بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24094

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام خدمت استاد عزیز: طاعاتتان قبول حق باشد. استاد می خواستم نظرتان را در مورد برنامه رو در رو و سخنان خانم فائزه هاشمی بدانم و شبهاتی که ایشان مطرح کردند. واقعا بعد از دیدن این برنامه نفسم مکدر شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ندیدم. بنا دارم با توجه به سوال شما آن را ببینم. موفق باشید

21457
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: لطفا بفرمایید: 1. نفس ناطقه انسان که جسمانیه الحدوث است چگونه قبل از تولد و در زمان بارداری جسم خود را می سازد؟ 2. لطفا بفرمایید اگر بخواهم در مورد انسان کامل از منظر حکمت متعالیه تحقیق کنم به چه آثاری از ملاصدرا بپردازم؟ ممنونم و التماس دعا. خدا یار و نگهدارتون باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبق بحث «حرکت جوهری» که همواره هر موجودی با تبدل قوه‌هایش به فعل، تحقق می‌یابد، نطفه به همان اندازه که به عنوان نقطه‌ی اولیه‌ی انسان موجود است بدن مناسب تصوری که بالقوه در خود دارد را، شروع می‌کند. و هر اندازه از عالم بالا فیض به او برسد، مطابق آن بدن خود را شکل می‌دهد و همچنان جلو می‌رود تا آن نفسی بشود که جنبه‌ی انسانی داشته باشد و بدین معنا نفس، جسمانیة الحدوث است 2- یادم نمی‌آید که جناب ملاصدرا به صورت مستقل چنین بحثی را داشته باشند ولی در جلد 8 و 9 اسفار، اشارات و نکاتی دارند. موفق باشید

20776
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده 4 سال گذشته به یکباره مسیر زندگی ام تغییر پیدا کرد به لطف خداوند و کاملا دگرگون شدم در واقع تمام مطالبی که الان در جلد دوم کتاب مقالات می خوانم را خداوند به من عطا کرد (آن زمان نمی فهمیدم که آن حالات تفسیرش چیست) ولی قدر آن نفحه ی الهی را ندانستم و آنقدر سقوط کردم تا به تدریج رسیدم به سهل انگاری در نماز یومیه. استاد بعد از سیر مطالعاتی من الان شرح شما بر جلد دوم مقالات را هم تمام کردم و قلبا تمام قسمت یقظه را قبلا تجربه کردم و تصدیق می کنم قلبا، ولی الان تمام آن حالات را از دست داده ام. 1. «بزرگی می گفت اگر قدر نفحات الهی را ندانید و از دست بدهید دیگر تا آخر عمرتان آن نفحه بر نمی گردد و کسی که از راه سلوک برگردد چوب بدی خواهد خورد.»، آیا مصداق این مطلب بنده هستم؟ 2 . به نظر شما آیا خداوند به من مجددا نظر لطفی خواهد کرد یا اینکه از درگاه او مطرود شده ام؟ 3. اگر امیدی هست چه کنم تا دوباره خداوند مرا قابل بداند و نفحه ای بفرستد و قلبم را احیا کند؟ 4. در حال حاضر انگار اصلا قلبی ندارم و فقط کلی اطلاعات معرفتی و فلسفی و عرفان نظری و فقهی را جمع کرده ام که بارم را سنگین تر کرده، کلافه شده ام، اکنون وظیفه ام چیست؟، راه را گم کرده ام؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نه  2- آری! باید پایداری کرد 3- عنایت داشته باشید که توهّمات قبلی بالاخره هنوز نحوه‌ای از حضور را از خود نشان می‌دهند و با پایداری نسبت به وظایف دینی، آرام‌آرام آن اوهام از تحرک خارج می‌شود 4- در همین مسیر اگر با حوصله جلو بروید متوجه می‌شوید که: «ای برادر، عقل یک‌دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید

20394
متن پرسش
سلام و درود: لطفا در مورد شرک به بنده کتاب معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی توحید را بشناسیم و متوجه‌ی حضور آن یگانه‌ی جاری در هستی بشویم، هرچیزی که مانع اُنس با آن حقیقت یگانه بشود، شرک است. موفق باشید

19177
متن پرسش
سلام استاد: تفاوت وَهم اخلاقی و قوه واهمه رو لطفا بیان کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار قوه‌ی واهمه آن است که صورت‌ها را معنا و معناها را صورت می‌دهد. ولی وهمِ اخلاقی کارش صورت‌سازی‌های دروغین است. مثل آن‌که ثروت را عامل سعادت می‌داند. موفق باشید

8147
متن پرسش
باسمه تعالی.سلام.1.آیا این درست است که بگوییم تا همه ی استعداد ها که از خدا درخواست حیاط را کردند ,اعم از نباتات و حیوانات و انسان ها،به دنیا نیایند و زندگی نکنند،قیامت برپا نمی شود و وقتی همه به دنیا آمدند قیامت می شود؟2.اگه این موضوع یکی از عوامل ظهور امام زمان(ع)هم هست که مومن ها از صلب کافرها به دنیا بیان،پس انسان هایی که بعد از ظهور ایشون به دنیا میان چه می شوند؟باتشکر.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- حرف درستی است 2- عمده ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» و حاکمیت کامل حق است در مناسبات انسانی، لذا انسان‌هایی هم که بعد از ظهور ایشان به دنیا بیایند در بستر ظهور کامل حق در مناسبات انسانی به دنیا آمده‌اند. موفق باشید
33503
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و آرزوی قبولی طاعات و عبادات. بشخصه خود بنده در این چند روز این سوال مدام ذهنم را مشغول نموده بود و شاید نکاتی هم به نظرم رسید ولی یقینا با افقی که حضرتعالی در بیانات و اشارات تان در برابر مخاطب می گشایید، می‌توانید کمکی به دغدغه بنده هم بفرمایید. بشخصه در طی این یک هفته شاهد بودیم حتی بعض لوکوموتیورانان اصلی و گفتمان ساز تفکر انقلابی و به اصطلاح جبهه فکری فرهنگی انقلاب، در تحلیل و اتخاذ موضع و تبیین عرصه چه میزان گنگ و گیج و حتی عجیب اظهار موضع کردند و زاویه سنگینی با منظومه فکری رهبر فرزانه انقلاب گرفتند تا جایی که واقعا باید به آنان بقول آقای محسن مهدیان می‌گفتیم، لگد زدن به نظام صله ندارد و چرا اینقدر احساس عقب ماندگی از قافله را دارید؟ علی الخصوص بنده در حد بضاعت خویش هر چه بیشتر روش تحلیل اجتماعی سیاسی و بینش تحلیلی نائب الامام را مورد بررسی قرار می‌دهم، می بینم چه میزان ویژه در عرصه های فتنه گون و غبارآلود، فاصله جدی بین اندیشه ولایت و بدنه گفتمان ساز انقلاب پیدا می‌شود. صورت و محتوای تحلیل بسیاری از عزیزان حقیقتا حتی چندان تفاوتی با تحلیلها و نگرش بسیاری از معاندین نداشت و حتی با اطلاعات ناقص و ادبیات بدور از خرد انقلابی کلان نگر و عمق نگری لازم در اینکه در این برهه، اقدام و عملی در جهت تقویت جبهه تمدنی حق و ولی آن و رفع نقایص و خلل ها در بستر همان اندیشه تمدنی حق صورت بگیرد، هیجانی و بی عقبه مبنایی و تعجب برانگیز اظهار موضع می‌کنند؛ بماند که حتی در حادثه اخیر حتی روح کلی بسیاری از همین مواضع تخطئه کلی دستاوردها و ارمغان ها و افق های تاریخی انقلاب بود و صریحا علیرغم تذکر حضرت آقا، نقدها را بسمت نظام اسلامی می بردند (حال آنکه در اردیبهشت ۹۹ رهبری فرمودند مراقب باشید نقد شما به نظام و چارچوب انقلاب نباشد بلکه نقد دولت و جامعه باشد چون ما هنوز دولت و جامعه اسلامی نداریم و نقدتان هم همراه راهکار و امیدآفرین باشد) و حتی با مواضع شبه روشنفکرانه و یا تجدد پیچیده شده در ظاهر اسلامی، در باب حجاب و پوشش و لزوم فعالیت اجرایی حکومت اسلامی در عرصه پوشش اظهار نظر کردند و گوی سبقت را شاید به نظر من، حتی از خود روشنفکرمآب ها و سکولاریست های فرهنگی ربودند. جالبست که اگر حتی یک درصد همین حجم اظهارات و تحلیل های عجیب و فاقد عمق و پر از خطا و نقصان، به مطالبه گری جدی بر اجرای مصوبه ۴۲۷ شورایعالی انقلاب فرهنگی که بحق از زمره متقن ترین و حکیمانه ترین تقنین های سالهای کنونی بوده است و مع الاسف بشدت مورد اجحاف و تخطی اکثر دستگاه های متولی آن قرار گرفته و چنانچه به دقت اجرا می‌گشت حتی نياز به مداخله مستقیم نیروی انتظامی جز در حیطه باندهای اشاعه دهنده فساد و فحشا و شکایات از هنجارشکنی های تند نبود، بمراتب وضعیت متعالی تر و با نگرانی کمتری در صیانت از نهاد مقدس خانواده و حفاظت از گوهر عفت و حیاء داشتیم. حتی در ایام اخیر آقای دکتر هاشمی گلپایگانی بعنوان دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای تحقق راهبردهای مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی، طرحی را ارائه داده بودند که در اثنای حوادث اخیر حتی توجهی به آن نشد و جمعی از دوستان انقلابی گویا دغدغه مندی مهمتری از مطالبه سياست‌ ها و راهبردهای کلان فرهنگی که مقام معظم رهبری بارها بر آن تاکید فرموده بودند، داشتند و باید از حرکت قافله نمی مانند. گویا در بحبوحه ای که جهاد تببین بصورت عمومی منزلت خود را در خنثی سازی بلوا طلبی جبهه ابلیس نشان داد، خود نیروهای گفتمان انقلاب بیشتر نیازمند تببین و فهم منطق ولی خویش را داشتند و گویا باید برای خود ایشان در وهله نخست تبیین می‌گشت و الزامات این عرصه و مهار احساسات و عدم توجه به داده های ناقص و ابهام آور گوشزد می‌شد. واقعا برایم دغدغه است چرا ما که خود داعیه دار بستر سازی و گفتمان سازی برای انقلابی که هویت و بنیاد حضور تاریخی مان است، بعضا اینگونه از منطق رهبر و قائدمان فاصله می‌گیریم و حتی برچسب‌ توجیه گر جنایات و نقایص و تلخی های موجود زده می‌شود و نمی‌توانیم با پرچمدار این حرکت قدسی همدلی و همراهی کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه حرف همین است که می‌فرمایید. هنوز حتی نتوانسته‌ایم خود را در این انقلاب و در این تاریخ به درستی برای خود معنا کنیم تا معلوممان شود که چه کسی هستیم و کجا ایستاده‌ایم! در این صورت است که از یک طرف نسبت خود را با رهبری انقلاب به صورت ایجابی می‌توانیم معلوم کنیم و از طرف دیگر نسبت خود را با جریان‌های شبه روشنفکری و به گفته شما تجددِ پیچیده‌شده در ظاهر اسلامی به صورت سلبی معلوم نماییم، حتی متوجه عقب‌ماندگی‌های تاریخی خود نیستیم تا به جای عبور از آن‌ها، یقه همدیگر را نگیریم. به گمان بنده شاید بتوان گفت آنچه بعد از حرکت اربعینی با فوت خانم مهسا امینی پیش آمد با همه زحماتی که داشت، تذکر اساسی به ما بود تا از گذشته خود برای حضور در آینده‌ای بزرگ عبرت بگیریم و متوجه باشیم در کجا هستیم و در کجا باید باشیم. در این رابطه در جلسه دیشب به نور شخصیت متعالی رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» تذکراتی بس اجمالی داده شد. امید است فتح بابی باشد در به میان‌آمدنِ روحیه‌ای که «سلحشوری» و «عطوفت» را مایه ادامه انقلاب گرداند تا نه، عنانِ نظام در دست لیبرال‌های ترسو بیفتد و نه، گرفتار متحجّرینی شویم که به تعبیر حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آبروی اسلام را می‌برند. موفق باشید

  https://eitaa.com/matalebevijeh/11556

29386

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده: نظر شما درباره ی مناظره آقای حسین دهباشی و آقای حامد کاشانی را دیدم. یک مسئله اینکه به نظر شما نمی توان گفت که این مسئله از ضروریات مذهب امامیه و دین و تاریخ اسلام نیست چون بعضا اختلاف در آن بسیار است و برخی از علمای بزرگ شیعه هم نپذیرفتند. مثل مرحوم شیخ مفید از علمای سلف و مرحوم علامه سید محمدحسین فضل‌الله روحانی بزرگ لبنانی که از دوستان و همراهان شهید موسی صدر در مبارزه با اسرائیل بود. در کتاب الزهرا القدوه و همچنین شیخ محمد حسین کاشف آل الغطاء از علمای معاصر در کتاب جنةالمأوا. به نظر آنچه ضروری مذهب شیعه امامی است ایستادگی حضرت زهرا علیهاالسلام در دفاع از حقوق امیرالمومنین علی علیه السلام است و شایستگی ایشان برای خلافت. به نظر نمی آید که تأیید بیش از حد بر روی این مراسمات مثل دهه محسنیه و دهه برائت که سندیت درستی ندارد دمیدن در آتش تفرقه در شرایط ناگوار جهان اسلام نیست؟ حقیر مدت مدیدی در این زمینه (درگذشت حضرت زهرا) تحقیق کردم اما به نتیجه‌ای خلاف رأی مشهور و علامه سید جعفر مرتضی عاملی رسیدم و به نظرم حرف علمایی که نام بردم معقول تر است و تنها به این رسیدم که ضروری و مسلم تاریخ و مذهب ما دفاع حضرت زهرا علیهاالسلام از امام علی علیه السلام است. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید! با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حساسی است. در این‌که به هر دلیلی حقوق اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که حق الله و حق النّاس است توسط خلفا به‌خصوص خلیفه‌ی دوم زیر پا گذاشته شده، بحثی نیست و غفلت از آن ظلم‌ها و نادیده‌گرفتن جسارت های خلیفه‌ی دوم، غفلت از حقوق اهل‌البیت «علیهم‌السلام» است که هرگز نباید از آن کوتاه آمد؛ موجب می‌شود نور ایمان از قلب انسان فرو کاسته شود. ولی همان‌طور که فرمودید نباید مواردی را در راستای تقابل با اهل سنت به میان آورد که مسئله‌ی امروز ما نیست. موفق باشید

28009
متن پرسش
با سلام: روز شما بخیر استاد اگر این ماده‌ی هست که با ظرفیت بیشتر فیض بیشتری رو دریافت می‌کنه و به تبع انتقال فیض بیشتر به نفس، نفس اشتداد و فعلیت بیشتری پیدا میکنه، ایجاد ظرفیت بیشتر در ماده چگونه ایجاد می‌شود؟ نقش اصلی نفس در نسبت افزایش این ظرفیت چگونه هست؟ ماده که حرکت خود را دارد، ما هم که به دستورات شرعیمون عمل می‌کنیم، اما چه رخ می‌دهد که یکی می‌شود امام خمینی (‌ره) و این الله بهجت، آیا افزایش ظرفیت تن در این بزرگواران برای دریافت فیض بیشتر به رویکرد نفس این بزرگواران در عمق بخشید به جهت دهی به حرکت تن‌شان هست؟! خداوند خیر کثیر به شما بدهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وسعت نفس «لایقف» است و هر اندازه انسان خود را نسبت به ابعاد گوناگون فیض الهی گشوده نگه دارد، از فیوضات الهی بهره‌مند می‌شود و بودنی اصیل‌تر را تجربه می‌کند. موفق باشید

27494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: منظور و علت بیان این فراز از جهت معنایی توسط حضرت سجاد (ع) در دعای هفتم صحیفه چیست که می فرمایند: «بی آنکه امر کنی، به خواست تو فرمان برند و بی آنکه نهی کنی به اراده ات روی بگردانند؟»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نظر به صفای روحِ چنین افرادی دارد که حق و باطل را با نور فطرت خود می‌شناسند. موفق باشید  

26862

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من یه دختر ۱۷ سالمه ام. دنبال راه حقیقی و درست زتدگی می گردم که تو دنیا و آخرت من رو سرافراز و سربلند کنه و عالی ترین و بهترین راه ممکن باشه. تو چند تا سایت تحقیق کردم و آدرس شما رو بهم معرفی کردن. برای یه نوجوون (که داره وارد سن جوانی میشه) چه پیشنهاداتی دارید؟ میشه یه قسمت مخصوص نوجوان ها توی سایتتون راه اندازی کنید؟ ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود کار را با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که بر روی سایت در قسمت نوشتارها هست، شروع کنید و سپس سیر مطالعاتی سایت را ادامه دهید. موفق باشید

24537
متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار: خداوند بهتون سلامتی و طول عمر بده، خداوند شما رو برای ما حفظ کنه پدر معنوی خیلی عزیز. استاد بنده اصلا نمیتونم درک درستی از توحید افعالی داشته باشم، مدت زیادی هست که ذهنم رو درگیر کرده و خیلی دوست دارم واقعا اونجوری که هست درکش کنم، اما هر چی جستجو کردم و مطالعه کردم بازم قانع نشدم و نتونستم با توضیحاتشون کنار بیام، بعضیا اینجوری تعریف کردن که خداوند اراده کرده که ما با اراده خودمون کار انجام بدیم و این یعنی توحید افعالی، خوب این چه امید و ذوق و شوقی برای بنده از خدای فعال مایشاء باقی میذاره؟انگار همون اول خلقت خداوند مثل یک برنامه نویس یه برنامه مدون رو نوشته و دیگه خودش نشسته کنار و اون برنامه با بازیگراش در حال اجراست و خداوند اصلا دخالت خاص و مستقیمی نداره، استاد اگر این توضیحات برای اینه که جبرو رد کنن بنده به جبر راضی ترم تا همچین اراده ای که بیشتر به تفویض میخوره و بیشتر انسان احساس تنهایی و بیکسی میکنه، بنده دوس داره بشنوه که آره خدای تو همیشه ی همیشه با تو هست و دارد خدایی میکنه و نقشش پر رنگه پر رنگه. استاد من از تعریف هایی که از توحید افعالی میشه و نقش خداوند رو کم رنگ میکنن که برچسپ جبریون بهشون نخوره گریزانم، اینا روح محتاج و فقیر منو جواب نمیده. من میخوام با همه وجود درک کنم که فقیر و ضعیف و ذلیل خدا هستم. این احساس بودن من، منو عذاب میده.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید افعالی، دانستنی نیست، یافتنی است. مباحث عرفانی می‌تواند متذکر این امر باشد که انسان آن را بیابد. إن‌شاءاللّه بحث سوره‌ی فتح بتواند بابی در این مورد برای شما بگشاید. عجله نکنید، چیز کمی نیست که ارزان بدهند. موفق باشید

24403

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد روزتون بخیر: شما جوابی به سوال بنده دادید (سوال ۲۴۳۶۶) که با جوابی که به سوال (۲۴۳۸۵) دادید متفاوت است. لطفا پاسخی روشن‌تر با توجه به هر دو سوال بفرمایید. بنده در کل احساس می‌کنم سخنرانی‌های رهبری و دیگر بزرگانی چون استاد پناهیان در مورد وظیفه اصلی زن، با توجه به فضای عمومی جامعه صورت می‌گیرد و فکر می‌کنم اگر با نگاه فلسفی و حذف پیش‌فرض‌ها به این موضوع نگاه شود (نگاهی بالاتر)، نمی‌توان وظیفه اصلی زن را به طور مطلق آنچه که در صورت سوال ۲۴۳۸۵ مطرح شده است دانست. و اگر بر فرض بزرگانی، وظیفه اصلی زن‌ را همسرداری و فرزندداری بدانند آیا ما باید خودمان را از تفکر در مورد این موضوع محروم کنیم و اگر به نتیجه‌ای برسیم که با گفته آنها در تضاد نیست اما همان نتیجه هم نیست ایرادی دارد؟ در ضمن صحبت‌های افرادی مانند استاد پناهیان مخاطب عام دارد و صحبت‌های فلاسفه مخاطب خاص و معمولا مخاطبان این دو طیف در مباحثه با یکدیگر نهایتا به این نتیجه می‌رسند که بحث با یکدیگر بیهوده است چون یکی با استناد به صحبت‌های بزرگان بحث می‌کند و دیگری با فکر تربیت‌شده خودش. و همچنین بنده فکر می‌کنم کسانی که مخاطبشان عموم جامعه هستند، دقت صحبتشان را با توجه به ظرفیت عمومی جامعه تنظیم می‌کنند.  اما مخاطبانی هستند که برای شنیدن نهایت تفکر یک متفکر در مورد یک موضوع خاص به سراغ ایشان می‌روند و صحبت‌های سخنران‌های طیف اول برای مخاطبان طیف دوم کمتر قانع کننده است. لطفا بنده رو راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم این بحث، عرضِ عریضی دارد. شاید اگر کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» مطالعه گردد به چشم‌اندازی جهت تفکر در این موضوع بتوان ورود کرد. موفق باشید

24232

مهدویتبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چه منابعی در زمینه اثبات تاریخی حی بودن امام زمان (عج) و نسبت ایشان با امام حسن عسکری (ع) موجود است؟ منابعی که از نظر تاریخی اثبات کند فرزند امام حسن عسکری (ع) در آن زمان به عنوان امام معرفی شده و تا به الآن حی و حاضر هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم خوب است به کتاب های (مقام واسطه فیض) و (مبانی معرفتی مهدویت) که هر دو بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

24128
متن پرسش
سلام استاد: آیا از منظر حکمت متعالیه صورت محسوسه نزد عالم یا همان صورت ذهنی با صورت خارجی منطبق است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرالمتألهین در این مورد نکات ارزنده‌ای را مطرح می‌کنند مبنی بر این‌که صورت خارجی «مُعِد» خواهد بود تا نفس ناطقه، صورتی مطابق آن در ذهن ابداع کند و بدین لحاظ می‌توان به نحوی به آن‌چه از خارج در ذهن داریم، اعتماد کرد و این غیر از بدیهی‌یافتنِ ادراک خارجی است که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۱۴۱ عرض شد. موفق باشید

24117
متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید علم به اعیان در مرحله احدیت و علم به تعین اسماء در مرتبه واحدیت است. در جای دیگری شنیدم می توان گفت اعیان صورت اسماء و اسماء صورت اعیان است. با توجه به مطلب اولی این مطلب اشتباه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعیان در تعیّن خود، صورتِ اسماء هستند ولی آن اسماء، مطابق هویت و امکانِ اعیان به ظهور می‌آیند. مثل اسم «حیّ» که در هویت «شجر» ظهور می‌کند. ولی جایگاه اصلی اعیان یعنی مقام علمی آن‌ها در «احدیت» است، به همان لحاظ که ابن‌عربی با نظر به این مقام در مورد آن‌ها می‌فرماید: «ما شَمّت رائحةَ الوجود» یعنی هنوز اساساً موضوع خلقت برای آن‌ها پیش نیامده است، بلکه در جودِ علمی خود هستند نه در وجودِ عینی‌شان. موفق باشید

23957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله استاد طاهرزاده عزیز: از طرف گروهی از دانشجویان در دانشگاه امام صادق علیه السلام از شما سوالی داشتم. رشته علوم قرآن و حدیث. نمی دانم اطلاع دارید یا نه. اما این رشته طوری سرفصل بندی درسی شده است که بیشتر به علوم پیرامونی قرآن و حدیث می پردازد مثل تاریخ قرآن، تاریخ حدیث و تفسیر مصطلح الحدیث و ... و بسیار کم به خود قرآن و حدیث مثل مباحث معرفتی که شما مطرح می کنید می پردازد. قرار شده است یک هسته مطالعات قرآنی و حدیثی در گرایش ما ایجاد شود تا از آن فضا هم دور نشویم. لیکن چون در گرایش ما این هسته قبلا نبوده است تجربه ای در این زمینه نداریم. می خواستیم نظر حضرتعالی را درباره اینکه این هسته مطالعاتی چه سازوکاری داشته باشد بدانیم. ضمنا نظرتان درباره اینکه دانشجویان این رشته چگونه مطالعات قرآنی و حدیثی خود را ناظر به جامعه قرار دهند، چیست؟ ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» که بر روی سایت هست و مقدمه‌ی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بتواند راه‌کار مهمی را که متوجه شده‌اید در مقابل شما قرار دهد. موفق باشید

22909

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: وقت بخیر. استاد من کارشناسی ارشد مشاوره دارم. تو درونم به یه حالتی رسیده ام که دیگه هیچ علاقه ای به مطالعه کتب غربی از هر نوع و موضوعی ندارم. چون دیگه فهمیدم که اسلام جواب ما رو در همه ابعاد داده. نمیدونم این حالت من خوبه یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر شخصی و به عنوان یک عقیده، این حالت خوب است ولی از این‌که باید بدانید در اطراف ما چه می‌گذرد باید در جریان آخرین نظرات مربوط به رشته‌ی خود باشید. موفق باشید

22578
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد چگونه و از چه راهی محبت خداوند را به عشق تبدیل کنیم، به طوری که توجه کامل نسبت به خداوند در تمام امور داشته باشیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با بندگی هرچه‌بیشتر حضرت معبود، حجابِ بین عبد و ربّ کم و کم‌تر می‌شود به همان معنایی که در دیوان فیض کاشانی داریم که می‌گوید:

دل از من بردی ای دلبر بفن آهسته آهسته

تهی کردی مرا از خویشتن آهسته آهسته

کشی جان‌را به نزد خود ز تابی کافکنی در دل

بسان آن‌که می‌تابد رسن آهسته آهسته

ترا مقصود آن باشد که قربان رهت گردم

ربائی دل که گیری جان ز من آهسته آهسته

چو عشقت دردلم جا کرد و شهر دل گرفت از من

مرا آزاد کرد از بود من آهسته آهسته

به عشقت دل نهادم زین‌جهان آسوده گردیدم

گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته

ز بس بستم خیال تو تو گشتم پای تا سر من

تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته

موفق باشید

22160
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: در مبحث ندای بی صدای انقلاب اسلامی به نظر می رسد که اشاره به یک حقیقت وجودی دارید. اگر این یه حقیقت وجودی است آیا درست است که بگوییم پس باید در تمام طول تاریخ بوده باشد و در هر برهه ای در طول تاریخ با جلوه ای خاص ظهور پیدا کرده باشد. آیا این حقیقت وجودی همان انقلابی نیست که گاهی به دل مومن و به دل مومنین در طول تاریخ ‌افتاد و آن ها را وادار به انجام کاری کرد تا نور حقیقت توحید در عالم را متذکر شوند. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به آن معنا که حضرت حق می‌فرماید: «کُلَّ یومٍ هو فی شأن» یعنی در هر شرایط تاریخی، حضرت ربّ العالمین به نحوه‌ای ظهور می‌کند تا گوهر هدایت را در مقابل انسان‌ها بگشاید. موفق باشید

21418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یه مطلب خوندم که انسان چندین دوره بوده و هر دوره قیامتی داشته و دوباره دوره دیگری اومده و ما دوره آخریم. این اشتباهه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید اشتباه باشد. زیرا در روایت داریم: الفْ الفْ آدم تا حال به دنیا آمده‌اند. موفق باشید

20613

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
درود محضر استاد گرانقدر طاهرزاده: سوالی در مورد مساله اذهان دیگر پرسیدم حضرتعالی بیان کردید که اطلاعاتی در این زمینه ندارید سوال این است که بالاخره ما پاسخ این سوالات را در کجا و از که بیابیم ظاهرا باید دست به دامان فلسفه غرب شد لکن احساس من اینست که این فلسفه از پس شکاکیت برنمی آید و فلسفه اسلامی هم که چندان وارد این مسائل نمی شود و با گفتن اینکه مساله بدیهی است صورت مساله را پاک می کند چند سال پیش در پاسخ سوالم بدین مضمون فرمودید بر سر در فلسفه نوشته اند هر کس مساله شک خویش را حل نکرده وارد نشود اما اگر فلسفه ما بعد الشک است 1. چه علمی متکفل ماقبل است؟ 2. سخن افلاطون چگونه توجیه می شود که فلسفه با حیرت آغاز می گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه‌ی آن نکته‌ی مهم از افلاطون هستید، که حیرت یعنی توجه به امر واقع و توجه به اضلاع گوناگون آن؛ ولی موضوعی که مطرح می‌فرمایید اصلاً چیزی نیست که قابل تفکر باشد، یک توهّم است که هیچ‌وقت یک خردمند، ذهن خود را مشغول آن نمی‌کند تا از اندیشیدن که اندیشدن به امر واقع است، محروم شود. موفق باشید

19146

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: استاد گرامی برای یکی از دوستان سوالی بدین منوال پیش آمده از شما خواهش می کنم مفصلا توضیح دهید تا رفع اشکال شود. آیا برای ادیانی چون یهود و مسیح - پیروان این ادیان - حج تمتع در ایام ذی الحجه برگزار می شود و سوال بیشتر بدین منظور طرح شده که با توجه به اینکه قربانی کردن از زمان ابراهیم خلیل (ع) انجام می شده است. و دیگر سوال اینکه یهودیان و مسیحیان هم در مراسم حج تمتع شرکت می کنند؟ اینکه حضرت ابراهیم (ع) پیامبر قبل از حضرت موسی (ع) و عیسی (ع) بوده است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یهود و نصاری مراسم عبادی خود را بیشتر در بیت‌المقدس انجام می‌دهند با این‌که در متون دینی خود برای کعبه احترام قائل‌اند ولی ظاهراً به جهت رقابتی که با مسلمانان برایشان پیش آمده است، نسبت‌شان را با کعبه قطع کرده‌اند. موفق باشید

19060
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی داشتم از استاد طاهر زاده: مقدمه: پیام مقام معظم رهبری به نشست اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا در سال 93 «امروزه به طور ویژه به این بیندیشید که چرا سیاستهای غربی به اسلام هراسی دامن می زنند؟ و کدام عنصر پر قدرت در اسلام سیاسی به شیوه ی ایران است که قدرتمداران آزمند و متعدی و مستکبر را به همه گونه رویاروئی با آن بر می انگیزد؟» سوال؛ شما این عنصر پر قدرت را چه می دانید و چه تعریفی از آن دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عبور از انسانِ سکولار و نظر به انسانِ قدسی. زیرا هر تمدنی با تعریفی که از انسان دارد، شکل می‌گیرد و تمدن اسلامی در این تاریخ با به صحنه‌آمدنِ انسان قدسی ظهور می‌نماید. موفق باشید

32466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

https://www.khabarfoori.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-59/2929135-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87 با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا نظر خود را در مورد این سخن آقای عبدی بفرمایید (لینک فوق) التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان می‌دانید که این افراد خودشان گرفتار انواع سیاست‌بازی‌ها هستند و به گفته جناب مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب؟». موفق باشید

نمایش چاپی