باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» توصیههای لازم را به همه میکنند، این افرادند که باید حساس باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز از درگذشت عارف عالم بصیر و سالک واصل و فقیهِ اندیشمند حضرت آیت اللّه محمد شجاعی بسیار متأسف شدم. مطمئن باشید که مصداق رحلت ایشان مصداق آن روایتی است که میفرمایند: «إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإَسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة». چون عالمی رحلت کند در اسلام خلأیی پیش میآید که هیچچیز آن خلأ را تا روز قیامت پر نمیکند. رویکرد ایشان نسبت به دین در این زمانه، رویکردی بسیار لازم و ضروری بود. ایشان خیلی زود متوجه شدند برای ادامه انقلاب دست ما از معارف عالیه و اخلاق فاضله خالی است و لذا بی سر و صدا خود را وقف حیات روحانی و اخلاقی جامعه کردهاند. آری! ایشان گمنامی را اختیار کرد ولی به گفتهی جناب حافظ: «کجا پنهان شود رازی کز او سازند محفلها» و دیدید که هیچ محفل اهل حقیقت نبود که در آن محفل سخن آیت اللّه شجاعی در میان نباشد. آیت اللّه شجاعی با زندگی خود نشان دادند ما امروز چگونه باید زندگی کنیم. و گمنامیِ ایشان در مقابل تاریخی بود که انسانها بهجای اینکه قوام خود را با اُنس با خدا جستجو کنند، قوام خود را در شهرتهای وَهمی جستجو مینمایند. روحشان شاد و راهشان که راه درستزندگیکردنِ بشر در این دوران است؛ پر رهرو. به امید آنکه جامعهی ما از آثار بسیار ارزشمند ایشان غفلت ننماید، و برای شادی روح ایشان الفاتحه مع الصلوات. موفق باشید .
باسمه تعالی: سلام علیکم: خراباتی کسی است که جذبهی الهیه بر او غلبه دارد و مناجاتی سعی میکند به آن جذبه برسد. خواجه عبداللّه انصاری در کتاب منازل السائرین پس از مقدمهای عرفانی میفرماید: کتاب منازل السائرین را در صد مقام تنظیم کردم که در ده بخش جای میگیرد.[1] و متذکر میشود هرچند سالکان در این مقامات مختلفاند و بعضی «محبوبِ مراد»اند و بعضی «محبّ مُرید»[2] ولی در هر صورت با اینهمه در این نوشتار حال محبی در نظر گرفته شده که استعدادی متوسط دارد.
عرفا به طور کلی متفقاند که نهایات تصحیح نمیشود مگر با تصحیح بدایات و تصحیح بدایات عبارت است از 1- امتثال امر الهی 2- مشاهده اخلاص و اینکه انسان در خود ببیند برای خدا خواسته 3- رعایت سنت 4- تعظیم نهی در عین مشاهده خوف از عقاب الهی 5- شفقت بر عالم با بذل خیرخواهی و این که بار خود را بر روی دوش مردم نیندازد 6- دوری از همنشینی که وقت را تباه میکند 7- دوری از هر سببی که دل را مفتون و شیفته مینماید.
میفرماید: مردم در این بیان و شأن سه دستهاند: آنکه بین خوف و رجاء عمل میکند، با توجه به محبت و همراه با حیاء، که چنین کسی را «مرید» گویند.[3] و آنکه از وادی تفرقه و پراکندگی به وادی جمع ربوده شده که او را «مراد» نامند[4] و غیر از این دو هرکه هست مدعی و نیرنگباز است.
میتوان گفت: همهی مقامات در سه مرتبه جمع میشوند. رتبهی نخست که مساوی است با آغاز کار سالک در سیر سلوک. رتبهی دوم با داخلشدن سالک در غربت شروع میشود و رتبهی سوم دستیابی سالک به مشاهدهای است که او را به سوی عین توحید در طریق فنا میکشاند و جذب میکند.
در معنای رتبهی نخست که آغازکردن کار سالک در سیر و سلوک بود، در روایت از رسول خدا (ص) داریم: «سیروُا سَبَقَ الْمُفْرِدون» سیر کنید که مُفْرِدون پیشی گرفتند. مردم سؤال کردند ای رسول خدا مفردون چه کسانی هستند؟ فرمودند: «المهترّون، الذين يهترّون في ذكر الله عزّ و جلّ، يضع الذّكر عنهم أثقالهم فيأتون يوم القيامة خفافا» متحیرون آنهایی که در یاد خدا سرگشتهاند و یاد خدا بارهای گران را از ایشان برمیدارد، از این روی در قیامت سبک بال خواهند آمد. (ترمذی، کتابالدعویات، باب 129)
در رابطه با مرتبهی دوم که واردشدن در غربت است از رسول خدا (ص) داریم «طَلَبُ الْحَقِّ غُرَبةٌ»[5] طلبکردن و خواستن حق، غربت است. و در رابطه با مرتبهی سوم که دستیابی به مشاهده است در روایت داریم که جبرائیل از رسول خدا (ص) پرسید: «مَا الإحْسان؟» احسان چیست؟ حضرت فرمودند: «اَنْ تَعْبُدَ الله کَاَنَّکَ تَراه فَاِن لَمْ تَکُن تَراه فَاِنَّه یَراک»[6] احسان آن است که خدا را به گونهای عبادت کنی که گویا او را میبینی و اگر او را نمیبینی پس بدان او تو را میبیند. که این حدیث اشاره جامعی است به مذهب عرفا و متصوفه.
خواجه عبداللّه انصاری میفرماید: من درجات هر مقام را به تفصیل برایت باز میگویم تا درجهی عامه و سالک و محقق را در هر مقام بشناسی زیرا برای هر یک نشانی است که به سوی آن برانگیخته میشود. موفق باشید
[1] - آن ده بخش عبارتاند از: 1- بدایات 2- ابواب 3- معاملات 4- اخلاق 5- اصول 6- اودیه 7- احوال 8- ولایات 9- حقایق 10- نهایات.
[2] - «محبوبِ مراد» پیش از آن که قدم در راه سلوک گذارد با جذبه ربوده میشود و در نتیجه نهایات او پیش از بدایات او خواهد بود، برعکس «مُحب مرید» که باید قدمقدم منازل را طی کند.
[3] - مرید همان سالک مجذوب است که جز خدا را اراده نکرده و مراد همان مجذوب سالک است که خداوند او را اراده و جذب کرده.
[4] - حافظ در رابطه با عبور از تفرقه میگوید: «از فکر تفرقه باز آی تا شوی مجموع» که عبور از خلق به حق است و به حق اشتغالیافتن.
[5] - تاریخ دمشق، ج 51، ص 832- کنز العمال، ج 1، ص 239
[6] - صحیح مسلم، کتابالإیمان، ج 1، ص 37.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سیری که نام بردهاید؛ سیری بسیار اساسی است و یک طلبه نباید از آن کوتاهی کند. آری! در متن کار گشایشهایی جهت حضور در وظایف انقلابی برایتان پیش میآید و إنشاءاللّه به بهترین نحو به وظیفهی خود عمل خواهید کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در بارهی چیزهایی استدلال میکنیم که برایمان روشن نیست و با استدلال آنها را میپذیریم، ولی اینکه من احساس میکنم شما دارید با بنده صحبت میکنید چیز پنهانی نیست که نیاز باشد با استدلال متوجه آن شوم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم این متن خوب باشد: «ای رهگذر: ما نگذاشتیم امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» تنها باشد، تو نیز مواظب باش پیام مقام معظم رهبری بر زمین نماند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نورِ عزّت حضرت حق، نوری است که همهچیز مقهور اوست و در این فراز تقاضای رسیدن به احساسی است که انسان قاهریّت حضرت حق بر همهچیز را ادراک و احساس نماید که این حالت در اُنس با پروردگار عالم بس نشاط آور و بهجتانگیز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حجت الاسلام آقای محسن موسویان تحقیقاتی در این مورد داشتهاند با ایشان تماس بگیرید شمارهی ایشان 09132139981 میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایران را به عنوان مرکز نشر اسلام ناب محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» فراملیتی بدانید. چون ایران برای اسلام فعلاً در صحنه است و نه برای خودش. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزهی نگاه حرکت جوهری حوزهی نظر به جنبهی وجودی و جوهر عالم ماده است و نه نظر به اعراض آن، و لذا در حوزهی حرکت جوهری عالم ماده، تغییرات فیزیکی را باید ارزیابی کرد و نه در عرض حوزهی حرکت جوهری. موفق باشید