بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28158
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. به نظر حضرتعالی، آیا جنگ نرم یا به اصطلاح ناتوی فرهنگی که سالهاست برای آن برنامه ریزی می‌شود و تاثیراتی بین مردم ویژه قشر جوان هم داشته است، می‌توان آن‌را ذیل یک برنامه ریزی تمدنی پرچمداران تمدن مدرن و لیبرال دموکراسی جهت پیشگیری از ظهور و بروز تمدن اسلامی و هدم تمدنی انقلاب دانست؟ ۲. به نظرتان چه میزان این جنگ نرم روی مردم و بینش آنها تاثیر گذاشته و توانسته است ضربات به خیمه انقلاب و تمدن اسلامی بزند ویژه با وجود جمعی از مردم و جوانانی که عقل و ظاهرشان مدرنیزه شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رویهمرفته تفکر لیبرالی بر خلاف ادعایش نشان داده است تفکر تمامیت‌خواه است و البته هرچه جلوتر رفته‌ایم ملت‌ها به خود آمده‌اند و آن تفکر، روز به روز با ناکامی‌هایش روبه‌رو شده است، هرچند که مستشرقین تلاش کردند تا هویت ملت ها را در مقابل نظام لیبرالی نفی کنند. ۲. معلوم است که جنگ، بی‌تلفات نمی‌شود ولی وقتی یک‌طرف جبهه‌ی توحیدی است و یک طرف جبهه‌ی کفر، حتماً جبهه‌ای که پیروز است، جبهه‌ی توحید است و در این رابطه باید آینده‌ی خود را دید و در آن آینده، خود را احساس کرد. موفق باشید

28136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: بنده میخوام تا شرح فصوص رو با شما کار کنم. منتها فرمودید یه سیر قبلش نیازه. من اون سیر رو پیدا نکردم میشه بفرمایید از کجا شروع کنم و چجوری ادامه بدم. بنده بدایة الحکمة رو هم کامل خوندم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی سایت و پس از آن دنبال‌کردن شرح صوتی کتاب «معاد» حتماً در این مورد لازم است.

27192

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ناظر به سوال ۲۷۱۸۱ میشه دلیل خودتونو در این باره توضیح بدید؟ خود شما برای طرح مباحثتون چقدر از فقه استفاده می کنید؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! برای فلسفه‌دانی، فقه لازم نیست. زیرا جایگاه فقه، کشف حکم خدا در اصول عملیه است و بنده در این مورد، مقلّد هستم هرچند مختصری با فقه و دروس خارج بعضی از اساتید آشنا می‌باشم. ولی به این روایت فکر کنید که: «إنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل‌« همانا علم سه چيز است: آيه محكم، فريضه عادله، سنت پا برجا، و غير از اينها فضل است. و در این رابطه جایگاه فقه در یکی از منازل علم است که البته انسان‌ها در این رابطه یا باید خودشان فقیه باشند و یا از نظر فقهی، مقلّد باشند. موفق باشید

27005
متن پرسش
آیه ۱۱۲ انعام را رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی مطرح کردند «وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورا» و گفتند:« هم دشمنان جنّی، هم دشمنان انسی وجود دارند و اینها به هم کمک هم می کنند؛ سیستم‌های اطّلاعاتیِ خیلی از کشورها علیه ما با همدیگر همکاری می کنند؛». ایشان وحی به همدیگر را کمک سیستم اطلاعاتی معنا کردند در حالی که وحی بیشتر به القای سریع (الهام) نزدیک است تا انتقال اطلاعات و اسناد. اینجا بعضی مسئله جنّ و علوم غریبه علیه جمهوری اسلامی را مطرح کردند ولی این هم با ادامه بحث رهبری که به جنگ احزاب (همکاری اهل کتاب و کفار) می پردازند ربطی ندارد چون در جنگ‌احزاب بحث دشمنان انسانی است نه جنی. طبق آموزه های قرآن شیطان بر انسان تسلطی ندارد مگر اینکه انسان بخواهد پس جنگ ما با انسانهای پذیرنده شیطان است نه جنگ مستقیم با جن. ادامه‌آیه این است که اینها را بگذار َو رعا کن: لَوْ شٰاءَ رَبُّكَ مٰا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مٰا يَفْتَرُونَ. به قول علامه بحث این است تا خدا نخواهد کسی نمی تواند کاری کند. پس ما باید بیشتر خود را به خدای قادر نزدیک کنیم تا به علوم غریبه. نظر شما در این مورد نقش جن در دشمنی با انقلاب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! نقش شیطان در آن حدّ است که ما با امیال خود دستگیره جهت ورودش ایجاد می‌کنیم و هر اندازه ملت منوّر به معارف توحیدی و اخلاق فاضله باشند، تأثیر شیطان خنثی می‌شود. ۲. همین‌طور که متوجه شدید حضرت آقا آیه را نمونه آوردند، ولی مصداق آن را نقشه‌های مربوط به علوم غریبه که کارشناسان بی‌بی‌سی به دنبال آن بودند، قرار ندادند، بلکه کمک‌های اطلاعاتیِ کشورها نسبت به همدیگر قرار دادند از آن جهت که روحی شیطانی در این بده‌بستان‌ها در میان است. موفق باشید

25508

علم امامبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد متن زیر قسمتی از بحث در یک گروه تلگرامی است: "....بله این هم می تواند شاهدی باشد. البته عرایض بنده مستند به روایات خود معصومین و ادله عقلی است نه فرمایشات بزرگان که شاید محل خدشه باشد و کسی بگوید شیخ صدوق اشتباه کرده. خلاصه اینکه آنچه برهان بر آن داریم عصمت در وحی (برای نبی) و عصمت در هر آنچه مربوط به دین و تفسیر قرآن و شریعت است (برای امام) می باشد. برای افعال عادی معصومین دلیلی نداریم که معصوم باشند. این سخن بسیاری از بزرگان شیعه در قرون اولیه بوده است ولی متاسفانه امروزه برخی می گویند عصمت ذاتی ایشان است مانند ذاتی بودن ناطق برای انسان! (نعوذ بالله علی ما سمعنا) " سوال بنده مربوط به اون بخش هست که میگه : «برای افعال عادی معصومین دلیلی نداریم.» این حرف درسته آیا؟ حقیقتا امامی که واسطه فیض است و آن همه مقام دارند _ که در زیارت جامعه کبیره از خودِ معصوم نقل است _ عقلانی است که صرفا در مسائل مربوط به دین عصمت داشته باشند و در امور عادی نه؟ آیا این حرف با مقامات معصومین علیهم السلام منافات ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که علم امام ذاتی نیست، بحثی نمی‌باشد. برای روشن‌شدن مطلب، قسمتی از کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را خدمتتان ارسال می‌کنم، إن‌شاءاللّه مطلب روشن می‌شود: موفق باشید

علم امام

طبق آيه‌ي «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ»[1] که مي‌فرمايد برخي پيامبران، را بر برخي ديگر برتري داديم. از آن جایی که ولايت آن‌ها باطن نبوتشان است[2] پس ولایتشان متفاوت مي‌باشد و ريشـه‌ي اين تفاوت در «مراتب معرفت و علم‌» و «قدرت روحي» آن‌هاست. به طوري كه عاصف‌بن‌بَرْخِيا كه مقداري از «علم كتاب» برخوردار بود بر اساس ولايت تکويني که داشت توانست قبل از اين‌كه حضرت سليمان چشمشان را برهم زنند یا چشمشان را برگردانند، تخت بلقيس را از يَمَن به اورشليم بياورد. قرآن در اين باره مي‌فرمايد: «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ»[3] آن‌كس كه مقداري از علم كتاب را مي‌دانست گفت: من آن را در كمتر از چشم به‌هم‌زدني نزد تو حاضر مي‌كنم. در مقابل اين علم كه مربوط به عاصف‌بن‌برخيا است در قرآن داريم كه: «وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»[4] وكافران برتو اعتراض مي‌كنند كه تو رسول خدا نيستي، بگو: تنها گواه بين من و شما خداست و آن‌كه علمِ به كتاب نزد وي است. اين آيه مي‌فرمايد: علاوه بر معجزه‌بودن قرآن كه گواه است بر اين‌كه تو پيامبر و فرستاده‌ي خدا هستي، آن‌كس كه همه‌ي «علمِ كتاب» در نزد اوست نيز گواه است براين‌كه تو فرستاده‌ي خدايي .

طبق آيه‌ي اخير روشن مي‌شود كسي در زمانِ نزول آيه بوده كه «علمِ كتاب» در نزدش بوده و شهادت مي‌داده که پيامبر (ص) فرستاده‌ي خداست. و چون آيه در مكه نازل شده، بنا به بسياري از روايات شيعه و سني، مصداق آيه به طور مستقيم علي (ع) و به تبع آن اهل‌البيت (ع) اند كه داراي علمي مي‌باشند كه مانند عاصف بن برخيا، موجب تصرف در مبادي عالم مي‌شود، منتها مقداري از آن علم در نزد عاصف بن برخيا بود، و آن علم مربوط به مقام «امر» است كه مقام ماوراء عالم ماده و عالم تدريج و زمان است. چون قرآن مي‌فرمايد: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[5] حال با توجه به اين‌كه عاصف‌بن‌برخيا جزئي از اين علم را داراست و توانست آنچنان در عالم تصرف كند كه تخت بلقيس را قبل از به‌هم‌خوردن چشم به محضر حضرت سليمان بياورد، وسعت ولايت تكويني علي (ع) را ملاحظه فرمائيد كه حضرت از همه‌ي «علم كتاب» برخورداراند، همچنان‌كه امام صادق (ع) فرمودند: آنچه عاصف داشت قطره‌اي از اقيانوسي بود كه همه‌ي آن نزد ما است.[6]

در روايت هست که سدير نقل مي‌کند: «من و ابوبصير و يحيي بزّاز و ... در مجلس حضرت صادق (ع) بوديم، ناگهان آن حضرت با حال غضب در مجلس وارد شدند و چون در جاي خود قرار گرفتند، گفتند: «يا عَجباً لِاَقوامٍ يَزْعَمُون اِنّا نَعْلَمُ الْغَيْب، لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاَّ الله عَزّوجل» جاي تعجب است که عده‌اي گمان مي‌کنند ما علم غيب داريم، جز خدا كسي عالم به غيب نيست، من قصد داشتم كه كنيز خود را با زدن ادب كنم، از دست من فرار كرد و من ندانستم در كدام یك از اطاق‌هاي خانه مخفي شده است! سدير مي‌گويد: چون حضرت برخاستند و به طرف منزل رفتند من و ابوبصير و ميسّر به منزل آن حضرت رفتيم و عرض كرديم: فدايت شوم ما امروز در باره‌ي آن كنيز از شما شنيديم كه چنين و چنان فرموديد و ما نمي‌خواهيم به شما نسبت علم غيب دهيم وليكن ما مي‌دانيم كه حقاً شما علوم بسيار فراواني داريد! حضرت فرمودند: اي سدير آيا قرآن مي‌خواني؟ عرض كردم بلي. فرمودند: هيچ اين آيه را خوانده‌اي كه مي‌فرمايد: «قال الَّذي عِنْدَهُ علمٌ مِنَ الْكِتاب اَنا اتيكَ بِه قَبْلَ اَنْ يَرْتَدَّ اِلَيْكَ طَرْفك» عرض كردم؛ آري كه حضرت سليمان به اطرافيان خود فرمود: كدام یك تخت بلقيس را براي من مي‌آوريد؟ «قالَ عِفْريتٌ مِنَ الْجِنّ اَنَا آتيك بِه قَبْلَ اَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِكَ وَ اِنّي عليه لِقَويٌ اَمينٌ» عفريتي كه از طايفه‌ي جن بود گفت: قبل از اين‌كه از جايت بلند شوي مي‌آورم ولي «قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ»[7] آن کسي که مقداري از علم کتاب نزد او بود گفت: من آن را نزد تو مي‌آورم قبل از آن که چشم خود را به طرف ديگر بگرداني، زيرا جناب آصف‌بن برخيا برعکس عفريت جن از مبادي ديگري عمل مي‌كرد که فوق زمان و مکان بود.

حضرت فرمودند: آيا دانستي كه او [آصف] چقدر از كتاب الهي علم دارد؟ عرض كردم شما براي من بيان بفرماييد. حضرت فرمودند: به اندازه‌ي يك قطره نسبت به اقيانوس، به اين مقدار عاصف‌بن‌برخيا از كتاب الهي علم داشت... اي سدير آيا در كتاب خدا اين آيه را يافته‌اي كه مي‌فرمايد: «قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»[8] اي پيامبر! بگو کافي است اين‌که خدا شهادت مي‌دهد به رسالت من و آن کسي که «علمِ کتاب» نزد اوست. سدير گفت: بلي اين آيه را هم خوانده‌ام. حضرت فرمودند: آيا کسي که تمام کتاب را مي‌داند با فهم‌تر است يا کسي که بعضي از آن را مي‌داند؟ عرض کردم؛ بلکه کسي که تمام علم کتاب را مي‌داند. آنگاه حضرت با دست خود اشاره به سينه‌شان نمودند و فرمودند: به خدا سوگند «علم کتاب» نزد ماست، به خدا سوگند «علم کتاب» نزد ماست. [9] ملاحظه فرمائيد که چگونه امام (ع) از طريق اين آيه ما را متوجه مقام خود نمودند.

ائمه (ع) از آن جهت كه در مقام تکوينِ خود واسطه‌ي فيض هستند، مقام‌شان فوق جبرائيل و میكائيل است ولي از آن جهت كه مي‌خواهند به صورت عادي زندگي كنند علمي از خدا طلب نمي‌كنند و موضوع پنهان‌بودن محل كنيز براي آن حضرت از اين نوع است. متوجه باشيد که حضرت (ع) با طرح موضوع کنيز و پنهان شدن او مي‌خواهند علم ذاتي را از خود نفي کنند و روشن کنند علم ذاتي مربوط به خدا است ولي اين بدين معني نيست كه هر علمي را امام بخواهد خداوند به او ارزاني ننمايد.

 


[1] - سوره‌ي بقره، آيه‌ي ۲۵۳.

[2] - در رابطه با این که ولایت، باطن نبوت است فرموده اند: چون «وَلي» مخاطب به خطاب «اقْبل» است و نبي مخاطب به خطاب «ادبر» بعد از «اقْبل» است، پس نبوت بدون ولايت صورت نبندد، ولي ولايت بي‌نبوت ممكن است و از اين جهت ولايت تکويني منحصر به پيامبر نيست.

[3] - سوره‌ي نمل، آيه‌ي ۴۰.

[4] - سوره‌ي رعد، آيه‌ي ۴۳.

[5] - سوره‌ي يس، آيه‌ي ۸۲.

[6] - الکافی، ج۱، ص ۲۵۷. حضرت فرمودند: آنچه نزد جناب عاصف بود «قَدرُ قَطرَةٍ مِن الماء فی البَحر الاَخضر» به اندازه قطره آبی بود از دریای سبز یا بحر محیط.

[7] - سوره‌ي نمل، آيه‌ي ۴۰.

[8]- سوره‌ي رعد، آيه‌ي ۴۳.

[9]- اصول کافي، ج ۱، ص ۲۵۷.

24269
متن پرسش
سلام بر استاد و سلام بر آغاز و پایان ماه مبارک رمضان: اون شماره کارتی که قبلا داده بودید برای سیل هنوز پابرجاست؟ یعنی میتونیم به همون واریزی داشته باشیم. مورد اطمینانه دیگه که حتما به سیل زدگان برسه ان شاءلله. ضمنا اگه ممکنه دوباره شماره کارتو بگید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رفقا در حال فعالیت در مناطق سیل‌زده هستند و خوب است که در صورت امکان به آن‌ها کمک شود. موفق باشید

24101

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: جناب استاد در جواب سوال ۲۴۰۹۷ فرمودید: هر علم حصولی مسبوق به علم حضوری هست لطفا براین بنده باز کنید این هر علم حصولی مسبوق به علم حضوری هست یعنی چه؟ لطفا توضیح بفرمایید، ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب را باید در کتاب‌های فلسفی مثل «بدایة الحکمه» در قسمت «علم» دنبال بفرمایید. جمله‌ی مذکور همین‌قدر کمک می‌کند که بتوانید مطلب را دنبال کنید. موفق باشید

23268

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: ما نسبت مان با حضرت حجت (عج) چطور باید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست سری به کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

23222

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی با سلام و عرض ادب: بنده بسیار علاقه مندم که در خصوص احوالات پس از مرگ بدانم و سوالات زیادی دارم مثلا با توجه به اینکه نفس انسان در هر حال نیاز به جسم دارد آیا جسم برزخی ما چگونه است؟ آیا لباس دارد؟ آیا خواب دارد؟ آیا نیاز به تغذیه از نوع جنس خودش دارد؟ جسم برزخی نسبت به جسم قیامتی چه حالتی دارد؟ و سوالاتی از این قبیل. ۱. آیا دنبال این مطالب بودن جزء علوم مفید است؟ (اعوذ بالله من علم لا ینفع) ۲. آیا کتاب جامعی وجود دارد که از سیر تا پیاز موضوع را بیان کرده باشد؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی به سرتان زده است. فکر می‌کنم کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» که بر روی سایت هست در این مورد کمک کند. البته بهتر است با شرح صوتی آن، کتاب را دنبال کنید. موفق باشید  آدرس کتاب بر روی سایت

http://lobolmizan.ir/book/1212/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%AC%D8%AF%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C

22054

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: حضرت استاد معنای ولایت مطلقه فقیه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که ولیّ فقیه واسطه و حامل ولایت خدا و رسول خدا است؛ عملاً ولایت او مطلق است یعنی همه‌ی آن‌چه که پیامبر خدا إعمال می‌کنند، ولیّ فقیه که حامل ولایت آن حضرت است دارای آن حیطه و احاطه هست زیرا او حرف خود را نمی زند. موفق باشید

20664
متن پرسش
سلام استاد: چه کنیم که صفت ترس به طور کامل از میان برود و شجاع شویم؟ اگر می شود راهکار عملی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه متوجه باشیم ما در این عالم به حکم خداوند رسالتی و وظیفه‌ای داریم و در بستر آن رسالت و وظایف حرکت کنیم، ترس در میان نخواهد ماند. موفق باشید

33535
متن پرسش

آیا در قرآن حد حجاب چادر بیان شده؟ من تاجایی که مطالعه کردم. در قرآن فقط پوشاندن سرو سینه با مقنعه های بلند مطرح شده است. جلباب (ازار) و (رداء) گفته اند ملحفه است و آن چون مقنعه است که زن بدان سر و پشت و سینه خود را مى پوشاند، و جمع آن جلابیب بود. پس چرا اینقدر روی چادر تاکید دارند در صورتی که در قرآن مطرح نشده است.؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که می‌فرمایید. شاید بتوان گفت چادر، زیباترین شکل رعایت حجاب باشد. ولی نباید بر آن تأکید نمود. در زمانی که بنده مدیر کل آموزش و پرورش بودم یکی از رؤسای آموزش و پرورش شهرستان‌ها بخشنامه کرده بودند که «خانم‌های معلم حتماً سر کلاس با چادر حاضر شوند». خبر که به حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» رسیده بود، حضرت امام به وزیر آموزش و پرورش وقت دستور داده بودند که حتماً این بخشنامه لغو گردد و نباید چنین بخشنامه‌هایی در کارنامه نظام اسلامی شکل بگیرد. موفق باشید

31890
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: چند سالی است به علت عدم تربیت قوه خیال، متاسفانه قوه خیالم از کنترلم خارج شده و تصاویر و افکار نامناسب در خصوص افراد (بعضا سوءاخلاقی) در مقابلم قرار می دهد. این مورد برایم آزار دهنده و خسته کننده شده است. راه مبارزه با این پدیده شوم چیست؟ به عبارتی نحوه ریاضت قوه تخیل چگونه است تا بتوانم افسار آن را در اختیار عقلم قرار دهم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسئله را نباید امری غیر عادی بدانید. بالاخره  «آب گِل خواهد که بر دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد» و این خطورات و صورت‌های خیالی همان گِل‌هایی است که جلوی ما سبز می‌شوند تا مانع سیر ما گردند. راه حلّ آن توجه به جهان اولیای الهی است و با اذکاری مثل صلوات و یا سوره قل هو الله احد، نظر را به افقِ افق‌ها معطوف می‌داریم و از خیالاتِ پیش‌آمده عبور می‌کنیم. موفق باشید   

29153

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: ببخشید در بحث صوتی جنود عقل و جهل امام خمینی (ره) در وسط مباحث کتاب تمام میشه آیا برای بقیه مبحث این کتاب جلد دوم دارد یا از منبع دیگه ای استفاده کرده اید؟ با تشکر و امید به توفیقات روزافزون شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل روایت که ادامه دارد را در مباحث صوتی ادامه دادیم. موفق باشید

28949

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد، عرض ادب: چند روز قبل درباره استاد میرباقری گفتین: ایشان به کلی!! فلسفه را نفی می کنند، چه فلسفه اسلامی و چه فلسفه غیراسلامی. به چه دلیل و بر چه اساس این نظر رو دادین؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این چیزی نیست که خود ایشان منکر باشند و یا صراحت نداشته باشند. ایشان به جهت لطفی که دارند در جلسه‌ی رونمایی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شرکت کردند و پس از صحبت‌های خوبی که نمودند، فرمودند حیف که این کتاب مقداری صدرایی است. و یا در جلسه‌ای که در خدمت‌شان در مرکز «سها» بودیم، مفصلاً در نفی تفکر فلسفی صحبت نمودند. و ما هم در عین احترام برای نظر ایشان و درک دغدغه‌های فکری‌شان؛ فکر می‌کنیم روش حضرت امام و علامه در حضور تاریخی، موثرتر باشد. موفق باشید  

26966
متن پرسش
استاد عزیز سلام: جناب داوری اردکانی در انتهای مقدمه مفصل کتاب خردسیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی می‌نویسد: «خرد در زمان توسعه نیافتگی علیل می‌شود زیرا این زمان _ اگر بتوان آن را زمان نامید _ برای رشد و شکوفاشدن خرد مناسب نیست و به این جهت است که تخم استعداد‌ها در زمین آن تباه می‌شود. همیشه و در همه‌جا امثال سوفوکل و سقراط و هیپوکراتس و فردوسی و بیرونی و ابن‌سینا و شکسپیر و گالیله و دکارت و ... هستند اما هر زمین و هوایی مستعد و مهیای پرورش آنها نیست. جهان توسعه نیافته باید به عقیم بودن زمانش تذکر پیدا کند.» من هم در کنار همین پاراگراف چنین نوشتم: «شهدای انقلاب اسلامی و امامین امت کجای داستان قرار می گیرند؟ به نظر من سردار شهید سلیمانی بزرگ متفکر تاریخ است که هیچ کدام از این متفکرانی که دکتر نام برده جاپای اون نگذاشته و نخواهد گذاشت! و تازه این یکی از شاگردان مکتب خمینی است که خود مکتبی است!» دو سوال مهم دارم: ۱. نظرتون بر حاشیه‌ای که بنده با فهم ناقص خود کنار مطلب دکتر نوشتم؟ ۲. به نظر شما چرا دکتر داوری بر مسئله‌ای همچون کرونا توجه جدی می‌کند و سه یادداشت می‌نویسد در حالی که آرام و بی سر و صدا از اتفاق بزرگ و تاریخی همچون شهادت حاج قاسم عبور می‌کند؟ آیا اینقدر ارزشمند نبود که در مقام تذکر و فلسفه به آن سیل عظیم مردم هم توجه می کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نکته‌ی خوبی را متذکر شدید زیرا ما از طریق مکتب حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به کلّی خود را از دوگانه‌ی توسعه‌یافتگی و توسعه‌نیافتگی می‌توانیم خارج کنیم و تعریفِ دیگری از انسان را ارائه دهیم، تعریفی که جهان تشنه‌ی آن است و حاج قاسم‌ها با بصیرت خاص جهانی‌شان نمادِ آن جهان هستند. ۲. آقای دکتر داوری به عنوان یک فیلسوف، بنا دارند فیلسوفی کنند و متذکر وضع تاریخی باشند که بشر گرفتار آن است و در هر سه یادداشت خود در مورد کرونا، ما را به تفکر نسبت به وضعی که در آن هستیم، دعوت می‌کنند و با توجه به این امر، خود را در جایگاهی نمی‌بینند که احساس کنند باید نسبت به حاج قاسم سخن بگویند وگرنه در این مورد، نگاهِ خوبی دارند. موفق باشید 

26632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» بنده فرهنگی ازکارافتاده هستم. کتابهای امام خمینی و علامه حسن زاده را میخوندم ولی متوجه نمی شدم. تا اینکه با کتابها و سایت حضرتعالی آشنا شدم. اگه ممکنه نهایت دیدگاه ما نسبت به امام زمان در عبادت را بفرمایید. سپاسگزارم. خدا طول عمر عنایت کنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حجت عجل‌الله‌فرجه امام ما هستند و با نظر به شخصیت آن حضرت که واسطه‌ی فیض الهی می‌باشند و امید به عنایت آن حضرت، باید به عبادات شرعیه‌ی خود امیدوار بود. موفق باشید

26111
متن پرسش
با سلام: آیا گفتن اذکار به صورت ذهنی (یعنی در دل بدون ذکر زبانی): ۱. آیا ثواب دارد؟ ۲. آیا اثرات ذکر را بدنبال دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سالک به جایی می‌رسد که قلب او شروع می‌کند به اذکار الهی. به گفته‌ی مولوی: «قوم دیگر می‌شناسم ز اولیاء / که زبانشان بسته باشد از دعا». موفق باشید

25386

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا آینده من که موجودی مختار هستم قابل تغییر است؟ اگر جواب نه است علم به آینده ممکن است؟ اگر جواب آری است علم به آینده غیر ممکن است. نظرتان درباره موارد بالا چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها با انتخاب‌های خود آینده‌ی خود را در بستر سنت‌های الهی شکل می‌دهند. موفق باشید

25175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما به خواندن مثنوی و حافظ تأکید می کنید. چرا در سیره اهل بیت (ع) چیزی شبیه این نیست؟ حدیثی در خصوص قوه خیال داریم؟ به شعر تأکیدی شده؟ چرا ائمه به شعر نپرداختند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً ملاحظه کرده‌اید که اولیاء الهی بعضاً به شعر شعراء حتی شعرای جاهلیت استناد می‌کنند و تازه، این غیر از آن است که رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به حسان بن ثابت آن‌گاه که در مورد غدیر آن اشعار را سرود، فرمودند: جبرائیل به کمکت آمده است. موفق باشید.

22830
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: خواستم نظرتون رو در باره این سخن جویا شوم بعید نیست امتحان اربعین، پیش‌درآمدِ امتحان بزرگ ظهور باشد. اگر مؤمنین در امتحان اربعین سربلند شدند، می‌شود در امتحان ظهور رویشان حساب کرد. با اربعین ساده برخورد نکنیم؛ توابین هم با حضور امام حسین (ع) در کربلا ساده برخورد کردند آن بلا سرشان آمد که تا ابد نامشان جامانده کربلا شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی درستی است. عرض بنده در کتاب «اربعین حسینی، امکان حضور در تاریخی دیگر» آن است که این رخداد را باید جدّی بگیریم. موفق باشید

34155
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: شبهه ای در ذهن بنده هست که تا حالا جواب های زیادی رو در موردش شنیدم ولی من رو قانع نکرده. و اون این هست که چطور ممکنه که غیرت الله حضرت امیر علیه السلام در خانه باشند و با این وجود حضرت زهرا علیها السلام به تنهایی پشت در خانه بیایند و با اون جماعت صحبت کنند که بعد منجر به اون حادثه تلخ بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «بصیرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» شده است از آن جهت که جلسه‌ای در خانه حضرت با بعضی از اصحاب رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در رابطه با کودتایی که منجر به خلافت ابابکر بود تشکیل شده بود و خلیفه دوم خبر دار شد و خواست بزعم خود خانه را آتش بزند و آن جلسه را به هم بریزد. و زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» با شجاعت کامل در مقابل کسی ایستادند که در تندی مشهور بود و متأسفانه مداحان ما طوری موضوع را مطرح می‌کنند که سنت خدا در عزّتمندی مؤمنین فراموش می‌شود و متوجه نیستیم به همان معنایی که خداوند فرمود: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» (منافقون/8) هیچگاه خداوند طوری صحنه‌ها را به‌وجود نمی‌آورد که مؤمنین تحقیر شوند، حتی اگر به قیمت شهادت حضرت امام حسین «علیه‌السلام» باشد. موفق باشید      

29332

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و احترام. استاد طاهرزاده در فرمایشاتتان در باب خواب و رویا و ... اشاره ای هم به مقدار خوابیدن داشتید که فرمودید باید نه خواب بیش از حد باشد و نه کم و استناد به سیره معصومین و عرفا هم داشتید که این بزرگواران هم خواب داشتند مگر در مواقعی که در حالاتی باشند و خوابشان کم تر یا اصلا مدتی کوتاه خواب نداشته باشند و فرمودید ولی به صورت دائم نیست که این بزرگواران اصلا به صورت دائم خواب نداشته باشند، و فرمودید که اگر انسان خواب نداشته باشد بدن و روح آسیب دیده و فرسوده می شود، سوال: ۱. اخیرا تلویزیون با یک جانباز بزرگواری مصاحبه کرده بود که اگر اشتباه نکنم ۳۰ سال نخوابیده، آیا این جانباز عزیز نخوابیدنشان در مبانی دینی با چه تعریف و منطقی قابل هضم است؟ ۲. در یک صوتی بنده گوش کرده بودم به این مضمون که آن سخنران فرموده بود اگر شما دنبال مباحث علمی و به اصطلاح دنبال حق باشی و واقعا دغدغه و هم و طلب فرد باشد، خداوند خواب را از فرد می گیرد و اگر اشتباه نکنم به این صورت که خداوند به خواب می فرماید که دیگر مزاحم فرد نشود، و ایضا این چطور؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. متأسفانه آن جانباز عزیز گرفتار یک نوع بیماری است و خود او بسیار از این موضوع در رنج است. ۲. در هر حال خواب یکی از الطاف الهی است. قرآن می‌فرماید: «وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا» خواب را برای شما وسیله‌ی آرامش و اسقرار قرار دادیم. پس منظور از این‌که می‌فرمایند در سیر و سلوک خواب را از آن‌ها می‌گیرند؛ خواب‌های بیهوده و اضافه منظور است. موفق باشید

29301

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد چند سالی است مشغول تورق کتب حکمت و معرفت نفس هستیم ولی در مقام عمل این معرفت ما، اثری به جزء افزایش معلومات نداشته. چه کنیم برای این درد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید نگاه ما به موضوعات، «وجودی» باشد تا نسبت وجود خود را با آن مباحث تنظیم کنیم، نه آن‌که محدود به اطلاعاتی باشیم که در مورد آن موضوعات پیش می‌آید. موفق باشید

29231
متن پرسش
سلام و عرض ادب: راستش استاد یه چالش بزرگ هست توی جامعه به اسم اینکه چراغی که به خونه رواست به مسجد حرومه و با این استدلال کمک های ایران به لبنان و سوریه و... رو محکوم میکنن! با دیدن فقر وحشتناک مردم سیستان بلوچستان بعد از سیل پارسال خود منم تعجب کردم که چطور اینها حداقل ترینهای زندگی رو هم ندارند. تا حالا جدای از توجیه اخلاقی مبنی بر کمک رسانی به نیازمندان در همه جای جهان که فاکتور اسلام هست توجیه مسلم سیاسی برای من سنگر سازی در سراسر مراکز مسلمان ها برای ایجاد ترس نسبت به دشمن بود و هست و نعمت خدا حتی میدونستم که پراکندگی مناطق تا لبنان و فلسطین دور هم هست و تهدید جدی برای دشمن هستند. ولی استاد چرا داخل کشور به این نحو هستش؟! میدونم فقیر همیشه هست و گاهی حتی شناخته نمیشن ولی منطقه فقیر نشین تعجبه!!! گاهی خودم رو مجاب می‌کنم که شخصیت و سبک زندگی بعضی مطابق آنچه هست که الان هستند همانطور که چه بسیار پولدارهایی که از فقرا سخت تر زندگی می‌کنند یا اینکه اسلام در موقع حرج پیشنهاد هجرت داده است و ماندن در شرایط سخت و تدبیر نکردن از رخوت خود افراد هست و گاهی حتی بیماری روحی و تعصب های قومیتی. اما استاد به استناد سخن امام علی (ع) که خودش را نزدیک آتش می‌برد و از آتش جهنم به خدا پناه می‌برد که چرا متوجه فقر اون زن نشده و به استناد اینکه شما خودتون میگید حقوق همه ی افراد به انسانیتش سر جای خود هست حتی کافر، آیا نباید فضای جامعه طوری باشد که تجمع فقر یکجا دیده نشود و حتی اگر خودشون باعث فقر خودشون هستند چون خلق خداوند هستند یارانه ی ثابت مردمی به سمت آنها سرازیر باشه تا اتهام از مسلمان و کشور مسلمان برداشته بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه هستید روحیه‌ی اشرافی‌گری که متأسفانه در بعضی از مسئولان و مردم هست؛ آنچنان چشم‌شان را به مردم شهرهای بزرگ مشغول کرده که از یاد مردم آن دیارها رفته‌اند و البته هر اندازه انقلاب اسلامی از دست جریان‌های سیاسی اشرافی آزاد شود، انقلاب اسلامی بهتر می‌تواند وظیفه ی خود را نسبت به محرومین انجام دهد ولی نحوه‌ی توجه ما به لبنان و سوریه از جنس دیگری است. اتفاقاً در همین راستاست که معنای حضور جهانی و منطقه‌ای ایران شکل می‌گیرد تا ما به عنوان یک ایران بمانیم و اسیر برنامه‌های جهان استکباری نشویم. تازه در آن شرایط است که می‌توانیم برای مردم خود تصمیم بگیریم و لذا اگر کوتاه بیاییم و حضور خود در منطقه را فراموش کنیم، دشمنانند که برای ما تصمیم خواهند گرفت و مناطق فقیرنشین ما صد چندان می‌شود. موفق باشید     

نمایش چاپی