باسمه تعالی: سلام علیکم: فطرت انسانی در عین کمالطلبی و نظر به کمال مطلق اگر از طریق رعایت دین خدا همواره بیدار و زنده نگهداشته شود احساس داشتن نور خدا را و اُنس با حضرت حق را در خود مییابد. به همین جهت اگرچه به کمال مطلق نمیرسد احساس محرومیت از آن نیز ندارد و به همین جهت است که قرآن میفرماید: «الا بذکراللّه تطمئن القلوب» یعنی هرانسانی با هر استعدادی تنها از طریق یاد حضرت حق و اُنس با او که همان رعایت احکام الهی است، به آرامش خواهد رسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعضی از قوای نفس ناطقهی انسان به خودی خود اصالت دارند و بعضی به تبع میتوانند مفید باشند. همانطور که مثلاً میل جنسی یک نیاز به تبع است که اگر بدان جواب داده نشود به حقیقت انسان لطمهای وارد نمیشود؛ بعضی از ابعاد خیال نیز اصالت ندارند و اینطور نیست که باید همهی حوزههای خیال را جواب داد، بهخصوص که اگر میدان خیال از طریق عقل و قلب کنترل نشوند به خودی خود حجاب عقل و قلب میشود. و در مورد عقل نیز باید مقدمهای باشد برای رجوع انسان از طریق قلب به حضرت حق وگرنه خود عقل نیز یک حجاب نورانی است که باید از آن نیز به عنوان یک حجاب عبور کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً تشخیص ایندو آسان نیست. به همین جهت انسان در کنار استغفار برای رفع بلا در مقابل سختیها از خود، ناآرامی نشان نمیدهد به امید آنکه اگر آن سختیها به جهت امتحان است موجب سرافرازی انسان گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همهی این حرفها اگر محکمات سخنان مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» را مدّ نظر قرار دهیم، موارد متعددی پیدا میشود که ایشان مبانیِ فرهنگ غرب را که همان اومانیسم است، مردود میدانند و از این جهت در سخنرانی مشهورشان که بحث سبک زندگی غربی را به میان آوردند، روشن نمودند که ما مبانی فرهنگ غرب را که همان نگاه مادی به عالم و آدم است، نباید بپذیریم هرچند میتوانیم با مبانیِ توحیدی خودمان آنچه در زمین و زمینهی فرهنگی ما جای میگیرد، از دستآوردهای تکنیکی آنها استفاده کنیم، ولی این مشروط به آن است که نسبت به روح آن تکنیک و فرهنگی که آنها را بهوجود آورده است، خودآگاهی داشته باشیم. و جملهای که در آن کتاب عرض شده است برای ایجاد همین خودآگاهی است، وگرنه مثل 200 سال گذشته همچنان مقلّد غرب خواهیم ماند بدون آنکه متوجه شویم باید غرب را یک فرهنگ بدانیم، نه مجموعهی ابزارها و عاداتها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وظیفهی ما آن است که خیالات خود را دنبال نکنیم. همینکه متوجهاید خیالاتتان شکل درستی ندارد، یک قدم به جلو است. پیشنهاد بنده آن است که کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشد مرگ و زندگی در دست خدا است. ما زندگی خود را با اُنس با حضرت حق باید شکل دهیم و هروقت حضرت عزرائیل«علیهالسلام» آمدند، خیلی خیلی خوشآمدند. امیدوار رحمت حضرت حق هستیم زیرا امت پیامبری میباشیم که فرمود: «ربّی احسنُ ربّی» پروردگارم چه پروردگار خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمونهی یاران خاص حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» حضرت آیت اللّه خامنهای«حفظهاللّه» میباشند با صفاتی مثل تفقه در دین، دغدغهی خدمت به مردم، دلسوزی برای منحرفین، مقابلهی جدّی با کفر و استکبار، و زمانشناسی بس هوشیار و انسانی سختْ پرحوصله و امیدوار. دست حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» درد نکند که میتوانند چنین یارانی تربیت کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با رجوع به معارف الهی مثل معرفت نفس، پشتوانهی عبادات خود را تقویت کنید 2- در روز مواظب باشید فضای رقابت و مقابله و کینه برای خود ایجاد ننمایید. در شامگاهان غذای سنگین نخورید و زود بخوابید 3- سعی کنید در موقعیتهایی که احتمال زمینهی گناه میدهید وارد نشوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کفر به معنای پوشاندن حق است در هر شرایطی که هستیم و با هر حقی که روبهرو میشویم. و از این جهت میتوانید کفر را نسبت به حقی که پوشیده میشود معنا کنید. و در آیهی مذکور، کفر به حضرت رحمان را به میان میآورد که اگر ایمان مؤمنان سست نمیشد به کافران ثروت فراوانی از طرف خداوند داده میشد. این کفر، کفرِ به «رحمةٌ للعالمینی» حضرت حق است همانطور که کفر به ربوبیت حضرت حق یا کفر به قهاریت حضرت حق هست که همه به معنای کفر به حق و حقیقت است. کفر فقهی کفری است که در فقه، کفر خوانده میشود همچنانکه کفر اعتقادی یعنی انسان در اعتقادات خود حقیقتی را پوشیده بدارد مثل آنکه گمان کند خداوند علم به آینده ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به طبیعت خودتان و سنی که در آن هستید دارد. دستکشیدن از غذا قبل از سیری و چشاندن طعم گرسنگی به خود و بدن را گرفتار خوردن شیرینیجات و تنقلات نکردن، خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت بفرمایید که اراده به معنای انجام فعل و ترک فعل است و آنچه که خداوند برای انسان اراده کرده است، ارادهی انسان است و نه فعل انسان. و از این جهت ارادهی انسان مربوط به خدا میباشد و فعل انسان مربوط به خود انسان. که بحث آن در جزوهی «جبر و اختیار» شده است 2- در روایت از معصوم داریم که انبیاء جزء مخلَصیناند و حضرت علامه در تفسیر سورهی کهف، موضوع حضرت یوشعبننون را اینطور مطرح میکنند که شیطان نمیتواند انبیاء را به گناه بکشاند، ولی تأثیر شیطان در حدّ به فراموشیکشاندنِ آنها در امور عادی و یا بیمارکردنِ آنها در امور بدنی از طریق شیطان، از آنها برداشته نشده است 3- در مورد امامت حضرت ابراهیم«علیهالسلام» همانطور که قرآن میفرماید آن امامت، جعلِ الهی است هرچند که نیاز به مقدماتی دارد. ولی اینطور نیست که هرکس آن مقدمات را طی کند، امامت برای او محقق میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته خوب است که با تفکر استاد داوری مأنوس باشید و بهخصوص اگر آمادگی روحی دارید مباحث متنخوانیِ کتاب «خردسیاسی در زمان توسعهنیافتگی» را دنبال کنید. از آن طرف کتاب «درباره تعلیم و تربیت در ایران» و کتاب «فلسفه و آیندهنگری» میتواند برای ما حرف داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میفرمایند دو نوع علم داریم: یکی علمی که به ما آگاهیهایی در محدودهی بدن میدهد و دیگر علمی که غیر از علم اولی است و ادیان الهی ما را متوجه آن میکنند. این روایت نمیخواهد این دو علم را در عرض هم قرار دهد و از عظمت علمِ ادیان بکاهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم میتوانیم اسمِ این حالت را تشکیک به صورت طولی بگذاریم؟ با توجه به این که از نظر عرفا خداوند با همهی مخلوقات، هست زیرا ذات، از صفات منفک نمیباشد. آری! میتوانیم موضوع تشکیک در ظهور را به میان بیاوریم، ولی در هر حال به همان معنای وحدت وجود، همهجا حق است و لاغیر، که اصطلاحاً واژهی «حقّ مخلوقٌ بِه» مطرح میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید با نظر به عظمت بهشت و تجلی اسماء الهی به صورت جامع در آن مقام، حضرت میخواهند وسعتِ حقیقت بهشت را برای مخاطبان خود مطرح کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در این مورد هم «ژنها» در شرایطی قرار میگیرند که «نفس ناطقه» آمادگیِ بهتری برای مقابله با تأثیر میکروبها پیدا میکند. مثل آنکه نفس شما در ورزشکردن، روحیهی بهتری برای مقابله با بیماری مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودم کسی را نمیشناسم ولی شاید رفقای مرکز فرهنگی المیزان، افراد را در آن شهر و شهرستان بشناسند. خوب است تماسی با آقای مهندس نظری به شمارهی 09136032342 داشته باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! گمنامی در جای خود خوب است ولی به گفتهی حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» به همان اندازه که باید در مشهورنشدن احتیاط کرد، از آن طرف هم باید احتیاط نمود که اگر میتوانیم مشکلی از نظام را حل کنیم، کوتاهی ننماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم موسیقی به عنوان یک هنر، زیباییهایی برای خود دارد و نمیتوان نسبت به آن زیبایی، مثل همهی زیباییهای دیگر بیتفاوت بود و اسلام هم نسبت به محتوای موسیقی بحث حرامبودن را پیش میکشد و نه در رابطه با ذات آن. میماند که در هر حال حوزهی فعالیت موسیقی تحریک خیال است و سالک إلی اللّه نمیخواهد در محدودهی خیال متوقف شود و از این جهت است که اولیاء معصوم«علیهمالسلام» ورودی به موسیقی نداشتهاند و گفته میشود بنای نظام اسلامی ترویج موسیقی نیست 2- کثرت طلاق در حال حاضر به جهت غلبهی روح فردگرایی یا ایندیدوآلیسم میباشد و حکایت از عدم توان انسانها در فهم یکدیگر دارد. زیرا که همیشه یکی از زوجها ونوسی و دیگری مریخی است. حال اگر بتوانند همدیگر را درک کنند هرکدام در دنیای وسیعتری وارد خواهند شد و این غیر از این است که اسلام بخواهد زنان قلدری و بیمنطقی مردان را تحمل کنند. آنچه مورد نظر اسلام است هستهی توحیدی خانواده میباشد که انسان را از فردگرایی آزاد میکند و غرب به جهت عدمِ درکِ دقیق خانواده متأسفانه بیشتر مغلوب فردگراییِ آزاردهنده شده است. عرایضی در مورد «سکنیگزیدن انسان در خانواده» در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» شده است 3- بنده هم مثل شما معتقدم باید شرایطی فراهم باشد که زنان استعدادهای خود را نشان دهند و چقدر خوب است که معلوم گردد زنان چه تواناهایی حتی در امور ورزشی دارند؛ میماند که اگر شرایط عفاف و حیا رعایت نشود، آنقدر ظرائف زن قدرتمند است که فضای سکس را بر فضای محیط ورزشی و نمایش تواناییهای او حاکم میکند و محیط را از تعادل صحیح خارج میکند. و لذا اگر بتوانیم ماوراء نگاه غربی به زن، و ماوراء سبک زندگی غربی به دنبال فضایی باشیم که زنان استعدادهای خود را بنمایانند به همان معنا که رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» زنان ورزشکار را تجلیل نمودند، کار به تعادل رابطهی بین زن و مرد ختم میشود و این نیازِ امروزِ ما است و نمیتوان از آن چشم پوشید. در همین رابطه است که بنده معتقدم همانطور که یک روز رانندگی برای زن، تبرّج و خودنمایی بود و لذا اشکال شرعی داشت و امروز، دیگر رانندگیِ زن در کلیت خود، تبرّج محسوب نمیشود؛ دوچرخه سواری زنان نیز میتواند تبرّج به حساب نیاید. آری! مسلّم تبرّج را هر فقیهی حرام میداند، ولی موضوع تبرّج را، عرف تعیین میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح مفصل نمیخواهد! اولیاء الهی«علیهمالسلام» این راه را با حدیث «من عرف نفسه فقد عرفه ربّه» در مقابل ما گشودهاند و بنده در همین رابطه کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و 10 جلسه شرح صوتی آن که هر دو بر روی سایت هست را، خدمتتان پیشنهاد میکنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رزقِ مقسوم یعنی رزقی که در رابطه با مخلوقیتِ مخلوق از طرف حضرت حق اراده شده است؛ مسلّم به مخلوق میرسد. میماند که اگر موجود مختاری مثل انسان درست عمل نکند، مثل بداخلاقی و یا ترک صلهی رحم، مسیر رسیدن رزق مقسوم را تنگ میکند. و وَجهِ دیگر از رزق که رزقِ مقسوم نیست، ممکن است به انسان برسد جهت امتحان انسان، و ممکن است که ارادهی خداوند در جهت دیگری برای امتحان چنین افرادی باشد. در این رابطه حضرت حق میفرماید: «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ» آنها كه كافر شدند، (و راه طغيان پيش گرفتند،) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مى دهيم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى دهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها، عذاب خواركنندهاى(آماده شده) است! (178)/آلعمران). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مشکلی که عموماً پیش میآید بین ماهیت به معنای حدّ وجود در عالم عین است با ماهیت به معنای عین ثابتهی مخلوقات در عالم غیب و در علمِ الهی. آری! ماهیتی که در ذات خود، عدم است و در عالم غیب و علم الهی وجود برایش مطرح نیست، ماهیت به معنای حدِ وجود است. زیرا در آن عالم «وجود» به معنای مطلق هست، نه «وجود» به معنای محدود؛ ولی علم حضرت حق به ماهیات بحث دیگری است که حقیقت علمی موجودات است، نه محدودیت آنها 2- مسلّم اینطور است که نظام طولی و تشکیک وجود در عالم الهی معنا ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونه میتوان مسیر ابوسفیانِ پنهانشده در زیر پوشش اسلامی را جریان اسلامی تصور کرد؟! مگر صاحبنظرانِ اهل سنت جریانی که به یزید ختم میشود را، به اهل سنت نسبت میدهند که انتقاد و لعنت به آنها، موجب اختلافافکنی بین شیعه و سنی شود؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه در موقعیتی هستید که شرایط هجرت از آن محیط برایتان نیست، امیدوار باشید إنشاءاللّه خداوند شرایطی را در روح و روانتان ایجاد میکند که نهتنها تحت تأثیر آن محیط قرار نمیگیرید، بلکه عامل تذکر و توجه همکارانتان به حقایق نیز میشوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بله؛ به نظرم دلایل حضرت امام روشن است که همهی پیامبران برای تحقق اسلام آمدند و جمهوری اسلامی در ذات خود در راستای همین هدف محقق شده است. پس همانطور که انسان متدین باید مال خود را فدای سلامتی بدن خود نماید تا بدن او سالم بماند، بدن خود را در وقت مقتضی باید فدای ایمان خود نماید تا ایمان که همان اسلام است، سالم بماند. زیرا وقتی اسلام در میان باشد همهی انسانها به معنای واقعی خود دست مییابند. موفق باشید