بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25331
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در کتاب بصیرت فاطمه زهرا (س) در بخش (ریشة عدم بصیرت روشنفكران ما نسبت به دشمن) شما فرمودید دانشجویان خط امام «رحمة‌الله‌علیه» به سفارتخانة آمریكا در زمان دولت موقتِ آقای بازرگان حمله می‌كنند، آقای بازرگان استعفا می‌دهد كه چرا به سفارتخانه آمریكا حمله كرده‌اید، چون او آمریكا را یك دولت می‌داند، كنار بقیة دولت‌های دنیا، در حالی‌كه دانشجویان ما متوجّة توطئه‌های آمریكا زیر پوشش سفارتخانه می‌شوند. چرا دانشجویان خط امامی می‌فهمند این سفارتخانه یك جاسوسخانه است و امثال بازرگان و بنی‌صدر و قطب‌زاده نمی‌فهمند؟ ریشة مسئله را در نزدیكی و دوری به بصیرت فاطمه (س) باید جستجو كرد و هوشیاری خاص آن حضرت كه جایگاه هر حادثه‌ای را در متن تاریخ می‌بیند و نه در شعارها و شخصیت‌های آن حادثه. اما تحلیل امروز در خصوص تسخیر لانه جاسوسی اینگونه است که چون قبل‌تر از این شدت احساسات ایدئولوژیک نه فقط در بین سران حکومت که حتی در جامعه به حدی بود که اگر کسی این حرف را می‌زد می‌شد جاسوس خائن! امروز است که داریم متوجه می‌شویم دولت کارتر تا قبل از تسخیر سفارت با دولت موقت برای تأمین امنیت همکاری می‌کرد و حتی اطلاعات ارتش عراق را در اختیار ایران می‌گذاشت و حاضر بود همه‌نوع همکاری و سرمایه‌گذاری داشته باشد (نخستین دولتی که تنها یک ساعت پس از سقوط بختیار و پیروزی انقلاب، دولت موقت را به رسمیت شناخت آمریکا بود یک روز بعد پاکستان و سه روز بعد از پیروزی شوروی به رسمیت شناخت) الآن است که داریم متوجه می‌شویم تسخیر سفارت و بلوکه شدن سرمایه‌های ایران در بانک‌های آمریکا یک بانک آمریکایی را از خطر ورشکستگی حتمی نجات داد امروز است که مطلع شده‌ایم اشغال سفارت باعث شد پس از نزدیک به یک سال که افکار عمومی مردم جهان حتی در آمریکا و انگلستان به نفع ایران بود و همه انقلاب را تأیید می‌کردند ناگاه پس از اشغال سفارت اکثر این افکار علیه ایران شد و فضا برای برخود قهری با انقلاب توسط دولت‌های بزرگ از تحریم گرفته تا حمایت تسلیحاتی از ارتش عراق فراهم آمد و ... . آیا شما اندیشه و طرز فکر امروزی را بر مبنای تسخیر لانه جاسوسی می پسندید؟ من مطلب کپی کردم امیدوارم در سایت بدست شما برسه چون گویا مطالب کپی شده قابل روئیت نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مطلع هستید که زوایای جریان گـروگـانگيــري جاسوسان در سفارت آمریکا، زوایای دقیقی دارد که باید با دقت دنبال کرد. بنده در جواب جنابعالی یادداشت‌هایی داشتم که خدمتتان ارسال می‌کنم تا إن‌شاءاللّه خودتان در مورد آن عمل فکر کنید. موفق باشید

     در تاريخ معاصر حادثه‌اي به عظمت گروگانگيري نداشته‌ايم. كه لازم است در رابطه با آن حادثه دو نوع عامل را در نظر گرفت:

     الف) عواملي كه ارتباط مستقيم با قضيه داشتند، ولي عوامل اصلي نبودند مثل

     ۱. پذيرش شاه از سوي آمريكا    ۲. ملاقات نخست وزير دولت موقت با برژينسكي

     ب) عوامل اصلي : ۱. گروگانگيري بازتاب طبيعي دخالت‌هاي آمريكا در پنجاه ساله اخير در امور مسلمين بود. ۲. بازتاب الهامات تدريجي ولي مؤثر از تعاليم اسلامي، به خصوص تشيع بود و روحيه سازش نكردن با ظلم و ظالم و نگراني و شناختي كه از توطئه آمريكا به عنوان سردمدار استكبار جهاني وجود داشت، الزاماً چنين واقعه‌اي را مي‌طلبيد.

۳. بازتاب  كينه ديرينه‌اي است كه در عمق وجدان ملت موجود بود و مذهب و مليت ما از آمريكا جريحه‌دار شده بود.

۴. بازتاب و تجلي توكل يك ملت به خدا بود كه از رهبر الهي خود آموزش ديده بودند.

      سفارت در ۱۳ آبان سال ۵۸ به دست دانشجويان افتاد (به مدت ۴۴۴ روز) و مورد پشتيباني مردم و رهبري قرار گرفت. امام فرمودند: «آن انقلابي بزرگتر از انقلاب اول است». آيت‌الله بهشتي در سمت نايب رئيس مجلس خبرگان از پشتيبانان اين كار بودند و گروههاي چپ و ماركسيست كه هميشه مذهبي‌ها را به ساده گرفتن امپرياليسم متهم مي‌كردند و معتقد بودند آمريكا با پيچيدگي‌هايي كه دارد بالاخره انقلاب را منحرف مي‌كند و خودشان را هميشه طلايه‌دار و پيشتاز مبارزه با امپرياليسم مي‌دانستند، يك مرتبه متوجه شدند در اين راه، بسياربسيار از ملت و رهبرالهي آن عقب افتاده‌اند و به همين جهت در ابتدا مي‌گفتند حركتي است مشكوك ولي بعد كه ديگر حيثيتي براي آنها نمانده بود، ديدند حركتي بسيار انقلابي و سازش ناپذير است بخصوص كه اسناد مربوط به خط ميانه و سازشكار داخلي را نيز دانشجويان خط امام منتشر كردند، مثل اسناد مربوط به رابطه پنهاني حسن نزيه، مقدم مراغه‌اي و تيمسار مدني كه همگي از اعضاء دولت موقت آقاي بازرگان بودند.

   افرادي مثل قطب‌زاده و بني‌صدر با گروگان‌گيري مخالفت كردند و بني‌صدر گفت: «با گروگان‌گيري، ما گروگان شده‌ايم». و خود را بدين طريق به آمريكا نزديك كرد و از مسير حماسي انقلاب و رهبري آن از همان روز فاصله گرفت.

     عكس‌العمل آمريكا : ۱. مسدود كردن دارايي‌هاي ايران. ۲. تحريم اقتصادي ايران توسط متحدين آمريكا. ۳. حمله ناموفق طبس  ۴. تحريك و ايجاد كودتاي نوژه ۵. دادن چراغ سبز به عراق براي حمله به ايران

     امام خميني (رحمت‌الله‌عليه) امر رسيدگي به مسئله گروگان‌ها را به عهده اولين مجلس شوراي اسلامي واگذار كردند كه نهايتاً در نشست الجزاير و با وساطت آن كشور به نتايج زير رسيد.

۱. اموال ايران از توقيف خارج گشت. ۲. قرار شد اموال شاه و ديگر طاغوتيان فراري با تهيه درخواست حقوقي از سوي ايران به دادگاه‌هاي صالحه ارجاع شود و آمريكا متعهد گرديد در امور ايران مداخله نكند (عجيب اينكه همان‌هايي كه مي‌گفتند چرا گروگانگيري كرديد، بعد مي‌گفتند چرا گروگان‌ها را محاكمه نمي‌كنيد؟».

     نتايج گروگان‌گيري

    ۱. در عرف نظام سياسي جهان، عملي ارزش آفرين بود كه عامل بقا و شخصيت دادن به يك ملت و انقلاب شد.

    ۲. تحقير آمريكا كه موجب ريشه‌دار شدن انقلاب گرديد. ۳. براي جهان روشن شد كه سفارت آمريكا، سفارت نبود، بلكه جاسوس‌خانه بود و عملاً حيثيت آمريكا در عرف بين‌المللي براي هميشه از بين رفت. ۴. اسناد نشان داد نوكرهاي آمريكا در حال برنامه‌ريزي بر عليه انقلاب بوده‌اند. ۵. شيرازه عوامل توطئه كه توسط سفارت رهبري مي‌شدند، از هم پاشيد، در داخل سفارت‌خانه دستگاه گيرنده و فرستنده عجيبي داشتند كه با آن مي‌توانستند روي تمام امواج بي‌سيم‌هاي جمهوري اسلامي بيابند. ۶. بسياري از عواملشان رسوا شد و بي‌آبرويي برايشان آورد. ۷. بسياري از برنامه‌هاي‌شان كشف و خنثي شد. ۸. براي جهانيان روشن شد كه آمريكايي‌ها خيلي هم قلدر نيستند و زورشان به امت مؤمن نمي‌رسد. و در نتيجه اُبهت‌شان نزد ساير ملل شكست و تأثير اسلام در مقابله با قدرت‌هاي مستكبر نمودار گشت. لانه‏ جاسوسى‏ آمريكا را دانشجويان خط امام گرفتند. امام فرمودند: اين انقلاب از انقلاب اول مهم‏تر بود، به جاى اين‏كه بگويند چرا اين جوانان ما را با آمريكا درگير كردند، از كار آن‏ها استقبال نمودند و عملًا انقلاب را چند قدم جلو آوردند. اين روحيه، روحيه ‏اى است كه هركس سيره اولياء الهى را بشناسد از آن استقبال مى ‏كند. فرمايش امروز مقام معظم رهبرى «حفظه ‏الله ‏تعالي» بسيار عالمانه بود. ايشان فرمودند كسانى كه مى ‏گويند در دوره سازندگى ما به سازندگى كشور بپردازيم و كارى به آمريكا نداشته باشيم، خيلى ساده هستند. اصلًا مگر مى‏ شود؟ مى‏ گفتند استكبار يا با تو مى ‏جنگد تا تو را به زانو در آورد يا بايد از اول تسليم او شوى. مگر او مى ‏گذارد ما سازندگى ‏مان را بكنيم. جنس حركت‏هاى توحيدى و انقلابى اين است كه موحدان در كنار سازندگى، جنگ هم داشته باشند و از حادثه‏ ها هراسى به خود راه ندهند. آرى‏ «التَّاجِرُ مُخَاطِرٌ» تجارت بى‏ خطر نمى ‏شود. زندگى يك تجارت پر مخاطره است. شما از خطر نترسيد زيرا كه جلوه ‏اى از گوهر عقيده و ايمان شما در همين مخاطرات به نمايش مى‏ آيد و از آن طرف وَهمى ‏بودن شخصيت دشمنان اسلام نيز ظاهر مى‏ گردد.

زندگى‏ هاى تاريخ‏ ساز

انسانى كه از اين قاعده غافل است انتظار دارد براى انجام برنامه‏ هايش هيچ مانع و مخاطره ‏اى پيش نيايد و لذا در مقابل اولين مانع ناراحت و عصبانى مى‏ شود، كه اى واى حالا اين حادثه ‏ى غير منتظره همه كارها را خراب مى‏ كند. ولى زيبايى ‏هاى كار در درست برخوردكردن با همين حادثه‏ ها است. راستى اگر معاويه در همان ابتداى حاكميت على (ع) مزاحم آن حضرت نبود، آيا امروز تاريخ شاهد بزرگى ‏هاى آن حضرت مى ‏شد؟ درست است كه به ظاهر كارهاى معاويه و خوارج براى برنامه‏ هاى آن حضرت مزاحمت ايجاد كرد ولى آن حضرت در همين مخاطرات بشر را به چشمه ‏هاى هدايت ابدى متصل نمودند و تا تاريخ، تاريخ است بشر مى ‏تواند از شخصيت آن حضرت تغذيه كند. بنده در كارهاى اجرايى متوجه شدم اصلًا مخاطره جنس كار است. و مدير آن است كه مخاطره‏ ها را به سوى اهداف خود جهت‏ دهد و نه از آن فرار کند.

25171
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرامی: بنده با یک دختر خانمی عقد کردم که ایشون قبل از بنده با یک نفر دیگر ازدواج کرده بودند، دلیل جدایی ایشان نفرت و سردرد هایی بوده ک این دختر در دوران عقد از این پسر داشته و طی دو سال هر کار کردند درست نشده از دکتر گرفته تا دعا نویسا، که دعا نویسها بر این عقیده هستند که دعا شده این دختر که ازواج نکنه حالا که با بنده عقد کرده بعد از حدود یه هفته دوباره اون نفرت رو از من داره و اصلا گاهی وقتا نمی خواهد منو ببینه و گاهی اوقات خوب میشه به نظر حضرتعالی باید چکار کرد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مورد از مواردی است که باید با مشاوری در میان گذاشته شود که روحیه‌ی هر دوی شما را می‌شناسد. موفق باشید

25092
متن پرسش
سلام: شهید مطهری گفتند صد سال دیگر ارزش المیزان مشخص می شود، ولی شما در جلسه دوشنبه فرمودید ابتدای سوره مرسلات در المیزان با عقل بعد از مشروطه گفته شده و ما با اون عقل دیگر نمی توانیم ادامه دهیم و با یک عقل برتر باید به این آیات رجوع کنیم. این گفته مطهری و شما چطور با هم جمع می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با مشروطه و بعد از مشروطه عقلِ مدرن خواسته یا ناخواسته وارد نحوه‌ی تفکر ملت ما شد و این‌جا بود که اندیشمندان بزرگی مثل علامه‌ی طباطبایی متوجه‌ی آن امر شدند و برای نشان‌دادنِ عظمت‌های کتاب الهی حتی در چنین شرایط و تاریخی دست به کار شدند و نه‌تنها تا دیروز و امروز بلکه تا فرداهای دور ما با عقل مدرن روبه‌رو هستیم و این تفسیر المیزان است که می‌تواند راهنمای ما باشد. می‌ماند که این سال‌ها با عقلی که فضای مجازی به صحنه آورده است که بیشتر، احساسی است خیالاتی، نیز روبه‌رو شده‌ایم و حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این وادی حرف‌هایی برای ما گذاشته‌اند و این بدان معنا است که در کنار المیزان، عقلِ عرفانی نیاز این زمانه است. موفق باشید

24752

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: در آیه ۲۱۹ سوره بقره خدا می‌فرماید در انفاق میانه‌روی داشته باشید منظور از میانه روی چیست؟(در حالی‌که ائمه گاهی همه اموال خود را انفاق می‌کردند و همچنین همه جان خود را در این راه فدا کردند) همچنین در آیه بعدی می‌فرمایند که در مورد یتیمان خود را به زحمت نیاندازید؟ در حالی‌که حضرت‌ علی (ع) و بقیه‌ی ائمه (ع) برای یتیمان به سختی و زحمت می‌افتادند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید طوری عمل کرد و آن عزیزان طوری عمل می کردند که خودشان گرفتار فقر نشوند تا از ادامه‌ی زندگی و توفیقات انفاق‌های بعدی باز بمانند. موفق باشید

24591

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب: بنده مردی سی ساله هستم. بیش از ده ساله که دچار مشکلی هستم که مرا مستأصل کرده. خیلی اوقات احساس حالت سنگینی، کلافه بودن و اضطراب شدید دارم و در مسئله کارم دچار مشکل می شوم به طوری که پیشرفت ندارم و کارم دائما گره پیدا می کند. به دعانویس و علوم غریبه هم مراجعه کردم اما فایده ای نداشته. حتی روانپزشک هم رفتم اما متاسفانه بهبودی حاصل نشده. الان واقعا نمی دانم برای رفع این مشکلم باید چه کاری انجام بدهم. خواهشمندم راهکار مناسبی برای حل مشکل بنده ارائه بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید

24509

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: خواستم ببینم به یاد خدا بودن حال حضور است یا خود را در محضر خدا فرض کردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده دومی درست‌تر است و در بستر احساس حضور در محضر حق، هر حادثه‌ای و رخدادی وسیله‌ی توجه به حضرت ربّ العالمین می‌شود. موفق باشید

24177
متن پرسش
با توجه به مشکلات سایت و نیاز به بروز رسانی آن از دوستان و کاربران گرامی خواهشمند است نظرات و پیشنهادات اصلاحی خود را در ارتباط با قسمت های مختلف سایت ارسال فرمایند. «مدیریت سایت»
متن پاسخ

.

22457

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: راجع به موضوعات زیر کتاب های معتبر معرفی کنید: ۱. سیره اهل بیت (ع) ۲. تاریخ اسلام از بعثت تا غیبت ۳. تاریخ انقلاب
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- مباحث صوتی استاد غنوی مطالب خوبی در این مورد دارد که خلاصه‌ی آن را در جزوات «هویت سیعه» که بر روی سایت هست می‌توانید داشته باشید 3- به نظرم جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» یا «تحلیلی از انقلاب اسلامی» که بر روی سایت هست، کمک بکند. موفق باشید

30210
متن پرسش
سلام علیکم: از تیپ انسانهای درون گرا هستم و قوه خیال قوی دارم و حدیث نفسم بسیار زیاد است. طوری که دیگران براحتی متوجه این قضیه می‌شوند مانند خیلی از انسانها مایلم باطنی آرام و شفاف داشته باشم اما قوه خیال به هر بهانه ای مرا راحت نمی‌گذارد گاهی از تخیلاتی که ریشه در قوه غضب دارد در رنجم و گاهی از تخیلاتی که ریشه در قوه شهوت دارد درگیر امور باطل می‌شوم راهکاری برای حل این قضیه دارید؟ البته از کار را هم امتحان کرده ام؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وقتی انسان راه بیفتد، با این موانع روبه‌رو می‌شود. باید با حوصله و مقاومت و صبر در مقابل این امور، خود را کنترل کرد. آری! «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». کتاب «مقالات» آیت الله محمد شجاعی در این مورد کمک‌کننده است. موفق باشید

30169

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چگونه می‌توان فهمید کدام دین و مذهب دارای حقانیت هستند این مدخل ویکی پدیا را ملاحظه فرمایید لیست ادیان که تازه بخشی از آنها آمده چقدر طویل است https://en.m.wikipedia.org/wiki/List_of_religious_populations و یا این لیست که لیست مذاهب اسلامیست https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D9%81%D8%B1%D9%82_%D9%88_%D9%85%D8%B0%D8%A7%D9%87%D8%A8_%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 هرچه دنبال می‌کنیم انگار تمامی ندارد یا جناب سید حسن خمینی فرهنگی در مورد مذاهب اسلامی تالیف کردند که بالای ۲۰۰۰ مدخل دارد بعد بفرض به حقانیت یک مذهب برسیم تازه آغاز ماجراست علما کثرالله امثالهم الی ماشاءالله با یکدیگر اختلاف دارند حتی پیش می آید یک عالم در برهه های فکری متفاوت حیات خویش آرایش تفاوت می کند چه باید کرد؟ بقول شاعر شدم گمراه و سرگردان میان این همه ادیان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلِ اصل‌ها، رجوع به خداوند است به بهترین شکل. ظاهراً تقدیر ما را خداوند این‌طور مقدّر فرموده که از اسلام شروع کنیم و آن را تا این درجه از توحید ناب بیابیم و بقیه‌ی ادیان اصیل را بیگانه از آن توحید نیابیم. ولی عمق توحید اسلامی در شریعت و طریقت و حقیقت را بیشتر یافتیم، بقیه‌ی ادیان تقدیرشان آن بوده که از دین خود شروع کنند و سپس با رجوع به اسلام، توحید خود را عمق ببخشند. نکته‌ای نیز در جواب سؤال شماره‌ی 30067 عرض شد. موفق باشید

29252
متن پرسش
با سلام: بنده مطالبی که شما درباره بحث «حسادت» و چگونگی مقابله با اون فرمودید رو مطالعه کردم تا به شناخت بهتری از مسئله خودم برسم. من سالهاست که دچار احساساتی میشم که شاید اسمش حسادت باشه به این معنا که بعضی موفقیت های دیگران باعث کدورتم میشه. فقط موفقیت‌هایی که در عرصه‌هایی باشه که من هم در اون عرصه‌ها مشغول فعالیت باشم. اما نه به این صورت که طلب زوال اون نعمت و موفقیت رو از دیگری داشته باشم. بلکه دچار این خودزنی میشم که چرا من برای خدمت به نظام اسلامی و به امام‌زمان توانمندی‌های منحصر به فردی ندارم. چرا کمم، چرا به قدر کافی به درد نمیخورم، چرا متخصصی نیستم که کس دیگه‌ای به گرد پام نرسه و من بتونم به صورت خاص به درد بخورم؟ برای من سرباز صفر امام زمان بودن، با فرمانده‌ای برای امام زمان بودن که امام بتونن کارهای بزرگ بهش بسپرن خیلیی فرق داره. برای من انجام شدن کار امام، و روی زمین نموندن کارهایی که باید انجام بشن، با اینکه من کار امام رو انجام بدم خیلی فرق داره. خوشحال نمیشم از اینکه ببینم یه عده دارن مسائل جامعه اسلامی رو حل میکنن اگر خودم جزو اون عده نباشم. خوشحال نمیشم از اینکه ببینم کار امام داره پیش میره اگر خودم نقش کلیدی در پیشبرد اون کار نداشته باشم. من از به دردبخور نبودن خیلی می‌ترسم. از طرفی هم می‌فهمم که توی این طرز فکر و احساس حتماً نوعی خودخواهی هست. می‌فهمم که باید از موفقیت شیعیان امام زمان خوشحال شم. و می‌فهمم که باید خوشحالی امام خوشحالی من باشه. برای همین در طول همه این سالها تمام تلاشم رو کردم که این حس هیچ بروزی نداشته باشه. هیچوقت سعی نکردم کار کسی که از من موفقتره رو کوچیک جلوه بدم یا خراب کنم یا پشت سرش حرف بزنم. خیلی هم تلاش می‌کنم که تحسینشون کنم و حتی پشت سرشون هم ازشون تعریف کنم. ولی این تلاشهای عملی هیچ چیز رو در دل و احساس من بهتر نکرده. با وجود این تلاشها همیشه اون کدورت و خودزنی و حتی گاهی دلشکستگی از اینکه من رو لایق خاص شدن ندونستن هست. ممنون شما هستم اگر هم به لحاظ نظری هم عملی من رو راهنمایی کنید. که در این مورد چه باوری رو در فکر خودم پرورش بدم، و چه اعمالی رو انجام بدم تا مسئله ام حل بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این احساس رویهمرفته می‌تواند خوب باشد ولی توجه داشته باشید بعضی از یاران پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به طور مستقیم در کنار حضرت فعالیت داشتند مانند حضرت علی «علیه‌السلام». ولی بعضی از یاران آن حضرت مانند اویس قرنی در حالی‌که او نتوانست پیامبر خدا را ملاقات کند بی‌سر و صدا با کمالاتی که از خود نشان داد، راه پیامبر خدا را در منطقه‌ی یمن هموار کرد و زمینه‌ی پذیرش ایمان به پیامبر خدا را با سلوک خود فراهم نمود. به همین جهت گاهی مسیر ما باید اویسی باشد و آن راه را کم و بی‌ارزش ندانیم زیرا بعضی از مردم با حرکات و سکنات ما متوجه می‌شوند که راهی برای سعادت در پیش است که به ظاهر چندان هم چشمگیر نیست. موفق باشید    

29010
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه ارواح شهدا، مانند خدا، همه جا حاضر و شنوای نجوای ما هستند اما بدون اذن خداوند کوچکترین اراده و کاری نمی توانند بکنند چرا به جای توسل به آن ارواح طیبه، به خود خداوند توکل نکنیم؟ آیا جایی در قرآن، توصیه به توسل به ارواح مجرد شهدا یا احبار و رهبان داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که شهدای عزیز به اذن الهی می‌توانند واسطه‌ی فیض الهی باشند، می‌توان به آن‌ها رجوع کرد و تجربه نیز این را نشان داده است و قرآن نیز به ما توصیه می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَة»(مائده/۳۵) که ای مؤمنان تقوا پیشه کنید و در جهت رسیدن به حضرت حق از واسطه‌ها و وسائل غافل نباشید. موفق باشید    

28971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سوال ۲۸۹۶۳ منظورمو نرسوندم. چرا خداوند به جای اینکه به همه ما انسان ها از همان اول وحی بکند، یک نفر را پیامبر کرد؟ منظورم عصمت پیامبر نیست، بلکه منظورم علمش هست. چرا همان علم به ما داده نشد؟ حالا یا اون طرف که بهش وحی شده عمل می کند یا نمی کند. یکی از علت هایی که باعث شد این سوال رو بپرسم اینکه میخوام بفهمم پیامبری وجود داشته یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه‌ی اُنس با خدا و تجلی اسم علیمِ او بر قلب انسان، شایستگی‌هایی است که انسان‌ها بتوانند در خود ایجاد کنند. در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

28685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: از نظر استاد اگر کسی صرفا بخواهد مجتهد در فقه و اصول بشود و احکام فردی و اجتماعی اسلام را از منابع آن با قواعد اصولی استنباط کند، آیا حتما لازم است در فلسفه دین و فلسفه معرفت و فلسفه زبان و انسان شناسی و ... سایر حوزه های کلام جدید صاحب نظر باشد؟ یا اینکه برای اجتهاد در فقه و اصول همان مقدمات مصطلح اجتهاد کافی است و صرف یک آشنایی نیمه تخصصی با اعتقادات اسلامی و مبانی آن کافی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر در معارف مذکور تأمل داشته باشد حتما در اظهار نظر فقهی اش وسعت بیشتری پیش می آید و این غیر از بحث قبض و بسط تئوریک شریعت دکتر سروش است که مبنا را فهم مربوط به علوم تجربی می‌داند که در جای خود اشکال خود را دارد. موفق باشید

27983
متن پرسش
عرض سلام و ارادت: در بحث حرکت جوهری اثبات شد که عالم ماده چیزی جز حرکت نیست و فرمودید که منظور از موجود، موجودات طبیعی مثله انسان و گل و درخت و... هست. آیا می‌توان گفت اشیایی مانند موبایل یا مبل یا ... که یک سری علت معده آنها را بوجود آورده است هم چیزی جز حرکت نیستند؟ اگر اینطور هست حرکت برای اثبات این موضوع حرکت در اعراض اینها را چگونه باید نفسیر و توجیه کرد تا مقدمه اثبات حرکت در جوهر باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم ماده، کلاً یک مرتبه از وجود به حساب می‌آید که در ذات خود به عنوان ماده، عین حرکت است و همین‌که پدیده‌های مادی تغییر را قبول می‌کنند، به جهت ذات مادی آن‌ها است که عین حرکت است. موفق باشید

27657

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: با توجه به مطالب کتاب «جایگاه جن شیطان و جادوگر» که بسیار تاثیر گذار و مفید بود. این سوال برایم پیش می آید که در غرب فیلمهایی بس ترسناک ساخته می شود با مضامین احضار ارواح و... که بسیار تاثیرات مخربی بر روی روح و روان مردم دارد و چه بسا طبق گفته خود سازندگان فیلم از روی واقعیت باشد ولی آیا کنترل ارواح در بزرخ نعوذبالله از دست خدا در رفته که چنین چیزهایی واقعیت پیدا کرده!؟ یا فیلم بر اساس اغراق ساخته شده!؟ نظر شما راجع به این فیلمها چیست!؟ آیا واقعیت دارد!؟ اگر دارد چه مقدار به فیلم نزدیک می باشد!؟ وظیفه ما در قبال این فیلمها چیست!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح غربی، ناخودآگاه تحت تأثیر روحیه‌ی یهودی‌گری است که گمان می‌کند می‌تواند با استفاده از شیطان به مقابله با بعضی از برنامه‌های خدا برود و در این رابطه این‌گونه فیلم‌ها ساخته می‌شوند. به همین جهت در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» متذکر آیات ۱۰۲ به بعد سوره‌ی بقره می‌شود. موفق باشید

26971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ای کاش دیدگاه و انقلابی که ادعای جهانی شدن دارد، می توانست راهی برای درمان بیماری کرونا به جهان نشان دهد. ولی می بینیم سر بزنگاه حساس، مجدد همه می گویند ان شاءلله پزشکان و کادر درمان ما (که علوم دانشگاهی غربی را خوانده اند) یک راهی برای این معضل پیدا می کنند! جسارتا این سوال را از آن باب می پرسم که شهید مطهری فرموده اند هر چه در این ایدولوژی سوال پرسیده شود تازه مایه اثبات آن خواهد شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده هم معتقد به الهامی هستم که به سوی پزشکانِ دلسوزی که در بستر انقلاب اسلامی قدم می‌زنند، می‌آید و موجب عزّت انقلاب اسلامی خواهد شد. عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۶۹۷ شده است بد نیست به آن جواب رجوع فرمایید. موفق باشید

26960
متن پرسش
سلام و خسته نباشید استاد بزرگوار: ببخشید مدتی است تو مباحث شما هستم هر چند دست و پا شکسته ولی یه مشکلی که من رو تو این مسیر و تو زندگی متاهلی خیلی اذیت میکنه اینه که حب نامحرم دارم و این من رو خیلی از سلوک باز میداره. یه دستوری بفرمایید که عمری برای من جواب بده. خیلی راه حل ها رو رفتم ولی متاسفانه مدت کوتاهی جواب میده و باز بحالت قبل برمی گردم و اینقدر حب یه شخص نامحرم در دلم می افته که اصلن میل به ادامه مباحث شما ندارم. ایمیل من خراب لطفا داخل لب المیزان جواب بدین. تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت، چیزی است که عموماً در این مسیر برای افراد پیش می‌آید تا با کنترلِ آن میل و رعایت تقوا، آن افراد به انسانِ دیگری تبدیل شوند و خود را در ساحت برتری بیابند، زیرا «خُلق الإنسانُ ضعیفا» آری! ضعیف‌بودن بد نیست، ضعیف‌ماندن بد است. موفق باشید

25767

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد، یکی از دوستان به من گفت که کتب اربعه شیعه ویژه کتاب اصول کافی مرحوم کلینی، پر از نقص و ایراده و نمی توان بسیار بر روی اون تکیه کرد به نحوی که هر جا با عقل و تطابق های عقلی نخوند باید اون رو کنار گذاشت و سندش هم (ما حکم به العقل حکم به الشرع) است و چند حدیث خوند و ادعا کرد این احادیث نشان ضعف بالای کتب اربعه ویژه کافی است. این نوع استدلال ها تا چه حد متقن هست و آیا می توان چنین تعبیری رو برای کتب اربعه و معتبر شیعی داشت و علم الحدیث رو زیر سوال برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که بالاخره در کتب احادیث ما، احادیثی ضعیف وارد شده، سخنی نیست و عقل منوّر به آیات و روایات، با تعمقِ خود متوجه‌ی این ضعف‌ها می‌شود. کاری که فقهای ما در موضوعات فقهی انجام می‌دهند. موفق باشید

24890
متن پرسش
استاد سلام: طبق وحدت شخصیه وجود ما همه تجلی عین وجود هستیم، پس وجود ما که تجلی عین وجود است وجود نازله عین وجود است که در صورت قطع ارتباط با اتصال عین وجود ما نیست می شویم، طبق این حقیقت ما همه از اوییم و به سوی او می رویم، طبق این حقیقت ما در وجودمان که اصلی ترین سرمایه مان است این وجود از خودمان نیست و وجودمان هم خارجیت دارد چون از خودمان نیست و از خداست پس ما فقیر محضیم و به اعتبار اوست که هستیم و همه اوست و اوست هست، پس این همه دنیا پرستی و غرور و فساد و ...برای چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی این انحراف‌ها به جهت غفلت از حقیقتِ خودمان است و نمی‌دانیم بنا است در دنیا، حقیقتِ خود را که عین اتصال به حق است؛ در مواجهه با امور و اشیاء شکل دهیم. متأسفانه امور و اشیاء را مستقلاً در نظر می‌گیریم. موفق باشید

24841

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: و آروزی سلامتی و طول عمر برای شما. شما در شرح احادیث نوریه از قاعده سخن گفتید که انتهای هرچیز نهایت آن چیز است، مثل نبوت و مثال ساده تر آن ساختن میز؛ سوال بنده این است که این قاعده نسبتش با امامت به چه شکلی است؟ یعنی امام زمان به این اعتبار از تمام ائمه کامل و تمام ترند؟ و... تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از جهت ظهور حقیقت اسلام، در زمان حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به صورت کامل صورت می‌گیرد. در حالی‌که از نظر مقام معنوی، همه‌ی آن‌ها تامّ و تمام هستند. موفق باشید

22936

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: زیارتتان مقبول حق. استاد چند سوال داشتم اگر لطف کنید جواب دهید بسیار ممنون می شوم. ۱. نظرتان درباره آثار و کتب آقای مهدی طیب چیست؟ آیا در آثارش انحرافاتی هست؟ آیا شما تایید می فرمایید؟ راستش استاد عزیز چند روزی قلبم به آثار مهدی طیب کشش پیدا کرده است! لطفا بیشتر راهنمایی فرمایید. ۲. آیا شما کتاب طبیب عشق و شراب طهور ایشان را کامل تایید می فرمایید؟ چون کتاب طبیب عشق را خواندم بسیار عارفانه و منطقی و آرامش بخش بود! ۳. نظرتان در مورد مولا نظر علی طالقانی چیست؟ آیا تایید می فرمایید؟ ۴. ایا کتاب کاشف الاسرار مولا نظر علی طالقانی را تایید می فرمایید؟ آیا انحرافاتی در کتبش هست؟ ۵. در کل در کنار آثار شما من می توانم کتاب های فوق را مطالعه کنم یا نه؟ اصلا آیا نیازی به آثار فوق هست؟ با تشکر و با آرزوی سلامتی. ان شاءالله با اهل بیت علیه السلام محشور شوید.
متن پاسخ

تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده خوب است، شکر کنید که میل شما به این نوع معارف سوق داده شده است. ۲. تا آن‌جا که بنده در نظر دارم نکات خوبی در آن بود ۳ و ۴. مطالب خوبی در آن دو کتاب یافتم و استفاده نمودم. البته در شرایط تاریخی خودش باید به آن مطالب نگاه کرد. ۵. چرا نه، آری! نیاز هست که مطالب خوب را از هرجایی گرفت و از آن استفاده کرد. موفق باشید

20681

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: بنده فردی متدین و ساکن قم، 32 ساله و در حال تحصیل علوم دینی و متاهل هستم. بنده یک حالت نفسانی دارم. و آن اینکه وقتی ناخواسته با برخی خانم های جوان که مثلا در خیابان مواجه می شوم، برایم بسیار جذاب هستند گویی می خواهند تمام روح مرا تسخیر می کنند، اما وقتی به توفیق الهی نگاه برمی گیرم و خود را منصرف می کنم فشار زیادی بر من وارد می شود. می خواستم بفرمایید این حالت نفسانی از ضعف سلوک توحیدی من است و حاصل قوت خیال و وهم است یا اینکه یک رویداد طبیعی است که باید حفظ تقوا کرد. سوال دوم اینکه چگونه این حالت در من رفع می شود بگونه ای که تنها رویت جمال جمیل دلدار واقعی مرا آشفته سازد؟ آیا باید با این اقتضای جوانی بسازم یا می توان با سیر توحیدی از این مرحله عبور کرد؟ با کمال تشکر و سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر دو حالت در میان است 2- با پایداری بر تقوا، به مرور آن بصیرت و نورانیتی که انسان متوجه می‌شود که چگونه از منکرات فاصله بگیرد، سراغ او می‌آید. موفق باشید

31781

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: دو چیز می‌رود اندک ایمانم را به باد دهد تو را به آنچه قبول دارید راهکاری قانع کننده بفرمایید. یک کرونا مرا به این نتیجه رساند نه حس حجیت دارد و نه وجدانیات حتی لحظه ای شک کردم شاید مرده ام و فکر می‌کنم زنده ام. علامه طباطبایی گویا فرمودند عقل از خود چیزی ندارد. پایان نقل. بنابرین اتکا می‌کند به حس و وجدان عدم حجیت این دو را به علم حضوری یافتم پس عقل و به تبع آن بدیهیات فرومی‌ریزند. عقل در من به پایان رسیده است و به قول سوفسطاییان رسیدم اما راه دل اندکی ممکنست باز باشد یادش بخیر با اینکه در وجود خدا مردد بودم از صمیم قلب چه ﴿أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ) هایی می گفتم دو قصیده لبید عامری هرچه می اندیشم بالاتر از قرآن شاید باشد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده زمانی با روبه‌روشدن با سخنان لائوتسه این حالت برایم پیش آمد و با اُنس با روایات بخصوص با ارتباط با کتاب شریف «تحف‌العقول» متوجه عمق شخصیت اهل‌البیت «علیهم‌السلام» شدم و جایگاه نبوت نبی که چنین انسان‌هایی را تربیت کرده‌اند، برایم بحمدلله روشن شد و این‌که قرآن با عمق معرفتی خاصی به اموری اشاره دارد که در حدّ هیچ بشری نمی‌تواند باشد. موفق باشید

31285
متن پرسش
عرض سلام و ادب، وقتتون بخیر: در کتاب معرفه النفس و حشر گفته شده رابطه ی بدن و نفس رابطه ی قوه و فعل است و نفس صورت و بدن ماده ی آن است. این مسئله چطور با نقش ابزاری بدن که مشائی بیشتر به آن قائل هستند و در جلسات معاد توضیح فرمودید جور هست در حالی که ملاصدرا (ره) می فرمایند که بدن نازله ی حقیقت روح است ولی در اون جلسات گفته شد که بدن ابزاری هست برای روح چون تمام جلوات اون را به نزول ندارد. پس چگونه این نفس جسمانیه الحدوث هست در حالی که بدن نازله ی او نیست. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چند نکته در این سؤال نهفته است. آری! در بحث معرفت نفس، بدن به معنای بدن برزخی است که با اراده‌های ممتد نفس ناطقه ساخته می‌شود و به همین جهت بعضی بدن‌های برزخی زشت و بعضی زیباست، مطابق اراده‌هایی که آن را ساخته است. و این غیر از بدن مادی است که به عنوان ابزار در اختیار نفس ناطقه است و می‌تواند موجب کمال آن نفس شود.

جسمانیة الحدوث بودن نفس را باید در حرکت جوهری مدّ نظر قرار دهید که چگونه جسم با پذیرش فیض وجود، مابه‌القوه‌های خود را به فعلیت می‌رساند تا آن‌جایی که بستر فیضانِ نفس می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی