حاکم بود و خداوند به حکم ربوبیت‌اش خواست بشریت را هدایت کند و رجوع به حقیقت را به جای دشمنی و کینه بنشاند تا انسان‌ها متوجه‌ی گوهر وجودی خود شوند و به همدیگر محبت بورزند؛ حضرت محمد (ص) را به پیامبری برگزید و با اسلام‌آوردنِ مردم جزیرة العرب صمیمیت و محبت سراسر وجود مردم را فرا گرفت ولی متأسفانه با رحلت رسول خدا (ص) آرام‌آرام آن صمیمیت‌ها و ایثارها رفت و با حاکمیت بنی‌امیه کینه‌ها و دشمنی در جامعه‌ی اسلامی به اوج خود رسید. در این‌جا بود که اصحاب رسول خدا (ص) به‌خصوص اهل‌البیت آن حضرت (ع) به فکر چاره بودند که چگونه تاریخ اسلام را به بستر اصلی خود برگردانند و در رابطه با صمیمتِ از دست‌رفته و بازجُستِ سعه‌ی صدر گمشده، مطالب زیر تقدیم می‌گردد:

۱. در کربلا دو جبهه در مقابل یگدیگر ایستاده‌اند که هر دو خود را مسلمان می‌دانند با این تفاوت که یک جبهه غیر از فهم خود از اسلام، هر فهم دیگری را به شدت نفی و تکفیر می‌کند و تنها فهم خود از اسلام را حق می‌داند و آن جبهه‌ای است به فرماندهیِ عمر سعد، یعنی امام جماعت مردم کوفه. و جبهه‌ی دیگر جبهه‌ای است که غم گمراهیِ مخالفان را می‌خورد و تلاش دارد آن‌ها را متذکر انحراف‌شان بکند، و آن جبهه‌ای است به فرماندهی حضرت امام حسین «علیه‌السلام» فرزند پیامبر خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله».

۲. جبهه‌ی عمر سعد تحمل غیر خود را ندارد و تنها فهمِ خود از اسلام را اسلام می‌داند و جبهه‌ی امام حسین «علیه السلام» غیرِ خود را با همه‌ی افراط‌کاری‌هایش، فریب‌خورده می‌داند و معتقد است با نظر به سعه‌ی اسلام، امید آن است که آن‌ها اصلاح شوند، هرچند تأییدشان نمی‌کند، ولی تا آن‌جا که ممکن است آن‌ها را تحمل می‌نمایند.

۳. جبهه‌ی عمر سعد گمان دارد حقیقتاً بر حقّ است و بر حقّ دارد تأکید می‌کند، در آن حدّ که حضرت سجاد «علیه‌السلام» در این رابطه می‌فرمایند: سی هزار نفر در كربلا جمع شدند «وَ كُلٌّ یَتَقَرَّبونَ اِلَی اللّهِ بِدَمِهِ» و همه به قصد قربت، فرزند پیغمبر را كشتند. و یا خود عمر سعد به لشگر خود می‌گوید: «یا خَیْلَ اللّهِ ارْكَبی وَ بِالْجَنَّةِ اَبْشِری» ای لشگر خدا قیام كنید، بشارت باد شما را به بهشت. یا در مورد عبداللّه جویره داریم؛ روز عاشورا، امام حسین«علیه‌السلام» را صدا زد. امام فرمودند: «چه می‌گویی؟ گفت: «تو را به آتش جهنم بشارت می‌دهم». امام فرمودند: «من نزد پروردگاری آمرزنده و شفیعی بزرگ، و از خیری به سوی خیری دیگر خواهم رفت. تو کیستی؟ گفت: «من ابن جویره هستم. امام دست به سوی آسمان بلند کردند و عرضه داشتند: «خداوندا! او را به آتش دوزخ بیفکن.» ابن جویره خشمگین شد و به سوی امام حمله‌ور شد. اما پایش در رکاب اسب لغزید و از اسب آویزان شد. اسب فرار می‌کرد و سر جویره به سنگ‌ها و خارهایِ بیابان می‌خورد. طولی نکشید که بدنش تکه پاره شد و به درک واصل گشت. (بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۱۸۷.)

همه‌ی موارد فوق حکایت از آن دارد که این افراد خود را دین‌دار می‌دانسته‌اند و به پشتوانه‌ی عقایدشان به چنین جنایتی دست زدند.

۴. تفاوت اصلی دو جبهه‌ی مذکور در تفاوت رجوع آن‌ها به خداوند بود که یک جبهه نظر به حقیقت دارد و در دل آن حقیقت عبادات را وسیله‌ی اُنس بیشتر با خدا می‌یابد و جبهه‌ی دیگر، اسلام را در همان ظاهر خلاصه کرده و نهایتش به باورهای ذهنی خود راضی است.

27821
متن پرسش
سلام علیکم: از منظر کلام الله مجید، لغزش گاه ها و به تعبیر بهتر عوامل لغزش تعقل و تدبّر در انسانها چیست و از کجا نشات می‌گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصلی‌ترین عامل لغزش از تدبّر و تعقل، سه «خود» است: خودخواهی، خودبینی و خودنمایی. این سه موجب می‌شود انسان‌ها، خودشان را فریب دهند و به خودشان دروغ بگویند. ۲. از آنچه بگذریم، تنبلی هم عامل بعدی است که انسان همّت نکند مطالب را به صورت عمیقی دنبال نماید. موفق باشید

27275

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنده حدود هشت سالی هست که احساس می کنم رشدی در ارتباط با خدا نداشتم و در طول این هشت سال (از ۲۰ تا ۲۸سالگی) بارها و بارها سراغ برنامه ریزی و اصلاح رفتم اما دائما در یک چرخه تکرار افتادم و نوسان داشتم تا به امروز. به روند و ثبات نمی رسم. در کل هم که نگاه می کنم با همه تقلایی که برای رشد معنوی و اصلاح نفس داشتم، مجموعا رکود و افت معنوی رو مشاهده کردم. الان یک یقین جدی که دارم اینه که قطعا یک گیر حسابی هست که تابحال هم متوجهش نبودم و سوال اساسی اینکه این گیر چیه؟ یادم اومد چند سال پیش خواب عالمی رو‌ دیدم، نشناختمشون. اصلا تابحال ندیده بودمشون. گویا بعد از نماز بود و من رفتم به سمتشون. حاجت خودم رو هم حتی نمی دونستم. تا رسیدم به ایشون به من گفتند: شما به دنبال کسب آبرو‌ هستید. می خوام بدونم راه درمان این مرض چیه؟ و چه میشه کرد که این گره برام حل بشه تا بتونم به مسیر رشد برگردم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است ابتدا سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید و سپس پیرو آن برنامه‌ی فکری برای خود ترتیب دهید. إن‌شاءاللّه چشم‌اندازی در مقابل‌تان گشوده خواهد شد. موفق باشید

26400

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیک استاد خدا قوت، استاد بنده مبانی و اصول عرفان نظری را با استاد امنی نژاد دنبال کردم و همچنین الان بحٍث مصباح الهدایه حضرت امام را با ایشان ادامه می دهیم به علاوه اینکه بنده در زمانی که شما مصباح الهدایه را شرح فرمودید آن را نیز دنبال کردم حال امروز در بحث فصوص و منازل صوت های شما را گرفتم اما از شما می خواستم مشورتی بگیرم که آیا صوت های فصوص و منازل شما زا دنبال کنم یا از جناب استاد یزدان پناه؟ بنا براین که گقتم شاید شما متناسب با دوستانی که غیر حوزوی هستند شرح فرمودید و شاید نیاز برای ما طلبه ها منظر دیگری از این مباحث باشد و یا اینکه نه همان شرح فصوص شما را دنبال کنیم؟ با تشکر .
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد برای طلاب خوب است که ابتدا شرح استاد یزدان‌پناه را دنبال فرمایند و بعداً نگاهی هم به عرایض بنده داشته باشند، بد نیست. موفق باشید

نمایش چاپی