بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29244
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد عزیز ۱. در بحث کتاب ظهور شهید زنگی آبادی، حرف از کبوتریست، فرق تناسخ با این ماجرا چیست؟ ۲. سالیانی مثل خیلی از نوجوانان این سرزمین گذارم به ارتباط با شهدا افتاد هر برهه ای پای شهیدی به زندگیم باز شد در خوابهایم بودند و هستند، اما نمی‌دانم چه بر سر این دل آمده که دیگر خواندن شرح حال عرفا و شنیدن احوالاتی مثل شهید زنگی آبادی و حتی روضه های کمی باز اباعبدالله حال ترس و هول بسراغش میاید. استاد لطفا بفرمایید دلیلش چیست؟ غفلت و کم کاریست و گناه یا چیز دیگر؟راه درمان چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در تناسخ که مورد پذیرش تفکر دینی و تفکر فلسفی نیست؛ ادعا بر آن است که روحی به جای روحی دیگر بدنی را اشغال می‌کند. ولی قضیه‌ی کبوترها شبیه نوعی القای ربّانی است که انسان سالکی می‌تواند روح انسان دیگر را نسبت به امری منوّر و متذکر کند. در این حالت خود آن فرد است که عمل می‌کند ولی القائات ربّانی او سیر حرکت او را شکل می‌دهد. خود بنده سال‌های پیش در جلسه‌ای حاضر بودم که روح یکی از شاگردان علامه‌ی طباطبایی به کمک جوانی با ما سخن می‌گفت. از آن روح پرسیدم آیا این حلول نیست که از نظر دینی مردود است؟ ایشان در جواب فرمودند در حینی که بنده با شما از طریق زبان آن جوان صحبت می‌کنم، خود آن جوان نیز به جهت معنای آن کلمات و درک آن معانی در صحنه است و عملاً حلولی صورت نگرفته. در مورد کبوتر و یا کبوتران مورد بحث می‌توان گفت جناب حاج یونس با القائات معنوی خود کشش آن‌ها را در اختیار گرفته تا نحوه‌ای از حضور خود را به صورت آن پرندگان اعلام فرماید. به طوری که در روایات نیز داریم روح متوفی از عصر ۵ شنبه تا عصر جمعه به صورت پرنده‌ای خود را برای نزدیکانش حاضر می‌کند. که البته می‌توان گفت بیشتر در این روایت نظر به آزادی روح دارد، آزادیِ پرنده‌گونه 2- رویکردمان را باید بازخوانی کنیم. قضیه‌ی شهدا و اباعبدالله «علیه‌السلام» قضیه‌ی گشوده‌شدن عرش است در مقابل ما و نظر به عرش است در این آینه‌های عرشی. موفق باشید      

29171

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید میخاستم بفرمایین راه کارهای عملی برای رسیدن به اخلاص و خلوص در کارها من شده بارها به روش تلقین به خودم و گفتن بسم الله برای رسیدن نیت کارم برای خدا بودن انجام دادم ولی انگار یه دوگانگی درونم هست یه حس زیرکی درونی که انگار داره گول میزنه میگه اگه بگی بسم الله به خواستت میرسی همیشه میگن باید جنتی رو طلب کرد که به بهشت رسید من تو درخواست هام میگم خدایا تو رو میخام ولی چون میدونم پشت این حرفم یه چیزای کوچکتر دیگه رو میخام برسم میفهمم که اون خلوص نیت درش نیست و آخر این نیت های به ظاهر خوب به دردی نمیخوره خلاصه لطفا تمرینی، روشی و راه کاری بگین تا از این دوگانگی خلاص شده و بتونم به نیتی که می‌کنم برسم و خدا رو راضی کنم از دست خودم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در معارف توحیدی مثل «معرفت نفس» تمرکز بیشتر شود. موفق باشید

28981

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: شخصی است چند وقت در شهر ما ادعا کرده که فقط باید هر چه می‌خواهیم از خدا بخواهیم دیکه لازم نیست ادم بره در خونه هر استادی که شخصیتش رو هم کم و زیاد کنه و خدایی که ارحم الراحمین هست، انقدر مهربونه که نمیخواد بنده اش رو ناراحت کند و در تحیر بگذارد بلکه اگر از خدا بخواهیم خود خدا استاد سلوکی را برای ما قرار می‌دهد جلوی راه ما و بسیاری از افراد از این طریق به شخصیت این فرد آشنا شده اند و حتی تلفن زدن این شخص به افراد و تذکر دادن که در آینده چه اتفاقی برای تو رخ می دهد و خیلی چیز ها آیا می‌توان به صرف این ادعا و چنین پیشگویی ها و حتی سیر دادن انسان در برزخ به این افراد گرایش پیدا کرد؟ ۱. از کجا صحت چنین ادعایی برای ما روشن می‌شود که بفهمیم این شخص به حق هست یا نه؟ ۲. اصلا این گونه می‌توان استاد سلوکی برای خودش انتخاب کند و به آن اعتماد کند؟ ۳. آیا می‌تواند شیطان هم این حالات را در انسان ایجاد کند و منشاش شیطان باشد؟ در آخر این شخص می‌گوید در سلوک فردی من استادم و سلوک فردی و اجتماعی را دو راه متفاوت از هم می‌داند در ضمن امام و آقا را هم قبول دارد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه برای انسان اصیل است عبودیت است نه آن نوع توانایی‌هایی که شیطان هم بعضاً دارا می‌باشد. بالاخره ما باید برای رجوع به قرآن و روایات از عالمان استفاده کنیم. آیا امروزه می‌توان در فهم اصیل قرآن از امثال علامه‌ی طباطبایی مستغنی باشیم؟ موفق باشید

28906

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: شرایط زندگیم طوری شده که حس گیجی و منگی بهم دست داده. اطرافیانم راحت دروغ میگن راحت دیگران را سبک میکنن، پشت سر دیگران ابروریزی میکنن، تکبر، خودشیفتگی، کینه، حسادت، دروغ، لجبازی، بعضیاشون عین یک فرعون خودشونو بالاتر از بقیه میدونن و هر ظلمی که میخوان انجام میدن. یکی از این اطرافیان پدرم هست. این چیزا را که میبینم حس بی حسی و افسردگی بهم دست میده. نمی دونم چیکار کنم، گیج شدم. طوری شده که فقط میشینم فقط نگاه می‌کنم. قبلا یه اعتراضی می‌کردم اما از بس این رفتار تکرار شده از زندگی زده شدم. بعضی اوقات به خدا هم معترض میشم که چرا در این نقطه قرارم داده. بعضی وقتا بخودم میگم نکنه تناسخ درست بوده و من تو زندگی قبلیم کار بدی کردم که تو این وضعیت قرار گرفتم. راه نجات بهم نشون بدید. خسته شدم. تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که حضورى وسيع‏تر از دنيا و مافيها و وسيع‏تر از غم‏ها و شادى ها هست. مؤمنان كسانى‏‌اند كه‏ «اذَا مَرّوُا بِالْلَغْوَ مَرُّوا كِراماً»[1] هنگامى كه به امر پوچى برخورد كردند بزرگوارانه از آن مى‌‏گذرند و خود را همسنگ آن امر نمى‏‌گردانند، چون به چيز بالاترى‏ يعنى نور ايمان متصل‏‌اند. حال در نظر بگيريد با اتصال ائمه (عليهم السلام) به نور عظمت، آن‏ها در چه افقى زندگى مى‌‏كنند و به كجا نظر دارند و تا كجا مى‌‏توانند بشريت را صعود دهند. يك الهام مختصر به قلب عارف مى‌‏شود هفته‌‏ها در شور و شعف به سر مى‌‏برد، اين كجا و اين كه وجود مقدس اميرالمؤمنين (ع) و ائمه (عليهم السلام) با آن حقيقتِ ثابت ارتباط دارند كجا! موفق باشید

 


[1] - سوره فرقان، آيه 72.

28412
متن پرسش
سلام علیکم: مطلبی قصد داشتم درباره یادداشت اخیرتان درباره حضور انقلاب در صحنه های اخیر عالم مدرن عرض کنم. اینکه آیا اینگونه حوادث را می‌توان بخشی از برنامه ربوبیت حضرت حق برای تقابل با پوچی ها و باطل و کفر و استکبار، تلقی کرد و انذار و بشارتی به ما که اراده الهی در این دوران در انقلاب تجلی یافته و این انقلاب جهت پیاده سازی شاخص های الهی و تجمع حول عهدی الهی برای بشر این دوران که ریشه آن در همان عهد اصلی انسانها است، لذا راه عبور از شب ظلمت و تنگناها و گذار از فرهنگ مدرن و از حجابها و یا غفلت هایی مثل تحجر منفعل و سلفی گری و تساهل و تسامح بعلت عدم امکان اجرای شریعت و شورزاره تمدنی کنونی، در همین انقلاب و در تعمق در مبانی و اهداف آن و قرب به ستون این خیمه یعنی نایب الامام است و راه طلوع صبح دولت کریمه از همین صحنه ها و همین اتفاقات می‌گذرد و لذا اگر در بخشهای مهم قصد و بنای مان شبکه سازی منسجم و پیوسته حول انقلاب و عقلانیت قدسی و تمدن مد نظر ما نباشد، راهی را می‌رویم که در بسیاری عرصه ها رفتیم و بالعکس نتیجه داد و حتی ثمرش تخریب آلونک خانم پناهی ها و تفرعن در برابر مردم و پیاده سازی و رجوع به توسعه گرایی و تکنوکراسی بود و حتی باعث شد به ترکیب گری و التقاط و تذبذب تمدنی بیفتیم پس راه را باید در گام دوم و در شبکه سازی منسجم و در نظر به این گذار تاریخی و این سیر وجودی مستتر در بطن نهضت عظیم ما دید که به مرور دارد خود را هویدا می‌کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز چنین نگاهی به موضوع دارم که چگونه خداوند آینه‌ای این اندازه روشن در این شرایط در مقابل بشریت قرار داد تا بشر بتواند به تمدنی دیگر فکر کند که آن تمدن، رقیب تمدن غربی باشد که غیر از تمدن نوین اسلامی نخواهد بود. آری! «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». موفق باشید

26668

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: بنده با اینکه از وضعیت موجود به شدت ناراضیم در انتخابات شرکت کردم و به کسانی که عنوان اصولگرا و انقلابی داشتند رای دادم ولی: ۱. دست خودم نیست اما ته دلم از اینکه عده زیادی با عدم مشارکت در انتخابات عدم رضایت خود را اعلام کردند کمی احساس خوشحالی دارم آیا این احساس گناه است؟ چطور از آن خلاص شوم؟ ۲. امید من این بود که نیروهای انقلابی در مجلس آینده جلوی سیاست های غلط دولت بایستند و وضعیت جامعه از هر نظر اصلاح شود ولی الان از سوی جناح های مختلف مطرح می شود که رهبری نمی گذارند کسی با دولت مخالفت کند آیا این درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید از آن جهت با آن‌ها همراه هستید که کار آن‌ها را اعتراض به کوتاهی‌های مسئولان می‌دانید و نه اعتراض به نظام اسلامی. ۲. نه. مقام معظم رهبری مواظب‌اند دوش خود را از زیر بار مسئولیت‌هایی که به عهده گرفته است، خالی نکند. نباید دولت را ساقط کرد، ولی باید انتقاد نمود. موفق باشید

26654
متن پرسش
سلام: با سلام خدمت استاد طاهر زاده: یک شُبهه ای اخیرا از طرف بعض اشخاص مذهبی مطرح گردیده اینست که اگر فعل معصوم بر ما حجت است که هست غیبت امام زمان (عج) یک حجیت بر شیعه دارد و شیعیان باید مانند امام زمان (عج) بدون ظهور و بروز زندگی کنند. چرا که این انقلاب باعث شده قدرت شیعه مشخص گردیده و دشمنان را علیه شیعه متحد کرده و باعث شده که مشکلات شیعیان در ایران و غیر ایران را زیاد کند، پاسخ علمی به این شبهه یعنی حجیت فعل غیبت امام زمان (عج) را چگونه می توان پاسخ داد؟ همچنین این افراد به مقدمه صحیفه سجادیه استناد می کنند که امام صادق (ع) فرمودند هر قیامی قبل از قیام قائم ما باعث غم و اندوه ماست و انجام انقلاب را اشتباه می دانند اگر پاسخ بفرمایید ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. روایتی که در رابطه با صحیفه‌ی سجادیه می‌فرمایید با توجه به نظر همه‌ی اهل تفقّهِ در دین، در صورت این ادعا است که کسی به عنوان مهدی امت قیام کند. ۲. آری! روش ائمه «علیهم‌السلام» برای ما حجّت است و به عهده‌ی ما است تا آنچه مانعِ انجام وظیفه‌ی آن عزیزان است در حاکمیت حق و عدالت، برطرف کنیم. غیبت آن حضرت به جهت عدمِ رعایت دستورات آن‌ها و نداشتن آمادگی لازم برای حضور آن‌ها است. بحمداللّه انقلاب اسلامی زمینه‌ی ظهور حضرت را فراهم نمود تا وقتی حضرت تشریف می‌آورند، پایگاهی برای شروع نهضت خود داشته باشند و مردم معنای حکومت آن حضرت را پیشاپیش فهمیده باشند. موفق باشید

26549

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا محضر استاد معظم، سلام علکیم و رحمه الله: ضمن عرض ادب و احترام و البته تقضای پوزش بابت ایجاد مزاحمت برای آن استاد گرانمایه، لطفا در صورت امکان نظر خود را درباره ارجحیت اصلح بر صالح مقبول یا برعکس مرقوم بفرمایید. ضمنا تقاضا دارم، لطف فرمایید و در صورت امکان این حقیر را که مایلم در شهر تهران رای بدهم، راهنمایی کنید. به نظر حضرت عالی نامزدهای کدام یک از لیست های شهر تهران شایسته تر هستند؟ لیست جبهه پایداری یا لیست شانا یا غیر آن ها! مجددا از لطف شما استاد معظم که بر شاگردنمایانی چون بنده روا می دارید متشکرم. التماس دعای خیر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تصمیم‌گیری در این مورد آسان نیست. ظاهراً صالح مقبول جهت تصمیم‌گیری کاربردی‌تر است. ممکن است در عمل برای انتخاب اصلح، به مشکل برخورد کنیم با نظر به آن‌که صالحِ مقبول را در دلِ سنت اسلامی و انقلاب اسلامی، صالحِ مقبول می‌دانیم. ۲. چندان نمی‌توانم در این مورد ورود کنم. موفق باشید

25979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب احترام خدمت استاد گرامی ۱. اول از همه یک تشکر ویژه از جنابتان - که مرا با المیزان آشنا نمودید - آن زمان که می فرمودید المیزان بخوانید حرف بیشتر از فصوص دارد گمان می کردیم بخاطر این می فرمایید که هنوز ما را در حد فصوص نمی بینید! حال که هم اجازه فصوص را از شما گرفتیم و هم مانوس با المیزان هستیم، کاملا درک می کنیم که المیزان چه نعمت بزرگی است - گرچه ما فصوص را هم تفسیر قران می دانیم - لکن گویی علامه رحمه الله بسیار روحشان با قرآن گره خورده بود که توانسته اند آیندگان را با آیات قرآن تفسیر کنند و حس می شود بسیار جلوتر از زمان است این تفسیر - شاید درست نباشد بگویم آقای مطهری را در مورد سالهای آینده ای که المیزان را خواهند شناخت قبول ندارم و بنظرم علامه (ره) برای چندین صده بعد هم سخن ها دارند - و لذا نام مبارک تفسیر را می گذارند «المیزان فی تفسیر القران» لذا احساس می کنم با این نامگذاری قصد شروع تاریخ قرانی جدیدی را دارند! که میزان و خط کش برای عمق بیشتر در قرآن را المیزان می بینند - همانطور که از کلامشان در متن المیزان پیداست - لذا از شما بزرگوار بسیار ممنونم که ما را زودتر با المیزان روبرو کردید. ۲. در مورد شرح نهج البلاغه - بنظر حضرت عالی پس از شروحی که شما فرمودید و تقریبا تمامش را کار کرده ایم و انصافا بهره ها برده ایم- بنظرتان دقیقا چه نوع مواجهه ای با نهج البلاغه داشته باشیم؟ شرحی دیگر کار کنیم یا اینکه با خود متن سر و کله بزنیم؟ چون دوست دارم مدام در محضر نهج البلاغه هم باشم. ۳. در مورد اجتهاد در اسلام بنده به این نتیجه رسیدم که معارف طبق آنچه در المیزان یافتم، هیچگاه از هم جدا نیستند - ترتیب کلامی در میان نیست - یک پَک یا بسته جامعی است اسلام که اخلاق آن توحید را نشان می دهد - توحید فقه را - فقه عرفان را و ..و.. و. -- لذا در این نگاه اگر بتوانیم اسلام را تعریف کنیم دیگر ربط بین اخلاق و احکام نا متعارف نخواهد بود - و معنی پیدا نمی کند که کسی بپرسد از نظر اخلاقی یا شرعی! انگاه است که باید گفت از نظر اسلام - و دیگر روشن فکر نماها نمی گویند اساسا رابطه ای بین اخلاق و اعتقادات وجود ندارد! - حال در ذهنم این است که یک برنامه اجتهادی باید در بر گیرنده قرآن باشد و قرآن آنچه را که باید در اجتهاد را به انسان می دهد و راهنمایی می کند که چه نیاز داری و چه نیاز نداری - چه علم است و چه علم نیست! لذا نظریه اجتهاد قرانی را در ذهن خود شکل داده ام که شاید تدوین و به نتیجه رساندن آن حدود ده سال به طول بیانجامد - ولی بنظرم اگر خدا توفیق دهد و عمری بدنیا باشد اینکار را خواهم کرد - المیزان را به ابعاد فقهی و فقه را به ابعاد قرآنی «بیش از پیش» رسوخ خواهم داد. اگر نکته ای در این مورد می بینید که به حقیر تذکر دهید ممنون می شوم. ۴. پیشنهادی داشتم در مورد سایت شریف لب المیزان - آن هم اینکه سیر مطالعاتی ویرایش شود اگر حضرت استاد صلاح بدانند. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمداللّه راهِ گشوده‌شده‌ی حضرت ربّ العالمین که همان قرآن است را یافته‌اید. ۲. فکر می‌کنم با ارتباط مستقیم با کلمات علیّ اعلا بتوانید به گفتگوی آن حضرت با بشریت گوش بسپارید. ۳. بالاخره باید آنچه را در ذهن دارید در عمل، و از طریقِ مطالبی بنمایانید تا معلوم شود چه در سر دارید. ۴. شما در این مورد پیشنهادی دارید که به کمک کاربران آید؟ موفق باشید

25696

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: وقتتون بخیر. اگر کسی بخواهد در مورد دین بداند تنها راه حوزه رفتن است؟ با علم به اینکه حوزه خواهران خیلی غنی نیست. اگر راهی غیر از حوزه پیشنهاد می کنید، بفرمایید و البته من تمام مطالبی که دوست داشتم را از جامعه حوزویان گرفته ام. اما ترسم از اینه که با رفتن به حوزه به مقصودم که آشنایی کامل دین و نزدیکی هرچه بیشتر به خداست، حاصل نشود و عمرم تباه شود. راهنمایی کامل بفرمایید ممنون می شوم. جسارتا می پرسم شما اگه حوزه نرفته بودید، این اطلاعات را از کجا به دست می آوردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌اید سیر مطالعاتی بر روی سایت، إن‌شاءاللّه شما را به هدف‌تان نزدیک کند. ۲. بنده از حوزه، بیشتر ادبیات عرب و آشنایی با استادان فلسفه را گرفتم که فکر می‌کنم امروزه بتوانید با صوت‌هایی که به میان آمده است، این خلأ را جبران کنید. موفق باشید

25211

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام: بنده چند وقتی است که بیکار شده ام و از طرفی سرمایه لازم را برای زدن کار در راستای تخصصم که کامپیوتر هست را دارم، و طبق اینکه مومن باید در صورت توان برای خود کار کند، لذا تنها چیزی که بنده را در این زمینه مردد نگه داشته این است که ترس از اینکه با ورود در بازار مال حرام در زندگی ام وارد شود، چون می گویند این دوره زمانه برای اینکه بتوانی در شغل و کار آزاد خود دوام بیاوری باید تابع بازار و هم صنفی ها باشی، که متاسفانه طبق این نظر با توجه به افزایش بی رویه و غیر معقول قیمت ها مخصوصاً در صنف کامپیوتر، قیمت ها بیش از حد است و به ظاهر حرام، حال تکلیف چیست؟ چه کنم؟ چگونه با این اوضاع برای خودم کار کنم که مال حرام در زندگی ام وارد نشود و همچنین بتوانم در زمینه کاری ام پیشرفت هم بکنم و ورشکسته نشوم و دوام بیاورم؟ تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره با حضور در بازار و رعایت انصاف، انسان شخصیت اصلی خود را پیدا می‌کند. موفق باشید

25032
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان! بنده مسئول بسیج هنرمندان یکی از شهرستان ها هستم، لذا این موضوع باعث شده نسبت به مقوله هنر زیاد تفکر و تحقیق کنم، بنده سخنان مقام معظم رهبری در مورد هنر را کامل و دقیق خوانده ام، ایشان در سخنانی فرموده اند: هر پیامی و هر اندیشه ی تا در قالب هنر نگنجد، پایدار و ماندنی نیست. و سخنان عجیب دیگری که ایراد فرمودند. دو سئوال دارم: ۱. علت تاکید و اهمیت حضرت آقا نسبت به هنر چیست؟ واقعیتش بنده هنوز درک نکردم. ۲. آیا شما طرح یا برنامه ی که با ابزار هنر در نشر معارف الهی و انقلابی قدم برداریم، دارید؟ بنده خیلی دغدغه دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هنر یعنی صحنه‌هایی که انسان در آن صحنه‌ها متوجه حقایقی می‌شود که با عقل استدلالی خود نمی‌تواند به آن‌ها برسد به همین جهت، رومانتیک‌ها بعد از کانت تأکید بر این دارند که هنر، تنها لذت‌بخش نیست بلکه معرفت‌بخش نیز هست. در این مورد اگر بتوانید سری به کتاب «اثر هنری» هایدگر بزنید خوب است. ۲. امثال ما تنها می‌توانیم معارفی را که نظر به حقیقت دارند، بیان کنیم. ولی یک هنرمند آن معارف را در صحنه‌های هنری طوری به ظهور می‌آورد که انسان وجه وجودیِ خود را در نسبت با آن هنر احساس می‌کند و آن دیگر کار ما نیست، کار کسی است که روحِ هنری او را در بر گرفته است. موفق باشید 

23749

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم استاد: در حدیث کنز مخفی فرمودید که همدمی حق با خود را در یابیم در این همدمی ما چه هستیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما محل ظهور آن گنج مخفی که خواست خود را معرفی کند هستیم. در این مورد خوب است جلسات مربوط به رابطه‌ی عبد و ربّ را استماع فرمایید. موفق باشید

30748

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی توفیقات روز افزون استاد بزرگوار در ماه مبارک رمضان: استاد حقیقتش الان در اولین سحر ماه رمضان روی سجاده نشسته ام و نمی‌توانم سراغ مفاتیحم بروم و ادعیه را بخوانم. وقتی که در اوج غربت دین و قرآن فقط در کل کوچه مان و آپارتمانهای چند طبقه اش فقط چراغ دو سه تا خانه روشن شده. چراغهایی که هر سال نسبت به قبل خاموشتر می مانند و امسال تاسف بیشترم ازین است که شاید خادمان دو مسجد محله مان فکر کرده اند حتی با پخش صدای اذان ممکن است ویروس کرونا را در سطح محله پخش کنند و کلا مساجدمان را به سکوت کشانده اند! این بوده جواب خون شهدا؟! این بوده عمل به فرمایشات بنیانگذار مومن و بصیر انقلاب که فرمودند: «مساجد سنگرند، سنگرها را پر کنید!» در حالیکه ما سنگرهایمان را دودستی تقدیم دشمن کردیم و گفتیم: چشم؛ شما هر چقدر می‌خواهید بتازانید ما هم مطیع امر شما هستیم «آقای فائوچی» غربی و سازمان جهانی بهداشت و دستهای سازمانهای معلوم الحال جهانی در ایران و وزارت مربوطه. استاد یاد خاطرات شهید علم الهدی که می افتم برای خودم متاسف می‌شوم که چرا نمی‌دانم درین موقعیت حمله ی دشمن به تمام اعتقادات ما باید دقیقا چه کار کنم؟ باید همینجور ادعیه فردی بخوانم و ثواب جمع کنم؟! یا اینکه باید حرکتی یا اعتراضی اجتماعی به وضع دین هراسی موجود در جهت تعجیل در فرج داشته باشم؟! استاد در این یکساله که فتنه ی خطرناک کرونا در کشور پیاده شد با توجه به نیمچه تخصصم در علوم پزشکی تمام تلاشم این بود که دیگران را تا حد امکان با پشت پرده های این فتنه آشنا کنم و بگویم من به عنوان یک پرستاری که در بخش آی سی یو کار کرده است و با دیدن اتفاقات ناخوشایند ناشی از تسلط روح غربی و مدرن بر اکثر کادر درمانی در محیطهای بیمارستانی و همچنین علم ناقص پزشکی (یا به گفته ی امام خمینی رحمت الله علیه در کتاب کشف الاسراشون ؛طب استعماری) به خصوص این بخش بیمارستان نتوانستم بیش ازین شاهد مرگ عزیزان و یا زجر کشیدن بیمارانی باشم که با راههای خیلی ساده تر و بسیار ارزانتر و کاملا حکیمانه طب ایرانی اسلامی به اذن الهی درمان می شوند و شفا می یابند و به خانواده های خود بر می گردند. استاد من از بیمارستان با وجود حقوقهای چندین برابری (نسبت به فعالیت فعلی ام) بیرون امدم و از کار انصراف دادم چرا که صادقانه بگویم نمی‌خواستم شریک جرمی برای این سیستم معیوب درمانی و کالبدی برای تدابیر روح مدرنیته‌ باشم. استاد یکسال است که زبانم مو در آورد از بس به سایرین و به خصوص مدعیان انقلابی گری گفتم زدن ماسک برای جلوگیری از نشر ویروس مثل استفاده از تور والیبال برای پشه بند است و رهبری به خاطر فهم ضعیف مردم مجبورند ماسک بزنند و ایشان خود در یک سخنرانی فرموده بودند اگر نظری علمی و کارشناسی مخالف نظر اینجانب باشد این اختلاف فکری به معنای ضد ولایت فقیه بودن آن کارشناس نیست توهینی که این یکسال زیاد بهم شد و گفتند چون رهبر ماسک زده و شما ایرادات علمی می گیری یعنی ضد ولایت فقیهی) (البته بنده ماسک زدن را نمادی از تقلید کورکورانه می‌دانم) دوست دارم ازین دوستان مدعی بپرسم رهبری، سالها به خاطر اینکه خودشان را در سطح پایین مردم قرار دهند از خوردن میوه جات امتناع می کردند آیا شما هم در تبعیت بی چون و چرا از ایشان میوه نمی خورید؟ یا چند درصد ازین تابعین گوشیهای موبایلشان ساخت داخل است (تاکید رهبری بر استفاده از تولیدات داخل)؟ یا مثلا چرا وقتی که رهبری دقیقا در سیاستهای ابلاغی خودشون در حوزه سلامت در سال ۹۳ در چند بند از استفاده از ظرفیتهای طب سنتی در حوزه وزارت بهداشت تاکید کرده اند و ابن ابلاغیه لازم الاجراست که چنانچه مدعیان اطاعت بی چون و چرا؛ پیگیر و خواستار اجرای این سیاستهای مهم توسط وزارت بهداشت بودند، طی این شش سال وضعیت طب را باید آنقدر ارتقا می دادند، که الان با یک ویروس منحوس حقیر (به فرمایش حضرت آقا) کل کشور از پا در نمی آمد و مساجدمان در ماه مبارک رمضان تعطیل نمی‌شد و اربعینمان با تمام عظمت برگزار می‌شد و مناطق جنگی مان دقیقا در همان ماه اسفند با توطئه ای از پیش تعیین شده ناگهان قرمز نمی شد و توفیق حضور در اردوی روح افزای راهیان نور از ما گرفته نمی‌شد راه کربلا بسته و راه ترکیه و انتالیا باز نمی‌شد! یک سوال: چرا باوجود اینکه در عراق انواع تجمعات مذهبی ویژه اربعین، نیمه شعبان، شهادت امام موسی کاظم (ع) آمار کرونا به وضعیت قرمز در نیامد (با وجودیکه در عراق هم نمایندگان سازمان کشتار جهانی حضور دارند و خیلی ساده انگارانه است که فکر کنیم در عراق آمار مرگ و میر کرونایی درست اعلام نمی‌شود به خصوص که در این فتنه دین گریزی شاهدیم که مثلا بهداشت جهانی از کاه کوه می‌سازند و مغرضانه یکی را صد نشان می دهند. و الان که مساجد می‌توانست بهترین مکان برای حضور نامزدهای انقلابی ریاست جمهوری باشد به دستور آقایان با مداد رنگی قرمزی که دست گرفته اند تعطیل و تحقیر نمی‌شد! استاد در سوم آبان ۹۹ (بنا به اهمیت موضوع) رهبری بعد از ماهها غیبت در محافل جمعی؛ اولین جلسه حضوریشان را با ستاد کرونا برگزار کردند و طبق گفته شاهدان، تذکرات جدی را پیرامون بی تدبیریهای ستاد کرونا به ایشان دادند و به ایشان معترض شدند که چرا از ظرفیتهای طب سنتی استفاده نمی کنید؟ و یا در سخترانی نوزدهم دی ماه دقیقا در بخش مهم از فرمایشاتشون، به استفاده از طب سنتی و داروهای تولیدیش دستور دادند اما با کمال تاسف (فرزندان همان پدرانی که وقتی پیغمبر اسلام (ص) در روز رحلتشون کاغذ طلبیدند تا حقایقی را برایمان روشن کنند گفتند پیغمبر دچار هذیان شده است همان آبا و اجدادی که عظمت غدیر را به حب حضرت علی تقلیل دادند. همان خائنین و نفوذیهایی که تا خانه ی امام حسن واردم شده بودن و کلا فرزندان پدرانی که جز خسارت برای دین نیت و عملکرد دیگری ندارند) باز هم متاسفانه در کانالهای «خامنه ای و لبیک دات آی ار» که وظیفه ذاتی شان نشر تمام و کمال فرمایشات رهبریست در اقدامی فتنه برانگیز این بخش از صحبتهای رهبری را سانسور کردند و نگذاشتند صدای حقیقت این بار از حلقوم مبارک نائب امام زمان شنیده شود تا یک سری نادان بگویند: غرب توانسته است واکسن کرونا بسازد و ما باید به این واسطه در برابر غرب کرنش کنیم و بگوییم اینبار خورشید علم و معرفت از غرب طلوع کرده! وای که چقدر نادانند، وقتی یکسال است اطبای متعهد طب ایرانی اسلامی با تمام بی توجهی ها و بی مهری ها و حتی توهین و تمسخرهای وزارت بهداشت باز هم توانسته اند به مدد الهی ازین طب فاخر و شفا بخش برای درمان و بهبودی درصد بسیار بالایی از بیماران بهره ببرند و اتفاقا در بیماری شاید ساختگی و مجهول الهویه ای که کل سیستم معیوب درمانی جهان نتوانسته است و البته بهتر است بگویم «نخواسته است» برای آن تدبیر و علاجی پیدا کند، این طب ایرانی اسلامیست که پرچمش بالاست و معجزه کرده است چه بسیار بیمارانی که به توفیق الهی خودم به شخصه با آنها مواجهه داشتم و تنها با تقویت قدرت ایمنی بدن با حجامت و تغذیه صحیح و مصرف داروی منسوب به امام کاظم علیه السلام و سایر داروهای گیاهی، الحمدلله بهبودی حاصل کرده اند و البته اساتید بنده که کاملا درین مورد الحمدلله موفق و موید بوده اند چرا که با وجود رعایت تمام تدابیر طب ایرانی اسلامی هیچ نیازی حتی به واکسن داخلی هم نبوده چه برسد که واکسنهای کاملا مشکوک و پر عارضه ای که رهبری در مورد سلامتی آن هشدار داده بودند و ورود آنها را ممنوع کردند و متاسفانه دولت ما با تحمیل هزینه های سنگین برای خرید، آنها را بر خلاف دستور رهبری وارد کشور کردند. راستی مدعیان تبعیت از رهبری؛ پس چرا الان ساکتند وقتی واکسن‌های استرازانکا وارد کشور شد؟ چرا نرفتید جلوی وزارت بهداشت تجمع کنید که چرا دقیقا حرف رهبری را زیر پا گذاشتند؟ استاد درین فتنه کرونا، فتنه آخرالزمانی یک سوال بی جواب و یک دغدغه ی بسیار غمبار از تمام «ندبه خوانان» دارم اگر احیانا خدا به ما رحم کرد و بقیه غیبت حضرت را بر ما بخشید و ایشان ظهور کردند وظیفه ی ما چیست؛ اگر مسئولین بهداشتی گفتند: نروید با ایشان بیعت کنید چون تجمع برای بیعت موجب نشر ویروس کرونا می شود؟ آیا این‌بار هم ما در نقش کوفیان نیستیم؟ استاد وقتی مشهد رفتم در جوار عالم آل محمد این سوال را از خادمها و حتی قاری قرآن و هر کس از مسئولین استان مقدس می پرسیدم اما با رفتاری کاملا ناشایست بدون این که جوابی داشته باشند من را طرد کردند و گفتند اینجا جایش نیست! از قاری که آیات سوره مومنون را قرائت می کرد پرسیدم: به نظر شخصی خودتون فارغ از اینکه قاری هستید آیا ما درین فتنه ی کرونا همان زیانکاران مصداق آیه سی چهارم سوره ی مومنین نیستیم «و یقینا اگر بشری مانند خود را اطاعت کنید زیانکاراید»؟! (تازه ما از بشری که دشمنی اش در طول تاریخ بر ما ثابت شده و آمار بیماریهای ساختگی و مرگهای خاموش این سازمان که در کشورهای ضعیف در تاریخ ثبت شده است را اطاعت کردیم) و قاری هیچ جوابی نداشت! و من واقعا تاسف خوردم که کاش قطره ای از اقیانوس علم الهی حضرت رضا در وجود خادم و زایر و قاری قران و مدعیان تشیع بود و چقدر متاسف شدم از غربت قرآنهایی که به عنوان شی آلوده از دسترس مردم دور می‌کردند که همان قرآنی که دقیفا در سوره اسراء اشاره شده «و ننزل من القرآن ما هو الشفا و رحمة للمومنین» با این فتنه غریب و غریب و غریب‌تر شده! و ما نباید درین غربت امام و قرآن و دین و معنویت متاسف باشیم که چرا آسمان با ما قهر کرده و میزان بارندگی و نزول رحمت شهر اصفهان بسیار کمتر از سال قبل شده و به نظر بنده که هیچ ادعای ایمانی و حتی انقلابی گری واقعا ندارم، تابستان جهنمی کمترین تنبیه و شاید عذابیست که خدا برای کشور ساکت و خاموش ایران در نظر گرفته است. استاد خیلی ممنون میشم اگر در دلهایم را نشر دهید و برای این شاگرد معترض خود که نیتش زینبی بودن است هر چند در عمل ایرادات فراوانی دارد بسیار دعا کنید و امیدوارم بعد از ایام ماه مبارک باز هم از شنبه های قرآنی شما فیض ببرم و حداقل درب مسجد انبیا (ع) را بتوانیم با دلایل کاملا عقلی و علمی باز کنیم تا بیشتر از این آب به آسیاب دشمن از خدا بیخبر ریخته نشود.‌ ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در شرایط سخت برای امتحان‌دادن قرار گرفته‌ایم بخصوص که جوانب مختلفی در میان است. البته و صد البته در این‌که مردم چیزی نمی‌گذرد و در رجوع به دینداری به خود می‌آیند؛ بحثی نیست. و در این‌که به راحتی نباید از ترس آن ویروس مساجد را تعطیل کرد هم، بحثی نیست. عمده آن است که با بصیرت مقام معظم رهبری طوری عمل کنیم که حکیمانه از این مرحله بتوانیم عبور نماییم و خرد شیعی و ایرانی خود را در این صحنه به ظهور آوریم، إن‌شاءالله. موفق باشید

29682
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: رهبری در صحبتی فرمودند که در عرفان نظری ورود نکردند این بخاطر اینست که قبول نداشتند یا فرصتی برایشان پیدا نشد که در فرض اخیر بنظر می‌رسد بجای پرداختن به رمان می‌توانستند به این مهم بپردازند اساس معارف در عرفان نظری است و این نقیضه در رهبری برایم توجیه پذیر نیست. اگر بکل با صدرا و فلسفه مخالف بودند قابل پذیرش بود عدم ورودشان در عرفان، ولی کسی که صدرا را قبول دارد و نشان از این دارد که ذوق عرفانی دارند و این ذوق را به کمال نمی‌رسانند جای تامل دارد. و سوال دیگر اینکه به هر دلیل مقبول یا غیر مقبول به عرفان نپرداختند آیا از جامعیت ایشان کاسته نشده است و چون عرفان عملی مبتنی بر نظریست و با آن صحبت مشخص میشود که احیانا مراتب کمال عرفانی را رهبری طی نکردند چگونه می‌توانند سفر بسوی خلق و در خلق را بسلامت بپیمایند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه قرآنیِ ایشان بحمدلله آن‌چنان نورانی است که آنچه را ابن‌عربی در عرفان نظری مبتنی بر آیات قرآن گفته است، ایشان به راحتی در آن قرار می‌گیرند و ابداً بنده در فهم قرآنی ایشان ذرّه‌ای احساس نقص که مبتنی بر نیاز به عرفان نظری باشد، ملاحظه نکردم. موفق باشید

29389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: حضرت حافظ در غزل ۲۸۶ در بیت دوم می فرمایند: گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش اشاره جناب حافظ به چه نوعی سخت کوشی است و چرا جهان از روی طبع برای مردم سخت کوش سخت می‌گردد؟ و همچنین اگر می‌شود بر سر ما شاگردان خرد منت بگذارید و شرح این غزل را هم به مجموعه ی شرح غرلیات سایت بیافزایید. دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش وان گهم در داد جامی کز فروغش بر فلک زهره در رقص آمد و بربط زنان می‌گفت نوش با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش ساقیا می ده که رندی‌های حافظ فهم کرد آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب حافظ می‌فرمایند جهان را نباید برای خود تنگ و تاریک کرد، وقتی که می‌توان در جهانِ گشوده‌ی رحمت الهی خود را درک کرد. زیرا این طبیعی است که اگر کسی جهان را برای خود تنگ کند و برای به‌دست‌آوردن آرزوهای دنیایی تلاش‌های طاقت‌فرسا بنماید، جهان نیز برای او سخت و تنگ می‌شود. ۲. إن‌شاءالله فرصتی پیش آید در خدمت هستیم. موفق باشید

28957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم سوال یکی از دوستان می‌باشد. بنده به لطف الهی حالات خوب معنوی داشتم و خوابهای خوب و حالات خوش عرفانی گه گاهی از رحمت خدا نصیبم می‌شد ولی سال گذشته در سفر اربعین بعد از خوردن غذای موکب های بین راه متوجه شدم دیگر آن حالات را از دست داده ام لطفا بفرمایید چکار باید بکنم تا دوباره آن حالات معنوی را بدست آورم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ربطی به غذای موکب‌ها ندارد. به هر حال احوالی است که می‌آید و می‌رود. سعی باید بکنند با تأمّل در معارف اسلامی به‌خصوص تفسیر قرآن، روح و روان خود را شکل دهند. موفق باشید

28158
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. به نظر حضرتعالی، آیا جنگ نرم یا به اصطلاح ناتوی فرهنگی که سالهاست برای آن برنامه ریزی می‌شود و تاثیراتی بین مردم ویژه قشر جوان هم داشته است، می‌توان آن‌را ذیل یک برنامه ریزی تمدنی پرچمداران تمدن مدرن و لیبرال دموکراسی جهت پیشگیری از ظهور و بروز تمدن اسلامی و هدم تمدنی انقلاب دانست؟ ۲. به نظرتان چه میزان این جنگ نرم روی مردم و بینش آنها تاثیر گذاشته و توانسته است ضربات به خیمه انقلاب و تمدن اسلامی بزند ویژه با وجود جمعی از مردم و جوانانی که عقل و ظاهرشان مدرنیزه شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رویهمرفته تفکر لیبرالی بر خلاف ادعایش نشان داده است تفکر تمامیت‌خواه است و البته هرچه جلوتر رفته‌ایم ملت‌ها به خود آمده‌اند و آن تفکر، روز به روز با ناکامی‌هایش روبه‌رو شده است، هرچند که مستشرقین تلاش کردند تا هویت ملت ها را در مقابل نظام لیبرالی نفی کنند. ۲. معلوم است که جنگ، بی‌تلفات نمی‌شود ولی وقتی یک‌طرف جبهه‌ی توحیدی است و یک طرف جبهه‌ی کفر، حتماً جبهه‌ای که پیروز است، جبهه‌ی توحید است و در این رابطه باید آینده‌ی خود را دید و در آن آینده، خود را احساس کرد. موفق باشید

27981
متن پرسش
سلام استاد عزیز: تو کتاب روح مجرد علامه تهرانی به علامه حداد میگه چرا سید علی آقا قاضی شیخ عباس قوچانی رو جانشین خودش انتخاب کرد و چرا شما رو معرفی نکرد؟ که سید هاشم در جوابش گفتن ولایت ظاهری داره و باطنی و شیخ عباس قوچانی ولایت ظاهری داشته. سوالم اینه که الان ولایت ظاهری رو و هم چنین ولایت باطنی رو چه کسی به عهده داره؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در این شرایط تاریخی سلوکی که خداوند در مقابل ما گذاشته است، سلوک ذیل شخصیت حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌باشد و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» حامل ظاهر و باطن آن سلوک هستند. موفق باشید

27146
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در مورد مراحل و فرایندی که در کتاب اشراق انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم فرمودید که ایجاد انقلاب و تشکیل دولت اسلامی و تشکیل کشور اسلامی تا نهایت تمدن اسلامی خواستم لطف بفرمایید راهنمایی بفرمایید که ۱. آیا ظاهرا با توجه وضعیت حاضر از لحاظ دینی و سبک زندگی و... آیا تا ظهور امام زمان (عج) باید حتما این مراحل طی شود؟ یا نه؟ ۲. آیا یکی از نقاط عطف تاریخ و لازمه ی برگشت مردم به دین و سبک زندگی اسلامی، فرو ریختن غلبه مدرنیته بر ذهن هاست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه. إن‌شاءاللّه مردم به خود می‌آیند و آماده‌ی نوع دیگری از زندگی می‌شوند. ۲. به نظر بنده نیز اینچنین است. موفق باشید

26990

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت به استاد طاهرزاده و تمام افراد گروه فرهنگی لب المیزان. استاد پیرو جواب سوال ۲۶۹۵۷ که به دوستمان گفتید یا حوزه یا دانشگاه را انتخاب کنید و با جدیت تمام آن راه ادامه دهید تا نتیجه بگیرید می خواستم بدانم حتما باید به صورت حضوری باشد تا به نتیجه برسیم یا بصورت مجازی و دانلود صوت و تصویر دروس هم می‌توانیم به نتیجه برسیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی بخواهد زندگی خود را به صورت حوزوی شروع کند باید در آن فضا و فرهنگ حاضر گردد. موفق باشید

26846
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: موضوعاتی که در رابطه با شهادت شهید سلیمانی پیش آمد را در تفسیر سوره نبا بیان نمودید. موضوعات کرونا را در چه سوره ای می توان یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به صحبت‌های اخیر حاج آقا طائب، که یک تهاجم بیولوژیک در میان است، باید به آیاتی نظر کرد که ما را متوجه‌ی مقاومت در مقابل تهاجم دشمن می‌کند مثل آیه‌ی ۱۷ سوره‌ی لقمان که می‌فرماید: «يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» فرزندم! نماز را به عنوان راهِ رجوع به حضرت ربّ العالمین در جامعه‌ی خود به پای دار و به آنچه معروفِ روح بشر است توصیه کن و آنان را از کارهای غیر قابل قبول برای فطرت انسانی، نهی کن و حال در مقابل آنچه به جهت امر به معروف و نهی از منکر و پایداری در امور قدسی برایت پیش می‌آید؛ مقاومت پیشه نما که این، از تصمیمات اساسیِ یک زندگی است. آری! اگر مردم متوجه شوند در رابطه با ویروس کرونا نیز وارد جنگی تمام عیار شده‌اند، سعی خواهند کرد مثل کاری که در دفاع مقدس انجام دادند، نهایت تلاش را از همه‌ی جوانب برای عبور از این خطر بنمایند. موفق باشید     

26458

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله سلام بر استاد عزیز: بنده سوالاتی که کاربران درباره روانشناسی از شما پرسیده اند دیدم راستش می خواستم شالوده نظر شما درباره علم روانشناسی را بدانم و اینکه صریحاً بفهمم آیا نظر شما راجع به آن مثبت است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روانشناسی به معنای سایکولوژیکِ آن یک علم تجربی است در راستایِ عکس‌العمل‌های روحی انسان نسبت به عوامل بیرونی، و باید به عنوان یک علم تجربی به آن نظر کرد و ربطی به معرفت نفس ندارد، هرچند بعضی از اساتید روانشناسی، خودشان بر اساس ذوق خودشان در رابطه با معرفت نفس نیز زحماتی کشیده‌اند. موفق باشید

26196

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
قضایای حقیقیه، قضایای خارجیه در فلسفه شیخ الرئیس و شیخ اشراق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان حضور ذهن ندارم. موفق باشید

25439

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: چگونه بفهمیم که اعمالمان صرفا برای خدا بوده و هیچ غل و غش و ریایی داخل آن نیست؟ لطفا یک منبع برای مطالعه معرفی نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر مدتی با نامه‌ی ۳۱ نهج‌البلاغه مأنوس باشید، مطلوب خود را می‌یابید. در این مورد بد نیست به دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» نظری بیندازید. موفق باشید

نمایش چاپی