بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27015

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چطور شد حضرت علی (ع) خوارج را که در بیان افکار آزاد می گذاشت مورد تعقیب قرار داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوارج، در بیرون از کوفه جوخه‌های ترور و قتل راه انداخته بودند و امنیت جاده‌ها را به هم زده بودند. موفق باشید

25771
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام: تاثیر گناه و یا ثواب بر ما در موطن برزخی و اخروی چیست؟ متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گناه، مانعِ گشودگیِ جان انسان به انوار الهی می‌شود. موفق باشید

25750
متن پرسش
سلام علیکم: اگر انبیاء و ائمه معصوم اند و صاحب توانایی های خارق العاده از سوی خالق آیا اینکه گناه نمی کنند را نمی توان یک عمل نه چندان عجیب به سبب توانایی هایشان دانست؟ یعنی آنها را در مقام مثال نمی شود با دانش آموزی که از قبل جواب سوالات امتحان را دارد و معلم به او داده است لذا اگر نمره اش کامل شود، کار خاصی کرده نکرده قیاس نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در این مورد بحث شده است که چون عصمت ائمه «علیهم‌السلام» از روی علم است، اختیار از آن‌ها سلب نمی‌شود مثل کسی که علم دارد اگر این آتش را بردارد، می‌سوزد. و چون می‌داند، عمل نمی‌کند. کتاب مذکور بر روی سایت هست. موفق باشید

25496
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: مطالبی هست نمیدونم درست فهمیدم یا نه ولی وظیفم دونستم با شما در میان گذارم. چند روز پیش دوستان جایی را برای جلسه عرفان و اینها به بنده پیشنهاد کردن جلسه زنانه بود، خانم اون هم زن بودن وقتی وارد شدم خانم طوری عرفان می گفت اصلا کف کردم. حاج آقا این جلسه را و مطالب اینطوری را از آقای شوشتری بیشتر شنیدم مطالبی راجع به علم اعداد کلمه هو و مظهر اسما الهی شدن، حاج اقا اصلا وقتی نشستم تو جلسه باران معارف بود که می بارید. بنده از بچه های جانبازانم و اگه خدا توفیق بده از سادات، حاج آقا بنده تا حدودی با روحیات خانواده شهدا اینا آگاهی دارم ولی یه چیز رو نمی فهمم چه تو خودم چه اونه و اینکه حساسم یا لطیف فقط میدونم هیچ جا بند نمیشم. الا جلسات اینها اینقدر مطالب سطح بالا را آسون و مطابق فطرت میگن وقتی نشستم تو جلسشون انگار آروم گرفتم. حاج آقا از طرفی تشنه این سطح از معرفتم از طرفی نیست ولی مشکل جلسه این بود گمانم اینها به گروه شیرازی وصل بودن نمیدونم حس می کنم نفوذ زیادی در میان هست. آخه این سطح بالای معرفت و علوم من جز جلسات خصوصی استاد شوشتر خبر ندارم. جایی بوده باشه حاج آقا اکثرشونم حوزوی اند اصلا بچه هاشون از کوچیکی مدرسه خیلی نمیرن مسئله جالب اینه اکثر خانواده شهدا و اینها یا اصلا نتونستن سلوک به آن عبارتی که شما در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام ازش گفتین راه پیدا کنن یا براشون شرایط آماده شه. یعنی یه جورایی به نظرم بسته شدن و هر کدوم هم ارومن وارد اجتماع برای اون نوع سلوک شدن شرایطش تو این نوع جلسه به نظرم فراهم شده حالا یا علتش حساس بودنه یا لطافت نمیدونم شایدم ساختاریه گفتم باهاتون در میون بگذارم البته اینها به گفته یه سری دوستان میگفتن داریم روشون کار می کنیم شیرازیها را میگم ولی به نظرم اینها تا به شبکه امام حسین وصلن فقط نفوذ را زیاد میکنن نمیدونم حاج آقا اگر خاستید نام و مکان جلسه و اینها را هم حاضرم بگم ولی فکر کنم یه چیز رو اینها خیلی دوست دارن از رهبری بشنون اینکه زن دوم چیز بدی هست حاج آقا اینم زنهاشون اینطورن. حاج آقا لطفا در خصوصی پاسخ بدید اگر صلاح دونستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیاد متوجه‌ی موضوع نشدم. به این فکر کنید که اگر در این زمان، مرحوم آیت اللّه قاضی طباطبایی هم بودند؛ حسرت راهی که خداوند در مقابل شهید چمران‌ها و شهید خرازی‌ها گذاشتند، می‌خوردند به جهت راهی که حضرت امام در مقابل ما گشودند که شهیدان ما «ره صدساله را یک‌شبه طی کردند». سری به جزوه‌ی «شهید حججی، وجدانِ تاریخی ما» بزنید. آیا «بودنی» که ما به دنبال آن هستیم، در این زمانه آن «بودن» نیست؟ چرا هنوز به نحوه‌ی بودنی مشغولیم که دوره‌ی آن گذشته است؟ موفق باشید

24465

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد گرانقدر: بنده پُرم از علاقه به مطالعه و کار های مفیدی که بارها و بارها برای خودم برنامه اش را چیده ام. در انبوهی از خواسته ها و آرزوی کارهایی هستم که همگی برایم شدنی و ممکن هست ولی به شدت تنبلی به انجام و عمل دارم. بفرمایید چه عزمی کنم و چطور گرد غفلت و کسالت را از خود دور سازم و به چه عملی دست زنم که به خود بیایم؟ گر چه می دانم احتمالا جواب، عزم جدی است و شاید پاسخ شما را بارها شنیده باشم، اما حقیقتا نیازمند تذکر جدی و موعظه ی حکیمانه ی شما هستم. با سپاس. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راه‌هایی را در مقابل‌تان بگشاید. موفق باشید.

22985

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: تبلیغ نظریه مقاومت یعنی چی؟ چکار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی متوجه به این امر باشیم که در این تاریخ اگر در بستر فرهنگیِ انقلاب اسلامی در مقابل استکبار کوتاهی نکنیم، آینده از آنِ ما خواهد بود. موفق باشید

31966
متن پرسش

سلام استاد: خدا رسول فرستاد تا انسان منحرف از انسانیت و اشرف مخلوقات را برگرداند به انسانیت نه دین. الان این ادیان بجای هدایت به ظلالت تبدیل شده و گمراهی و تباهی. این ادیان از سالها پیش تا به الان چه کمک و راه کاری برای بشر داشته؟ چه مشکالی را توانسته حل کند؟ ما تجربه قرون وسطا را داریم که دین مسیحیت بر سر مردم أروپا آورد و بدبختشان کرد تا عده آیی بفکر افتادن و قانون مدنی را جایگزین شرع کردن، پشت آنکه شد أروپا به این همه پیشرفت رسید اما مسیحیت به کجا رسید به جز فساد از همه انواعش. مشابه آن در اسلام هم پیش آمد الان این مراجع و روحانیون چه کردن به کجا رسیدن؟ مسلمان ها هم نیاز به رونسانس دارن تا ازین به اصطلاح مراجع عظام و روحانیون نجات بدن و به قانون مدنی برسند. یا مثل أروپا یه شهرمشابه واتیکان درست کنند واین مراجع عظام را روحانیون موفت خور و متحجر و فاسد را مدیریت مثلاً قم را یا نجف یا کربلا را به آن ها سپارند به دین و مذهب شأن برسن و مردم را رها کنند. راز بی اخلاقی مسلمانان از زبان خواجه نصیرالدین «بغداد هر روز بسیار خبرها می رسید از دزدی، قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود.  روزی خواجه نصیرالدین مرا گفت: می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آن که دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگ منش می دانند؟ من بدو گفتم: بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم. خواجه نصیرالدین فرمود: در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند، آن فرمان "امّا" و "اگر" دارد.  در اسلام تو را می گویند: دروغ نگو، امّا دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست. غیبت مکن، امّا غیبت انسان بدکار را باکی نیست.  قتل مکن، امّا قتل نامسلمان را باکی نیست. تجاوز مکن، امّا تجاوز به نامسلمان را باکی نیست... و این "امّا" ها مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند! این است راز نابخردی مسلمانان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیبایی حرکت انبیای الهی در آن است که هرکس بخواهد به حقیقت خود دست یابد و معنای خود را در این دنیا درست جستجو کند تا گرفتار پوچی و نیهیلیسم نگردد و در آن دنیا به حکم حضور ابدیت‌اش با خود بتواندبه درستی به‌سر ببرد؛ راهی را در مقابل بشر گذارده‌اند و در طول تاریخ آن‌هایی که توانستند در زیر سایه حرکت انبیاء خود را در این دنیا معنا ببخشند و در آن دنیا نیز با چنین خودی به‌سر ببرند، کم نیستند. آری! اسلام نیز آمده است تا انسان‌هایی چون علی‌بن‌ابیطالب «علیه‌السلام» تربیت کند، حال اگر ابوسفیان‌ها از اسلام سوء استفاده کردند، ضرری به اصل اسلام نمی‌خورد و امروز نیز که جهان، جهانِ پوچی و نیهیلیسم شده است آیا انسان برای آزادشدن از این ورطه‌های بسی آزاردهنده، جز راهِ انبیای الهی کارساز است؟ مائیم و راهی که انبیای الهی در مقابل ما گشوده‌اند تا هرکس هرطور خواست عمل کند. موفق باشید   

30164

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: تو سوالای سایت تقریبا زیاد دیدم که راجع به عرفان های نوظهور سوال کردند. از اوشو و اکهارت تله گرفته تا اوپانیشادها و چاکرا و کندالینی و... البته از نحوه پاسخ های شما که اجمالی بوده برمیاد که اطلاع عمیقی از این مکاتب ندارید و در پاسخ می‌نویسید عرفان اسلامی بهترین روش برای الهی شدن انسان است. ۱. از شما درخواست دارم که عرفان اسلامی مد نظرتون رو کمی شرح بدید. ما از عرفان اسلامی فصوص و اسفار رو می‌شناسیم. البته در حد شناخت مباحثشان ۲. بنده کتاب «چگونگی به فعلیت رسیدن باورهای دینی» شما رو مطالعه کردم. ادعایی ندارم که درباره آموزه های عرفان های نوظهور هم عمیقا مطلع ام اما تا جایی که من بررسی کردم همپوشانی زیادی با مباحث این کتاب دارد. یاد جملات خودتون افتادم که می‌گفتید: علامه طباطبایی ره کتاب «این است مذهب من» گاندی رو خوندند و گفتند ما هم که همین رو میگیم. افتادم. از شما خواهش دارم کمی بیشتر بر روی این مکاتب وقت بگذارید تا ما هم به واسطه وجود پربرکت شما روشن تر بشیم. آموزه های گورجیف یا اکهارت توله (متفاوت با مایستر اکهارت هست که در یکی از پاسخ ها فرموده بودید) متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان‌های گذشته مقداری به‌خصوص در مورد بودا مطالعاتی دنبال شد. جمع‌بندی بنده آن بود که بعضاً مبانی آن‌ها با توهّمات همراه است و از طرفی در مقایسه با عرفان اسلامی که مبنای آن کشف محمدی است چیز کمی نیست به‌خصوص که ما در عرفان به دنبال اُنس با محبوب ازلی هستیم که با شریعت و عبادات مطمئن پیش می‌آید. به نظر بنده مباحث «معرفت نفس» و براهین صدرایی در این وادیه‌ها کارساز است. به جواب 30067 هم سری بزنید.موفق باشید

28792

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت: ۱. استاد سوالم اینه چطور میشه آدم ضمن فعالیت های مختلف دارای یک نوع وحدتی در وجود خود باشه و هرجا بتونه اون رو حفظ کنه و هرجایی شدت حضور خدا در وجودش کاهش پیدا نکنه ۲. استاد ورودم به مسایل سیاسی نمیگذارن اصلا زندگی توحیدی هم داشته باشم و خیلی اذیتم میکنه چه کنم؟ ۳. در مورد استقلال چطور باید از دیدگاه توحیدی به بحث استقلال نگریست به عبارتی عقیده ما در مورد بحث استقلال چی باید باشه مثلا در مورد آزادی تو کتاب شهید مطهری اگه درست فهمیده باشم گفته آدم اون وقتی آزاده که بنده خدا باشه حالا در مورد استقلال چه؟ ۴. استادبرای بنده دعا بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه بنده دعاگو خواهم بود. اگر در رجوع به معارف الهی مثل توحید و معرفت نفس جدّی باشید، و در این مسیر، تقوا را هم رعایت کنید به‌خوبی همه‌ی مسائل که فرمودید روشن خواهد شد. موفق باشید

27176
متن پرسش
با سلام و احترام ۱. اگر همه فرشتگان همچون ابلیس در مقابل فرمان پروردگار ایستاده بودند چه اتفاقی رخ می داد؟ ۲. اگر آدم در مقابل امر خدا می ایستاد و به فرشتگان اجازه سجده نمی داد بلکه خود به سجده خدا می نشست چه اتفاقی می افتاد؟ ۳. آیا درست است بپرسیم بگوییم: پاداش شیطان چه خواهد بود؟ مگر ماموریتش گمراه کردن مومنان و صافی کردن آنها نیست؟ پس بر اساس تعداد افرادی که گمراه کرده است آن دنیا پاداش می گیرد و به تعداد افرادی که نتوانسته دوزخ می شود. ۴. آیا ظاهر و باطن خدا یکیست؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر می‌شود با این اگرها فکر کرد؟!! ۲. مگر می‌شود با این اگرها فکر کرد؟!! ۳. خداوند در نظام احسنِ خود حتی وقتی می‌خواهد انحراف انسان‌ها را در دنیا نشان‌شان دهد، از طریق انتخاب اشراری این کار را می‌کند که خودشان آن بدی‌ها را انتخاب کرده‌اند. مثل آن‌که خواست ما، قدرتِ دفاعیِ زیادی پیدا کنیم، ولی این کار را با صدام انجام داد و صدام هم با اختیار خود آن کار را کرد. شیطان با اختیار خود تمرّد کرد و عملاً کارِ خدا انجام شد. ۴. خداوند نور است و ظاهرش عین باطن و باطنش، عین ظاهر است. موفق باشید 

26772

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در قرآن کریم مطابق با آیه «یستمعون القول فیتبعون احسنه» بایستی فضای گفت و شنود افکار و تدبر آنها در اجتماع فراهم شود و لازمست در سطح اجتماع مسلمین پیگیری شود. آیا در این راستا بهتر نیست اجازه تشکیل شبکه تلویزیونی و رادیویی به احزاب و اقلیت های دینی و مخالفان و منتقدان نظام داده شود و یا با آنها مناظره در سطح عموم رقم بخورد تا فضای شنیدن افکار حتی مخالف و منتقد هم پیش بیاید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. آیه‌ی مذکور بشارت می‌دهد به آن‌هایی که قول خدا را می‌شنوند و از بهترین راهنمایی‌های آن استفاده می‌کنند. بحث «یتّبعون احسنه» است یعنی به دنبال بهترین «بودن»، و این غیر از آن است که اسلام اجازه دهد تا سخنانِ باطل در جامعه شایع شود. هرکس خواست، خودش برود سخنانی که از نظر اسلام باطل است پیدا کند، ولی اسلام که دین هدایت است چنین کاری را دامن نمی‌زند.  موفق باشید

26598

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد من در گذشته زندگی خود فرصت های زیادی رو از دست دادم. حالا میخوام تغییر کنم میخوام از اول شروع کنم. ۱. آیا حدیث و یا روایتی هست که بگه میشه جبران کرد؟ میخوام با شروع ماه رجب امسال نامه اعمال از سر بگیرم آیا جبران گذشته میشه؟ چجور؟ ۲. من قبلا بحث هایی مثلا معاد، مقالات، برهان صدیقین و... از شما رو خوندم ولی نصفه نصفه، یک بی نظمی و بی ترتیبی خاص و قوی در ذهنم هست. چطور با این مسئله برخورد کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر وقت شروع کنید و رعایت دستورات شرع را بدون افراط و تفریط انجام دهید همه‌چیز جبران می‌شود. ۲. فعلاً نیاز نیست. همین‌که جلسات شنبه را با دقت بر روی آیاتی که بحث می‌شود دنبال کنید، و در حدّ ممکن در طول هفته سری به آیاتِ بحث‌شده بزنید؛ نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

25396
متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد بزرگوار: استاد بنده چند تا سوال از کتاب ادب خیال، عقل و قلب داشتم خدمتتون، در بخشی از این کتاب آیا شما غصه نمی خورید برای این جوانهایی که افق زندگی شان این است که می گویند: کار پیدا نمی شود، حالا ما چه کار کنیم؟ استاد یعنی جوانی که بیکار هستش و از زندگی دنیایی خودش از جمله ازدواج محروم یا عقب افتاده غصه نخوره؟ کار و درآمد مگر وسیله گذران زندگی نیست؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. سوال دیگه هم اینکه فرمودین: آدم باید اول جنبه نشاط و انس با غیب را در خودش ایجاد کند، و این مرحله با خیال ممکن است، استاد میشه مصداقی و عملی بفرمایید که چه جوری انس با غیب از طریق خیال ممکن میشه؟ کاش استاد اگر مجالش رو داشتین مباحث این کتاب ارزشمند رو هم شرح می فرمودین تا ابهامات برطرف می شد، کتابی نیست که بشه راحت ازش گذشت، میتونه جواب خیلی از مشکلات و مجهولات زندگی ما باشه. ببخشید استاد طولانی شد، ممنون از صبر و توجه شما بزرگوار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید به تقدیری که حضرت ربّ العالمین برای ما فراهم کرده‌اند فکر کنیم و این، کاری بسیار حساس و مهمی است و بسیاری از مشکلاتی که ما برای خود ایجاد کرده‌ایم در إزایِ غفلت از مقدّرات‌مان می‌باشد. ۲. در مورد مباحث خیال، عرایضی شده است به کانال  @esharat  رجوع فرمایید. موفق باشید

25104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در کتاب حقیقت نوری اهل البیت ص ۳۰۰ امام صادق (ع) می فرمایند فرشته ای که با ما ارتباط دارد فوق جبرائیل و میکائیل است. مگر ما غیر از این ۴ ملائک مقرب ملک دیگر داریم؟ لطفا در خصوص فرمایش امام توضیح بفرمایید چون در کتاب توضیح داده نشده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا از یک طرف در قرآن داریم که خداوند به شیطان می‌فرماید چرا به آدم سجده نکردی؟ استکبار ورزیدی، یا از عالین بودی؟ یعنی از آن ملائکه‌ای که مورد خطابِ حضرت حق نبودند. می‌فرماید: «قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالینَ» (ص/75)

صاحب المیزان چنین آورده است: «جمله «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ» استفهامی است توبیخی، معنایش این است که: آیا سجده نکردنت از این بابت است که عارت می‏ شد، و خود را از این کار بزرگتر می‏ دانستی؟ و یا اینکه به راستی شان تو اجل از این عمل بود و تو از کسانی بودی که قدر و منزلتشان بالاتر از آن است که مامور به سجده بر آدم شوند؟ و از همین جا بعضی  از مفسرین استفاده کرده‏ اند که: معلوم می‏ شود خدای تعالی مخلوقاتی عالی دارد که مقامشان اجل از آن است که برای آدم سجده کنند، بندگانی هستند مستغرق در توجه به سوی پروردگارشان، و هیچ چیزی را به جز او درک نمی‏ کنند.» و در حدیثی از رسول اکرم (ص) نقل شده که فرموده: عالین «من و علی و فاطمه و حسن و حسین می ­باشیم»   موفق باشید

24064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد دستو دلمون به ادامه دادن مباحث نمیره. نزدیک چهار ساله که توی مبحث معاد گیر کردم و نمیتونم جلو برم. چرا دیگه تشنه ی آموختن نیستم. دعا بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به پرحرفی و آرزوهای دنیایی دامن نزنید. موفق باشید

22557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: احتراما در خصوص شعر «مر سفیهان را رباید هر هوا ...چون که نبودشان گرانی قوا» لطفا توضیح بفرمایید منظور از قوا چیست و چگونه باید آنها را گران (تقویت) کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گرانی قوا همان حکمت است. می‌فرماید: سفیهان ممکن است اطلاعات خوبی داشته باشند، ولی چون از حکمت محرومند به راحتی بازی می‌خورند. موفق باشید

7582
متن پرسش
با سلام منظور از"او تسقط السماء کما زعمت علینا کسفا" در سوره اسراء به عنوان معجزه چیست؟این چه درخواست عجیبی است که مردم داشتند؟"کما زعمت"همانطور که می پنداری در اینجا به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این نکات را با رجوع به تفاتسیر می‌توانید به‌دست آورید. اگر با توجه به آیه‌ی 90 سوره‌ی اسراء مطلب را دنبال کنید موضوع روشن است. چون می‌گویند اگر تو پیامبری، به تو ایمان نمی‌آوریم مگر آن‌که چشمه‌ای ایجاد کنی و و ......آسمان را همان‌طور که ادعا داری بر سر کفار فرو می‌ریزد به صورت قطعه‌قطعه بر سر ما فرو ریزی. موفق باشید
31305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ناظر به سوال 31241 اگر در میان تفکیکیان آقای نصیری از نظام دور شده است، امثال میرزا جواد آقای تهرانی با آن کهولت سن همراه با رزمندگان می‌جنگد تا جایی که امام خمینی او را میرزا جواد مقدس می‌خواند. آیا درست است ما تفکیکی بودن را مقدمه دوری از نظام و رهبری بدانیم؟!
متن پاسخ


- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آقای نصیری از یک طرف با اصرار بر نفیِ فلسفه در اسلام و کوبیدن بر طبل تفکیک، و از طرف دیگر با نفی حکومت دینی در زمان غیبت؛ کارشان به این جاها رسیده است وگرنه همچنان که تذکر فرموده‌اید به صِرف موضوع تفکیک، کار به این‌جاها نمی‌کشد. از تذکر به جای جنابعالی تشکر می‌شود. موفق باشید

 

30378
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر از جانم: چندی است به شدت با مشکلات اقتصادی پنجه نرم می کنم. ولی همیشه چشم به درگاه خداست و در خلوتم از او می خواهم. ترسم این است که نتوانم این عقیده رازق بودن خدا را در دلم کامل کنم. لطفا راهنمایی کنید تا دلم آرام گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید قضیه‌ی همه‌ی ما آن است که «در بلا هم می‌چشم الطاف او». آری! باید در این نوع سختی‌ها ببینیم خداوند چه مصلحتی مدّ نظر دارد، نه آن‌که موضوع را بیرون از مصلحت خداوند دنبال کنیم. موفق باشید

29642
متن پرسش
سلام استاد حالمان از دوستان گرفته، مگر می‌شود به سلبریتی که از شهادت محسن جان فخری زاده خوشحال شده گفت حرام زاده؟! بعد هم توجیه کرد که اینها حرام زاده روحی و اعتقادی هستند. استاد کاری نداریم که فقها برای جمع بین روایات دشمنان مولا علی روحی و ابی و امی و ولدی فداه گفته اند عده ای حرام زاده اعتقادی هستند و احکامی را بر آنها بار کرده اند که سر جای خود صحیح! اما چگونه اینو تسری بدهیم به یک سلبریتی ایرانی شیعه و اصلا مگر می‌شود گفت فلانی حرام زاده است اما منظورمون اعتقادی، روحی است ؟!!!!!!! حتی نسبت به همان عده ای که نسبت به اهل بیت بغض دارند! اما شاید بغضی هم در ظاهر نشان ندهند‌. حال دلمان گرفته چگونه به هموطن خود بگوییم حرام زاده آن‌هم به اسم دفاع از محسن جانی که قطعا راضی نیست و سیره اون هم این نبوده!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد با شماها موافق هستم. اتفاقاً با این ادبیات، خود را از صحنه خارج می‌کنیم زیرا انقلاب اسلامی در بستر حکمت و حماسه می‌تواند استعدادهای خود را شکوفا سازد و حاج محسن فخری‌زاده‌ها را به بار آورد. موفق باشید

27550
متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز، نوجوان ۱۷ ساله ای هستم که بحمدالله با مطالعه آثار شما توانستم در مبانی معرفت دینی بهتر تعمق کنم و عشقم به انقلاب بیشتر و بیشتر شود و الان بعنوان یک نیروی فرهنگی مشغول بکارم و در تبیین انقلاب اسلامی و معرفت دینی تونستم خدا رو شکر به مدد الهی و مطالعه ویژه آثارتون با هم سن و سالهای خودم و جوانان و نوجوانان هم صحبت بشم و تبیین معارف در حد مطالعات خودم بکنم. دیدم که غالبا به نوجوانان توصیه دارید که کتاب جوان و انتخاب بزرگ یا کتاب چه نیازی به نبی رو بخونند و خب من در عین مطالعه این آثار، خودم مشتاق شدم و خانواده علی الخصوص مادرم که مدرس فلسفه هستند، دیگر آثارتون در بحث انقلاب اسلامی، معرفت النفس و غربشناسی رو هم مطالعه کردم و تونستم در همین سن یک گام مهم بردارم. هدفم این بود که یک نیروی حقیقی انقلاب و تمدن نوین اسلامی باشم و از همین اکنون زندگی منظم و منضبط رو در راستای هدف بزرگ زندگی ام بچینم. اما استاد گاهی در برنامه ریزی و کارهایم، حالت خوف پیدا می‌کنم. می‌گویم نکند الان کار بهتری برای انقلاب می‌توانم بکنم و نمی‌کنم و نکند همچنان ظرفیت نفس مجرد و روح ام آماده برای برداشتن در این مسیر نشود و گاهی ناراحتم که برنامه های آموزش و پرورش چرا خودش مانعی برای ماندن در صراط انقلاب و اینکه انسان انقلاب باشم نه انسان در بستر دولت شهرهای مدرن. امیدوارم روزی نیاید که چند سال بعد کلا از این مسیر برگردم و چند سال بعد با بدبینی گذشته ام را ببینیم و بگویم چرا من در راه انقلاب و تمدنش بودم و نباید در این راه می‌رفتم و این راه خطا بود. برخی از آشنایان و افرادی که می‌شناسم، اول پیروزی انقلاب خودشان انقلابی و یاور امام و مبارز بودند ولی الان صد و هشتاد درجه از مسیر آن سالها برگشته اند و از طرح ریزی آن سالهایشان ناراحت اند و الان با اندیشه انقلاب رسما زاویه دارند. امیدوارم روزی چنین نرسد که برنامه ها و فعالیت های کنونی ام در راستای آن هدف بزرگ و این فعالیتم در عرصه فکری_اجتماعی برای انقلاب مرا ناراحت کند و مواضع زاویه دار و خلاف راه انقلاب و امام که اکنون مطمئنم مسیر حیات بخش بشر است، بگیرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه به سراغ شما می‌آید و شما را در برمی‌گیرد، همانی است که باید باشید پس جای نگرانی نیست که بگویید نکند باید کار بهتری کرد. نمونه ی این نحوه سلوک را در کتاب «خون دلی که لعل شد» می‌توانید بیابید که چگونه رهبر معظم انقلاب خود را در معرض آنچه ایشان را در بر می‌گرفت، قرار می‌دادند اعم از تأمّل در قرآن و حتی مطالعه‌ی رمان‌های مهم دنیا ۲. عمده، رویکرد ما به انقلاب است. رویکرد سیاسیون و نگاه حزبی، شایسته‌ی ماندن در انقلابی که بناست افق بشر را در جهانی ماورای دنیای سکولار به ظهور آورد، نیست. رویکرد صحیح شهید قاسم سلیمانی‌ها و شهید آوینی‌ها موجب شد راهی بس گشوده در بستر انقلاب مقابل آن‌ها گشوده شود، در آن حدّ که آن افراد خود را امیدوارترین افراد نسبت به آینده و در جهانی احساس می‌کردند که جهان خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و جهانِ توبه‌ی بشر است. موفق باشید  

27549
متن پرسش
سلام علیکم: در پرسش ۲۷۵۳۲ که خدمتتان ارسال کردم، قصد اینجانب هم رد و انکار تمام قد و برخورد کلامی که مثلا طرف مقابل را ساکت کنم نبود و واقعا چنین نیتی نداشتم. بر اساس مبانی مطالعاتی خود حضرتعالی که الحمدلله سالهاست از آن بهره مندم و بحثهایی که خودم بشخصه دنبال کردم نکاتی را عرض کردم. و گرنه باید متفکر را در روح تاریخی که طلوع کرد شناخت و بررسی کرد و اینکه در غرب چه می‌گذشت که اینان ظهور و طلوع کرده اند. بحث من بیشتر ناظر به این بود که دغدغه خود شما هم فکر می‌کنم در سالهای اخیر بوده که حکمت اسلامی و اندیشه امام در مواجهه با اندیشه مدرن پویایی بهتری دارد و اینکه ما بصورت تمدنی جایگاه خود را بهتر می فهمیم که متاسفانه توسعه گرایان و روشنفکران دینی و حتی برخی افراد دوستدار انقلاب هم از این جایگاه نگاه می‌کنند و متوجه تعالی حکمت انقلابی و اسلامی نیستند و حتی نمی‌توانند بصورت ماهواره ای و کلان این دو را کنار هم ببینند. و گرنه بحث من ابدا برخورد تحزبی و ایدئولوژیک منفی نبود و البته باید این را دانست ما بعنوان مسلمان شیعه انقلابی داریم غرب را تحلیل می‌کنیم و از زاویه دین مبین و حکمت انقلاب و اندیشه امام می بینیم و می‌گوییم مدرنیته باعث شد انحرافی معرفتی و تمدنی حتی در تصرف تنکولوژی صورت گیرد ولی بشر غربی در مختصات زمانی کنونی و دوران مدرن قطعا زاویه دیدش مثل ما مسلمین دوستدار انقلاب نیست و باید از خود غرب هم به غرب نگریست. عرض اینجانب هم معطوف به این بود و گرنه قصدم برخورد ایدئولوژیک ردی و جدالی نبود و دغدغه خویش را بیان کردم خدمت شما استاد عزیز و بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با توجه به آمادگیِ شما خواستم آن زاوایه‌ی دید، مورد غفلت قرار نگیرد وگرنه صوتی را که معرفی کردم بسیار نزدیک بود به نگاه انتقادیِ شما نسبت به نقش تفکر کانت در تاریخ مدرن. موفق باشید

27525

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: پیشاپیش ایام ضیافه الله رو تبریک عرض می‌کنم. بنده طلبه سال سوم هستم و بخشی از گمشده های علمی خودم رو در زمینه معرفت النفس، غرب، روح تاریخ و امثال بحث سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (نفعنا الله من برکات تربته) در خدمت شما یافتم. در کنار دروس مرسوم، شروع کردم به خواندن کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم با شرح صوتی. سوال بنده اینه که مباحث حضرتعالی رو با همون ترتیبی که در سایت هست، پیش برم؟ نحوه مواجه ام برای فهم عمیق تر مباحث و تثبیت در ذهن باید چه گونه باشه؟ اگر توصیه و راهنمایی در جهت بهتر شدن روند علمی برای حقیر دارید، مشتاقانه در خدمتم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که بعد از دنبال کردن مباحث معاد و شرح صوتی آن، ورودی به کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی» همراه با شرح صوتی آن سری هم به «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» همراه با شرح صوتی آن بزنید. البته در هیچ شرایطی از مباحث قرآنی به خصوص آخرین سوره‌هایی که بحث شده‌است غفلت نشود. موفق باشید

25979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب احترام خدمت استاد گرامی ۱. اول از همه یک تشکر ویژه از جنابتان - که مرا با المیزان آشنا نمودید - آن زمان که می فرمودید المیزان بخوانید حرف بیشتر از فصوص دارد گمان می کردیم بخاطر این می فرمایید که هنوز ما را در حد فصوص نمی بینید! حال که هم اجازه فصوص را از شما گرفتیم و هم مانوس با المیزان هستیم، کاملا درک می کنیم که المیزان چه نعمت بزرگی است - گرچه ما فصوص را هم تفسیر قران می دانیم - لکن گویی علامه رحمه الله بسیار روحشان با قرآن گره خورده بود که توانسته اند آیندگان را با آیات قرآن تفسیر کنند و حس می شود بسیار جلوتر از زمان است این تفسیر - شاید درست نباشد بگویم آقای مطهری را در مورد سالهای آینده ای که المیزان را خواهند شناخت قبول ندارم و بنظرم علامه (ره) برای چندین صده بعد هم سخن ها دارند - و لذا نام مبارک تفسیر را می گذارند «المیزان فی تفسیر القران» لذا احساس می کنم با این نامگذاری قصد شروع تاریخ قرانی جدیدی را دارند! که میزان و خط کش برای عمق بیشتر در قرآن را المیزان می بینند - همانطور که از کلامشان در متن المیزان پیداست - لذا از شما بزرگوار بسیار ممنونم که ما را زودتر با المیزان روبرو کردید. ۲. در مورد شرح نهج البلاغه - بنظر حضرت عالی پس از شروحی که شما فرمودید و تقریبا تمامش را کار کرده ایم و انصافا بهره ها برده ایم- بنظرتان دقیقا چه نوع مواجهه ای با نهج البلاغه داشته باشیم؟ شرحی دیگر کار کنیم یا اینکه با خود متن سر و کله بزنیم؟ چون دوست دارم مدام در محضر نهج البلاغه هم باشم. ۳. در مورد اجتهاد در اسلام بنده به این نتیجه رسیدم که معارف طبق آنچه در المیزان یافتم، هیچگاه از هم جدا نیستند - ترتیب کلامی در میان نیست - یک پَک یا بسته جامعی است اسلام که اخلاق آن توحید را نشان می دهد - توحید فقه را - فقه عرفان را و ..و.. و. -- لذا در این نگاه اگر بتوانیم اسلام را تعریف کنیم دیگر ربط بین اخلاق و احکام نا متعارف نخواهد بود - و معنی پیدا نمی کند که کسی بپرسد از نظر اخلاقی یا شرعی! انگاه است که باید گفت از نظر اسلام - و دیگر روشن فکر نماها نمی گویند اساسا رابطه ای بین اخلاق و اعتقادات وجود ندارد! - حال در ذهنم این است که یک برنامه اجتهادی باید در بر گیرنده قرآن باشد و قرآن آنچه را که باید در اجتهاد را به انسان می دهد و راهنمایی می کند که چه نیاز داری و چه نیاز نداری - چه علم است و چه علم نیست! لذا نظریه اجتهاد قرانی را در ذهن خود شکل داده ام که شاید تدوین و به نتیجه رساندن آن حدود ده سال به طول بیانجامد - ولی بنظرم اگر خدا توفیق دهد و عمری بدنیا باشد اینکار را خواهم کرد - المیزان را به ابعاد فقهی و فقه را به ابعاد قرآنی «بیش از پیش» رسوخ خواهم داد. اگر نکته ای در این مورد می بینید که به حقیر تذکر دهید ممنون می شوم. ۴. پیشنهادی داشتم در مورد سایت شریف لب المیزان - آن هم اینکه سیر مطالعاتی ویرایش شود اگر حضرت استاد صلاح بدانند. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمداللّه راهِ گشوده‌شده‌ی حضرت ربّ العالمین که همان قرآن است را یافته‌اید. ۲. فکر می‌کنم با ارتباط مستقیم با کلمات علیّ اعلا بتوانید به گفتگوی آن حضرت با بشریت گوش بسپارید. ۳. بالاخره باید آنچه را در ذهن دارید در عمل، و از طریقِ مطالبی بنمایانید تا معلوم شود چه در سر دارید. ۴. شما در این مورد پیشنهادی دارید که به کمک کاربران آید؟ موفق باشید

25214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد ره توشه ای برای اربعین به مایی که ظلمات تمام جانمان را فراگرفته و تنها راه نجات را اربعین می دانیم- ان شاءالله- بدهید. ۱.ذکر؛ چه ذکری بهتر است؟ ۲. کتاب؛ کدام کتاب جنابعالی رو مطالعه کنیم؟ ۳.صوت؛ چه صوتی از شما رو دنبال کنیم، مباحث کربلا شناسی یا موضوع دیگر؟ خدا خیرتان دهد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کتاب «اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر» بتواند کمک کند. موفق باشید

نمایش چاپی