باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنا به نظر کارشناسان تعلیم و تربیت، ابتدا عادتهای خوب است که انسان را در مسیر صحیح قرار میدهد و پس از مدتی که انسان با عقل خود آن عادات را ارزیابی کرد و پذیرفت، به راحتی میتواند انجام دهد مثل نماز که به ما دستور دادهاند از نوجوانی افراد را به انجام آن عادت دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید به نحوی با دانشجویان مرتبط باشید و فلسفهی اسلامی و فلسفهی غرب، هر دو را بشناسید چرا مؤثر نباشید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد، سررشتهای ندارم. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این جملهی رهبری فکر کنید که میفرمایند هر گاه که دشمن برای این ملت نقشه کشید او شکست خورد و ما در دل همان نقشهی او یک پیروزی بر پیروزی خود افزودیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر دو ۲. ظاهراً اسم جلالیِ آن بیشتر است و به این معنا نظر به حضور نرم حضرت ربّ العالمین دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده دومی درستتر است و در بستر احساس حضور در محضر حق، هر حادثهای و رخدادی وسیلهی توجه به حضرت ربّ العالمین میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر رسید تا آنچه در کتاب «ده نکته از معرفت نفس» در پاورقی نکتهی دوم عرض شده است را عیناً خدمتتان ارسال دارم: موفق باشید
در قرآن از خوابهايي نام برده است كه از رابطهاي بين آنچه شخص در خواب با آن روبهرو ميشود و بين عالَم خارج حكايت دارد. مثل خواب حضرت ابراهيم «عليهالسلام» نسبت به ذبح فرزندشان (105/صافات)، و يا رؤياي حضرت يوسف «عليهالسلام»، و يا رؤياي دو رفيق همزنداني حضرت يوسف «عليهالسلام»، و يا رؤياي پادشاه مصر، و يا رؤياي رسولخدا «صلواةاللهعليهوآله» در رابطه با فتح مكه (27/فتح)؛ كه تمامي اين رؤياها چنانچه مستحضريد رابطهاي با عالَم خارج دارد و صرف خيالات افراد نيست.
با اينهمه رؤيا؛ امري است ادراكي كه قوه خيال در آن مؤثر است و اگر قوه خيال تحت تأثير شديد عالَم خارج باشد، آن خيالات در رؤيا دخالتهاي شديد ميكند. همچنانكه صفات روحي شخص مثل عداوت و عجب و تكبر و حرص و طمع در خيالاتش تأثير ميگذارد. لذا اكثر رؤياها؛ تحت تأثير تخيلات نفساني است. تخيلات نفساني نيز تحت تأثير همين عوامل طبيعي يا اخلاقي است كه نفس را به تصور آنها واداشته است. پس در حقيقت نفس همان تأثيرات را در خودش حكايت ميكند و حقيقت ديگري ندارد. بنابراين هر رؤيايي، حقيقت نيست هرچند هر رؤيايي تعبيري داردكه تعبير آن، عوامل طبيعي و يا عوامل اخلاقي هستند. ولي رؤياهايي هم هست كه با حوادث خارجي و حقايق عالَم وجود ارتباط دارند.
رؤياها، يا خوابهاي حق: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غيبي حادثهاي كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق ميشود. نفس به علت تجردش با وجود برزخي يا عقليِ يك حادثه در خواب ارتباط پيدا ميكند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث ميشود. البته نفس پارهاي از حقايق آن عالَم را به مقدار استعدادش دريافت ميكند. حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهميّات و آرزوها نباشد، حقايق عالَم غيب را آنطور كه هست به طور كليّت و نورانيت در خواب پيش رويش حاضر ميبيند، ولي اگر نفس كامل نبود آن حقايق را به نحو حكايت خيالي و در صورتهاي جزيي كه با آنها مأنوس است مييابد. مثل اينكه وقتي با معني «عظمت» در آن عالم, روبهرو ميشود، در خيالش صورت «كوه» ايجاد ميشود، و يا معني «مكر» در خيالش صورت «روباه» بهخود ميگيرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه ميشناسد. يا معني «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» ميبيند. و يا مثلاً چون رابطهاي بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با ديدن معني «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم براي خود ميسازد. كه البته اين موضوع؛ رقايق و ظرايفي مخصوص به خود دارد بهطوري كه گاهي از يك معني كه در خواب مييابد صورت عكس آن را در خود ميسازد. مثل اينكه در بيداري گاهي با شنيدن لغت ثروت به معني فقر فقرا منتقل ميشود.
پس گاهي خواب «صريح و بدون تصرف» است و يا «متمثل معنايي است كه نفس با آن روبهرو شده، در عين تصرف نفس» و يا «انتقال به چيزي است مناسب آن معني يا ضد آن معني» و گاهي آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلاً نميتوان فهميد از كداميك از مباني مأنوس شخصِ خواب بيننده تأثير گرفته، كه در اين حالت به اين رؤياها «اضغاث احلام» گويند.
در رؤياهايي كه نفس با اصل موضوع روبهرو ميشود و به صورت مناسب آن منتقل ميشود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، بهطوري كه اگر ملاحظه كرد در حال جمعكردن كثافت است، در واقع صورت بهدست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان ميدهند، در عين آگاهي دادن به او كه اين مال سرگين و كثافت است. و يا وقتي روبهرو ميشود بر اينكه بدنش ورم كردهاست، با صورت بهدست آوردن مال زياد روبهرو ميشود در عين آگاهي دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگي است. همچنانكه اگر در خواب ديد در زندان است، در واقع با صورت شهرتيابياش روبهرو شده در عين آگاهي دادن به او كه اين شهرت زندان است، همچنانكه اگر ديد در زنجير است، با صورت خوشي و خوشگذراني دنيايياش روبهرو شده در عين آگاهي دادن به او كه آن گناه است و گرفتاري و زنجير.
در هر صورت با اين احوال نميتوان به رؤيا اعتماد كـرد، چون در حال خواب؛ صورت خياليه نفس آنقدر جولان دارد كه با ميل خود صورتها را تغيير ميدهد و از جايگاه خود خارج ميكند.
صاحب كتاب «تحفالعقول» از قول پيامبر «صلواةاللهعليهوآله» آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤيا از كسي برداشته شد نبايد نگران باشد زيرا وقتي كسي راسخ در علم شود، رؤيا از او برداشته ميشود.
اينكه دستور دادهاند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه اين طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خوابهاي بيخود و باطل ميگردد.
مرحوم محدثنوري در جلد ۴ كتاب دارالسلام ميفرمايد: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سير در اكناف آسمانها را مييابد وگرنه برعكس، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري ميشود.
قال رسولالله «صلواةاللهعليهوآله»: « الرُّؤْيا ثَلاثٌ: مِنْها اَهاويلُ الشَّيْطان لِيَحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما يَهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ في يَقْظَتِهِ فَيَراهُ في مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ اَرْبَعينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. يعني خواب سه گونه است: يكي القائاتي كه شيطان ميكند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و يكي اينكه آنچه را در بيداري مورد توجه قرار داده در خوابش آن را ميبيند(با تغييراتي از طريق صورت خياليه) و يكي هم خوابهايي است كه جزيي است از چهل و شش جزء نبوت.
امامصادق «عليهالسلام» ميفرمايند: در مورد رؤيا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبير بهكار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آميخته، اگر همه رؤياها راست بود، مردم همه پيامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤيا فايدهاي نبود.
در فرمايش اماممحمدباقر «عليهالسلام» داريم كه: « رؤياي مؤمن بين زمين و آسمان در گردش است تا آنكه خودش آن را براي خود تعبير كند، يا ديگري براي او تعبير نمايد، پس آنگاه كه تعبير كرد به زمين ميآيد و قطعي ميشود» (كافي ج8ص336).
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم راههای بهتری برای رفع حوائج هست. مثل عباداتِ زیبا و زیارت ائمه «علیهمالسلام» و کمک به فقرای نزدیکان و قناعت و صبر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. بخصوص که هرکدام از این دو فرزند انقلاب صفای خود را دارا هستند و این هنر انقلاب اسلامی بوده که توانسته است چنین فرزندانی را در قامت ریاست جمهوری در تراز انقلاب اسلامی بپروراند و به همین جهت باز تأکید میشود با دقت به برنامهها و راهکارهای بخصوص این دو بزرگوار نظر شود و نباید به صرف تصمیمی که برای انتخاب یکی گرفتهایم، به نگاه دیگری در راستای مدیریت اجرایی کشور توجه نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به رفقا متذکر شوید بالاخره رینگ گذشته و روحیه نئولیبرالیستی کارش به اینجا میکشد چه ما با مذهب رفیق باشیم و چه نباشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. صداقت و معرفت و اعتماد به خدا و احساس مسئولیت نسبت به جامعه ۲. فکر نمیکنم تفاوتی داشته باشد، هر دوی آنها خوب است بستگی به شرایطی دارد که برای شما پیش میآید. ۳. عرفان عملی یعنی رعایت احکام الهی در راستای رضایت و قرب به حضرت حق. و این زمان خاصی نمیخواهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان متوجه هستِ خود شد، خود را عین ربط و تعلّق به حضرت حق مییابد. مرحوم علامه طباطبایی در این مورد مطالبی در کتاب «رسالة الولایه» مطرح فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در رابطه با ظرفیت زمانها و مکانها در مباحث «روزه» عرایضی شده است. ۲. دلیل آنها در مقابل نفی سعهی شب جمعه چیست؟ آری! زیارت قبور در شب برای کسی که ممکن است گرفتار توهم شود، صحیح نیست. ۳. خود حیوان از نظر تکوینی دوست دارد که به ثمر برسد و به گفتهی جناب صدرالمتألّهین، استفادهی او توسط انسانها شأن حیوانیِ او را در حدّ حیات انسانی قرار میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن را دیدم. از قبل میدانستیم که گوته نظر خاصی به جناب حافظ داشته اند و این نشان میدهد روحی در غرب حاکم بوده که نظر به حکمت و عرفان اسلامی به خصوص شیعه داشته است. بنده حتی در هگل به نحوی چنین برداشتی دارم به شرطی که هگل را با قرائت فیلسوفان غربی یا اساتیدی که از عرفان و حکمت ما اطلاعی ندارند، نخوانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی عقل به گفتهی حضرت باقر «علیهالسلام» حجتِ باطنی است و چیزی را مشخص کند، استخاره چرا؟ پشت به استخاره حرام نیست، ولی پشت به عقلِ صریح، حرام است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که فعلاً راهی که پیش آمده است را ورود کنید إنشاءاللّه خودتان با همّت و دلسوزی در همان مسیری که فعلاً پیش آمده است، مؤثر خواهید بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده هم معتقد به الهامی هستم که به سوی پزشکانِ دلسوزی که در بستر انقلاب اسلامی قدم میزنند، میآید و موجب عزّت انقلاب اسلامی خواهد شد. عرایضی در جواب سؤال شمارهی ۲۶۶۹۷ شده است بد نیست به آن جواب رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در همین سیری که قرار دارید با جدیّت کامل، ادبیات عرب و سپس فلسفهی اسلامی را ادامه دهید تا حسابشده وارد معارف سلوکی و قلبی بگردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده این است که اولاً: جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» مطالعه شود. ثانیاً: صوت شرح چند سوره مثل سورهی عنکبوت و زمر و آل عمران دنبال گردد. ثالثاً: به همان روشی که در آن جزوه گفته شده، سراغ تفسیر المیزان بروید. إنشاءاللّه نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد جمعِ آقایانی که در سطور اولیه نوشتهاید، آقای دکتر خاتمی با هیچکدام از آنها قابل مقایسه نیستند و از ایشان به بهترین نحو میتوانید استفاده کنید. آقای فنایی را هم چندان جامع ندیدم. ۲. در مورد سیر مطالعاتی اساتیدی را که نام بردید بهجز آقای نوذری که نمیشناسم؛ همه خوبند. ولی در مورد سیر مطالعاتی در رابطه با فلسفهی غرب فکر نکردهام. بد نیست سری به سیدیهای «روزگارِ نو» بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با پیشنهادی که در جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» با رفقا در میان گذاشته شده است، بهتر است با خود تفسیر المیزان کار جلو رود و هرجا لازم بود به تفسیر «تسنیم» نظر شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسمِ «مضلّ» شأنی از شئونِ اسمِ «جلال» خداوند است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس باید جواب نیازهای اصیل روح خود را بدهد. افراد باید بررسی کنند اگر این مباحث جوابگویِ مسائل اصیل روح آن ها هست آن را ادامه دهند. در ضمن عنایت داشته باشید که به گفتهی مرحوم شهید مطهری برهان نظم اساساً برهان نیست و علت سیطرهی مادیگرایی در دنیای غرب به جهت آن بود که کلیسا بیش از برهان نظم، حرفی برای اثبات وجود خداوند نداشت در حالیکه برهان نظم در واقع یک تذکر خوبی است بر وجود ناظمی مطلق. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. رهبر معظم انقلاب نظرشان هم نسبت به دوران صفویه همین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آفرین! حرف همان است که گفتید. موفق باشید