سلام استاد عزیز: لطفا من راهنمایی کنید. من خودم و دوستانم وقتی به جایی رسیدیم که واقعا حس کردیم از درون تهی شدیم و اون همه مطالعه و کار تو تشکلا هیچی بهمون اضافه نکرده بود و خیلی حس پوچی و افسردگی داشتیم، به واسطه ی آشنایی با یه مربی که ما رو تخلی کرد و بهمون عمق داد واقعا زندگیمون متحول شد. و با مباحث شما آشنامون کردن. الان ما هم میخوایم این روال صحبت چهره به چهره رو ادامه بدیم و با افراد صحبت کنیم. اما مشکلی که هست اینه که وقتی اولین بار با فرد ارتباط می گیریم و بهشون تلنگر می زنیم و میگیم مثلا اهل بیت (ع) این تصوری که الان داری نیست یا خدایی که الان داری مثل آب تصوریه، خیلی خوششون میاد و میگن خب الان چکار کنیم؟ بهشون میگیم باید کم کم بیای جلو و کلیشه هاتو بشکنی و مطالعه عمیق و مداوم رو شروع کنیم با هم. قبول هم میکنه و شماره هم میگیره، اما میره و دیگه پیداش نمیشه. مشکل کار از کجاست؟ آیا این روش کار تربیتی رو ادامه بدیم؟ اگر نه پس ما وظیفمون چیه؟ مباحث آقای علی صفایی خیلی عذاب دهنده است وقتی آدم حس کنه حرکت نداره. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با رفاقت و خوشرویی، افراد را متذکر امر متعالیشان شدید، دیگر به حالِ خود واگذاریدشان تا فکر کنند و با خودشان درگیر شوند تا در نهایت، انتخابِ خود را انجام دهند. آیا حضور بعضی از هنرپیشههای سلبریتی در پیادهروی اربعین را جز به جهت آن میدانید که صاحبدلِ دلسوزی بالاخره در گذر و گذرگاهی نکتهای با آنها در میان گذاشته است که امروز ماورای همهی آنچه اطراف آنها را گرفته است، به چنین انتخابی بس متعالی دست میزنند و بدان افتخار مینمایند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم مجردات شامل همهی موجودات غیر مادی است مثل فرشتگان و عالَمِ فوق فرشتگان مثل عالم عقل. آری! عالَم خیال نیز، جزء عالم مجردات است با خصوصیات خاصی که در اولین جلسهی بحث «جهان گمشده» عرض شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم پیشآمد خوبی است انشاءالله ساحت اصلیتری مقابلتان گشوده میشود؛ مطالعه و عبادات را همچنان دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در مورد جزء جزء این مطالب بحث کرد. چیزی نیست که بتوان در یک سؤال و جواب گنجاند. معتقدم اگر همچنان مباحث ایشان را ادامه دهید، به مرور روشن میشود که چرا میگوید مسیحیت افلاطونی است؟ عرایضی تحت عنوان «انسان و زمانمندی» در «موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» شده است. در آخر آن مباحث، معنای افلاطونیشدنِ نگاه دینی تا حدّی بیان شده. موفق باشید
سلام آقای طاهرزاده عزیز: دلنوشته ای با بغضی شکسته در گلو برایتان ارسال میکنم. جوانی ۲۸ ساله هستم. نزدیک ۱۰ سال هست که در فضای مسجد و جلسات قرآن و گروههای مطالعاتی شهید مطهری و جنابعالی (مانند شرح ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری و ...) هستم. و تحت تاثیر این فضاها و گروههای مطالعاتی در این ۱۰ سال سعی کردم زندگی خودم را رنگ و بوی دینی ببخشم. حداقلش این است که سعی کردم واجبات و محرمات رو انجام بدم. به عنوان مثال آنقدر در مسئله کنترل چشم در این ۱۰ سال مراقبت کردم که حتی زن برادر خودم را هم ندیدم. الان مرتکب گناهی شدهام که هیچ وقت فکر نمیکردم دچار این قضییه بشوم. نمیخوام گناهم را توجیه کنم ولی در سنی هستم که نیاز به ازدواج دارم و غریزه جنسی به شدت در من غلیان دارد. از طرفی شرایط ازدواج را ندارم. از نظر مالی هیچی ندارم. هیچی! لیسانس دارم ولی به ناچار کارگری میکنم. تازه به صورت مداوم هم نیست. خلاصه مسئله جنسی آنقدر بر من فشار آورد که نتوانستم کنترلش کنم. تا اینکه نمیدانم چه اتفاقی افتاده که نزدیک یک سال است که به کرار مرتکب دیدن فیلمهای مستهجن شدم. هر بار هم که مرتکب شدم به شدت ناراحت شدم و افسرده شدم که چرا این کار را کردم و خودم را نابود کردم. یادآوری مطالب شما در کتابهای ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری آتش درونم را چند برابر میکنه. چون میفهمم دارم چه بلایی سر نفس و صورتها و ملکات نفسانی خودم می آورم. ولی چه کنم که زور غریزه جنسی از دانستههایم بیشتره. هر دفعه تصمیم گرفتم که دیگر سمت این کار نروم ولی به دو ماه نکشیده دوباره غریزه جنسی بر من فشار آورد و دوباره سمت این کار رفتم. اصلا باورم نمیشود که این من بودم که همچین کاری کردم. اصلا به من نمیاد همچین کاری بکنم. استاد محترم احساس میکنم هر کاری در این ده سال کردم همه به باد رفت. هر چند خدا میداند هیچ وقت قائل به این نبودم که کاری کردم. ولی نسبت به چشمانم خوشحال بودم که خدا توفیق داده و چشمهایم را کنترل کردم. به والله قسم خجالت میکشم با خدا و اهل بیت صحبت بکنم. نماز که میخوانم از خجالت میخواهم آب بشوم. چندین مرتبه قول دادم به خدا و اهل بیت که دیگر نروم سمت این کار ولی دوباره و چند باره رفتم. و همین بدقولی خجالتم رو چندبرابر میکنه. حالم خراب است. از خودم ناامید هستم. اصلا بعید نیست که یکی دو ماه دیگر دوباره این کار را تکرار کنم. شما را به حضرت زهرای مرضیه قسمتان میدهم یه کاری برام بکنید. به خدا همین الان که این اسم مبارک رو به زبون آوردم خجالت کشیدم. همیشه در مجالس روضه، در مراسم احیا شب قدر، سر مزار شهدا و امامزاده ها یا در گوشه خانه با اشک و گریه و ضجه از این بزرگواران خواستهام که کاری بکنند که دیگه من نرم سمت این کار ولی چند روز بعد دوباره مرتکب این گناه میشوم. استاد گرانقدر! دستم به دامنتان. به قدری این مسئله برایم مهم هست و به قدری از خودم بدم میاد که حاضرم سینه خیز بیایم محضرتان و کف پایتان را ببوسم. کمکم کنید از این لجنزار بیرون بیایم. شاید این بزرگانی (خدا و اهل بیت و شهدا و امامزادهها) که بهشان توسل کردهام جوابشان را در لسان شما گذاشتهاند. الله اعلم شما یادم دادید از رحمت خدا مایوس نشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که روایات ما متذکر این امر شده اند که بعضاً انسان مومن را به نوعی گرفتار نوعی گناه می کنند تا از عجب، آری! از عجب که بدتر از گناه است نجات دهند و بدین لحاظ از آن جهت که انسان مومن از گناهی که مرتکب شده متنفر است، میتوان موضوع نجات از عجب را در آن گناه مدّ نظر داشت و جایی برای مأیوس شدن از ادامه دینداری نمی ماند بخصوص که شیطان نیز در این جریان فعال است که به هر شکلی انسان مومن را گرفتار گناهی بکند و سپس القاء نماید که زحمات انسان بر باد رفته است در حالیکه هرگز چنین نیست و به هر حال خداوند با الطاف خود کاری میکند که گناه برای انسان شیرین نباشد و اینجا است که در احوالات عرفا داریم بعضاً در یک گناهی که مرتکب شده اند ۷۰ مرتبه توبه کرده اند زیرا متوجه نقشه های شیطان در آن گناهی که مرتکب شده اند بوده اند و از رحمت الهی مأیوس نگشته اند. جا دارد که اولاً: سعی کنیم از صحنه هایی که شرایط انجام گناه فراهم میشود، پرهیز نماییم و ثانیاً: با روزه داری میل جنسی خود را در شرایطی که ازدواج فراهم نیست، قابل کنترل کنیم و از آن مهم تر اگر ذهن خود را مشغول امور الهی و بدن خود را مشغول فعالیتهایی مثل ورزش بنماییم، از آن مهلکه ها إن شاءالله فاصله میگیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواب و رؤیا، نفس ناطقه به طور طبیعی و به حکم «توفّی الانفس» با جذبهی الهی صورت میگیرد. ولی آنچه در موضوعاتی به نام مرگ موقت پیش میآید، به جهت حادثههایی است که نفسِ انسان نسبت به تدبیر بدن ناتوان میشود ولی از بدن بهکلی منصرف نمیگردد. در این رابطه عرایضی که مربوط به بیهوشی توسط دارهای بیهوشی میشود، در کتاب «خویشتن پنهان» شده است.
در مورد عرفا، موضوع فرق میکند. آنها در عین حضور در این دنیا، نحوهای از حضور برزخی و بالاتر از برزخ را که نفس ناطقه آنها وسعت دارد، تجربه میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقه و اصول، خود به خود موجب میشود تا روحیهی تدبّر در متون دینی در شما تقویت شود. به همین جهت خوب است که آنرا جدّی دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب تشخیص دادهاید. آری «طالب شرحی چنانم کو به کو» که البته هنوز پیدا نشدهاست و گرنه با عرفانِ مولوی مطالبی به ظهور میآید که حتما برای روح شیعهی ایرانی بسیار کارساز تر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همینطور باشد که محمدیین ذیل حقیقت محمدی «صلواتاللّهعلیهوآله» محل تجلیات اسم اعظم باشند. آیا در حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» چنین احساسی را نمیتوان داشت؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید نظرات دلسوزانهی آقای دخانچی را شنید، بدون آنکه تسلیم آن کلمات شد. بالاخره اینکه ایشان به چپِ نو رسیده است، بیحساب نیست. ولی اینکه بخواهیم اصولگرایی و اصلاحطلبی را یکپارچه جاروب کنیم و وجوهِ حضور تاریخیِ آنها را مدّ نظر قرار دهیم،با اقتضای روح حکیمانهای که ایشان دغدغهی آن را دارند و به گفتهی ایشان از طریق اسماء الهی بنا دارند تاریخِ خود را تفسیر کنند؛ نمیخواند. ولی باز تأکید میکنم دغدغههای ایشان، دلسوزانه و عالمانه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در بستر عقل دینی و قرآن، میتوان در یک رشته متخصص شد ولی نمیتوان شخصیت خود را به آن رشته محدود کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در همین سیری که قرار دارید با جدیّت کامل، ادبیات عرب و سپس فلسفهی اسلامی را ادامه دهید تا حسابشده وارد معارف سلوکی و قلبی بگردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی در حال جوابدادن به این سؤال هستم که دو روز است از اعمال «امّ داوود» گذشته است. ۲. اعمال «امّ داوود» مربوط به همان ۳ روز در ماه رجب است، ولی دعای «امّ داوود» به خودی خود دعای ارزشمندی است که در موارد دیگر هم میتوان از آن بهره برد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نظر به رأفت خاص حضرت زهرا «سلاماللّهعلیها» و تواضع کامل ما در مقابل آن رأفت در سجده و نظر به واسطهفیضبودنِ آن بزرگوار، آن ذکر را در سجده بهتر بتوان مؤثر کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن خوب و برداشت قابل قبولی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر عبودیت، آن عزیزان افقی هستند برای آنکه انسانها راهِ عبودیت را پیدا کنند. مقامهای موهبتی آنها مخصوص خودشان است برای هدایت بشر. در این مورد عرایضی در صفحات اول کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر دو کتاب بسیار خوب است کتاب آیت اللّه جوادی برای جوانان کمی سنگین است. ۲. کتابهای «کربلا؛ مبارزه با پوچیها» و «حماسهی حسینی» و «راز شادی امام حسین«علیهالسلام» در قتلگاه» میتواند افقهایی را در مقابل رفقا بگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که محبّ اهلالبیت بودن یعنی در نوع زندگی که دیگر با استکبار و فرهنگ اهل دنیا نمیتوانید کنار بیایید حاضر میشوید و این نوع زندگی همواره مشکلات خود را دارد هر چند ارزش آن بسیار فوق العاده است مثل نظام اسلامی با این همه سختیها و جنگها و تحریمها برای کسی که متوجه است برای احیای قرآن باید از این سختیها نهراسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگان دین در این مورد به طور مفصل بحث کردهاند. از آن جهت که جامعه با پدیدهای روبرو بود که به هیچ وجه آمادگی حذف مستقیم آن مشکل را نداشت به خصوص که حتی اگر کنیزان و غلامان آزاد میشدند هیچ جایی برای آنها نبود که بتوانند زندگی خود را ادامه دهند زیرا شرایط قبیلهای اداره میشد. اسلام طوری برنامه ریزی کرد که در کنار ایجاد شرایط برای هویت بخشی به کنیزان و غلامان شرایط اجتماع هم طوری باشد که اینها بتوانند به طور مستقل زندگی کنند. مشهور است که اگر کسی میخواست کنیز یا غلام خود را تنبیه کند، تهدیدش میکرد که از خانه و قبیله بیرونش میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال ندارد، ولی نظر به اسم خاص، توجه خاصی را به میان میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامهای مشخص ولی نه چندان گسترده، کارساز است. در رجوع با قرآن، از طریق تفسیر المیزان و در رجوع به روایت، از طریق اصول کافی، جهانی در مقابل انسان گشوده میشود که انسان احساس بودن در اکنونِ بیکرانه خود میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً تفاوت هست از آن جهت که در زمانی مطرح کرده بودند ولیّ فقیه خودش وزرائی را برای خود تعیین کند و امورات را بر اساس شریعت اداره نمایند. ولی آیا بعداً عدول کردهاند یا نه، نمیدانم. ۲. به نظر حقیر غیر از وحدت وجود، نمیتواند مورد قبول باشد زیرا وقتی خداوند در همهجا حاضر نباشد، که او خدا نیست! و اگر همهجا حاضر باشد، پس بقیهی موجودات اسماء و صفات او خواهند بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با ما، تجلیّات آنها از آن جهت که به گِردِ مضجع شریف اولیای الهی در گردشند، متفاوت خواهد بود و بستگی به روح و روحیهی ما دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عقل اول در مقام صدور است و نفس، در مقامِ قبول. و مسلّم مقام قبول ذیل مقام صدور است. ۲. نمیدانم تفاوت نفس کلی و طبیعت کلیه در چیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر خاصی نمیتوانم در این مورد بدهم چون بالاخره افرادی مثل آیت اللّه کشمیری کسانی نیستند که خودشان ارادهی تقاص نسبت به ظلمی که به آنها میشود، بکنند. موفق باشید
