باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده این است که اولاً: جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» مطالعه شود. ثانیاً: صوت شرح چند سوره مثل سورهی عنکبوت و زمر و آل عمران دنبال گردد. ثالثاً: به همان روشی که در آن جزوه گفته شده، سراغ تفسیر المیزان بروید. إنشاءاللّه نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود، در مرتبهی ماده عین حرکت است و یکی از مراتب وجود، چنین است. در حالیکه عین وجود، عین کمال است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آفرین! حرف همان است که گفتید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً خداوند ملتها را بعد از بهظهورآوردنِ حقیقت آزمایش میکند و در فتنه میاندازد تا معلوم شود آیا بر عهد گذشته هنوز باقیاند و فرعونی فکر میکنند، چون فرعون بتپرست بود، یا الهی فکر مینمایند؟ خوار آن گوساله، صدایی بود کاملاً شبیه یک موجود زنده و امتحانِ سختی بود. وعدهی رفاه میدهند در حالیکه حقیقت ندارد. رفاه را باید در بستر رحمت واسعهی الهی پیدا کرد و نه در بستر گوسالهای مثل فرهنگ غرب. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نکتهی دهم روشن شده که نفس یا منِ انسان همان نفخهی الهی است و بر نطفهای که بالقوه بدنِ انسان است دمیده میشود همانطور که نفخهی حیوانی بر نطفهای که بالقوه بدنِ حیوان است، دمیده میشود و آن نفخهی الهی همان خودِ انسان است که بدن خود را انتخاب میکند و مسیر نفخهی الهی را منطبق با آن بدن شکل میدهد و چون مجرد است جاودانه است و هرگز از بین نمیرود و در نفخِ اول از دنیا به عالم دیگری منتقل میگردد. موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: دکتر داوری در کتاب شرق شناسی و گسست تاریخی به مطلبی اشاره میفرمایند پیرامون اینکه اعلام حکم جهاد از طرف علمای دین در زمان جنگهای ایران و روس باعث گسست بیشتر تاریخی ما شد. در این رابطه لطف می کنید نظر خودتون رو بفرمایید؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این رویارویی که ما با روسیه تزاری پیدا کردیم، متوجه شدیم فاصله زیادی با جهان مدرن داریم و به همین جهت جناب عباس میرزا آن مرد مبارز برایش این سؤال پیش آمد که چرا شکست خوردیم و سعی کرد دارالفنون را پایهریزی کند تا بلکه این گسست تاریخی که بین ما و غرب از نظر فنون بخصوص فنون نظامی پیش آمده، جبران کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد آن نکته که مرگ و زندگی در دست خداست و کسی نمیتواند مرگ ما را برای ما تقدیر کند، یک بحث مطرح است و اینکه ما خودمان میتوانیم عمر خود را با بعضی اعمال مثل قطع رحم کوتاه کنیم، بحث دیگری است. ۲. در مورد ویروس منحوس کرونا، واقعاً نمیتوان به راحتی مطلب را یکجانبه تحلیل کرد، هرچند مسلّماً دشمنان ما سعی دارند از طریق کرونا و به بهانه کرونا مدیریت نظام را زیر سؤال ببرند و البته کوتاهیهای ما نیز، بهانه به دست آنها میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین امر باز عرض بنده آن است که اصل انقلاب اسلامی که مسیر حضور خدا در مقابل جهان استکبار و سکولاریته است، حفظ میشود و مردمی که در این زمانه به دنبال مأوایی بیرون از سیطره استکبار میباشند میتوانند خود را در آن مأوا دنبال کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان متوجه هستِ خود شد، خود را عین ربط و تعلّق به حضرت حق مییابد. مرحوم علامه طباطبایی در این مورد مطالبی در کتاب «رسالة الولایه» مطرح فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید وظیفهی امثال بنده در این موارد طرح بنیادین و هستیشناسانهی آن موضوعات است تا هرکس مطابق شرایط و فکر خود، مصداقها را پیدا کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخ، تاریخِ احساس حضور حقالیقینی است تا انسان خود را در آغوش خدا احساس کند. دیروز علمالیقین برای حیات دینی کافی بود لذا جناب خواجه نصیرالدین طوسی «رضواناللّه تعالیعلیه» کتاب «تجرید الاعتقاد» را مینویسد و بعد از آن بشر قدم در عینالیقین گذاشت تا حقیقت را با چشم جان بنگرد و با خداوند مأنوس شود. ولی به گفتهی جناب خواجه عبداللّه انصاری، به هر حال در شهود، باز سالک شاهدِ شهودِ خود است. و این هنوز باقیماندن در نحوهای از رسمِ خَلقی است و آرامآرام جلو و جلوتر آمدیم تا آنکه با انقلاب اسلامی دیگر قصّهی ما شهودِ حقیقت نیست، بلکه احساس حقیقتی است که جان و وجود ما را در بر گرفته است. و قصّهی کربلا باز به شکل یک جهان و نه به شکل یک گروه؛ به میان آمد. ما امروز در تاریخی هستیم که ارادهی الهی تمام وجود آنهایی که بنای حضور در تاریخ انقلاب اسلامی را دارند در برمان گرفته است. و این قصّهی حقالیقینیِ ما میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بپذیریم در یک تاریخ زندگی میکنیم و نه در یک قبیله، میفهمیم امروز «دیگری» یعنی چه؟ آقای دکتر اصغر مصلح در این مورد حرفهایی دارند که خلاصهی خود از آن حرفها را برایتان ارسال میکنم. حرف بسیار است. جهان گمشدهی ما، عشق به همهی انسانهاست. سری هم به بحث «با دعا در آغوش خدا» بزنید در کانال مطالب ویژه قرار داده شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در بحث «نظام طولی» و موضوع تشکیک وجود در «برهان صدیقین» مسائلِ اینچنینی روشن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمودید که بنده از آقای میرسلیم با احترام یاد کردم ولی روحی که بتواند در این تاریخ تصمیم بگیرد، غیر از روحی است که در زمان گذشته تصمیمهای خوب گرفته. مشکل را باید در عدم حساسیت نسبت به زمانه پیدا کرد که به برگرداندن زمان به عقب فکر میکنیم در حالی که باید ببینیم اقتضائات زمانه چیست. آیا کارهای خوب گذشته در این زمان هم به همان شکل جواب میدهد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انتخاب بزرگ آن است که افق نگاه انسان به ابدیت او باشد و در دنیا نیز شرافتمندانه و در عین امرار معاش به دنبال احیاء حق باشد. آری! زمانی بود که معنا نداشت زنان در جامعه حاضر شوند، ولی امروز شرایط فرق کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته مطابق روایاتی که داریم اعتماد به خواب نباید داشت. در مورد تشرف هم ممکن است برای خودِ فرد حجت باشد، ولی برای بقیه چنین نیست. در مورد رؤیا نکاتی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» عرض شده است که عیناً جهت اطلاع جنابعالی مطرح میکنم. موفق باشید
رؤيا يا خواب: عبارت است از ارتباط نفس با سبب غيبي حادثهاي كه بعداً در ظرف مكان و زمان خاص محقق ميشود. نفس به علت تجردش با وجود برزخي يا عقليِ يك حادثه در خواب ارتباط پيدا ميكند و بعداً آن حادثه در عالَم ماده حادث ميشود. البته نفس پارهاي از حقايق آن عالَم را به مقدار استعدادش دريافت ميكند. حال اگر نفس، كامل باشد و گرفتار وَهميّات و آرزوها نباشد، حقايق عالَم غيب را آنطور كه هست به طور كليّت و نورانيت در خواب پيش رويش حاضر ميبيند، ولي اگر نفس كامل نبود آن حقايق را به نحو حكايت خيالي و در صورتهاي جزيي كه با آنها مأنوس است مييابد. مثل اينكه وقتي با معني «عظمت» در آن عالم, روبهرو ميشود، در خيالش صورت «كوه» ايجاد ميشود، و يا معني «مكر» در خيالش صورت «روباه» بهخود ميگيرد، چون عظمت را به كوه، و مكر را به روباه ميشناسد. يا معني «افتخار» را به صورت «تاج» و «علم» را به صورت «نور» و «جهل» را به صورت «ظلمت» ميبيند. و يا مثلاً چون رابطهاي بين اذان صبح در ماه رمضان با شروع روزه هست، با ديدن معني «مؤذن بودن» در آن عالم، صورت «مهركردن دهان» مردم براي خود ميسازد.كه البته اين موضوع؛ رقايق و ظرايفي مخصوص به خود دارد بهطوري كه گاهي از يك معني كه در خواب مييابد صورت عكس آن را در خود ميسازد. مثل اينكه در بيداري گاهي با شنيدن لغت ثروت به معني فقر فقرا منتقل ميشود.
پس گاهي خواب «صريح و بدون تصرف» است و يا «متمثل معنايي است كه نفس با آن روبهرو شده، در عين تصرف نفس» و يا «انتقال به چيزي است مناسب آن معني يا ضد آن معني» و گاهي آنچنان با تصورات شخص مخلوط شده كه اصلاً نميتوان فهميد از كداميك از مباني مأنوس شخصِ خواب بيننده تأثير گرفته، كه در اين حالت به اين رؤياها «اضغاث احلام» گويند.
در رؤياهايي كه نفس با اصل موضوع روبهرو ميشود و به صورت مناسب آن منتقل ميشود، در واقع انسان به اصل موضوعات آگاه شده، بهطوري كه اگر ملاحظه كرد در حال جمعكردن كثافت است، در واقع صورت بهدست آوردن مال زياد دنيا را به او نشان ميدهند، در عين آگاهي دادن به او كه اين مال سرگين و كثافت است. و يا وقتي روبهرو ميشود بر اينكه بدنش ورم كردهاست، با صورت بهدست آوردن مال زياد روبهرو ميشود در عين آگاهي دادن به او كه بدان! آن چرك و آلودگي است. همچنانكه اگر در خواب ديد در زندان است، در واقع با صورت شهرتيابياش روبهرو شده در عين آگاهي دادن به او كه اين شهرت زندان است، همچنانكه اگر ديد در زنجير است، با صورت خوشي و خوشگذراني دنيايياش روبهرو شده در عين آگاهي دادن به او كه آن گناه است و گرفتاري و زنجير.
در هر صورت با اين احوال نميتوان به رؤيا اعتماد كـرد، چون در حال خواب؛ صورت خياليه نفس آنقدر جولان دارد كه با ميل خود صورتها را تغيير ميدهد و از جايگاه خود خارج ميكند.
صاحب كتاب «تحفالعقول» از قول پيامبر«صلواةاللهعليهوآله» آورده كه حضرت فرمودند: اگر رؤيا از كسي برداشته شد نبايد نگران باشد زيرا وقتي كسي راسخ در علم شود، رؤيا از او برداشته ميشود.
اينكه دستور دادهاند انسان دائم در حال طهارت باشد و نيز با وضو بخوابد، به سبب آن است كه اين طهارت موجب طهارت باطن و آزادشدن از خوابهاي بيخود و باطل ميگردد.
مرحوم محدثنوري در جلد4كتاب دارالسلام ميفرمايد: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چيز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سير در اكناف آسمانها را مييابد وگرنه برعكس، پرخوري موجب جولان شيطان در قلب و خيالش در خواب و بيداري ميشود.
قال رسولالله«صلواةاللهعليهوآله»: « الرُّؤْيا ثَلاثٌ: مِنْها اَهاويلُ الشَّيْطان لِيَحْزَنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما يَهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ في يَقْظَتِهِ فَيَراهُ في مَنامِهِ وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ اَرْبَعينَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ. يعني خواب سه گونه است: يكي القائاتي كه شيطان ميكند تا فرزندان آدم را بترساند و نگران كند و يكي اينكه آنچه را در بيداري مورد توجه قرار داده در خوابش آن را ميبيند(با تغييراتي از طريق صورت خياليه) و يكي هم خوابهايي است كه جزيي است از چهل و شش جزء نبوت.
امامصادق«عليهالسلام» ميفرمايند: در مورد رؤيا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبير بهكار گرفته و راست و دروغ آن را به هم در آميخته، اگر همه رؤياها راست بود، مردم همه پيامبر بودند، و اگر همه دروغ بود، در رؤيا فايدهاي نبود.
در فرمايش اماممحمدباقر«عليهالسلام» داريم كه: « رؤياي مؤمن بين زمين و آسمان در گردش است تا آنكه خودش آن را براي خود تعبير كند، يا ديگري براي او تعبير نمايد، پس آنگاه كه تعبير كرد به زمين ميآيد و قطعي ميشود»(كافي ج8ص336).
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید جواب اندیشهی خود را با تأمل در معارف حقهی الهی بدهید تا این حالات به سر و سامان بیاید. بنده پیشنهاد دنبالکردن مباحث «معرفت نفس» را دارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یادداشتبرداری لازم است. به بحث روش مطالعه که در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» قرار دارد مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن کتاب را نخواندهام ولی حرف، حرف درستی است که قسمتی از کوفه، عثمانیمذهباند و قسمتی هم شیعیانِ سیاستزده که شدیداً گرفتار ضعف فرهنگی بودهاند. موفق باشید
عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار آقای طاهرزاده: یکی از مسائل مهمی که برای رسیدن به کمال مطلق بزرگانی چون علامه طهرانی توصیه دارند، طی کردن مسیر سلوک با داشتن استاد است، در حالی که میبینیم در شرایط سیاسی و اجتماعی امروز جامعه افراد جامعه (خصوصا قشر مذهبی) به وضوح نیاز به استاد را برای تشخیص حق از باطل احساس میکنند، در سیر الیالله که قطعا تشخیص راه از بیراهه فوقالعاده پیچیده تر از شرایط کنونی جامعه است، ما چگونه میتوانیم بدون استاد نفی خواطر کنیم و در عوالم بالا حاضر باشیم. با تشکر از زحمات شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در این مورد خوب است به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت«رحمتاللهعلیه»
https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA
رجوع فرمایید. از آن جهت که ایشان متذکر میشوند چگونه در این زمانه میتواند علمِ انسان نسبت به معارف حقّه، خودش جای استاد ما را به خود بگیرد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام: خدای متعال خیر کثیر به شما عطا فرماید. دو سوال داشتم : ۱. با توجه به اینکه عالم برزخ، مکان ندارد، میتوان گفت برزخ، ساحتی از وجود است که توسط انسان، ظهور می یابد؟ یعنی برزخ یک ظهور کامل دارد که توسط روح انسان کامل است و برای هر انسانی نیز ظهور خاص خود آن انسان را دارد؟ ۲. استاد عزیز با توجه به اینکه روح انسان، جسمانی الحدوث است وجود ما قبل از این دنیا و قالوا بلا گفتن انسان را چطور مطرح میکنیم آیا باید گفت نوعی وجود و ادراک در علم خدا داشتیم بدون اینکه شخصیت و وجود مشخصی داشته باشیم؟ ممنونم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برزخ به عنوان عالمی از عوالم وجود، هماکنون موجود است و انسان با هرچه بیشتر مجردترشدن، در آن عالم بیشتر حاضر میشود که نهایت آن حضور با مرگ و انقطاع از بدن پیش میآید و نمیتوان گفت چون مکان ندارد از طریق انسان به ظهور میآید. خداوند هم مکان ندارد ولی ظهورش نیز به خودش است. آری! در نسبت با ما هرچه مجردتر شویم، ظهور او برای ما بیشتر است 2- همینطور است. موفق باشید
سلام علیکم و خدا قوت: ۱. شما قائل به (وحدت وجود و کثرت موجود) هستید یا (وحدت وجود و وحدت موجود) یا (وحدت وجود و وحدت موجود عین کثرتهما) ۲.حضرت امام خمینی و جناب آقای ابن عربی به کدام از موارد ذکر شده قائل هستند؟ ۳. وحدت شخصی وجود کدام نوع از وحدت وجود های ذکر شده میباشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در این رابطه بهترین تعبیر را جناب صدرالمتألهین دارند که میفرمایند: «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» حاکم است که بحث آن مفصل است از آن جهت که
«در دل انگور می را دیده اند ** در فنای محض شی را دیده اند»
و در عین حال، انگور را مظاهر آن میّ باید دانست به همان معنایی که اسم در مسما فانی است. در این مورد خوب است به شرح سوره حمد حضرت امام رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار، ریا نیست. اگر با نیّت رعایت ظرفیت مردم با مردم برخورد کنیم، به آنها کمک کردهایم نه آنکه خود را بالاتر بگیریم و با مردم ترکیب ندهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در خارج و در واقعیت هست، تنها و تنها وجود است منتها در مظاهر مختلف. و انسان اگر متوجهی این امر نباشد به آن مظاهر نه به اعتبار وجود، بلکه به اعتبار محدودیت امکانیشان، اصالت میدهد. در حالیکه آنها ماهیتهایی هستند که ذهن مفهوماً آنها را میشناسد و نه اصالتاً. و باید از این موضوع غفلت نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایت شوم. بنده که در این موارد هیچ مهارتی ندارم. در این موارد به اساتید حوزوی اهل نظر مراجعه کنید که میگویند: لازم است برای فهم این مسائل به مباحث «اجتهاد و تقلید» که علما انتهای مباحث اصولشان مطرح میکنند مراجعه فرمایید. موفق باشید
